نخستین

 
 

تالاب کانی برازان آذربایجان غربی

1497202432_kani-brazan-pond-9

یکی از زیباترین تالاب های استان آذربایجان غربی تالاب کانی بارازان است. کانی برازان واژه ای کردی و به معنای گرازها است. این تالاب که در کنوانسیون بین المللی تالاب ها یعنی رامسر نیز به ثبت جهانی رسیده است در سی کیلومتری شهر زیبای مهاباد واقع شده و یکی از هفت تالاب شهرستان مهاباد است. تالاب که در ضلع جنوبی دریاچه اورمیه واقع شده است از تالاب های اقماری این دریاچه به حساب می آید. این تالاب با وسعتی در حدود نهصد و هفت هکتار در ارتفاع ۱۲۷۵ متری از سطح دریاها قرار گرفته است. تالاب بین المللی کانی برازان مهاباد به عنوان نخستین سایت پرنده نگری کشور معرفی شده است و به دلیل کثرت و تنوع پرندگان موجود در آن به بهشت پرنده نگری ایران شهره است.

این تالاب همه ساله به خصوص در فصول پاییز و زمستان مامنی امن برای پرندگان مهاجر است. تالاب کانی برازان به دلیل اهمیت ان هم کنون به عنوان پناهگاه حیات وحش کانی برازان با وسعت ۹۲۷ هکتار تحت نظارت سازمان محیط زیست قرار دارد. تالاب که در شمال روستای قره داغ قرار دارد مشرف به ارتفاعات قره داغ نیز می باشد و تا تالاب گروس امتداد پیدا کرده است. در ابتدا تنها چشمه های قره داغ منبع تامین آب این تالاب زیبا بوده اند که با توجه به استفاده کشاورزان از این چشمه ها تالاب گاهی در تابستان و پاییز رو به خشکی می رفت اما با ایجاد در این تالاب زیبا چهل و پنج گونه گیاهی مختلف شناسایی شده است که بیشتر حجم آن را نی، جگن، بوریا و گز تشکیل داده است. در این تالاب مهم بیش از هفتاد و پنج گونه پرنده آبزی و غیر آبزی به چشم می خورد که برای استراحت، تغذیه و همچنین زاد و ولد به تالاب کانی برازان مهاجرت می کنند. فلامینگو، اردک سرسفید، اردک بلوطی، حواصیل، چنگر، آنقوت، اردک مرمری، پرستوی دریایی، باکلان، پلیکان سفید، عروس غاز و کشم بزرگ تنها بخشی از پرندگان این تالاب بزرگ و زیبا را تشکیل می دهند که در این بین برخی گونه ها در معرض خطر انقراض قرار داشته و از گونه های نادر به حساب می آیند. نیزارهای انبوه اطراف این تالاب مکان مناسبی برای لانه سازی و تخم گذاری این پرندگان است. عمق تالاب کانی برازان در حدود شصت سانتی متر است که این عمق به احشام روستاهای مجاور تالاب نیز اجازه استفاده از آب و گیاهان تالاب را می دهد.

خاك‌هاي منطقه ازرسوبات آبرفتي كه درپائين دست حوضه آبريز رودخانه‌ها انباشته شده ‌تشكيل گرديده‌اند. چنين خاك‌هائي اساساً بافت ريز دارند و عموماً از رس و سيلت با قابليت زهكشی بسيار كند تشكيل شده‌اند. نزديك كوهپايه‌هاي جنوبي، قطعات كوچك سنگ و دانه‌هاي سنگريزه با رسوبات ريز بسترتالاب درهم آميخته اند. اقليم منطقه نيمه‌خشك با زمستان‌هاي سرد و تابستان‌هاي معتدل است. ميانگين حداكثر درجه حرارت ماهانه ۶/۳۲ درجه سانتي‌گراد درمرداد ماه وميانگين حداقل آن ۴- درجه سانتي‌گراد دردی ماه است. ميانگين بارش ساليانه ۴۱۰ ميلي‌متراست و بيشترين بارش درفاصله زمانی ابتداي پائيز تا اواسط بهار رخ مي‌دهد. بارش درماه‌ هاي تابستان كمتر از ۵% كل بارش ساليانه را تشكيل مي‌دهد. در طول ماههای سرد زمستان بارش عموماً به شكل برف رخ مي دهد. ميانگين تبخير اندازه‌گيري شده از تشت تبخيركلاس A ، ۱۸۶۱ميلي‌متراست كه حدود ۴ برابرميزان بارش است. اراضی تالاب جزو منابع طبيعی و متعلق به دولت است. تالاب نیز جزو مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست بوده و تحت عنوان پناهگاه حیات وحش کانی برازان محافظت می شود ، بنابراین از اراضي تالابي بهره‌ برداري صورت نمي‌پذيرد. هر از گاهی دربخشهای كم عمق‌تر تالاب (تالاب شمالی وحواشی تالاب جنوبی)،گه گاه گاوميش‌ها و گوسفندان روستاهاي مجاور چرا مي کنند. نی های تالاب نيز گه گاه برای کارهای ساختمانی برداشت مي شود. تپه‌هاي واقع درحاشيه جنوبي تالاب عموماً اراضی دیم بوده و جهت كشت گندم ديم مورد استفاده قرارمي‌گيرند. اهالی روستاهای مجاور بطور سنتی و معمولاً ازمنابع آبهای اطراف نیز استفاده مي نمايند.

جیرفت نقطه ‌آغاز تمدن جهان

01522238184211746959

چندی پیش رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کرمان از آغاز کاوش‌های دوباره در منطقه باستانی جیرفت خبر داد. هرچند کاوش‌های باستانی در این منطقه نزدیک به یک دهه پیش آغاز شده، اما نزدیک به ۳ سال است که گروه قبلی برکنار و خبری از ادامه کار در این منطقه نیست. حالا پس از رخوتی چندساله، بار‌دیگر قرار است چند هیات باستان‌شناسی که در میانشان یک هیات خارجی همراه یک سرپرست ایرانی به چشم می‌خورد کاوش در این منطقه را ادامه دهند. مطلب زیر نگاهی دارد به سابقه کوتاه باستان‌شناسی در جیرفت کرمان که یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مناطق تاریخ تمدن باستان است. حدود ۱۶۰ کیلومتر به طرف شمال تنگه هرمز در جنوب شرق ایران و بر فراز نقطه مرتفعی در میانه مسیر رودخانه هلیل‌رود، شهری به نام جیرفت قرار گرفته که توسط کوه‌هایی به ارتفاع ۴۰۰۰ متر احاطه شده است. هلیل‌رود از کوهستان‌های شمال و شمال غرب شهرستان جیرفت سرچشمه گرفته و تا ‌هامون و جازموریان ادامه دارد. جیرفت چشم‌انداز شگرف و زیبایی از تمدن‌های حیاتی مفقود شده است که تمدن‌های بزرگ دیگر در جهان را به‌یکدیگر متصل می‌کند. ماجرا از آنجا شروع می‌شود که پس از سیل عظیم در بستر هلیل‌رود، هزاران قطعه از ظروف سنگی تراشیده شده با نقوش پیچیده و با موضوعات مشخصی شامل انواع مختلف گیاهان، درختان (بخصوص خرما)، حیوانات مانند بز، گاو نر، مار، پلنگ، عقرب، حیوانات ترکیبی و جنگل‌های خیالی اشکال اسطوره‌ای و معماری که تا آن زمان زیر خروارها خاک مدفون مانده بود، نمایان شد. این نقش‌مایه‌ها نشان از فرهنگی کامل و قدرتمند دارد و با توجه به هماهنگی قسمت‌های مختلف، همگی برگرفته از طبیعت و محیط اطراف انسان‌های ۵۰۰۰ سال پیش است که نشان‌دهنده طرز تفکر و نحوه زندگی و تمدن مردمان آن زمان است. دکتر یوسف مجیدزاده شخصی است که از ابتدا به کاوش در این منطقه پرداخته است. به گفته دکتر مجیدزاده با توجه به این‌که انسان‌ها برای رسیدن به مرحله بالاتری از تفکر تلاش می‌کردند بر همین اساس ساکنان باستانی هلیل‌رود به نیروهای مثبت و منفی اعتقاد داشتند و ۲ نیروی نامتجانس را تشکیل داده‌اند که قدرت‌های فوق‌العاده خود را نمایش دهند.

کشف مهم در تاریخ جیرفت : در ادامه حفریات در سال‌های بعد کشف مهمی باعث شد تا دنیا نگاهی تازه به تمدن و تاریخ اولیه بشر داشته باشد. نگاهی که جنوب شرق ایران را به عنوان کهن‌ترین تمدن شرق مطرح می‌کرد. باستان‌شناسان مشغول فعالیت بودند که ناگاه با لوحی روبه‌رو شدند که روی آن خطوطی نگاشته شده بود. کشف خط برای نخستین بار در جنوب شرق ایران که از لحاظ زمانی با خط سومری به تاریخ ۲۶۰۰ ق. م تقریبا یکی بود. همین اتفاق مهم بود که توجه بسیاری از باستان‌شناسان را به خود جلب کرد. مجیدزاده معتقد بود مدارک خطی به دست آمده از جیرفت ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال قدیمی‌تر از خط لوح کوتیراینشوشیناک است. وی در یکی از مصاحبه‌های خود در این باره می‌گوید: درباره این منطقه کار چندانی انجام نداده‌ایم. ۵ سال کار در مقابل ۱۰۰ سال کار در بین‌النهرین و خوزستان چیزی نیست. در خوزستان فرانسوی‌ها با ۲ هزار کارگر کار می‌کردند، در‌حالی‌که اینجا کارگرها در نهایت ۲۰۰ نفر بودند. از نظر مجیدزاده ایران تحت نفوذ خط عیلامی نبوده و با توجه به فراوانی الواح پرتو عیلامی در مکان‌های باستانی ایران و مقایسه عددی آنها با مناطقی مانند شوش می‌توان نام خط پرتو ایرانی را روی آن گذاشت، زیرا عیلام خود متاثر از بین‌النهرین بوده و چگونه می‌توانسته خط را به مناطق دیگر صادر کند. از لحاظ نگاه باستانی فرهنگ ایران از نظر سفال و معماری هیچ شباهتی به عیلامی ندارد. مطرح کردن این مطلب که جنوب شرق ایران که تا پیش از این فرض بر بی‌سواد بودن ساکنان آن می‌رفت دارای خط منحصر به خود باشد و شاید قدیمی‌ترین خط کشف شده در دنیا کار آسانی نیست، اما سرپرست هیات کاوش در جیرفت، مجیدزاده معتقد است جیرفت در هزاره سوم پیش از میلاد مرکز تمدن بزرگی بوده که ۴۰۰ کیلومتر وسعت داشته است. اگر تا پیش ازاین خط میخی و خط هیروگلیف یا نوشتاری به‌عنوان اولین خطوط کشف شده در دنیا مطرح می‌شد با کشف الواح گلی در جیرفت ما با خطی که دارای اشکال هندسی است، مواجه هستیم که تاریخ آن بسیار قدیمی‌تر از ۲ خط دیگر است، بنابراین شکی نیست این خط جدید که هنوز رمزگشایی نشده قدیمی‌تر از خطوط کشف شده در دنیا باشد و می‌توان به جرات این فرضیه را مطرح کرد که خط و تمدن از ایران به بین‌النهرین و دیگر نقاط جهان رفته است.

لابه‌لای اوراق باستانی : اسناد سومری به ما می‌گوید آنان (سومری‌ها) از جایی در خاور ایران به نام آراتا به میان رودان و باختر ایران رفته‌اند. در گذشته ایلام باستان سرزمین‌های خوزستان، فارس و بخش‌هایی از استان‌های کرمان و لرستان و کردستان را در بر‌می‌گرفته و می‌توان گفت آراتا در همسایگی انشان که خود یکی از ایالت‌های مهم ایلامی بوده قرار داشته است. همان‌گونه که در گذشته بین‌النهرین متشکل از دولت‌شهرهای بزرگی با نام‌های اروک، نیپور، لاگاش، اور، لارسا بوده در خاور ایران نیز دولت شهرهایی کاملا مستقل ولی در ارتباط تنگاتنگ و متاثر از یکدیگر بوده‌اند که در حال حاضر با آنها مواجه هستیم با نام تپه یحیی، شهرسوخته، جیرفت، شهداد، تل ابلیس، اسپید دژ در سیستان همگی مربوط به هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد و در یک زمان فرهنگی دارای شکوفایی و قدرت بوده‌اند. در بررسی‌های منطقه‌ای انجام شده مواد فرهنگی به دست آمده در مناطق همجوار مانند مهره‌ها و سنگ‌های نیمه قیمتی که به عنوان تزئینات روی ظروف سنگی جیرفت به کار برده می‌شده ازمنطقه شهرسوخته در سیستان تامین شده است؛ بخصوص استفاده از لاجورد، فیروزه و عقیق که نمونه‌های یافت شده ابزار کار صنعتگران از قبور در شهرسوخته مانند اره، تراشه و نوک مته همگی حاکی از ارتباط تنگاتنگ این مناطق و مراودات بازرگانی و فرهنگی آنها با یکدیگر و سرزمین‌های دیگر است. همچنین بعضی از اشیای به دست آمده از گورهای سومری‌ها که نمونه آنها در گورهای جیرفت و شهرسوخته وجود دارد از نظر کیفیت و کمیت قابل مقایسه هستند. فراوانی اشیای نام برده شده و کیفیت صنعت به کار برده شده روی اشیا در جیرفت و شهرسوخته سند محکی است که مواد فرهنگی به دست آمده از گورهای شاهی سومریان همان اشیای ساخته شده در جیرفت و شهرسوخته است که از این مناطق و توسط صنعتگران آرتا به بین‌النهرین صادر می‌شده است. جالب این که در مقایسه اشیای پیدا شده در گورهای شاهی در اور با اشیای به دست آمده از گورهای مردمان عادی جیرفت و شهرسوخته نشان می‌دهد ساکنان باستانی جنوب شرق ایران در تمدن، رفاه و پیشرفت از سومریان پیشرفته‌تر بوده‌اند. ساکنان جنوب شرق ایران علاوه بر موارد بالا به دانش ذوب فلز و ترکیب آلیاژهای مختلف آشنایی کامل داشتند. در یکی از کارگاه‌های کاوش در کنار صندل جنوبی حدودا ۸ کوره ذوب فلز که البته بعضی از آنها به خاطر این‌که در بعضی زمان‌ها سطح آب هلیل‌رود بالا بوده و در معرض رطوبت قرار گرفته‌اند تخریب شده بودند، اما به دست آمدن اشیای مفرغی و قالب‌های ذوب فلز و همچنین شمار زیادی جوش کوره نشان‌دهنده فعالیت صنعتی و آشنایی با دانش فلزگری در این منطقه است.

معماری جیرفت در کنار صندل جنوبی به ۲ بخش معماری حاکم نشین و معماری مردمان عادی یا خانه‌های شخصی تقسیم می‌شود که به گفته دکتر مجیدزاده تا به امروز ۴ لایه معماری در کنار صندل جنوبی شناسایی شده که سکوی خشتی با خشت‌هایی به ابعاد۶۰ در ۳۰ سانتی‌متر و حصار دور سکو از فضاهای معماری بخش حاکم‌نشین است که البته از نظر دکتر مجیدزاده این سازه معماری بنای دژ مانندی است که محل حکومت فرمانروایی شهر بوده است، اما نوع معماری در بخش خانه‌های شخصی و پیرامون دژ با ابعاد خشت‌های کوچک‌تر ۳۶ در ۱۸ متر و شامل فضاهای معماری مثل اتاق و انباری با میانگین ابعاد ۲ در۲‌/‌۵ متر است. در بعضی از فضاهای معماری علاوه بر مواد فرهنگی مثل جامه پایه‌دار، کاسه‌ها، پیاله‌ها، کوزه‌ها و… اجاق و تنور نیز به دست آمده است. کشف مجسمه‌ای در یکی از اتاق‌های دژ کنار صندل جنوبی از نظر حالت قرار گرفتن دست‌ها روی شکم قابل بررسی است زیرا به گفته دکتر مجیدزاده در مجسمه‌های سومری دست‌ها جلوی سینه قرار می‌گیرند و نمونه این حالت در جایی دیده نشده است. معماری در کنار صندل شمالی نشان‌دهنده سکوی پله‌ای زیگورات مانندی است که ۲ طبقه از آن یکی به ابعاد ۳۰۰ در ۳۰۰ متر و طبقه دوم به ابعاد ۱۵۰ متر در ۱۵۰ متر شناسایی و حفاری شده است و باز هم در مقایسه‌ای با بین‌النهرین قدیمی‌ترین زیگورات شناخته شده مربوط به پادشاه اور سوم به حدود ۲۱۰۰ پیش از میلاد باز می‌گردد و می‌توان باز هم نتیجه گرفت که این سازه عظیم خشتی که نمونه شکل کامل این بنا روی ظرفی به دست آمده از کنار صندل با تزئینات کنگره‌دار دیده شده قدیمی‌تر از زیگورات‌های شناخته شده در دنیاست. شکوه و عظمت جیرفت و مناطق همجوار آن تنها به هزاره سوم محدود نمی‌شود. با مطالعه و کاوش‌های دیگری که در منطقه صورت گرفته می‌توان به جایگاه والای فرهنگی و تمدنی این ناحیه در شرق باستان پی برد. به عنوان مثال تحقیقاتی که دکتر حمیده چوبک در شهر قدیم جیرفت (دقیانوس) انجام داده نشان‌دهنده اهمیت جیرفت در دوره اسلامی و سلجوقی است.

کلانشهر باستانی : شهر قدیم جیرفت تمام خصوصیات یک کلانشهر را دارا بوده است. معماری شهر متشکل از آجر و خشت است که امروزه با ورود به شهر قدیم جیرفت تکه‌های آجر فراوان و قلوه سنگ‌های رودخانه‌ای که به صورت پراکنده هستند را بر سطح محوطه می‌بینید. برای تامین پخت این آجرها نیاز به منابع چوب بوده است که خود دلیل وجود جنگل و سرسبزی منطقه است. شهر‌قدیم جیرفت دارای اتاق‌ها، انباری‌ها، حمام، بازار و همچنین مسجد جامع بزرگی بوده است. به دلیل رطوبت منطقه در ازاره از آجر و در سقف از خشت برای تعادل دمای اتاق استفاده می‌شده است. یکی از کارگاه‌های کاوش در دقیانوس بخشی از یک گرمابه بزرگ است که دارای مخازن آب، اتاق‌های شستشو با اندود ساروج است. یکی از نکات قابل تامل در این منطقه مراودات فرهنگی و بازرگانی مردمان ساکن جیرفت با کشور چین در دوره تانگ و سونگ است زیرا در میان یافته‌های باستان‌شناسی به دست آمده از این منطقه سفال‌های ساخت چین به چشم می‌خورد که این کالاها از طریق میناب کهن از راه دریا به جیرفت وارد شده و به سراسر ایران پخش می‌شده است. همچنین از دیگر موارد مهمی که در مورد شهر قدیم جیرفت می‌توان نام برد خط نوشته‌های زیبای روی سفالینه‌هاست که گویای حضور ادب و فرهنگ در جامعه بوده و نشان‌دهنده مراکز آموزشی و هنری در این دوران است. به هر حال گویا این کلانشهر زیبا بر اثر حمله غزها در سال ۵۷۰ هجری برای همیشه متروک می‌شود.