نور
دریاچه الیمالات مازندران
به هرکدام از دریاچههای ایرانی که سر میزنید، طبیعتی در مقابلتان قرار میگیرد که همتای آن را جایی نخواهید دید؛ پهنهای آبی که بر فرش زمین گسترده شده است و باشکوه و آرامشی خاص خودنمایی میکند. یکی از این دریاچههای دیدنی، دریاچه الیمالات است؛ دریاچهای تماشایی که هیچ چیز در برابر این زیبایی به چشمتان نخواهد آمد. خنکای آب، سرسبزی جنگل، شکوه آسمان، نور ملایم خورشید و سکوتی وصفناپذیر در الیمالات در انتظار شما است. دریاچه الیمالات از جاهای دیدنی نور به شمار میآید و در مسیر آن به چمستان قرار دارد. نور در سمت شمال با دریای خزر هممرز است و میتوان دریاچهها و رودخانههای زیادی را در آن مشاهده کرد. شهر چمستان نیز مرکز بخش چمستان، یکی از بهترین نقاطی است که میتوان برای سفر برگزید. دریاچه الیمالات بهدلیل قرارگیری در میان جنگل، مناطق استوایی را برایتان تداعی میکند. بخشی از مسیر دسترسی به دریاچه از میان درختان سر به فلک کشیده میگذرد و چشماندازهایی بینظیر را ارائه میدهد. دریاچه الیمالات تنها دیدنی چمستان نیست. روستای لاویج یکی دیگر از نقاط پرگردشگر این منطقه به حساب میآید که در میان کوهها واقع شده است و هر ساله گردشگران زیادی را بهسمت خود جذب میکند. بهتر است بازدید از این نقطه را نیز در برنامه سفر خود به چمستان بگنجانید. طبیعت زیبای اطراف دریاچه با درختانی که تا نزدیکی لبه ساحل رشد کردهاند و دریاچه را در آغوش کشیدهاند، خالق چشماندازی به واقع دیدنی خلق هستند که در کمتر دریاچهای میتوان مشابه آن را پیدا کرد.
دسترسی به دریاچه الیمالات : برای دسترسی به دریاچه، در مسیر نور به چمستان پیش برانید. پس از طی هشت کیلومتر، درون فرعی دریاچه بپیچید. اگر از مسیر نور راهی این مکان نیستید و مستقیما از تهران قصد بازدید از آن را دارید، از جاده هراز عازم آمل و از کمربندی آمل، وارد چمستان شوید. از چمستان بهسمت نور حرکت کنید. پس از حدودا ۴۰ دقیقه رانندگی، نرسیده به نور، وارد فرعی دریاچه الیمالات در سمت چپ جاده شوید. گردشگاه دریاچه الیمالات در دل جنگل واقع شده است. در آنجا همه چیز برای چند ساعت تفریح و البته آرامش مهیا است. بعد از پارک اتومبیل، باید مسیری پنج دقیقهای را پیادهروی کنید و بعد از طی این مسافت، از بلندی بهسمت پایین (محل دریاچه) هدایت میشوید. پلی زیبا شما را به آنجا وصل میکند. زیر پل سدی قرار دارد که گاهی اوقات پرآب است. پس از پشت سر گذاشتن چند پله به سنگهای زیبای کنار رودخانه نزدیک میشوید. خبر خوب برای علاقهمندان به ماهیگیری اینکه ماهیانی از جمله قزل آلا و آمور در این دریاچه زندگی میکنند. البته بهدلیل اینکه اغلب مردم این ناحیه ماهیهای قرمز شب عید خود را درون آب دریاچه رها میکنند، میتوان تعداد قابل توجهی از این نوع ماهی را نیز مشاهده کرد.
سفر به شهر نیما
مسیر یوش بلده به نور که از جاده چالوس آغاز می شود، شما را به دنیایی متفاوت می برد؛ جاده ای کوهستانی و آسفالت که خط ممتد وسط هم دارد، اما رفت و آمد خودروها در آن خیلی کم است. در ایران که جاده کافی به نسبت خوروها وجود ندارد، چنین مسیری آن هم در مناطق البرز که آب و هوایش همواره تهران ها را به خود فرامی خواند، شگفت آور است. در گذر از این مسیر هر جا را که نگاه کنید، تپه، دره و درخت می بینید و روستاهایی با بام های شیروانی، با زمینه رنگ سبز، کمال رنگ را به شما می نمایاند. اگر از میدان آزادی تهران سفر خود را آغاز و استراحتی هم کرده باشید، پس از چهار ساعت به گردنه لاوش می رسید که باد شدیدش ماشین ها را تکان می دهد و بوته های علف را می لرزاند. می گویند با ۳۵۰۰ متر ارتفاع، بلندترین گردنه ایران است که دسترسی جاده ای دارد. برخی کوهنوردان از این جا به قله سیاه سنگ و قله وروشت صعود می کنند. طبیعت در این مکان به اندازه ای مطلق است که صدای ابدیت در گوش آدم طنین انداز می شود. در ادامه سفر به سمت یوش و بلده، جاده کوهستانی سرازیر و کم کم با رودخانه هم سطح می شود. از آن جا به بعد، بار دیگر رو به ارتفاع می روید تا به یوش می رسید که شهرتش را از نیما دارد.
خانه نیما : از جاده انشعابی یوش بلده تا خانه نیما ۵۴ کیلومتر راه است. خانه نیما در پیچ و خم کوچه ای خاکی قرار دارد. خانه را بازسازی کرده اند و مقبره نیما هم در وسط حیاط زیر سنگ مرمر ساده ای که نام و تاریخ تولد و مرگ او بر آن نوشته شده است. نیما در سال ۱۳۳۸ فوت کرده و در شهر ری دفن می شود، اما بعدها او را به همین خانه که خانه پدری اش بوده می آورند؛ عکس های نیما که اغلب او را در طبیعت و در حال شکار نشان می دهد به دیوارهای گرداگرد حیاط آویخته و آفتاب و باد و باران، رنگ بر آنها باقی نگذاشته است. هنوز کف خیلی از اتاق های کوچک و بزرگش در گرداگرد حیاط، تل خاک انباشته است. عکس های قدیمی نشان می دهد که این خانه در آستانه تخریب کامل بوده اما برای بازسازی آن کارهایی انجام شده و هنوز هم خیلی کار دارد. در این خانه تنها خاطره های نیما، منجمد در قاب های رنگ و رو رفته حضور دارند. بعد از چند کیلومتر از یوش، بلده را می بینید که تنها شهر منطقه است و با گردشی به سمت چپ سراشیبی راه شما را به گردنه سیاه سنگ یعنی فصل مشترک سلسله البرز مرکزی می رساند و از آنجا به جنگل و دریا رهنمون می شود. گردنه سیاه سنگ با ۲ هزار و ۸۰۰ متر ارتفاع به خط الرأس نور متصل است و شباهتی به گردنه ژالانه در اورامان حدفاصل مریوان و پاوه دارد. در فاصله ای بسیار کم از بلندترین نقطه این منطقه، جنگل سبز در آن پائین پیش چشمتان گسترده شده و دریا خود را پشت مه پنهان کرده است. اقلیم و پوشش گیاهی کاملاً متفاوت است. در دل شیب، جاهایی نسبتاً هموار، وسیع و سرسبز با کلبه هایی در آن به چشم می خورد که مقر چوپان ها و گله در تابستان است. چوپان ها گله را در مرتع رها می کنند و خودشان هم در کلبه ها می خوابند. اگر هنگام شب رفتید، فرصت خوبی است تا شب کوهستان را تجربه کنید و صبحگاه با صدای سگ ها بیدار شوید و ببینید که مه از پائین رو به بالا می آید و در تپه های اطراف که پر است از درختچه های زرشک سیاه و زالزالک و آلوچه کوهی قدم بزنید و صدای زنگوله بز جلودار گله را از دور بشنوید.
زیبایی و دیگر هیچ : جنگل آب پری بر سر راه نور قرار دارد و به شهر پیوسته است. این بخش از جاده را به همین دلیل جاده آب پری هم می گویند و آبشاری به همین نام هم در خود دارد. سنگ های ریخته شده از کوه بر جاده در چند نقطه، نشان از رانش زمین دارد. یک نکته جالب درباره جاده یوش بلده به نور، کم بودن تعداد ماشین هایی است که از آنجا رفت و آمد می کنند. به ویژه در مسیرهای مرتفع آن هر نیم ساعت یک بار ممکن است صدای موتور ماشینی شما را از طبیعت خالص به دنیای آهن و فلزهای متحرک ببرد. اما چندان نمی پاید؛ همین که ماشین از پیچ بگذرد بار دیگر خود را در آغوش طبیعت کوهستان می یابید که پر است از توان و تعادل و زیبایی. هر چه به شهر نور نزدیک تر می شوید، خلوص طبیعت کم تر و تعداد ماشین هایی که در جاده رفت و آمد می کنند و آدم هایی که برای گردش آمده اند بیشتر می شود، تمشک های کنار جاده آخرین گیاهان این جنگل هستند که در مسیر سفر می بینید و بزودی به شهر نور وارد می شوید. در دل پارک جنگلی نور، راهی کم عرض شما را به مرداب نور می رساند. وسعت مرداب ساکت و آرام تا اندازه ای است که اگر بخواهید دور آن را قدم بزنید، بیش از یک و نیم ساعت طول خواهد کشید. گاه از جلوی پایتان قورباغه ای که برای آفتاب گرفتن از آب بیرون آمده می پرد و خود را باز به آب می افکند. مارهای آبی سرشان از آب بیرون است و تنه درازشان را تاب می دهند و شنا می کنند؛ تنها حرکتی که بر آب ایجاد می شود، همین موج های گرد کوچکی هستند که مارها شناکنان به وجود می آورند.
وجه تسمیه یوش : چند روایت از وجه تسمیه یوش نقل شده است. عده ای معتقدند که یوشی ها از طایفه سلسله ساسانی هستند. قباد دو پسر به نام انوش و کیایوش داشت که از مادر جدا بودند؛ پس از فوت پدر، بین دو برادر نزاعی در گرفت و کیایوش در این جنگ کشته شد. پس از این اتفاق، خانواده کیایوش برادر قتل را به منطقه ییلاقی مورد بحث ما تبعید کردند و این ناحیه به یاد کیایوش به یوش مسمی شد. اما معمرین روستا نقل می کنند که نام قدیم روستا یواش بود و یوش تغییر یافته یواش است. آنان می گویند که نیروهای حکومتی روستا، جلوی کسانی را که برای اولین بار وارد آبادی می شدند می گرفتند و آنان را آهسته و آرام به داخل روستا هدایت می کردند.
رویای بهاری در نور
اهالی جاده و سفر میتوانند برای رسیدن به یک رویای بهاری پس از طی مسافتی از جاده هراز که دیگر برای همه آشناست به سمت شهرستان نور بروند. در این فصل که هنوز تعطیلی مدارس فرانرسیده، هم از ترافیک خبری نیست و هم قیمت ویلاهای اجارهای بسیار پایینتر از فصلهای شلوغ است و موقعیت ویژهای را برای سفر پیش آورده است. پیشنهاد ما رفتن به الیمالات است؛ دریاچهای که وقتی برای اولینبار بعد از طیکردن و دور زدن در جادهای پر درخت به آن میرسید و ورودی پارکینگ را میپردازید و وارد محوطهاش میشوید شکوه طبیعت آن شما را میگیرد و باورتان نمیشود که با چنین منظرهای روبهرو هستید. این دریاچه آنقدر زیباست که گویی جنگل را در آغوش گرفته است. در آنجا همه چیز برای چند ساعت تفریح و البته آرامش مهیاست. اتومبیل را که پارک کردید با شوق مسیری پنج دقیقهای را پیادهروی کنید و بعد از طی این مسافت از بلندی به سمت پایین که دریاچه آنجاست هدایت میشوید. پلی زیبا شما را به آنجا وصل میکند. نمای زیر پل سدی است که بعضی وقتها پر آب است، اما در این فصل آب زیادی در آن به چشم نمیخورد. پس از پشتسر گذاشتن چند پله به سنگهای زیبای کنار رودخانه نزدیک میشوید. میتوانید روی سنگهای کنار رودخانه لم بدهید و ساعتها به جنگلی که دریاچه را بغل کرده است نگاه کنید و از انعکاس آن همه درخت در آب، آن را سبز ببینید و بعد از آن وقتی به خود میآیید که زمانخیلی زیادی گذشته و به غروب آفتاب نزدیک میشوید و این توقف زمان برایتان از آن لحظههایی است که بسیار کم در زندگی پیش میآید
قایقها برای رفتن به دریاچه منتظر شما هستند؛ قایقهای پدالی و موتوریای که برای مسافران پهلو گرفتهاند و با هر بادی که میوزد کمی در جایشان تکانتکان میخورند و موج کوچکی را در اطرافشان ایجاد میکنند.اگر هم فقط اهل دیدن مناظر زیبا هستید میتوانید روی سنگهای کنار رودخانه لم بدهید و ساعتها به جنگلی که دریاچه را بغل کرده است نگاه کنید و از انعکاس آن همه درخت در آب، آن را سبز ببینید و بعد از آن وقتی به خود میآیید که زمانخیلی زیادی گذشته و به غروب آفتاب نزدیک میشوید و این توقف زمان برایتان از آن لحظههایی است که بسیار کم در زندگی پیش میآید و تازه میفهمید که چقدر به این سکوت بعد از یک هفته پرکار احتیاج داشتید. اما اگر خواستید، برای مسافران جایی برای خوردن غذا فراهم شده و همهچیز مهیاست تا شما روزی خوب را سپری کنید. اگر هم نخواستید شام را در یکی از رستورانهای کنار جاده که همیشه چراغشان روشن است میل کنید. بهار فصل ماندن نیست، فصل راهیشدن است. همراه با سمفونی پرندگان به تماشای دریاچهای بنشینید که درختان سر به فلک کشیده آن را سبز کرده است.
دریاچه الیمالات : دریاچه الیمالات در مسیر جاده ارتباطی نور به چمستان قرار دارد و در قسمت جنوبی دوراهی روستای کارگرکلا جای گرفته است. فاصله آن از جاده اصلی نور به چمستان حدود سه کیلومتر برآورد می شود. این دریاچه در دل جنگل واقع است و از آن به عنوان تفرجگاه استفاده میشود، برای مسافران امکان استفاده از رستوران، قایقسواری و ماهیگیری نیز فراهم است.