جالب
تصاویری جالب از شهرهای جهان در گذشته و حال
نیویورک، ایالات متحده آمریکا، ۱۸۷۶-۱۹۳۲-۱۹۸۸- ۲۰۱۳
لانگ بیچ، ایالات متحده آمریکا، ۱۹۵۳-۲۰۰۹
دبی، امارات متحده عربی، ۱۹۹۰-۲۰۱۳
لس آنجلس، ایالات متحده آمریکا، ۱۹۷۰-۲۰۱۴
کوالالامپور، مالزی، ۱۹۹۰-۲۰۱۴
چن ژن، چین، ۱۹۸۰-۲۰۱۱
سنگاپور، ۱۹۹۰-۲۰۱۴
جاکارتا، اندونزی، ۱۹۶۵-۲۰۰۵
آتن، یونان، ۱۸۶۰-۲۰۱۰
تورنتو، کانادا، ۱۹۳۰-۲۰۱۴
پاناما سیتی، جمهوری پاناما، ۱۹۳۰-۲۰۱۰
هنگ کنگ، ۱۹۲۰-۲۰۰۰
فورتالزا، برزیل، ۱۹۷۵-۲۰۱۱
شانگهای، چین، ۱۹۹۰-۲۰۱۴
پاریس، فرانسه، ۱۹۰۰-۲۰۱۲
ونیز، ایتالیا، ۱۹۷۰-۲۰۱۰
سیدنی، استرالیا، ۱۹۳۰-۲۰۱۴
توکیو، ژاپن، پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ و ۲۰۱۳
باغ سنگی کرمان
باغ سنگی در ۴۰ کیلومتری سیرجان به سمت بافت در استان کرمان واقع است خالق این اثر که بیشتر جنبه هنری دارد، پیرمردی کر و لال بوده که دیگر در قید حیات نیست. باغ سنگی در نزدیکی دهستان بلورد واقع در روستای میاندوآب و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان قرار دارد و به دست فردی کر ولال به نام درویش خان گنگ اسفندیارپور که به کشاورزی اشتغال داشته، ساخته شده است. وی که یکی از زمینداران سیرجان بود؛ چند سال بعد از انجام اصلاحات ارضی، در سال ۱۳۴۰ که بسیاری از زمینهایش را از دست داد، به نشانه اعتراض درختهای باغش را که همه آنها خشک شده بود با آویزان کردن سنگ زینت بخشید.باغ سنگی یکی از جاذبههای دیدنی استان کرمان و شهر سیرجان است که مردم زیادی از آن دیدن میکنند.
درویش خان اسفندیارپور کشاورز در آن دوران نه تنها مکنت حاصل از کشاورزی مکانیزه و خودکفایی برایش به ارمغان نیامد، بلکه به سبب ضربههایی که از برخوردهای دولتی بر روح و روانش وارد شده بود به کوه و صحرا زد و مجنونی پیشه کرد. درویش خان در سال ۱۳۵۵ در فیلم «باغ سنگی» ساخته پرویز کیمیاوی بازی کرد که در جشنوارههای داخلی و خارجی بسیاری به نمایش درآمد. در این فیلم درویش خان، مردی ناشنوا و خانوادهاش از طریق شبانی در صحرا زندگی میکنند. روزی درویش خان در صحرا میآرامد و خوابنما میشود. پس از بیدار شدن تخته سنگ عجیبی را زیر سر خود می بیند و آن را به خانه میبرد و به درختی میآویزد. وی روزهای بعد، قطعه سنگهای دیگری مییابد. با سیمهای تلگراف، سنگها را به درختهای اطراف چادرش آویزان میکند. به زودی باغی از سنگ در اطراف چادر برپا میشود.مردم از روستاهای دور و نزدیک برای تماشا و تبرک و بستن دخیل به باغ سنگی میآیند. همسر درویش خان از مردم در ازای آمدن به باغ سنگی پول و هدیه مطالبه میکند و با طمع ورزیهایش زندگی درویش خان را برمیآشوبد. درویش خان پس از ۹۰ سال زندگی در ۱۹ فروردین سال ۱۳۸۶ درگذشت و پیکرش در محل باغ سنگی بلورد سیرجان به خاک سپرده شد.
آداب و رسوم ماه رمضان در شیراز
شیرازی ها هم مثل خیلی از مردم کشور، آخرین جمعه قبل از ماه مبارک رمضان را کلوک اندازون KLOUK-ANDAZUN می گویند و آن را جشن می گیرند. در این روز رسم است که اگر ماه رمضان مثل امسال در تابستان افتاده باشد، مردم دسته دسته به گردشگاه های اطراف شهر مثل باغ های سرسبز قصردشت و مکان های دیدنی شیراز بروند و آن روز را به خوبی و خوشی به پایان برسانند چون معتقدند که ماه مبارک رمضان ماه عبادت است و در این ماه تنها باید به عبادت پرداخت و بس . در این ماه مهمانی افطار میان شیرازی ها رونق دارد. آنقدر که گاهی مهمانی افطار به سحری وصل می شود و مهمانان تا صبح در خانه میزبان می مانند.
روز والون : خانواده هایی که دختر شوهر داده اند، رسم است که در اولین ماه رمضان بعد از عروسی یک افطاری کامل تهیه کنند و همراه با گلی (یعنی همان کادوی عروسی که در شیراز به آن گل گفته می شود) مثل گوشواره، انگشتری، سینه ریز، النگو و غیره و به خانه داماد بفرستند. به این افطاری در شیراز روز والون (RUZ – VALUN ) می گویند. در شیراز رسم است کسی که از روزه در می آید ابتدا یک استکان عرق گل گاوزبان می خورد. چون معتقدند روزه سرد است و عرق گاوزبان گرم می تواند این سردی را از بین ببرد.
سحری و افطاری : وعده سحری که مردم شیراز می خورند، از انواع پلوها و خورشت ها تهیه شده. آنها بعد از خوردن سحری بیدار می مانند و ختم قرآن می گیرند. در شیراز مردم برای افطار از غذاهای خاصی که فقط مخصوص این ماه است استفاده می کنند. مثل ترحلوا و زولبیا و بامیه و رنگینک و بعد، به دیدن یکدیگر می روند و این دید و بازدیـد را «ماه رمضانی» می گویند. رنگینک، ترحلوا، کوفته هلو، کشمش پلو و قنبر پلو خوراکی های ویژه ماه رمضان در شیراز هستند و به طور کلی خوراک هایی در این ماه بیشتر مصرف دارند که چاشنی داشته باشند. نان شیرین فروش ها هم در این ماه بازار گرمی دارند. آنها نوعی نان شیرین تهیه می کنند که به نام نان چاهی شناخته می شود. این نان را شیرازی ها در هنگام افطار و قبل از این که خوراک را بخورند با چای میل می کنند. در شیراز رسم است کسی که از روزه در می آید ابتدا یک استکان عرق گل گاوزبان می خورد. چون معتقدند روزه سرد است و عرق گاوزبان گرم می تواند این سردی را از بین ببرد.
شب های احیا : شیرازی ها شب های قدر را بسیار محترم می شمارند و دراین شب ها به مساجد و حسینیه ها می روند تا صبح بیدار می مانند و دعا می خوانند. در این شبها بعد از خوردن افطاری مومنان به مساجد رفته و تا وقت سحر به دعا خواندن و راز و نیاز می پردازند. روز شهادت حضرت علی (ع) هم به قبرستان شهر که دار السلام و سفره تربت می گویند رفته و ضمن فاتحه خوانی برای مردگان شان، خیرات و نذری می دهند. مادرانی که می خواهند بچه از شیر بگیرند روز جمعه آخر ماه رمضان چند انار شیرین به مسجد می آورند و سوره مبارکه یاسین می خوانند و به انارها می دمند. انارها را تا زمانی که می خواهند بچه را از شیر بگیرند نگه می دارند و چند روز از آب انار شیرین به طفل می دهند. آنها معتقدند از برکت سوره یاسین و میوه بهشتی انار بچه صبور می شود و بهانه نمی گیرد
روز حاجت گرفتن : در شیراز به آخرین جمعه ماه مبارک رمضان جمعه الوداعی می گویند. سید احمد وکیلیان در کتاب رمضان در فرهنگ مردم می نویسد: شیرازی ها به آخرین جمعه ماه رمضان «جمعه الوداعی» می گویند. روز جمعه الوداعیALVEDOY مسجد جمعه شیراز بسیار شلوغ و پر جنجال می شود به طوری که داخل تمام شبستان ها، ایوان ها، صحن مسجد حتی دالان ها سجاده پهن است و زنان شهر هرکدام به نیت خاصی ازپیش از ظهر و اوایل روز برای گرفتن جای مناسب به مسجد هجوم می آورند. یک دسته برای درست کردن چل بسم الله، جماعتی برای گرفتن دعای کیسه از دست آقا «پیشنماز و امام جماعت مسجد» یک عده برای نوشتن دعای سیاه سرفه روی پوست کدو، یک گروه از دختر های دم بخت به نیت گشایش بخت، جمعی از زنهای نروک و بی فرزند به قصد بچه دار شدن، عده ای از زنان بچه دار به نیت گرفتن فرزندشان از شیر و خلاصه هرکسی به امید و نیتی به مسجد جامع می رود. در مسجد جامع شیراز منبری بلند و بسیار قدیمی با پله های متعدد وجود دارد که به منبر امام حسن ( ع) معروف است. روز جمعه الوداعی بعد از نماز جماعت و وعظ و سخرانی عده زیادی از زن ها اطراف منبر جمع می شوند. گروهی از دختران دم بخت به نیت باز شدن بخت سه مرتبه از منبر بالا و پایین می روند و معتقدند که با این کار تا سه روز یا سه هفته و یا سه ماه بعد به خانه بخت می روند.
زنان بی فرزند که آرزوی داشتن فرزند دارند, ننی یا «ننو»ی کوچکی درست می کنند و یک عروسک قنداق کرده داخل آن می گذارند و با خود به مسجد می آورند. سپس ننی را درگوشه ای می بندند و چند مرتبه می جنبانند و نیت می کنند اگر تا سال بعد صاحب فرزندی شوند جمعه آخر ماه رمضان داخل صحن مسجد حلوا بپزند و خیرات کنند. بسیاری از زنان عقیده دارند اگر ننی را پشت منبر امام حسن(ع) ببندند اثرش بیشتر است. اما زنانی که باردار هستند مخصوصا آنهایی که شکم اولشان است مقداری پارچه و ریسمان و قیچی و سوزن و انگشتانه ای با خود به مسجد می آورند و بعد از نماز ظهر و عصر پارچه را می برند و رختکی می دوزند چنانچه فرصت نکردند رختک را در مسجد بدوزند چند بخیه به آن می زنند و رختک را در خانه می دوزند و این رختک را تا زمان تولد فرزندشان نگه می دارند و به عنوان اولین لباس به تن نوزاد می پوشانند و عقیده دارند با پوشیدن این رختک فرزندشان تا آخر عمر لباس عافیت می پوشد و ناخوش و بیمار نمی شود. مادرانی هم که می خواهند بچه از شیر بگیرند روز جمعه آخر ماه رمضان چند عدد انار شیرین به مسجد می آورند اگر خود سواد داشته باشند سوره مبارکه یاسین می خوانند و به انارها می دمند و اگر سواد نداشته باشند از شخصی با سواد خواهش می کنند تا سوره یاسین را خوانده و به انارها بدمد. انارها را تا زمانی که می خواهند بچه را از شیر بگیرند نگه می دارند و چند روز از آب انار شیرین به طفل می دهند معتقدند از برکت سوره یاسین و میوه بهشتی انار بچه صبور می شود و بهانه نمی گیرد. در حیاط مسجد درختان نارنج و حوض آبی است و هر حاجتمندی برگ نارنجی می چیند و به امید برآورده شدن حاجتش در حوض آب می اندازد. هر کدام از حاجتمندان هم در آخر مراسم دو رکعت نماز «تهیه» می خوانند و ثواب آن را به روان بانی و کسانی که مسجد را تهیه کرده اند می فرستند
جمعه آخر ماه مبارک رمضان : بسیاری از زنان شیرازی بعد از مراسم جمعه الوداعی از مسجد جامع به مسجد فتح که در محله یهودیان بنا شده است می روند. بیشتر این جمعیت را دختران دم بخت و زنان حاجتمند تشکیل می دهند. این مسجد در بعد ازظهر جمعه آخر ماه مبارک رمضان پر از جمعیت می شود و هرکس برای برآورده شدن حاجتش شمعی روشن می کند. به طوری که شبستان مسجد از دود شمع دیده نمی شود. عده ای از زنان هم درصحن مسجد مشغول حلوا پختن می شوند و بچه ها هم برای گرفتن حلوای نذری هجوم می آورند. در حیاط مسجد درختان نارنج و حوض آبی است و هر حاجتمندی برگ نارنجی می چیند و به امید برآورده شدن حاجتش در حوض آب می اندازد. هر کدام از حاجتمندان هم در آخر مراسم دو رکعت نماز «تهیه» می خوانند و ثواب آن را به روان بانی و کسانی که مسجد را تهیه کرده اند می فرستند. مردم با انجام این عمل اعتقاد دارند تا جمعه آخر ماه رمضان سال بعد حاجتشان برآورده می شود.
ماه بینی : روز آخر ماه رمضان که رسید مردم به پشت بام خانه یا خارج از شهر می روند تا ماه شوال را رؤیت کنند و اگر رؤیت شود فردای آن روز عید فطر خواهد بود. صبح عید فطر همه مردم شیراز به مساجد می روند و نماز مخصوص این روز را می خوانند و افراد خیر صبحانه ای را که شامل نان، پنیر و سبزی است در بین مردم تقسیم می کنند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در ماه رمضان
رمضان در کرمانشاه با پیچیدن نوای ربنا در کوچهها و خیابان ها می آید… با سفرههای پر از خرما، حلیم، شیربرنج، زولبیا و بامیه… با دست های رو به آسمان و دعاهای زیر لب. مردم کرمانشاه هم مثل تمام مردم کشور، از قدیم عادت داشتند که سر رسیدن رمضان را از ارتفاعات نگاه کنند. آنها به بلندترین نقطه شهر می رفتند و سعی می کردند اولین نفری باشند که هلال ماه پربرکت رمضان را به چشم می بینند. کرمانشاهی ها در آخرین روزهای ماه شعبان به استقبال ماه رمضان می روند و بسته به توانشان، چند روزی را روزه می گیرند. آنها هنوز هم داوطلبانه جمع می شوند و با هم شروع به رفت و روب و پاکیزه کردن کوچه ها و مساجد می کنند. ریش سفیدهای محل، دست به کار آشتی دادن کسانی می شوند که به هر دلیلی از همدیگر کینه به دل گرفته اند و کوچکترها خود را برای روزه کله گنجشکی آماده می کنند. در همان روزها بود که شلیک گلوله توپ لحظه آغاز اذان صبح و اذان مغرب را به مردم شهر اعلام می کرد و جمعیت کم و متمرکز شهر، بهانه ای بود تا مردم شبیه یک خانواده بزرگ، همدیگر را از روی دیوارها صدا کنند و سر سفره های سحری و افطاری همدیگر بنشینند و روزه داری شان را با یکدیگر تقسیم کنند.
سفره رمضان : در ماه رمضان بازار غذاهای سنتی و محلی کرمانشاه به راه است. سر سفره کرمانشاهی ها که بنشینید، می توانید طعم لذیذ حلیم کرمانشاهی، آش عباسعلی، آش ترخینه، خورشت خلال، سیب پلو، خوراک چنگال، شیر برنج، کوفته، شله زرد و کله گنجشکی را بچشید که همه با روغن اعلای حیوانی درست شده اند. شیرینی های محلی کرمانشاهی مثل کاک و نان برنجی هم پای ثابت سفره های رمضانی مردم این منطقه هستند که در کنار نان روغنی، زولبیا و بامیه، شیره انگور، حلوا و خرما قرار می گیرند. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که آش عباسعلی تاریخچه ای به اندازه ۲۰۰ سال دارد! در آن زمان آشپز متدین و ماهری به نام عباس علی نذر می کند که هر شب در مسجد به مردم آشی ویژه بدهد تا آنها روزه خود را با آن آش افطار کنند. در این این آش از گوشت، نخود، لوبیا، عدس، پوره گندم، سبزیجات معطر، روغن کرمانشاهی و ادویه جات استفاده شده بود که مزه ای منحصر به فرد به آن می دادند. سال ها بعد، این آش پرملات به نام آشپز آن یعنی عباسعلی در کرمانشاه معروف می شود و به یکی از غذاهای مورد علاقه مردم تبدیل می شود. حالا، بعد از ۲۰۰ سال، یاد عباس علی متدین در هر ماه رمضان بر سر سفره های افطاری مردم زنده می شود و مردم با این عقیده که چنین آشی متبرک و خوش یمن است، آن را نذری می دهند. خوراک چنگال هم یکی دیگر از خوردنی های پرطرفداری کرمانشاهی است که نوعی شیرینی محسوب می شود. این خوراک مخلوطی است از نان و روغن کرمانشاهی و شکر که به عقیده کرمانشاهی ها، روزه دار را تا افطار نگه می دارد.
فطریه : کرمانشاهی ها رسم دارند که مبلغ فطریه را شب قبل از عید مردم زیر بالشت خود بگذارند و فردا اول وقت، به خانواده مستمندی که آبرومند و اهل نماز و روزه است هدیه بدهند. این شیوه پرداخت فطریه اگرچه این روزها چندان رایج نیست اما هنوز هم در محله های قدیمی و روستاهای کوچک دیده می شود.
آداب و رسوم ماه رمضان در میان ترکمن های ایران
ترکمنها به ماه رمضان، «اورازا» می گویند. کلمه ای که احتمالا شکل تغییر یافته ای از لفظ «روزه» یا «رمضان» بوده است. رمضان در میان ترکمن های ایران، آنقدر متنوع و رنگین است که با فرا رسیدنش، فصل تازه ای را در زندگی مردم این منطقه باز می کند. فصلی پر رونق، پر برکت و به یاد ماندنی…
استقبال از رمضان : ترکمن ها حداقل یک هفته قبل از حلول ماه مبارک رمضان، مقدمات ورود به این ماه را فراهم میکنند؛ زنان بیشتر از همیشه خانه را نظافت می کنند و مردان هر روز با دستانی پر تر از گذشته به خانه بر می گردند. در بسیاری از مناطق ترکمن نشین، رسم است که زنان و دختران ترکمن آخرین جمعه قبل از ماه رمضان، به شـکل دستـه جمعی به مسجـد محل می روند و مسجد را نـظافت میکنند. بعضی از خانوادهها هم سجادههایی از جنس قالیچه و نمد را که به آن «نمازلیق» میگویند، به مسجد محل خود اهدا میکنند تا با طولانی تر شدن صف های نماز جماعت در ماه مبارک رمضان، مسجد با کمبود تجهیزات نماز مواجه نشود. اگر در روزهای پایانی ماه شعبان گذرتان به بندرترکمن بیفتد، خواهید دید که نگاه بیشتر مردم رو به غرب آسمان است تا زودتر هلال ماه را ببینند. آنها عقیده دارند هرکس زودتر از بقیه هلال ماه را ببیند چشمانش روشن می شود و ثواب بیشتری میبرد. به همین دلیل هم پیر و جوان به پشت بام ها می روند و هر زمان که هلال ماه را دیدند، آیاتی از قرآن را قرائت میکنند و با خوشحالی و صدای بلند فرا رسیدن ماه رحمت را به همه تبریک می گویند. رسم بر این است که هر فرد ترکمن، چه آنها که در همان شب ماه را میبینند و چه آنها که در شب های دیگر آن را رؤیت میکنند، به محض دیدن ماه، دست خود را به سمت آن دراز میکنند و به پیشانی میکشند و این کار را سه بار تکرار میکنند. بعد میگویند: «گلجک ئیلا خدای یتیرسین!» (یعنی: خداوند دیدن این ماه را در سال آینده هم قسمت ما کند!)
آغیز آچار (افطار) : در بین ترکمنها رسم بر این است که هر روز هر کدام از خانههای یک محله، غذایی درست میکنند و آن را به مسجد محله خود میفرستند تا نمازگزاران با آن افطار کنند. در قدیم که هنوز وسایل ارتباط جمعی زیاد نبود، هر روز قبل از اذان افطار، کودکان هر محله در ورودی مسجد محل شان جمع میشدند و منتظر اعلام فرارسیدن وقت افطار میشدند. بعد، به محض اینکه موذن مسجد اذان را می گفت، به سمت خانه می دویدند و با صدای بلند فرارسیدن زمان افطار را به اطلاع دیگران میرساندند.
مراسم «یارمضان» : یکی دیگر از مراسم ماه رمضان در میان ترکمنها، مراسم شعرخوانی «یارمضان» است. این مراسم در بین ترکمنهای ایران، در شب چهاردهم ماه رمضان و در ترکمنستان یک روز پیش از حلول این ماه مبارک برگزار میشود. «یارمضان» را از این لحاظ که خاستگاه مردمی دارد و سینه به سینه از نسلهای گذشته به نسل امروزین ترکمنها رسیده، باید در ردیف ادبیات شفاهی که با ماه رمضان ارتباط مستقیم دارد، قرار دهیم. ساکنان مناطق ترکمننشین هر سال در این شب به انتظار رسیدن این گروهها مینشینند تا بعد از شنیدن اشعاری در وصف رسول اکرم (ص)، برکات ماه مبارک رمضان و دعا برای اهل خانه، هدایایی به آنان تقدیم کنند. ترکمنها معتقدند که این مراسم برکت را به خانه های آنها می آورد. «یارمضان» در حقیقت واگویههای عامیانهای است که به مناسبت ماه مبارک رمضان به زبان ترکمنی خوانده میشوند. به این ترتیب که جوانان، نوجوانان و کودکان ترکمن دستههایی را تشکیل میدهند و به در خانههای ترکمن رفته و مقابل آن تجمع میکنند و ابیاتی که غالبا در باره فضیلت ماه مبارک رمضان و دعا و نیایش در بارهی اهل آن خانه است، می خوانند. مراسم «یارمضان» را به معنی «یاری رمضان» (نیمه ماه رمضان) میدانند و بر این باورند که دستهها به در خانهها میروند و با خواندن فضیلتهای این ماه و اعلام این که نیمی از ماه مبارک سپری شده، مردم را تشویق به ادامه امساک و روزه داری مینمایند. پس از پایان یافتن مراسم، صاحب خانه انعامی به نماینده آن دسته میدهد. از پول نقد گرفته تا آرد، شیرینی و شکر. در پایان این مراسم که معمولا تا نیمه شب طول میکشد، افراد گروه نذورات جمع آوری شده را بین خود یا مستمندان تقسیم میکنند.
«اورازا بایرامی» (عید فطر) : آخرین مراسم ماه مبارک رمضان در میان ترکمنها مراسم عید فطر است که به عنوان یکی از اعیاد بزرگ جشن گرفته میشود. صبح اول وقت، مردها، جوانان و نوجوانان ترکمن با پوشیدن بهترین لباس، سواره و پیاده به سمت عیدگاه میروند تا ضمن گوش سپردن به مواعظ علما، نماز عید فطرشان را برجا آورند. بعد از پایان یافتن نماز، همگی به سمت ردیفهای جلو هجوم میآورند تا ضمن دست دادن به امام جماعت و دیگر روحانیها، عید را به آنها تبریک بگویند. در این مواقع، صفی طولانی ایجاد میشود و همگی صبر میکنند تا نوبت به آنها برسد. ترکمنها عقیده دارند که دست دادن به روحانیها در عیدگاه، باعث قبولی بیشتر طاعات میشود.