شاعر

 
 

حافظیه (آرامگاه حافظ)

حافظیه

خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی معروف به لسان‌الغیب، ترجمان الاسرار و لسان‌العرفا، شاعر بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان محسوب می‌شود که غزل‌های او شهره عام و خاص است. وی به‌دلیل اشعار عرفانی نزد ایرانیان جایگاه خاصی دارد و بسیاری از مردم اغلب به‌وقت دلتنگی یا در بسیاری از مناسبت‌های باستانی مثل شب یلدا، به حافظ رجوع می‌کنند. حافظیه از مشهورترین جاهای دیدنی استان فارس در شیراز است. این مکان که به خاطر قرار گرفتن آرامگاه حافظ در آن، به این نام معروف شده است، در واقع یک مجموعه قبرستان در بخش جنوبی دروازه معروف شیراز، دروازه قرآن است. حافظ که شخصیتی جهانی دارد، هر سال گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را برای بازدید به‌سمت این مجموعه می‌کشاند و حتی کنسرت‌های بزرگی در محیط حافظیه برگزار شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به کنسرت محمدرضا شجریان در سال‌های ۱۳۴۲ و ۱۳۷۰ و کنسرت استاد ناظری اشاره کرد. امروزه با تغییرات بسیاری که از سال ۱۳۸۶ آغاز شد، این مجموعه گسترش یافته است. حافظیه فقط به آرامگاه حافظ محدود نمی‌شود و بخش‌های مختلفی دارد که از معماری و فضای سبزی بسیار زیبایی بهره می‌برند. آرامگاه خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی در سال ۱۳۵۴ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۱۰۰۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

طراح و معمار حافظیه کیست؟ یکی از شرق‌شناسان بزرگی که همواره به تاریخ و تمدن و هنر ایران عشق می ورزید، «آندره گدار» فرانسوی بود. او که فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای زیبای پاریس بود، به سال ۱۳۰۷ هجری شمسی به دعوت دولت وقت ایران و به‌منظور ساماندهی اداره‌کل باستان‌شناسی، نگهداری و مرمت بناهای تاریخی، به ایران آمد. وی در طی ۳۲ سال اقامت در ایران و مدیریت اداره کل عتیقات و ریاست دانشکده هنرهای زیبای تهران، از بیشتر آثار تاریخی ایران بازدید کرد و ضمن تهیه فهرستی از آن‌ها، اقداماتی در جهت حفظ، نگهداری و مرمت آن‌ها انجام داد. آندره گدار در جنگ جهانی دوم به هنگام اشغال فرانسه توسط نازی‌ها به نمایندگی کمیته ملی فرانسه در ایران برگزیده شد و نشریه‌ فرانسه آزاد را در تهران منتشر کرد. او از سال ۱۹۳۶ به بعد، به‌منظور شناساندن آثار تاریخی ایران به جهانیان، با همکاری همسرش «یدا گدار» و عده‌ای از محققان و دانشمندان ایرانی به انتشار سالانه جزواتی به زبان فرانسه به نام «آثار ایران» دست زد و در هشت جزوه بادقت و وسواس فراوان با ذکر جزئیات هنر ایران و ارائه طرح و نقشه بناها، به معرفی یکایک این آثار همت گماشت.  سه تپه‌ تاریخی «سلیمان تپه»، «زیرز» و «مازیر» از نخستین آثار ملی ایران بودند که توسط این معمار فرانسوی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدند. ساخت و تکمیل بنای حافظیه به ‌شکل امروزی یکی از کارهای بسیار زیبا و ماندگار وی است که با الهام از معماری اصیل ایرانی و با تکیه بر ذوق و هنر استادکاران هنرمند و با نظارت وی به اتمام رسید.

تاریخچه حافظیه : پس از آنكه روح بلند حافظ (در ۷۹۲ یا ۷۹۱ ه.ق) به ملکوت اعلا پیوست، در خاک باغ مصلی كه مأوا و محل گشت و تفرج او بود، در زیر سایه سرو روانی به خاک سپرده شد. ۶۵ سال پس از وفات او (یعنی در سال ۸۵۶ ه.ق.) در زمان حكمرانی میرزا ابوالقاسم گوركانی، استاد و وزیر حكمران گورکانی به نام شمس‌الدین محمد یغمایی بر فراز قبر حافظ عمارت گنبدی بنا كرد و جلوی آن را حوض بزرگی ساخت كه از آب ركن آباد پر می‌شد. این بنا در اوایل قرن یازدهم هجری در زمان سلطنت شاه عباس مرمت شد. در زمان نادر شاه افشار نیز تعمیراتی بر آرامگاه انجام گرفت؛ اما بنیادی‌ترین كار بر مزار حافظ در زمان كریمخان زند بود. او در سال ۱۱۸۹ ه.ق دستور ساخت سازه ای اساسی روی آرامگاه حافظ را داد. ساختمان او به شیوه بناهای زمان زندیه دارای تالاری با چهار ستون سنگی یک‌پارچه و از طرف شمال و جنوب گشاده به فضای باز بود و در طرف چپ و راست آن دو اتاق قرار داشت؛ به‌گونه‌ای كه مقبره حافظ در شمال تالار قرار می‌گرفت و در جنوب آن باغی بزرگ نمایان بود. این چهارستون با ارتفاع پنج متر هنوز نیز وسط تالار مقابل پله‌ها با نقوش رنگ باخته، اما زیبا خودنمایی می‌كنند. همچنین كریمخان دستور داد تا سنگی از جنس مرمر برای قبر خواجه شیراز بتراشند و پس از آماده شدن سنگ، دو غزل از غزل‌های حافظ را به خط نستعلیق كه توسط حاج آقاسی بیگ افشار آذربایجانی نوشته شده بود، روی آن حجاری كنند. این سنگ با ابعاد ۴۰x۸۰x۲۶۶ سانتی‌متر هنوز نیز روی قبر قرار دارد. بالای كتیبه سنگی و در میان ترنجی این جمله نوشته شده است: «انت الباقی و كل شی هالک».

در سال ۱۳۱۹ ه.ق. شاهزاده ملک منصور، ملقب به شعاع‌السلطنه و‌ والی فارس، معجری آهنین بر قبر حافظ ساخت و كتیبه‌ای را نیز بالای آن قرار داد. در سال ۱۳۱۰ خورشیدی فردی به نام دبیر اعظم بهاری که استاندار فارس بود، سر در حیاط جنوبی و نارنجستان آن را سروسامان داد، همچنین خیابانی در جلو آرامگاه احداث کرد و نام آن را «خرابات» گذاشت که بعدها به گلستان تغییر نام پیداکرد. در سال ۱۳۱۱ خورشیدی فرج‌الله بهرامی نیز تعمیراتی اساسی در باغ، آرامگاه و دیوارهای اطراف آن انجام می‌دهد. در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به کوشش مرحوم علی اصغر حکمت شیرازی (وزیر فرهنگ وقت) و علی ریاضی (رئیس فرهنگ وقت) طرح نقشه‌ی آرامگاه حافظ، به‌شکل کنونی آن با طراحی و نظارت مهندس «آندره گدار» شرق‌شناس و ایران‌شناس بزرگ فرانسوی تهیه شد و در سال ۱۳۱۶ به اتمام رسید. طبق این نقشه چهار ستون وسط که در زمان زندیه احداث شده بود، با اضافه کردن ستون‌های دیگری به دو طرف امتداد یافت و حافظیه به دو محوطه، شامل باغ در جنوب تالار و آرامگاه در شمال آن تبدیل شد. در این ساختمان، عمارت قدیمی کریم خان زند به‌صورت تالاری درآمد که ۵۶ متر طول دارد و به‌وسیله ۲۰ ستون سنگی بلند نگاه داشته می‌شود. چهار ستون یک‌پارچه کریمخانی در میان این ستون‌ها قرار دارد و ۱۶ ستون دیگر دو تکه است که در سال ۱۳۱۵ شمسی ساخته و نصب شده است.

بخش‌های مختلف حافظیه : حافظیه مجموعه‌ای دو هکتاری است که از دو بخش اصلی صحن جنوبی و شمالی تشکیل شده است. این دو بخش اصلی توسط تالاری ۵۶ متری که از ۲۰ ستون سنگی به ارتفاع پنج متر تشکیل شده است از هم جدا شده‌اند. آرامگاه حافظ شیرازی در صحن شمالی قرار دارد. به‌جز این دو صحن، مجموعه حافظیه امروز شامل دو بخش شرقی و غربی نیز می‌شود که در واقع بخش شرقی، آرامگاه خاندان معدل و بخش غربی، آرامگاه خاندان قوام است. در سمت راست حیاط شمالی، دیواری با ۱۴ طاق‌نما وجود دارد که در سال ۱۳۸۶ به کوشش میراث فرهنگی با تخریب خانه‌ها و مقبره‌های اطراف این محدوده، به‌صورت محوطه شرقی به آرامگاه افزوده شد. در بخش غربی حافظیه قبرهای بیشتری وجود دارد که اکثر آن‌ها مربوط به شعرا و عرفای دوره‌های مختلف است. دو بخش شرقی و غربی حافظیه در سال‌های اخیر جهت بازدید عموم گشوده شده‌اند و پیش از این دسترسی به آن‌ها محدود بود. مجموعه حافظیه در دوران مختلف همواره دستخوش تغییرات جزئی و بنیادین بسیاری بوده است. بر اساس نوشته‌های تاریخی برای اولین بار ۶۵ سال پس از مرگ این شاعر بزرگ، مقبره‌ای گنبدی شکل روی قبر او ایجاد شد که در دوران صفویان و افشاریان این مقبره مورد مرمت قرار گرفت؛ اما در دوران زندیه، کریم‌ خان زند روی قبر حافظ مقبره‌ای جدید می‌سازد و سنگ قبری مرمرین روی مزارش قرار می‌دهد که این سنگ مرمرین تا به امروز وجود دارد. این تغییرات و ترمیم‌ها تا اواسط دوره‌ی پهلوی نیز ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۱۴ رئیس وقت اداره فرهنگ فارس، سرهنگ علی ریاضی، طرح ساخت مقبره جدید حافظ را عملی می‌کند و با طراحی آندره گدار فرانسوی که به سبک معماری دوره زندیه بود، مقبره امروزی حافظ را اجرایی می‌کند. بخش شمالی حافظیه که آرامگاه حافظ در آن وجود دارد، از نظر نمادشناسی نمادی از دنیای ملکوت است و وجود هشت درب ورود و خروج در این بخش و همچنین هشت ستونی که گنبد مسی مقبره حافظ روی آن قرار گرفته را نمادی از هشت درب بهشت می‌دانند. در ایده‌ طراحی این باغ، آرامگاه بخش جنوبی حافظیه نمادی از دنیای مادی است؛ هرچه به‌سمت آرامگاه می‌روید، از بندهای نفسانی و هوا و هوس آزاد می‌شوید و با بالا رفتن از ایوان گویی به معراج الهی می‌رسید. علاوه بر این، نمای بیرونی گنبد نمادی از آسمان به حساب می‌آید که مشابه کلاه درویشان، ترک است.

سنگ مزار و بارگاه حافظ شیرازی : صحن شمالی حافظیه با ابعادی در حدود ۶۰x۵۰ متر، در گذشته قبرستان عمومی بوده است. در وسط صحن، قبر خواجه قرار دارد که با پنج پله، قریب یک متر از کف صحن مرتفع‌تر است. بالای قبر گنبدی به ارتفاع ۱۰ متر قرار دارد که به‌وسیله هشت ستون سنگی یک‌پارچه پنج متری و به‌شکل ستون‌های کریمخان نگهداری می‌شود. سطح خارجی گنبد به‌وسیله ورق‌های مس، ترک ترکی، مانند کلاه قلندران و درویشان پوشیده شده و سقف گنبد با کاشی‌های رنگین معرق تزیین شده است.

دورتادور زیر سقف ابیاتی با خط ثلث روی کاشی نوشته شده است. روی این کتیبه‌ها غزلی زیبا از حافظ با این مطلع نقش بسته است:

حجاب چهره‌ جان می‌شود غبار تنم

خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم

آرامگاه بابا کوهی شیراز

3dd29aab-ebab-4a46-940c-ee7f17600a4e

آرامگاه بابا کوهی از دیدنی های شیراز است و در دامنه کوهی از رشته کوه‌های شمالی شیراز قرار دارد. قدمت این آرامگاه به دوره آل بویه می‌رسد. کوهی که آرامگاه در آن واقع شده است به کوه بابا کوهی یا کوه صبوی، مشهور شده است.در این کوه دو غار وجود دارد که یکی در گذشته، محل زندگی یکی از عارفان بوده است و درون دیگری اکنون آرامگاه ابوعبدالله محمد بن عبدالله معروف به ابن باکویه قرار دارد. در جلوی غار ایوانی قرار دارد که از سنگ و گچ ساخته شده است. در این ایوان قطعه سنگی موجود است که روی آن عبارتی نوشته و در پایان تاریخ ۱۲۳۵ ذکر شده است.

شیخ ابوعبدالله بن عبیدالله شیرازی مشهور به بابا کوهی است که لقب بابا را به‌دلیل سالک بودنش گرفته است. وی در سال ۳۳۷ هجری قمری متولد شد و در سال ۴۴۲ هجری قمری د‌رگذشت. ابن باکویه شیرازی در جوانی به کسب دانش پرداخت، با علمای زمان خود از جمله شیخ ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری ملاقات داشت و از محضر آن‌ها کسب دانش کرد. جامی شاعر قرن نهم نیز در نفحات الانس بسیار از بابا کوهی یاد کرده و او را بزرگ‌ترین شاعر زمان خود دانسته است. گفته شده عبدالله باکویه دارای صفات حمید بود. او مسافرت‌هایی بسیار کرد و پس از استفاده از محضر بزرگان و در پایان عمر، به شیراز بازگشت. بابا کوهی به دور از مردم شهر در کوه شمالی شیراز در مغازه از کوه صبوی عزلت گرفت و به نیایش پرداخت. در سال ۴۴۲ او درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. مغازه‌ای که شیخ در آن بود، به‌قول نویسنده فارسنامه بعدها تبدیل به آرامگاه بابا کوهی شد. ابن بلخی در فارسنامه اشاره می‌کند در کنار این مغازه چشمه‌ای نیز قرار داشت که بر سر آن اتاق‌ها و حجره‌ها ساخته شد. طبق برخی روایات، بابا کوهی شاعر نیز بوده است. برخی نیز بر این عقیده‌اند که بابا کوهی شاعر نبوده است و دیوانی که به وی نسبت داده شده است، مربوط به صوفی دیگری است که قرن نهم و دهم می‌زیست.

آرامگاه بابا کوهی کجاست؟ آرامگاه بابا کوهی در دامنه کوهی از رشته کوه‌های شمالی شیراز و در سمت چپ دروازه قرآن قرار دارد. بازدید از آرامگاه بابا کوهی نیازمند حدود دو کیلومتر سربالایی و کوهنوردی است و صعود آن به افرادی که مشکلات تنفسی، قلبی یا زانو دارند، توصیه نمی‌شود. طی این مسیر حدود ۴۵ دقیقه به طول می‌انجامد. برای دسترسی به کوه بابا کوهی از دروازه قرآن به‌سمت بلوار جمهوری بروید. پس از عبور از آب‌نماهای سمت راست و در کنار پل هوایی، تابلوی پارک کوهستانی بابا کوهی را خواهید دید. در این کوچه بپیچید. مقبره بابا کوهی در سمت راست واقع شده است. سنگ قبر بابا کوهی نخست توسط فرهادمیرزا معتمدالدوله والی فارس نصب شد. کتیبه‌ای زیر این سنگ قبر قرار دارد و روی آن عباراتی دیده می‌شود که در پایان تاریخ ۱۰۰۱ هجری قمری ذکر شده است. بالاتر از مقبره بابا کوهی، مقبره کوچک‌علی قرار دارد. آرامگاه بابا کوهی در سال ۱۳۹۱ زیر نظر اداره اوقاف مرمت شد. گویا تصمیم بر آن بود تا این آرامگاه به امامزاده تبدیل شود. اما از آنجا که مقبره بابا کوهی در اسفند ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۳۲۸۵ ثبت ملی شده بود، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با این امر مخالفت کرد. در سال ۱۳۹۲ مرمت این مجموعه به پایان رسید. مقبره بابا کوهی اکنون تبدیل به گردشگاه زیبایی شده است که با نام پارک کوهستانی بابا کوهی نیز شناخته می‌شود. این مجموعه، دارای چشمه‌ آب و چندین اتاق است. به‌نظر می‌رسد اتاق‌ها و گنبد مربوط به دوره قاجار و از آثار مویدالدوله طهماسب میرزا نوه فتحعلی شاه و حاکم فارس است و در سال ۱۲۷۵ هجری قمری ساخته و بعدها مرمت شده است. مجموعه بنا همچنین دارای یک حوض سنگی است که درختانی زیبا و کهنسال در اطراف آن وجود دارد. گردشگاه پایین‌تر از بقعه واقع شده است و برای رسیدن به بقعه باید راه سربالایی را پیش گرفت که در قسمت‌هایی نیز تبدیل به پلکان می‌شود. صعود از این کوه زیاد دشوار نیست و چشم‌انداز زیبایی از منطقه ارائه می‌دهد. در این گردشگاه امکانات رفاهی مختصری برای پذیرایی از گردشگران در نظر گرفته شده است.

خانه استاد شهریار

156630918

خانه استاد شهریار سومین منزلگاه استاد شهریار، شاعر معاصر ایران بوده که در سال ۱۳۴۷توسط ایشان خریداری شده و در بیست سال پایانی عمر استاد میزبان و محل تراوشات ذهنی ایشان بوده است. در سال ۱۳۶۷، پس از درگذشت استاد منزل مسکونی وی از سوی شهرداری تبریز خریداری و با توافق خانواده استاد و همکاری آن‌ها در اهدای وسایل وی به موزه ادبی استاد شهریار تبدیل شد. این موزه از آن دوران تا به امروز زیر نظر این نهاد اداره می‌شود. پس از افتتاح موزه در سال ۱۳۷۰، در فراخوانی از مردم دعوت شد تا اسنادی را که از این شاعر گرانقدر در اختیار دارند، در اختیار موزه قرار دهند و در نتیجه این اقدام، مردم کلیه اسناد و مدارک مربوط را به موزه سپردند و حتی بسیاری از شاعران آذربایجان وسایلی با ارزش مانند کمانچه‌ای از کشور آذربایجان، بشقاب قدیمی شاعر زنجانی و … را به موزه اهدا کردند. قدمت این خانه به سال‌های دهه ۱۳۳۰ باز می‌گردد و دارای زیربنایی در حدود ۲۵۰ مترمربع و مساحتی بالغ بر ۲۴۱ و شامل دو طبقه (فوقانی و زیرزمین) با مصالح جدید است. خانه استاد شهریار در سال ۱۳۸۶ توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شماره ۲۲۷۲۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

خانه موزه استاد شهریار در یکی از محله‌های قدیمی شهر تبریز به نام محله مقصودیه و در خیابان ارتش جنوبی واقع است. برای دسترسی به این مجموعه می‌توانید از  از سمت خیابان طالقانی یا ارتش جنوبی به خیابان ارگ جدید وارد شوید و پس از کمی پیاده‌روی به محله مقصودیه برسید. خانه استاد شهریار با پلاک ۲۱، در کوچه مقصودیه قرار دارد. نزدیک‌ترین ایستگاه مترو به این مکان نیز ایستگاه میدان ساعت است. درمجموع، بیش از ۵۰۰ قطعه از آثار لوازم شخصی استاد شهریار مانند کتاب‌ها، کیف، عصا، آثار چاپ شده، دفترها و اوراق دست‌نویس آثار وی، نسخه قرآنی که توسط ایشان با خط نسخ نوشته شده، لوازم تحریر، وسایل شخصی و لوازم زندگی، آلبوم‌های عکس و انواع یادبودها و هدایای داخلی و خارجی این شاعر اندیشمند و فرزانه در معرض نمایش عموم قرار داده شده است. در قسمت زیرزمین موزه نیز عکس‌های استاد از دوران زندگی مختلف وی، واحد سمعی-بصری و قسمتی برای استراحت میهمانان و بازدیدکنندگان موزه قرار دارد. همچنین سه تار معروف استاد نیز برای نمایش عموم قرار داده شده است.

آرامگاه باباطاهر عریان

باباطاهر

آرامگاه باباطاهر عریان را می‌توان از نمونه‌های‌ ممتاز و بدیع معماری عصر حاضر دانست که با تلفیقی از معماری قرن هفتم و هشتم هجری، به مامنی برای علاقه‌مندان به ادبیات و این شاعر نامی، تبدیل شده است و از جاهای دیدنی همدان به شمار می‌رود. باباطاهر از شعرای مشهور و از بزرگان طریقت، در اوایل قرن پنجم هجری یعنی در دوران باروری دانش و معرفت ایران، در همدان به دنیا آمد. اما تاریخ دقیق تولد او مسجل نشده است. برخی از محققان با استناد به حروف ابجد استخراج شده از یکی از دوبیتی‌های باباطاهر، سال تولد او را ۳۲۶ ه.ق دانسته‌اند. آن دوبیتی، بدین شرح است:

مو آن بحرم که در ظرف آمدستم    چو نقطه بر سر حرف آمدستم

بهر الفی الف قدی بر آیو    الف قدم که در الف آمدستم

بابا لقبی بوده است که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بریدن او از تعلقات دنیو‌ی بوده است. در میان مردم لر لقب بابا به پیران و مرشدان اهل حق نسبت داده می‌شود. ترانه‌های شورانگیز باباطاهر با لهجه دلپذیر لری سروده شده و ترجمان روح و قلب حساس و پرسوز این عارف گرانمایه است و اهل ذوق و حال را با جذبه خاص تحت تاثیر و سحر خود قرار می‌دهد. به دوبیتی‌های باباطاهر فهلویات گفته می‌شود. البته اطلاق عنوان فهلویات بر این نوع دو بیتی‌ها احتمالاً نشان می‌دهد که آنها در زبان پهلوی و مربوط به گویش ایران میانه است. فهلویات نامی است که بر دوبیتی‌های سروده شده به گویش‌های کهن نواحی (فهله) اطلاق می‌شود. مفرد آن فهلوه معرب صورت فارس پهلوی است. بنا بر روایات ابن مقفع نواح فهله پنج ناحیه اصفهان، ری، همدان، آذربایجان و ماه‌نهاوند سرزمن ماد را در بر می‌گرفته‌است. ابن خرداذبه پهله یا فهله را شامل ری، اصفهان، همدان، نهاوند، مهرجان کذک، ماسبذان و قزوین دانسته‌است. کاربرد فهله برای سرزمین ماد به اواخر دوران اشکانیان می‌رسد. نمونه‌هایی از فهلویات که در متون فارسی آمده، بیشتر به نواحی یاد شده منسوب است. با این همه از نظر زبان‌شناختی، سرزمین فهله را می‌توان تا گیلان گسترش داد. بدین ترتیب فهلویات شامل اشعاری است که به گویش‌های غرب، مرکز و شمال ایران سروده شده‌است.

ویژگی‌های بنا : آرامگاه باباطاهر بر فراز تپه‌ای در شمال غربی همدان قرار دارد. این آرامگاه در یک میدان مستطیل‌شکل زیبا و سرسبز قرار گرفته و دارای گنبدی فیروزه‌ای‌ رنگ به شکل منشور و قاعده‌ای هشت‌ضلعی است. سقف آرامگاه نیز به زیبایی تمام کاشیکاری شده است. برج آرامگاه روی یک قاعده‌ی هشت‌ضلعی قرار گرفته که ارتفاع آن از سطح تپه ۲۰.۳۵ متر و از سطح خیابان ۲۵.۳۰ متر است. ستون‌های هشت‌گانه‌ی برج، سنگ مزار، کف آرامگاه و پله‌های آن از سنگ گرانیت ساخته شده است. بنای اصلی که ابعاد آن ۱۰ در ۱۰ متر است با مجموعه با مجموعه‌ای از منشورها پوشیده شده که دارای مدخل‌ها و منافذ نوری هستند. سنگ نمای بنا نیز از همان سنگ است و داخل آن کتیبه‌هایی از کاشی وجود دارد. در داخل فضای آرامگاه، ۲۴ دوبیتی از این شاعر نامی روی سنگ‌هایی مرمرین حکاکی و نصب شده است. دو لوح برنجی نیز در داخل آرامگاه وجود دارد که یکی از آنها شامل اسامی هیئت موسس انجمن آثار ملی در زمان تاسیس آرامگاه و دیگری نام افرادی است که در کنار باباطاهر دفن شده‌اند. مساحت زیربنای این آرامگاه و باغ اطراف آن به ۸۹۵۶ مترمربع می‌رسد. برخی از بزرگان و ادیبانی که در کنار مزار باباطاهر به خاک سپرده شده‌اند: محمدابن عبدالعزیز از ادیبان قرن ۳ هجری، ابوالفتح اسعد از فقیهان قرن ۶، میرزا علی نقی کوثر از دانشمندان قرن ۱۳ و مفتون همدانی از شاعران قرن ۱۴.

تاريخچه‌ی آرامگاه باباطاهر : بنای آرامگاه باباطاهر، در سال‌های متمادی چندین بار تخریب و بازسازی شده است. در قرن ششم هجری، یک برج هشت ضلعی آجری روی این بنا ساخته شده بود که به مرور زمان ویران شد. در دوره پهلوی اول شهرداری همدان اقدام به ساخت بنای جدیدی برای این شاعر معروف کشورمان کرد اما نیمه‌کاره ماند. در جریان همین بازسازی، یک لوح کاشی متعلق به قرن هفتم هجری پیدا شد. روی این لوح کاشی فیروزه‌ای، آیات قرآن به خط کوفی و به صورت برجسته، نوشته شده است. این لوح، اکنون در موزه‌ی ایران باستان نگهداری می‌شود. در سال ۱۳۲۹ این بنای نیمه‌کاره مرمت شد و در سال ۱۳۴۵ طرح بنای جدید توسط مهندس هوشنگ سیحون و مهندس فروغی ارائه شد. سال ۱۳۴۶ ساخت این آرامگاه آغاز شد و ۳ سال بعد به پایان رسید. این بنا در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۶، در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید. فضای سبز وسیعی نیز در اطراف این بنا احداث شده است. این آرامگاه جدید را می‌توان تلفیقی از معماری عصر جدید و معماری قرن‌های هفتم و هشتم هجری به حساب آورد.

آرامگاه حاج ملا هادی سبزواری

Mulla_Hadi_Sabzevari_Tomb_(ADI3475-05)

سبزوار یکی از شهرهای استان خراسان رضوی است که در شمال شرق ایران قرار گرفته و با مرکز استان یعنی شهر مشهد در حدود ۲۴۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر که در گذشته نام‌های متفاوتی همچون «بیهق»، «ساسویه»، «ساسان آباد» و «سربداران» داشته است، حدود ۲۵۰ هزار نفر جمعیت دارد. سبزوار از دیرباز مراکز علمی و دانشگاهی و به‌خصوص حوزه‌های علمیه قدرتمندی داشته است و به همین دلیل از نظر فرهنگی و دانشگاهی و همچنین تاریخی شهر مهمی است. همین اهمیت باعث شده تا این شهر اندیشمندان شاخصی را در خود پرورش دهد. یکی از این اندیشمندان برجسته «ملا هادی سبزواری» بوده است.

هادی سبزواری یکی از عالمان و اندیشمندان برجسته در زمینه علوم و فلسفه اسلامی بود. وی در سال ۱۲۱۲ هجری قمری در شهر سبزوار به دنیا آمد. او علوم مقدماتی را در سبزوار آموخت و سپس برای یادگیری بیشتر و تکمیل آموخته‌هایش به شهر مشهد سفر کرد. پس از آن به اصفهان رفت تا در زمینه فلسفه و عرفان آموزش ببیند. او در سال ۱۲۴۲ هجری قمری یعنی در سن ۳۰ سالگی دوباره به مشهد برگشت و مدت پنج سال را به تدریس در مدرسه «حاج حسن» مشهد گذراند. هادی در طول سال‌هایی که همچون یک طلبه پرتلاش، به دنبال یادگیری علوم مختلف دینی بود، در کلاس درس استادانی همچون «ملا حسین سبزواری»، «شیخ محمد تقی رازی»، «محمد ابراهیم کلباسی»، «ملا علی مازندرانی» و «ملا اسماعیل کوشکی» حاضر شد و از دانسته‌های آنان بهره گرفت. ملا هادی سبزواری شعرهایی نیز به صورت غزل‌های حکمی و عرفانی سروده‌ و تخلص ایشان در شعرهایشان «اسرار» بوده است. از ملا هادی سبزواری آثار ارزشمندی بر جای مانده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به «اسرار الحکمه فی المفتتح المغتنم»، «النبراس فی اسرار الاساس»، «دیوان اشعار»، «راح قراح و کتاب رحیق در علم بدیع»، «مفتاح الفلاح و مصباح النجاح» و همچنین «رسائل حکیم سبزواری» اشاره کرد. علاوه بر این‌ها منظومه و شرح منظومه سبزواری نیز از ایشان به جا مانده که در این اثر، هادی به تلخیص «اسفار» ملا صدرا پرداخته است. ملا هادی سبزواری در بیست و پنجمین روز از ماه ذی الحجه سال ۱۲۸۹ هجری قمری، در سن ۷۷ سالگی و پس از یک عمر پربار در زمینه یادگیری علوم اسلامی و تدریس آن‌ها از دنیا رفت. در حال حاضر آرامگاه این شخصیت برجسته در شهر سبزوار و در ضلع جنوبی میدان کارگر این شهر قرار دارد.

بنای اولیه این آرامگاه یک سال پس از درگذشت هادی یعنی در سال ۱۲۹۰ هجری قمری توسط «میرزا یوسف مستوفی الممالک» در این محل ساخته شد. میرزا یوسف در نظر داشت در کنار این آرامگاه یک مدرسه برای آموزش علوم دینی نیز تاسیس کند و «ملا محمد سبزواری» پسر بزرگ ملاهادی را نیز به عنوان مدرس این مدرسه انتخاب کند، ولی ملا محمد درگذشت و به همین دلیل نیز این مدرسه ساخته نشد. نگاهی دقیق تر به بنای آرامگاه می‌اندازیم. ساختمان این بنا به‌طور کامل از جنس آجر ساخته شده است. این ساختمان از یک اتاق اصلی مقبره و چهار ایوان در اطراف این اتاق اصلی تشکیل شده است. ضمن اینکه گنبدی آجری بر روی اتاق اصلی مقبره ساخته شده است. البته دو حجره و دو ایوان کوچک نیز در این مجموعه وجود دارد. ورودی این بنا از سمت شمال شرقی و ایوان‌های واقع در اضلاع شرق و غرب به سمت بیرون باز است که سه نورگیر نیز دارد. اگر به سقف اتاق گنبد و همچنین سقف چهار ایوان اطراف بنگرید، می‌توانید آیینه کاری‌های انجام شده در آن‌ها را مشاهده کنید که زیبایی خاصی دارند. این آرامگاه جزو بناهای دارای طراحی داخلی «چلیپایی» شکل است. در ساخت بنا به‌طور عمده از آجر با ملات گچ و گچ خاک استفاده شده است. وجود یک گنبد فیروزه‌ای رنگ و استفاده از کاشی کاری‌هایی رنگارنگ بر زمینه لاجوردی از عواملی هستند که در زیباسازی بنای آرامگاه نقش مهمی دارند. شایان ذکر است که گنبد پوششی کاشی‌کاری شده دارد که در طول سال‌ها چند بار مورد بازسازی قرار گرفته است. همچنین جالب است که یک سری از تزیینات آیینه‌کاری این قسمت مورد بازسازی قرار نگرفته‌اند. برای ساخت قبر نیز از سنگ مرمر بزرگی استفاده شده است، البته در گذشته گویا قبر از جنس گچ بوده و روی آن نیز صندوقی چوبی تعبیه شده بود که در حال حاضر اثری از این صندوق دیده نمی‌شود. در محوطه اطراف بنا، در مجموع چهار باغچه دیده می‌شود که دو تا از آن‌ها در سمت شرق و غرب کوشک قرار دارند و دو باغچه دیگر نیز در سمت جلو واقع شده اند. نکته‌ای که در مورد گنبد آرامگاه ملاهادی سبزواری وجود دارد این است که این گنبد با استفاده از چند نیم دایره ساخته شده است، موردی که در بیشتر گنبد‌های معماری سنتی ایرانی که در بناهای دیگر می‌بینیم، دیده نمی‌شود. این نوع گنبدها در برابر فشارهایی که به آن‌ها وارد می‌شود، آسیب‌پذیرتر هستند. شاید به همین دلیل باشد که هم‌اکنون ترک‌هایی در روی آهیانه گنبد آرامگاه به چشم می‌خورند. آرامگاه ملا هادی سبزواری به عنوان یک اثر تاریخی ارزشمند در ۹ مرداد سال ۱۳۵۵ هجری شمسی و با شماره ثبت ۱۳۳۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.