پایتخت

 
 

شیروان خراسان شمالی

139407131629536726243424

شهرستان شیروان از شهرستان‌های استان خراسان شمالی است.با وسعت ۳۷۸۹ کیلومتر که از شمال به کشور ترکمنستان و از جنوب به شهرستان اسفراین از شرق قوچان و از غرب به بجنورد محدود می‌شود. مرکز آن شهر شیروان است و لوجلی شهری است در شمال این شهرستان. شیروان از شهرهای مرتفع استان خراسان شمالی است که در درهٔ رود مرزی اترک ما بین کوه‌های کپه‌داغ و آلاداغ جای گرفته‌است. شیروان دارای آب و هوای نسبتا سرد در زمستان و گرم و معتدل در تابستان می‌باشد. این شهرستان در سال ۱۳۸۵، تعداد ۱۶۴ هزار نفر جمعیت داشته‌است .

پیشینه : در ایران معمولا شهرهاو آبادی‌های قدیم را به به پهلوانان و شهریاران نسبت میدهندمثلا بجنورد را به بیژن وشیروان را به انوشیروان نسبت میدهند.نام شیروان منسوب به نقش شیری که شکل و شمایل آن در دامن شمالی شیر کوه مشاهده می‌شود. همچنین نام شیروان منسوب به شیربانانی بوده که در قرون گذشته در جنگل‌های منطقه شیروان به شکار ونگهداری شیر اشتغال داشته‌اند. شیروان روزگاری پایتخت قوم پارت بوده‌است. دیاکونوف محقق ونویسنده روسی معتقد است اولین امپراتوری مقتدر پارتها(یوئه چرمی)به نام کوشانیان در شیروان به وجود آمده‌است. ایزدوخاراکسی واسترابون از مورخین و جغرافیدانان یونان محل زندگی و حکومت پارت را در دره رود اترک شیروان ذکر کرده‌اند. شیروان ‌در زمان اشکانیان در زمره قلمرو آنان قرار داشته و وجود گورهای زرتشتی و آثار تاریخی در نقاط گوناگون ناحیه شیروان، نه تنها بر شناخت رویدادهای تاریخی شیروان در پیش از تاریخ کمک می‌نماید، بلکه آبادی و اهمیت این شهر را در آن زمان نشان می‌دهد. شهرهای خراسان، از جمله شیروان، بین سال‌های ۳۱ و ۳۲ هـ. ق، در روزگار خلافت عثمان، به دست مسلمانان افتاد. در زمان حکومت طاهریان، صفاریان و سامانیان، شیروان یکی‌از آبادی‌های پرجمعیت و آباد بوده‌است. سلطان محمود غزنوی در بازگشت از هندوستان از مسیر راه مشهد – طرقی – شیروان، یک شبانه روز در روستاهای دهستان گلیان شیروان، اردو زده است؛ به طوری که این محل را تخت سلطان محمود نیز می‌نامند. مغولان در ۶۱۸ هـ. ق، شهرهای خراسان، از جمله شیروان را گشودند و به کشتار و چپاول پرداختند. شیروان در ۸۷۴ هـ. ق، به دست تیمورلنگ افتاد. شیروان در زمان صفویه از اعتبار و اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد و در زمان شاه عباس بزرگ، کردان جنگجو به این ناحیه کوچ کردند. شاه عباس صفوی چند بار، از جمله در ۱۰۰۷ هـ. ق، به خراسان که مورد تاخت و تاز مردمان گوناگون بود و هم چنین به شیروان، مرکز حکومت ایلخانی سفر کرده‌است. نادرشاه افشار در ۲۴ شوال ۱۱۴۸ هـ. ق، به پادشاهی رسید و رضاقلی میرزا، پسرش را فرمانروای خراسان، از جمله شیروان کرد. شیروان یکی از شهرهای مهم نادر شاه افشار به حساب آمده‌است. در ۱۲۱۰ هـ. ق، آقا محمد خان قاجار هنگام رفتن به مشهد، از شیروان گذشت و امیر گونه خان، حاکم شیروان نسبت به وی اعلام وفاداری کرد. در روزگار محمد شاه قاجار، شیروان یکی از نواحی مهم درگیری‌های حاکمان محلی، از جمله حاکمان شیروان و بجنورد بود. ناصرالدین شاه قاجار، دوبار در سال‌های ۱۲۸۴ و ۱۳۰۰ هـ. ق، به خراسان سفر و از شیروان نیز دیدن کرد.

قزوین

image_gallery

قَزوین شهری در استان قزوین در ایران است. این شهر مرکز شهرستان قزوین می‌باشد. مساحت قزوین ۵۶۹۳ کیلومتر مربع می‌باشد که از ۵ شهرستان، ۱۹ بخش، ۲۴ شهر و ۴۶ دهستان تشکیل شده‌است. استان قزوین بین مدار ۳۵ درجه و ۲۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۴۹ دقیقه عرض شمالی و بین ۴۸ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۵۱ دقیقه طول شرقی در همسایگی استان گیلان (در شمال)، استان مازندران ( در شمال شرقی)، استان تهران ( در شرق)، استان مرکزی (در جنوب شرقی)، استان همدان (در جنوب غربی) و استان زنجان (در غرب) جای گرفته‌است. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۷۵ مرکز آمار ایران برابر با ۵۷۷٫۵۷۱ نفر بوده‌است. زبان رایج مردم قزوین زبان فارسی است.برخی از مردم این شهر به زبان‌های تاتی، مراغی، کردی، لری، ترکی و رمانلویی نیز صحبت می‌کنند. همچنین قزوین به دلیل قرار گرفتن در گلوگاه ارتباطی استان‌های شمالی و غربی کشور، نزدیکی به تهران، دارا بودن چند شهر صنعتی و نیز برخورداری از چندین دانشگاه از جمله دانشگاه بین المللی امام خمینی و دانشگاه آزاد قزوین از موقعیت جغرافیایی خوبی برخوردار است.

تاریخ، بناها، شخصیت‌ها : عمارت کلاه فرنگی قزوین یا بنای عالی قاپوی قزوین، محل استقرار دولت در زمان شاه طهماسب  و شاه اسماعیل دوم صغویاین شهر در زمان شاه تهماسب صفوی پایتخت ایران بوده‌است. اولین خیابان ایران (خیابان سپه) در قزوین احداث شد. آب انبار سردار بزرگ‌ترین آب انبار تک گنبدی جهان در قزوین می‌باشد. قزوین را در نوشته‌های قدیم اروپا شهر باستانی «ارساس» یا «ارسا سیا» و در تواریخ یونان همان شهر قدیمی «راژیا» و در زمان اشکانیان به نام موسس آن «اردپا» خوانده‌اند. ساسانیان آنرا «کشوین» نامیده‌اند یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد برخی هم آنرا «قسوین» یا شهر که مردمی پرصلابت و استوار دارد و بعضی از مورخین هم معرب «کاسپین» گفته‌اند به دلیل آنکه قوم کاسپت از مجاورت دریای مازندران به طرف این دشت مهاجرت کرده و با اقوام بومی اختلاط نموده‌اند و گروهی هم به مرکز ایران رفته‌اند و دریای «خزر» نیز به همین دلیل به بحرالقزوین یا «دریای قزوین» اشتهار دارد. در منطقه قزوین صدها تپه باستانی شناسایی شده‌است و تنها حفاری تپه سگزآباد نشانگر تمدن ۹۰۰۰ ساله یکجانشینی در این دشت حاصلخیز است.

 کلیسای کانتور قزوین بنای شهر قزوین را به شاپور ذوالاکتاف نسبت داده و می‌گوید آنجا را شاد شاپور نامید. امام ابوالقاسم عبدالکریم بن محمد رافعی در کتاب التدوین فی اخباراهل العلم به قزوین و زکریای بن محمد محمود ممکونی در آثارالبلاد و یاقوت حموی درمعجم البدان به نقل ازاین فقیه و شاهزاده فرهاد میرزا معتمدالدوله در کتاب هدایه السبیل و کفایه الدلیل باستناد شهرت قزوین را از بناهای شاپور ذوالاکتاف نگاشته‌اند ولی ولی احمد بن ابی عبدالله برقی در کتاب النبیان و خواجه حمدالله مستوفی درتاریخ گزیده و محمد حسنخان اعتماد السلطنه در کتاب مرآت البدان و امین احمد رازی در هفت اقلیم به نقل از البنیان واستاد و بارتولد خاور شناس نامی روس در کتاب جغرافیای تاریخی ایران بنای شهر قزوین را بشاپور اول منسوب داشته‌اند. شمس الدین سامی بیک در قاموس الاعلام ترکی در این باره تردید کرده و نوشته‌است که از ایرانیان شاپور ذوالاکتاف با یکی از بهرام‌ها شهر قزوین را بنیاد نموده‌اند. شهرهای استان قزوین- دیدنی های استان قزوین – اصلی این دو قول یکی اخبار البدان ابن فقیه و دیگری البنیان احمد بن ابی عبدالله برقعی است که مولفان سابق نیز عموماً با این دو ماخذ استناد داشته‌اند. البته نمی‌توان در این باره نظر قطعی داد ولیکن با بررسی اوضاع دوران فرمانروائی این دو پادشاه می‌بینیم زمان شاپور ذوالاکتاف که بواسطه صغر سن نمی‌توانست در کارهای کشور موثر باشد سراسر مملکت دستخوش کشتار و تاراج طوایف داخلی و خارجی بود. بنابراین مناسب است بانی قزوین را بنا به نگارش ابن فقیه شاپور ذوالاکتاف بدانیم اما این که ابن فقیه ذکر کرده‌است شاپور ذوالاکتاف شهر قزوین را بنا کرده و آن را شاد شاپور نامید. دیگران نیز در این زمینه شرحی نگاشته‌اند از جمله حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده به نقل از کتاب البنیان قدری بتفصیل پرداخته‌اند و نوشته‌است شهر قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخته و آنرا شادشاپور نام کرد همانا آن شهری که در میان قزوین ساخته‌اند چنانچه رودخانه چند بر جنوبی آن روانست و رودخانه ابهر بر شمالی آن و از آنجا اطلال بار و پدیدارست. محمد حسنخان اعتماد السلطنه نیز در کتاب مرآت البلدان به نقل از کتاب البنیان این موضوع را تا اندازه‌ای روشن تر به قلم آورده و می‌گوید قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخت و شاد شاپور نام نهاد و همانا آن شهری بود که میان رودخانه‌های خررود و ابهر رود می‌ساخته‌اند و آنجا اطلال بار و پدیدار است و مردم آنجا در دیه هر چه که به اردشیر بابکان منسوب است مسکونند و مشهور است در کتاب تدوین رافعی مسطور که حصار شهرستان قزوین اکنون محلی است در میان شهر شاپور ذوالاکتاف ساسانی ساخته‌است.

قزوین بعد از ظهور اسلام : نیروگاه بخار و سیکل ترکیبی شهید رجایی در بیرون از قزوین به دنبال فتح آن در سال ۲۱ هجری به عنوان مرز و ثغر مسلمین شناخته شد و مسلمانان برای درک فضیلت جهاد با کفار دیلم به سوی آن رهسپار گشتند. احادیث فراوانی که در فضیلت قزوین روایت شده و عملکرد زمامداران حکومت اسلامی در پشتیبانی از مدافعان قزوین اهمیت والای آن را می‌نماید. اعزام چهار هزار تن از مسلمانان به فرماندهی ربیع بن خثیم در سال ۳۶ هجری و قبل از جنگ صفین به قزوین توسط امام علی نمونه‌ای از این توجه‌است. بدیهی است که شهر کوچک و قدیمی قزوین که به استواری محدود بوده و گنجایش سیل عظیم مهاجران و مجاهدان را نداشته و لزوم گسترش آن برای جلب بیشتر مسلمین اعزامی به قزوین احساس می‌شده‌ است. سعید بن العاص بن امیه که از طرف عثمان والی کوفه بوده برای جنگ با دیلمیان به قزوین می‌آید و آن را شهری استوار و آباد می‌کند قطعا این عمران اولیه قبل از سال ۳۵ هجری که سال قتل عثمان است صورت گرفته‌است. خانه سازی در بیرون از قلعه قدیمی شهر ظاهراً نخستین بار توسط محمد بن سنان عجلی و در سال ۹۰ هجری انجام شده و دیگران نیز به تقلید از او در بیرون از شهر به خانه سازی پرداخته‌اند و شهر را وسعت بخشیده‌اند. پیش از سال ۱۶۹ هجری در سالهای خلافت مهدی عباسی و زمانی که فرزندش موسی الهادی ولیعهد بوده و شهرک به نامهای مدینه موسی و مبارکیه در کنار قزوین ساخته شد و همین امر به توسعه بعدی شهر کمک شایانی کرد.

بزرگان و فرزانگان اهل قزوین : میرعماد قزوینی، عبید زاکانی، میرزا حسین‌خان مشیرالدوله، مهدی سحابی، ابوالحسن اقبال آذر، درویش خان، عارف قزوینی, و محمد علی رجایی از شخصیت‌های برجسته قزوین در تاریخ ایران می‌توان به میرعماد قزوینی یکی از خوش‌نویسان برجسته دوره صفوی، مهدی سحابی از نقاشان، داستان نویسان، مجسمه سازان و مترجمین معاصر ایران، عبید زاکانی از طنزپردازان و شاعران بزرگ قرن هشتم، قمرالملوک وزیری اولین زن خواننده معاصر ایران و میرزا حسین‌خان مشیرالدوله صدراعظم ناصرالدین شاه را می‌توان نامبرد.

آب و هوا : آب و هوای شهر قزوین بخاطر هم جواری با رشته‌ کوه‌های البرز از ناحیه شمال در تابستان خنک و در زمستان سرد است. میزان بارش شهر قزوین سالانه ۳۰۲ میلی‌متر در سال است.

لهجه : مردم قزوین در محاورات عادی به زبان فارسی با لهجه خاص قزوینی سخن می‌گویند که مبنی بر فتحه گرایی در انتهای الفاظ است و دربسیاری از کلمات, گفتار بمانند نوشتار صورت می‌گیرد. همچنین بنا به موقعیتهای مناسب شغلی و رواج مهاجرت از روستاها به شهرها در سه دهه گذشته عده زیادی از مردم روستاهای اطراف قزوین که به طور عمده ترک زبان می‌باشند و همچنین عده‌ای از استان‌های همجوار,گیلان و زنجان به این شهر آمده‌اند و به همین دلیل در عده‌ای از مردم کنونی قزوین لهجه گیلکی و حتی زبان ترکی شایع می‌باشد.

جامه : مردم قزوین در گذشته بر اساس موقعیت اجتماعی خود پوشش متفاوتی داشته‌اند اما امروزه زنان و مردان قزوینی دیگر به ندرت از پوشاک و لباس‌های رسمی و سنتی خود استفاده می‌کنند، لباس‌های رسمی

قزوینیان در گذشته بدین شرح بوده‌است:

مردان : برای متمایز بودن افراد اعیان از قشر کم در آمد، کلاه‌های متفاوتی بر سر می‌گذاشتند، پیراهن‌ها معمولا به رنگ سفید و ساده و دکمه یقه آن بر شانه چپ بسته می‌شد و در میان سینه چپ، از شانه تا زیر سینه، چاکی داشت. پس از آن پیراهن‌هایی با یقه‌های بلند به نام یقه «قزاقی» متداول شد و سپس یقه «ملایی» جای آن را گرفت. دیگر تن پوش مردان قزوینی «ارخالق» نام داشت که ارخالق پیراهن جلو باز بسیار بلندی بود که تا انتهای پا می‌رسید و در ناحیه کمرتنگ و دامن آن بسیار گشاد بود و در دو پهلو، دو چاک بلند تا کمر داشت. همچنین شلوار قشر کم در آمد از جنس کرباس و به رنگ آبی یا مشکی بوده‌است که کمر آن‌ها با نخ‌های پنبه‌ای سفت می‌شده و بلند و گشاد بوده‌اند، ولی افراد ثروتمند از شلوارهای دکمه دار استفاده می‌کردند. پاپوش مردان قزوین گیوه‌های به نام جوراب و آجیده بوده‌است ولی افراد اعیان از گیوه‌های مرغوب و بهتری به نام ملکی استفاده می‌کردند.

زنان : زنان قزوینی زیر پیراهن خود شلیته می‌پوشیدند. به طوری که شلیته به اندازه یک وجب و یا حتی کمتر از دامن آن‌ها بیرون می‌آمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چیت و کرباس بود و به شکل‌ها و رنگ‌های گوناگونی ساخته می‌شد. جوانان اغلب روی شلیته‌های خود را با نخ‌های رنگی گلدوزی می‌کردند. شلیته گلدار جوانان دارای سجاف پهن بود. برخی دیگر از شلیته‌ها به جای سجاف لیفه داشت. شلیته لیفه دار از پارچه ضخیم و سنگین مانند مخمل، ترمه، تافنه ابریشمی و.. ساخته می‌شد. معمولا قسمت پایین شلیته را با دست دوخته و آن را به حالت تزیینی در می‌آوردند که به آن دالبر و دندان موشی می‌گفتند. در حدود صد سال پیش در زنان اعیان از یل یا نیم تنه قزوینی استفاده می‌کردند که از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته کرم رنگ تهیه می‌شد. در قسمت جلوی آن، هجده دکمه فلزی پی در پی می‌دوختند. زنان در زیر شلیته‌های خود شلوارهای مشکی می‌پوشیدند، دمپای این شلوارها تنگ و بالای آن گشاد بود و آن‌ها را با بند تنبان می‌بستند. پاپوش زنان نیز بر اساس وضعیت مالی انواع مختلفی داشته‌است.اصولا اقشار کم در آمد از گیوه‌های ظریف استفاده می‌کردند و زنان اعیان نیز از کفش‌های چرمی مدل روز استفاده می‌کردند.

غذا ها : از غذاهای محلی و مخصوص قزوین می‌توان از قیمه نثار ، شیرین پلو و … نام برد. همچنین از شیرینی‌ها می‌توان به پادرازی، انواع باقلوا، نان برنجی و… اشاره کرد.

فرهنگ و هنر : از هنرهای سنتی و صنایع دستی این سرزمین آریایی می‌توان در ابتدا به خوشنویسی- که هنرمندان برجسته‌ای چون استاد میر عماد و استاد عماد الکتاب قزوینی را داشته‌است – و سپس به نقاشی و تذهیب، نقاشی پشت شیشه، نم نم دوزی، گلابتون دوزی، پن بافی (نوار بافی)، فرش بافی، گلیم بافی، جاجیم بافی، گیوه دوزی، آینه سازی، قفل سازی، و منبت کاری اشاره نمود. همچنین در موسیقی، این شهر نوابغی همچون ابوالحسن اقبال آذر، عارف قزوینی، قمرالملوک وزیری و درویش خان را به دیار ایران زمین هدیه کرده‌است.

بزرگترین شهر کلوخی دنیا

a329263718274102a

شاید تاکنون نام بزرگترین شهر کلوخی دنیا را نشنیده باشید. شهری در بیابان لوت که پایتخت کویر لوت نام دارد ؛ شاهکاری است از باد، خاک و آب. کلوت بزرگترین شهر کلوخی دنیا، در فاصله ۴۰ کیلومتری شمال شرقی شهداد قرار دارد و بزرگترین عوارض طبیعی و کلوخی دنیا و نیز منحصر به فردترین عارضه کویر است و از دور به شهری بزرگ می ماند با ساختمان‌های کوتاه و بلند. این ابر شهر کلوخی، ۸۰ کیلومتر عرض و ۱۴۵ کیلومتر طول دارد. بیش از ۱۱ هزار کیلومترمربع مساحتش است و در دل کویر لوت قرار دارد. به طور کلی کلوتها سرزمینی سوزان و عاری از هرگونه حیات و با گرمایی در حدود ۷۰ درجه سانتیگراد بالای سفر هستند. در این مکان‌ها به علت گرمای شدید باکتری‌ها نمی توانند زندگی کنند.در کلوت‌های ایران هم که بزرگترین عارضه دنیا هستند، هیچ گیاهی نمی‌روید و اساساً هیچ موجود زنده ای وجود ندارد. در شهر کلوت‌ها حتی باکتری‌ها حق حیات ندارند. آنجا شهری پر از ساختمان‌های کوتاه و بلند است. کلوت‌ها در اثر فرسایش آبی و بادی طی هزاران سال شکل گرفته اند. دراین شهر کسی زندگی نمی‌کند و هر چه هست سراسر سکوت و آرامش است. کلوت ساختاری است از حرکت باد در دل نرم خاک کویر که در طول سالیان سال شکل گرفته است. نم باران اگر بر تن خشک کویر ببارد، خاک های تل شده گرد سنگی را بر هم استوار کرده و سازه ای را به وجود آورده که گویی بنایی خشتی از تمدنی متعلق به ما قبل تاریخ است.

این مجموعه کلوتها از ۴۳ کیلومتری شهرستان شهداد در استان کرمان آغاز می شوند و در دل کویر امتداد می یابند و به دلیل دمای بالای کویر هیچ موجود زنده ای در اطراف کلوت‌ها وجود ندارد و حیاط نباتی و حیوانی در این قسمت از کره خاکی محو می شود.کلوت‌ها که رقص باد در کویر آنان را به وجود آورده در دنیا بی نظیر هستند و شهرتی جهانی دارند و شاید از معدود سازه‌های بی نظیر طبیعت باشند که انسان در ساخت آنها هیچ تاثیری نداشته و به دلیل وجود فرسایش دائمی همچنان در حال تغییر و تحول هستند.گودترین نقطه ایران با ۵۶متر ارتفاع از سطح دریا در این کلوتها قرار دارد. این کلوت ها که در اثر عوامل فرسایش طی سالیان دراز شکل گرفته اند، یک شهر افسانه ای را در دل دشت لوت بنا کرده که با گذر از دل این شهر کلوخی به رغم زیبایی‌های بکر طبیعی، وحشتی زیبا را در نگاه و دل هر رهگذری به تصویر می‌کشد. در داخل این کلوتها و در فاصله ۲۰کیلومتری آن منطقه ای عجیب تر به نام گندم بریان وجود دارد که طول این منطقه ۴۸ و عرض آن ۱۰کیلومتر و مساحت تقریبی آن ۴۸۰کیلومتر مربع است. سطح این منطقه از گدازه‌های آتشفشانی سیاه رنگ پوشانده شده و رنگ تیره آن حرارت تابش خورشید را بیش از حد معمول جذب می کند. پروفسور پرویز کردوانی بیابان شناس معروف و استاد دانشگاه‌های تهران اعتقاد دارد کویر شهداد زیباترین کویر دنیا است .وی این نقطه از کویر را که دمای آن در تابستان به ۱۰۰ درجه سانتیگراد می رسد به عنوان گرم ترین نقطه کره زمین اعلام کرده است. او معتقد است بیابان دشت لوت شهداد عجایب و شگفتی‌هایی دارد که مردم ایران آنها را نشناخته‌اند و در هیچ جای دنیا چنین کلوت‌های زیبایی وجود ندارد.

شهری روی آب

7366

برای دیدن شهری که قلبش با آب می‌تپد لازم نیست راه دوری تا ایتالیا و ونیز بروید. این شهر نزدیک شماست. در خوزستان؛ شوشتر! گیرشمن، باستان‌شناس سرشناس، معتقد است غار پیده، نخستین سکونتگاه بشری بوده است و این یعنی ۱۰ هزار سال قدمت. عیلام‌شناس معروف والترهینس در کتاب دنیای گمشده عیلام، احتمال داده است شوشتر امروز همان آدامدن عیلامی باشد. اما آنچه این شهر استان خوزستان را جذاب‌تر می‌کند آبی است که در دل آن جریان دارد. باستان‌شناسان گمانه می‌زنند که در دوره هخامنشی اقتصاد وابسته به کشاورزی سبب شد سنگ بنای این آبشارها برجا گذاشته شود. حفر نهرهای ساخته دست بشر «گرگر» و «داریون» را هم به این دوره نسبت می‌دهند. پس از هخامنشیان، ساسانیان بودند که تحولی عظیم در منطقه ایجاد کردند و بی‌نظیرترین شبکه آبیاری در اعصار کهن را در این منطقه بنا نهادند. محوطه این آبشارها مجموعه‌ای است از سدها، تونل‌ها، کانال‌های فرعی و آسیاب‌های آبی. هرچند آبشارهای شوشتر را با هدف کشاورزی بنا نهادند، اما اهداف صنعتی، بازرگانی، دفاعی و معماری هم به راحتی در سایه کشاورزی به دست آمد. در منطقه شوشتر ده‌ها آسیاب ساخته شده که بزرگترین مجموعه صنعتی تا پیش از انقلاب صنعتی به شمار می‌رود. بعد از مرگ نادرشاه اوضاع شوشتر مانند سایر نقاط کشور دچار هرج و مرج شد. در زمان کریم‌خان زند نیز به دلیل شورش‌هایی که در شوشتر صورت گرفته و انواع شر و درگیری،کشاورزی و کسب و کار در این شهر از رونق افتاد.

آبشازر

 رودی که خندق بود : شوشتری‌ها از رودخانه دور شهرشان به عنوان خندقی برای دفاع هم استفاده می‌کردند. استفاده‌ای که شوشتر را برای دوره‌ای در تاریخ غیرقابل تسخیر کرده بود. رودخانه ساخته دست بشر «گرگر» قابل کشتی‌رانی بود و برای تجارت و بازرگانی از آن استفاده می‌شد. در سایت پایگاه میراث فرهنگی منطقه شوشتر از پل و سد شادروان در منطقه، به عنوان معدود راه‌های عبور از رودخانه پهناور کارون نام برده شده که گمان می‌رود جاده شاهی نیز از همین پل عبور می‌کرد. برخی تاریخ‌دانان معتقدند شوش و شوشتر را شوشیندخت (شوش) زن یزدگر پسر شاپور ساخت. اما برخی دیگر می‌گویند این نام در اصل «شش‌در» است چون شهر شش در یا شش دروازه داشت. در زمان افشاریه به دلیل شورشی که در این شهر علیه حکومت مرکزی انجام شد، نادرشاه به شوشتر لشکر کشید و پس از فتح شهر دست به فجایع زیادی زد. به طوری بسیاری از بزرگان شهر را کشتند. بعد از مرگ نادرشاه اوضاع شوشتر مانند سایر نقاط کشور دچار هرج و مرج شد. در زمان کریم‌خان زند نیز به دلیل شورش‌هایی که در شوشتر صورت گرفته و انواع شر و درگیری،کشاورزی و کسب و کار در این شهر از رونق افتاد. پل بند «گرگر» بر فراز مجموعه آسیاب‌ها و آبشارها قرار دارد که مسیر رودخانه «گرگر» را مسدود کرده و عملکردی مانند سدهای امروزی دارد که منجر به هدایت آب به تونل‌های مجموعه «آسیاب‌ها» می‌شود. پیشینه ساخت این پل بند را به دوره صفوی نسبت می دهند.در «مجموعه آسیابها و آبشارها» تعداد قابل توجهی آسیاب وجود دارد و نمونه کامل و بزرگی از به کارگیری نیروی آب برای چرخاندن آسیاب ها را می توان در این مجموعه مشاهده کرد. در شوشتر به آسیاب «آسیو» (Asyo) و مجموعه آسیاب‌ها «آسیووا»(Asyova) می‌گویند. در مجموعه آسیاب‌های شوشتر آسیاب‌ها از نوع تنوره‌ای (پره‌ای) و شیبی (چرخی) بودند.پل بند شادروان روی شاخه شطیط ساخته شده و یکی از اساسی‌ترین بخش‌های تأسیسات آبی شوشتر است. این پل بند در فهرست آثار ملی هم ثبت شده است. پیشینه ساخت این پل بند مربوط به دوره شاپور ساسانی است و بر اساس شواهد و مدارک، در زمان شاپور ساسانی پی‌ریزی و ساخته شده است. پل بند شادروان در ۳۰۰ متری جنوب بند میزان، در شمال غربی شوشتر، ساخته شده است و در حال حاضر بقایای آن در کنار پل آزادگان به چشم می‌خورد.