فارس
کاخ اردشیر بابکان یا آتشکدهی فیروزآباد
شهرستان فیروزآباد فارس (نام شهر اردشیر خوره بنیانگذار سلسلهی ساسانیان)، یکی از مناطق قدیمی و کهن ایران به شمار میآید که آثار تاریخی و عمارات ارزشمندی همچون قلعهدختر، شهر گور و چند سنگنگارهی ساسانی را در دل خود جای داده است. کاخ اردشیر بابکان که به آتشکدهی فیروزآباد نیز مشهور است، از جمله این آثار تاریخی است که در این منطقه از کشور احداث شد. این اثر در ۱۵ دی ماه سال ۱۳۱۰ با شمارهی ۸۹ به ثبت ملی رسید و همچنین در چهل و دومین اجلاس کمیته میراث فرهنگی یونسکو که در بحرین برگزار شد به عنوان محور ساسانی ثبت جهانی شد . همانگونه که میدانید، استان فارس از مناطقی است که در جایجای خود، عمارات و بناهایی تاریخی و کهن به یادگار دارد که نشان از قدمت و اهمیت این منطقه از کشور، در سالهای دور است. شهرستان شیراز با حضور اثر تاریخی شگفتانگیز مجموعهی تخت جمشید، همچون نگینی است که زیبایی این استان را دو چندان میکند. شهری كه امروزه فیروزآباد نامیده می شود، پیش از آن شهر گور نام داشت. براساس منابع تاریخی معتبر، شهر گور یا جور را اردشیر بابكان (بنیانگذار سلسله ساسانی) بنا کرد و آنرا تختگاه خود قرار داد. پس از مرگ اردشیر به سال ۲۴۱ میلادی، الگوی ساختمانی این شهر كه دایره ای شكل بوده مورد تقلید فراوان واقع شد و تا سدههای میانه، نزدیك به ۴۰۰ شهر بدین صورت ساخته شد.
ابن بلخی كه یك هزار سال قبل فارسنامه را تالیف كرده است، مینویسد:
فیروز آباد كه قدیم آنرا گور مینامیدند، به روزگار كیانیان، شهر بزرگی بوده و حصاری عظیم داشت. اسكندر ذوالقرنین چون به پارس حمله كرد چندان كه كوشید نتوانست به حصار شهر گور رخنه كند، لذا جهت رودی را كه از سر كوه می آمد، به طرف شهر برگرداند و در شهر جاری ساخت تا آنكه تمام شهر گور در آب غرق شد.
فیروزآباد نسبت به زمینهای اطرافش در گودی واقع شده، لذا با آب رودخانهای كه اسكندر در شهر جاری ساخت؛ این شهر به یك دریاچه تبدیل شد. این دریاچه قرنها باقی بود تا این كه اردشیر با تمهیداتی آب دریاچه را تخلیه كرد و شهر جدیدی به جای شهر گور بنا نهاد. از آن پس این شهر اردشیر خوره نامیده شد. این شهر مجددا در زمان حمله اعراب به ایران ویران شد. زمانی كه عضدالدوله دیلمی (گیلانی) بر اعراب حاکم بر این شهر تسلط پیدا كرد، به آبادانی ویرانهها همت گماشت و از آن به بعد این شهر فیروزآباد نامیده شد. شهرستان فیروزآباد نیز با قرارگرفتن آثار تاریخی ارزشمند و باشکوهی که برخاسته از فرهنگ، هنر و هویت ایران کهن است، همانند مرواریدی ارزشمند، جلال و درخششی مثالزدنی را برای استان فارس به ارمغان آورده است. کاخ اردشیر بابکان عمارت جالب، زیبا و تحسینبرانگیز دوران حکومت ساسانیان است که میتوان از آن به عنوان یکی دیگر از آثار مهم ایران پیش از اسلام، یاد کرد.
جغرافیا و همسایگیهای بنای کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، کاخ اردشیر بابکان، در استان فارس، ۳ کیلومتری شهرستان فیروزآباد قرار گرفته است. به نظر میرسد عبور نهر آبی از بخش شرقی کاخ، از دلایل آبادانی منطقهای (شهر گور که نام قدیم فیروزآباد بوده و به اردشیر خوره نیز معروف است) که کاخ ساسانی در آن احداث شده است، به شمار میرود. از بناهای نزدیک این کاخ میتوان به امامزاده جعفر (این مکان مقدس در شهر قدیم و متعلق به دوران ایلخانیان است)، چندین سنگ قبر (به نظر میرسد تاریخ حک شده بر یکی از این سنگها متعلق به سال ۷۴۱ هجری قمری است)، قلعهی حسنآباد، چندین روستای تاریخی، ساختمان آشپزخانه (این عمارت در پشت کاخ قرار گرفته است)، نقارخانه (در نزدیکی کاخ واقع شده است) و آتشکده، اشاره کرد.
تاریخچه ی کاخ اردشیر بابکان : طبق نوشتههای برجایمانده از دوران ایران کهن، به نظر میرسد بنای تاریخی این کاخ، توسط اردشیر بابکان که لقب بنیانگذار سلسلهی ساسانیان را از آن خود کرده است، در قرن سوم میلاد در دوران حکومت اردوان پنجم (بیست و هشتمین و آخرین شاه ایران از سلسلهی اشکانیان)، احداث شده است. البته در برخی از نوشتههای ایران کهن نیز مشاهده میشود که اردشیر پس از پیروزی بر اردوان پنجم در مجاورت شهر گور (نام قدیم شهر فیروزآباد امروزی) و در نزدیکی برکهای وسیع، عمارتی مهم و ارزشمند را بنا نهاده است. متون تاریخی جالبی نیز وجود دارد که توسط مورخین و در قرون گذشته ثبت شده است. به نظر میرسد که نویسندگان این نوشتهها، توضیحاتی قابل توجه را در مورد عمارت کاخ، در اختیار بازماندگان قرار دادهاند. برخی از آنها معتقدند که آتشکدهای بسیار بزرگ، در فیروزآباد احداث شده است که میتوان آن را به دلیل وسعت زیادش نسبت به سایر آتشکدههای موجود در استان فارس، به آتشکدهی اعظم نامید. مرحوم پیرنیا نیز در مورد این بنا نظر جالب و قابل توجهی ارائه کرده است که دانستن آن خالی از لطف نخواهد بود. ایشان در نوشتهای بیان کردند که آتشکدهی فیروزآباد که به بارین نیز شهرت دارد، در سال ۲۲۴ میلادی احداث و به عنوان یکی دیگر از بناهای مهم آن دوره محسوب میشود. وی معتقد است که ایرانشناسان غربی کمر همت بستهاند تا این آتشکده را برای عموم به عنوان کاخ اردشیر معرفی کنند. درحالی که این چنین نیست و به نظر میرسد از ملزومات نامگذاری عمارتی به کاربری کاخ، نیازمند فضاها و مکانهای مخصوصی است که در این بنای تاریخی، مشاهده نمیشود. به هرحال گفتهها و تعابیر متفاوتی نسبت به کاخ بودن یا آتشکده بودن این عمارت تاریخی وجود دارد.
معماری کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، عمارت کاخ اردشیر بابکان، یکی از بناهای تاریخی و مهم برجایمانده از دوران حکومت ساسانیان است که از نظر معماری و نوع ساختار آن، به عنوان یکی دیگر از آثار ارزشمند ایران کهن شناخته میشود. به نظر میرسد نوع ساختمان این عمارت، از سه بخش تشکیل شده است که میتوان به ایوانی مرتفع، سه تالار گنبددار و حیاطی با دو ایوان و تالارهایی در مجاورت آن، اشاره کرد. یکی از نکات مهم در معماری صورت گرفتهی این کاخ زیبا و حیرتانگیز، استفادهی سازندگان آن از مصالح سنگ و گچ است که در دوران خود بسیار مهم و باشکوه تلقی میشدند. معماران این بنای کهن، نقشهی آن را در بخش باختری و آن سوی رودخانه با زیربنایی بالغ بر ۱۰۴*۵۵ متر طراحی کردهاند. به نظر میرسد این کاخ نخستین عمارت عهد ساسانیان است که برای آن ایوان و گنبد درنظر گرفتهاند. برخی از کارشناسان معماری بر این باورند که سبک و سیاق معماری به کار رفته در ساخت این اثر تاریخی، کاملا ایرانی و برگرفته از هنر و استادی سازندگان و معماران آن زمان است. به کارگیری سنگهای نیمهتراش میخکی در ساخت بخشهای مختلف کاخ اردشیر، نمونهای از مهارت استادان ایران زمین در دوران ساسانیان محسوب میشود. در این عمارت ستونهایی چهارگوش و نیمهستونهایی از سنگ میخکی مشاهده میشود که مشابه آنها را میتوان در بناهای دوران حکومت اشکانیان نیز یافت. استادان و هنرمندان گچبر آن دوران، با به کارگیری فنون و مهارتهای ناب ایرانی، تزئینات گچبری بسیار زیبا و حیرتانگیزی را که از نمونه کارهای معماری دوران پادشاهی ساسانیان است، در بخش درونی بنا و روی سنگها ایجاد کردند که چشم هر گردشگر خارجی را به حسب تحسین گرد و زبانشان را به موجب تمجید، مجبور به سخن میسازد. در بخش بالای ایوانهای کوچک که به اینواچه معروف است و همچنین درگاهها، گیلوئیهایی (قسمت مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند) تعبیه شده که با توجه به سبک و روش گیلوئیهای به کار رفته در بالای درگاههای مجموعهی تخت جمشید، میتوان آنها را مانند هم درنظر گرفت. برخی از کارشناسان معماری و باستانشناسان ایرانی معتقدند، باوجود احداث این عمارت کهن، در بدو پادشاهی ساسانیان، میتوان از آن به عنوان یکی از عمارات و بناهای شگفتانگیز دوران خود نام برد. اثری که باعث فخر و مباهات هر ایرانی نسبت به هنر مردم روزگاران پیشین و مهارت معماران و سازندگان دوران گذشتهی کشور میشود. طراحان و سازندگان کاخ اردشیر بابکان، تالارهایی تودرتو را برای این عمارت شگرف تاریخی در نظر گرفتهاند که در نوع خود جالب و قابل توجه است. استحکام تزئینات این بنای ایران کهن به گونهای است که همچنان پس از گذشت ۱۸۰۰ سال از زمان ساخت آن، گچبریهای قسمت بالای دیوارهای درونی خود را حفظ کرده است. بخش شرقی کاخ، میتوان چهار عمارت را که به صورت گنبدی ساخته شدهاند، مشاهده کرد. سازندگان این بنا، آنها را با اجرای فیلپوش احداث کرده که میتوان نظیر آن را در قلعهی اردشیر نیز یافت. بر دیوارههای بخش شمالی (از سمت بیرون) میتوان چشمهای جوشان را دید. همچنین برخی از باستانشناسان، نهری را که از مجاورت دیوار شرقی کاخ عبور میکند، از دلایل آبادانی شهر گور و کاخ ساسانی در نظر گرفتهاند. اگر از کاخ خارج شده و فاصلهای نه چندان زیاد را بپیماییم، به آتشدانی خواهیم رسید که به نظر میرسد برای ادای مراسم مذهبی تاسیس شده است. چرا که حضور چهار عنصر آب، خاک، باد و آتش از دید برخی از مردم آن روزگار، مزیتی شگرف را به این مکان، بخشیده است. شاید حضور چشمه در مجاورت این عمارت تاریخی، باعث شده است که آن را آتشکدهی فیروزآباد نیز بنامند. امروزه، ایوانهای سنگی گنبدی شکل قسمتی از کاخ اردشیر برجایمانده است که میتوان مطالبی بسیار جالب در مورد نوع معماری صورت گرفته در آن را بدست آورد. به نظر میرسد روش معماری انجام شده در این عمارت تاریخی، در دوران بعد از ساخت آن نیز مورد استفاده قرار گرفته و در دیگر بناهای حکومت ساسانی اجرا شده است. برخی از معماران معتقدند به دلیل استفاده از سنگهای میخکی در پایهی بنا، و همچنین ایوانها، راهروها و تالارهای بسیاری که در این عمارت تعبیه و ساخته شده است، میتوان آن را مزیتی بر کاخ سروستان دانست. چرا که سازندگان کاخ سروستان، تعداد تالارها و ایوانهای کمتری را برای این عمارت درنظر گرفته و گنبدش را نیز از آجر ساختهاند. دیوارهایی که بخش بیرونی کاخ را تشکیل میدهند، فاقد پنجره بوده و سازندگان، آنها را مانند دیوار قلعه و دژی مستحکم، احداث کردهاند. در واقع این دیوارها از ستونهایی برخوردار هستند که به طاق نیز متصل است. یکی از شرقشناسان به نام بارتلد (شرقشناس روسی) بیان میکند که در دروازهی شهر در نزدیک استخر آب، محلی به نام بارین وجود داشته که متنی به خط پهلوی بر آن مشاهده میشد. در این متن نوشته شده بود که ۳۰ هزار دینار زر برای این عمارت هزینه شده است. جالب است بدانید که تکنیکهای طاقزنی ساسانیان به طور عمده به کیفیت ملاط گچ بستگی دارد که اجازه طاقزنی بدون مرکز میدهد چون زمان گیرش آن کم است. نوع قرارگیری گنبد رو ی چهار ضلع با استفاده از گوشهسازیها صورت میگیرد که تا پایان دوران ساسانی و همچنین در دوران پس از اسلام نیز وجود دارد. نوعی پوششهای گنبدی خفته نیز به چشم میخورد و در این دوره پیشرفت بسیاری کرده است.
تنگ گمبیل
تنگ گمبیل در استان فارس واقع است. این تنگ در روستای ساران بهشت مکان (بشمکان) واقع شده است. در کف تنگه رودخانه ای جریان دارد که در صورت عبور از تنگه در قسمتهایی مجبور به عبور از داخل رودخانه خواهید بود. آب رودخانه گمبیل، پس از طی مسیر روستاهای ساران بهشت مکان و ساران سفلی و منطقه کامفیروز به سد درود زن می ریزد. ابتدای مسیر تنگ ارتفاعی در حدود ۲۱۰۰ متر و انتهای دره ارتفاعی در حدود ۲۴۰۰ دارا است. همچنین این مسیر یکی از مسیر های صعد به قله رنج در این منطقه است. از خصوصیات این تنگه می توان به وجود آب های روان و سرد و درختان سر سبز میوه های انگور،گردو،انجیر،تمشک و… اشاره کرد که در فصل تابستان زیبایی دو چندانی دارند. برای دسترسی به تنگ گمبیل باید از طریق شهرستان سپیدان و از مسیر روستای برشنه و پس از طی حدود ۴۰ کیلومتر و پشت سر گذاشتن برم شش پیر و روستای سر سبز کهکران به روستای ساران بهشت مکان رسید. برای رسیدن به تنگ گمبیل باید از وسط باغ های سیب و درختان سر به فلک کشیده سپیدار عبور و از کنار علف زارهای یونجه و شبدر ، پس از طی طریق حدود ۲۰ دقیقه به تنگ گمبیل رسید. تنگ گمبیل دارای جاذبه تاریخی از جمله بنایی خشتی در زیر صخره ای عظیم و همچنین غار کوچکی است.
روستای دهمورد
روستای دهمورد یکی از بکر ترین وسرسبز ترین روستاهای استان فارس است که در ۸۵ کیلو متری شهرستان نیریز واقع می باشد جمعیت این روستا بالغ بر ۳۲۰۰نفر می باشد بناب تفرج گاه بسیار زیبای این روستا ست که همه روزه پذیرای مردم سراسر استان است.
معرفی آباده طشک- دوران قبل از اسلام : به استناد منابع و اسناد موجود سکونت در دشت آباده طشک به هزاره اول قبل از میلاد باز می گردد گر چه در صفحه ۶۰ جستاری در پیشینه دانش کیهان و زمین در ایران به نقل از یک دانشمند اروپایی ادعا شده است که دریاچه ی بختگان در ابتدا شیرین بوده و انسان های اولیه در اطراف آن خاصه در شمال(دشت آباده طشک)و شرق دریاچه سکونت داشته اند ، سکونت گروههای کرد چادر نشین از عصر هخامنشی در اطراف دریاچه ی بختگان مورد توجه بسیاری از تاریخ نویسان بوده چه آنکه مرحوم سعید نفیسی در کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران به این مطالب اشاره می نماید. همچنین آثار آتشکده های قدیمی که ساختمان تعدادی از آنها تا چندی قبل پا برجا بوده و بسیاری از افراد آنها را دیده و به خاطر دارند و وجود قبرستان های متروکه ای که جهت و نحوه دفن مردگان در آن بصورت معمول سنت اسلامی دفن مردگان نبوده و به قبور کفار معروف بوده و در جای جای دشت آباده بصورت پراکنده وجود دارند شاهد این قدمت تاریخی است. از جمله دیگر آثار دوره قبل از اسلام در منطقه فوق الذکر بناهای معروف به چهارطاقی می باشد که هنوز یکی از آنها در روستاهای «دهمورد» و در مجاورت مدفن امامزاده یوسف دهمورد موجود است. همچنین سنگ نوشته ای که احتمالاً مربوط به عصر اشکانی بوده و تصویر آن در اختیار نگارنده می باشد از جمله این آثار است.
در اطراف شهر کنونی آباده طشک، روستای طشک، جزین، کوشکک، دهمورد و …. آثار قلعه های نظامی قدیمی و سنگ نوشته های قدیمی (مثلاً سنگ نوشته کندر) شاهدی بر قدمت تاریخی منطقه است. از دیگر شواهد قدمت یک منطقه وجود داستان ها و تصنیفات قدیمی در فرهنگ عامیانه مردم می باشد که تصنیفات و داستان های قدیم مردم این خطه شاهد وجود شهری عظیم به نام « گزین » می باشد که دروازه های دوگانه آن به سمت شرق و غرب که مسیر جاده تاریخی شیراز – کرمان را مد نظر دارد در قسمتی از تصنیف معرفی گردیده است: « دو دروازه دارد شهر گزین یکی در جلو در یکی در کمین » . و معمرین از قول اجداد خود شرح می دهند که این شهر قدیمی جمعیتی چند صد هزار نفری رادر خود جای داده است وشاید باتوجه به مراکز قدیمی سکونت، مظهر قناتهای معمور و مخروبه و محل قبرستان های باستانی و همچنین وجود ته ستون های بسیار شبیه به ته ستون های موجود در تخت جمشید و پاسارگاد ( البته نه دقیقاً به اندازه ته ستون های تخت جمشید و پاسارگاد ) وجود چنین شهری نیز خالی از توجیه نباشد.
مرحوم سعید نفیسی در کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران می نویسد: « از زمان هخامنشیان در میان طوایف چادرنشین فارس ما به نام کرد بر می خوریم . در دوره ساسانیان بیشتر کردها در نواحی مرکزی ایران در میان اصفهان و آباده میزیسته اند و طوایف دیگری در اطراف دریاچه «بختگان» تا دل کرمان بوده اند . دلایل بسیار هست که اصلا ساسانیان کرد بوده اند و بی هیچ شکی لااقل مادر اردشیر بابکان دختر یکی از پیشوایان قبایل کرد ناحیه نی ریز آباد طشک (بختگان ) بوده است » . که این مطلب اگر نه اینکه می تواند دلیل بر این باشد که مادر موسس سلسله ساسانی از کردهای ساکن منطقه مذکور است حداقل دلیل بر سکونت کردها ، تا عصر ساسانی در ساحل بختگان می باشد و دقت در نمای طبیعی منطقه نیز می تواند شاهد بر سکونت کوچ نشینان رمه گردان از اعصار قبل در این ناحیه باشد چرا که وجود کوهستان های « خان » و « وول » با کوهپایه ها و مراتع آن و چهره دشت و دریاچه ها و چشمه های روان که منطقه ای مرکب از قشلاق و ییلاق کنار هم را ایجاد کرده برای سکونت دامداران محیطی بسیار خوب را فراهم می سازد که با توجه به قرار گرفتن دشت مذکور در محل اتصال استان های کرمان، فارس و یزد این نقش بصورت برجسته تری نمایان می شود.
زیباترین مسجد شیراز
مسجد نصیرالملک یکی از مساجد قدیمی شیراز است که در محله گود عربان و در جنوب خیابان لطفعلی خان زند و در نزدیکی امامزاده شاه چراغ قرار گرفته است. مسجدی که شاید زیباترین مسجد شیراز باشد و تماشای آن با شیشه های رنگی، طاق های بلند و کاشیکاری های زیبایش، یکی از آرزوهای هر جهانگردی به حساب بیاید. این بنا به دستور میرزا حسن علی ملقب به نصیرالملک که یکی از بزرگان سلسله قاجار بوده ساخته شده است. معماری آن کار محمد حسن معمار بوده و مدت ساخت آن حدود ۱۲ سال و از سال ۱۲۵۵ تا ۱۲۶۷ خورشیدی به طول انجامیده است. مسجد نصیر الملک از نظر کاشیکاری و مقرنس کاری از زیباترین مساجد ایران است. مسجد دارای صحن وسیعی می باشد که در سمت شمال آن قرار دارد. در ورودی دارای طاق نمایی بزرگ استظ¬ که سقف آن با کاشیهای رنگارنگ مزین گشته است.مسجد دارای دو شبستان شرقی و غربی است. شبستان غربی که پوشش آجری دارد و بیشتر روی آن کار شده و زیباتر استظ¬ طاق این شبستان روی ستونها سنگی و با طرح مارپیچ روی آن در دو ردیف ششتایی و به تعداد ۱۲ عدد به نیت ۱۲ امام قرار گرفته است. این شبستان دارای ۷ درگاه است که آن را با ۷ در چوبی با شیشههای رنگارنگ به صحن مسجد مرتبط میکند. سنگتراشی و تزیین این شبستان الهام گرفته شده از مسجد وکیل شیراز است. طاق و دیوارهای این شبستان با کاشی کاریهای زیبا تزیین شده است.کف آن با کاشیهای فیروزهای و سقف آن با نقش گل و بوته و آیات قرآنی مزین گشته است. این شبستان در واقع شبستان تابستانه محسوب میشود. در سمت شمالی مسجد طاق نمایی به نام طاق مروارید وجود دارد که تمام سقف داخل و بیرون آن کاشی کاری رنگارنگ شده است و روی آن آیات قرآنی نوشته شده است. در دو طرف این طاقنما ۲ طاق کوچکتر نیز وجود دارد
مسجد دارای دو ایوان شمالی و جنوبی است که شبیه هم نیستند و ایوان شمالی زیباتر از ایوان جنوبی است. ایوان شمالی دارای ۳ نیم طاق در ۳ طرف است و از سمت چهارم به صحن راه دارد. این ایوان داری ۴ غرفه است و سقف میانی آن با مقرنس کاری و کاسه سازی پنج کاسه مزین شده است.ایوان جنوبی نیز دارای ۲ گلدسته است و در حیاط آن نیز حوضی مستطیل شکل و سنگی با فواره وجود دارد. در سمت شمالی مسجد طاق نمایی به نام طاق مروارید وجود دارد که تمام سقف داخل و بیرون آن کاشی کاری رنگارنگ شده است و روی آن آیات قرآنی نوشته شده است. در دو طرف این طاقنما ۲ طاق کوچکتر نیز وجود دارد. در سمت جنوب نیز طاقی وجود دارد که ارتفاعش کمتر از طاق مروارید است و تمام سطح بیرونی و داخلی آن کاشیکاری شده و سقف آن نیز مانند طاق شمالی مقرنسکاری شده است. روی آن نیز دو گلدسته وجود دارد که در ورودی این دو گلدسته دو طاق نمای کوچکتر در دو طرف طاق اصلی وجود دارد. شبستان شرقی که به زیبایی شبستان غربی نیست، شبستان زمستانه به حساب میآید دارای هفت ستون بدون طرح و ساده است و در یک ردیف در وسط قرار گرفتهاند.در جلوی شبستان شرقی، ایوانی قرار گرفته که با هشت طاق نما از حیاط مجزا گشته است.در ان شبستان دری وجود دارد که به یک چاه آب گشوده میشود. همچنین در این مکان یک حوضچه و یک دالان نیز موجود است.هر دو شبستان بر خلاف معمول به خاطر جهت گیری ساختمان قبله در امتداد محور قبله واقع شده اند. در سمت شمالی مسجد طاق نمایی به نام طاق مروارید وجود دارد که تمام سقف داخل و بیرون آن کاشی کاری رنگارنگ شده است و بر روی آن آیات قرآنی نوشته شده است و در دو طرف این طاق نما دو طاق کوچکتر نیز وجود دارد.در سمت جنوب نیز طاقی وجود دارد که ارتفاعش کمتر از طاق مروارید است و تمام سطح بیرونی و داخلی آن کاشیکاری شده و سقف آن نیز مانند طاق شمالی مقرنسکاری گشته است.بر روی آن نیز دو گلدسته وجود دارد که در ورودی این دو گلدسته دو طاق نمای کوچکتر در دو طرف طاق اصلی وجود دارد.
روستای اکبرآباد
محل زندگی مردم در گذشته در جنوبی ترین نقطه اکبرآباد یا همان «قلعه» بوده است. محدوده قلعه قدیم از حسینیه کنونی به سمت پایین یعنی از سمت جنوب به مدرسه دبیرستان دخترانه کنونی و از سمت غرب به باغ منتخب که در مجاور جاده اکبرآباد-کوار که هنوز آثاری از آن باقیست و از سمت شرق به باغ لشکری که حدوداً در انتهای کوچه افسران قرار داشته است ختم می شده است. قلعه قدیم دارای درب چوبی بزرگی بوده که در شمال قلعه یعنی تقریبا در کنار حسینیه کنونی وسط خیابان امام حسین(ع) قرار داشته است که هنگام غروب آفتاب درب قلعه بسته و هنگام طلوع خورشید باز می شده است. یک نفر نیز مسئول این درب بوده است که به وی دروازه بان می گفته اند و در کنار درب ورودی، داخل قلعه اتاقک کوچکی محل اسکان او بوده است. در دو طرف درب ورودی، دو برج اصلی وجود داشته و نیز در شرق و غرب و جنوب قلعه نیز هر کدام دو برج و همچنین در چهار گوشه نیز ۴ برج بوده است. قلعه مجموعاً ۱۲ برج داشته است که هر کدام از برج ها نامی ازبزرگان بر روی آن بوده است. مثلاً برج واقع بر گوشه ی جنوب شرق به برج بی بی خاتون معروف بوده است و در هر کدام از این برجها خصوصاً در هنگامی که احتمال هجوم و غارت زیاد بوده از هر فامیلی دو نفر با تفنگ (تفنگچی) نگهبانی می داده اند که مجموعاً ۲۴ نفر می شده اند و هنگام بروز خطر با فریاد یکدیگر را آگاه می کرده اند. از لحاظ فیزیکی قلعه بسیار مستحکم بوده چرا که بلندای دیوار حدوداً ۵ متر و قطر آن ۱ متر بوده است و گویا در یک هجوم سراسری به روستا های منطقه تنها قلعه ی اکبر آباد به دلیل استحکام خاص از تعرض مصون می ماند و در اطراف قلعه نیز به خاطر استفاده از گل آن برای تعمیر و اصلاح قلعه خندق هایی ایجاد شده بوده است که به گفته ی بعضی حتی آب را به داخل آن هدایت می کرده اند تا غارتگران نتوانند به راحتی نفوذ کنند. هم چنین در داخل قلعه نیز هر فامیلی جای مشخصی برای زندگی داشته اند و…n
آب قلعه قدیم اکبرآباد : شاید تا به حال این سوال براتون پیش آمده باشد که آب آشامیدنی و کشاورزی اکبرآباد چگونه و از کجا تامین می شده است؟ برای جواب این سوال باید کمی به عقب برگردیم . از دوران باستان تا کنون مهمترین و اولین عامل یکجا نشینی و پیدایش روستاها و شهرها آب بوده که همین عامل در پیدایش قلعه اکبرآباد سهم بسزایی داشته است.در دوران حکومت ساسانیان بر روی رودخانه قره آقاج بندی ساخته شد ( امروز آن را به اسم بند بهمن می شناسیم) که آب منطقه کوار را تامین می کرده و آب روستای اکبرآباد هم از طریق بند اکبرآباد تامین می شده است. ولی بخاطر موقعیت جغرافیایی خاص منطقه مجبور به حفر و ایجاد رشته قنات بوده اند تا بتوانند آب را به کل روستاها برسانند. برای تامین ورساندن آب به اکبرآباد بدین صورت بوده که آب یکی از رشته قنات ها در نزدیکی روستای زیجرد دو قسمتی می شده که یک مسیر آن مستقیماً زمینهای لشکری را تحت پوشش قرار می داده است.آب قنات از طرف غرب زمین های پلاک ۲۲۷(ارباب سفلی) بر زمین جاری می شده که معروف به جوی تُله چُغا بوده و از کنار راه قدیمی اهرکی به سمت مشرق(اکبرآباد) حرکت می کرد، که در این مسیر زمین های پسّوان و اطراف پاسگاه قدیم(کنار قبرستان کنونی) را تحت پوشش خود قرار می داد و سپس از مسیر راه خفری قدیم به سمت اکبر آباد سرازیر می شده. تا اینکه به آب انبار قلعه که در کنار حسینیه اباالفضل(ع) قرار داشته می ریخته و بعد از پر شدن آب انبار و آبیاری دو باغ بزرگ که در دو طرف قلعه واقع بوده و آبیاری زمین های کشاورزی همان اطراف به سمت زمین های لشکری که به تل دزد مشهور می باشد ادامه مسیر می داده است.ذکر این نکته لازم است که به خاطر ارتفاع بالاتر اکبرآباد نسبت به ارباب بوده است که آب مستقیماً به سمت اکبرآباد روانه نمی شده است.به همین دلیل آب به طرف راه اهرکی که شیب بالاتری داشته حرکت میکرده تا وارد قلعه اکبرآباد شود.