اشکانیان

 
 

نقوش برجسته تنگ سروک

778faba3e3dc8c6c6db24b403da494ae_XL

این نقوش در فاصله ۵۰ کیلومتری شمال بهبهان، بخش لیکک شهرستان کهگیلویه قرار دارد و قدمت آن به ۲۹۹ میلادی یعنی به دوره اشکانی می‌رسد و منسوب به شاهزادگان الیمائی است.نقوش برجسته تنگ سروک در سال ۱۸۴۱ میلادی به وسیله «بارون دبود» (سیاح روسی) تشخیص داده شد و برای اولین بار الستین درکتاب موسوم به جاده‌های قدیم ایران غربی منتشر شد. از تاریخ ۱۹۵۲ هنینگ این نقوش و کتبیه‌های آن را با دقت مورد مطالعه قرار داد. نقش تنگ سروک که بر صخره‌ای در یک دره بلند از پایه‌های زاگرس در شهرستان کهگیلویه تراشیده شده، به یک شاهزاده الیمائید که یک شاهزاده نشین تابع اشکانیان بوده منسوب است.

در تنگ سروک حداقل چهار مجموعه نقش برجسته موجود در سنگی که از کوه جدا شده و به شرح زیر می‌باشد:

الف) اولین نقش دو نفر را در حال ایستاده نشان می‌دهد که هر دو قبا و شلواری به سب لباسهای عهد اشکانی پوشیده‌اند. نمای شرقی این تخته سنگ شخصی را نشان می‌دهد که روی تختی دراز کشیده درحدود ۶۰۰ متر دورتر در مجموعه‌ای از نقوش برجسته دیگری است که احتمالا قسمت اصلی این مجالس را نشان می‌دهد.

ب) روی نمای غربی تخته سنگ اولی، نقوش در سه ردیف دیده می‌شود که در نقوش دیگر بهتر محفوظ مانده‌اند. در ردیف بالا از قسمت چپ ابتدا فردی که شاید شاه باشد روی تختی نشسته در طرفین او اشخاصی ایستاده‌اند، در نقش وسط سواری به شیری حمله کرده است و در بالای او کتبیه‌ای به خط پهلوی اشکانی دیده می‌شود. در ردیف پایین مردی با یک شیر در حال جنگ است. در طرف شمال غربی این تخته سنگ یک نفر روحانی در کنار آتشدانی ایستاده و آتشدان روی سکوی سه طبقه‌ای قرار دارد. روی طبقه زیرین این سکو کتبیه‌ای به خط پهلوی اشکانی است. روی نمای شمالی آن نیز مجلسی در دو طبقه مشاهده می‌شود. در طبقه بالا مردی خوابیده و تاجی در دست دارد و بر روی دست چپ خود لمیده است و در سمت چپ این شخص سه سرباز نیزه به دست دارند و در لابلای آنها سه خط به زبان پهلوی اشکانی نوشته شده است. در طبقه زیرین شبیه سه نفر نمایان است که کمی پاک شده است.

ج) به فاصله کمی در طرف شمال این تخته سنگ نقش برجسته دیگری است که روی نمای جنوبی آن یک اسب سوار نشان داده شده است.

د) در حدود شش متر دورتر یک تخته سنگ دیده می شود مه از کوه بیرون آمده و روی آن مجالس مذهبی مانند، اشخاصی که در کنار آتشدان نقش شده است دیده می‌شود.

آتشکده مند

201631303324270350a

نیایشگاه مند مربوط به دوره اشکانیان – دوره ساسانیان است و در شهرستان دشتی، روستای وراوی واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۰۹۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.این اثر تاریخی باستانی در دامنه کوه مند و به فاصله ۳۰ کیلومتری خورموج، غرب روستای وراوی و زایر عباسی قرار دارد. در ارتفاع سنگی مشرف به رودخانه خشکی که بستر رودخانه قدیمی است آثار حجاری و کوه تراشی در دل صخره وجود دارد از بستر رودخانه راهی به ارتفاع ۶۰ متر که اولین مدخل آتشکده است، کشیده شده است. یک شاه نشین با یک سکوی میانی و یک سکوی افقی که در سمت راست شاه نشین قرار گرفته و یک اطاق قوسی با انحنای منظم که با سنگ و گچ و گل ساخته شده جالب توجه است. نمای خارجی فعلی آتشکده عبارت از یک مدخل با سقف قوسی و دو مدخل مستدیر القاعده و ده حفره به شکل مدخل های طرفین سکوی شاه نشین مدخل اصلی و با اندازه های متفاوت که به احتمال به منزله پنجره و نورگیرهای رواقهای اصلی آتشکده بوده اند. آتشکده از سه طبقه میانی یا اصلی، تحتانی و فوقانی تشکیل شده است که با هم ارتباط داشته و در عین ارتباط، نوع ساختمان هر یک با دیگری متفاوت بوده که گویا از هر یک از طبقات برای منظور خاصی استفاده می شده است.

در بستر رودخانه خشک فعلی آثار ساختمان ها و آبگردان ها و بندهایی در اراضی پای کوه و در اطراف مسیل وجود دارد که از وجود میدان بزرگی در جلوی کلات حکایت می کند که سطح آن با خاک و سنگ بالا آورده بوده اند. با توجه به وجود آثار آب انبار و بقایای درختانی از فاصله دویست متری پای کوه احتمال می رود در جلوی آتشکده میدانی وجود داشته و برای جلوگیری از نفوذ سیلاب های شدید در اطراف تپه، بندهای زیادی از سنگ و گچ ساخته بوده اند. بیش از نیم قرن پیش در جانب شمالی آتشکده و پشت کوه نیز آثار حفره ها و شاه نشین و درختانی وجود داشته است و از آنجا راهی به آتشکده منتهی می شده است که به مرور زمان بر اثر ریزش کوه آن آثار ازبین رفته اند. گویا نقشه اصلی مقایر کلات متأثر از مقابر فنیقی است و با توجه به طرز قرار گرفتن دخمه ها بر روی یکدیگر و کم شدن تدریجی ابعاد آن ها در طبقات بالاتر، همان نقشه زیگورات ها و میل های خاص مضرس است که اصلی ایلامی و بابلی دارد اما نقشه صلیبی دهلیزها نقشه هندی و ایرانی است. مقابر کلات دارای صفحه ای مستقل و در عین حال متأثر از تمدن های مختلف ایرانی و هندی و آشوری، فنیقی و ایلامی است.

قلعه کهنسال اردبیل

Image53854

قلعه اولتان در شمال استان اردبیل قرار دارد. جایی در نزدیکی شهر پارس‌آباد و در کنار رود ارس. قلعه ای که با مساحت ۵۰هزار متری اش از دوره اشکانیان تا به حال در همسایگی روستای اولتان پابرجاست. این قلعه که در اردبیل به نام اولتان قالاسی خوانده می شود، به دلیلی نزدیکی به رود آراز، مجاورت با پارس‌آباد (موغان) و دشت مغان اهمیت بالایی دارد و به همین دلیل سازمان میراث فرهنگی اردبیل تصمیم گرفته است این مکان را به‌صورت موزه‌ای در شمال استان و برای نمایش آثار تاریخی و باستانی تبدیل کند. اولتان که به دلیل وسعت زیادش یک شهر- قلعه به حساب می آید، فضاهای مسکونی و صنعتی زیادی در داخل محوطه و خارج از آن دارد و اگر از یک راهنما درباره قسمت های مختلف قلعه بپرسید احتمالا اتاقک هایی را در بیرون از دژ به عنوان کارگاه‌های فلزگری، شیشه‌گری و سفال نشان تان خواهد داد. بقایای به جا مانده از بنای قلعه، بیش از هر چیز یک دژ نظامی را تداعی می‌کند، دژی که ابتدا به دستور پادشاهان اشکانی ساخته شد اما هیچ گاه استفاده از آن به این دوره تاریخی محدود نشد و تا سده ۱۲ هجری همچنان مورد استفاده حکومت ها قرار داشت. آنقدر که در کاوش های باستان شناختی سفال های متنوعی از دوره اسلامی در قلعه کشف شد. البته باستان شناسان معتقدند هنوز بخش هایی از این قلعه زیر خاک قرار دارد که بیرون آمدن آنها و کشف بقایای آن می تواند زوایای دیگری را از تاریخ دوران استفاده قلعه روشن کند. در گذشته دور تا دور قلعه خندقی ۱۵ متری ساخته شده بود که قلعه را از گزند دشمنان در امان می‌داشت. نظامیان این خندق را به وسیله دو کنال آبی که از رود آراز (ارس) کشیده شده بودند پر نگه می داشتند تا احتمال حمله به حداقل برسد.
باستانشناسان در کاوش قلعه اولتان قالاسی با مجموعه منسجم معماری متعلق به دوره های مختلف اشکانی تا اسلامی مواجه شدند که بیشتر آثار یافت شده به دوره قرن سوم و چهارم هجری و ادامه معماری دوره ساسانی تعلق داشت. تنور، اطاق های متعدد، بخاری و چهار طبقه طاقچه جزئیاتی بودند که پیشرفته بودن معماری این بنا را نشان می دادند. به خصوص که بیشتر فضاها هم با استفاده از گچ تزئین شده بودند. اولتان قالاسی که به دلیل وسعت زیادش یک شهر _ قلعه به حساب می آید، فضاهای مسکونی و صنعتی زیادی را در داخل محوطه و خارج از آن دارد و اگر از یک راهنما درباره قسمت های مختلف قلعه بپرسید احتمالا اتاقک هایی را در بیرون از دژ به عنوان کارگاه‌های فلزگری، شیشه‌گری و سفال نشان تان خواهد داد. در داخل حصار قلعه گورستانی دیده می شود که به دوره اسلامی تعلق دارد اما کاوش‌ها در این گورستان نشان داد که تدفین‌های انجام گرفته روی فضاهای معماری دوره تاریخی بوده است که احتمالا در همان زمان تدفین از این فضاهای معماری خبر نداشتند. درکنار یکی از تدفین‌ها پایه ستونی متعلق به دوره تاریخی کشف شد که احتمالا نشان می‌دهد در گذشته بنای مهمی در این بخش از قلعه وجود داشته است. علاوه بر این، در حصار جنوبی قلعه هم کاوش‌های باستان‌شناسی منجر به کشف شواهدی شد که فرضیه تکمیل دژ در سال های بعد از ظهور اسلام را تایید می کند. باستان شناسان در این بررسی ها به مجموعه ای برخوردند که احتمالا متعلق به خانه‌ای اشرافی بوده است. خانه ای با حمام و دستشویی و حتی توالت فرنگی! در همان زمان باستان شناسان اعلام کردند که این توالت فرنگی شبیه توالت فرنگی‌های امروزی است و احتمالا به دوران تاریخی تعلق دارد. در این توالت با استفاده از تن‌پوشه‌های سفالی مسیر ورود و خروج آب تعبیه شده بود.