قبرستان
شهر سوخته
شهر سوخته بر اساس یافتههای باستان شناسی از قدیمیترین تمدنهای جهان به شمار میرود. این شهر به دلیل ظرفیتهای برجسته تاریخی و حجم بالای آثار مکشوفه، منطقهای ارزشمند برای باستان شناسان و علاقمندان به تاریخ است. در سفر به شهر سوخته به موزهای بزرگ و صحرایی وارد میشوید که هر گوشه آن گنجی در خود نهفته دارد. در منطقه وسیع شهر سوخته، جاذبههای تاریخی زیادی به چشم میخورند، گرچه با توجه به ارزش بالای این شهر، میتوان گفت که شهر سوخته در میان دیگر جاذبههای گردشگری ایران مهجور مانده است. آب و هوای گرم و خشک و شرایط اقلیمی سیستان و بلوچستان و کمبود امکانات رفاهی در این خطه از دلایل عدم توجه کافی گردشگران به شهر سوخته هستند. شهر سوخته از جاهای دیدنی زابل به شمار میرود و در استان سیستان و بلوچستان در منتهی الیه شرقی کشور قرار دارد. این منطقه باستانی در گذشته شاهراه ارتباطی شبه قاره هند و آسیای مرکزی با تمدنهای حاشیه خلیج فارس بوده است. در حقیقت شهر سوخته بخش وسیعی از تمدن کهن ایران و ریشههای فرهنگی شرق فلات ایران را در بر میگیرد و مرکز شهرنشینی در عهد باستان به شمار میرود. شهر سوخته یکی از بزرگترین شهرهای ایران باستان و از مهمترین تمدنهای شرق فلات ایران نیز بوده است و اطلاعات جامعی در خصوص فرهنگ، اقتصاد و اجتماع ایران باستان در دشت سیستان ارائه میدهد. در بررسیهای باستان شناسی در شهر سوخته و مطالعات گسترده تاریخ شناسان در این خطه، سیر تحول چشمگیری در زمینههای بازرگانی داخلی، تجارت خارجی، شهر نشینی و معماری، پزشکی، هنر، کشاورزی، جانور شناسی، زمین شناسی و همه علوم وابسته به این موارد، در این منطقه به چشم میخورد.
از شهر سوخته با نامهای دیگری از قبیل «شهر هنر»، به دلیل کشف آثار برجسته هنری و صنایع دستی و «شهر علم»، به سبب کشف یافتههای برجسته علمی به خصوص در زمینه علم پزشکی نیز یاد میشود. اما یکی از جالب توجهترین نکات درباره شهر سوخته، عدم وجود برج و باروهای جنگی در این شهر برخلاف شهرهای اطراف آن است. شهر سوخته دروازه هم نداشته است که نشان از تعامل ساکنان آن با شهرهای اطراف میدهد. عدم وجود سلاحهای جنگی در میان وسایل کشف شده از این منطقه نیز، بر این مطلب صحه میگذارد و به همین دلیل به شهر سوخته لقب «شهر صلح» را نیز دادهاند. اشیای ارزشمند کشف شده در شهر سوخته، از تنوع هنرهای گوناگون مانند سفالگری، خراطی، جواهر سازی و بافندگی در شهر سوخته خبر میدهند. از سال ۱۹۶۷ میلادی، یعنی در حدود ۵۳ سال پیش، باستان شناسان انگلیسی و ایتالیایی کار حفاری و کاوش در محدوده شهر سوخته را آغاز کردند. بعد از انقلاب پس از وقفهای طولانی، از سال ۱۳۷۴ کاوشهای باستان شناسی زیر نظر اساتید ایرانی و با سرپرستی دکتر سید منصور سید سجادی ادامه پیدا کرد. در حال حاضر نیز شهر سوخته منبع مطالعاتی برجستهای در میان پژوهشگران محسوب میشود و ظرفیتهای گسترده پژوهشی آن پایان ناپذیر است. در طول سالیان اخیر در کنار باستان شناسان ایرانی و ایتالیایی و تاریخ شناسان برجسته کشور، گروهی از دانش آموختگان پزشکی نیز در محوطه شهر سوخته حضور پیدا کردهاند و در طول فصلهای مختلف کاوشهای باستانی، در زمینه بیماریهای سیستان قدیم تحقیق میکنند.
در لوحههای یافت شده از تمدن سومری، نام شهرهای محل اقامت این اقوام آمده است. در این فهرست شهری با نام «ارته» به چشم میخورد که از توصیفهای موجود درباره این شهر، احتمال میرود که همان شهر سوخته باشد. برخی از باستان شناسان نام اصلی شهر سوخته را ارته میدانند، اما در این زمینه هنوز پاسخ قطعی وجود ندارد. تحقیق برای پی بردن به نژاد مردم شهر سوخته نیز به صورت محرمانه در جریان است و در حال حاضر نتیجهای برای این سؤال هم وجود ندارد. نظریه ارتباط شهر سوخته و موجودات فضایی به دلیل ناشناخته ماندن نژاد مردم این سرزمین باستانی و کشف اجساد با اسکلتهای بزرگ و وسایل ناشناخته در سالهای گذشته مورد توجه بعضی از باستان شناسان بوده است، که البته هیچ شواهد علمی در این زمینه وجود ندارد. نام شهر سوخته را از حدود ۱۵۰ سال پیش به این منطقه دادهاند و دلیل این نامگذاری کشف آثار سوختگی در بنایی مستطیل شکل، به وسعت تقریبی ۵۰۰ متر بوده است. در این بنا راهروها، پلکان و دیوارهای ضخیم خشتی با ارتفاع سه متر با آثاری از تیرهای سوخته و اسکلت انسان کشف شدهاند. نام شهر سوخته برای اولین بار توسط «اورل اشتاین»، باستان شناس انگلیسی به زبان آمد. شهر سوخته در سال ۱۳۹۳ به عنوان اولین تپه باستانی ایران و هفدهمین اثر جهانی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
تاریخچه شهر سوخته : قدمت شهر سوخته به بیش از ۵۰۰۰ سال میرسد و تمدن این منطقه هم ردیف با تمدن جیرفت و دوران برنز است. دورههای مختلف شهرنشینی در این شهر باستانی در فاصله زمانی ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد بررسی شدهاند و بر اساس شواهد یافت شده، حیات شهر سوخته را به چهار دوره تقسیم کردهاند که شامل پایه گذاری شهر، رشد و شکوفایی، شروع زوال و دوره نابودی شهر میشود. مساحت شهر سوخته در گذشته در حدود ۲۸۰ هکتار بوده و به پنج بخش اصلی تقسیم میشده است که این بخشها شامل مناطق مسکونی در شمال شرقی و شرق، نواحی گسترده مرکزی، بخش صنعتی در شمال غربی و بناهای یادبود و گورستان در جنوب غربی این منطقه میشوند. بخش صنعتی خارج از شهر و با فاصله از نقاط مسکونی قرار داشته است. عمر دوران شکوفایی شهر سوخته در حدود ۳۰۰ سال و بین سالهای ۲۵۰۰ تا ۲۲۰۰ پیش از میلاد بوده است و مردم باستان در بازهای در حدود ۱۴۰۰ سال در این منطقه زندگی میکردند. بر خلاف اقلیم امروزی منطقه شهر سوخته، در گذشته این شهر بسیار سرسبز و پر آب و شغل اکثر مردم شهر سوخته کشاورزی و صنعتگری بوده است. ساخته شدن شهر در آبرفتهای مصب رودخانه هیرمند، زمینهای این منطقه را به مناطقی حاصلخیز برای کشاورزی تبدیل کرده بود و وجود عناصر طبیعی مانند رود هیرمند، دریاچه هیرمند و کوه خواجو در اطراف شهر سوخته، بر محبوبیت این منطقه میافزود. استفاده از شتر برای حمل و نقل و استفاده از محصولات آن، اولین بار در شهر سوخته اتفاق افتاده است. از مهمترین قسمتهای کشف شده شهر سوخته میتوان به حیاطهای متعدد، راهروها، انبارها، اتاقها، کوره و اجاقها، پلکان و دیگر فضاهای معماری اشاره کرد و در میان آثار یافت شده میتوان هزاران قطعه سفال و اشیای زینتی را برشمرد. از میان دیگر صنایع رایج در شهر سوخته نیز میتوان به ریسندگی، خراطی، معرق سازی، سفالگری و ساخت ابزار فلزی اشاره کرد. شهر سوخته تنها سایت باستان شناسی کشور است که فعالیت و حفاریهای باستان شناسی در آن بدون وقفه و تعطیلی ادامه پیدا کرده است.
چرا شهر سوخته سوخت؟ مهمترین سوال برای باستان شناسان در بررسیهای این منطقه این بود که چرا شهر سوخته سوخت؟ آیا واقعا این شهر سوخته است؟ در این زمینه کارشناسان باستان شناسی نظریههای مختلفی دارند. در بررسیهای اولیه گروهی از باستانشناسان خارجی، به دلیل وجود لایههای خاکستر وسیع در این منطقه و مشاهده آثار سوختگی در بناها، لقب شهر سوخته را به این شهر دادند. بنا بر نظر بعضی کارشناسان شهر سوخته دو بار به آتش کشیده شده است. بار اول به دوران رشد و شکوفایی و بار دوم به زمان نابودی شهر مربوط میشود، اما اختلاف نظرهایی در این باره وجود دارد و برخی دیگر از محققان این نظریه را رد میکنند. برخی کارشناسان تاثیرات خشکسالی و از بین رفتن منابع آب را دلیل کم شدن تدریجی دامها و محصولات کشاورزی و در نهایت استفاده مردم از بقایای شهر برای تهیه آتش و درست کردن غذا را باعث از بین رفتن آنها و تخریب کامل شهر سوخته میدانند. در این نظریه که از طرف مهدی مرتضوی استاد باستان شناس دانشگاه سیستان و بلوچستان و عضو هیئت علمی این دانشگاه مطرح میشود، آتش سوزی در شهر سوخته رخ نداده است. امروزه کارشناسان معتقد هستند که به دلیل رونق صنعت و وجود مناطق صنعتی در اطراف شهر سوخته در گذشته، تلی از خاکستر ناشی از فعالیتهای این مناطق شهر سوخته را پوشانده بوده است. تغییرات اقلیمی و از بین رفتن رونق صنعت و تجارت از اصلیترین دلایل زوال شهر سوخته بودهاند.
اسرار و مشهورترین کشفیات شهر سوخته : در طول بررسیهای انجام شده در شهر سوخته، شواهدی یافت شد که تعجب باستان شناسان را برانگیخت. این شواهد از پیشرفت علم پزشکی در گذشته در شهر سوخته خبر میدهند. در سال ۱۳۵۶ در کاوشهای شهر سوخته گورستانی دسته جمعی کشف شد. در میان اسکلتهای موجود در آن، جمجمهای یافت شد که بر روی آن آثار باقی مانده از عمل جراحی به چشم میخورد. این اسکلت متعلق به دختری ۱۳ ساله بود و بریدگی عمیق مثلث شکل در قسمت راست آن دیده میشد. تاریخ شناسان معتقد هستند که این جراحی نخستین جراحی مغز در زمان باستان بوده است. گرچه چند ماه پس از این جراحی، بیمار فوت کرده است، اما این جمجمه از مهمترین کشفیات باستان شناسی جهان به شمار میرود. از دیگر یافتههای مربوط به علم پزشکی در شهر سوخته میتوان به چشمی مصنوعی در گورستان شهر سوخته اشاره کرد. جنس این چشم مصنوعی ترکیبی از قیر طبیعی و نوعی چربی جانوری است و بر روی آن طراحیهایی با سیمهای ریز طلایی شبیه مویرگهای چشم صورت گرفته است. امروزه از چشم مصنوعی شهر سوخته در موزهای در جنوب شرقی زاهدان نگهداری میشود. در شهر سوخته اسکلت زنی با چشم مصنوعی کشف شده است . چشم مصنوعی شهر سوخته در سال ۱۳۸۵ کشف شد و به جسد زنی تعلق داشت که در شهر سوخته دفن شده بود. سن این زن در حدود ۲۸ تا ۳۲ سال تخمین زده میشود و در کنار بقایای استخوان این زن، قاب چرمی چشم مصنوعی نیز پیدا شده است. قدمت قبر و چشم مصنوعی کشف شده در آن به ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد میرسد. در سال ۱۳۹۴ پس از پنج سال تلاش، باستان شناسان و هنرمندان مجسمهساز و طراح توانستند اسکلت جمجمه این زن با چشم مصنوعی را بازسازی کنند. طراحی سر و چشمها و تمام ریزهکاریهایی مانند رنگ پوست و مو و شکل بینی با طراحی سه بعدی دستی و انجام اسکنهای متعدد زیر نظر نگار نادری پور، برای اولین بار در ایران انجام شده است. از دیگر یافتههای باستان شناسی در شهر سوخته میتوان به گورستانی با سنگ قبرهایی از خشت خام اشاره کرد. این گورستان در سال ۱۹۷۲ میلادی و به صورت کاملا تصادفی کشف شد. تفاوتهایی در ساختار قبرها از جهت شکل، اندازه و مصالح وجود دارند که اختلاف طبقاتی، تفاوتهای دینی و آئینی و باورهای مذهبی مختلف مردمان آن زمان را نشان میدهند. همراه با این گورستان مجموعهای عظیم از سفالینهها و ظروف و اشیای مصرفی مردم شهر سوخته نیز به دست آمده است. در میان اشیای زینتی، نمونههای جالب توجهی از جواهرات باستانی با فلزات طلا و سنگهای قیمتی مانند عقیق، مرمر، لاجورد و فیروزه به چشم میخورند که رونق صنعت جواهر سازی در شهر سوخته را نشان میدهند. بیشترین جواهرات شهر سوخته گردنبندهای جواهر با سنگهای زینتی مختلف هستند.
در طول کاوشهای باستانی شهر سوخته خطکشی ساخته شده از چوب آبنوس نیز یافتهاند. این خطکش ۱۰ سانتیمتر طول دارد و تا دقت یک میلیمتر را اندازه گیری میکند. گرچه مقیاس اندازهگیری متر در دوران باستان به مفهوم امروزی وجود نداشته است، اما دقت اندازهگیری خطکش شهر سوخته با متر و معیار امروزی اینگونه بیان میشود. از دیگر وسایل کشف شده در گورستان تاریخی شهر سوخته، میتوان به تخته نردی قدیمی با ۶۰ مهره اشاره کرد. تا پیش از کشف این وسیله، قدیمیترین تخته نرد کشف شده در جهان، در گورستان سلطنتی «اور» در منطقه بین النهرین یافت شده بود. جنس چوب این تخته نرد از چوب آبنوس است و بر روی تخته مستطیل آن، تصویر ماری به خود پیچیده دیده میشود. مهرههای این تخته نرد نیز از سنگهای متداول آن زمان مانند لاجورد، عقیق و فیروزه ساخته شدهاند. در یکی از گورهای پنج هزار ساله قبرستان شهر سوخته، باستان شناسان جامی با طراحی یک بز در کنار درخت یافتند. آنها با بررسیهای بیشتر از سایر ظروف و اشیای کشف شده از این منطقه، نکتهای جالب دریافتند. تصویر بز روی جام پنج بار با تغییرات کم تکرار شده بود. دنبال کردن این نقشها، حرکت بز به سمت درخت و خوردن برگ را نشان میدادند. با تکمیل بیشتر این تصاویر به کمک طراحان، باستان شناسان فیلمی ۲۰ ثانیهای به دست آوردند. در این فیلم جهش بز به سمت درخت کاملا دیده میشود. ارتفاع این جام به حدود ۱۰ سانتیمتر میرسد و پایهای استوانهای شکل دارد. کارشناسان پس از تحقیقات گسترده نتیجه گرفتند که این جام اولین نمونه از تلاشهای هنرمندان عهد باستان برای خلق نقاشی متحرک یا انیمیشن بوده است. شگفتیهای شهر سوخته تنها به موارد گفته شده محدود نمیشوند و شکل زندگی اجتماعی در این منطقه در عهد باستان با توجه به یافتههای تاریخی به سبکی بسیار مدرن بوده است. سیستم لولهکشی آب و فاضلاب در شهر سوخته با استفاده از لولههای سفالی، که هنوز بقایای آنها وجود دارند، از مظاهر شهرنشینی مدرن در آن زمان به شمار میروند. صنعت کفاشی و بافندگی نیز در شهر سوخته رونق فراوان داشت است و پارچههای بافته شده در این منطقه در مناطق اطراف نظیر نداشتند. از دیگر اشیای باستانی مکشوفه در این منطقه میتوان به کوزه سفالی با امضای سازنده آن، سوزن، چکش، کورههای سفالگری، کورههای ذوب فلزات، دکمه لباس، شانه سر، بذر حبوبات و میوه، برنج، زیره و بسیاری از لوازم متداول و روزمره اشاره کرد.
آرامگاه مشتاقیه (گنبد مشتاقیه)
آرامگاه مشتاقیه که با نام سه گنبدان نیز شناخته میشود، از بناهای تاریخی مربوط به دوره قاجار است. این آرامگاه که از جاهای دیدنی کرمان به حساب میآید، در گذشته در خارج از شهر و در جوار قبرستان کهنه قرار داشت؛ هرچند امروزه در محدوده شهری جای گرفته است. گنبد مشتاقیه محل دفن مشتاق علیشاه، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری است؛ همان شخصی که مبتکر سیم چهارم سه تار بود که اکنون به سیم مشتاق مشهور است. علاوه بر این، شخصیتهای بزرگ دیگری همچون کوثر علیشاه همدانی و شیخ اسماعیل هراتی نیز در این محل به خاک سپرده شدهاند. آرامگاه مشتاقیه در ابتدا بهمنظور تدفین میرزا حسین خان راینی، حاکم کرمان در اواخر دوره زندیه و جد اعلای سادات معروف به میرحسینی راینی ساخته شد و نامگذاری این آرامگاه به مشتاقیه بهعلت دفن مشتاق علیشاه در این مکان است. میگویند که مشتاق علیشاه قرآن را با نوای سه تار میخوانده. ساخت آرامگاه و گنبد اصلی آن به اواخر دوره صوفیه و اوایل دوره قاجاریه باز میگردد و در دورههای بسیاری نیز مورد مرمت قرار گرفته است. آرامگاه مشتاقیه علاوه بر این، مسجد و رواق نیز دارد. همچنین دو اتاق در این آرامگاه ساخته شده که محل دفن بسیاری از بزرگان است. آثار تزیینی مجموعه مشتاقیه که در قرن اخیر ساخته شدهاند، شامل کاشیکاری، نقاشی، گچبری، کاربندی و مقرنس میشوند. گرچه کاشیکاریهای گنبدها، اصلی نیست و حدود ۲۷ سال پیش انجام شده است؛ زیرا عبور دو رشته قنات از زیر این بنا، در دورههای مختلف موجب نشست زمین و آسیب به ساختمان آن شده بود. مقبره شمالی (مقبره مشتاق علیشاه) مزین به تزیینات داخلی و منبری ارزنده از زمان قاجار است؛ ضمن اینکه حیاطی با حوض زیبا و درختانی پرشمار دارد که فضای خاصی در آن به وجود آوردهاند. آرامگاه مذکور در سال ۱۳۴۵ در میان آثار ملی ایران به ثبت رسید. از جاذبههای دیدنی دیگر شهر که فاصله نزدیکی با آرامگاه دارند، میتوان به بوستان قلعه دختر (حدود ۷۰۰ متر) و آتشکده زرتشتیان کرمان (۸۰۰ متر) اشاره کرد. ضمن اینکه بازار تاریخی کرمان در غرب آرامگاه مشتاقیه و در دو کیلومتری آن قرار دارد. مسجد و حمام گنجعلیخان نیز با فاصله تقریبی ۱٫۵ کیلومتر نسبت به این آرامگاه واقع شدهاند.
مشتاق علیشاه که بود؟ میرزا محمد تربتی معروف به مشتاق علیشاه، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری بود که در اصفهان به دنیا آمد. او در دوران کودکی بهواسطه فوت پدر، زندگی سختی را تجربه کرد. برادرانش او را مجبور به شرکت در مکتبخانه اصفهان کردند؛ ولی میرزا محمد علاقهای به این شکل از تحصیلات نداشت و دیری نپایید که ترک تحصیل کرد. مدتی نیز با اصرار برادرانش در کارگاه بافندگی مشغول به کار شد؛ اما بهدلیل نداشتن علاقه، این کار را نیز رها کرد. میرزا محمد این بار بنا بر میل خود بهسمت کشتی پهلوانی رفت و در زورخانه محیط صادقی ثانی اصفهان به ورزش پهلوانی پرداخت و در این مورد تا حد قابلقبولی پیش رفت؛ گرچه علاقه او در زمینهای دیگر بود. وی با توجه به صدای خوبی که داشت، از نوجوانی در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) نوحهخوانی میکرد و بهشدت به موسیقی ایرانی و شناخت دستگاههای آن علاقهمند شده بود. به این ترتیب، نزد استاد درویش تقی رفت و به کسب مهارت در زمینه موسیقی مشغول شد. علاقه میرزا محمد به موسیقی، موفقیت چشمگیر او در این زمینه را در پی داشت؛ تا آنجا که از برجستهترین نوازندگان سه تار در زمان خود شد. کسانی که با موسیقی سنتی و سازهایش مختصر آشنایی داشته باشند، میدانند که سیم چهارم سه تار که اکنون به سیم مشتاق مشهور است، از ابتکارات میرزا محمد تربتی محسوب میشود. با این وجود، شهرت موسیقیایی میرزا محمد اتفاق ویژه زندگی او نبود و باید ماجراهای دیگری در زندگی او رخ میداد تا به مشتاق علیشاه تبدیل شود.
میرزا محمد در جوانی با تصوف آشنا شد و در این آشنایی با صوفیان بزرگی برخورد کرد که مسیر زندگی وی را تغییر دادند. یکی از این صوفیان، بزرگ دراویش نعمتاللهی آن زمان یعنی سید معصوم علیشاه بود که بر میرزا محمد تاثیر زیادی داشت؛ تا جایی که مریدش شد و مراحل رشد و کمال صوفیانه خود را نزد ایشان طی کرد. لقب مشتاق علیشاه نیز توسط سید معصوم علیشاه برای او انتخاب شد. مشتاق بهدلیل ارادت فراوانش به شاه نعمتالله ولی، موسس سلسله نعمتاللهی در تصوف و قطب دراویش نعمتاللهی، به کرمان رفت؛ جایی که مقبره او وجود داشت و مابقی عمر خود را در این شهر ماند. مشتاق در مدت اقامتش در کرمان بر افراد زیادی تاثیر گذاشت؛ بهنحوی که هرچه از حضور مشتاق در کرمان میگذشت، بر خیل طرفداران و مریدان او افزوده میشد. رونق محفل مشتاق در کرمان تا حدی پیش رفت که میرزا محمدتقی کرمانی، از روحانیون برجسته کرمان در آن زمان (معروف به مظفر علیشاه) نیز مرید مشتاق شد و در محافل او حضور پیدا میکرد. مخالفان تصوف که رونق کار مشتاق در کرمان را به ضرر خود میدیدند، علیه او توطئه و شایعه کردند که مشتاق قرآن را با نوای سه تار تلاوت کرده و به مقدسات بیاحترامی میکند. سرانجام در روز جمعه مورخ ۲۶ ماه رمضان سال ۱۲۰۶ هجری قمری (۱۱۷۱ هجری شمسی) و هنگام حضور مشتاق در مسجد برای ادای فرایض، ملاعبدالله مجتهد کرمانی تحتتاثیر همین شایعات دستور سنگسار مشتاق را اعلام کرد و مردم او را هنگام خروج از مسجد در چالهای افکنده و سنگسار کردند. در جریان این سنگسار، علاوه بر مشتاق، یکی از مریدانش به نام درویش جعفر هم به قتل رسید که برای جلوگیری از اصابت سنگها به مشتاق، خود را در مقابل وی قرار داده بود. محمدعلی خان راینی که از مریدان مشتاق بود، پیکر مشتاق و درویش جعفر را در کنار مقبره پدرش (محل فعلی آرامگاه) دفن کرد.
گنبدهای شه میر
گنبدهای شه میر در حدود ۱۰ کیلومتری جنوب نیشابور بر کنار راه این شهر به کاشمر در میان قبرستان قدیمی قرار دارند که دو بنای آجری به فاصله کمی از یکدیگر با ساختار و اندازه متفاوت هستند که به مهروا، مهرآباد و شادمهر معروفند. گنبدهای آجری مهرآباد که «مهراوا»، «شه میر» و «شادمهر» نیز نامیده میشوند، از مهمترین بناهای تاریخی و مکان های دیدنی نیشابور در دهستان ریوند هستند. گنبد بزرگ، دارای پلان بیرونی هشتضلعی و درونی چهارضلعی است. در کف بنا سردابه یا راهرویی زیرزمینی قرار دارد که حالت چلیپایی شکل داشته و به نظر میرسد آرامگاه شخصی که این بنا به خاطر او ساخته شده در این محل باشد. این بنا که قدمت آن به دوره سلجوقی میرسد، در نوع خود یکی از شاهکارهای معماری به شمار میآید. گنبد کوچک، در حدود پانزده متری شمال گنبد بزرگ قرار دارد، پلان بیرونی و درونی آن، شبیه بنای گنبد بزرگ است. این بنا، چهارطاقیای است که ورودیهای آن کمعرض و رفیع هستنند. قدمت این بنا به دوره ایلخانی میرسد. با توجه به اطلاعات موجود، هنوز ابهاماتی در مورد گذشته پر فراز و نشیب محوطه تاریخی مهراوا وجود دارد و به عقیده برخی تاریخنگاران، وجود کلمه مهر در نامهای محوطه، از ارتباط تاریخی آن با آئینهای مهرپرستی ایران پیش از اسلام نشان میدهد که با وجود آتشکده آذربرزینمهر در ریوند نیشابور و رواج آئین زرتشت در زمان حکومت ساسانیان و پیش از آن، ارتباط دارد.
قبرستان هفتاد ملا سیستان
قبرستان تاریخی هفتاد ملا از جاهای دیدنی میرجاوه است. این قبرستان به دلیل مقبرههای خاص و معماری جالبش مورد توجه قرار دارد. میرجاوه یکی از شهرهای کوچک استان سیستان و بلوچستان در ۷۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر زاهدان واقع است. این شهر تنها مرز قانونی در جنوب شرق کشور است که رفتوآمد سیاحان خارجی و داخلی از این معبر صورت میگیرد و از طریق راهآهن، ایران را به شبه قاره هند متصل میکند و یکی از قدیمیترین گمرکات کشور محسوب میشود که قدمت آن بیش از صد سال است. قبرستان هفتاد ملا در استان سیستان و بلوچستان، شهرستان زاهدان، بخش میرجاوه، دهستان تمین، در ۱۵۰ متری جنوب روستای ««روپس»» بالا واقع شده است. این قبرستان ۸۰۰ ساله متعلق به دوره اسلامی است و از جاذبههای توریستی شهرستان میرجاوه به شمار میرود. این قبرستان تاریخی در دل کوهی کم ارتفاع از جنس ماسه سنگ در ناحیهای کوهستانی در حوزه طبیعی کوهستانی دامنههای شمالی تفتان واقع شده و دارای آب هوایی معتدل است. محدوده اثر را کوههای متعددی در برگرفتهاند، بستر رودخانه «روپس» در ۲۰ متری شمال این اثر واقع شده و باغات میوه از جمله گردو در حاشیه این رودخانه ایجاد شدهاند، پوشش گیاهی منطقه علاوه بر باغات میوه محدود است به بوتههای خودرو و درختچههای جنگلی. بازدیدکنندگان زیادی از مکانهای مختلف استان و کشور از این قبرستان بازدید میکنند.
قبرستان هفتاد ملا مانند سایر آثار باستانی موجود در روستای تمین، در دل صخرهها به وجود آمده و مردم باستان حفرهای بزرگ را در دل یک صخره ایجاد کردهاند و برای ساخت قبور از سبک معماری مقبره کورش الهام گرفتهاند. مساحت قبرستان بیش از ۵۰۰ مترمربع است و به شکل کمانی در بخش شرقی روستای «روپس» در سینه کوه واقع شده است. قبرها همیشه در سایه قرار دارند و به همین علت از گزند باد و باران در امان ماندهاند. ۱۰۰ سال پیش، دو ستون سنگی بزرگ نیز در مقابل این حفره بوده که در حال حاضر، تخریب شده است. قبور این قبرستان به شکل مستطیل بوده و دو طرف آن به وسیله خشت خام بالا آورده شده و اجساد را داخل آن قرار میدادند. این قبور را به صورت مسطح ساختهاند. بر روی هر کدام از قبور هشت سوراخ تعبیه شده که هوا از داخل آنها عبور میکند. روی دیوارهای قبور قبرستان، از رنگ قرمز استفاده شده که نوعی خاک در این منطقه است. اقوام مردگان به وسیله این خاک تزییناتی را روی قبور به وجود آوردهاند. در مورد وجود این مقبره و محل به خاطر اینکه تاریخ واقعی و رمز و رازهای آن هنوز مشخص نشده، مردم افسانههای مختلفی را بیان میکنند. دو روایت در مورد قبرستان هفتاد ملا وجود دارد، اول اینکه پس از ورود اسلام به این منطقه موبدان زرتشتی به این مکان پناه بردند و در همان مکان پس از مرگ دفن شدند که با توجه به معماری قبرها قابل قبول است و روایت دوم اینکه این منطقه در مسیر رودخانه قرار داشته و مردم برای در امان ماندن مردگان خود از سیلابها، آنها را در ارتفاعات بلند دفن میکردند که موقعیت جغرافیایی منطقه بیانگر این موضوع نیز هست. این قبرستان در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۳۸۲۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پارک ملی قبوستان آذربایجان
یکی دیگر از جاذبه های گردشگری آذربایجان که توانسته به یکی از مناطق پرطرفدار و جذاب در بین گردشگران تبدیل شود پارک ملی قبوستان آذربایجان نام دارد ، این پارک که در سمت غربی دریای خزر در بین تنگه ها و دره های عمیق که خود مردم محلی آن ها را قبو می نامند واقع شده است در ۶۴ کیلومتری شهر باکو قابل مشاهده می باشد ، قبوستان که یکی از شهرهای اطراف باکو است که به دلیل وجود آثاری چون سنگ نوشته ها و نقاشی های زیبا باستانی توانسته در بین بسیاری از تاریخ دوستان و علاقه مندان به سفر از شهرت خاصی برخوردار شود و البته گفتنی است که این منطقه باستانی جذاب تنها به واسطه سنگ نوشته هایش معروف نشده است در واقع این منطقه می تواند به گردشگران و علاقه مندان خود بازدید و مشاهده تعداد بی شماری از آثار باستانی زیبا ، تصاویر زیبا و خیره کننده که به صورت برجسته بر سنگ نقش بسته ، گل فشان های درمانی ، نقاشی ها و سنگ تراشی های فوق العاده را هدیه دهد و البته گفتنی است که این سنگ نگارها به حدی زیبا و چشم نواز هستند که در سال ۱۹۶۶ دولت آذربایجان از این منطقه با عنوان منطقه ملی تاریخی یاد کرد و از آن زمان تا به اکنون جر مناطق محافظت شده کشور آذربایجان به شمار می رود و نکته جالب توجه دیگر آن است که به دلیل آثار باستانی کشف شده و همچنین وجود سنگ نگاره های زیبا و ارزشمند در این منطقه در سال ۲۰۰۷ میلادی این حکاکی ها و آثار مهم و ارزشمند تاریخی در فهرست سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسیده است . گردشگران با بازدید از این جاذبه گردشگری و توریستی هیجان انگیز با منطقه ای کوهستانی و تفریحی روبرو می شوند که پر از صخره های زیبا و کنده کاری های بی نظیر است و البته این تمام چیزی نیست که در این منطقه انتظار شما را می کشد افراد با ورود به این منطقه علاوه بر این صخره ها می توانند نقاشی های زیبای از حیوانات ، شمایل انسانی ، صحنههای شکار ، صور فلکی ، رقص و مبارزه ها و قایق های نظامی ، شترها و کاروان ها را مشاهده کنند و بعد به غارهایی بروند که از قرن هشتم پیش از میلاد مسیح مسکونی بوده است و یا حتی گور های آنان را که در همین منطقه است را مشاهده کنند و از وجود نقاشی ها و حکاکی ها در فضای بالغ بر ۱۰۰ متر مربع نهایت لذت را ببرند و البته جالب است بدانید که تعداد این نقاشی ها و حکاکی ها که متعلق به ۴۰ هزار سال پیش می باشد بیش از ۶۰۰۰ است و همچنین جالب است بدانید که این منطقه به دلیل نمایش تاریخ و فرهنگ های مختلف از دوران های متفاوت از اهمیت بسیار بالای برخوردار است و البته نا گفته نماند این منطقه که به عنوان یکی از سکونت گاه های بشر شناخته شده به دلیل قدمت سکونت طولانی اش که به عصر یخبندان می رسد نیز در لیست آثار ارزشمند جهانی قرار گرفته است . تمام زیبای ها و جذابیت قبوستان به همین جا ختم نمی شود بلکه گردشگران می توانند در این منطقه خارق العاده تاریخی قدیمی ترین کتیبه ها و سنگ نگاره های که متعلق به قرن ۱۲ پیش از میلاد است را مشاهده نمایند و البته نکته جالب توجه دیگر در این منطقه باستانی وجود کتیبه ها است که از دوران حکومت رومیان باقی مانده است و همچنین لازم به ذکر است که قبوستان تنها به دلیل سنگ نگاره ها و نقاشی ها از شهرت جهانی برخوردار نشده است بلکه گردشگران و توریست ها می توانند در این منطقه چشم نواز از تماشای زیبا ترین و شگفت انگیز ترین گل فشان ها نیز نهایت لذت را ببرند و در واقع باید گفت این منطقه علی رغم جاذبه های فراوان و بی شمار تاریخی و باستانی به واسطه گل فشان هایش نیز مشهور شده است و ضمنا جالب است بدانید که اغلب مردم جهان بر این باورند که این گل ها که از دل زمین به بیرون پرتاب می شود دارای خاصیت دارویی است و البته گفتنی است که در هر ۲۰ سال یک بار یک گلفشان با نیروی فوق العاده که علاوه بر آتش چند تن گل را به اطراف پرتاب می کند در این منطقه زیبا و تاریخی از دل زمین فوران می کند که قطعا تماشای آن ها می تواند یک تجربه شگفت انگیز از سفر به آذربایجان را برای بازدید کنندگان به وجود آورد .