کاخ
مقبره همایون دهلی هند
مقبره همایون دهلی ، دومین پادشاه قوم مغول (سلسله ی گورکانی)، بیش از آنکه شبیه به آرامگاه باشد یادآور یک کاخ مجلل و با شکوه است. این آرامگاه، یکی از زیباترین آثار به جا مانده از قوم مغول و اولین نمونه ی آن در هندوستان می باشد. به واسطه ی سالها پناهندگی و زندگی همایون در ایران، معماری این مقبره بر عهده ی میرک غیاث الدین و پسرش سید محمد بن میرک غیاث الدین گذاشته شده بود که با الهام از بنای تاج محل و چهار باغ اصفهان ساخته شد.
تاریخچه مقبره همایون دهلی : امپراتور مغول، همایون در سال ۱۵۵۶ درگذشت و در قصر خود در دهلی به خاک سپرده شد.در سال ۱۵۶۵، حدود ۹ سال پس از مرگ همایون، ملکه او (حمیده بانو بیگم) تصمیم به ایجاد مقبره ای زیبا برای همسر خود گرفت. ساخت و ساز حدود ۸ سال به طول انجامید و در سال ۱۵۷۲ به پایان رسید. کاهش این اثر تاریخی تقریبا بلافاصله پس از ساخت و ساز آن آغاز شده است و کشور هند به پایتخت به Agra منتقل شد، سلسله مغول شروع به سقوط و این بنای تاریخی اهمیت خود را میان فرمانرواین از دست داد. پس از گذشت یک قرن از ساخت و ساز این بنای تاریخی باغ هایی سر سبز و زیبا اطراف آن برای افرادی که در نزدیکی آرامگاه می امدند، استفاده شد. در سال ۱۸۵۷، پس از تهاجم بریتانیا به دهلی نو هند، این باغ سبز با باغی به سبک انگلیسی جایگزین شد. بعد از ۱۹۰۳-۱۹۰۹ بع دستور نایب السلطنه، لرد کرزن، توجه بیشتری به باغ گردید. در سال ۱۹۹۳ آرامگاه همایون به عنوان یکی از میراث جهانی از سوی یونسکو معرفی شد. از آن زمان در این مجموعه چند پروژه انجام شد. ترمیم عمده ای از بنای تاریخی و باغ اطراف آن در طول سل های ۱۹۹۹-۲۰۰۳ مورد اقدام قرار گرفت. در نهایت تمام بناهای تاریخی و فضاهای سبز آرامگاه همایونی کشور هند دوباره بازسازی شد. کانال های آب باغ دوباره کار گذاشته شد و یک سیستم گردش آب جدید برای کانال ایجاد شد، بیش از دو هزار درخت در باغ کاشته و چشمه های باغ دورباره به جریان افتاده شد.
آمار آرامگاه همایون:
- بدن امپراتور در دو محل مختلف قبل از اینکه به آرامگاه همایون متقل شود، به خاک سپرده شد.
- اگر چه دکوراسیون داخلی آرامگاه که امروز میبینیم، ان چیزی که در گذشته بوده است، نیست. با تشکر از ویلیام فینچ (تاجر انگلیسی) که در سال ۱۶۱۱ از مقبره بازدید کرد و توضیحات بسیاری را از جزئیات این مقبره در اختیار ما باقی گذاشته است، او نوشته است، داخل مقبره با فرش گرانبها تزئین شده و یک سرپناه تشریفاتی (Shamiana) بالای مقبره وجود دارد و چادری کوچک در بالای مقبره های گمنام دیگر قرار داده شده. مقبره گمنام با نسخه هایی از قرآن مزین شده است. شمشیر، عمامه و کفش همایون نیز به یادبود آن پادشاه در مقبره گذاشته شده است.
- معماری مقبره همایون مدلی برای تاج محل بوده است.
- معماری مقبره مخلوطی از معماری ایرانی های فارسی زبان و سنت های هند است.
- حدود ۱۵۰ قبر در آرامگاه همایون و باغ اطراف آن وجود دارد.
اطلاعات تکمیلی : آرامگاه همایون به راحتی از طریق حمل و نقل عمومی در دسترس است. شما می توانید یک قطار از ایستگاه مرکزی دهلی نو به ایستگاه نظام الدین شرق سوار شوید. از ایستگاه شرق نظام الدین نیز کمتر از ۵۰۰ متر دروازه های این مجموعه تاریخی را خواهید یافت. هزینه ورود به مقبره برای افراد و تور گردشگری هند متفاوت است. برای شهروندان هند و بازدید کنندگان از سارک (بنگلادش، نپال، بوتان، سریلانکا ، پاکستان، مالدیو و افغانستان) و کشورهای BIMSTEC (بنگلادش، نپال، بوتان، سریلانکا، تایلند و میانمار) ۱۰ روپیه است. و افراد دیگر باید ۵ دلار برای هر نفر پرداخت کنند. ورودی برای کودکان تا ۱۵ سال رایگان است. ساعت خاصی برای ورود به مقبره تعریف نشده، عموماً از طلوع ساعت ۵ صبح تا غروب مقبره برای بازدیدکنندگان و گردشگران کشور هند ، باز می باشد.
عمارت قزاقخانه تهران
در نزدیکی کاخ شهربانی تهران بنای قدیمی با معماری ساده به چشم میخورد که عمارت قزاقخانه نام دارد. این بنا با زیبایی و معماری جذاب خود هر بازدیدکنندهای را وسوسه میکند که از این بنا دیدن کند. این بنا را میتوان یکی از اولین ساختمانهای اداری و نظامی پایتخت نامید که تا امروز پا برجاست و در دل پایتخت قرار دارد. عمارت قزاقخانه در سال ۱۲۸۰ به دستور مظفرالدین شاه و در زمان ناصرالدین شاه ساخته شده است و حدود ۱۶۰ هزار متر مربع مساحت دارد. بنای عمارت قزاقخانه تهران در گذشته محلی برای استقرار قوای قزاق بود (قوای نظامی ویژهای که در پی قراردادی بین ایران و روسیه تشکیل شد) که رضا شاه و کلنل لیاخوف فرماندهان این ارتش بودند. سازه عمارت قزاقخانه در ۳ طبقه ساخته شده که در طبقهی اول تالارهایی آجری و در طبقات بالاتر راهروهایی با اتاقهای مختلف وجود دارد. این عمارت تا سالها قبل در اختیار ارتش بود و بخشهایی از آن مورد مرمت قرار گرفت. امروزه میتوان نمونهای از بازسازیهای دیوار بیرونی عمارت که شامل کاشیها و آجرهای زیبا و همچنین گچبریهای ساده است را دید و پی به رمز و راز این بنای قدیمی برد. سازه عمارت قزاقخانه نیاز شدیدی به بازسازی داخلی دارد و نمیتوان از آن بازدید کرد. به جز ساختمان عمارت قزاقخانه دو بنای دیگر که خوابگاه سربازان بوده نیز باقی مانده که قرار است تا در آینده در این مجموعه مورد مرمت قرار گیرند و ابهت گذشتهی خود را باز پس گیرند. در پلان عمارت قزاقخانه ترکیبی از هنر اروپایی و ایرانی به چشم میخورد و با داشتن ایوانهای مختلف دید خوبی به اطراف خود دارد. دلیل وجود ایوانهای مختلف این مجموعه این است که در محوطهی کنار آن مراسمات نظامی برگزار میشد و افراد والامقام در آن ایوانها به تماشا میایستادند. معماری این بنا بسیار هنرمندانه انجام شده و نمای بیرونی آن با وجود آسیب دیدن هنوز هم زیبا است. امروزه عمارت قزاقخانه در اختیار دانشگاه هنر تهران قرار دارد و همچنان منتظر بازسازیهای لازم است. اگر روزی از کاخ شهربانی و سردر باغ ملی دیدن کردید، حتما در کنار عمارت قزاقخانه نیز عکس یادگاری بگیرید و از تماشای معماری جذاب آن لذت ببرید. آدرس عمارت قزاقخانه به راحتی قابل جستجو است و میتوانید به خیابان امام خمینی، سردر باغ ملی و محوطه میدان مشق تهران بروید و آن را به نظاره بنشینید.
کاخ مروارید (کاخ شمس) البرز
مهرشهر یکی از مناطق مهم شهر کرج، دارای دو خیابان اصلی به نامهای ارم و شهرداری است که در انتهای خیابان ارم کاخ مروارید یا همان کاخ شمس پهلوی قرار دارد. پس از ساخت کاخ مروارید و در زمان محمدرضا شاه پهلوی، یک بلوار ۴ بانده و منطقهای ویلایی برای شهروندان در سه فاز در مجاورت کاخ ساخته شد که مهرشهر نام گرفت. شمس پهلوی به دلیل بیماری آسم این منطقه را برای زندگی انتخاب کرد. کاخ مروارید که هم اکنون نیز پا برجاست و عموما از آن با نام کاخ شمس یاد میشود، از آثار تاریخی و جاهای دیدنی کرج و استان البرز محسوب میشود. کاخ مروارید با زیر بنای ۲۵۰۰ متر مربع برای اقامت شمس پهلوی در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ بنا شد. این بنا توسط وسلی پیترز، معمار آمریکایی و بنیاد فرانک لوید رایت با صرف هزینه یک میلیون دلار به شکل یک سفره ماهی که صدفی آن را در برگرفته است، طراحی و ساخته شد. این کاخ در زمینی به مساحت ۱۱۱ هکتار با ۲۵۰۰ متر مربع زیربنا در مهرشهر کرج، انتهای خیابان ارم واقع شده است. تا سال ۱۳۵۷ به مدت ۱۲ سال شمس پهلوی و خانواده او در این کاخ زندگی میکردند. گفته میشود شمس پهلوی در این کاخ ایرانی، اروپایی پذیرای مهمانان ویژهای از داخل و خارج از کشور بوده است. کاخ مروارید یکی از با ارزشترین کاخهای تاریخی ایران است و از لحاظ ویژگیهای فنی از بسیاری از کاخهای موجود چند پله بالاتر است و تکنیکهای که در ساخت، طراحی و رنگ آمیزی این مجموعه به کارگرفته شده حتی از سبک و شیوه ساخت کاخ سعدآباد نیز برتر است. سازه اصلی بنا به صورت سفره ماهی طراحی شده است و ضلع شمالی کاخ و محوطه بیرونی دریاچه نیز به شکل بالههای سفرهماهی اجرا شده است. در طراحی فضای بیرونی دریاچه کوچکی از سه طرف کاخ را احاطه کرده است. همه فضاهای معماری در زیر سقفی با فرم حلزونی و با نورگیرهای گوناگون و بهشکل دانههای مروارید اجرا شده است. تالار طلایی بار، دفتر مخصوص شمس، تالار پذیرایی، سالن سینما، سالن بیلیارد، استخر، آبنما، محل نگهداری پرندگان کمیاب، اتاقهای خواب از بخشهای متنوع این کاخ هستند. یکی از مهمترین بخشهای این کاخ اتاق صدف است که دارای تزئینات مختلفی بوده، به خصوص نمای بیرونی آن که بصورت حلزونی شکل ساخته شده است. این کاخ یکی از مجهزترین، مرفهترین و اشرافیترین بناهای دورهی پهلوی محسوب میشود. در ساخت و ساز کاخ شمس، هیچ یک از اصول معماری ایرانی رعایت نشده و سبک، نقشه و ساختار آن کاملا غربی است. معماری این اثر که بخشی از تاریخ معماری مدرن است، با تاثیر از شیوه فرانک لوید رایت از پرآوازهترین معماران آمریکایی است که از سوی یکی از شاگردان ایرانیاش به نام عامری شکل گرفته است.
پس از انقلاب این کاخ به بنیاد مستضعفان و بعد از حدود ۱۵ سال به بنیاد تعاون واگذار شد و بنیاد تعاون نیز در ازای هزینهی صدور مجوزِ ساخت و ساز در حدود ۸۰ هکتارِ این مجموعه، ساختمانهای مسکونی مجموعهی کاخ شمس را به شهرداری فروخت. از آن زمان از این کاخ به عنوان موزه و با نام مجتمع اردویی، تفریحی شهید فهمیده استفاده شده است تا حدود سال ۱۳۸۲ و پس از بارش سنگین برف و با شکایت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، کار این مجتمع تفریحی به پایان رسید. ۳۰ درصد یعنی ۲۷ هکتار از مجموعه کاخ مروارید به اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز واگذار شد تا با مرمت و ساماندهی فضای کاخ، امکان بازدید عموم از آن فراهم شود. این کاخ اکنون در وضعیت نامناسبی قرار دارد و گفته میشود به بودجهای معادل ۲۰۰ میلیارد تومان برای بازسازی و مرمت نیاز دارد و هنوز مالکیت آن کامل تعیین نشده است. بیشتر بخشهای بنا دچار آسیبهای جدی شده است، سقفها نم برداشته، جداره و تزیینات سردرها کنده شده و دربها شکسته شدهاند. آب باغ قطع شده است و درختان نادر آن زرد شدهاند. این اثر در سال ۱۳۸۲ به شماره ثبت ۷۰۶۷ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است.
کاخ اردشیر بابکان یا آتشکدهی فیروزآباد
شهرستان فیروزآباد فارس (نام شهر اردشیر خوره بنیانگذار سلسلهی ساسانیان)، یکی از مناطق قدیمی و کهن ایران به شمار میآید که آثار تاریخی و عمارات ارزشمندی همچون قلعهدختر، شهر گور و چند سنگنگارهی ساسانی را در دل خود جای داده است. کاخ اردشیر بابکان که به آتشکدهی فیروزآباد نیز مشهور است، از جمله این آثار تاریخی است که در این منطقه از کشور احداث شد. این اثر در ۱۵ دی ماه سال ۱۳۱۰ با شمارهی ۸۹ به ثبت ملی رسید و همچنین در چهل و دومین اجلاس کمیته میراث فرهنگی یونسکو که در بحرین برگزار شد به عنوان محور ساسانی ثبت جهانی شد . همانگونه که میدانید، استان فارس از مناطقی است که در جایجای خود، عمارات و بناهایی تاریخی و کهن به یادگار دارد که نشان از قدمت و اهمیت این منطقه از کشور، در سالهای دور است. شهرستان شیراز با حضور اثر تاریخی شگفتانگیز مجموعهی تخت جمشید، همچون نگینی است که زیبایی این استان را دو چندان میکند. شهری كه امروزه فیروزآباد نامیده می شود، پیش از آن شهر گور نام داشت. براساس منابع تاریخی معتبر، شهر گور یا جور را اردشیر بابكان (بنیانگذار سلسله ساسانی) بنا کرد و آنرا تختگاه خود قرار داد. پس از مرگ اردشیر به سال ۲۴۱ میلادی، الگوی ساختمانی این شهر كه دایره ای شكل بوده مورد تقلید فراوان واقع شد و تا سدههای میانه، نزدیك به ۴۰۰ شهر بدین صورت ساخته شد.
ابن بلخی كه یك هزار سال قبل فارسنامه را تالیف كرده است، مینویسد:
فیروز آباد كه قدیم آنرا گور مینامیدند، به روزگار كیانیان، شهر بزرگی بوده و حصاری عظیم داشت. اسكندر ذوالقرنین چون به پارس حمله كرد چندان كه كوشید نتوانست به حصار شهر گور رخنه كند، لذا جهت رودی را كه از سر كوه می آمد، به طرف شهر برگرداند و در شهر جاری ساخت تا آنكه تمام شهر گور در آب غرق شد.
فیروزآباد نسبت به زمینهای اطرافش در گودی واقع شده، لذا با آب رودخانهای كه اسكندر در شهر جاری ساخت؛ این شهر به یك دریاچه تبدیل شد. این دریاچه قرنها باقی بود تا این كه اردشیر با تمهیداتی آب دریاچه را تخلیه كرد و شهر جدیدی به جای شهر گور بنا نهاد. از آن پس این شهر اردشیر خوره نامیده شد. این شهر مجددا در زمان حمله اعراب به ایران ویران شد. زمانی كه عضدالدوله دیلمی (گیلانی) بر اعراب حاکم بر این شهر تسلط پیدا كرد، به آبادانی ویرانهها همت گماشت و از آن به بعد این شهر فیروزآباد نامیده شد. شهرستان فیروزآباد نیز با قرارگرفتن آثار تاریخی ارزشمند و باشکوهی که برخاسته از فرهنگ، هنر و هویت ایران کهن است، همانند مرواریدی ارزشمند، جلال و درخششی مثالزدنی را برای استان فارس به ارمغان آورده است. کاخ اردشیر بابکان عمارت جالب، زیبا و تحسینبرانگیز دوران حکومت ساسانیان است که میتوان از آن به عنوان یکی دیگر از آثار مهم ایران پیش از اسلام، یاد کرد.
جغرافیا و همسایگیهای بنای کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، کاخ اردشیر بابکان، در استان فارس، ۳ کیلومتری شهرستان فیروزآباد قرار گرفته است. به نظر میرسد عبور نهر آبی از بخش شرقی کاخ، از دلایل آبادانی منطقهای (شهر گور که نام قدیم فیروزآباد بوده و به اردشیر خوره نیز معروف است) که کاخ ساسانی در آن احداث شده است، به شمار میرود. از بناهای نزدیک این کاخ میتوان به امامزاده جعفر (این مکان مقدس در شهر قدیم و متعلق به دوران ایلخانیان است)، چندین سنگ قبر (به نظر میرسد تاریخ حک شده بر یکی از این سنگها متعلق به سال ۷۴۱ هجری قمری است)، قلعهی حسنآباد، چندین روستای تاریخی، ساختمان آشپزخانه (این عمارت در پشت کاخ قرار گرفته است)، نقارخانه (در نزدیکی کاخ واقع شده است) و آتشکده، اشاره کرد.
تاریخچه ی کاخ اردشیر بابکان : طبق نوشتههای برجایمانده از دوران ایران کهن، به نظر میرسد بنای تاریخی این کاخ، توسط اردشیر بابکان که لقب بنیانگذار سلسلهی ساسانیان را از آن خود کرده است، در قرن سوم میلاد در دوران حکومت اردوان پنجم (بیست و هشتمین و آخرین شاه ایران از سلسلهی اشکانیان)، احداث شده است. البته در برخی از نوشتههای ایران کهن نیز مشاهده میشود که اردشیر پس از پیروزی بر اردوان پنجم در مجاورت شهر گور (نام قدیم شهر فیروزآباد امروزی) و در نزدیکی برکهای وسیع، عمارتی مهم و ارزشمند را بنا نهاده است. متون تاریخی جالبی نیز وجود دارد که توسط مورخین و در قرون گذشته ثبت شده است. به نظر میرسد که نویسندگان این نوشتهها، توضیحاتی قابل توجه را در مورد عمارت کاخ، در اختیار بازماندگان قرار دادهاند. برخی از آنها معتقدند که آتشکدهای بسیار بزرگ، در فیروزآباد احداث شده است که میتوان آن را به دلیل وسعت زیادش نسبت به سایر آتشکدههای موجود در استان فارس، به آتشکدهی اعظم نامید. مرحوم پیرنیا نیز در مورد این بنا نظر جالب و قابل توجهی ارائه کرده است که دانستن آن خالی از لطف نخواهد بود. ایشان در نوشتهای بیان کردند که آتشکدهی فیروزآباد که به بارین نیز شهرت دارد، در سال ۲۲۴ میلادی احداث و به عنوان یکی دیگر از بناهای مهم آن دوره محسوب میشود. وی معتقد است که ایرانشناسان غربی کمر همت بستهاند تا این آتشکده را برای عموم به عنوان کاخ اردشیر معرفی کنند. درحالی که این چنین نیست و به نظر میرسد از ملزومات نامگذاری عمارتی به کاربری کاخ، نیازمند فضاها و مکانهای مخصوصی است که در این بنای تاریخی، مشاهده نمیشود. به هرحال گفتهها و تعابیر متفاوتی نسبت به کاخ بودن یا آتشکده بودن این عمارت تاریخی وجود دارد.
معماری کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، عمارت کاخ اردشیر بابکان، یکی از بناهای تاریخی و مهم برجایمانده از دوران حکومت ساسانیان است که از نظر معماری و نوع ساختار آن، به عنوان یکی دیگر از آثار ارزشمند ایران کهن شناخته میشود. به نظر میرسد نوع ساختمان این عمارت، از سه بخش تشکیل شده است که میتوان به ایوانی مرتفع، سه تالار گنبددار و حیاطی با دو ایوان و تالارهایی در مجاورت آن، اشاره کرد. یکی از نکات مهم در معماری صورت گرفتهی این کاخ زیبا و حیرتانگیز، استفادهی سازندگان آن از مصالح سنگ و گچ است که در دوران خود بسیار مهم و باشکوه تلقی میشدند. معماران این بنای کهن، نقشهی آن را در بخش باختری و آن سوی رودخانه با زیربنایی بالغ بر ۱۰۴*۵۵ متر طراحی کردهاند. به نظر میرسد این کاخ نخستین عمارت عهد ساسانیان است که برای آن ایوان و گنبد درنظر گرفتهاند. برخی از کارشناسان معماری بر این باورند که سبک و سیاق معماری به کار رفته در ساخت این اثر تاریخی، کاملا ایرانی و برگرفته از هنر و استادی سازندگان و معماران آن زمان است. به کارگیری سنگهای نیمهتراش میخکی در ساخت بخشهای مختلف کاخ اردشیر، نمونهای از مهارت استادان ایران زمین در دوران ساسانیان محسوب میشود. در این عمارت ستونهایی چهارگوش و نیمهستونهایی از سنگ میخکی مشاهده میشود که مشابه آنها را میتوان در بناهای دوران حکومت اشکانیان نیز یافت. استادان و هنرمندان گچبر آن دوران، با به کارگیری فنون و مهارتهای ناب ایرانی، تزئینات گچبری بسیار زیبا و حیرتانگیزی را که از نمونه کارهای معماری دوران پادشاهی ساسانیان است، در بخش درونی بنا و روی سنگها ایجاد کردند که چشم هر گردشگر خارجی را به حسب تحسین گرد و زبانشان را به موجب تمجید، مجبور به سخن میسازد. در بخش بالای ایوانهای کوچک که به اینواچه معروف است و همچنین درگاهها، گیلوئیهایی (قسمت مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند) تعبیه شده که با توجه به سبک و روش گیلوئیهای به کار رفته در بالای درگاههای مجموعهی تخت جمشید، میتوان آنها را مانند هم درنظر گرفت. برخی از کارشناسان معماری و باستانشناسان ایرانی معتقدند، باوجود احداث این عمارت کهن، در بدو پادشاهی ساسانیان، میتوان از آن به عنوان یکی از عمارات و بناهای شگفتانگیز دوران خود نام برد. اثری که باعث فخر و مباهات هر ایرانی نسبت به هنر مردم روزگاران پیشین و مهارت معماران و سازندگان دوران گذشتهی کشور میشود. طراحان و سازندگان کاخ اردشیر بابکان، تالارهایی تودرتو را برای این عمارت شگرف تاریخی در نظر گرفتهاند که در نوع خود جالب و قابل توجه است. استحکام تزئینات این بنای ایران کهن به گونهای است که همچنان پس از گذشت ۱۸۰۰ سال از زمان ساخت آن، گچبریهای قسمت بالای دیوارهای درونی خود را حفظ کرده است. بخش شرقی کاخ، میتوان چهار عمارت را که به صورت گنبدی ساخته شدهاند، مشاهده کرد. سازندگان این بنا، آنها را با اجرای فیلپوش احداث کرده که میتوان نظیر آن را در قلعهی اردشیر نیز یافت. بر دیوارههای بخش شمالی (از سمت بیرون) میتوان چشمهای جوشان را دید. همچنین برخی از باستانشناسان، نهری را که از مجاورت دیوار شرقی کاخ عبور میکند، از دلایل آبادانی شهر گور و کاخ ساسانی در نظر گرفتهاند. اگر از کاخ خارج شده و فاصلهای نه چندان زیاد را بپیماییم، به آتشدانی خواهیم رسید که به نظر میرسد برای ادای مراسم مذهبی تاسیس شده است. چرا که حضور چهار عنصر آب، خاک، باد و آتش از دید برخی از مردم آن روزگار، مزیتی شگرف را به این مکان، بخشیده است. شاید حضور چشمه در مجاورت این عمارت تاریخی، باعث شده است که آن را آتشکدهی فیروزآباد نیز بنامند. امروزه، ایوانهای سنگی گنبدی شکل قسمتی از کاخ اردشیر برجایمانده است که میتوان مطالبی بسیار جالب در مورد نوع معماری صورت گرفته در آن را بدست آورد. به نظر میرسد روش معماری انجام شده در این عمارت تاریخی، در دوران بعد از ساخت آن نیز مورد استفاده قرار گرفته و در دیگر بناهای حکومت ساسانی اجرا شده است. برخی از معماران معتقدند به دلیل استفاده از سنگهای میخکی در پایهی بنا، و همچنین ایوانها، راهروها و تالارهای بسیاری که در این عمارت تعبیه و ساخته شده است، میتوان آن را مزیتی بر کاخ سروستان دانست. چرا که سازندگان کاخ سروستان، تعداد تالارها و ایوانهای کمتری را برای این عمارت درنظر گرفته و گنبدش را نیز از آجر ساختهاند. دیوارهایی که بخش بیرونی کاخ را تشکیل میدهند، فاقد پنجره بوده و سازندگان، آنها را مانند دیوار قلعه و دژی مستحکم، احداث کردهاند. در واقع این دیوارها از ستونهایی برخوردار هستند که به طاق نیز متصل است. یکی از شرقشناسان به نام بارتلد (شرقشناس روسی) بیان میکند که در دروازهی شهر در نزدیک استخر آب، محلی به نام بارین وجود داشته که متنی به خط پهلوی بر آن مشاهده میشد. در این متن نوشته شده بود که ۳۰ هزار دینار زر برای این عمارت هزینه شده است. جالب است بدانید که تکنیکهای طاقزنی ساسانیان به طور عمده به کیفیت ملاط گچ بستگی دارد که اجازه طاقزنی بدون مرکز میدهد چون زمان گیرش آن کم است. نوع قرارگیری گنبد رو ی چهار ضلع با استفاده از گوشهسازیها صورت میگیرد که تا پایان دوران ساسانی و همچنین در دوران پس از اسلام نیز وجود دارد. نوعی پوششهای گنبدی خفته نیز به چشم میخورد و در این دوره پیشرفت بسیاری کرده است.
کاخ ناتمام خسرو پرویز
معبد آناهیتا در مرکز شهر کنگاور در مسیر همدان به کرمانشاه قرار دارد. این بنا روی تپهای طبیعی ساخته شده است. ایرانیان باستان عقیده داشتند که این معبد متعلق به آناهیتا، الهه پاکی و برکت است و آن را محلی برای نیایش آب می دانستند. برخی از محققین، این بنا را کاخی ناتمام برای خسرو پرویز معرفی کردهاند. عدهای نیز زمان ساخت آن را به اواخر سده سوم و آغاز سده دوم قبل از میلاد و عده دیگر آن را به سده اول قبل از میلاد نسبت میدهند. این معبد که برای استفاده از آب رودخانه شاپور در ۶ متری زمین قرار دارد، به صورت مکعب است و دیوارهای این معبد از سنگهای بزرگی بنا شده اند که بین سنگهای حجاری شده هیچ ملاتی وجود ندارد و این سنگها توسط بستهای آهنی به هم متصل شده اند. این بنا بر پشتهای از صخره قرار گرفته که دارای ۲۲۰متر طول و ۲۱۰متر عرض است و ضخامت دیوار محیطی آن به ۵/۱۸ متر میرسد. ایرانیان باستان عقیده داشتند که این معبد متعلق به آناهیتا، الهه پاکی و برکت است و آن را محلی برای نیایش آب می دانستند در قسمت جنوبی بنا، پلکان دو طرفهای به درازای ۱۵۴ متر وجود دارد. هر دو تا پنج پله، در یک بلوک سنگی ایجاد شده است. تعداد سنگ پلهها در پلکان شرقی ۲۶ پله و در پلکان غربی ۲۱ پله است. جویهای سنگی آب رودخانه را میزان کرده و به طرز باشکوهی به آبگیری وسط معبد هدایت میشده. نوع تقسیم آب و جریان آب درون معبد یکی از شگفتیهای مهندسی در آن دوران میباشد تا این عنصر مقدس را به زیباترین شکل ممکن به نمایش بگذارند.
در چهار طرف معبد دالانهایی تعبیه شده که در کف این آنها جویهای آب به صورت رفت و برگشت آب را به وسط معبد هدایت میکرده است. این در حالی است که در وسط معبد فضایی وجود دارد که آب از این جویها در آن جمع شده و استخر کوچکی حدوداً در ابعاد ۱۰ در۱۰ و عمق ۲۰ سانتی متر را پر آب میکرده. در دو طرف بالای معبد آناهیتا سر چهار گاو در هر طرف به صورت رو به روی یکدیگر قرار دارد که در زمان آبگیری این معبد عکس سر گاوها روی آب نقش میبسته است. دیوار محیطی که ستونها بر آن واقع شده خود از دو قسمت تشکیل شده، قسمت داخلی که با استفاده از سنگهای قلوه و لاشه به ابعاد و اندازههای مختلف و ملاط گچ ساخته شده و قسمت خارجی به وسیله یک ردیف سنگ تراش نماسازی شده است. ارتفاع این دیوار نیز با توجه به شیب صخرهای که روی آن قرار گرفته است در قسمتهای مختلف متغیر بوده و از چهار متر تا ۱۲متر است که بعضی محققین با استناد به برخی محاسبات این ارتفاع را در ضلع جنوب غربی تا ۱۸ متر تخمین میزنند. از دیگر بخشها و عناصر اصلی بنای معبد آناهیتای کنگاور میتوان به صفه آن اشاره کرد. آنچه از این بخش باقی مانده و در کاوشهای باستانشناسی مشخص شده، دیواری است در ضلع جنوبی صخره کنگاور که در بخشهای شرقی و غربی اطراف صخره اثری از آن بر جای نمانده است. دیوارهای این معبد از سنگهای بزرگی بنا شده اند که بین سنگهای حجاری شده هیچ ملاتی وجود ندارد و این سنگها توسط بستهای آهنی به هم متصل شده اند.
ضلع شمالی نیز مورد کاوش قرار نگرفته و تنها در ضلع جنوبی آن دیواری با قطر ۵/۹متر و طول ۹۳ به صورت یک سکو باقی مانده که روی بقایای دیوار آثارمربوط به معماری یک حمام سلجوقی مشخص است. مصالح عمده این دیوار را سنگ غیر حجاری شده و ضخیمی تشکیل میدهد که با استفاده از ملاط گچ، روی هم تثبیت شدهاند. آخرین بخش از معماری بنای کنگاور را بقایای معماری فراز تپه تشکیل میدهد، این بخش شامل دیوارهای به قطر ۶ متر است که محدودهای در حدود یک هزار و ۲۰۰متر مربع را شامل میشود که در جهت شرقی غربی ساخته شده است. در تابستان سال ۱۳۴۷ برای نخستینبار هیئتی در تپه ناهید کنگاور به کاوشهای باستانشناسی پرداخت. پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که از مجموع تپه ، تقریباً حدود ۵۳ هزار متر مربع به بنای تاریخی اختصاص دارد که به جز چند سر ستون شکسته و تعدادی حجاریهای پراکنده در کنار کورههای آهکپزی که چند سال قبل از آن تعطیل شده بود چیز دیگری مشهود نیست. اعضای هیئت عکس هوایی کنگاور را که در سال ۱۹۳۲ میلادی تهیه شده بود، پس از تعبیر و تفسیر و یافتن گرته و اثری از امتداد ابهام آمیز دیوار و صفه تاریخی مدفون، مورد استفاده قرار داد و موفق گردید بخشی از دیوار شرقی را در آن تشخیص داده و پس از کاوش، آن قسمت از صفه را از خاک ایام آزاد نماید. با آغاز فعالیتهای هیأت کاوش معبد آناهیتا در سال ۱۳۴۷ و پس از خرید و تخریب منازل مسکونی بالای تپه و اطراف آن نقشه و موقعیت مکانی این بنای تاریخی تهیه شد.