خراسان
قنات قصبه
قنات روش ابتکاری و منحصربه فرد در زمینه مهندسی آبرسانی با توجه به شرایط اقلیمی ایران و مظهر تمدن در ایران باستان است. در حال حاضر هزاران رشته قنات در سراسر ایران وجود دارد که بسیاری از آنها همچنان در حال بهرهبرداری هستند. قناتهای گناباد به دو گروه كوهستانی و دشت تقسیم میشوند. قناتهای كوهستانی گناباد كه معمولا در میان درههای شیبدار حفر شدهاند از آب باران و برف تغذیه میشوند. میزان آبدهی آنها بین ۱ تا ۲۵ لیتر در ثانیه است. طول این قناتها بین ۵۰ تا ۵۰۰ متر و مادرچاه آنها از ۳ تا ۲۰ متر عمق دارد، اما قناتهای دشت كه در زمینهای نسبتا هموار حفر شدهاند باید در مسیری طولانی پیش روند تا به سفره آبهای زیرزمینی برسند؛ بنابراین دارای چنان عظمتی هستند كه گویی از حیطه توانایی بشر خارج هستند. قنات قصبه عظیمترین قنات گناباد و شاید یكی از عجایب تاریخ تمدن بشر باشد كه از گذشتههای دور توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این قنات از حیرتانگیزترین پدیدههای ساخت دست بشر و نمادی از همنوایی بشر با طبیعت است که از جاهای دیدنی گناباد به شمار میآید و در حاشیه جنوبغربی شهر و کیلومتر یک مسیر گناباد به کاخک و در فاصله ۲۷۱ کیلومتری جنوب شهر مشهد واقع است. این قنات که مربوط به ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ سال پیش است در سال ۱۳۷۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۹۶۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز واقع شده است. این قنات به طول ۳۳ کیلومتر، از دو رشته اصلی به نام قصبه و دولاب تشکیل شده که مجموعا ۴۲۷ میله چاه دارد. حفر کانالی بدین عظمت با ژرفای مادر چاه ۳۴۰ متر و حجم افزون بر ۷۳ میلیون متر مکعب خاکبرداری در عمق ۳۰۰ متری، آن هم بدون کمترین خطا در مسیر با شیببندی از زمان هخامنشیان، یک شاهکار بینظیر در سراسر جهان است. این قنات شگفتانگیز یکی از پر آبترین قناتهای ایران بوده و دبی آب آن که حدود ۱۵۰ لیتر بر ثانیه است، تقریبا در تمام طول سال ثابت است. آب این قنات در گذشته تا ۳۴ کیلومتری شمال مظهر آن منتقل میشده و سطح وسیعی از اراضی کشاورزی را سیراب میکرده است.
نخستین کسی که توصیف نسبتا مفصلی از قنات گناباد آورده ناصر خسروی قبادیانی است که در سال ۴۴۴ هجری از شهر تون عازم گناباد بوده و آن بخش از سفرنامهاش را چنین نگاشته است: چون از شهر تون برفتیم آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد میرفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد، چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشته حاضر کردند و مردم بسیار آمدند، هفتصد گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید، رسن در آن پسر بست و او را مرده بیرون کشیدند و آن مرد چون مرده بیرون آمد گفت آبی عظیم که در این کاریز روانست و آن کاریز چهار فرسنگ میرود و آن را میگفتند که کیخسرو فرموده است.
حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری قمری ظاهرا با استفاده از روایت ناصر خسرو، اینگونه در مورد قنات نوشته است: چهار فرسنگ درازای کاریز است و چاه آن تخمینی هفتصد گز و چند موضع باشد و آب از کاریز و بیشتر کاریزها از طرف جنوب به شمال میرود.
این کاریز که یکی از شاهکارهای آبی جهان است از دو رشتهی اصلی و شش شاخهی فرعی تشکیل شده و مادرچاه آن در دامنهی شمالی سیاه کوه و خروجی کنونی قنات در جنوب محلهی معروف به قصبه شهر (کوی شرقی) قرار دارد. قنات قصبه گناباد از میانه اراضی كوی شرقی گناباد در سمت جنوبغربی از محلی معروف به «برج علی ضامن») از داخل رسوبهای ریزدانه آغاز شده و به طول كلی ۳۳۱۳۳ متر در یک رشته اصلی «قصبه» و چهار رشته منشعب از آن دولاب كهنه، دولاب نو، رشته فرعی اول قصبه و رشته فرعی دوم نام دارد. رشته اصلی قصبه ۱۳۱۳۵ متر طول دارد و در امتداد دره پر آب خانیک حفر شده كه عمق مادر چاه آن بیش از ۲۰۰ متر است. قطعه سفالهای پراکنده در اطراف دهانهی چاههای این کانال حاکی از این است که رشته قصبه واقع در مسیر اولیهی اصلی قنات بوده که در زمان هخامنشیان حفر شده و به دنبال آن رشتههای دیگر قنات در مواقع خشکسالی حفر شده است، اما ریزش پیدر پی قنات، پیشینیان را به یافتن راه چارهای ترغیب کرد که طی آن در فاصلهی۶۸۳ متری، قنات را به دو شاخه تقسیم کنند تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانالها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.
این قنات با تدبیر سازندگانش چنان ساخته و پرداخته شده است که سالیان سال از دست دشمنان طبیعی و غیرطبیعی خود در امان بوده و ۲۵۰۰ سال آب منطقه را تامین کرده است. از جمله تدابیر به کار رفته در معماری این قنات تعدد چاههای آن است که به بیش از ۴۷۰ حلقه میرسد. تعدد چاهها سبب پیشگیری از کور شدن چاهها توسط دشمنان هنگام حمله و همچنین کاهش وزن طناب در زمان حفر و تخلیه چاهها شده است. چاههای قنات قصبه به دو صورت چاههای کمعمق و عمودی و چاههای عمیق و پلهای هستند، به این معنی که ابتدا هفتاد تا یکصد متری چاه عمودی حفر شده و سپس با زاویه قائمه در کف آن کانالی افقی و بلند هوا، به سمت مسیر قنات به طول سه تا پنج متر حفر شده و مقنی به تعداد هر چاه چرخی در انتهای کانالهای افقی و بر فراز چاههای عمودی استوار میکرد. این نوع چاهها به دو منظور حفر شدهاند: اول اینکه در موقع حمله و هجوم دشمنان نتوانند قنات را کور کنند، چون در نهایت جلوی کانالهای افقی بسته میشد و دیگر اینکه از وزن طنابها بکاهند، زیرا اگر مثلا در چاه ۳۰۰ متری بخواهند از یک ریسمان و یک چرخ استفاده کنند، وزن طناب خیس شده حدود یک تن خواهد رسید و انتقال آن مشکل خواهد بود. فضای داخلی قنات دارای کانالها و تونلهای اعجابانگیزی است که با بررسیهای انجام یافته روی آن حفرههایی مشخص شده، ظاهرا این قسمتها برای قرار دادن چراغ و پیه سوز و وسایل روشنایی به کار میرفته است. قنات قصبه یکی از بهترین مکانهای گردشگری محسوب میشود و هر ساله بازدیدکنندگان بسیاری را به خود جذب میکند. هم اکنون ۵۰۰ متر اولیه قنات قصبه جهت بازدید مورد بهربرداری گردشگری واقع شده و مابقی مسیر آن نیازمند مستحکمسازی و ایجاد امکانات رفاهی است. ۶۰ درصد از چاههای قنات مسدود شده و ۴۰ درصد آنها با آبدهی ۱۵۰ لیتر در ثانیه باقی مانده است. اگر برای دیدن قنات قصبه به گناباد رفتید، بازدید از دیگر جاذبههای گردشگری این منطقه باستانی را فراموش نکنید؛ جاذبههایی چون مسجد جامع قدیم گناباد، مسجد جامع عبدالله نوقاب، بقعه امامزاده سلطان محمد عابد، روستای تاریخی ریاب، آرامگاه بهلول، قلعه تاریخی عمرانی، سرو کهن نوقاب، آب انبار شریعت و موزه آب، خانه شریعت، موزه تاریخی گناباد و خانه خانیکی که بازدید از هر کدام لطفی دگر دارد.
گنبدهای شه میر
گنبدهای شه میر در حدود ۱۰ کیلومتری جنوب نیشابور بر کنار راه این شهر به کاشمر در میان قبرستان قدیمی قرار دارند که دو بنای آجری به فاصله کمی از یکدیگر با ساختار و اندازه متفاوت هستند که به مهروا، مهرآباد و شادمهر معروفند. گنبدهای آجری مهرآباد که «مهراوا»، «شه میر» و «شادمهر» نیز نامیده میشوند، از مهمترین بناهای تاریخی و مکان های دیدنی نیشابور در دهستان ریوند هستند. گنبد بزرگ، دارای پلان بیرونی هشتضلعی و درونی چهارضلعی است. در کف بنا سردابه یا راهرویی زیرزمینی قرار دارد که حالت چلیپایی شکل داشته و به نظر میرسد آرامگاه شخصی که این بنا به خاطر او ساخته شده در این محل باشد. این بنا که قدمت آن به دوره سلجوقی میرسد، در نوع خود یکی از شاهکارهای معماری به شمار میآید. گنبد کوچک، در حدود پانزده متری شمال گنبد بزرگ قرار دارد، پلان بیرونی و درونی آن، شبیه بنای گنبد بزرگ است. این بنا، چهارطاقیای است که ورودیهای آن کمعرض و رفیع هستنند. قدمت این بنا به دوره ایلخانی میرسد. با توجه به اطلاعات موجود، هنوز ابهاماتی در مورد گذشته پر فراز و نشیب محوطه تاریخی مهراوا وجود دارد و به عقیده برخی تاریخنگاران، وجود کلمه مهر در نامهای محوطه، از ارتباط تاریخی آن با آئینهای مهرپرستی ایران پیش از اسلام نشان میدهد که با وجود آتشکده آذربرزینمهر در ریوند نیشابور و رواج آئین زرتشت در زمان حکومت ساسانیان و پیش از آن، ارتباط دارد.
آرامگاه حاج ملا هادی سبزواری
سبزوار یکی از شهرهای استان خراسان رضوی است که در شمال شرق ایران قرار گرفته و با مرکز استان یعنی شهر مشهد در حدود ۲۴۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر که در گذشته نامهای متفاوتی همچون «بیهق»، «ساسویه»، «ساسان آباد» و «سربداران» داشته است، حدود ۲۵۰ هزار نفر جمعیت دارد. سبزوار از دیرباز مراکز علمی و دانشگاهی و بهخصوص حوزههای علمیه قدرتمندی داشته است و به همین دلیل از نظر فرهنگی و دانشگاهی و همچنین تاریخی شهر مهمی است. همین اهمیت باعث شده تا این شهر اندیشمندان شاخصی را در خود پرورش دهد. یکی از این اندیشمندان برجسته «ملا هادی سبزواری» بوده است.
هادی سبزواری یکی از عالمان و اندیشمندان برجسته در زمینه علوم و فلسفه اسلامی بود. وی در سال ۱۲۱۲ هجری قمری در شهر سبزوار به دنیا آمد. او علوم مقدماتی را در سبزوار آموخت و سپس برای یادگیری بیشتر و تکمیل آموختههایش به شهر مشهد سفر کرد. پس از آن به اصفهان رفت تا در زمینه فلسفه و عرفان آموزش ببیند. او در سال ۱۲۴۲ هجری قمری یعنی در سن ۳۰ سالگی دوباره به مشهد برگشت و مدت پنج سال را به تدریس در مدرسه «حاج حسن» مشهد گذراند. هادی در طول سالهایی که همچون یک طلبه پرتلاش، به دنبال یادگیری علوم مختلف دینی بود، در کلاس درس استادانی همچون «ملا حسین سبزواری»، «شیخ محمد تقی رازی»، «محمد ابراهیم کلباسی»، «ملا علی مازندرانی» و «ملا اسماعیل کوشکی» حاضر شد و از دانستههای آنان بهره گرفت. ملا هادی سبزواری شعرهایی نیز به صورت غزلهای حکمی و عرفانی سروده و تخلص ایشان در شعرهایشان «اسرار» بوده است. از ملا هادی سبزواری آثار ارزشمندی بر جای مانده است که از مهمترین آنها میتوان به «اسرار الحکمه فی المفتتح المغتنم»، «النبراس فی اسرار الاساس»، «دیوان اشعار»، «راح قراح و کتاب رحیق در علم بدیع»، «مفتاح الفلاح و مصباح النجاح» و همچنین «رسائل حکیم سبزواری» اشاره کرد. علاوه بر اینها منظومه و شرح منظومه سبزواری نیز از ایشان به جا مانده که در این اثر، هادی به تلخیص «اسفار» ملا صدرا پرداخته است. ملا هادی سبزواری در بیست و پنجمین روز از ماه ذی الحجه سال ۱۲۸۹ هجری قمری، در سن ۷۷ سالگی و پس از یک عمر پربار در زمینه یادگیری علوم اسلامی و تدریس آنها از دنیا رفت. در حال حاضر آرامگاه این شخصیت برجسته در شهر سبزوار و در ضلع جنوبی میدان کارگر این شهر قرار دارد.
بنای اولیه این آرامگاه یک سال پس از درگذشت هادی یعنی در سال ۱۲۹۰ هجری قمری توسط «میرزا یوسف مستوفی الممالک» در این محل ساخته شد. میرزا یوسف در نظر داشت در کنار این آرامگاه یک مدرسه برای آموزش علوم دینی نیز تاسیس کند و «ملا محمد سبزواری» پسر بزرگ ملاهادی را نیز به عنوان مدرس این مدرسه انتخاب کند، ولی ملا محمد درگذشت و به همین دلیل نیز این مدرسه ساخته نشد. نگاهی دقیق تر به بنای آرامگاه میاندازیم. ساختمان این بنا بهطور کامل از جنس آجر ساخته شده است. این ساختمان از یک اتاق اصلی مقبره و چهار ایوان در اطراف این اتاق اصلی تشکیل شده است. ضمن اینکه گنبدی آجری بر روی اتاق اصلی مقبره ساخته شده است. البته دو حجره و دو ایوان کوچک نیز در این مجموعه وجود دارد. ورودی این بنا از سمت شمال شرقی و ایوانهای واقع در اضلاع شرق و غرب به سمت بیرون باز است که سه نورگیر نیز دارد. اگر به سقف اتاق گنبد و همچنین سقف چهار ایوان اطراف بنگرید، میتوانید آیینه کاریهای انجام شده در آنها را مشاهده کنید که زیبایی خاصی دارند. این آرامگاه جزو بناهای دارای طراحی داخلی «چلیپایی» شکل است. در ساخت بنا بهطور عمده از آجر با ملات گچ و گچ خاک استفاده شده است. وجود یک گنبد فیروزهای رنگ و استفاده از کاشی کاریهایی رنگارنگ بر زمینه لاجوردی از عواملی هستند که در زیباسازی بنای آرامگاه نقش مهمی دارند. شایان ذکر است که گنبد پوششی کاشیکاری شده دارد که در طول سالها چند بار مورد بازسازی قرار گرفته است. همچنین جالب است که یک سری از تزیینات آیینهکاری این قسمت مورد بازسازی قرار نگرفتهاند. برای ساخت قبر نیز از سنگ مرمر بزرگی استفاده شده است، البته در گذشته گویا قبر از جنس گچ بوده و روی آن نیز صندوقی چوبی تعبیه شده بود که در حال حاضر اثری از این صندوق دیده نمیشود. در محوطه اطراف بنا، در مجموع چهار باغچه دیده میشود که دو تا از آنها در سمت شرق و غرب کوشک قرار دارند و دو باغچه دیگر نیز در سمت جلو واقع شده اند. نکتهای که در مورد گنبد آرامگاه ملاهادی سبزواری وجود دارد این است که این گنبد با استفاده از چند نیم دایره ساخته شده است، موردی که در بیشتر گنبدهای معماری سنتی ایرانی که در بناهای دیگر میبینیم، دیده نمیشود. این نوع گنبدها در برابر فشارهایی که به آنها وارد میشود، آسیبپذیرتر هستند. شاید به همین دلیل باشد که هماکنون ترکهایی در روی آهیانه گنبد آرامگاه به چشم میخورند. آرامگاه ملا هادی سبزواری به عنوان یک اثر تاریخی ارزشمند در ۹ مرداد سال ۱۳۵۵ هجری شمسی و با شماره ثبت ۱۳۳۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
چشمه مرتضی علی طبس
چشمه آبگرم مرتضی علی(ع) از جاذبههای گردشگری طبیعی در شهرستان کویری طبس در استان خراسان جنوبی است. این چشمه در مسیر گردشگری روستای خرو و در فاصله ۲۷ کیلومتری شهر طبس واقع شده است. چشمه آبگرم مرتضی علی از جاذبههای گردشگری کشورمان بهحساب میآید، وجود این چشمه جوشان با دو نوع آب سرد و گرم کنار هم در دل کویر ایران زمین انسان را به تفکری عمیق وامیدارد. پس از گذر کردن از شهر طبس برای رسیدن به این چشمه حدود ۵ کیلومتر مسیر را باید بهصورت پیاده طی کرد که عمدتاً از آب عبور میکنند. این چشمه مبدأ آبی اغلب مزارع و تأمین آب باغات طبس میباشد که از طریق نهرآبی به این شهر منتقل میشود. در طول مسیر چشمه آبگرم مرتضی علی، دیوارههای بلند دره مانندی در دو طرف خودنمایی میکند و روی این دیوارهها حفرههایی است که بهنظر میرسد با نظم خاصی بنا شدهاند. پس از حدود ۱۰ دقیقه پیادهروی به منطقهای میرسیم که چشمههای متعدد آب بهویژه چند چشمه آب گرم و سرد قرار دارد و بزرگترین آنها از درون حفرهای نشئت میگیرد که به حمام مرتضی علی معروف شده است. چشمه آبگرم مرتضی علی طبس از مناطق طبیعی است که با داشتن چشمههای آب درمانی بهلحاظ توریست درمانی مورد توجه ویژه است. گردشگران داخلی و خارجی از این مناطق که طبیعت زیبایی نیز دارد، استقبال میکنند. آبگرم چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه میریزد و همین، اختلاف دمایی را در چشمه ایجاد میکند که گاهی به ۱۰ درجه هم میرسد. غلظت بیشتر آب گرم و تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در کف رودخانه باعث میشود که این آبها تا مسافت حدود ۳۰۰ متری بستر رودخانه هم پیش بروند، در حالیکه بهطور کامل با هم مخلوط نشدهاند و در بستر رودخانه قابل تفکیک هستند. جالبتر اینکه بلندترین سد قوسی جهان در انتهای مسیر چشمه مرتضی علی واقع شده که همین موضوع بر شهرت آن افزوده است. اگر گذرتان به این چشمه بیفتد، حتما شاهد قبرهای بسیار قدیمی در دیوارههای تنگه خواهید بود که به زرتشتیها تعلق دارد.
راز آلودترین بنای خراسان
به ۲۵ کیلومتری شمال غرب مشهد که سفر کنید، در حاشیه غربى جاده مشهد – طوس و در ابتدای بلوار پردیس، بنایى ناشناخته و پر رمز و راز قرار دارد. بنایی مکعبی شکل و آجری که در قلب دشت طوس سال ها نظاره گر تاریخ بوده است. بقعه «هارونیه» با عظمت، استحکام و شکل و شمایل خاصی که در کف و گنبد دارد، تنها اثر به جاى مانده از شهر باستانى طوس به شمار می رود. می گویند هارونیه افسانه ای ترین بنای خراسان است. بنایی که روایت های مختلفی درباره کاربری آن شنیده می شود و در دوره های مختلف با عناوین متفاوتی نامیده شده است. از زندان گرفته تا مدرسه!
امروزی ها هارونیه را زندان قدیمی هارون الرشید می دانند. آنها ساختمان زیرزمینی این بنا در گذشته را دلیلی بر استفاده بنا به عنوان زندان می دانند و حتی از سیاه چال و سردابه ای می گویند که در این زندان وجود داشته و در گذر زمان با خاک پر شده است. این در حالی است که عده ای معتقدند عنوان کردن نام زندان برای بنای هارونیه از پایه و اساس غلط است و بقعه هارونیه صرفا آرامگاه یا خانقاهی است که در سده های هفتم یا هشتم هجری ساخته شده است. حتی گفته می شود که در متون و سفر نامه ها از این بنا به نام آرامگاه و خانقاه غزالی نام برده شده است که البته سنگ یادبودی که به نام محمد غزالی در وسط محوطه کارگذاشته شده، تا حدودی تکلیف این بنا را مشخص می کند. به خصوص که مشخصات ظاهری این بنا شباهتی به معماری زندان ها ندارد و مصالح به کار رفت در آن، نوع طراحی و ساخت بنا و آثار به دست آمده از آن، بیشتر شبیه به خانقاه های دوره ایلخانی است.
به هر حال، هارونیه گنبد، زندان، بقعه، خانقاه، یا هرچه که باشد، یک فضای وسیع مربعی دارد با گنبدی به ارتفاع حدود۲۵ متر. در انتهای بنا سه حجره با اتاقک هایی وجود دارند که گچبری ها و تزئینات خارجی آن منحصر به قاب های عمودی و ستون نماهای دو طرف ورودی میشود. این بنا راه پله هایی دارد که شما را به طبقه دوم می رسانند که احتمالا مدرسه یا مسجد بوده است. بناى هارونیه آجرى است و هیچ گونه تزئین کاشى در آن به کار نرفته است، این بنا به صورت چهار ضلعى است که ابعاد آن در اضلاع مختلف نابرابر است. این بنا یک ورودى در سمت جنوب با سردر فوق العاده بلندی دارد که ردی از تزئینات مرسوم این نوع از بناها در آن دیده نمی شود. اگر سفری به مشهد مقدس و توس و حواشی آن داشته باشید، می توانید هارونیه را ببینید که با تاریخ مبهم و پر رمز و رازش، یکی از مستحکم ترین بناهای تاریخی منطقه به شمار می رود.