شمال

 
 

دریاچه الیمالات مازندران

3

به هرکدام از دریاچه‌های ایرانی که سر می‌زنید، طبیعتی در مقابل‌تان قرار می‌گیرد که همتای آن را جایی نخواهید دید؛ پهنه‌ای آبی که بر فرش زمین گسترده شده است و باشکوه و آرامشی خاص خودنمایی می‌کند. یکی از این دریاچه‌های دیدنی، دریاچه الیمالات است؛ دریاچه‌ای تماشایی که هیچ‌ چیز در برابر این زیبایی به چشم‌تان نخواهد آمد. خنکای آب، سرسبزی جنگل، شکوه آسمان، نور ملایم خورشید و سکوتی وصف‌ناپذیر در الیمالات در انتظار شما است. دریاچه الیمالات از جاهای دیدنی نور به شمار می‌آید و در مسیر آن به چمستان قرار دارد. نور در سمت شمال با دریای خزر هم‌مرز است و می‌توان دریاچه‌ها و رودخانه‌های زیادی را در آن مشاهده کرد. شهر چمستان نیز مرکز بخش چمستان، یکی از بهترین نقاطی است که می‌توان برای سفر برگزید. دریاچه الیمالات به‌دلیل قرارگیری در میان جنگل، مناطق استوایی را برایتان تداعی می‌کند. بخشی از مسیر دسترسی به دریاچه‌ از میان درختان سر به فلک کشیده می‌گذرد و چشم‌اندازهایی بی‌نظیر را ارائه می‌دهد. دریاچه الیمالات تنها دیدنی چمستان نیست. روستای لاویج یکی دیگر از نقاط پرگردشگر این منطقه به حساب می‌آید که در میان کوه‌ها واقع شده است و هر ساله گردشگران زیادی را به‌سمت خود جذب می‌کند. بهتر است بازدید از این نقطه را نیز در برنامه‌ سفر خود به چمستان بگنجانید. طبیعت زیبای اطراف دریاچه با درختانی که تا نزدیکی لبه‌ ساحل رشد کرده‌‌اند و دریاچه را در آغوش کشیده‌اند، خالق چشم‌اندازی به واقع دیدنی خلق هستند که در کمتر دریاچه‌ای می‌توان مشابه آن را پیدا کرد.

دسترسی به دریاچه الیمالات : برای دسترسی به دریاچه، در مسیر نور به چمستان پیش برانید. پس از طی هشت کیلومتر، درون فرعی دریاچه بپیچید. اگر از مسیر نور راهی این مکان نیستید و مستقیما از تهران قصد بازدید از آن را دارید، از جاده هراز عازم آمل و از کمربندی آمل، وارد چمستان شوید. از چمستان به‌سمت نور حرکت کنید. پس از حدودا ۴۰ دقیقه رانندگی، نرسیده به نور، وارد فرعی دریاچه الیمالات در سمت چپ جاده شوید. گردشگاه دریاچه الیمالات در دل جنگل واقع شده ‌است. در آنجا همه چیز برای چند ساعت تفریح و البته آرامش مهیا است. بعد از پارک اتومبیل، باید مسیری پنج دقیقه‌ای را پیاده‌‌روی ‌کنید و بعد از طی این مسافت، از بلندی به‌سمت پایین (محل دریاچه) هدایت می‌شوید. پلی زیبا شما را به آنجا وصل می‌کند. زیر پل سدی قرار دارد که گاهی اوقات پرآب است. پس از پشت‌ سر گذاشتن چند پله به سنگ‌‌های زیبای کنار رودخانه نزدیک می‌شوید. خبر خوب برای علاقه‌مندان به ماهیگیری اینکه ماهیانی از جمله قزل آلا و آمور در این دریاچه زندگی می‌کنند. البته به‌دلیل اینکه اغلب مردم این ناحیه ماهی‌های قرمز شب عید خود را درون آب دریاچه رها می‌کنند، می‌توان تعداد قابل توجهی از این نوع ماهی را نیز مشاهده کرد.

کلبه وحشت انزلی

011431fc-4c06-48d9-b7b8-8805bc8dbe8b-840x560

به داستان‌های ترسناک باور دارید؟ بسیاری از افراد عاشق ماجراجویی و کاوش در مکان‌های ترسناک و رعب‌آور هستند. شاید تاکنون نام کلبه وحشت انزلی به گوشتان نخورده باشد؛ اما باید بدانید که این مکان مخوف در دل جنگلی در نزدیکی صومعه‌سرا و بندر انزلی به باور بسیاری، محلی نفرین شده و ترسناک است.  استان گیلان، یکی از قدیمی‌ترین مناطق ایران با طبیعتی بکر و دوست‌داشتنی است که بسیاری از مناطق آن تاکنون مورد کاوش و تحقیق قرار نگرفته است. جاذبه‌های طبیعی و تاریخی گیلان، هر سال هزاران گردشگر را به‌سمت خود می‌کشانند. سفر به این منطقه شمالی با وجود انواع دیدنی‌ها یکی از بهترین تجربیاتی است که می‌توان کسب کرد. پس با کجارو  همراه باشید تا داستان‌های ترسناک کلبه وحشت انزلی، از مرز واقعیت تا خیال را با هم بررسی کنیم. تجربه وحشت و دلهره در جنگل، کوهستان، کلبه و خانه‌های تسخیرشده، یکی از محبوب‌ترین جاذبه‌هایی است که بسیاری از ماجراجویان را ترغیب به سفر می‌کند. در این میان، برخی از افراد در حال انکار هستند؛ در حالی که برخی دیگر برای یافتن واقعیت به‌سمت این مکان‌ها می‌روند تا راز آن‌ها را کشف کنند. شما از کدام دسته از افراد هستید؟ آیا دوست دارید به کلبه وحشتی بروید که گفته می‌شود چند نفر در آن جان خود را از دست داده‌اند و چند نفر هم تا آخر عمر دیوانه شده‌اند؟ کلبه وحشت انزلی از جاهای دیدنی بندر انزلی است و در دل جنگل هفت دغنان قرار دارد. روستا یا منطقه تاریخی هفت دغنان، در ۲۵ کیلومتری غرب صومعه‌سرا، در بخش مرکزی دهستان ضیابر و روستای بهمبر و در نزدیکی بندر انزلی در استان گیلان واقع شده است. جنگل هفت دغنان نیز در نزدیکی روستای هفت دغنان قرار دارد که علاوه بر زیبایی، بسیار رعب‌آور و ترسناک است و هر کسی جرات ندارد در آن پای بگذارد. محلی‌های این منطقه، صداهای زیادی را از این جنگل شنیده‌اند و طبق گفته آن‌ها، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. البته اگر برای تجربه‌ ترس و دلهره به این جنگل سفر کرده‌اید، راه خود را به‌سمت بخش شرقی روستا کج کنید، جایی که هوا به‌یک‌باره سنگین‌تر می‌شود و حضور کلبه‌ای دو طبقه، متروکه و پرماجرا فضا را حتی سنگین‌تر هم می‌کند؛ مکانی که افسانه‌های محلی بسیاری در مورد آن وجود دارد. طبق تجربه بسیاری از افراد، این جنگل باشکوه در طول شب، تبدیل به یکی از ترسناک‌ترین و دلهره‌آورترین نقاط کره زمین می‌شود و صداهای عجیبی در آن به گوش می‌رسد؛ اما واقعا چه اتفاقات ترسناکی در کلبه وحشت انزلی اتفاق افتاده است؟

تاریخچه کلبه وحشت انزلی : یکی از مشهورترین داستان‌های ترسناک اتفاق افتاده در کلبه وحشت انزلی به حدود ۴۴ سال پیش، یعنی سال ۱۳۶۵ برمی‌گردد، زمانی که چهار پسر جوان تصمیم می‌گیرند یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. اهالی آن منطقه سعی کردند تا آن‌ها را از این تصمیم منصرف کنند؛ اما پسرهای جوان به آن‌ها می‌گویند که این شایعات دروغی بیش نیست و برای اثبات این حرفشان حاضر هستند که شب را تا صبح در کلبه وحشت انزلی بمانند و صبح برای اهالی روستا تعریف کنند که هیچ اتفاق مرموز یا عجیب و غریبی برای آن‌ها نیفتاده است. برخی از اهالی روستا منتظر بودند تا صبح شود و بلاخره راز کلبه وحشت انزلی مشخص شود؛ اما شب هنگام، دو نفر از این چهار پسر به دلایلی نامعلوم از کلبه‌ وحشت انزلی فرار می‌کنند، در حالی که دو نفر دیگر در کلبه باقی می‌مانند. متاسفانه سرنوشت دو نفری که آن شب در کلبه می‌مانند، بسیار غم‌انگیز است. گفته می‌شود که یکی از آن‌ها در کلبه از ترس، جان خود را از دست می‌دهد و سکته قلبی می‌کند و نفر دوم نیز به جنون دچار می‌شود و هرگز به حالت عادی برنمی‌گردد. طبق گفته محلی‌ها پس از این ماجرا برای ماه‌ها درب خانه وحشت انزلی پلمپ شد و دیگر هیچ فردی جرات رفتن به آنجا و بازدید از این کلبه شوم را، حتی در روز، نداشت. مردم آن منطقه سعی می‌کردند که از اطراف خانه هم رد نشوند و پس از مدتی، در جنگل نیز تردد نمی‌کردند. دیری نپایید که داستان هولناک و مرموز دیگری در این منطقه اتفاق افتاد. درست ۴ سال بعد از حادثه سال ۱۳۶۵، سه دختر مسافر که به روستای هفت دغنان آمده بودند، تصمیم می‌گیرند که یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. آن‌ها شایعاتی راجع به مرگ و داستان پسرهای دانشجو و همچنین نحس بودن این کلبه از گذشته شنیده بودند و قصد داشتند تا به این حرف و حدیث‌ها پایان دهند. آن‌ها به‌طور پنهانی و بدون اطلاع به هیچ کسی از درب پشتی کلبه وارد آن شدند و تصمیم گرفتند تا شب را در آنجا بمانند. آن‌ها می‌خواستند با این کار به همه ثابت کنند که در این کلبه، هیچ اتفاق مرموز و ترسناکی اتفاق نخواهد افتاد. از آنجا که هیچ‌کس در روستا از تصمیم این سه دختر مطلع نبود، کسی هم در صبح آن شب شوم در انتظار آن‌ها نبود. دو روز پس از رفتن آن سه دختر به کلبه وحشت انزلی، محلی‌های آن منطقه یکی از آن‌ها را در فاصله حدود ۳۰۰ متری کلبه پیدا کردند. دختر بیچاره در تنه یک درخت مخفی شده بود. او آن‌قدر ترسیده بود و شوکه شده بود که حتی نمی‌توانست حرف بزند. وی مدام به‌سمت خانه اشاره می کرد و از ترس می‌لرزید. محلی‌ها تصمیم می‌گیرند که پلمپ درب کلبه را بشکنند و وارد آن شوند تا از سرنوشت دو دختر دیگر اطلاعی به دست آورند که متاسفانه با اجساد آن‌ها مواجه می‌شوند. پزشکی قانونی علت مرگ هر دوی آن‌ها را سکته قلبی و مرگ آنی تشخیص داد. طبق گفته‌های شاهدان ماجرا، چشم هر دو دختر به نقطه‌ مشخصی خیره شده و باز مانده بود. دختری که موفق شده بود فرار کند نیز پس از چهار روز، خودکشی می‌کند و جان خود را از دست می‌دهد. پلیس محلی پس از این اتفاق، کلبه را تخلیه می‌کند و تحت تدابیر امنیتی قرار می‌دهد. گفته می‌شود از آن زمان به بعد هیچ کس اجازه ندارد که به کلبه وحشت نزدیک شود یا از آن دیدن کند. داستان‌ها و روایت‌های موجود از کلبه وحشت انزلی بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسند؛ اما برخی از محلی‌ها باور دارند که این حرف‌ها واقعی است. البته باید بدانید که هیچ سند یا شواهد موثقی برای اثبات داستان‌های ترسناک کلبه وحشت انزلی وجود ندارد.

راز کلبه وحشت انزلی از افسانه تا واقعیت : یکی از دلایل شهرت کلبه وحشت انزلی داستانی بوده که از گذشته در بین مردم دهان به دهان چرخیده است. داستانی که طبق آن، هر کس بتواند تنها یک شب را در این کلبه سپری کند و زنده بماند، ثروتمند و پولدار خواهد شد. کلبه وحشت، مکانی وهم‌آلود است و شاید به همین علت، افراد بسیاری تصور می‌کردند که اگر بتوانند در آنجا بمانند، موجودات فرا انسانی به آن‌ها ثروت می‌دهند. روایات ترسناکی که درباره کلبه وحشت انزلی گفته می‌شود، در مکانی در اطراف روستای هفت دغنان و در نزدیکی انزلی اتفاق افتاده است. برای رسیدن به این روستا باید به صومعه‌سرا در استان گیلان بروید و از آنجا ۲۵ کیلومتر به‌سمت غرب برانید؛ اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید در حال حاضر هیچ کلبه‌ای در جنگل هفت دغنان وجود ندارد و اهالی این روستا منکر این داستان‌های ترسناک می‌شوند و طبق گفته آن‌ها در روستای هفت دغنان از اول هم هیچ کلبه‌ای وجود نداشته است. در حال حاضر، یک کلبه متروکه در روستای رینه در نزدیکی پونل و در فاصله ۳۵ کیلومتری غرب صومعه‌سرا وجود دارد که به باور بسیاری از افراد، این کلبه همان کلبه وحشت انزلی است. کلبه متروکه روستای رینه در گذشته محل زندگی بانویی به نام عزت‌الملوک ساسانی، رییس قبیله تالش بوده است. عزت الملوک فردی ثروتمند، ماهر و توانا بوده است و در گذشته او را با عنوان «ملکه جنگل» می‌شناختند. سال‌ها از زندگی عزت الملوک ساسانی در کلبه وحشت انزلی می‌گذرد و متاسفانه از این ملک تاریخی چیزی به‌جز یک بنای مخروبه باقی نمانده است. این کلبه با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال، کماکان مکانی پر رمز و راز است که واقعیت اتفاقات رخ داده در آن مشخص نشده است. خانه تاریخی عزت الملوک ساسانی در دامان طبیعت و محیطی کاملا ییلاقی، مکانی بسیار باشکوه و زیبا است.

فیلم ترسناک کلبه وحشت انزلی : داستان‌ها و شایعات درباره کلبه وحشت انزلی موجب شد تا تیم «انزلی پرس» به‌دنبال پاسخ سوال‌های بی‌شمار در مورد این منطقه مرموز برود و ضمن بازدید از کلبه وحشت انزلی با اهالی هر دو روستای هفت دغنان و رینه مصاحبه کند. در ادامه شما را به تماشای ویدئوی مربوط به این تحقیق دعوت می‌کنیم. عزت الملوک ساسانی در بین گیلانی‌ها از احترام و محبوبیت بالایی برخوردار بوده است. گفته می‌شود این بانو در سوارکاری و تیراندازی، تبحر بسیاری داشته است. او که از رهبران ایل تالش بوده است، از سال ۱۳۱۵ تا چند دهه بعد در عمارتی در روستای رینه در نزدیکی پونل اقامت داشته است؛ عمارتی با معماری منحصربه‌فرد که هم‌اکنون در آستانه ویرانی کامل است. عمارت عزت الملوک ساسانی، یکی از آثار ملی ثبت شده کشور است.

دریاچه سقالکسار گیلان

5019386_485

روستای سقالکسار در فاصله بسیار کوتاهی از رشت، مکانی بی‌نظیر با امکانات مناسب است. دریاچه سقالکسار، پاک‌ترین دریاچه گیلان، شاید برای شما بسیار آشنا باشد؛ بله درست حدس زدید، این دریاچه لوکیشن فیلم ماهی و گربه است. در ادامه با ما همراه باشید تا شما را به سفری به میان این دریاچه نیلگون ببریم که آیینه‌ای شفاف از زیبایی‌های اطراف است و انعکاس درختان انبوه در آن، آرامش و سکونی عجیب را به گردشگران هدیه می‌کند؛ چشم‌اندازی که نمی‌توان از آن چشم برداشت. روستای سقالکسار از توابع بخش مرکزی شهرستان رشت در استان گیلان است که در دهستان لاکان در ۱۶ کیلومتری جنوب شهر رشت (حدود نیم‌ساعت از مرکز شهر) و در جاده جیرده قرار دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ در این روستا که با نام «سالکه سار» نیز شناخته می‌شود، ۶۸۹ نفر زندگی می‌کنند. روستای سقالکسار در ارتفاع ۵۰ متری از سطح دریا واقع شده است و آب‌وهوایی معتدل دارد. فاصله روستای سقالکسار تا تهران ۳۲۴ کیلومتر است و برای رسیدن به آن باید حدود چهار ساعت و نیم رانندگی کنید. در اطراف مزار آقا سید شریف در نزدیکی شهرستان شفت، دریاچه‌های متعدد و جاذبه‌های طبیعی بسیاری وجود دارند که دارای طبیعت بکر و هیجان‌انگیزی هستند. سد خاکی سقالکسار، بزرگ‌ترین دریاچه این منطقه و دلیل شهرت این روستا است. مردم مهربان و خون‌گرم روستای سقالکسار اغلب به کشاورزی، دامپروری، زراعت برنج و پرورش ماهی مشغول هستند و شما به‌محض ورود به روستا با مزارع برنج و خوشه‌های طلایی رنگ و عطر دل‌انگیز شالی روبه‌رو می‌شوید.

به‌دلیل توجه مردم بومی به نظافت دریاچه سقالکسار و محیط اطراف آن در این منطقه زباله‌ها به چشم نمی‌آیند. به همین دلیل لقب پاک‌ترین دریاچه گیلان را به سقالکسار اختصاص داده‌اند. البته یک رسم جالب نیز در این دریاچه وجود دارد. در زمان ورود به سد خاکی سقالکسار، یک کیسه زباله به شما داده می‌شود و اگر شما زباله‌های خود را در طبیعت رها نکنید و در هنگام بازگشت این کیسه زباله را به‌صورت پر به نگهبانی تحویل دهید، بیش از ۵۰ درصد مبلغ ورودی به شما بازگردانده می‌شود. این طرح توسط شورای اسلامی این روستا از سال ۱۳۹۰ اجرایی و سبب تشویق مردم شد تا زباله‌های خود را در این مکان پاک نریزند. متاسفانه شنیده‌ها حاکی از این است که این رسم در حال کم‌رنگ شدن است و طرفداران پیشین را ندارد. جالب است بدانید که از این زباله‌ها در تهیه ورمی‌کمپوست استفاده می‌شود. ورمی‌کمپوست متشکل از ورمی (کرم خاکی) و کمپوست (کود آلی) است که از فعالیت کرم خاکی حاصل می‌شود.

درباره وجه تسمیه سقالکسار چند نظریه وجود دارد؛ در نظریه اول گفته می‌شود که واژه سقالکسار از سه واژه سقا، لک و سار تشکیل شده است. سقا به‌معنای محل آبخوری و لک و سار نام دو پرنده زیبا است که دریاچه آن‌ها را سیراب می‌کند. پس این واژه به «محل آبخوری لک و سار» ترجمه می‌شود. به نظر می‌رسد که این وجه تسمیه اصلی سقالکسار باشد؛ زیرا در گذشته پرندگان بسیاری به نام سار (سیتی، لک‌لک و غیره) برای آب خوردن به این روستا مهاجرت می‌کردند؛ البته در آن زمان، سد خاکی وجود نداشت و آن‌ها از چشمه روستا آب می‌خوردند. طبق نظریه دوم، سقالک معرب شده «سیالخ» به‌معنای خار سه پهلو است و سار، معنی سر را می‌دهد. به این ترتیب معنی سقالکسار، «سرِ خار سه پهلو» است. نظریه سوم نیز می‌گوید که سقالک به معنی تپه است و ترکیب آن با «ار» معنای بالای تپه را می‌دهد.

در کنار روستای سقالکسار یک سد خاکی به همین نام وجود دارد که دریاچه‌ای بی‌نظیر و بی‌بدیل را در منطقه جنگلی و در احاطه انبوهی از درخت‌های سر به آسمان کشیده بلوط پدید آورده است. این دریاچه با مساحت ۱۵ هکتار، ۶۰۰ متر طول و ۵۰۰ متر عرض دارد و گردشگران را از دور و نزدیک به‌سمت خود می‌کشاند. ارتفاع دریاچه سقالکسار از سطح دریا ۶۴ متر است و آب آن از ریزش‌های جوی و چشمه‌ساران منطقه تامین می‌شود. سد خاکی سقالکسار از ابتدا در این روستا وجود نداشت و بر اثر تلاش یکی از اهالی روستا به نام جعفر خوشحال احداث شد. آقای خوشحال که کشاورز بود در سال ۱۳۶۲ در این روستا به‌عنوان کشاورز نمونه انتخاب شد و برای دیدار از ریاست جمهوری به تهران رفت. مسئولان در تهران از وی خواستند که تقاضای خود را مطرح کند. او نیز به‌دلیل خشک‌سالی‌های آن سال‌ها از آن‌ها تقاضا کرد که یک سد خاکی در روستا احداث کنند تا مشکل آبیاری زمین‌های کشاورزی برنج و چای حل شود. به این ترتیب سد خاکی سقالکسار ساخته شد. تندیسی از این کشاورز جهت تشکر از زحمت‌های وی در ورودی سد خاکی بنا شده است.

  • آدرس: استان گیلان، رشت، فلکه انتظام، ۱۰ کیلومتری جاده جیرده، بعد از بقعه آقاسید شریف، روستای سقالکسار

پل معلق بابلسر

60786137_2467722170116148_500071177627357007_n-e1563343395991

پل معلق بابلسر مربوط به دوره پهلوی اول است و در بابلسر، خیابان پاسداران واقع شده است. این پل فلزی معلق در سال ۱۳۱۳، قبل از جنگ جهانی دوم توسط مهندسین و متخصصین آلمانی و سوئدی بر روی بابلرود احداث شد و از مهمترین آثار باستانی و از جاذبه‌های شهر است که بر زیبایی بابلرود می‌افزاید. این پل اولین پل ماشین‌رو است که قسمت شرقی و غربی بابلسر را به‌ هم پیوند می‌دهد و راه ارتباطی بابلسر، فریدونکنار و در مسیر شاهراه شرقی، غربی استان و بسیار پرتردد است. طول آن ۸۰ متر، عرض آن ۸ متر و ارتفاع آن ۱۶ متر است.

پل خشتی گوراب تولم

97b6cc79-f4e3-4cf8-949a-b758d97128b5-840x560

پل تاریخی گوراب تولم شهرستان صومعه سرا یادگار بجا مانده از دوران قاجاریه در آستانه تخریب است. این پل در منتهی الیه شمال غربی روستای گوراب تولم صومعه سرا بر روی یکی از شاخه های فرعی رودخانه گازروبار و در جهت شرق به غرب قرار دارد. جهت پل شرقی – غربی به طول ۱۷ متر و عرض سه متر و دارای یک دهانه با قوس جناغی است، جان پناه جنوبی تقریبا سالم مانده و ارتفاع آن ۸۰ سانتیمتر و عرض آن ۵۰ سانتیمتر است در حالیکه جان پناه شمالی پل تا ۸۰ درصد تخریب شده که ارتفاع باقی مانده جان پناه در ضلع شمالی در بعضی نقاط به ۳۰ سانتیمتر می رسد. کف گذرگاه پل در گذشته سنگ فرش بوده و قسمتهای زیادی از آن بر اثر تردد وسایل نقلیه از بین رفته است، آثاری از قسمتی از قوسی کوچکتر در ضلع شرقی پل مشهود است و به تبع وجود دهانه هایی دیگر را در ساختار پل اشاره می کند که با کمی کاوش و خاکبرداری از اطراف پل این امر نیز ممکن می شود. آجر های بکار رفته در ساختمان پل به ابعاد ۵×۲۳×۲۳ سانتیمتر بوده و ملات بین آنها از نوع ساروج است، اندازه دهانه اصلی پل ۲.۸ متر و فاصله سطح آب تا روی ضخامت قوس دهانه اصلی به ۸۵.۴ متر می رسد. پیش بینی می شود پل خشتی گوراب با توجه به وضع موجود بقایای آن تا ۱۵متر در ضلع شرقی و ۹ متر در ضلع غربی امتداد داشته باشند، این پل در حال حاضر راه ارتباطی روستاهای گوراب و خراط محله بوده و فاصله آن تا شهر تولم نیز پنج کیلومتر است. با توجه به ویژگی های معماری پل منحصر بفرد گوراب تولم می طلبد میراث فرهنگی گیلان در حفظ و مرمت این ابنیه تاریخی همت گمارد. پل خشتی گوراب تولم شهرستان صومعه سرا به شماره ۱۳۶۴ در ۱۵ آبان ماه سال ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.