گردش

 
 

تنگه هلت لرستان

65654426da06c3d6e75b37071e6eb20d

یکی از مقاصد طبیعت‌گردی و جاذبه‌ های گردشگری استان لرستان در شهرستان پل دختر، تنگ هِلت (helt) است که به اشتباه تنگه هَلَت (halat) خوانده می‌شود. این تنگه شگفت‌آور یکی از مقاصد عالی برای گردش و صخره‌نوردی به شمار می‌رود و بهترین مکان‌برای داشتن یک روز مهیج و هیجان‌انگیز است. تنگه هلت حدود چهار کیلومتر طول دارد و در میان صخره‌های بلند جای گرفته است. تنگه هلت یا تنگه هلد یکی از تنگه‌های افسانه‌ای استان لرستان است که در در میان سنگ‌های سترگ و صخره‌های بلند جای گرفته است. از داخل این تنگه رودخانه‌ای جریان دارد که با عبور خود بر عظمت و بزرگی هلت افزوده و سیمایی جادویی به آن بخشیده است. تنگه هلت در طی زمان و در اثر فرسایش‌های آبی به وجود آمده است. وجود چشمه‌ها و آب‌های جاری، موجب تغییر شکل لایه‌های رسوبی و آهکی شده و به مرور زمان و در اثر عبور آب، این دره شگفت انگیز به وجود آمده است. باید گفت که تا سال‌های اخیر ورودی تنگه هلت در زیر آب قرار داشت و دسترسی به آن ممکن نبود. در اثر سیلاب‌ها مسیر این تنگه باز و این مکان شگفت‌انگیز هویدا شد. طول تنگه هلت حدود چهار کیلومتر است و چنانچه با سرعت متوسط حرکت کنید تقریبا ۱٫۵ تا دو ساعت زمان می‌برد تا این دره را بپمایید و همین مدت نیز طول می‌کشد تا این مسیر را برگردید. عمق آب تنگه هلت گاهی تا ۱٫۵ متر نیز می‌رسد.

وجه تسمیه تنگه هلت : تنگه هلت به نام‌های تنگ هلت، تنگه هلد و تنگ هلد نیز شناخته می‌شود. واژه هلت نام یکی از طایفه‌های لر به اسم نجف‌وندها است که در منطقه هلد لرستان زندگی می‌کنند. مردمان محلی این خطه این تنگه اعجاب‌آور را هلد نامیده‌اند. این تنگه افسانه‌ای و زیبا در محور آزادراه پل زال–خرم آباد بین تونل خرگوشان یک و دو واقع شده است.

مسجد ایاصوفیه استانبول

1-3

مسجد ایاصوفیه یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری استانبول و حتی ترکیه به شمار می‌رود که بازدید از آن را در سفر به استانبول نباید از قلم انداخت. این بنای باشکوه در حقیقت یکی از شاهکارهای معماری بیزانس است. بسیاری از کسانی که برای سفر توریستی به ترکیه و به‌ویژه استانبول برنامه‌ریزی می‌کنند، نمای مسجد ایاصوفیه استانبول را به‌عنوان تصویری معروف از این شهر در ذهن دارند و بسیاری ایاصوفیه را نماد ترکیه می‌دانند. مسجد ایاصوفیه که در منطقه سلطان احمد استانبول قرار دارد، با قبه‌ها و مناره‌های بلندش، یکی از مهم‌ترین دیدنی‌ های استانبول است و در تمام روزهای سال گردشگران و توریست‌ها را به خود جذب می‌کند.

مسجد ایاصوفیه کجاست؟ مسجد ایاصوفیه در بخش اروپایی استانبول، در میدان ایاصوفیه قرار دارد و در محله‌ای پر رفت‌و‌آمد و توریستی، در جوار هتل‌ها، مراکز خرید و دیدنی‌های توریستی شهر واقع شده است (مشاهده روی نقشه). مسجد سلطان احمد از معروف‌ترین همسایه‌های ایاصوفیه است. همچنین کاخ توپکاپی، نخستین کاخ پادشاهان عثمانی در ترکیه، فاصله اندکی با ایاصوفیه دارد. برای دسترسی به مسجد ایاصوفیه می‌توانید از راه‌های زیر اقدام کنید:

  • نزدیک‌ترین ایستگاه تراموا به ایاصوفیه، ایستگاه سلطان احمد است که با استفاده از خط T1 (باگجیلار-کاباتاش) می‌توانید به آن بروید.
  • از تکسیم با استفاده از قطار کابلی به‌سمت کاباتاش و از آنجا با تراموا به ایستگاه سلطان احمد بروید.
  • اگر در سلطان احمد اقامت دارید، می‌توانید با پیاده‌روی به‌راحتی به ایاصوفیه دسترسی داشته باشید.

 تاریخچه مسجد ایاصوفیه :  دیوکلسین، قلمرو وسیع امپراتوری روم را به دو بخش شرقی و غربی بین خود و فرماندهان هم‌طرازش تقسیم و عملا اضمحلال امپراتوری قدرتمند روم را نادانسته پی‌ریزی کرد. پس از آن کنستانتین، شهر باستانی بیزانس را دوباره ساخت و کنستانتسنوپل (قسطنطنیه) نام گرفت. این شهر به‌طور شگفت‌انگیزی در سرنوشت شهر روم، مرکز امپراتوری، موثر واقع و با تضعیف قدرت امپراتوری روم، کشور روم به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد. بدین طریق امپراتوری روم شرقی (بیزانس) شکل گرفت. فرمانروایی بیزانس به دست امپراطور آرکادیوس افتاد که شهر بیزانس (استانبول امروزی) را با همان نام قدیمی‌اش پایتخت خود قرار داد. بیزانس، شهر بندری مهمی بود. این شهر به‌دلیل قرارگیری در منطقه‌ای که کوتاه‌ترین مسیر غرب به مشرق زمین بود، اهمیت تجاری خاصی داشت و از تمدن چشم‌گیری برخوردار بود. ساکنان آن دارای سنت‌های پابرجایی بوده‌اند؛ به‌طوری که سلطه دیگران را به دشواری پذیرا می‌شدند. مثلا یکی از حکم‌رانان هوادار اسپارت که در سال ۴۰۵ قبل از میلاد بر این شهر تحمیل شد، پس از ۱۶ سال مقاومت از شهر بیرون رانده شد. بیزانس شهری بود با ویژگی‌های اقتصادی سیاسی و فرهنگی خاص که ابزارهای لازم را فراهم می‌آورد تا با فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی سرزمین‌های مجاور آشنا شود. از این راه بیزانس آثار هنری را به جهان عرضه کرد که علاوه بر برخورداری از اهمیت جهانی، از سنت‌ها و فرهنگ‌های بومی و منطقه‌ای مایه می‌گرفتند. این شهر به‌عنوان مرکز حکومتی به بزرگی امپراتوری روم، به تمدن‌های روم و یونان در غرب، بابل، ایلام، اورارتو، هیتی و ایران از شرق دسترسی داشت و به همین دلیل بسیاری از پژوهشگران معتقدند که هنر و معماری بیزانس بی‌تاثیر از هنر و معماری مشرق زمین نیست. هنر بیزانس، هنری است که تجلی‌گاه جهان مسیحیت است. در هنر این دوران همچون سایر نحله‌های هنری، تاثیرات شیوه‌های بیان اعصار گذشته استمرار دارد. ایاصوفیه مهم‌ترین بنای بازمانده از زمان ژوستی نین در استانبول به‌ شمار می‌رود و نام آن، از عنوان اصلی یونانی، «هاگیا صوفیا»، به معنی کلیسای حکمت مقدس گرفته شده است. در معماری بنای‌ مسجد ایاصوفیه‌‌ طاق‌ها و ستون‌ها به‌طرز زیبایی با هم هماهنگ هستند. چهار ستون بزرگ و باشکوه، چهار طاق مسجد ایاصوفیه استانبول را‌ بالا نگاه داشته‌اند‌ و گنبد بزرگ ایاصوفیه روی‌ این ستون‌ها قرار داده شده‌اند‌‌. ۴۰ پنجره کنار یک‌دیگر در ساقه گنبد مسجد قرار دارند‌ که‌ نور خورشید از آن ‌ها به‌ درون بنای ایاصوفیه‌ مى‌تابد. عمق‌ گنبد ۱۸ متر، و ارتفاع آن از سطح زمین ۵۶ متر است و قطر آن‌ ۳۳ متر‌ به‌همراه دو نیم گنبد است. مسجد در طولانی‌ترین قسمت طولی برابر با ۸۲ متر و عرضی برابر با ۷۳ متر دارد.

از کلیسای ایاصوفیه تا موزه ایاصوفیه : ایاصوفیه که با نام‌های حاجیا سوفیا یا هاگیا صوفیا (ترکی: Ayasofya/یونانی:Ἁγία Σοφία) نیز شناخته می‌شود، از کلیساهای مسیحیت شرق محسوب می‌شد. این کلیسا در دوره امپراتوری بیزانس در سال ۵۳۲ میلادی، بنا به دستور امپراطور کنستانتین اول ساخته شد و در قرن ۶ میلادی توسط جاستنیانوس مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت. برای بازسازی بنا دو معمار به نام‌های ایسیدوروس (از میلتوس یا سوکلی فعلی) و آنتییوس (از تراللس یا آیدنلی فعلی) ماموریت یافتند. بنا با کار ۱۰ هزار کارگر در طول پنج سال و تحت نظر ۱۰۰ استاد تکمیل شد و به تاریخ ۲۷ آرالیک ۵۳۷ افتتاح شد. این کلیسا در ابتدا کلیسای بزرگ نام گرفت. پس از فتح استانبول، محمد دوم دستور داد کلیسای ایاصوفیه را به مسجد تبدیل کنند. سلیمان اول دستور داد نقاشی‌ها و نگارگری‌های داخل ایاصوفیه را بپوشانند تا نماز جمعه در آنجا خوانده شود. سلیم دوم به معمار سنان دستور داد ایاصوفیه را مرمت کند. در زمان مراد سوم، مناره و منبر و محراب به ساختمان ایاصوفیه افزوده شد. در زمان مراد چهارم، آیاتی از قرآن به خط مصطفی چلبی روی دیوارها و سقف ایاصوفیه نگاشته شد؛ علاوه بر این لوحه‌هایی دورتادور سقف ایاصوفیه نصب شد که روی آن‌ها نام‌های الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین نوشته شده بود. این لوحه‌ها در زمان سلطنت عبدالمجید با الواح مدوری که به خط ابراهیم افندی نوشته شده بود، جایگزین شد. پس از اعلام حکومت جمهوری در ترکیه و به قدرت رسیدن آتاتورک، ایاصوفیه به موزه تبدیل شد و تا امروز به همین شکل باقی‌مانده‌ است.

معماری مسجد ایاصوفیه : هنر معماری در روم شرقی (بیزانس) تا قرن ششم میلادی تحت‌تاثیر مسیحیت آغازین بود. این هنر در قرن ششم میلادی با آغاز حکومت ژوستی نیانوس، به وجود آمد. او در هنرپروری همتای کنستانتین بود و آثار مورد حمایت و تشویق وی، همه شکوه و عظمتی شاهانه داشتند تا جایی که دوران فرمانروایی او را به حق «نخستین عصر طلایی» هنر امپراتوری روم شرقی نام‌گذاری کرده‌اند.

برخی از ویژگی‌های برجسته سبکی معماری بیزانس (۳۰۰-۱۰۰۰ میلادی) شامل موارد زیر می‌شود:

  •  نقشه صلیبی یونانی با دیوارهای آجری طرح‌دار به‌شکل پیچ‌دار، مشبک یا هفت و هشت
  •  گنبد بزرگ روی نیم‌گنبدهای معلق
  •  نمای خارجی ساده
  • ستون‌های ردیفی
  • سرستون‌های حجاری شده سبدی شکل
  • راهروهای پوشیده از مرمر رنگی و موزاییک‌های پردانه در طبقه فوقانی

باغ بابُر افغانستان

باغ-بابر-افغانستان-،-از-مکان-های-تفریحی-113150

«باغ بابُر» یکی از اصلی‌ترین جاهای دیدنی افغانستان است که با پشت‌سر گذاشتن تاریخ پرتلاطم این کشور، امروزه برای ماجراجویی تاریخی و همچنین تفریح و گشت‌وگذار، انتخاب اول در کابل محسوب می‌شود. این باغ وسعتی نزدیک به ۱۱ هکتار دارد و در دامنه‌های کوه «شیر دروازه» جا خوش کرده است. طراحی پلکانی این باغ در امتداد شیب دامنۀ کوه فوق‌العاده‌ زیباست و نمایی دیدنی از کابل را پیش‌ِروی شما قرار می‌دهد. این باغ از جاهایی است که می‌شود چهرۀ شرقی و زیبای افغانستان را فارغ از سیاهی‌های تاریخ پُرجنگ آن دید. باغ بابر به‌دستور «سلطان گورکانی ظهیرالدوله محمد بابر»، از نوادگان «تیمور لنگ»، بنا شده است. این پادشاه مؤسس سلسلۀ گورکانیان در هند بود. شیفتگی او به این باغ سبب شد وصیت کند که او را در این مکان دفن کنند. جسد وی سال‌ها پس از مرگش به باغ بابر منتقل شد و بنایی به‌عنوان آرامگاه ابدی وی در باغ ساخته شد. شباهت ساخت باغ بابر به باغ‌های ایرانی و هندی انکارناشدنی است. در طراحی این باغ، ردپایی از باغ فین کاشان، باغ‌های تاریخی کرمان و همچنین باغ‌های بهشتی شیراز را می‌شود احساس کرد. ساخت باغ بابُر با گذشت زمان تکمیل شده است، اما حدس و گمان‌ها نشان از آن دارد که احتمالا شروع احداث در سال ۱۵۲۸ میلادی بوده است. سبک معماری اسلامی در بناهای باغ مشهود است و زیبایی و جلال این بناها در جاهای دیدنی افغانستان منحصربه‌فرد است. همان‌طور که گفتیم، این باغ در دامنۀ کوه شیر دروازه واقع شده است و برای رفتن به آن باید وارد آزادراه باغ و درنهایت خیابان باغ شوید.

مقبره سلمان فارسی

1200px-مرقد_سلمان_فارسی

مرقد مطهر سلمان فارسی معروف به سلمان محمدي در ۳۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر بغداد در شهر مدائن قرار دارد. این شهر یکی از شهرهای باستانی جهان بوده که در دوره ساسانیان و در زمان ولادت رسول گرامی اسلام(ص) پایتخت ایران بوده است . مدائن شهری سرسبز و در کنار دجله قرار دارد كه مسیر دسترسی آن از جاده اصلی بغداد- کوت می باشد . پیامبراکرم(ص) به او فرمودند : نام خود را از امروز به بعد سلمان بگذار ؛ و لذا او به همین نام سلمان ، معروف و مشهور است. در فضائل و خصائص سلمان محمدي سخنان فراوانی بیان شده اما بهترین آن کلام رسول الله (ص) است که راجع به ایشان فرمودند ” سلمان از ما اهلبیت(ع) است” . در جوار مرقد سلمان سه قبر شریف دیگر از اصحاب رسول الله و امامزادگان به نام های حذیفه بن یمان، عبدالله بن جابر انصاری و طاهر بن امام محمد باقر(علبه السلام) قرار دارند . در نزدیکی مرقد سلمان فارسی ، ایوان مدائن قرار دارد که در زمان ولادت پیامبر (ص) شكاف برداشت كه این شكاف همچنان به عنوان یک معجزه الهی جلوه نمایی می کند .

غار کلماکره لرستان

rOMuMbhj3MmZxSIq4MRsVEgsw3hUcwcKluVMOjrl

غار کلماکره یکی از جاهای دیدنی پل دختر در استان لرستان و یکی از پررمز و رازترین غارهای تاریخی و طبیعی ایران است. در مورد این غار که مدفن ششمین گنجینه‌ بزرگ جهان بوده، داستان‌های بسیار جالبی وجود دارد، از داستان پیدا شدن گرفته تا آثار تاریخی کشف شده و قدمت آن. غار کلماکره در بخش مرکزی شهرستان پلدختر استان لرستان و در نزدیکی روستایی به نام طاق ملک حسین، در شرق یکی از آخرین دره‌های صخره‌ای کوه آهکی ملّه در پلدختر قرار دارد و به علت اینکه پیشانی غار حدود ۱/۵ متر پایین‌تر از دهانه‌ آن است، غار برای مدت‌های طولانی از نظرها پنهان بوده است. درباره‌ محل این غار اختلاف نظرهایی وجود دارد، چرا که اهالی پلدختر آن را به نام خود و مردم رومشکان هم آن را متعلق به خود می‌دانند، اما در اسناد رسمی این غار در حوزه‌ شهرستان پلدختر ثبت شده است.

تاریخچه‌ غار : داستان غار کلماکره از ابتدا تا انتها پر از رمز و راز است و روایت‌‌های مختلفی درباره‌ آن وجود دارد. قدمت این غار به حدود ۲۷۰۰ سال پیش بازمی‌گردد و برخی معتقدند که اینجا مدفن ثروت پادشاهان ساسانی بوده و یکی از مهم‌ترین خزائن دولت‌های ایران باستان مثل هخامنشیان و ساسانیان در این غار نگه‌داری می‌شده است. عده‌ای دیگر این غار را مربوط به دوران نوعیلامیان و ماقبل هخامنشیان می‌دانند و می‌گویند که این گنجینه، میراث یا هدایای پادشاهان متعدد است. در هر صورت یکی از روایت‌ها درباره‌ گنجینه‌ غار کلماکره این است که پس از تصرف بابل و بین‌النهرین توسط کورش، تمام خزائن معابد بابل از شوش به این غار منتقل شدند. روایت دیگری هم می‌گوید که این گنجینه در زمان حمله‌ اسکندر به ایران به کوه‌های پلدختر منتقل شد و چهار نگهبان برای محافظت از آن انتخاب شدند. این چهار نگهبان به مرگ طبیعی از دنیا رفتند و هر کدام نفر قبل از خود را دفن کرده است. در زمان کشف غار در سال‌های گذشته، بقایای اسکلت‌های این نگهبانان پیدا شد. یکی از باستان‌شناسانی که مدتی را در غار کلماکره به اکتشاف گذرانده می‌گوید که خاکی اول غار، گورستانی است که ۱۲ تدفین در آن انجام شده است. در سال‌های اخیر یک پژوهشگر ایرانی (رسول بشاش) با انجام مطالعاتی روی کتیبه‌های اشیای مربوط به غار موفق به کشف نام یک خانواده‌ سلطنتی مربوط به یک سرزمین ناشناخته شد. گویا آثار باارزش موجود در غار متعلق به سرزمین ساماتی (ساماتوره) است که بنیان‌گذار آن پادشاهی به نام آمیریش، فرزند دابالا است. این سلسله‌ محلی دارای ثروتی بسیار زیاد بوده و در دوره‌ عیلامی نو بر سرزمین کوچکی در جنوب لرستان فرمانروایی می‌کرده‌اند و به هنگام زوال حکومت عیلام و قدرت گرفتن تدریجی امپراطوری هخامنشی، بخشی از گنجینه‌ سلطنتی این سلسله در غار کلماکره نگهداری می‌شده است. با این وجود عده‌ای از باستان‌شناسان معتقدند که این گنجینه به پادشاهی خاصی تعلق ندارد. برخی دیگر هم بر این باورند که ظروف نقره‌ای کشف شده، احتمالا از غنائمی است که کاسیان (ساکنان اصلی لرستان) از یغماگران و سپاهیان آنتی‌گون (از سرداران اسکندر مقدونی) پس گرفته‌اند.

علت نام‌گذاری : کلماکره (Kalmakareh) از سه کلمه‌ «کل»، «ما» و «کره» تشکیل شده است. «کل» در گویش لری نوعی حیوان حلال‌گوشت کوهی با شاخ‌های کمانی رو به بالا یا همان نرینه‌ بز کوهی است. «ما (مان)» به معنای مأوا و مکان استقرار و «کره» نیز نوعی درخت مشابه انجیر با میوه‌های نامرغوب و غیرخوراکیست که در بدو ورودی غار قرار داشته است. این درخت تا سال ۷۴ بر دهانه‌ غار وجود داشته، اما بعد از آن توسط حفاران غیرمجاز برای تهیه‌ آتش قطع شده و در حال حاضر وجود خارجی ندارد. پس به طور کلی کلماکره به معنای مأوای کل و درخت انجیر است که در واقع مشخصات غار را ارائه می‌دهد.

داستان کشف شدن : درباره‌ چگونگی کشف غار کلماکره حرف و حدیث‌های بسیاری وجود دارد. داستانی که در همه جا ثبت شده به شرح زیر است: در سال ۱۳۶۸ یک چوپان (شکارچی) محلی در تعقیب یک بز کوهی این غار را کشف می‌کند. وی مشاهده می‌کند که بز کوهی چندبار داخل این غار می‌رود و از آن خارج می‌شود. در اولین بازدید این مرد (که عزیز کلماکره‌ای نام دارد) از غار، وی یک سکه‌ قدیمی پیدا می‌کند و پس از نشان دادن این سکه به یک فروشنده‌ عتیقه به ارزش غار پی می‌برد. وی دفعات بعد مجهزتر وارد غار شده و اشیای بیشتری پیدا می‌کند که کم‌کم آن‌ها را به فروش می‌رساند. چند سال بعد سازمان میراث فرهنگی از وجود این غار مطلع می‌شود و گروهی را برای حفاظت از غار کلماکره و گنجینه‌ باقی‌مانده‌ آن به محل می‌فرستد، اما دیگر چیز چندانی برای محافظت باقی نمانده بود، چرا که افراد محلی، قاچاقچیان، حفاران، دلال‌ها، مال‌خرها، دزدها، جاعلان آثار هنری و حفاران ساده‌لوح اشیا موجود در این غار را که شامل سکه و تعدادی مجسمه‌ نقره‌ای از اشکال حیوانات و جام‌های نقره‌ای مربوط به دوران هخامنشیان و حکومت مادهاست، به یغما برده‌اند. متأسفانه سازمان میراث فرهنگی نیز در این مورد اهمال می‌کند و تنها با بستن دهانه‌ غار آنجا را ترک می‌کنند و به سایر قاچاقچیان فرصت می‌دهند، گنجینه‌ باقی‌مانده را هم غارت کنند. اکنون در غار تنها تعدادی ستون درهم‌ریخته باقی مانده و تمام دیواره‌های آن تخریب شده است. در فیلم مستندی که به تازگی درباره‌ غار کلماکره ساخته شده است، عزیز کلماکره‌ای داستان دیگری را می‌گوید. او نه شکارچی است و نه چوپان، بلکه راننده‌ ماشین سنگینی است از اهالی روستاهای اطراف. وی می‌گوید از سال ۱۳۵۰ توسط عمویش با غار آشنا شده و بالاخره در سال ۱۳۵۷ دلش را به دریا می‌زند و بر ترس خود غلبه می‌کند و به غار می‌رود. وی پس از اینکه بار اول یک سکه را در ورودی غار پیدا می‌کند و آن را به یک فرد صاحب‌نظر نشان می‌دهد، مجهزتر به غار می‌رود. وی با تفنگش به سقف غار شلیک می‌کند و انبوهی از سکه‌های طلا و نقره بر سرش می‌ریزد. او که می‌داند به تنهایی نمی‌تواند همه‌ غار را بگردد، پس از مدت‌ها بررسی تصمیم می‌گیرد پسرعمه‌اش را هم در راز خود شریک کند. آن‌‌ها در کنار ستون‌‌ها و سرستون‌ها و طاقچه‌‌ها اشیایی پیدا می‌کنند و معتقدند که حدود هشت یا نه انبار دیگر هم از عتیقه وجود داشته که آن‌‌ها به علت دستگیر شدن، موفق به دستیابی به آن نشدند. پس از دستگیری آنان محل غار لو می‌رود و تا سال ۱۳۶۸، غار کلماکره به طور کامل از اشیای باستانی تخلیه می‌شود. طبق گزارش‌ها در این مدت، روزانه ۵۰ الی ۷۰ نفر در حال تاراج غار مشاهده می‌شدند. در این زمینه بسیاری از افراد پیکان انتقاداتشان را علاوه بر مردم قانون‌شکن سمت سازمان میراث فرهنگی به علت اهمال فراوانش در مورد غار کلماکره گرفته‌اند.

معماری غار : زمین‌شناسان می‌گویند که غار کلماکره بیشتر یک مکان طبیعی است تا تاریخی. این غار پر است از پدیده‌های زیبای طبیعی و ستون‌های جالب. غار از چهار تالار نسبتا بزرگ تشکیل شده که هر کدام دارای ستون‌های رسوبی و آویزهای شکوهمندی هستند که ارتفاع برخی از آن‌ها تا ۱۵ متر می‌رسد. غار کلماکره پر است از استالکتیت‌ها و استالاکمیت‌های طلایی، حوضچه‌های پرآب، دهلیزها و حفره‌ها. آبچال‌های طبیعی درون غار، ستون‌های رسوبی و سقف‌آویزهای زیبا از جذابیت‌‌های این غار هستند. مساحت کلی فضای شناخته شده‌ غار، ۴۳۰۰ متر و طول فضاهای متصل به هم و شناخته شده‌ مسیر فعلی آن در حدود ۶۷۰ متر است. قسمت ورودی غار دارای فضایی به طول تقریبی ۲۰ متر و به عرض حدود ۸ متر است. ارتفاع غار از سطح زمین ۵۵۰ متر است. تالار اول محل نگهبانی محافظان بوده است که در آن اتاقکی هم برای نگهبانی به ارتفاع ۸۰ سانتی‌متر و وسعت ۲ متر و از جنس قلوه‌سنگ و ملاط گل رس و کاه وجود داشته که اکنون تخریب شده است. در این تالار استالاکمیت‌هایی نیز وجود دارند که نتیجه‌ دخالت انسان هستند، که حتی از آن‌ها هم به علت تخریب اثر چندانی باقی نمانده است. در تالار دوم خمره‌های بزرگ و کوچکی وجود داشته که به طرز خاصی روی ستون‌های آهکی نازک قرار گرفته بودند و احتمالا محل نگهداری مایحتاج روزانه بوده‌اند. جالب است که درباره‌ تالار سوم و چهارم که محل اصلی نگهداری گنجینه‌ غار بوده‌اند، اطلاعات چندانی در گزارش‌های باستان‌شناسی نیامده است.

اشیای پیدا شده : اغلب اشیای یافت‌شده از غار کلماکره شامل پیکره‌ها، بشقاب‌ها و تکوک‌های نفیس هم‌اکنون در خارج از کشور و موزه‌‌هایی چون لوور، موزه‌ بریتانیا و موزه‌ متروپولیتن نیویورک قرار دارند. در ایران نیز این اشیا در موزه‌ ایران باستان تهران و موزه‌ قلعه‌ فلک‌الافلاک در خرم‌آباد نگه‌داری می‌شوند. از اشیای یافت‌شده‌ نفیس این غار می‌توان به کاسه‌‌های ماهی بادامی بسیار معروف و انواع تکوک‌ها اشاره کرد. معروف‌ترین شی پیدا شده در غار کلماکره که به آن سلطان کلماکره می‌گویند، جامش شیردال است که در سال ۱۳۹۲ به‌عنوان نشانه‌ حسن نیت از سوی دولت آمریکا به ایران بازگردانده شد. اولین اشیایی که توسط کمیته‌ انقلاب اسلامی پلدختر کشف می‌شوند عبارت بودند از: یک نقاب طلا، ۶ گوش نقره‌ای حیوانات، ران یک بز کوهی بالدار به اندازه‌ طبیعی، دو عدد میله‌ فلزی منحنی داس‌مانند، سه قطعه شمش نقره‌ ذوب شده و تعدادی از قطعات جدا شده‌ حیوانات. دسته‌ای از اشیای یافت‌شده در غار کلماکره نقاب‌ها هستند که مروبط به نیمه‌ نخست هزاره‌ پیش از میلادند. این نقاب‌های طلایی که هم‌اکنون در موزه‌ ایران باستان نگه‌داری می‌شوند، خبر از وجود نوعی مراسم آیینی باستانی شبیه بالماسکه در ایران می‌دهند. غیر از ظرف‌ها، جام‌ها و تکوک‌ها، بیشترین اشیای نقره‌ای منسوب به غار کلماکره پیکره‌های توخالی جانوران طبیعی، اساطیری یا افسانه‌ای هستند که از آن‌ها برای افشاندن مایعات مقدس در مراسم آیینی استفاده می‌شده است. تنگ‌های نقره‌ای با برجستگی‌های بسیار زیبا، ریتون و سکه‌های طلا و نقره از دیگر اشیا هستند. هم‌اکنون ۱۱۴ عدد از این آثار تاریخی در موزه‌ فلک‌الافلاک خرم‌آباد نگه‌داری می‌شوند. ۱۰۰ شی نیز در موزه‌ ایران باستان، دو شی در استان ایلام و دو شی در موزه‌ تبریز قرار دارند. در خارج از کشور هم ۳۰ قطعه در موزه‌ لوور پاریس، ۳۰ قطعه در موزه‌ متروپولیتن نیویورک، ۲ قطعه در موزه‌ میهو کیوتو و… وجود دارند. مدیر کل سازمان میراث فرهنگی لرستان مدعی است که ۲۳۰۰ اثر از غار کلماکره در سطح جهان پراکنده است. گفته می‌شود به طور کلی ۵۰۰۰ شی در این غار یافت شده که تنها ۱۰درصد آن‌ها در ایران باقی مانده‌اند. همچنین یک تاجر عتیقه که سال‌هاست با باستان‌شناسی ایران درگیر است، کتابی را با عنوان «گنجینه‌ کوه‌ها و هنر ماده» در لندن منتشر کرده و به معرفی برخی اشیای یافت شده در این غار پرداخته است.

مسیر دسترسی : برای رسیدن به غار کلماکره باید بخشی از مسیر را با ماشین و بخشی را پیاده طی کنید. از مسیر پلدختر و از جاده‌ای که در حاشیه‌ شمالی رودخانه‌ کشکان واقع شده است، حدود ۱۲ کیلومتر را به سمت روستای دره‌باغ بروید و بقیه‌ مسیر کوهستانی را تا دهانه‌ غار پیاده‌روی کنید. دهانه‌ غار به سمت غرب است. برای رسیدن به غار باید با طناب از دره‌ای که حدود ۱۰۰ متر عمق دارد، یک فرود ۱۰متری انجام دهید. به همین علت سفر افراد غیرحرفه‌ای یا همراه بردن کودکان به این غار توصیه نمی‌شود. تا عمق ده متری غار نور طبیعی وجود دارد، اما پس از آن حتما باید چراغ قوه یا هدلایت همراه داشته باشید، چرا که غار در تاریکی محض فرو می‌رود. دسترسی به فضای داخلی غار که از چهار تالار نسبتا بزرگ تشکیل شده و برخی ورودی‌هایش حفره‌ای نزدیک ۸۰ سانتی‌متر دارند، اندکی دشوار است. چند آبچال کوچک و بزرگ هم در تالارهای دوم، سوم و چهارم قرار دارند. غار کلماکره در نهایت در ۲۲ مرداد سال ۱۳۸۴ با شماره‌ ۱۳۱۱۹ در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسید.