ایلخانی
منارجنبان اصفهان
بعضی از منارهها در ایران با وجود استحکام بالا، در جای خود تکان میخورند و به همین دلیل به آنها منارجنبان میگویند. یکی از این منارههای جذاب و دیدنی، منارجنبان اصفهان است. این بنا در سالهای دور، در دهکدهای به نام کارلادان ساخته شد. اکنون، این عمارت پیرامون منطقهای به نام نصرآباد قرار دارد. این اثر تاریخی، بخشی از شهر اصفهان به حساب میآید که استادان و کاشیکاران ماهر و چیرهدست آن زمان، با کاشیهایی ستارهای شکل لاجوردی و کثیرالاضلاع فیروزهای، آن را مزین کردهاند. بر اساس مدارک موجود، منارجنبان اصفهان در دوران فرمانروایی فردی بنام محمد خدابنده اولجایتو، در شهر اصفهان ساخته شد و میزبان مدفن عمو عبداللهبنمحمود صقلابی، یکی از عارفان خداپرست است. از همین رو منارجنبان را با نام آرامگاه شیخ امیرعبدالله نیز میشناسند. روی سنگ قبر وی عدد ۷۱۶ حک شده است، عددی که نشاندهنده سال ساخت آرامگاه او است. عمارت تک ایوانی منارجنبان را در دوره ایلخانی ساختهاند. طبق مدارک موجود، این بنا به روش مغول ساخته شده؛ اما ساختمان منارهها حاکی از آن است که آنها را در سالهای آخر حکومت صفویان، به ایوان متصل کردهاند.
مجموعه منارجنبان دارای چند بخش است:
- منارهها: منارهها مهمترین بخش مجموعه هستند. هر مناره دارای ۹ متر عرض و ۱۷ متر ارتفاع است. در تزیین آنها از کاشیهای کثیرالاضلاع فیروزهای رنگ و کاشیهای لاجوردی ستاره چهار پر استفاده کردهاند. ویژگی منحصربهفرد این منارهها، حرکت یکی از آنها در پی تکان دادن مناره اولی است.
- ایوان: ایوان مجموعه میزبان قبر شیخ امیرعبدالله است و ۱۰ متر از سطح زمین ارتفاع دارد. در ساخت ایوان از آجر استفاده کردهاند و برای تزیین آن، کاشیها و نقاشیهایی درون گنبد کار شدهاند. در نزدیکی ایوان چند سنگ قبر سفید دیده میشود که بهنظر میرسد بازماندههایی هستند از قبرستان قدیمی که بنا روی آن ساخته شده است. با پلکانی مارپیچ میتوان از ایوان به پشت بام و منارههای مجموعه دسترسی داشت که البته استفاده از آن برای بازدیدکنندگان ممنوع است.
- چلهخانه: دو اتاقک در مجموعه قرار دارند که از آنها با عنوان چلهخانه یاد میشود. چلهخانهها محل چلهنشینی عرفا بوده است. عارفان و زاهدان با اقامت ۴۰ روزه در این فضای ساده، ضمن کشیدن ریاضت با خدای خود خلوت میکردند.
با تکان یکی از منارهها، مناره دوم و دیگر بخشهای بنا نیز میلرزد و این همان ویژگی منحصربهفردی است که این مجموعه تاریخی را به یکی از جاذبههای اصفهان تبدیل کرده است. ظاهرا در کشورهایی مانند عربستان و عراق نیز آثار تاریخی پیدا شدهاند که در جای خود، به حرکت درمیآیند. اما بر اساس نظرات مهندسان علم فیزیک، دلیلی که میتوان برای حرکت منارهها بیان کرد، نظریه دوپلر (کریستیان دوپلر، ریاضیدان و فیزیکدان اتریشی است) یا تشدید است. این منارهها، بهطور کل به یکدیگر شبیه هستند و وزن چندان سنگینی ندارند. زمانی که یکی از منارهها تکان داده میشود، روی مناره دیگر خودبهخود تاثیر میگذارد و باعث حرکت آن میشود. برخی معتقدند منارجنبان اصفهان با دیگر منارههای جنبان تفاوت دارد؛ چراکه علاوه بر تکان خوردن منارهها، بخشهای دیگر این عمارت کهن نیز به لرزه درمیآید.
منار مسجد (مسجد خسرو شير)
منار مسجد که با نام مسجد خسرو شير نیز شناخته میشود، در روستای خسرو شیر قرار دارد. آنچه امروزه از این مسجد بزرگ بهجای مانده است، شامل جرزهای دو طرف یک ایوان به عمق ۱۱ متر و عرض ۶ متر میشود که پوشش و دیوار سمت قبله نیز فرو ریخته است. محراب اصلی مسجد، در انتهای ایوان قرار داشت که در حال حاضر، فقط بخش تحتانی آن باقیمانده است. در کنار بقایای شبستان شرقی در حدود ۶۰ سال قبل، منارهای آجری وجود داشت که بر بدنه آن، کتیبهای به خط کوفی، تزیینات آجرکاری صلیب شکسته و گره دیده میشد. علت این نامگذاری، وجود مناره مذکور است. قدمت بنای اصلی این اثر تاریخی به دوره سلجوقی بازمیگردد و دارای الحاقاتی از دوره ایلخانی نیز است.
گنبد کبود مراغه
گنبد کبود از بناهای دوره سلجوقیان در شهر مراغه و از جاهای دیدنی استان آذربایجان شرقی محسوب میشود که تزیینات به کار رفته در آن در مقایسه با سایر بناهای دوره سلجوقی و ایلخانی کمنظیر است. این گنبد که در بین عوام به اسم مقبره مادر هولاکو خان شهرت دارد، در فاصله سالهای ۵۸۲ تا ۶۵۶ هجری قمری ساخته شده است. گنبد کبود در ۱۵ دی ۱۳۱۰ هجری شمسی در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. گنبد کبود مراغه در واقع یک برج مقبره به حساب میآید که گفته میشود، قبر مادر هلاکوخان در این محل قرار دارد. این گنبد که در ۱۵ دی سال ۱۳۱۰ هجری شمسی در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت، بهدلیل قرارگیری در مرکز شهر توانسته نسبت به سایر گنبدهای مراغه، توجه بیشتری را به خود جلب کند. در فاصله چند متری از این گنبد، برجی تاریخی وجود دارد که به برج مدور مشهور است و همانند نامش از ساختاری استوانهای تشکیل شده است. البته از نگاه یک بازدیدکننده عادی، زیبایی گنبد کبود بسیار بیشتر از برج مدور است و تزیینات به کار رفته در آن بسیار چشمنواز هستند. از لحاظ بازسازی نیز گنبد کبود شرایط بهتری دارد. در طول سالهای گذشته تلاشهای بسیاری برای بازسازی محوطه این بنا صورت گرفته است؛ ولی اغلب آنها بینتیجه بودهاند. بازسازی این بنا از سال ۱۳۹۵ هجری شمسی شروع شده؛ اما هنوز مرمت آن بهدلایل مختلف به اتمام نرسیده است و به همین دلیل بازدیدکنندگان نمیتوانند از داخل این بنا دیدن کنند. گنبد کبود در دوره سلجوقیان ساخته شده و از لحاظ تزیینات و زیبایی نسبت به سایر آثار به جا مانده از این دوره بسیار زیباتر است. با این وجود، نظرات مختلفی در خصوص زمان ساخت این اثر وجود دارد و برخی آن را مربوط به زمان مغول و برخی دیگر نیز مربوط به دوره قبل از هلاکوخان میدانند. با توجه به روایات متعددی که در مورد صحت وجود قبر مادر هلاکو در این گنبد مطرح است، سال ساخت آن احتمالا به سالهای ۵۸۲ و ۶۵۲ هجری قمری میرسد.
معماری و تزیینات گنبد کبود مراغه : گنبد کبود از نظر ترکیب کلی مشابه سایر مزارهای موجود در مراغه است و شامل شبستانی مرتفع بر زیربنایی از سنگ میشود که سردابی در آن قرار دارد. در ساخت این بنا از آجرهای سرخرنگ و کاشیهای فیروزهای استفاده شده است و در بخشهای مختلف آن نیز سنگهای سفید به چشم میخورد. اطلاعات زیادی در خصوص معمار گنبد کبود در دست نیست. این برج، ساختاری ۱۰ ضلعی دارد و پهلوهای آن دارای طاقنما و حاشیهکاری دندانهای است و در کناره آنها پایههای ستونمانندی به چشم میخورد. این پایهها مانند سطح بیرونی طاقنماها، با تزییناتی مرکب از آجر و سفال و کاشی فیروزهای رنگ در طرحهای هندسی، بهشکل بدیعی آرایش شدهاند. این بنا مملو از تزیین است؛ بهطوری که «آرنولد تالبوت ویلسون» در سفرنامهاش مینویسد: تزیین گنبد کبود بیش از اندازه است و اهمیت تزیین در اینجا بر سبک ساختمان ارجحیت دارد. در بخش خارجی بنا تزیینات بهصورت قطاربندی هستند و فرمهای هندسی و سه ردیف مقرنس در آن دیده میشود. این برج نظیر دیگر برجهای مقبرهدار دو طبقه دارد. قسمت پایین، سرداب مخصوص دفن میت و قسمت بالایی، اتاقی مزین به گچبری و کاشیکاری است. اتاق مذکور، سقف بلندی دارد که گنبد آن فرو ریخته و قسمت اعظم گچبری و تزیینات و نوشتههای آن نیز از بین رفته است. داخل بنا، دورتادور زیر گنبد بر حاشیه پهنی از گچ، با خط نسخ قسمتی از آیه اول سوره ۶۷ قرآن کریم نوشته شده است. آیات و کلمات الهی نظیر «الله» و «والحمد» با شکلهای مختلفی در دیوارهای این بنا بهصورت استامپی نقش بستهاند. در گذشته دیوارهای داخلی برج دارای رنگی فیروزهای بودهاند که اکنون اثر زیادی از آن باقی نمانده است. کتیبه گچبری در بخش داخلی بنا، اطلاعاتی در خصوص برج مقبره بودن آن نشان میدهد و بر این اساس به نظر میرسد که گنبد مذکور آرامگاه مادر هلاکوخان باشد. بهدلیل قرارگیری گنبد کبود و برج مدور در مرکز مراغه، ساختمانهای مختلفی اطراف آن را پوشاندهاند و از بخشهای مختلف شهر، دید زیادی نسبت به آنها وجود ندارد و در واقع این دو اثر تاریخی در مکانی محفوظ قرار گرفتهاند. تفاوت معماری و زیبایی گنبد گبود و برج مدور، اطلاعات بسیاری را فاش میکند. بر اساس کتیبه برج مدور که به زبان کوفی نوشته شده است، این برج در سال ۵۶۳ ساخته شده و تنها با گذشت چند سال از آن اثر دیگری به نام گنبد کبود در کنار آن احداث شده است. شیوه معماری و تزیینات به کار رفته در آنها بسیار تفاوت دارند و بر این اساس در فاصله زمانی مذکور تغییرات بسیاری در شیوه معماری صورت گرفته است.
دروازه سنگی خوی
خوی یکی از کهنترین مراکز تمدن در شمال غرب ایران و کانون بسیاری از حوادث تاریخی بوده است. خوی به دلیل واقع شدن در مسیر جاده ابریشم و جاده تجارتی شرق و غرب، مورد بازدید بسیاری از جهانگردان و ایرانشناسان واقع شده است. پیشینه این شهر، به سههزار سال پیش برمیگردد. آثار تاریخی زیادی در منطقه خوی قرار دارد که از آن آثار میتوان به دروازه سنگی خوی اشاره کرد. در گذشتههایی نه چندان دور قدم گذاشتن به هر شهر، مستلزم عبور از حصار آن شهر بود که همچون دیواری دفاعی دور تا دور آن را دربر میگرفت. حفظ امنیت هر شهر و دیاری وابسته به استحکام این دیوار بود و کوچکترین اشتباه در ساخت و حفاظت از آن میتوانست اتفاقات ناگواری را رقم بزند. موقعیت ویژه برخی سرزمینها، نیاز آنها را به این دیوار دفاعی تشدید میکرد تا جایی که دیوارهایی همانند دیوار چین طراحی و ساخته شدند تا سد راه دشمنان شوند. این دیوارها دروازههایی برای عبور و مرور داشتند تا رفت و آمد کاروانها، مردم عادی و بازرگانان به راحتی کنترل شود. امروزه تنها اثرات باقیمانده از دیوارهای باشکوه این شهرها، دروازههایی هستند که پابرجا مانده و وقایع تاریخی زیادی را پشت سر گذاشتهاند. در دوران قاجاریه، شهر خوی به دلیل نزدیکی به مرز روسها، از اهمیت استراتژی بالایی برخوردار بود. هنوز بقایای دیوارهای دفاعی شهر که به درخواست فتحعلی شاه، به دست ژنرال گاردن در قرن سیزدهم در اطراف این شهر ساخته شده است، امروزه به چشم میخورد. دروازه سنگی (قالا قاپیسی) خوی در جنوب بازار خوی به طرف شهر سلماس قرار دارد. این اثر در دوره ایلخانیان یا دوره قاجاریه بنا شده و از حصار تاریخی شهر خوی باقی مانده است. در جلوی دروازه سنگی خندقی به عمق ۱۰ متر و عرض ۳۰ متر وجود داشته است که یک پل معلق بر روی آن تعبیه شده بود.
دروازه سنگی از جاهای دیدنی خوی به شمار میرود و تنها دروازه باقیمانده از حصار شهر خوی و تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران است که ارزش تاریخی زیادی دارد. دروازه سنگی خوی از نمونههای باقیمانده دوازده حصار تدافعی در جنوب شرقی شهر خوی است که جهت حفاظت شهر از تهاجم دشمن و کنترل عبور و مرور ساخته شده است. در گذشته مردم از طریق دروازه سنگی به شهرهای سلماس و ارومیه میرفتند، اما امروزه به علت گسترش شهر این بنای تاریخی در بافت جدید شهر قرار گرفته و قسمت شمالی آن متصل به بازار قدیمی خوی قرار دارد. ضلع شمالی دروازه آجری و به سبک جناقی است. ضلعجنوبی آن یک در میان سنگهای خاکستری و سیاه دارد و به شکل قوس نیمدایره است که زیر این قوس دو شیر ساده سنگ تراشی شده است. تا ۶۰ سال گذشته در اطراف شهر خوی، دیواری خشتی با ۴ دروازه وجود داشت. به جز این دروازه سنگی، دروازه های دیگری نیز وجود داشته است که امروزه مردم با نامهای دروازه شهانق یا شوونه قاپوسی، دروازه محله یا قالاقاپوسی یا محله قاپوسی، دروازه چورس یا دروازه ماکو و دروازه شوراب یا دروازه تبریز از آنها یاد میکنند. اما از آن همه دروازه، تنها همین دروازه سنگی توانسته ناملایمات روزگار را تاب بیاورد و در این شهر باقی بماند. دروازه سنگی در روزگاران گذشته وقایع بسیاری را به چشم دیده و در برابر آنها سکوت کرده است. مهاجمان ارمنی و عثمانی بارها خواستند تا این حصار را از بین ببرند و وارد شهر شوند و هنوز هم آثار گلولههای آنان بر تن این دروازه دیده میشود. این بنا از حیث جنس ساختمان با دو نوع مصالح مقاوم ساخته شده است. بهطور کلی در ساخت دروازه سنگی از دو نوع مصالح آجر و سنگ استفاده شده است. ضلع شمالی آن که در امتداد بازار قدیمی خوی قرار دارد با آجر ساخته شده، ولی سمت جنوبی بنا از سنگهای تراش خاکستری و سیاه است که بهصورت ترکیبات موزون و هماهنگ نماسازی شده است. این بنا در حال حاضر مورد استفاده قرار نمیگیرد. نام این اثر ارزشمند، بهعنوان تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران، با شماره ۸۰۸ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. دروازههای ایران در گذشته دو نوع را شامل میشدند، دروازههای سنگی و دروازههای آجری. دروازه سنگی تنها نمونه باقیمانده از نوع خود است. نویسنده و مورخ فرانسوی به نام کنت دو گوبینو، معماری دروازه سنگی را به بناهای قاهره تشبیه میکند و در نوشتههای خود از آن اینگونه سخن میگوید:
خوی شهر دلپذیری است، دروازه زیبایش به شیوه بناهای قاهره، از مرمر سیاه و سفید ساخته شده است و من نظیر آن را در هیچ جای دیگر ایران ندیدهام، این دروازه به بازار باز میشود.
بعضی از مورخان این اثر را به دوره ایلخانیان نسبت میدهند و امکان دارد در زمان عمران و آبادانی خوی توسط ایلخانیان، این دروازه نیز ساخته شده باشد. ولی منابع دیگری دروازه را مربوط به دوره قاجار میدانند، انتساب دوم با توجه به سبک معماری مقایسه با آثار باقی مانده قاجاریه در تبریز و خود شهر خوی معقول بهنظر میرسد. و از طرفی نیز با توجه به سر در باقی مانده این بنا مربوط به دوره ایلخانی دانسته میشود. آن گونه که از سبک معماری این اثر بر میآید میتوان از ساخت دروازه در دوره قاجار سخن گفت چرا که آثار باقی مانده از قاجار در تبریز و خوی شباهتهای بسیاری به این اثر دارند. از نظر کارشناسان دلیل دیگری که ساخت این بنا را در دوران قاجار تایید میکند این است که ساخت آخرین حصار یا بدنه شهر به دستور عباس میرزا نایبالسلطنه (فرزند فتحعلی شاه قاجار) صورت گرفته است و شواهد، حکایت از پابرجا بودن آن تا سال ۱۳۲۰ خورشیدی دارند. از سوی دیگر، سر در باقی مانده این بنا نشانههای معماری دوره ایلخانی را دارد و برخی کارشناسان معتقد هستند که معماران در زمان عمران و آبادانی خوی به دستور همسر آباقاخان، دومین پادشاه سلسله ایلخانی، این دروازه را ساختهاند. شواهد نشان میدهند که در سال ۱۱۳۵ هجری شمسی این بنا توسط احمدخان دنبلی (رییس ایل دنبلی در زمان کریم خان زند) مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و تقویت شده است.
ارگ تبریز
ارگ تبریز که با نام ارگ علیشاه نیز شناخته میشود، قدمتی ۷۰۰ ساله دارد. این سازه تاریخی یکی از بلندترین و قدیمیترین دیوارهای تاریخی کشور است و از مهمترین جاهای دیدنی تبریز به شمار میرود. بنا به نقل قولها و یادداشتهای جهانگردان تاریخی، ارگ علیشاه تنها بنای مرتفع شهر تبریز بوده که حتی از دوردست دیده میشده است. این مجموعه بینظیر، ابتدا بهصورت مسجدی عظیم بنا شده بود که در اثر گذر زمان، همچنین زمینلرزههای متعدد این شهر (در حدود ۴۰ زمینلرزه) و نیز جنگها تا حدود زیادی تخریب شده است. در حال حاضر، تنها بخش باقیمانده از این بنا دیوار مرتفعی است که به نام ارگ تبریز یا ارگ علیشاه خوانده میشود. به عبارت دیگر، این دیوار تنها قسمت بهجایمانده از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد است و شاهدی بر شکوه و آبادانی این بنای بینظیر به شمار میرود. البته پیشتر در محوطه این ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی مانند «مدرسهی نجات» که یکی از نخستین مدارس ایران بهشمار میرفت و همچنین سالن تئاتر قرار داشت؛ اکنون از این بناهای تاریخی فقط چند تصویر به جای مانده است. این یادگار ارزشمند تاریخی در سال ۱۳۱۰ توسط وزرات فرهنگ و هنر با شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تاریخچه ارگ تبریز : کار احداث بنای اولیه ارگ باشکوه تبریز در فاصله سالهای ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری به همت تاجالدین علیشاه گیلانی – وزیر ایلخانان مغول- با هدف ساخت آرامگاه بزرگی در صحن مسجد آغاز شد. بنا به نوشته مورخان قسمت جنوبی این مسجد دارای طاق بزرگی بوده است و در تاریخ ذکر شده که علیشاه از معماران آن زمان اندازه طاق کسری را پرسیده و دستور داده که ۴ گز (هر گز معادل ۱۰۴ سانتیمتر ) از آن بزرگتر ساخته شود؛ البته پس از ساخت، بهدلیل نشست شالوده و تعجیل در اتمام ساخت آن، طاق مذكور شكسته و فروریخته است. از طرفی، فوت علیشاه نیز از دیگر عوامل توقف ادامه ساخت بنا در آن زمان ذکر شده است. با نگاهی گذرا بر سرگذشت این بنای ۷۰۰ ساله میتوان دریافت که ارگ تبریز یادگاری ارزشمند از آسیبهای طبیعی و حوادث تاریخی دوران گذشته است و با وجود این آسیبها همواره سنگری مستحكم و مسلط بر شهر تبریز بوده است. همچنین، این مجموعه به اقتضای ویژگیهای هر دوره، کاربریهای متفاوتی نیز داشته است. برای مثال، در دوران سلطنت قاجاریه، این مسجد و محوطه آن به انبار غلات و انبار مهمات نظامی تبدیل شده و ازاینرو، حصاری دور آن کشیده شد؛ و به همین دلیل نام آن به ارگ تغییر یافت. در واقع، با آغاز جنگهای ایران و روسیه در سالهای ۱۸۰۴-۱۸۲۴ و جنگ ایران و انگلیس در ۱۸۵۷، مجموعه ارگ علیشاه به ارگی نظامی تبدیل شد و به فرمان عباس میرزا، ولیعهد قاجار، دو نهاد نظامی مهم از جمله سربازخانه «ستاد فرماندهی جنگ ارتش ایران» و کارخانه ریختهگری و توپریزی در محوطه ارگ تبریز ساخته شد. بهعلاوه، در دوره قاجار عمارت کلاه فرنگی نیز در همین محوطه احداث شد. در زمان مشروطیت و قیام مردم تبریز، این بنای تاریخی باز همسنگری برای مبارزان مشروطهخواه بود و باعث تقویت موضع نیروهای ستارخان و باقرخان در برابر شلیک توپخانه محمدعلی شاه قاجار شد. جای گلولههای توپ که یادگار مبارزه آزادیخواهان با استبداد است، هنوز روی دیوارهای ارگ قابلمشاهده است. در دوران پس از مشروطه نیز مردم تبریز به مقابله با تهاجم ارتش روس برخاستند و مانند گذشته ارگ تبریز پایگاهی مستحکم برای مدافعان بود. آنها توپی را در بالای ارگ برای دفاع از مواضع خود قرار داده بودند. در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی با سقوط تبریز و اشغال آن، نیروهای روس دیوار ارگ را به توپ بستند. البته در دوره مشروطه و پس از آن در محوطه ارگ، بناهای دیگری مانند مدرسهی نجات – یکی از نخستین مدارس مدرن ایرانی- و سالن تئاتر ساخته شد که نمونه آن فقط در سنپترزبورگ وجود داشت.
معماری ارگ تبریز : بنای ارگ تبریز یکی از شاهکارهای هنر معماری ایران به شمار میرود که عظمت آن در هنر معماری ایران و بهعنوان نمونهای از بنای اسلامی، کمنظیر است. ساخت این بنا در سال ۷۱۶ هجری قمری به دستور تاجالدین علیشاه گیلانی آغاز و در سال ۷۲۴ به اتمام رسید. سبک معماری این بنا با توجه به نظرات استاد پیرنیا (به شیوه آذری بوده) و معمار آن استاد فلکی تبریزی یاد شده است. شیوه آذری، سبکی در معماری ایرانی پس از اسلام است که به آذربایجان منسوب است.این شیوه، سبک مغول یا ایرانی – مغول نیز نامیده میشود که در دورهی حکومت ایلخانان بر ایران (۶۵۴-۷۳۶ق /۱۲۵۶ -۱۳۳۶م) رواج یافت. در ساخت این بنا، ساروج و مصالح ساختمانی بادوام استفاده شده است. این بنا نیز مانند سایر آثار تاریخی از زلزله ویرانگر قرن دهم شهر تبریز در امان نمانده و بخش اعظم مجموعه ارگ در این پدیده طبیعی فروریخته است. با این حال بخشی از دیوارهای بلند این مجموعه بر جای ماند تا یادگار پایداری در برابر این پدیده طبیعی مهیب باشد، گرچه شکستگی بزرگی در بدنه ارگ از این زلزله پدیدار شد. بقایای موجود بنا بهصورت سه دیوار بلند است که به شكل ایوان دیده میشود. قسمت مسقف مسجد بوده و در حقیقت تشکیلدهندهی ایوان طاقپوش و طاق استوانهای عظیمی است. این بخش، شبستان و عنصر اصلی مسجد علیشاه بهشمار میرفته است. عرض این بنای به جا مانده ۳۰ متر و ارتفاع آن ۲۶ متر است. عرض هر یک از این دیوارها نیز ۱۰ متر و داخل آنها مرکب از دو دیوار عریض است که توسط طاقهایی به هم اتصال یافتهاند. البته در حفاریهای انجام گرفته این نکته مشخص شده است که ۷ متر از دیوارها زیر خاک قرار دارد. بهدلیل تخریبها و آسیبهای متعدد، تصویر مشخصی در مورد شکل اولیه و کامل مجموعه وجود ندارد؛ ولی این بنای عظیم در بیشتر سفرنامهها و نیز توسط مورخان معتبری مانند ابنبطوطه، بدرالدین محمودالعینی، مرتضی میزرا پسر عم نادر میرزا مولف تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز، حمد الله مستوفی و …. توصیف شده است. از اطلاعات و توصیفهای ذکر شده در این کتابها و اسناد میتوان دریافت که این بنا در زمان تاجالدین علیشاه، مسجد جامع شهر محسوب میشده و مزین به كاشی و ازاره سنگی و ستونهای مرمری و كتیبهها و گچبریهای زیبایی بوده که بعدها رو به ویرانی نهاده و متروک شده است. ارگ تبریز و محوطه باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و نقشهی حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی آن، در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی اداره کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تایید اعضا قرار گرفته است.
ارگ تبریز کجاست؟ ارگ تبریز در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی و در نزدیکی محدوده میدان ساعت قرار دارد. برای دسترسی به ارگ تبریز میتوانید از وسایل نقلیه عمومی یا خودروی شخصی استفاده کنید. ایستگاه میدان ساعت خط اتوبوس تندروی شریعتی-آبرسان در فاصله کمی از این مکان قرار دارد و با پیادهروی میتوانید خود را به مقصد برسانید. نزدیکترین ایستگاه مترو به ارگ تبریز نیز ایستگاه شهید محققی است. اگر قصد استفاده از خودروی شخصی را دارید، شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را مدنظر داشته باشید. شاید بتوانید در کوچههای اطراف مکانی برای پارک خودرو پیدا کنید.