مرگ
جنگل جیغ
تجربه ترس، ترشح آدرنالین و گردشگری وحشت یکی از تفریحاتی است که این روزها طرفداران بسیاری دارد. جنگل جیغ، یکی از ترسناکترین جنگلهای ایران و یکی از جاهای دیدنی مشهد است که گردشگران را هر سال بهسمت روستای سربرج میکشاند. نام این جنگل هر کسی را کنجکاو میکند و همه میخواهند سر از راز این جنگل دربیاورند. جنگل جیغ مشهد بر اساس داستانهای محلی، جنگلی نفرین شده و محل زندگی اجنه و شیاطین است؛ اما آیا این داستان واقعی است؟ برای بازدید از جنگل جیغ مشهد باید دل شیر داشته باشید؛ زیرا این جیغها کاملا واقعی هستند و این داستان تنها برای جذب گردشگر روایت نشده است. چه بسیار افرادی که در ابتدا فکر میکردند با داستانی تخیلی روبهرو هستند؛ اما با شنیدن صدای جیغها در جنگل پا به فرار گذاشتهاند. جنگل جیغ یکی از جاهای دیدنی استان خراسان رضوی در روستای سربرج، در بخش طرقبه است. این روستا در جنوب مشهد قرار دارد و فاصله آن تا مرکز این شهر تنها ۳۲ کیلومتر است. بسته به ترافیک و ساعت حرکت، حدود ۴۰ تا ۵۰ دقیقه برای رسیدن به سربرج از مشهد باید رانندگی کنید. فاصله جنگل جیغ تا تهران ۹۲۴ کیلومتر است و طی کردن این مسافت حدود ۱۱ ساعت به طول میانجامد. برای رسیدن به جنگل جیغ مشهد از تهران باید از طریق اتوبان آزادگان وارد اتوبان امام رضا شوید. سپس مسیر را برای حدود ۸۷۰ کیلومتر ادامه دهید تا پس از گذر شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود و سبزوار به نیشابور برسید. پس از عبور از نیشابور، ملک آباد و باغچه، کمی بعد از پلیس راه باغچه از اتوبان نیشابور – مشهد وارد آزادراه مشهد – باغچه شوید. انتهای این آزادراه به بزرگراه سلسله الذهب و سپس بزرگراه کلانتری میرسد. مسیر را ادامه دهید و وارد این بزرگراهها شوید. پس از چند کیلومتر رانندگی در بزرگراه کلانتری، پس از عبور باغ گیاهشناسی مشهد از طریق خروجی وارد خیابان حافظ در سمت چپ جاده شوید. خیابان حافظ را تا انتها بروید و در انتها بهسمت راست وارده جاده خلج شوید. از ابتدای این جاده نسبتا پرپیچوخم تا روستای سربرج ۲۳ کیلومتر (حدود نیم ساعت) راه است. در دوراهی اول پس از دیدن تابلوی روستا بهسمت راست بپیچید. از اینجا حدود هفت کیلومتر تا روستای سربرج راه است و جنگلهای معروف جیغ در سمت چپ جاده قرار دارند. البته بعضی از این جنگلها باغ شخصی هستند و گردشگران نمیتوانند وارد آنها شوند. برای دسترسی به جنگل جیغ نیازی به پیادهروی طولانی نیست و افراد کمتوان و میانسال نیز میتوانند به بازدید از آن در روستا بروند.
دلیل نامگذاری جنگل جیغ : جنگل جیغ را به خاطر صداهای عجیبی (شبیه به سوت یا جیغ) که در طول شب تا سپیدهدم در آن طنین میاندازد به این نام نامگذاری کردهاند. تمام افرادی که تا به امروز از جنگل جیغ مشهد دیدن کردهاند، این صدای جیغ گوشخراش و عجیب را تایید میکنند. یک نکته ترسناک دیگر درباره این جنگل این است که صدای جیغ بهمحض تاریک شدن هوا به گوش میرسد و روزهای این جنگل با دیگر جنگلهای معمولی هیچ تفاوتی ندارد. صدای جیغی که در جنگل جیغ مشهد به گوش میرسد دقیقا به صدای جیغ زنی شباهت دارد که گویی در حال سوختن در آتش است و از ته دل فریاد میزند. بدون شک، شنیدن این صدا هر کسی را خواهد ترساند. در سالهای اخیر بسیاری از افراد که این داستان را باور نداشتند یا اهل ماجراجویی بودند به بازدید از جنگل جیغ رفتهاند؛ اما بسیاری از آنها در نیمه راه پشیمان میشوند و بازمیگردند. در جنگل جیغ که با نام جنگل سربرج و جنگل مج نیز شناخته میشود، گیاهانی چون درختان میوه گیلاس، گردو، سیب و چنارهای سر بهفلک کشیده در اطراف رودخانه و حیواناتی چون گرگ، روباه و پرندگانی چون عقاب و قرقی دیده میشوند.
راز جنگل جیغ مشهد : باور به مسائل ماورایی در قرن بیستویکم شاید کمی مشکل به نظر بیاید؛ پس آیا توجیهی علمی برای صداهای جیغ در جنگل جیغ وجود دارد؟ راز جنگل جیغ مشهد چیست؟ قبل از توضیح علمی صداهای عجیب جنگل جیغ بهتر است بدانید که این جنگل در دره و در کنار رودخانه سربرج، یکی از سرچشمههای سد طرق قرار دارد. رودخانه سربرج در دوران گذشته رودی بسیار پرآب و خروشان بود؛ اما متاسفانه خشک شد و تنها در برخی فصول سال جریان داشت. این رودخانه پس از سالها دوباره در سال ۱۳۹۰ پرآب شد. در سال ۱۳۹۰، همزمان با پرآبشدن عجیب و رمزآلود این رودخانه، صداهای جیغ در این روستا و جنگل شنیده شدند. نکته جالب توجه در داستان این روستا این است که پس از به وجود آمدن صدای جیغ، آب رودخانه در تمام فصول سال جریان دارد و در هیچ فصلی بیآب نمیشود. همین مسئله باعث شد تا افسانهها و روایات بومی بسیاری درباره منشا صداهای این جنگل به وجود بیایند. برخی افراد اعتقاد دارند که جنگل جیغ، محل سکونت اجنه و شیاطین است و شب هنگام، شیاطین و روحهای نفرین شده در این روستا پرسه میزنند و این صداهای دلخراش را از خود درمیآورند. برخی نیز بر این باور هستند که زنی در این جنگل در بین شعلههای آتش سوزانده شده و به قتل رسیده است و به همین دلیل، هر شب با صدای جیغ بهدنبال قاتل خود میگردد. تحقیقات بسیاری درباره علل به وجود آمدن صدای جیغ در جنگل جیغ مشهد انجام شده است. یکی از نظریهها حمله تعداد زیادی ملخ در سال ۱۳۹۰ به این جنگل است. این ملخها بهدلیل وجود آب رودخانه به روستای سربرج حملهور شدند و در طول شب صداهایی از خود درمیآورند که باعث به وجود آمدن صدای عجیب و غریب جیغ شده است.
برخی نیز باور دارند که تغییرات آب و هوایی و صدای پیچیدن باد در بین شاخ و برگ درختان، صداهای جیغ مانند این جنگل را تولید میکند؛ البته باید بدانید که در بسیاری از شبها، حتی نسیمی ملایم نیز در جنگل نمیوزد و بازهم این صداها به گوش میرسند. با وجود این نظریهها باز هم پاسخ مشخصی برای چگونگی به وجود آمدن این صداها به دست نیامد؛ زیرا خود این پاسخها باعث به وجود آمدن سوالهای جدیدی شدند. بهطور مثال، چرا ملخها خسارتی به این منطقه وارد نمیکنند؟ یا اینکه آیا پیش از سال ۱۳۹۰، باد در این جنگل نمیوزید؟ اوایل اهالی روستا توجهی به جیغ ها نشان نمیدادند؛ اما به مرور و با ادامهدار شدن آن، دهیار روستای سربرج طرقبه تصمیم گرفت موضوع را پیگیری کند. ابراهيم عرب، دهيار این روستا درباره منبع صداهای جنگل جیغ اینطور میگوید: هنگامی که اين صدا باعث ترس برخی اهالی روستا و گردشگران شد، موضوع را به بخشداری منطقه اطلاع داديم و آنها نيز با اعزام كارشناس به اين منطقه و تحقيقات ويژه اعلام كردند اين صدا مربوط بهنوعی خاص از جيرجيرک است كه در زبان محلی به آن «كز» یا «چز» میگویند. در واقع سالهای پربارش كه آب فراوان است و رودخانه سربرج خشک یا کم آب نمیشود، اين جیرجیرکها به روستا حمله میکنند و در لابلای درختها و گياهان پنهان میشوند. ممکن است روی هر درخت نزدیک ۳۰۰۰ جیرجیرک بنشیند. تمام این جیرجیرکها در حاشیه دو كيلومتری رودخانه هستند و تعداد زياد آنها باعث شده است که آواز دسته جمعیشان مانند صدای جيغ و زوزه به نظر برسد. اين جيرجيرکها تا ۴۰ روز زنده هستند و بعد از بين میروند.
با وجود تحقیقات و معرفی جیرجیرکهای محلی (چز، زنجره یا جیرجیرک دشتی) بهعنوان منشا صدای جیغ، این سوال مطرح میشود که چرا از سال ۱۳۹۰ و زمانی که این رودخانه دوباره به جریان افتاد، دیگر حالت فصلی ندارد و همیشه پرآب است؟ یا اینکه چرا تاکنون هیچ یک از گردشگران این تعداد جیرجیرک را در نزدیکی رودخانه روستای سربرج ندیدهاند؟ تا به امروز پاسخ مشخصی به این سوالها داده نشده است و برخی باور دارند که نتیجه این تحقیقات، تنها تلاش مسئولان برای جلوگیری از رعب و وحشت بیشتر در روستا است. در سفر به روستای سربرج به خاطر داشته باشید که به فرهنگ اهالی احترام بگذارید و مراقب محیط زیست باشید. از ریختن زباله (ته سیگار، پوست میوه، پلاستیک و غیره) و همچنین آسیب رساندن به درختان و آتش روشن کردن در جنگل نیز بپرهیزید. در انتها باید بگوییم که وجود این شایعات باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای روستاییان شده است؛ مشکلاتی چون ارزان شدن زمینها و باغهای منطقه و عدم تمایل غیربومیان برای خرید ملک. یک جاذبه رعبآور مانند جنگل جیغ شاید برخی از گردشگران را به این سمت بکشاند؛ اما بیشتر افراد یا به بازدید از روستای کوهستانی و تاریخی سربرج نمیآیند یا شب را در این منطه سپری نمیکنند.
کویر مرگ در کرمان
غول های عظیم شنی در دل کویر لوت، رویایی فراموش نشدنی است که می توانید در کنار گرمترین نقطه زمین و گودترین چاله مرکزی ایران آن را تجربه کنید؛ سرزمینی مملو از عجایب که مستشرقین از آن به عنوان سرزمین پریان یاد میکنند و بدون شک مرز بین حیات و مرگ محسوب میشود. شاید کمتر کسی در ذهن خود تصور کند که کویر خشک و گسترده لوت در استان کرمان مجموعه ای از شگفتی هایی است که هر گردشگری را آرزوی دیدن آن را دارد. کویر دیدنی شهداد با کلوت ها و سازههای عظیم شنی که تاکنون دلیل علمی مشخصی برای پدید آمدنشان از سوی دانشمندان و محققان ارائه نشده است، یکی از جذاب ترین نقاط کویری دنیاست که گردشگران خارجی خوب قدر آن را می دانند!کلوت سازهای عظیم به ارتفاعات ده ها متر است که به طول ۴۵ کیلومتر در حاشیه کویر لوت سر از شنهای روان برآورده اند و مثل قلعهای از کویر محافظت میکنند. کلوت ها که به نگهبانان کویر معروفند، اولین بار وقتی توسط گردشگران خارجی کشف شدند، لقب شهر جن و پری را به کویر لوت دادند و همین بهترین شاهد ترس و وحشتی است که در نگاه اول از این سازه های عجیب و غریب پیدا خواهید کرد.برخی میگویند این سازهها در طول سالها و با فرسایش زمین به دلیل باد و باران بوجود آمده اند و سازنده اصلی این سازهها رودخانه شور در حاشیه این کلوتها است. رودخانه شور که علیرغم خشکسالی های سیزده ساله استان کرمان همچنان در بستر کویر خشک کرمان میخرامد و هر روز بستری جدید و شکلی جدید در پهنه شنها به خود میگیرد رطوبت لازم را برای جمع شدن شنها مهیا کرده و به تدریج به دلیل جمع شدن شن ها و بارش های باران این سازهها به شکل عجیب کنونی خود در آمدهاند. کلوتهای کرمان مرز حیات و نیستی در کویر هستند به گونهای که بدلیل شدت دمای هوا در حاشیه این کلوت ها به سمت کویر لوت آثار حیات کاملا محو میشود و حتی باکتری ها توان ادامه فعالیت در این مناطق را ندارند. جسد گوسالهای که چندی پیش در حاشیه کویر لوت کشف شد نشان داد که حتی پس از گذشت سالها هیچ گونه پوسیدگی در بدن این حیوان دیده نشده است.
تپه جهنمی : هر چند که بهترین فصل گردشگری در کویر، پائیز و اوایل بهار است اما شنیدن نام گرمترین نقطه زمین هر گردشگری را به احتیاط وا می دارد. تپهای از سنگهای آذرین بجا مانده از فعالیت آتش فشانی در دل کویر کرمان که بدون شک گرمترین نقطه زمین است. در این منطقه جهنمی دمایی معادل ۶۳ درجه سانتیگراد را در فصل تابستان رسما ثبت شده است و این درحالی است که پیش از این گرمترین نقطه جهان در بیابان های لیبی با حرارات ۵۷ درجه سانتیگراد ثبت شده بود به گفته مردمان محلی شهداد این دما در گندم بریان در اوج گرمای تابستان و در تیر ماه تا ۷۰ درصد نیز افزایش مییابد بگونهای که با قرار دادن یک ظرف بر روی زمین به راحتی میتواند شاید گرم شدن آب درون ظرف در زمانی کوتاه بود. این منطقه وسعتی در ابعاد ۱۰ در ۴۵ کیلومتر و ارتفاع ۴۰۰ متر دارد و این درحالی است که تنها به فاصله ۴۵ دقیقه در جهت غرب به یکی از سردترین مناطق استان کرمان یعنی منطقه سیرچ میرسیم که رودخانه پر آب و سر سبزی آن مردم کرمان را به خود جذب میکند!
عمیق ترین چاله فلات ایران : شگفتی غیر منتظره دیگر این منطقه وجود عمیق ترین چاله کویر مرکزی کرمان در منطقه است و هر بینندهای در صحنهای که در گودترین گودال کویر میبیند متحیر خواهد شد زیرا در گودرین منطقه کویر به راحتی میتواند یکی از مرتفع ترین قلل فلات ایران را که به کوه های لاله زار شهرت دارند و مرتفع ترین منطقه کرمان را ببیند.
رودخانه شور نقطه بین زندگی و مرگ : یکی دیگر از شگفتهای کویر کرمان وجود رودخانه ای دائمی در کنار گرمترین نقطه زمین است که بدلیل شور بودن بیش از اندازه یکی از شاخصهای مهم قطع حیات در این نقطه به حساب می آید! رودخانه شور از سرشاخههای بیرجند آغاز میشود و درنهایت در کویر کرمان به شور زار تبدیل میشود. این رودخانه در انتهای حرکتش به حدی غلیظ میشود که آب رودخانه به دلیل غلظت و رنگ سفیدش بیشتر به ماست شباهت دارد. اما شاید عجیب تر از همه اینها تغییر شکل همیشگی عجایب کویر کرمان باشد که بدلیل فرسایش شدید باد و باران اتفاق می افتد. با این حساب، کویر لوت همیشه جذابیت تازه ای برای نمایش دادن به شما دارد که می توانید با دیدن آن غافلگیر شوید.گردشگری کویر کرمان هر چند سفری یک روزه محسوب میشود اما در سالهای اخیر با احداث کمپ های کپری در حاشیه جاده شهداد – نهبندان و استقرار امکانات مناسب فرصت خوبی برای یک کویرگردی چند روزه به شما می دهد.
چاه یعقوب آمریکا
چاه یعقوب (Jacob’s Well) در ویمبرلی تگزاس یکی از خطرناکترین نقاط روی زمین است . این چاه که نامش از روی انجیل برداشته شده جان بیش از ۸ نفر را گرفته است ولی با توجه به تعداد زیاد افرادی که دوست دارند در آن شیرجه بزنند گویا زیاد هم کسی را نمیترساند . این چاه در نگاه اول چشمه ای بی خطر به نظر میرسد . دهانه آن فقط ۴ متر است و نشان های از خطر در سطح آن نمیبینید . چند متر پایینتر از سطح آب ۴ حفره متصل به هم وجود دارد.
ورودی حفره چهارم بسیار باریک است و کمتر کسی تا بحال به آنجا رسیده است . میگویند سنگهای آهکی شگفت انگیزی در آنجا هست . ضربه پا به شن های کف این نقطه کاملاً دید فرد را کور میکند . شناگران ماهر هم نتوانسته اند از این نقطه زنده بیرون بیایند . آخرین قربانی آن وینوودراسل بوده که شناگر ماهری در آبهای آزاد بوده ولی برای شیرجه در غار آمادگی نداشته است . علیرغم خطراتی که این چاه دارد ولی شیرجه زنهای زیادی را به خود جذب میکند . در دهه سی پسرهای منطقه ویمبرلی و سانمارکوس تلاش می کردند تا غار زیر آب را کشف کنند و با استفاده از شلنگ های هوا و تجهیزات دست ساز و خانگی دیگر در آن شیرجه میزدند ولی کسی بیشتر از ۷٫۶ متر را کشف نکرده بود.