اروپا
قلعه آغشت
قلعه روستای آغشت یکی از جاهای دیدنی کرج در نزدیکی تهران است که در سالهای اخیر توجه گردشگران زیادی را به این منطقه جلب کرده است؛ قلعهای عجیب و سحرانگیز که بیننده را به یاد مجموعه فیلمهای هری پاتر و قلعه هاگوارتز میاندازد. روستای آغشت یکی از روستاهای ییلاقی و کوهستانی استان البرز است که با آب و هوایی معتدل، چشمهها و آبشارها، رودخانه و طبیعت بکر و بینظیر مکانی مناسب برای گردش یک روزه در اطراف پایتخت و کرج به شمار میآید. قلعه آغشت با نامهای قلعه برغان، دژ برغان و قلعه هاگوارتز ایران نیز شناخته میشود. قلعه اسرارآمیز آغشت در روستایی به همین نام در ۱۲ کیلومتری روستای برغان از توابع بخش چندار کردان، در شهرستان ساوجبلاغ قرار دارد. روستای آغشت در شمال غرب استان البرز واقع شده است و در دل کوههای البرز در ارتفاع ۱,۶۵۰ متری از سطح دریا، در میان کرج و هشتگرد قرار دارد. فاصله قلعه روستای آغشت تا مرکز شهر کرج ۲۶ کیلومتر است و شما برای رسیدن به آن باید حدود ۴۰ دقیقه رانندگی کنید. این قلعه با مرکز شهر تهران نیز حدود ۷۶ کیلومتر (یک ساعت و نیم) فاصله دارد. مختصات جغرافیایی روستای آغشت ۵۰ درجه و ۸۷ دقیقه طول شرقی و ۳۵ درجه و ۹۸ دقیقه عرض شمالی است. این روستا از شمال به رودخانه گلین رود، از جنوب به روستای تکیه آغشت و باغبان کلا، از غرب و شمال غرب به آجین دوجین و ولیان و از شرق به دره سیبان و دره رده محدود میشود. قلعه آغشت به کردان نیز بسیار نزدیک است و تنها ۸٫۵ کیلومتر (۱۵ دقیقه) با آن فاصله دارد.
تاریخچه قلعه آغشت: قلعه آغشت قدمت تاریخی ندارد و از زمان ساخت آن تنها حدود ۱۰ سال گذشته است. ظاهر این قلعه به دژهای قدیمی اروپاییان و رومیان شباهت دارد و به همین دلیل، بسیاری از افراد فکر میکنند که قلعه روستای آغشت یک مکان تاریخی است. از طرف دیگر قلعه روستای آغشت به قلعهای شباهت دارد که در مجموعه فیلمهای هری پاتر بود؛ از همین روی هر فردی که آن را میبیند، به یاد قلعه آن فیلم میافتد. قلعه آغشت را با نام قلعه هاگوارتز ایران نیز میشناسند. فردی بنام آقای اسدی لاری، مالک قلعه آغشت است. او در تهران سکونت دارد و این قلعه را بهدلیل علاقه و با بهرهگیری از ایدههای خلاقانه و عجیب خود و البته کمک یکی از معماران مشهور ایران ساخته است. خلاقیت و ذوق و قریحه معمار در نمای ظاهری قلعه آغشت بهخوبی قابلمشاهده است؛ نمایی که ساخت آن ۱۰ سال زمان برده است. معمار این بنا، قلعه را با الهام از سبکهای رنسانس اروپایی، یونان و روم باستان بنا کرده است. معماران سبکهای یونان و روم باستان ساختمانها را بهشکل مجموعهای از سنگ و آجر نمیدیدند و تلاش داشتند تا با تلفیق معماری و هنر، احساسات انسانها را برانگیزند و عواطف انسانی را در آنها بیدار کنند. آنها باور داشتند که معماری بنا و فضاها باید بهگونهای باشد که حس وحدت و یکپارچگی میان انسان و روح جهان هستی در بیننده القا شود. یکی از ویژگیهای مهم در معماری رنسانس، استفاده از پنجرهها و درها با تعداد بالا و بهصورت متقارن و همچنین ستونهای کلاسیک و چسبیده به دیوار بود؛ ویژگیهایی که در قلعه روستای آغشت دیده میشود. ساختمانهای دوره رنسانس معمولا چند طبقه بودند و الگوهایی تکراری در تمام قسمتهای آنها به کار میرفت. طاقها معمولا بهشکل نیم دایره بودند و از جزئیات تزئینی و مجسمههای فراوانی در طراحی نمای ساختمانها استفاده میشد. پرداختن به جزئیات در گچبریها و طراحیها از دیگر مشخصههای اصلی این نوع معماری هستند. داخل قلعه آغشت در حال حاضر بهطور کامل تکمیل نشده و هنوز در حال ساخت است. از آنجا که قلعه آغشت یک ملک شخصی است، هیچ عکاسی نمیتواند به آن وارد شود؛ بنابراین هیچ عکسی از قسمتهای داخلی این قلعه وجود ندارد و بازدید از آن برای عموم آزاد نیست. این ساختمان پنج طبقه است و در طبقه همکف آن یک استخر وجود دارد. قلعه هاگوارتز ایران در احاطه درختانی بلندی است که گاهی ارتفاع آنها به بلندای این قلعه میرسد؛ درختانی که ظاهری زیبا و در عین حال رعبانگیز به این قلعه میبخشند. قلعه آغشت را میتوان بنایی فراتر از یک اقامتگاه شخصی یا یک ویلا معرفی کرد؛ بنایی که امروز یکی از مهمترین دیدنیهای این روستا و مناطق اطراف به شمار میآید. این قلعه در سالهای اخیر تبدیل به یک لوکیشن محبوب عکاسی نیز شده است.
گیتورن، ونیز هلند
گیتورن (Giethoorn) دهکده ای واقع در بخش هلندی از محدودۀ اویریسیل (Overijssel) می باشد که در محدودۀ شهری استینویکرلند و به فاصلۀ ۵ کیلومتری از شهر استینویک (Steenwijk) واقع شده است. گیتورن در گذشته شهری مخصوص پیاده رو ها بوده (ماشین ها اجازۀ تردد نداشته اند) و در هلند با لقب “ونیز شمال” یا “ونیز هلند” شناخته می شده است. این دهکده خصوصا بعد از سال ۱۹۵۸ معروف شد؛ یعنی بعد از زمانی که کارگردان هلندی، برت هانسترا، کمدی معروف فانفار (Fanfare) را در آن شهر بر روی صحنه برد. به همین دلیل گیتورن یک شهر توریستی شناخته شده در سطح بین المللی است که در هلند واقع شده است. در قسمت قدیمی دهکده، هیچ جاده ای وجود نداشت و تمام رفت و آمد ها از طریق یک کانال و از روی آب انجام می شد (امروزه نیز فقط یک مسیر دوچرخه سواری دارد). همچنین، دریاچه های موجود در دهکده در طی عملیات استخراج ذغال سنگ بوجود آمده اند.
این شهر در ابتدای سال ۱۲۰۰ به عنوان یک پارک حفاظت شده شروع به توسعه و پیشرفت نمود. اولین ساکنین این منطقه کشاورز بودند و در طی فعالیت خود، تعداد بی شماری شاخ بز وحشی کشف کردند. این شاخ ها متعلق به بزهایی بودند که در سال ۱۱۷۰ در طی سیل جان داده بودند. نام این شهر از روی شاخ بز گرفته شده (Geytenhoren) و نام امروزی (Giethoorn) شکل کوتاه شدۀ آن است. کانال های این دهکده در طی روز بسیار شلوغ هستند پس صبح زود زمان مناسب تری برای بیرون رفتن و گشت و گذار می باشد. همچنین می توانید به راحتی به شهر رفته و یک روز را در آنجا بمانید زیرا این دهکده به شهر آمستردام نزدیک است و می توانید سفر سیاحتی فوق العاده ای داشته باشید.
آسیاب های بادی فلات لاسیتی
فلات لاسیتی در یونان سرزمین هزاران آسیاب بادی با بادبانهای سفید است. سرزمینی که کشاورزان از دیرباز از آب فراوان و خاک حاصلخیز آن بیشترین بهره را بردهاند. فلات لاسیتی در غرب کِرت، در یونان قرار دارد. این فلات ۸۰۰ متر بالاتر از سطح دریا است. علیرغم ارتفاع زیاد، سطح آبهای زیرزمینی در اینجا بسیار کم است به طوری که مردمان این منطقه نمیتوانند مردگانشان را خاک کنند. در عوض، مردگان این دیار در مقبرههایی سنگی که روی سطح زمین بنا شده، آرام میگیرند. دسترسی آسان به آب و خاکِ حاصلخیز، بسیاری را از دوران نوسنگی به اینجا کشانده است. اکنون روستاهای بسیاری در طول این فلات بیضویشکل که کوهستانها احاطهاش کردهاند، پراکنده شدهاند. مزارع غله و کشتزارهای سبزی، سیبزمینی، کلم، خیار، لوبیا و پیاز این سطح ۱۱ در ۶ کیلومتری را پوشانیدهاند. آب این مزارع را هزاران آسیاب بادی با بادبانهای سفیدرنگ، تأمین میکنند.فلات لاسیتی از عصر برنز، حدود ۵۶۰۰ سال پیش، تا قرن ۱۳ میلادی موطن بسیاری از افراد بود. پس از چهارمین جنگِ صلیبی و فتح قسطنطنیه در ۱۲۰۴، جزیرهی کرت به تصرف جمهوری ونیز درآمد. طی دو قرن بعد، مردم کرت به طور مرتب علیه ونیزیها قیام کردند. اما حاکمان اهالی کرت را از سرزمینشان راندند و خانهها و محصولاتشان را نابود کردند.بعدها، در اوایل قرن ۱۵ میلادی، حکمرانان ونیزی به پناهجویان یونانی اجازه دادند که به این سرزمین وارد شوند و در آن زراعت کنند. با این حال، کشت و زرع در این خاک آنچنان که به نظر میآمد، ساده نبود. به جز بیماری، آنچه ساکنین جدید این فلات را میآزرد، سیلی بود که هر سال جاری میشد و امان از مردمان میبرید. هر زمستان، بارندگی باعث میشد باتلاقهای کوهستان که این منطقه را احاطه کردهاند، فوران کرده و به دشت سرازیر شوند. نتیجهی آن طغیان کردن کرانهی رودها و از میان رفتن محصولات بود. ونیزیها برای حل این مشکل شبکهی فاضلاب عظیمی حفر کردند که هنوز نیز از آن استفاده میشود. آسیابهای آبی فلات لاسیتی تا قبل از اوایل قرن ۲۰ سر و کلهشان پیدا نشد. بادبانهایی سفید بر این سازههای سنگی سوارند که با وزش باد میچرخند و آب را از زمین بیرون میکشند تا زمینها آبیاری شوند. فلات لاسیتی در روزهای اوجش، بیش از ده هزار آسیاب بادی داشت- البته بعضی میگویند بیست هزار تا. امروزه کمتر از پنج هزار تا از این آسیابها باقی ماندهاند و بیشترشان یا ویران شدهاند یا آن که پمپهای دیزلی و الکتریکی جایشان را گرفتهاند. پیش از ساخت آسیابهای بادی، مهمترین محصول زراعتی لاسیتی غلات خشک نظیر گندم و حبوبات بود. با آمدن آسیاب بادی و نیروی مکانیکی برای پمپ کردن آب، کشاورزان شروع به کاشت انواع مختلف محصولات کردند. امروزه سیبزمینی مهمترین و پردرآمدترین محصول در لاسیتی است.
اروپا را ۱۰ بار در مارسی ببینید
«مارسی» در کشور فرانسه، از قدیم بندر مهاجران، شهر دوچرخه ها، شهر قایق ها و کشتی ها و شهر پژوهش و هنر بوده است؛ از آبراه هایش تا بندر قدیمی، از خیابان های موازی با دریا تا مرکز شهر و تا بالای تپه ها، مارسی را شهر پرجنب و جوشی می بینید؛ سرشار از ورزش و روح زندگی.دیدن ماهیگیران در هنگام غروب آفتاب و صبح زود، وقتی ماهی ها را در کناره های بندر قدیم به فروش می گذارند، از صحنه های بدیع و فراموش نشدنی بندر مارسی است، اما همان بندر قدیم در مرکز شهر و کنار دریا، قلب مارسی به شمار می رود. سالن های تئاتر و رستوران ها و کافه ها در کنار کشتی ها و قایق ها و آثاری مثل کلیسای جامع و قصر فارو، همه در این بندر جای گرفته اند. از این بندر می توان با قایق به جزیره کوچکی در وسط دریا رفت و سری به قلعه بی نظیر «ایف» زد. قلعه ایف، زندان قدیم شهر، همان زندانی است که در کتاب معروف «کنت مونت کریستو» نوشته «الکساندر دوما» به آن اشاره شده و بسیار خاطره انگیز و دیدنی است. چشم انداز و منظره بندر قدیم نیز هنگام بازگشت از قلعه، از زیباترین نماهای بندر مارسی است. شهر زیبا و تاریخی مارس، همان طور که امروز بسیاری از گردشگران را از اقصی نقاط دنیا به خود جذب می کند، در طول تاریخ دیدنی های جهان از هر پنج قاره – الهام عظیمی برای نویسندگان بوده است. بسیاری از نویسندگان اروپایی این شهر و جاذبه های طبیعی و تاریخی آن را در آثارشان برجسته کرده اند و از مارسی نوشته اند. اگر بخواهیم آثار این شهر تاریخی را تقسیم بندی کنیم، باید به دو دسته آثار جنایی و تاریخی اشاره شود؛ آثاری معروف از نویسندگان برجسته ای همچون «ویلیام هوگز» «پیتر مایل» و «لئوماله»، حتی نام آوران دیگری مانند چارلز دیکنز، الکساندر دوما، امیل زولا و جوزف کنراد، در شهر مارسی روزگار خود را سپری کرده اند و جادوی این شهر مهاجر را در آثار خود بازتاب داده اند.
شروع پرسه در مارسی، دیدار از کلیسای نوتردام دولاگارد، یک تیر و دو نشان است. کلیسا در بلندترین نقطه مارسی قرار دارد و از همه جای شهر دیده می شود و علاوه بر ساختمان و بنای زیبای آن، چشم انداز بی نظیری از سقف های سفالی و دریا و کشتی هایش دارد. برای رسیدن به کلیسا، آسانسورهای مخصوص تعبیه شده که روی تپه کشیده می شوند. مارسی همچنین شهر ورزش است. نه تنها تیم فوتبال المپیک مارسی، از معروف ترین تیم های فرانسوی است و فروشگاه های آن در همه جای شهر پراکنده اند، بلکه دوچرخه سواری، گلف، تنیس و غواصی هم برای مردم مارسی به اندازه فوتبال مهم است. در مسیرهایی که برای دوچرخه سواری کشیده شده اند، گردشگران می توانند با اجاره کردن دوچرخه، به تفریح بپردازند و از تفریحات مورد علاقه خود استفاده کنند. حتی ممکن است در حین دوچرخه سواری، از کنار زمین های بزرگ و زیبای گلف هم عبور کرد. یکی از این زمین ها به نام لا سالت، رستوران معروفی هم دارد با چشم اندازی رو به زمین های گلف که محیط و فضایی رویایی برای صرف غذا است. در مارسی، همه چیز را برای داشتن یک سفر فوق العاده، در کنار هم تجربه می کنید؛ موزه ها، کلیساها، گالری ها، ساحل زیبا، سالن اپرا و باله و تفریحات آبی، همه و همه در این شهر جمع شده اند. توصیه می کنیم برنامه هر روزتان از قبل بچینید تا بتوانید از وقت خود بهترین استفاده را ببرید.
دریانوردی در یک نیمروز: بندر قدیمی یا «ویو پورت» بندری است که بیش از ۲۶۰۰ سال قدمت دارد، در زمان های قدیم، این بندر مرکز تجاری و نظامی شهر مارسی بود، اما اکنون بیشتر قایق های تفریحی در این بندر لنگر می اندازند. شما می توانید از این بندرگاه یک قایق کرایه کنید و دلتان را به دریا بزنید.
قصر عجیب «لون شان»: قصر «لون شان» بنایی است جهت نمایش اهمیت آب برای مردم مارسی. از ابتدای شکل گیری این شهر، مهاجران یونانی با مشکل آب مواجه بودند و بارش باران که به طور متوسط دو روز در فصل تابستان بود، باعث می شد مردم این شهر با مشکلات خشکسالی و کمبود آب دست و پنجه نرم کنند. پس از شیوع وبا، کانالی در شهر ساخته شد که آب رودخانه «دورانس» را به شهر می آورد. این آبراه، ۸۰ کیلومتر طول داشت و ۱۸ قنات را به هم متصل می کرد و ساخت آن نیز ۱۵ سال به طول انجامید. بعد از موفقیت این روش، تصمیم گرفته شد تا یک بنای تاریخی برای ثبت این دستاورد بزرگ ساخته شود و این گونه بود که قصر «لون شان» ساخته شد. درون این قصر عجیب و تماشایی، ده ها چشمه و آبشار، طاق نصرت و مجسمه های بسیار زیبایی از حیوانات مختلف دیده می شود و امروز هم محل اصلی رصدخانه مارسی است.
دو موزه بسیار دیدنی: «موزه باستانی مدیترانه» در یکی از خانه های باستانی شهر مارسی بنا شده است. در این موزه، اشیایی از مصر باستان و آغاز پادشاهی قدیم، یعنی ۲۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، شرق قبرس، یونان و روم نگهداری می شود، اما موزه هنرهای زیبای مارسی، در ضلع غربی کاخ «لانگ شامپ» قرار دارد. حدود ۲۰۰ تابلوی نقاشی در این موزه نگهداری می شود که دارای مفاهیم مذهبی است. پرتره مریم مقدس و داوود نبی، از نقاشی های مشهوری است که در این موزه نگهداری می شود.
دیدنی های هنری: یکی از جذاب ترین خیابان های شهر مارسی برای نمایش زندگی روزمره مردم این شهر بندری، خیابان «ژولین» است. شما می توانید آثار هنری و نقاشی های دیواری این خیابان را در حالی که در فضای باز نشسته اید و یک آبمیوه خنک می نوشید، مشاهده کنید و از بازارهای اطراف این خیابان نیز لذت ببرید، اما جالب این است که اپرای دیدنی «فویر» نیز می تواند برنامه جالبی را ارائه دهد. سقف سالن انتظار اپرای «فویر» توسط هنرمندی به نام «اگوستین کاررا» نقاشی شده است. در مرکز این نقاشی، «ارفئوس» با چنگ مشهورش ایستاده است. شما می توانید در سالن این اپرا، به تماشای هنر تاریخی مردم شهر مارسی بپردازید. اگر هم دوست دارید در جاده ای قدم بزنید که یک سمت آن دریا باشد و سمت دیگرش یک قلعه تماشایی، بهتر است جاده «کورنیش» را از دست ندهید. شما می توانید در این منطقه از شهر، سوار چرخ و فلک بزرگی شوید و مارسی را از ارتفاع بسیار بالا تماشا کنید. در ساحل کورنیش هم امکان غواصی و تماشای زیبایی های مسحورکننده زیر آب فراهم است.
نور قلعه مرموز: «قلعه ایف»، یکی از زیباترین و قدیمی ترین بناهای شهر مارسی است که دسترسی به آن از طریق قایق های تندرو امکان پذیر است. این قلعه در جزیره ای به همین نام در نزدیکی شهر مارسی بنا شده است. این جزیره تا سال ۱۵۱۶ میلادی خالی از سکنه بود، اما پس از آن که «فرانسوا» پادشاه فرانسه دستور ساخت قلعه ای را در این جزیره صادر کرد، این قلعه مرموز تبدیل به زندان شد؛ زندانی که در آثار نویسندگان بزرگی مانند «ویکتور هوگو» و «الکساندر دوما» به آن اشاره شده است که نمای پائورامایی از شهر مارسی به شما نشان می دهد و تماشای فیلمی از تاریخچه قلعه.
چی بخوریم؟: تنوع رستوران ها از لحاظ نوع غذا، در مارسی بیداد می کند. رستوران های تونسی و آفریقایی و ایتالیایی، اسپانیایی و یونانی، پا به پای رستوران های فرانسوی در مارسی وجود دارند. غذای محبوبشان هم نوعی سوپ ماهی است، یا راتاتویی و انواع باگت های پرشده از غذاهای مختلف، اما هرچه باشد، غذای دریایی، غذای محبوب شهرهای ساحلی مدیترانه است. در اطراف بندر قدیم مارسی، رستوران های زیادی با تنوع فراوان پیدا می کنید. معمولا غذایی که در رستوران ها سرو می شود، بین ۱۰ تا ۳۰ یورو و غذاهایی مثل باگت یا فست فود، کمت از ۱۰ یورو هزینه دارد.
چگونه برویم؟: ویزای توریستی فرانسه با مدت اعتبار سه ماهه صادر می شود. برای این ویزا، حضور متقاضی ضروری است و مصاحبه صورت می گیرد. در خواست وقت ملاقات برای مصاحبه از طریق سایت اینترنتی این سفارتخانه انجام می گیرد. در زمان تعیین شده باید به همراه مدارک لازم در سفارتخانه فرانسه واقع در خیابان نوفل لوشاتو حاضر شوید. شما می توانید برای سفر به این شهر از خطوط هواپیمایی لوفت هانزا یا ترکیش استفاده کنید.
گذری در گران ترین شهر دنیا…
اینجا همه چیز منظم است و خبری از بی نظمی، ترافیک، بوق ماشین ها، تأخیر و دیر رسیدن نیست… اینجا زوریخ، گران ترین شهر دنیا است. زوریخ بزرگ ترین و پرجمعیتﺗﺮین شهرِ سوئیس و پایتخت فرهنگی این کشور است که در ابتدای ورود به آن، بیشترین چیزی که جلب توجه می کند، آرامش حاکم در میان مردم است؛ آرامشی که ناشی از دور بودن هیاهوهای رایج در یک کلان شهر است.حمل ونقل عمومی به ویژه خطوط تراموا مهمترین ویژگی شهر زوریخ است که بخش زیادی از آرامش حاکم در این شهر را سبب شده است. همه جای شهر تحت پوشش خطوط مختلف تراموا، مترو، اتوبوس و همچنین قایق های مخصوص حمل مسافر است و در هر ایستگاه تایم ورود هر خط اعلام می شود که علیرغم تداخل برخی از خطوط تراموا با مسیر عبور خودرو، اما کمترین تأخیری در ورود و خروج آنها از ایستگاه مشاهده نمی شود. حرکت وسایل حمل و نقل عمومی در این کشور معروف به ساعت به قدری دقیق است که می توانید ساعت تان را با ورود قطار یا تراموا به ایستگاه تنظیم کنید. خرید بلیت به صورت مکانیزه که دستگاه آن در همه ایستگاه ها نصب شده است، مشخص بودن مسیر حرکت از طریق نقشه هایی که در ایستگاه ها و داخل ترن ها قرار دارد و اعلام لحظه به لحظه ایستگاه ها و مشخص بودن ایستگاه های مشترک، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را برای هر شخصی مهیا می کند و حتی توریست ها هم با هر زبان و درک و فهمی در بدو ورود به راحتی می توانند با استفاده از این وسایل خودشان را به نقطه دلخواه شان برسانند.
حتی در داخل تراموا قبل از رسیدن به ایستگاه هایی که با دیگر خطوط مشترک هستند، ساعات ورود خط های دیگر درج می شود و نام ایستگاه های دیگر هم با تایم رسیدن مشخص شده است. سوئیسی ها در احداث خطوط تراموا آنقدر باتجربه هستند که به بسیاری از کشورهای دیگر از جمله آمریکا تجربیات شان را منتقل کرده اند.تراموا و قطارهایی هم برای استفاده افراد ویلچرنشین وجود دارد که ساعات ورود آن ها نیز روی تابلوها با علامت ویلچر مشخص است. با وجود آنکه برای ورود به مترو و تراموا محلی برای ارائه بلیت تعبیه نشده و کسی بلیت چک نمی کند، اما همه خود را موظف می دانند از دستگاه های مکانیزه بلیت خریداری کنند. بلیت هایی که قیمت روزانه ی آن حدود ۸ فرانک (معادل ۳۲ هزار تومان) و تک سفر آن حدود ۲ تا ۴ فرانک است. ارقامی که براساس مسیر حرکت در منطقه ۱۱۰ زوریخ که مراکز اصلی در آن واقع شده، متغیر است. تعدد وسایل حمل ونقل عمومی در زوریخ و خلوت بودن آنها در کنار استفاده زیادی که از دوچرخه می شود باعث شده کمتر ماشین شخصی در سطح شهر دیده شود و برخلاف اکثر کلان شهرها، از ترافیک های آزاردهنده در سطح شهر خبری نیست. در آنجا بهانه رایجی برای دیر رسیدن با عنوان «در ترافیک گیر کردم» وجود ندارد.
زوریخ ضمن آنکه دو سال پیاپی است شهری با بهترین کیفیت زندگی در جهان شناخته می شود، در اواخر شهریور هم به عنوان گرانقیمت ترین شهر جهان شناخته شد و از جمله شهرهایی است که مردم در رفاه کامل به سر می برند. به طوریکه در سطح شهر هیچ نشانی از تکدی گری نیست و یا حتی دست فروشی هم دیده نمی شود. هزینه های بالای زندگی در این شهر باعث شده مهاجران کمتری هم به این شهر مهاجرت و در آنجا زندگی کنند. نماد شهر کلیسایی با برج هایی دو قلو به نام “گراس مونستر” در کنار رود لیمات است که در روبروی آن کلیسای دیگری به نام “فرامونستر” با برج تیز سبز رنگ بلندی که نقاشی شیشه های داخل آن مشهور است قرار دارد و شب ها جلوه زیبایی را به شهر می دهند. راس هر ساعت تا دقایق زیادی صدای ناقوس کلیساها در شهر طنین انداز می شود.