ذکریا

 
 

مراسم شکرگزاری در ارتفاع ۲۴۶۵

2294

تابستان هرسال به دشت زیبای گلیل ازگذشته تاکنون معتقدین به پاسداشت جشن محصول جشنی بازمانده از صدها جشن ایران زمین بهمراه کشاورزان ودهقانان به نشانه جمع آوری محصول یکساله خود و شکر گذاری به درگاه روزی ده روزی رسان از آغازین روز های تابستان در تدارک و برپائی جشن محصول و زیارت زکریا(ع) در کوهستان و ییلاق سرسبز گلیل شیروان هستند. معتقدین به این جشن بیشتر عشایر حوزه گلیل هستند که به گلیل وزیبایی هایش سخت دل بسته اند و این را میتوان در ترانه ها و اشعار شاعران آن دیار بخوبی حس نمود . اگر بخواهید این کوهستان زیبا و افسانه ای رابشناسید چه کسی بهتر از این شاعران توانا میتواند ازگلیل سخن بگوید : رویک ژ رویان از راووم گلیل کول م تودا دل م پر بژیایه م دل و رفشا وی دا ورکتمه مرز و بیره کر چر ل چیان خجاوی م تاو خارو ل کمر ول زاوان م ژهنگی لو دگوت لالا چیانا کانه شیر وشاباز و بوره ل وگر یانا در این روز هر خانوار یک راس گوسفند را برای قربانی در ارتفاع ۲۴۶۵ متری در کنار مزار امام زاده ذکریا (ع) از گله جدا و آن را بر گرد سیاه چادر خود حرکت داده که نذر وقربانی محصوب میشود ،در این روز شمار گوسفندان قربانی به بیش از پانصد راس میرسد و بردن گله قربانی معمولا به نوجوان پسر واگذار میشود تا با کمک هم گله قربانی را به مقصد برسانند و اما دختران ایل در این روز لباس سفید رنگ پوشیده اند به همراه مادران خود به راه می افتند انها در مسیر راه از گردنه های ذکریا میگذرند و در هر صد گردنه علامتی از پاره سنگ های کوه که چیل نام دارد درست میکنند چیل نشانه ی جاودانگی و حیات ونمیرایی و مفهوم امرداده است . پیران ایل به کمک عصا و گاهی یاری جوانان از گردنه های کوه به بالا صعود میکنند و از کوه به ارامی بالا میروند ، جوانان ،شاداب و سر حال با نگاه به موج جمعیت که بسوی قله کوه در حرکتند با بستن گره هایی درشاخه های همیشه سبز ارس کنار پیکر حضرت ذکریا(ع) محبت وصمیمیت ایل و برکت را از قلب میگذرانند و از ارتفاعات ذکریا به دشت گلیل و خاوران مینگرند .سرانجام جمعیت به بلندای کوه میرسند و زائران با دیدن گنبد طلایی رنگ حضرت خوشحال و اشک شوق از چشمانشان سرازیر میشود . بعد از کمی استراحت ،چند دسته از خوشه های طلای رنگ گندم به پیرترین مرد قبیله از سوی جوانترین پسر ایل تقدیم می شود که نوعی پاسداشت کار و گرامی داشت حضور فرزانگان عشیره هاست ، سپس نوشیدن چای آنخ،تماشای منطقه، احوال پرسی وزیارت انها وذبح گوسفندان شروع میشود ،عالم و ملای حاضر در میان جمعیت شروع به ثنا خوانی و دعا گویی میکنند ،پس از دعا وعبادت برنامه بعدی در بلندای کوه ذکریا ،مصالحه امر ایل وطوایف مجاور وجویا شدن از کار و محصول و مشکلات یک دیگر و تعیین موعد خروج از دشت ییلا قی گلیل وحرکت بسوی قشلاق مراوه تپه مشخص میشود . پس از ان غذا های نذری چون گوشت قورمه و فطیر اماده میشود و بر سر سفره های ساده و صمیمی ان ها نان تنور ،دوغ ،ماست ، گوشت و فطیر که همگی دست رنج یکساله انهاست دیده میشود، سفره بدون حضور میهمان گسترده نمیشود همگی در کنار هم مشغول صرف ناهار میشوند .کاش این دلدادگی همیشه در زندگی جاری بود همچون چشمه های جوشان گلیل .با صرف غذا و استراحت کم کم خورشید پشت قله مار کوه و سرانی غروب میکند و بازگشت به گلیل برای ادامه زندگی و چند روز بعد کوچی برای یافتن بهار جدید اغاز میشود.