سنگی
حمام تاریخی روستای پورناک
روستای پورناک در کیلومتر ۱۶ پلدشت به مرگنلر در اطراف رودخانه دایمی زنگمار واقع شده است وحمام پورناک پلدشت به واسطه ارزش معماری در اوایل دهه ۸۰ مورد شناسایی میراث فرهنگی قرار گرفته و پس از آواربرداری و مرمت بخشهای باقیمانده با شماره ۶۲۲۴ به تاریخ ۸۱.۰۷۰۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.با پیگیریهای انجام شده از سال ۱۳۹۵ مرمت مجدد اثر شروع و در این مرحله آواربرداری و خواناسازی بخش غربی حمام یعنی هشتی ورودی و سربینه انجام شد و مرمت سربینه اصلی و تاق و گنبدهای هشتی در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید. سنگهای آتشفشانی آذرین متخلخل عمده مصالح ساختمانی اثر میباشد که باملات آهک کار شده و گنبدهای سهگانه مخروطی که با نورگیرهایی روشنایی حمام را تامین میکرده تون حمام در ضلع جنوب شرقی بنا و آب انبار نیز در ضلع شمالی بنا قرار گرفته است.روستای پورناک براساس دادههای تاریخی موجود در دورههای قبل به عنوان مرکزیت ارتباطی منطقه دارای ارزش تجاری و بازرگانی و فرهنگی بوده که حمام و مسجدجامع روستا گواه این امر است.
ایل پورناک، پورناکیان به زبان ترکی و محلی پوُرنه یا پورنک اِیلی یکی از قبایل تشکیل دهنده قزلباشها در دوره صفوی بودند که از شاه اسماعیل صفوی در رسیدن به قدرت حمایت کردند.حمام پورناک به جهت اهمیت تاریخی و فرهنگی، علاقهمندی اهالی به استفاده از آن در ایام نوروز و تابستان مورد توجه خاص میراث فرهنگی قرار گرفته است و جهت احیا و بهرهبرداری آن پیشنهاد میشود موزه محلی مردمشناسی در این حمام راه اندازیشود و دهیاری و شورای اسلامی میتوانند به عنوان بهرهبرداران مجموعه ورود کنند. حمام پورناک مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان پلدشت، بخش مركزی، روستای پورناک واقع شده و اين اثر در تاريخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۲۲۴ بهعنوان يكي از آثار ملی ايران به ثبت رسيده است.
دروازه سنگی خوی
خوی یکی از کهنترین مراکز تمدن در شمال غرب ایران و کانون بسیاری از حوادث تاریخی بوده است. خوی به دلیل واقع شدن در مسیر جاده ابریشم و جاده تجارتی شرق و غرب، مورد بازدید بسیاری از جهانگردان و ایرانشناسان واقع شده است. پیشینه این شهر، به سههزار سال پیش برمیگردد. آثار تاریخی زیادی در منطقه خوی قرار دارد که از آن آثار میتوان به دروازه سنگی خوی اشاره کرد. در گذشتههایی نه چندان دور قدم گذاشتن به هر شهر، مستلزم عبور از حصار آن شهر بود که همچون دیواری دفاعی دور تا دور آن را دربر میگرفت. حفظ امنیت هر شهر و دیاری وابسته به استحکام این دیوار بود و کوچکترین اشتباه در ساخت و حفاظت از آن میتوانست اتفاقات ناگواری را رقم بزند. موقعیت ویژه برخی سرزمینها، نیاز آنها را به این دیوار دفاعی تشدید میکرد تا جایی که دیوارهایی همانند دیوار چین طراحی و ساخته شدند تا سد راه دشمنان شوند. این دیوارها دروازههایی برای عبور و مرور داشتند تا رفت و آمد کاروانها، مردم عادی و بازرگانان به راحتی کنترل شود. امروزه تنها اثرات باقیمانده از دیوارهای باشکوه این شهرها، دروازههایی هستند که پابرجا مانده و وقایع تاریخی زیادی را پشت سر گذاشتهاند. در دوران قاجاریه، شهر خوی به دلیل نزدیکی به مرز روسها، از اهمیت استراتژی بالایی برخوردار بود. هنوز بقایای دیوارهای دفاعی شهر که به درخواست فتحعلی شاه، به دست ژنرال گاردن در قرن سیزدهم در اطراف این شهر ساخته شده است، امروزه به چشم میخورد. دروازه سنگی (قالا قاپیسی) خوی در جنوب بازار خوی به طرف شهر سلماس قرار دارد. این اثر در دوره ایلخانیان یا دوره قاجاریه بنا شده و از حصار تاریخی شهر خوی باقی مانده است. در جلوی دروازه سنگی خندقی به عمق ۱۰ متر و عرض ۳۰ متر وجود داشته است که یک پل معلق بر روی آن تعبیه شده بود.
دروازه سنگی از جاهای دیدنی خوی به شمار میرود و تنها دروازه باقیمانده از حصار شهر خوی و تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران است که ارزش تاریخی زیادی دارد. دروازه سنگی خوی از نمونههای باقیمانده دوازده حصار تدافعی در جنوب شرقی شهر خوی است که جهت حفاظت شهر از تهاجم دشمن و کنترل عبور و مرور ساخته شده است. در گذشته مردم از طریق دروازه سنگی به شهرهای سلماس و ارومیه میرفتند، اما امروزه به علت گسترش شهر این بنای تاریخی در بافت جدید شهر قرار گرفته و قسمت شمالی آن متصل به بازار قدیمی خوی قرار دارد. ضلع شمالی دروازه آجری و به سبک جناقی است. ضلعجنوبی آن یک در میان سنگهای خاکستری و سیاه دارد و به شکل قوس نیمدایره است که زیر این قوس دو شیر ساده سنگ تراشی شده است. تا ۶۰ سال گذشته در اطراف شهر خوی، دیواری خشتی با ۴ دروازه وجود داشت. به جز این دروازه سنگی، دروازه های دیگری نیز وجود داشته است که امروزه مردم با نامهای دروازه شهانق یا شوونه قاپوسی، دروازه محله یا قالاقاپوسی یا محله قاپوسی، دروازه چورس یا دروازه ماکو و دروازه شوراب یا دروازه تبریز از آنها یاد میکنند. اما از آن همه دروازه، تنها همین دروازه سنگی توانسته ناملایمات روزگار را تاب بیاورد و در این شهر باقی بماند. دروازه سنگی در روزگاران گذشته وقایع بسیاری را به چشم دیده و در برابر آنها سکوت کرده است. مهاجمان ارمنی و عثمانی بارها خواستند تا این حصار را از بین ببرند و وارد شهر شوند و هنوز هم آثار گلولههای آنان بر تن این دروازه دیده میشود. این بنا از حیث جنس ساختمان با دو نوع مصالح مقاوم ساخته شده است. بهطور کلی در ساخت دروازه سنگی از دو نوع مصالح آجر و سنگ استفاده شده است. ضلع شمالی آن که در امتداد بازار قدیمی خوی قرار دارد با آجر ساخته شده، ولی سمت جنوبی بنا از سنگهای تراش خاکستری و سیاه است که بهصورت ترکیبات موزون و هماهنگ نماسازی شده است. این بنا در حال حاضر مورد استفاده قرار نمیگیرد. نام این اثر ارزشمند، بهعنوان تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران، با شماره ۸۰۸ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. دروازههای ایران در گذشته دو نوع را شامل میشدند، دروازههای سنگی و دروازههای آجری. دروازه سنگی تنها نمونه باقیمانده از نوع خود است. نویسنده و مورخ فرانسوی به نام کنت دو گوبینو، معماری دروازه سنگی را به بناهای قاهره تشبیه میکند و در نوشتههای خود از آن اینگونه سخن میگوید:
خوی شهر دلپذیری است، دروازه زیبایش به شیوه بناهای قاهره، از مرمر سیاه و سفید ساخته شده است و من نظیر آن را در هیچ جای دیگر ایران ندیدهام، این دروازه به بازار باز میشود.
بعضی از مورخان این اثر را به دوره ایلخانیان نسبت میدهند و امکان دارد در زمان عمران و آبادانی خوی توسط ایلخانیان، این دروازه نیز ساخته شده باشد. ولی منابع دیگری دروازه را مربوط به دوره قاجار میدانند، انتساب دوم با توجه به سبک معماری مقایسه با آثار باقی مانده قاجاریه در تبریز و خود شهر خوی معقول بهنظر میرسد. و از طرفی نیز با توجه به سر در باقی مانده این بنا مربوط به دوره ایلخانی دانسته میشود. آن گونه که از سبک معماری این اثر بر میآید میتوان از ساخت دروازه در دوره قاجار سخن گفت چرا که آثار باقی مانده از قاجار در تبریز و خوی شباهتهای بسیاری به این اثر دارند. از نظر کارشناسان دلیل دیگری که ساخت این بنا را در دوران قاجار تایید میکند این است که ساخت آخرین حصار یا بدنه شهر به دستور عباس میرزا نایبالسلطنه (فرزند فتحعلی شاه قاجار) صورت گرفته است و شواهد، حکایت از پابرجا بودن آن تا سال ۱۳۲۰ خورشیدی دارند. از سوی دیگر، سر در باقی مانده این بنا نشانههای معماری دوره ایلخانی را دارد و برخی کارشناسان معتقد هستند که معماران در زمان عمران و آبادانی خوی به دستور همسر آباقاخان، دومین پادشاه سلسله ایلخانی، این دروازه را ساختهاند. شواهد نشان میدهند که در سال ۱۱۳۵ هجری شمسی این بنا توسط احمدخان دنبلی (رییس ایل دنبلی در زمان کریم خان زند) مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و تقویت شده است.
پل خراجی
این اثر در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۳۹۵۲ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پل خراجی که قدمت آن به دوره صفوی می رسد ، در جنوب باختری روستای خراجی ، به فاصله ۳۰ کیلومتری شهرکرد و بر روی رودخانه کیار احداث شده است . طول این پل ۵۴ متر ، بالاترین ارتفاع آن پنج متر و فاصله دهانه های آن متغیر و به طور متوسط ۲/۵ متر است . پل خراجی که مصالح آن از آجر ، سنگ و ملاط بوده دارای ده دهانه است که بر روی پایه های سنگی ساخته شده اند . این پل به شکل مخروطی بوده و از طرفین شیبدار به نظر می رسد . قدمت این بنا از دوره صفویه به بعد است .
کاروان سرای سنگی زنجان
کاروان سرای سنگی که از نوع کاروان سرای برون شهری بوده در قرن ۱۱ ه.ق به دستور شاه عباس صفوی خارج از بافت قدیم شهر زنجان واقع شده است این بنا به دلیل تغییر کاربری هم اکنون به عنوان سفره خانه سنتی مورد استفاده قرار می گیرد. پلان این کاروان سرا به سبک چهار ایوانی است حجره های آن در یک طبقه قرار گرفته اند و سقف ها از نوع قوسی هستند استفاده از سنگ به عنوان مصالح اصلی در ساخت کاروان سرا باعث شده است که این بنا با عنوان کاروان سرای سنگی و در زبان محاوره ای داش کاروان سرا معروف شود این بنا از لحاظ این که تنها باقی مانده از کاروان سراهای زنجان است حایز اهمیت فراوانی است بنای کاروان سنگی که روبه روی راه آهن شهرستان زنجان و در خیابان خیام این شهر واقع شده با شماره ۲۱۲۸ به ثبت رسیده است.
شهر سنگی عیلامیان
بومی های کهگیلویه و بویر احمد سال هاست که از شهری سنگی صحبت می کنند که روزگاری میراث ارزشمند عیلامیان بود و حالا قدم به قدم به نابودی نزدیک می شود. شهر سنگی دلی یاسیر که در ۳۰ کیلومتری شمال شهر دهدشت قرار دارد و از زمان عیلامیان تا قاجارها محل سکونت بود اما حالا آثار و بقایای آن بدون ثبت شدن در فهرست آثار ملی از بین می روند. از بومی های دهدشت که بپرسید، می گویند «دلی یاسیر» در حقیقت «دیر یاسین» است و متعلق به جد پدری یکی از امامزادههای منطقه… برخی دیگر بر این باورند که این واژه در حقیقت «دلی حاصل» است که در گذر تاریخ به این شکل درآمده و اشارهای است به حاصلخیزی این منطقه، «دلی یاسر» و «دل یاسر» هم از دیگر اسامی احتمالی این شهر سنگی است. شهری که براساس تحقیقات انجام شده و شواهد موجود، تا دوره قاجاریه قابل سکونت بوده و در دوره صفویه یکی از پررونقترین دورههای تاریخی خود را سپری میکرد. شواهد حاکی از آن است که شهر دلی یاسیر در دورههای تاریخی مختلف از زمان عیلامیان تا قاجاریه دارای سکونت بوده و رونق داشته است، در دوره قاجار مردمانی از اقوام ترکمن، لر و ترک در دلی یاسیر در کنار هم ساکن بودند. پس از این دوره، به دلیل مشکلات دولت مرکزی و عدم توانایی در تامین امنیت، دلی یاسیر رونق خود را از دست داد و این شهر سنگی رو به انزوا رفت. از بومی های دهدشت که بپرسید، می گویند «دلی یاسیر» در حقیقت «دیر یاسین» است و متعلق به جد پدری یکی از امامزادههای منطقه…
برخی دیگر بر این باورند که این واژه در حقیقت «دلی حاصل» است که در گذر تاریخ به این شکل درآمده و اشارهای است به حاصلخیزی این منطقه دلی یاسیر، سرزمین حکومت سنگ هاست. هر جای این شهر را که نگاه کنید، خانه های سنگی را می بینید که دیوارهایشان بدون ملات بالا رفته اند و استوار ایستاده اند. بد نیست بدانید که ریشه استفاده از سنگ بدون بکارگیری ملات به دوران ساسانیان برمیگردد، از سویی دیگر این شهر در کنار یکی از مسیرهای تابستانه راه شاهی نیز واقع بود، راهی که از انشان فارس به شوش در خوزستان میرسید.همه بناهای موجود در این شهر بزرگ از جنس سنگ است، اما بنا بر محل ساخت و موقعیت قرار گرفتن هر بنا جنس سنگهای به کار رفته در ساخت ساختمانهای شهر متفاوت است، در پایین دست و گوشه کنار، آنچه باقی مانده است بقایای ساختمانهایی است که از سنگهای کوچک و جمع شده از کوه احداث شده بود، در بالادست و مرکز شهر اما مصالح ساختمانی سنگهای بزرگ و شکل داده شده و خوشتراش است، گردش در این شهر باستانی نشان میدهد. در شیب تپهای که روبهروی این شهر واقع شده است، غاری کمعمق دیده میشود که به گور دخمههای تاریخی شباهت زیادی دارد . میدان مرکزی شهر، کوچهها و خیابانهای شهر، ساحل رودخانه، اطراف درخت مقدس شهر، زیارتگاه و دیگر گوشه و کنار شهر هر کدام براساس نقشههایی حساب شده و سنگهای خاص بنا شده بود. در شیب تپهای که روبهروی این شهر واقع شده است، غاری کمعمق دیده میشود که به گور دخمههای تاریخی شباهت زیادی دارد. حفاران غیرمجاز مدتهاست شبانهروز گوشه کنار شهر سنگی دلی یاسیر را در پی یافتن اشیای تاریخی و ارزشمند میکاوند، در جای جای شهر هم آثار و نشانههای این حفاریها دیده میشود، کافی است هر رهگذری در قسمتی از این شهر چرخی بزند تکههای سفال و کوزه و دیگر اشیای تاریخی در همه جای آن دیده میشود، اما اینکه حفاران غیرمجاز تاکنون توانستهاند شیء ارزشمندی از دل خاک این شهر بیرون بیاورند یا نه هنوز معلوم نیست.