باستانشناسی

 
 

موزه شاهرود

1200px-نمای_بیرونی_پارک_موزه_شاهرود

«موزه شاهرود» که در خیابان فردوسی شهرستان شاهرود در استان سمنان قرار دارد، در سال‌های ۱۳۰۷ – ۱۳۰۶ به عنوان بلدیه یا شهرداری ساخته شده است. این بنا در سال ۱۳۶۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و به عنوان نخستین موزه استان سمنان مورد بهره‌برداری قرار گرفت. علاوه بر ۸۳۰ قلم شی تاریخی، بیش از ۱۲۰ نسخه خطی و کتاب قدیمی ارزشمند نیز در این موزه نگهداری می‌شود؛ و قدیمی‌ترین اثر موزه ای آن، ابزار سنگی و استخوانی است که بیش از هشت هزار سال قدمت دارد و از تپه سنگ چخماق بسطام به دست آمده است. این بنا با زیربنای ۴۶۸ مترمربع و در دو طبقه، به سبک معماری اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی طراحی شده است و از جاهای دیدنی شاهرود به شمار می‌رود. نمای بیرونی این بنا با آجر شکل گرفته و محوطه اطراف ساختمان را سنگ و آجرفرش پوشانده است. سقف‌های طبقه اول موزه شاهرود دارای طاق‌های هلالی و ترکی هستند که از خشت و مصالح آجری تشکیل شده‌اند. اشیا و آثار تاریخی و کهنی که از سطح استان سمنان تهیه و گردآوری شده‌اند، به صورت گسترده در این موزه نگهداری می‌شوند. این آثار دوره‌های تاریخی مختلفی از جمله قبل از میلاد مسیح، آثار دوره قبل از اسلام و آثار دوره اسلامی را در برمی‌گیرند و به دو بخش «باستان‌شناسی» و «مردم‌شناسی» تقسیم شده‌اند.

بخش باستان‌شناسی :  اشیا این بخش از حفاری‌های تپه‌های باستانی مانند تپه سنگ چخماق شاهرود کشف شده‌اند و در طبقه اول موزه، شش اتاق و یک راهرو را به خود اختصاص می‌دهند. اشیا این بخش شامل سکه‌هایی از دوره صفویه، اشکانی و سلوکی، مهره‌های تاریخی سنگی، ظروف سفالی (خاکستری و منقوش) و شیشه‌ای، ابزارهای سنگی و استخوانی یا مفرغی، قبر بازسازی شده، درب منبت‌کاری شده، ستون‌های چوبی، محراب گچ‌بری شده، آجر نقش‌دار، پیه‌سوز از جنس فلز و مفرغ و غیره هستند. علاوه بر این، از جمله اشیا جالب توجه موزه که متعلق به هزار اول پیش از میلاد یا ۳ هزار سال پیش هستند، می‌توان به اشیا تزئینی و آرایشی زنان آن دوره شامل دستبند، حلقه، گیره سر و سنجاق مو اشاره کرد که از مفرغ، استخوان یا سفال ساخته شده بودند. قبر بازسازی شده موجود در این موزه به هزاره اول قبل از میلاد تعلق دارد و از محوطه تپه‌بلوار شاهرود کشف شده است. اسکلت به دست آمده از این قبر به پهلو، در حالت جنینی و به سمت شرق یافته شده و در کنار آن وسایل تدفین قرار داشته است. در گذشته عقیده بر این بود که قرار دادن صورت مردگان به سمت شرق (محل طلوع خورشید) پیام‌آور زندگی و حرکت است و مردگان در دنیای دیگر به وسایلی که در کنار آنها قرار داده شده است، نیاز خواهند داشت. علاوه بر آن، از دیگر اشیا منحصر به فرد این موزه می‌توان به درب منبت کاری شده متعلق به زمان مظفرالدین‌شاه قاجار اشاره کرد. این درب به عنوان درب آرامگاه امامزاده محمد سرامین قطری ساخته شده بود و به نقوش برجسته شامل نام سازندگان آن، آیت‌الکرسی، اسامی چهارده معصوم، نقوش اسلیمی، اشعار محتشم کاشانی و نوشته‌ها و آیات قرآنی مزین است. بخشی از نقوش اسلیمی یا گل بوته‌ای این اثر، خارج از در منبت‌کاری شده‌اند و به وسیله میخ و سنگ یشم به بدنه اصلی نصب شده‌اند. این نقوش به همراه گل‌های نیلوفر، نمایشگر چرخه زندگی و چهار فصل سال هستند.

بخش مردم‌شناسی : این بخش آینه تمام‌نمای زندگی مردم است در طبقه دوم دارای دو اتاق، یک راهرو و یک سالن شامل اسناد و قباله‌ها، ابزار و وسایل تعزیه‌خوانی، وسایل تدفین، کارگاه پارچه‌بافی و انواع چرخ‌های ریسندگی سنتی، ابزار تدخین، وسایل روشنایی سنتی، قرآن خطی در ابعاد مختلف، پرده درویشی و ابزارکار دامداری، کشاورزی، پوشاک، پخت نان و دست‌بافته‌ها، تن‌پوش‌ها و سرپوش‌های شهرستان شاهرود است. همچنین در این بخش لباس‌های زنانه شامل کت زنان (کلیجه) شلیته، کلاه سوزن‌دوزی شده، چارقد ریال، جوراب پشمی و پیراهن سوزن‌دوزی شده نیز به نمایش گذاشته شده است. در این بخش، پرده درویشی بیش از همه خودنمایی می‌کند که در سال ۱۳۴۰ یا ۱۳۴۲ توسط حسین درویش (نقاش پرده‌های درویشی) در کاشمر سبزوار ساخته شده است. این پرده شامل ۳۲ روایت و حدیث مذهبی و ۴۰۰ صورت انسان و حیوان است و در سال ۱۳۶۹ توسط کارشناسان میراث فرهنگی در اصفهان مورد بازسازی قرار گرفته است.

قلعه باستانی زیویه

2saqz

قلعه باستانی زیویه به فاصله ۵۵ کیلومتری جنوب شرق شهرستان سقز در استان کردستان و در شمال روستایی موسوم به همین نام واقع شده است. قلعه زیویه یکی از قلعه های باستانی استان کردستان است که در سال ۱۹۴۷ کشف شد. این قلعه بر روی تپه ای بنا شده که بر نواحی پیرامون آن مشرف بوده و تسلط کامل داشته است که امروزه از نظر گردشگری نیز چشم انداز بسیار زیبایی دارد. زیویه هم از نظر معماری و هم از نظر آثار هنری یکی از شاخص ترین مکان های دوره تاریخی محسوب می شود و احتمالاً مربوط به اقوام ماننایی است که ۲۷۰۰ سال پیش می زیسته اند و محل حکومت آنها شمال غرب ایران بوده است. نخستین باری که از «زیویه» نامی آورده شد در سالنامه آشوری مربوط به سارگن دوم است. وی به هنگام لشکرکشی به سرزمین ماننا عنوان می کند که پس از تسخیر پایتخت ماننایی ها یعنی ایزیرتر و شکست پادشاه آنها به نام «ایرانزو» ۲ قلعه مهم مرکزی سرزمین ماننا بنام های زیپیه (ایزیپیه ازیپنا) و آرماثیت را متصرف شد که اغلب نویسندگان و پژوهشگران را عقیده بر این است که این زیپیه همین زیویه فعلی است و احتمال دارد که محل قلعه آرماثیت نیز در روستای «قپلانتو» در ۵ کیلومتری زیویه باشد. در ضمن چنان که می دانیم مسکن و مأوای ماننایی ها که یکی از قبایل متحد با مادها بودند در جنوب دریاچه ارومیه و شمال کردستان فعلی بوده است.در این که قلعه زیویه یک قلعه حکومتی مهم و قابل توجه بوده، شکی نیست و بیشتر محققان بر این عقیده استوارند؛ نویسندگان و باستان شناسان بسیاری درباره زیویه اظهار نظر کرده اند از جمله پرفسور گیرتنس محقق و باستانشناس فرانسوی، مؤلف کتاب «هنر ایران در دوره ماد و هخامنشی معتقد است که این قلعه یک قلعه حکومتی بوده و گنجینه به دست آمده را دفینه ای می داند که در کنار جسد یک پادشاه سکایی گذارده شده است. اهمیت، اعتبار و شهرت جهانی زیویه به زمانی برمی گردد که در حوالی سال ۱۳۲۵ شمسی تعدادی از آثار آن در اثر بارندگی شدید و فرو ریختن قسمتی از خاک تپه به صورت اتفاقی کشف شد. به دنبال وقوع این امر و پیگیری های شخصی به نام «ایوب ربنو» مجوزی تحت عنوان حفاری تجاری در زیویه از سوی مقام ها صادر شد و این شخص در ۸ سال متوالی در حدود ۹۵ درصد از سطح تپه را کاوش کرد و آنچه از بقایای معماری قلعه در جوار اشیا و آثار به دست می آمد را تخریب کرد و با دستیاری و همکاری اعضای هیأت خویش توانست به غارت و چپاول آثار زیویه بپردازد و اکثر آثار گران بها و ارزنده این محوطه باستانی را به خارج از کشور انتقال دهد که در حال حاضر زینت بخش بزرگترین و مهم ترین گالری ها و موزه های دنیا چون لوور در فرانسه، بریتانیا در انگلستان، رمیتاژ در لنینگراد و… است و تنها تعداد معدودی اشیا طلایی، نقره ای و سفالی در اختیار سازمان میراث فرهنگی کردستان قرار گرفته است. از نظر کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کردستان سفالینه های به دست آمده و دیگر آثار کشف شده از این قلعه باستانی نشان می دهد که از اواسط قرن هشتم قبل از میلاد تا اوایل دوره هخامنشی، زندگی در این قلعه وجود داشته و با به سلطنت رسیدن داریوش هخامنشی و تهاجم وی به سرزمین مادها زندگی در این قلعه به پایان رسیده است.

غارلکی اسپیور

غار-لکی-اسپیور-67400-همگردی

این غار در سال ۱۹۵۸ میلادی توسط پروفسور کالتون استا نلی کوون آمریکایی مورد بررسی قرار گرفت . بقایای اسکلت انسانها پیش از تاریخ و آثار سفالی که بدست آمد وی به این نتیجه رسید که این غاراز نقاط مهم دوران پارینه سنگی است ودر ۳۰۰۰۰ سال قبل انسانهای نئاندرتال در آن سکونت داشته اند . آثار بدست آمده زندگی انسانها را تا عصر اسلامی تایید می کند بدین جهت جایگاه منحصر به فردی در خراسان است که احتمالا بر اثر زلزله ای داخل غار ریزش نموده و باعث کشته و مجروح شدن ساکنین آن شده حفاری این غار بسیار دقیق بوده است . با توجه به ابزار بدست آمده مشخص گردید ساکنین این پناهگاه به شکار اشتغال داشته اند . این غار دارای دهانه ای در حدود ۲ متر وفضای داخلی به طول ۵/۱ متر و عرض ۳ متر می باشد . دیوارهای آن سنگ توروس تشکیل شده اند که زیبایی ویژه ای به محیط داخلی آن داده است . این اثر تاریخی بسیار با ارزش به شماره ۹۵۹۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است .
فضای درون غار از شروع دهانه شیب دار است برخی نقاط شیب آن تا ۷۰% می رسد به گونه ای که پیشروی بدون طناب خطرناک است . دهانه غار به طوخر پشته ای کشیده شده و سقف غار تا ۴۰متر دارای مقرنسهای زیبایی است به طوریکه در نگاه اول احساس می شود حاصل دخالت بشر بوده و حال آن که طبیعی است و انسان دخالتی نداشته است آثار بقایای سکونت تا عمق ۱۲۵ متری غار پراکنده است حوض جالبی که در ابتدای غار مشاهده می شوداز آثار معماری انسانهای غار نشین است که با سنگ و ملات و ساروج ساخته شده تا آب باران و برف و زهاب غار را جمع آوری نماید سفالهای کشف شده از درون غار زندگی در آن را تا دوره ساسانی متحمل می نماید. این غار در زمان اسماعیلیان یکی از پایگاههای مهم آنان بود سنگ نگاره پیکرک بدست آمده در غار زنی است دارای شخصیت تاریخی که با دو خط فرو رفته و کشیدگی چشمهای الهه کاملا مشهود است به دلیل اهمیت بسیارزیاد تاریخی این غار باید تحت حفاظت و سرکشی مداوم قرار گیرد. برای جلوگیری از ویرایشگری های فرهنگی آن و حفظ زیبایی طبیعی و حفاظت از سنگ نگاره باید عنوان یکی از غارهای باستانی حراست و محافظت گردد و در صورت امکان نور پردازی شود .

گور گمنام ایران

200px-gur2

گور، همان فیروزآباد است که تا قبل از حمله اسکندر به ایران، شهر گور نامیده می‌شد. شهری که در ۱۰۰ کیلومتری جنوب شیراز قرار گرفته و یکی از پرجاذبه‌ترین و گمنام‌ترین شهرهای گردشگری ایران محسوب می شود. فیروز آباد یا همان گور، در روزگار کیانیان شهر بزرگی بود و حصاری عظیم داشت. اما اسکندر مقدونی با حمله غارتگرانه اش این شهر را کاملا ویران کرد. با این حال قرن‌ها بعد از اسکندر، اردشیر موسس سلسله ساسانی دوباره گور را احیا کرد تا آنقدر آباد باشد که کفاف زندگی کردن را بدهد. با این حال این شهر که تاریخ پر حادثه ای را از سر گذرانده، در حمله تازیان به ایران دوباره ویران شد. پروفسور دیتریش هوف در حفاری شهرگور فیروزآباد فارس به سازه‌ای دایره‌ای‌شکل رسید که پس ‌از مطالعه، مشخص شد، قدیمی‌ترین نمونه از رصدخانه‌های به‌دست آمده در ایران و از آن دوران ساسانی است. اگر گذارتان به فیروز آباد امروز افتاد سری هم به قلعه دختر، کاخ ساسانی و برج آتشکده و بقایای شهر گور بزنید. کاوش‌های باستان شناسی که برای اولین ‌بار در یکی دو سال گذشته توسط دیتریش هوف، باستان‌شناسی آلمانی در این شهر ساسانی آغاز شده برگ های تازه ای از تاریخ را رو می کند. شهر ساسانی گور در حقیقت اولین شهر دایره‌ای شکل ایران محسوب می‌شود که به دستور اردشیر بابکان ساخته شده. این شهر چهار دروازه اصلی داشته که این دروازه‌ها عبارتند از باب مهر که از طرف شرق، باب بهرام که از طرف غرب‌، باب هرمز که دروازه شمالی محسوب می‌شده و در آخر نیز باب اردشیر که از طرف جنوب باز می‌شده است. از یافته‌های مهم باستان شناسی در شهر گور، کشف دروازه تخت نشین بوده است که شباهت زیادی به سر درهای تخت جمشید دارد. رنگ‌های به کار رفته در این دروازه همچنان سالم هستند و توجه ساسانیان را به استفاده از رنگ های متنوع در معماری نشان می‌دهد. در وسط شهر گور، مناری ۴ گوش با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ به ارتفاع ۳۰ متر احداث شده است. مناره ای که به عنوان سمبل قدرت پادشاه، یا جهت دایره درآوردن و ساختن شهر ساخته شده است. البته عده ای از باستان شناسان هم این محل را نیایشگاه می دانند و عده ای دیگر محل ارتباط با قلعه دختر جهت اطلاع از حملات دشمن. شهر ساسانی گور در حقیقت اولین شهر دایره‌ای شکل ایران محسوب می‌شود که به دستور اردشیر بابکان ساخته شده است.

اولین رصدخانه ایران : قدیمی‌ترین رصدخانه ایران، در کنار نقوش رنگی شاهزادگان ساسانی در شهر گور فیروزآباد قرار دارد. این رصدخانه شاهکاری از دانش ایران در آن عصر محسوب می‌شود. پروفسور دیتریش هوف در حفاری شهرگور فیروزآباد فارس به سازه‌ای دایره‌ای‌شکل رسید که پس ‌از مطالعه، مشخص شد، قدیمی‌ترین نمونه از رصدخانه‌های به‌دست آمده در ایران و از آن دوران ساسانی است. نمونه‌های همانندی از این سازه در دهلی و جیپور هند هست؛ ولی باتوجه به این‌که رصدخانه مراغه مربوط به دوره ایلخانان مغول و نزدیک ۳۰۰ سال پس‌از رصدخانه شهرگور بنا شده است، این سازه، قدیمی‌ترین رصدخانه ایران به‌شمار می‌رود. برج ستاره‌شناسی پیدا شده در شهر گور، از خشت و گل و کاملاً تندرست است. قطری نزدیک ۶۵/۵ متر دارد که روی آن، ۱۲ نشانه از علامت‌های بکار گرفته شده در اندازه ‌گیری‌های رصدی و سکوهایی نموداری، هست. شهر گور در دوران ساسانی و از زمان پادشاهی اردشیر بابکان بنا شده و تا دوران اسلامی در حکومت عضدالدوله دیلمی بر فارس که نام آن به فیروزآباد تغییر می‌کند، اهمیت فراوانی داشته است. فارس در سده چهارم هجری قمری یکی ‌از پیش‌تازان دانش اخترشناسی در سراسر ایران بوده و شهرگور نیز در این سده، هنوز اهمیت داشته است. حتی ابوریحان بیرونی هم نوشته که رصد دایره البروج با وسیله‌ای به قطر ۱۲۳ سانتی‌متر در شیراز انجام شده که آن وسیله را در سازه به‌دست آمده در شهرگور، کار می‌گذاشتند.

نسخه چینی منشور کوروش

kourosh

پژوهش‌های زبان‌شناسی یک متخصص زبان‌های خاور نزدیک روی دو قطعه استخوان فسیل شده اسب که در موزه شهر ممنوعه نگهداری می‌شوند، منجر به شناسایی نسخه چینی منشور کورش شد. گفته می‌شود که قدمت این استخوان‌ها به دوره سلطنت هخامنشیان باز می‌گردد و مطالعه روی نوشته‌های این کتیبه همچنان ادامه دارد.

منشور روی استخوان : دو قطعه استخوان فسیل شده اسب به‌تاز‌گی در چین شناسایی شده که تاریخ ساخت آن احتمالا به حدود سال های حکمرانی کوروش بازمی گردد. از قرار معلوم این آثار باستانی حاوی رونوشتی خلاصه شده از منشور کوروش هستند که در ازاء هر ۲۰ نگاره میخی استوانه کوروش یک نگاره دارد. در ابتدا تصور می شد که این استخوان‌ها تقلبی باشند، اما “ایروینگ فینکل”، از متخصصان خطوط خاور نزدیک باستان در موزه بریتانیا، اعتقاد دارد که آن‌ها اصل هستند. این کشف سابقه ارتباط ایران را با چین چند قرن عقبتر می‌برد. باستان‌شناس ایرانی کامیار عبدی درباره اهمیت این کشف می‌گوید: «البته هنوز باید منتظر نظر دیگر زبان‌شناسان و بررسی‌های آزمایشگاهی در مورد اصالت این اثر باشیم، اما اگر اصل باشد این کشف مهم تحولی عظیم را در دیدگاه‌های ما در زمینه ارتباط بین خاورنزدیک، بویژه سلسله هخامنشی و چین درهزاره اول قبل از میلاد، بویژه در زمان سلسله ژوی شرقی، به دنبال خواهد داشت.» تا پیش از این مدرک مستقیمی مبنی بر ارتباط هخامنشیان با چین در دست نبود. با این کشف تاریخ ارتباط بین ایران و چین از دوره سلسله اشکانی در ایران و سلسله هان در چین پیشتر و به زمان سلسله هخامنشی در ایران و سلسله ژوی شرقی در چین باز می‌گردد . در ابتدا تصور می شد که این استخوان‌ها تقلبی باشند، اما “ایروینگ فینکل”، از متخصصان خطوط خاور نزدیک باستان در موزه بریتانیا، اعتقاد دارد که آن‌ها اصل هستند. این کشف سابقه ارتباط ایران را با چین چند قرن عقب تر می‌برد .

داستان کشف : این دو قطعه استخوان حکاکی شده در سال‌های ۱۹۳۵ و ۱۹۴۰ توسط «خو شن‌ وی» طبیب سنتی چین خریداری شدند. خو فکر می‌کرد این دو قطعه حاوی اسنادی به خط کهن چینی است. در سال ۱۹۶۶ طی انقلاب فرهنگی چین او این دو استخوان را برای جلوگیری از نابودیشان در خاک دفن کرد. در سال ۱۹۸۵ خو این دو استخوان را به شهر ممنوعه برد و به موزه کتیبه‌های چین اهدا کرد. اما به تازه‌گی «وو یوهنگ» متخصص زبان‌های خاورنزدیک باستان در موزه شهر ممنوعه تشخیص داد که نوشته روی فسیل باستانی بخشی از اعلامیه حقوق بشر کوروش و متعلق به ایران است. تا پیش از تایید اصالت این دو قطعه تصور می‌شد لوح کوروش نمونه‌ای منحصر به فرد و تک بوده است. اما طی سال جاری میلادی پیدا شدن دو قطعه گل نبشته در مجموعه موزه بریتانیا که بخشی از اعلامیه کوروش بود این باور را مخدوش کرد و این احتمال را پیش کشید که شاید چندین نسخه از اعلامیه کوروش وجود داشته است. در ژوئن امسال با همکاری موزه چین خطوط روی این دو قطعه کپی شده و برای مطالعه به موزه بریتانیا انتقال داده شد. به گفته فینکل نوشته روی این دو قطعه با متن اصلی روی استوانه کوروش کمی تفاوت دارد، اما از لحاظ دستور زبان و آوانگاری درست است. متنی که روی استخوان‌ها به کار رفته همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخه‌ای متفاوت و ایرانی از لوح بابلی است که می توانسته نسخه‌ای از کتیبه‌ای سنگی، نوشته شده با جوهر روی چرم یا گل نشته باشد که در مکانی نامعلوم و به منظوری نامشخص در ۲۵۰۰ سال پیش از روی نسخه اصلی استوانه کوروش کپی شده است . سرکش‌های سه گوش علائم روی استخوان‌ها با استوانه کوروش متفاوت و بخش بالایی آن شبیه به حرف v است. این نحوه نگارش در بابل رایج نبوده و احتمال تولید این استخوان ها در ایران را افزایش می‌دهد. فینکل همچنین معتقد است متنی که کپی کننده روی استخوان‌ها به کار برده همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخه‌ای متفاوت و ایرانی از لوح بابلی است که می توانسته نسخه‌ای از کتیبه‌ای سنگی، نوشته شده با جوهر روی چرم یا گل نشته باشد که در مکانی نامعلوم و به منظوری نامشخص در ۲۵۰۰ سال پیش از روی نسخه اصلی استوانه کوروش کپی شده است. کامیار عبدی در این زمینه افزود: «در اینکه منشور کورش متنی بسیار مهم بوده تردیدی نیست، اما اهمیت آن برای اتباع شاهنشاهی هخامنشی بوده. پس از اینکه اصالت این یافته‌ها تأیید شد از نخستین پرسش‌هایی که باید بدان پرداخت این است که متن منشور کورش چگونه به چین راه یافته و چرا این متن برای چینی‌ها آنقدر اهمیت داشته که آن را کپی کنند.»