مقبره
حافظیه (آرامگاه حافظ)
خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی معروف به لسانالغیب، ترجمان الاسرار و لسانالعرفا، شاعر بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان محسوب میشود که غزلهای او شهره عام و خاص است. وی بهدلیل اشعار عرفانی نزد ایرانیان جایگاه خاصی دارد و بسیاری از مردم اغلب بهوقت دلتنگی یا در بسیاری از مناسبتهای باستانی مثل شب یلدا، به حافظ رجوع میکنند. حافظیه از مشهورترین جاهای دیدنی استان فارس در شیراز است. این مکان که به خاطر قرار گرفتن آرامگاه حافظ در آن، به این نام معروف شده است، در واقع یک مجموعه قبرستان در بخش جنوبی دروازه معروف شیراز، دروازه قرآن است. حافظ که شخصیتی جهانی دارد، هر سال گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را برای بازدید بهسمت این مجموعه میکشاند و حتی کنسرتهای بزرگی در محیط حافظیه برگزار شده است که از جمله آنها میتوان به کنسرت محمدرضا شجریان در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۷۰ و کنسرت استاد ناظری اشاره کرد. امروزه با تغییرات بسیاری که از سال ۱۳۸۶ آغاز شد، این مجموعه گسترش یافته است. حافظیه فقط به آرامگاه حافظ محدود نمیشود و بخشهای مختلفی دارد که از معماری و فضای سبزی بسیار زیبایی بهره میبرند. آرامگاه خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی در سال ۱۳۵۴ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۱۰۰۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
طراح و معمار حافظیه کیست؟ یکی از شرقشناسان بزرگی که همواره به تاریخ و تمدن و هنر ایران عشق می ورزید، «آندره گدار» فرانسوی بود. او که فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای پاریس بود، به سال ۱۳۰۷ هجری شمسی به دعوت دولت وقت ایران و بهمنظور ساماندهی ادارهکل باستانشناسی، نگهداری و مرمت بناهای تاریخی، به ایران آمد. وی در طی ۳۲ سال اقامت در ایران و مدیریت اداره کل عتیقات و ریاست دانشکده هنرهای زیبای تهران، از بیشتر آثار تاریخی ایران بازدید کرد و ضمن تهیه فهرستی از آنها، اقداماتی در جهت حفظ، نگهداری و مرمت آنها انجام داد. آندره گدار در جنگ جهانی دوم به هنگام اشغال فرانسه توسط نازیها به نمایندگی کمیته ملی فرانسه در ایران برگزیده شد و نشریه فرانسه آزاد را در تهران منتشر کرد. او از سال ۱۹۳۶ به بعد، بهمنظور شناساندن آثار تاریخی ایران به جهانیان، با همکاری همسرش «یدا گدار» و عدهای از محققان و دانشمندان ایرانی به انتشار سالانه جزواتی به زبان فرانسه به نام «آثار ایران» دست زد و در هشت جزوه بادقت و وسواس فراوان با ذکر جزئیات هنر ایران و ارائه طرح و نقشه بناها، به معرفی یکایک این آثار همت گماشت. سه تپه تاریخی «سلیمان تپه»، «زیرز» و «مازیر» از نخستین آثار ملی ایران بودند که توسط این معمار فرانسوی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدند. ساخت و تکمیل بنای حافظیه به شکل امروزی یکی از کارهای بسیار زیبا و ماندگار وی است که با الهام از معماری اصیل ایرانی و با تکیه بر ذوق و هنر استادکاران هنرمند و با نظارت وی به اتمام رسید.
تاریخچه حافظیه : پس از آنكه روح بلند حافظ (در ۷۹۲ یا ۷۹۱ ه.ق) به ملکوت اعلا پیوست، در خاک باغ مصلی كه مأوا و محل گشت و تفرج او بود، در زیر سایه سرو روانی به خاک سپرده شد. ۶۵ سال پس از وفات او (یعنی در سال ۸۵۶ ه.ق.) در زمان حكمرانی میرزا ابوالقاسم گوركانی، استاد و وزیر حكمران گورکانی به نام شمسالدین محمد یغمایی بر فراز قبر حافظ عمارت گنبدی بنا كرد و جلوی آن را حوض بزرگی ساخت كه از آب ركن آباد پر میشد. این بنا در اوایل قرن یازدهم هجری در زمان سلطنت شاه عباس مرمت شد. در زمان نادر شاه افشار نیز تعمیراتی بر آرامگاه انجام گرفت؛ اما بنیادیترین كار بر مزار حافظ در زمان كریمخان زند بود. او در سال ۱۱۸۹ ه.ق دستور ساخت سازه ای اساسی روی آرامگاه حافظ را داد. ساختمان او به شیوه بناهای زمان زندیه دارای تالاری با چهار ستون سنگی یکپارچه و از طرف شمال و جنوب گشاده به فضای باز بود و در طرف چپ و راست آن دو اتاق قرار داشت؛ بهگونهای كه مقبره حافظ در شمال تالار قرار میگرفت و در جنوب آن باغی بزرگ نمایان بود. این چهارستون با ارتفاع پنج متر هنوز نیز وسط تالار مقابل پلهها با نقوش رنگ باخته، اما زیبا خودنمایی میكنند. همچنین كریمخان دستور داد تا سنگی از جنس مرمر برای قبر خواجه شیراز بتراشند و پس از آماده شدن سنگ، دو غزل از غزلهای حافظ را به خط نستعلیق كه توسط حاج آقاسی بیگ افشار آذربایجانی نوشته شده بود، روی آن حجاری كنند. این سنگ با ابعاد ۴۰x۸۰x۲۶۶ سانتیمتر هنوز نیز روی قبر قرار دارد. بالای كتیبه سنگی و در میان ترنجی این جمله نوشته شده است: «انت الباقی و كل شی هالک».
در سال ۱۳۱۹ ه.ق. شاهزاده ملک منصور، ملقب به شعاعالسلطنه و والی فارس، معجری آهنین بر قبر حافظ ساخت و كتیبهای را نیز بالای آن قرار داد. در سال ۱۳۱۰ خورشیدی فردی به نام دبیر اعظم بهاری که استاندار فارس بود، سر در حیاط جنوبی و نارنجستان آن را سروسامان داد، همچنین خیابانی در جلو آرامگاه احداث کرد و نام آن را «خرابات» گذاشت که بعدها به گلستان تغییر نام پیداکرد. در سال ۱۳۱۱ خورشیدی فرجالله بهرامی نیز تعمیراتی اساسی در باغ، آرامگاه و دیوارهای اطراف آن انجام میدهد. در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به کوشش مرحوم علی اصغر حکمت شیرازی (وزیر فرهنگ وقت) و علی ریاضی (رئیس فرهنگ وقت) طرح نقشهی آرامگاه حافظ، بهشکل کنونی آن با طراحی و نظارت مهندس «آندره گدار» شرقشناس و ایرانشناس بزرگ فرانسوی تهیه شد و در سال ۱۳۱۶ به اتمام رسید. طبق این نقشه چهار ستون وسط که در زمان زندیه احداث شده بود، با اضافه کردن ستونهای دیگری به دو طرف امتداد یافت و حافظیه به دو محوطه، شامل باغ در جنوب تالار و آرامگاه در شمال آن تبدیل شد. در این ساختمان، عمارت قدیمی کریم خان زند بهصورت تالاری درآمد که ۵۶ متر طول دارد و بهوسیله ۲۰ ستون سنگی بلند نگاه داشته میشود. چهار ستون یکپارچه کریمخانی در میان این ستونها قرار دارد و ۱۶ ستون دیگر دو تکه است که در سال ۱۳۱۵ شمسی ساخته و نصب شده است.
بخشهای مختلف حافظیه : حافظیه مجموعهای دو هکتاری است که از دو بخش اصلی صحن جنوبی و شمالی تشکیل شده است. این دو بخش اصلی توسط تالاری ۵۶ متری که از ۲۰ ستون سنگی به ارتفاع پنج متر تشکیل شده است از هم جدا شدهاند. آرامگاه حافظ شیرازی در صحن شمالی قرار دارد. بهجز این دو صحن، مجموعه حافظیه امروز شامل دو بخش شرقی و غربی نیز میشود که در واقع بخش شرقی، آرامگاه خاندان معدل و بخش غربی، آرامگاه خاندان قوام است. در سمت راست حیاط شمالی، دیواری با ۱۴ طاقنما وجود دارد که در سال ۱۳۸۶ به کوشش میراث فرهنگی با تخریب خانهها و مقبرههای اطراف این محدوده، بهصورت محوطه شرقی به آرامگاه افزوده شد. در بخش غربی حافظیه قبرهای بیشتری وجود دارد که اکثر آنها مربوط به شعرا و عرفای دورههای مختلف است. دو بخش شرقی و غربی حافظیه در سالهای اخیر جهت بازدید عموم گشوده شدهاند و پیش از این دسترسی به آنها محدود بود. مجموعه حافظیه در دوران مختلف همواره دستخوش تغییرات جزئی و بنیادین بسیاری بوده است. بر اساس نوشتههای تاریخی برای اولین بار ۶۵ سال پس از مرگ این شاعر بزرگ، مقبرهای گنبدی شکل روی قبر او ایجاد شد که در دوران صفویان و افشاریان این مقبره مورد مرمت قرار گرفت؛ اما در دوران زندیه، کریم خان زند روی قبر حافظ مقبرهای جدید میسازد و سنگ قبری مرمرین روی مزارش قرار میدهد که این سنگ مرمرین تا به امروز وجود دارد. این تغییرات و ترمیمها تا اواسط دورهی پهلوی نیز ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۱۴ رئیس وقت اداره فرهنگ فارس، سرهنگ علی ریاضی، طرح ساخت مقبره جدید حافظ را عملی میکند و با طراحی آندره گدار فرانسوی که به سبک معماری دوره زندیه بود، مقبره امروزی حافظ را اجرایی میکند. بخش شمالی حافظیه که آرامگاه حافظ در آن وجود دارد، از نظر نمادشناسی نمادی از دنیای ملکوت است و وجود هشت درب ورود و خروج در این بخش و همچنین هشت ستونی که گنبد مسی مقبره حافظ روی آن قرار گرفته را نمادی از هشت درب بهشت میدانند. در ایده طراحی این باغ، آرامگاه بخش جنوبی حافظیه نمادی از دنیای مادی است؛ هرچه بهسمت آرامگاه میروید، از بندهای نفسانی و هوا و هوس آزاد میشوید و با بالا رفتن از ایوان گویی به معراج الهی میرسید. علاوه بر این، نمای بیرونی گنبد نمادی از آسمان به حساب میآید که مشابه کلاه درویشان، ترک است.
سنگ مزار و بارگاه حافظ شیرازی : صحن شمالی حافظیه با ابعادی در حدود ۶۰x۵۰ متر، در گذشته قبرستان عمومی بوده است. در وسط صحن، قبر خواجه قرار دارد که با پنج پله، قریب یک متر از کف صحن مرتفعتر است. بالای قبر گنبدی به ارتفاع ۱۰ متر قرار دارد که بهوسیله هشت ستون سنگی یکپارچه پنج متری و بهشکل ستونهای کریمخان نگهداری میشود. سطح خارجی گنبد بهوسیله ورقهای مس، ترک ترکی، مانند کلاه قلندران و درویشان پوشیده شده و سقف گنبد با کاشیهای رنگین معرق تزیین شده است.
دورتادور زیر سقف ابیاتی با خط ثلث روی کاشی نوشته شده است. روی این کتیبهها غزلی زیبا از حافظ با این مطلع نقش بسته است:
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم
مقبره شیخ امین الدین جبرائیل(بقعه کلخوران)
یکی از دیدنیهایی که در سفر به اردبیل ارزش بازدید دارد، آرامگاه شیخ کلخوران است. این بقعه با کمی فاصله از مرکز شهر اردبیل قرار گرفته و دوستداران معماری و تاریخ از آن دیدن میکنند. آرامگاه امینالدین جبرائیل معماری چشمگیر و کاشیکاری، گچبری و نقاشیهای دیدنی و هنرمندانهای دارد. مدفن پدر شیخ صفیالدین، از اجداد پادشاهان صفوی است . این بنای تاریخی به قرن دهم هجری قمری تعلق دارد و در روستای کلخوران، در سه کیلومتری اردبیل قرار گرفته است. بنای مقبره بهصورت هشت ضلعی است و در میان یک باغ قرار دارد. تزیینات و نقاشیهای مقبره در دوران حکومت صفویان صورت گرفته است و در دورههای مختلف، بخشهایی به این بنای کهن افزودهاند. از دیگر تزیینات بنا میتوان به گچبری، مقرنسکاری و کاشیکاری اشاره کرد. این آرامگاه قبلا خارج شهر و در روستای کلخوران قرار داشت، ولی اکنون دیگر به شهر چسبیده است. کافی است از خیابان حسینیه وارد خیابان ریاحی شوید و آن را ادامه دهید تا به خیابان شیخ جبرئیل برسید. در انتهای این خیابان بقعه شیخ جبرائیل را خواهید دید. از آرامگاه شیخ صفی تا بقعه شیخ کلخوران کمتر از ۹ کیلومتر فاصله است. قدمت بنای مقبره شیخ جبرائیل به سال ۹۸۱ خورشیدی میرسد. تاریخ ساخت بنا را از کتیبهای میشود فهمید که در میان مقرنسهای شمال غربی گنبد قرار گرفته است. در این کتیبه نام طاهر بن سلطان محمد نقاش هم دیده میشود. این بنا حیاط، رواق، ایوان، حجره و غرفه دارد. آرامگاه را در حیاط بزرگی معروف به باغ شیخ پیدا میکنید. در باغ شیخ چند بقعه و قبر پر نقش و نگار دیگر هم دیده میشود. حیاط چهارگوش است، ورودی و خروجی دارد و بقعه شیخ کلخوران در وسط آن قرار گرفته است.
نمای بیرونی آرامگاه، آجری و بسیار چشمنواز است. سقف بنا مسطح است و در وسط گنبد آجری زیبایی دارد. یکی از جذابیتهای این بنا، منبتکاری بین رواق و بقعه است که بسیار هنرمندانه انجام شده است. روی در چوبی ورودی هم منبتکاریهای استادانهای بهچشم میخورد و شعرهایی به شکل برجسته روی آن دیده میشود. وارد آرامگاه که میشوید، صندوق چوبی در وسط میبینید. دور تا دور آن دیوارها کاشیکاری شدهاند. کاشیها بهرنگ آبی فیروزهایست و آبی تیره و طلایی هم میان آنها دیده میشود. بالای کاشیکاری، نوشتههایی به خط کوفی دیده میشود که هنرمندانه و دیدنیست. دیوارهای بقعه از دو جدار توخالی تشکیل شدهاند که در نوع خود شاهکاری بهحساب میآیند. حالا سرتان را بلند کنید و گنبد زیبای آرامگاه را ببینید که مقرنسهای آن از هنرهای برجسته معماری دورهی صفوی بهشمار میروند. هرچند از پوشش بیرونی گنبد مراقبت نشده و در اثر رطوبت آسیب زیادی دیده، پوشش داخلی زیبایش هنوز تماشاییست. با توجه به ارزش تاریخی و معماری، مقبره شیخ امین الدین جبرائیل در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۶۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
آرامگاه بابا کوهی شیراز
آرامگاه بابا کوهی از دیدنی های شیراز است و در دامنه کوهی از رشته کوههای شمالی شیراز قرار دارد. قدمت این آرامگاه به دوره آل بویه میرسد. کوهی که آرامگاه در آن واقع شده است به کوه بابا کوهی یا کوه صبوی، مشهور شده است.در این کوه دو غار وجود دارد که یکی در گذشته، محل زندگی یکی از عارفان بوده است و درون دیگری اکنون آرامگاه ابوعبدالله محمد بن عبدالله معروف به ابن باکویه قرار دارد. در جلوی غار ایوانی قرار دارد که از سنگ و گچ ساخته شده است. در این ایوان قطعه سنگی موجود است که روی آن عبارتی نوشته و در پایان تاریخ ۱۲۳۵ ذکر شده است.
شیخ ابوعبدالله بن عبیدالله شیرازی مشهور به بابا کوهی است که لقب بابا را بهدلیل سالک بودنش گرفته است. وی در سال ۳۳۷ هجری قمری متولد شد و در سال ۴۴۲ هجری قمری درگذشت. ابن باکویه شیرازی در جوانی به کسب دانش پرداخت، با علمای زمان خود از جمله شیخ ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری ملاقات داشت و از محضر آنها کسب دانش کرد. جامی شاعر قرن نهم نیز در نفحات الانس بسیار از بابا کوهی یاد کرده و او را بزرگترین شاعر زمان خود دانسته است. گفته شده عبدالله باکویه دارای صفات حمید بود. او مسافرتهایی بسیار کرد و پس از استفاده از محضر بزرگان و در پایان عمر، به شیراز بازگشت. بابا کوهی به دور از مردم شهر در کوه شمالی شیراز در مغازه از کوه صبوی عزلت گرفت و به نیایش پرداخت. در سال ۴۴۲ او درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. مغازهای که شیخ در آن بود، بهقول نویسنده فارسنامه بعدها تبدیل به آرامگاه بابا کوهی شد. ابن بلخی در فارسنامه اشاره میکند در کنار این مغازه چشمهای نیز قرار داشت که بر سر آن اتاقها و حجرهها ساخته شد. طبق برخی روایات، بابا کوهی شاعر نیز بوده است. برخی نیز بر این عقیدهاند که بابا کوهی شاعر نبوده است و دیوانی که به وی نسبت داده شده است، مربوط به صوفی دیگری است که قرن نهم و دهم میزیست.
آرامگاه بابا کوهی کجاست؟ آرامگاه بابا کوهی در دامنه کوهی از رشته کوههای شمالی شیراز و در سمت چپ دروازه قرآن قرار دارد. بازدید از آرامگاه بابا کوهی نیازمند حدود دو کیلومتر سربالایی و کوهنوردی است و صعود آن به افرادی که مشکلات تنفسی، قلبی یا زانو دارند، توصیه نمیشود. طی این مسیر حدود ۴۵ دقیقه به طول میانجامد. برای دسترسی به کوه بابا کوهی از دروازه قرآن بهسمت بلوار جمهوری بروید. پس از عبور از آبنماهای سمت راست و در کنار پل هوایی، تابلوی پارک کوهستانی بابا کوهی را خواهید دید. در این کوچه بپیچید. مقبره بابا کوهی در سمت راست واقع شده است. سنگ قبر بابا کوهی نخست توسط فرهادمیرزا معتمدالدوله والی فارس نصب شد. کتیبهای زیر این سنگ قبر قرار دارد و روی آن عباراتی دیده میشود که در پایان تاریخ ۱۰۰۱ هجری قمری ذکر شده است. بالاتر از مقبره بابا کوهی، مقبره کوچکعلی قرار دارد. آرامگاه بابا کوهی در سال ۱۳۹۱ زیر نظر اداره اوقاف مرمت شد. گویا تصمیم بر آن بود تا این آرامگاه به امامزاده تبدیل شود. اما از آنجا که مقبره بابا کوهی در اسفند ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۳۲۸۵ ثبت ملی شده بود، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با این امر مخالفت کرد. در سال ۱۳۹۲ مرمت این مجموعه به پایان رسید. مقبره بابا کوهی اکنون تبدیل به گردشگاه زیبایی شده است که با نام پارک کوهستانی بابا کوهی نیز شناخته میشود. این مجموعه، دارای چشمه آب و چندین اتاق است. بهنظر میرسد اتاقها و گنبد مربوط به دوره قاجار و از آثار مویدالدوله طهماسب میرزا نوه فتحعلی شاه و حاکم فارس است و در سال ۱۲۷۵ هجری قمری ساخته و بعدها مرمت شده است. مجموعه بنا همچنین دارای یک حوض سنگی است که درختانی زیبا و کهنسال در اطراف آن وجود دارد. گردشگاه پایینتر از بقعه واقع شده است و برای رسیدن به بقعه باید راه سربالایی را پیش گرفت که در قسمتهایی نیز تبدیل به پلکان میشود. صعود از این کوه زیاد دشوار نیست و چشمانداز زیبایی از منطقه ارائه میدهد. در این گردشگاه امکانات رفاهی مختصری برای پذیرایی از گردشگران در نظر گرفته شده است.
گنبدهای شه میر
گنبدهای شه میر در حدود ۱۰ کیلومتری جنوب نیشابور بر کنار راه این شهر به کاشمر در میان قبرستان قدیمی قرار دارند که دو بنای آجری به فاصله کمی از یکدیگر با ساختار و اندازه متفاوت هستند که به مهروا، مهرآباد و شادمهر معروفند. گنبدهای آجری مهرآباد که «مهراوا»، «شه میر» و «شادمهر» نیز نامیده میشوند، از مهمترین بناهای تاریخی و مکان های دیدنی نیشابور در دهستان ریوند هستند. گنبد بزرگ، دارای پلان بیرونی هشتضلعی و درونی چهارضلعی است. در کف بنا سردابه یا راهرویی زیرزمینی قرار دارد که حالت چلیپایی شکل داشته و به نظر میرسد آرامگاه شخصی که این بنا به خاطر او ساخته شده در این محل باشد. این بنا که قدمت آن به دوره سلجوقی میرسد، در نوع خود یکی از شاهکارهای معماری به شمار میآید. گنبد کوچک، در حدود پانزده متری شمال گنبد بزرگ قرار دارد، پلان بیرونی و درونی آن، شبیه بنای گنبد بزرگ است. این بنا، چهارطاقیای است که ورودیهای آن کمعرض و رفیع هستنند. قدمت این بنا به دوره ایلخانی میرسد. با توجه به اطلاعات موجود، هنوز ابهاماتی در مورد گذشته پر فراز و نشیب محوطه تاریخی مهراوا وجود دارد و به عقیده برخی تاریخنگاران، وجود کلمه مهر در نامهای محوطه، از ارتباط تاریخی آن با آئینهای مهرپرستی ایران پیش از اسلام نشان میدهد که با وجود آتشکده آذربرزینمهر در ریوند نیشابور و رواج آئین زرتشت در زمان حکومت ساسانیان و پیش از آن، ارتباط دارد.
قبر جنرال در بوشهر
بوشهر از شهرهای بندری جنوب غربی ایران است که تاریخ بسیاری به خود دیده است. این شهر که از سالهای دور به دلیل اهمیت تجاری مورد توجه انگلستان قرار گرفته بود چندین بار مورد هجوم و اشغال این مردمان استعمارگر قرار گرفت. از همان زمان نشانههایی از حضور انگلیسیها در میان مردم بوشهر باقی ماند. از ورود کلمات انگلیسی به زبان گرفته تا نمادها و معماریهایی به سبک انگلیسی که در سطح شهر ساخته شدند. قبر جنرال نیز یکی از آثار باقی مانده از دوران اشغال بوشهر توسط انگلیسیها در دوران قاجار است که امروزه به یک جاذبه گردشگری و دیدنی تبدیل شده است. قبر جنرال یا قبر جرنیل که تلفظ محلی عبارت قبر ژنرال است، از جاهای دیدنی بوشهر به شمار میرود و آرامگاه یک ژنرال انگلیسی در محله سنگی است. این آرامگاه به شکل ابلیسک ساخته شده است. ابلیسک، ستون سنگی چهارگوش و بلندی است با نوک هرمی که گفته میشود برگزیدن شکل هرم برای همانندسازی با یک پرتوی سنگ شده قرص خورشید بوده است. این بنا در معماری مصر باستان، آشور و روم باستان به کار رفته است. در دوران نوین نیز این بنا در شماری از میدانهای اصلی اروپا و آمریکا وجود دارد.
احتمال داده میشود که این آرامگاه مدفن یکی از فرماندهان ارتش انگلستان باشد که در لشکرکشی بریتانیا به جنوب ایران، در واقعه هرات در سال ۱۸۵۶ میلادی به دست نیروهای ایرانی کشته شد. نام این ژنرال انگلیسی به درستی روشن نیست و بر سر آن میان گزارشنویسان اختلاف است. برخی این مقبره را مدفن ژنرال اترام دانستهاند و برخی آن را متعلق به ژنرال استاکر ذکر کردهاند. در حالی که ژنرال استاکر در جنگ کشته نشد، بلکه در ۴ فروردین ۱۲۳۶ در بوشهر خودکشی کرد. ژنرال اترام نیز در کلیسای وستمینستر در بریتانیا مدفون است. نویسنده فرهنگ بوشهر حدس میزند که این، مقبره ژنرال استاپفورد است که در جنگ خوشاب در ۱۹ بهمن ۱۲۳۵ کشته شد.
در این جنگ بوشهر به تصرف قوای انگلیس در آمد. انگلیسیها برای دفن کشتههای خود در گوشه دنجی از بوشهر در میان انبوه نخلهای سر به فلک کشیده قطعه کنونی را انتخاب کردند و این بنای یاد بود را برای آنها ساختند. این سازه در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شماره ثبت ۱۸۶۴۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.