علیشاه
آرامگاه مشتاقیه (گنبد مشتاقیه)
آرامگاه مشتاقیه که با نام سه گنبدان نیز شناخته میشود، از بناهای تاریخی مربوط به دوره قاجار است. این آرامگاه که از جاهای دیدنی کرمان به حساب میآید، در گذشته در خارج از شهر و در جوار قبرستان کهنه قرار داشت؛ هرچند امروزه در محدوده شهری جای گرفته است. گنبد مشتاقیه محل دفن مشتاق علیشاه، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری است؛ همان شخصی که مبتکر سیم چهارم سه تار بود که اکنون به سیم مشتاق مشهور است. علاوه بر این، شخصیتهای بزرگ دیگری همچون کوثر علیشاه همدانی و شیخ اسماعیل هراتی نیز در این محل به خاک سپرده شدهاند. آرامگاه مشتاقیه در ابتدا بهمنظور تدفین میرزا حسین خان راینی، حاکم کرمان در اواخر دوره زندیه و جد اعلای سادات معروف به میرحسینی راینی ساخته شد و نامگذاری این آرامگاه به مشتاقیه بهعلت دفن مشتاق علیشاه در این مکان است. میگویند که مشتاق علیشاه قرآن را با نوای سه تار میخوانده. ساخت آرامگاه و گنبد اصلی آن به اواخر دوره صوفیه و اوایل دوره قاجاریه باز میگردد و در دورههای بسیاری نیز مورد مرمت قرار گرفته است. آرامگاه مشتاقیه علاوه بر این، مسجد و رواق نیز دارد. همچنین دو اتاق در این آرامگاه ساخته شده که محل دفن بسیاری از بزرگان است. آثار تزیینی مجموعه مشتاقیه که در قرن اخیر ساخته شدهاند، شامل کاشیکاری، نقاشی، گچبری، کاربندی و مقرنس میشوند. گرچه کاشیکاریهای گنبدها، اصلی نیست و حدود ۲۷ سال پیش انجام شده است؛ زیرا عبور دو رشته قنات از زیر این بنا، در دورههای مختلف موجب نشست زمین و آسیب به ساختمان آن شده بود. مقبره شمالی (مقبره مشتاق علیشاه) مزین به تزیینات داخلی و منبری ارزنده از زمان قاجار است؛ ضمن اینکه حیاطی با حوض زیبا و درختانی پرشمار دارد که فضای خاصی در آن به وجود آوردهاند. آرامگاه مذکور در سال ۱۳۴۵ در میان آثار ملی ایران به ثبت رسید. از جاذبههای دیدنی دیگر شهر که فاصله نزدیکی با آرامگاه دارند، میتوان به بوستان قلعه دختر (حدود ۷۰۰ متر) و آتشکده زرتشتیان کرمان (۸۰۰ متر) اشاره کرد. ضمن اینکه بازار تاریخی کرمان در غرب آرامگاه مشتاقیه و در دو کیلومتری آن قرار دارد. مسجد و حمام گنجعلیخان نیز با فاصله تقریبی ۱٫۵ کیلومتر نسبت به این آرامگاه واقع شدهاند.
مشتاق علیشاه که بود؟ میرزا محمد تربتی معروف به مشتاق علیشاه، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری بود که در اصفهان به دنیا آمد. او در دوران کودکی بهواسطه فوت پدر، زندگی سختی را تجربه کرد. برادرانش او را مجبور به شرکت در مکتبخانه اصفهان کردند؛ ولی میرزا محمد علاقهای به این شکل از تحصیلات نداشت و دیری نپایید که ترک تحصیل کرد. مدتی نیز با اصرار برادرانش در کارگاه بافندگی مشغول به کار شد؛ اما بهدلیل نداشتن علاقه، این کار را نیز رها کرد. میرزا محمد این بار بنا بر میل خود بهسمت کشتی پهلوانی رفت و در زورخانه محیط صادقی ثانی اصفهان به ورزش پهلوانی پرداخت و در این مورد تا حد قابلقبولی پیش رفت؛ گرچه علاقه او در زمینهای دیگر بود. وی با توجه به صدای خوبی که داشت، از نوجوانی در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) نوحهخوانی میکرد و بهشدت به موسیقی ایرانی و شناخت دستگاههای آن علاقهمند شده بود. به این ترتیب، نزد استاد درویش تقی رفت و به کسب مهارت در زمینه موسیقی مشغول شد. علاقه میرزا محمد به موسیقی، موفقیت چشمگیر او در این زمینه را در پی داشت؛ تا آنجا که از برجستهترین نوازندگان سه تار در زمان خود شد. کسانی که با موسیقی سنتی و سازهایش مختصر آشنایی داشته باشند، میدانند که سیم چهارم سه تار که اکنون به سیم مشتاق مشهور است، از ابتکارات میرزا محمد تربتی محسوب میشود. با این وجود، شهرت موسیقیایی میرزا محمد اتفاق ویژه زندگی او نبود و باید ماجراهای دیگری در زندگی او رخ میداد تا به مشتاق علیشاه تبدیل شود.
میرزا محمد در جوانی با تصوف آشنا شد و در این آشنایی با صوفیان بزرگی برخورد کرد که مسیر زندگی وی را تغییر دادند. یکی از این صوفیان، بزرگ دراویش نعمتاللهی آن زمان یعنی سید معصوم علیشاه بود که بر میرزا محمد تاثیر زیادی داشت؛ تا جایی که مریدش شد و مراحل رشد و کمال صوفیانه خود را نزد ایشان طی کرد. لقب مشتاق علیشاه نیز توسط سید معصوم علیشاه برای او انتخاب شد. مشتاق بهدلیل ارادت فراوانش به شاه نعمتالله ولی، موسس سلسله نعمتاللهی در تصوف و قطب دراویش نعمتاللهی، به کرمان رفت؛ جایی که مقبره او وجود داشت و مابقی عمر خود را در این شهر ماند. مشتاق در مدت اقامتش در کرمان بر افراد زیادی تاثیر گذاشت؛ بهنحوی که هرچه از حضور مشتاق در کرمان میگذشت، بر خیل طرفداران و مریدان او افزوده میشد. رونق محفل مشتاق در کرمان تا حدی پیش رفت که میرزا محمدتقی کرمانی، از روحانیون برجسته کرمان در آن زمان (معروف به مظفر علیشاه) نیز مرید مشتاق شد و در محافل او حضور پیدا میکرد. مخالفان تصوف که رونق کار مشتاق در کرمان را به ضرر خود میدیدند، علیه او توطئه و شایعه کردند که مشتاق قرآن را با نوای سه تار تلاوت کرده و به مقدسات بیاحترامی میکند. سرانجام در روز جمعه مورخ ۲۶ ماه رمضان سال ۱۲۰۶ هجری قمری (۱۱۷۱ هجری شمسی) و هنگام حضور مشتاق در مسجد برای ادای فرایض، ملاعبدالله مجتهد کرمانی تحتتاثیر همین شایعات دستور سنگسار مشتاق را اعلام کرد و مردم او را هنگام خروج از مسجد در چالهای افکنده و سنگسار کردند. در جریان این سنگسار، علاوه بر مشتاق، یکی از مریدانش به نام درویش جعفر هم به قتل رسید که برای جلوگیری از اصابت سنگها به مشتاق، خود را در مقابل وی قرار داده بود. محمدعلی خان راینی که از مریدان مشتاق بود، پیکر مشتاق و درویش جعفر را در کنار مقبره پدرش (محل فعلی آرامگاه) دفن کرد.
ارگ تبریز
ارگ تبریز که با نام ارگ علیشاه نیز شناخته میشود، قدمتی ۷۰۰ ساله دارد. این سازه تاریخی یکی از بلندترین و قدیمیترین دیوارهای تاریخی کشور است و از مهمترین جاهای دیدنی تبریز به شمار میرود. بنا به نقل قولها و یادداشتهای جهانگردان تاریخی، ارگ علیشاه تنها بنای مرتفع شهر تبریز بوده که حتی از دوردست دیده میشده است. این مجموعه بینظیر، ابتدا بهصورت مسجدی عظیم بنا شده بود که در اثر گذر زمان، همچنین زمینلرزههای متعدد این شهر (در حدود ۴۰ زمینلرزه) و نیز جنگها تا حدود زیادی تخریب شده است. در حال حاضر، تنها بخش باقیمانده از این بنا دیوار مرتفعی است که به نام ارگ تبریز یا ارگ علیشاه خوانده میشود. به عبارت دیگر، این دیوار تنها قسمت بهجایمانده از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد است و شاهدی بر شکوه و آبادانی این بنای بینظیر به شمار میرود. البته پیشتر در محوطه این ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی مانند «مدرسهی نجات» که یکی از نخستین مدارس ایران بهشمار میرفت و همچنین سالن تئاتر قرار داشت؛ اکنون از این بناهای تاریخی فقط چند تصویر به جای مانده است. این یادگار ارزشمند تاریخی در سال ۱۳۱۰ توسط وزرات فرهنگ و هنر با شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تاریخچه ارگ تبریز : کار احداث بنای اولیه ارگ باشکوه تبریز در فاصله سالهای ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری به همت تاجالدین علیشاه گیلانی – وزیر ایلخانان مغول- با هدف ساخت آرامگاه بزرگی در صحن مسجد آغاز شد. بنا به نوشته مورخان قسمت جنوبی این مسجد دارای طاق بزرگی بوده است و در تاریخ ذکر شده که علیشاه از معماران آن زمان اندازه طاق کسری را پرسیده و دستور داده که ۴ گز (هر گز معادل ۱۰۴ سانتیمتر ) از آن بزرگتر ساخته شود؛ البته پس از ساخت، بهدلیل نشست شالوده و تعجیل در اتمام ساخت آن، طاق مذكور شكسته و فروریخته است. از طرفی، فوت علیشاه نیز از دیگر عوامل توقف ادامه ساخت بنا در آن زمان ذکر شده است. با نگاهی گذرا بر سرگذشت این بنای ۷۰۰ ساله میتوان دریافت که ارگ تبریز یادگاری ارزشمند از آسیبهای طبیعی و حوادث تاریخی دوران گذشته است و با وجود این آسیبها همواره سنگری مستحكم و مسلط بر شهر تبریز بوده است. همچنین، این مجموعه به اقتضای ویژگیهای هر دوره، کاربریهای متفاوتی نیز داشته است. برای مثال، در دوران سلطنت قاجاریه، این مسجد و محوطه آن به انبار غلات و انبار مهمات نظامی تبدیل شده و ازاینرو، حصاری دور آن کشیده شد؛ و به همین دلیل نام آن به ارگ تغییر یافت. در واقع، با آغاز جنگهای ایران و روسیه در سالهای ۱۸۰۴-۱۸۲۴ و جنگ ایران و انگلیس در ۱۸۵۷، مجموعه ارگ علیشاه به ارگی نظامی تبدیل شد و به فرمان عباس میرزا، ولیعهد قاجار، دو نهاد نظامی مهم از جمله سربازخانه «ستاد فرماندهی جنگ ارتش ایران» و کارخانه ریختهگری و توپریزی در محوطه ارگ تبریز ساخته شد. بهعلاوه، در دوره قاجار عمارت کلاه فرنگی نیز در همین محوطه احداث شد. در زمان مشروطیت و قیام مردم تبریز، این بنای تاریخی باز همسنگری برای مبارزان مشروطهخواه بود و باعث تقویت موضع نیروهای ستارخان و باقرخان در برابر شلیک توپخانه محمدعلی شاه قاجار شد. جای گلولههای توپ که یادگار مبارزه آزادیخواهان با استبداد است، هنوز روی دیوارهای ارگ قابلمشاهده است. در دوران پس از مشروطه نیز مردم تبریز به مقابله با تهاجم ارتش روس برخاستند و مانند گذشته ارگ تبریز پایگاهی مستحکم برای مدافعان بود. آنها توپی را در بالای ارگ برای دفاع از مواضع خود قرار داده بودند. در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی با سقوط تبریز و اشغال آن، نیروهای روس دیوار ارگ را به توپ بستند. البته در دوره مشروطه و پس از آن در محوطه ارگ، بناهای دیگری مانند مدرسهی نجات – یکی از نخستین مدارس مدرن ایرانی- و سالن تئاتر ساخته شد که نمونه آن فقط در سنپترزبورگ وجود داشت.
معماری ارگ تبریز : بنای ارگ تبریز یکی از شاهکارهای هنر معماری ایران به شمار میرود که عظمت آن در هنر معماری ایران و بهعنوان نمونهای از بنای اسلامی، کمنظیر است. ساخت این بنا در سال ۷۱۶ هجری قمری به دستور تاجالدین علیشاه گیلانی آغاز و در سال ۷۲۴ به اتمام رسید. سبک معماری این بنا با توجه به نظرات استاد پیرنیا (به شیوه آذری بوده) و معمار آن استاد فلکی تبریزی یاد شده است. شیوه آذری، سبکی در معماری ایرانی پس از اسلام است که به آذربایجان منسوب است.این شیوه، سبک مغول یا ایرانی – مغول نیز نامیده میشود که در دورهی حکومت ایلخانان بر ایران (۶۵۴-۷۳۶ق /۱۲۵۶ -۱۳۳۶م) رواج یافت. در ساخت این بنا، ساروج و مصالح ساختمانی بادوام استفاده شده است. این بنا نیز مانند سایر آثار تاریخی از زلزله ویرانگر قرن دهم شهر تبریز در امان نمانده و بخش اعظم مجموعه ارگ در این پدیده طبیعی فروریخته است. با این حال بخشی از دیوارهای بلند این مجموعه بر جای ماند تا یادگار پایداری در برابر این پدیده طبیعی مهیب باشد، گرچه شکستگی بزرگی در بدنه ارگ از این زلزله پدیدار شد. بقایای موجود بنا بهصورت سه دیوار بلند است که به شكل ایوان دیده میشود. قسمت مسقف مسجد بوده و در حقیقت تشکیلدهندهی ایوان طاقپوش و طاق استوانهای عظیمی است. این بخش، شبستان و عنصر اصلی مسجد علیشاه بهشمار میرفته است. عرض این بنای به جا مانده ۳۰ متر و ارتفاع آن ۲۶ متر است. عرض هر یک از این دیوارها نیز ۱۰ متر و داخل آنها مرکب از دو دیوار عریض است که توسط طاقهایی به هم اتصال یافتهاند. البته در حفاریهای انجام گرفته این نکته مشخص شده است که ۷ متر از دیوارها زیر خاک قرار دارد. بهدلیل تخریبها و آسیبهای متعدد، تصویر مشخصی در مورد شکل اولیه و کامل مجموعه وجود ندارد؛ ولی این بنای عظیم در بیشتر سفرنامهها و نیز توسط مورخان معتبری مانند ابنبطوطه، بدرالدین محمودالعینی، مرتضی میزرا پسر عم نادر میرزا مولف تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز، حمد الله مستوفی و …. توصیف شده است. از اطلاعات و توصیفهای ذکر شده در این کتابها و اسناد میتوان دریافت که این بنا در زمان تاجالدین علیشاه، مسجد جامع شهر محسوب میشده و مزین به كاشی و ازاره سنگی و ستونهای مرمری و كتیبهها و گچبریهای زیبایی بوده که بعدها رو به ویرانی نهاده و متروک شده است. ارگ تبریز و محوطه باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و نقشهی حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی آن، در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی اداره کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تایید اعضا قرار گرفته است.
ارگ تبریز کجاست؟ ارگ تبریز در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی و در نزدیکی محدوده میدان ساعت قرار دارد. برای دسترسی به ارگ تبریز میتوانید از وسایل نقلیه عمومی یا خودروی شخصی استفاده کنید. ایستگاه میدان ساعت خط اتوبوس تندروی شریعتی-آبرسان در فاصله کمی از این مکان قرار دارد و با پیادهروی میتوانید خود را به مقصد برسانید. نزدیکترین ایستگاه مترو به ارگ تبریز نیز ایستگاه شهید محققی است. اگر قصد استفاده از خودروی شخصی را دارید، شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را مدنظر داشته باشید. شاید بتوانید در کوچههای اطراف مکانی برای پارک خودرو پیدا کنید.