نیشابور

 
 

گنبدهای شه میر

0ab25bf4-dd3b-41d9-afed-cb61fc1dafb7-840x560

گنبدهای شه‌ میر در حدود ۱۰ کیلومتری جنوب نیشابور بر کنار راه این شهر به کاشمر در میان قبرستان قدیمی قرار دارند که دو بنای آجری به فاصله کمی از یکدیگر با ساختار و اندازه متفاوت هستند که به مهروا، مهرآباد و شادمهر معروفند. گنبدهای آجری مهرآباد که «مهراوا»، «شه میر» و «شادمهر» نیز نامیده می‌شوند، از مهم‌ترین بناهای تاریخی و مکان های دیدنی نیشابور در دهستان ریوند هستند. گنبد بزرگ، دارای پلان بیرونی هشت‌ضلعی و درونی چهارضلعی است. در کف بنا سردابه یا راهرویی زیرزمینی قرار دارد که حالت چلیپایی شکل داشته و به نظر می‌رسد آرامگاه شخصی که این بنا به خاطر او ساخته شده در این محل باشد. این بنا که قدمت آن به دوره سلجوقی می‌رسد، در نوع خود یکی از شاهکارهای معماری به شمار می‌آید. گنبد کوچک، در حدود پانزده متری شمال گنبد بزرگ قرار دارد، پلان بیرونی و درونی آن، شبیه بنای گنبد بزرگ است. این بنا، چهارطاقی‌ای است که ورودی‌های آن کم‌عرض و رفیع هستنند. قدمت این بنا به دوره ایلخانی می‌رسد. با توجه به اطلاعات موجود، هنوز ابهاماتی در مورد گذشته پر فراز و نشیب محوطه تاریخی مهراوا وجود دارد و به عقیده برخی تاریخ‌نگاران، وجود کلمه مهر در نام‌های محوطه، از ارتباط تاریخی آن با آئین‌های مهرپرستی ایران پیش از اسلام نشان می‌دهد که با وجود آتشکده آذربرزین‌مهر در ریوند نیشابور و رواج آئین زرتشت در زمان حکومت ساسانیان و پیش از آن، ارتباط دارد.

آبشار بوژان

201631323442052250a

آبشار بوژان نیشابور در استان خراسان رضوی واقع است. طبیعت شهرستان نیشابور که در دامنهٔ رشته کوه های البرز و بینالود و مناطق کوهستانی قرار دارند، از مراکز گردشگری به حساب می آیند شهرها و روستاهای دیزباد، خرو، بار، دررود و بوژان و غار و کوه ابراهیم ادهم از جمله مراکز گردشگری طبیعی نیشابور است. بوژان نام روستایی است با ارتفاع ۱۶۰۰ متر که در ۱۳ کیلومتری شمال شرق نیشابور و ۱۲۰ کیلومتری مشهد ، این روستای کوهستانی که در شکل دره مانندی در جنوب بینالود قرار گرفته دارای آب و هوای معتدل کوهستانی و زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل است. در مورد وجه تسمیه بوژان چند تا نظر وجود داره: بوژان به معنای رشد کرده ..۲- نام گیاهی که برگهای ریز و ساقه های دراز داره..۳- ان در بوژان پسوند مکان است مثل چشمه ساران..مرغزاران…که میتونه برگرفته از درختان سرسبز و رودهای پرآبش.
ارتفاعات بلند، باغات سرسبز، آبشار، حواشی رودخانه و بافت مسکونی پلکانی، روستای بوژان را به یکی از مراکز مهم گردشگری شهرستان نیشابور تبدیل کرده است. باغ های میوه، پیرامون روستای بوژان گسترده شده اند که در فصول مختلف سال، چشم اندازهای رویایی و رنگارنگی پدید می آورند و دوستداران طبیعت را مشعوف می کنند. روستای بوژان، در دامنه ارتفاعات جنوبی رشته کوه بینالود استقرار یافته است. دامنه ارتفاعات سرسبز و مرتعی بینالود از انواع گل ها و گیاهان دارویی و صنعتی پوشیده شده اند. چشم انداز دره سرسبز روستا و رودخانه جاری آن، همراه با منظره کشتزارها و باغ های گسترده، جلوه بسیار زیبا و تماشایی دارند که طبیعت گردان و گردشگران را به سوی خود جلب می کنند. حواشی رودخانه پرآب و دائمی بوژان، به ویژه در بهار و تابستان، مکان مناسبی برای گذران اوقات فراغت گردشگران است. آبشار بسیار زیبایی از ارتفاعات پیرامون روستا سرازیر می شود. طبیعت سرسبز اطراف آبشار با گل ها و درختچه های فراوان، زیبایی خاصی یافته است. در مسیر رودخانه بوژان، آبشارهای کوچک و بزرگ دیگری نیز وجود دارند که بر طراوت پیرامون آن می افزایند. در انتهای این روستا دره ای بزرگ لابلای صخره های بلند نفوذ نموده است که در امتداد این دره، رودخانه بوژان و آبشار زیبا و سفیدرنگ آن نمایان می شود. برای رسیدن به آبشار بوژان حدود دو ساعت پیاده روی از محل روستا لازم است. رودخانه بوژان به طول تقریبی ۱۰ کیلومتر از کوه های گودزرد، بوژان و سیاه خانی سرچشمه می گیرد.

قدمگاه سبز نیشابور

rqc02281

از نیشابور حدود ۲۴ کیلومتر و از مشهد حدود ۱۰۰ کیلومتر باید فاصله بگیرید تا بتوانید باغ قذمگاه را در بستری کوهستانی و در دامنه جنوب کوه بینالود و رو به دشت نیشابور ببینید. منطقه متبرکی که سال هاست یکی از جاذبه های گردشگری مذهبی ایران محسوب می شود و وجه تسمیه آن وجود سنگی سیاه رنگی است که جای دو پا بر آن نقش بسته است. اگر تاریخچه این باغ را از بومیان محله بپرسید می شنوید که این باغ ابتدا به شاپور کسری اختصاص داشته، زمانی به حضرت علی(ع) و سپس به حضرت رضا (ع) نسبت داده‎ شده است. می‎گویند در سال ۲۰۰ هـ . ق که امام رضا (ع) از مدینه عازم مرو بودند، در این مکان توقف کرده و چون خواستند با خاک تیمم کنند، آبی جاری پدید آمد. این واقعه مهم، اصلی ترین دلیل تقدس قدمگاه است . می‎گویند سال ۲۰۰ هـ . ق حضرت رضا (ع) که از مدینه عازم مرو بودند، در این مکان توقف کرده و چون خواستند با خاک تیمم کنند، آبی جاری پدید آمد. این وقایع مهم، این مکان را به مکانی مقدس و ایمن برای زایران در کنار مسیر مشهد تبدیل کرد که در دوره‎های مختلف مجموعه‎ای میان راهی شامل: کاروانسرا، آب‌انبار، حمام و مکان‎هایی جهت اطراق زائران و مسافران در حاشیه خیابان شکل گرفت.

شکل اصلی باغ کنونی در دوران صفوی و به دستور شاه عباس اول احداث شد و در دوره‌‌های بعدی در زمان شاه سلیمان صفوی و در دوران ناصرالدین شاه قاجار مرمت‎هایی جهت حفاظت و احیاء باغ صورت پذیرفت. آخرین مرمت و بهسازی این مجموعه در سال ۱۳۵۰ توسط سازمان حفاظت آثار آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد و به شماره ۲۳۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. وارد باغ قدمگاه که شوید، کوشکی هشت ضلعی را در مرکز باغ می بینید. بنایی که همانند بقعه خواجه ربیع و گنبد سبز در مشهد دارای چهار ایوان بلند در اضلاع اصلی و غرفه‌های دو طبقه در اضلاع فرعی است. فضای میانی بنا با گنبد خوش طرحی پوشانده شده است. این بنا مزین به تزئینات کاشیکاری، نقاشی‌های روی گچ و کتیبه‌های مختلف است. مدخل اصلی بنا در ضلع شرقی قرار گرفته و دارای مقرنس گچی بسیار زیبایی است. در ضلع شرقی بقعه هم چهار طاقی کوچکی قرار دارد که از چشمه‎ای جوشان حفاظت می‎کند. روایت است آب آن هنگام وضوی حضرت رضا (ع) جوشیده و به همین دلیل آن را چشمه حضرتی می‎نامند. باغ قدمگاه دو قسمت دارد که بخش اول این مجموعه با مساحت ۱ هکتاری اش، با دو ساختمان قدیمی در مرکز آن مهمترین عنصر گردشگری این مجموعه به شمار می رود. پوشش گیاهی باغ درختان چنار، کاج، توت، گردو و زبان گنجشک می‎باشد که در میان این درختان، گونه‎های درختان چنار، کاج و توت کهنسال به چشم می‎خورد. این باغ از سمت جنوب به جاده نیشابور – مشهد می رسد . می توانید از این بخش باغ دسترسی راحتی به جاده برگشت داشته باشید.

سفر به نیشابور

385_md

نیشابور ‌شهری‎است‌که گل آن خوردنی،‎ ‎‎بوته‎های ‎آن ریواس و سنگهای آن فیروزه‎ ‎است‎  ‎سفر‎ ‎به‎ نیشابور‌‌‌‌ و‎ کوه بینالود،‌ دومین قله بلند شهرستان نیشابور با ارتفاع ۳۲۳۱‏‎ ‎متر،‎‎ از‎ ‎آن‎ ‎نوع سفرها‌یست ‌که راز هاو زیبای های بسیار با خود دارد.‏‎ وقتی پای درسفر می‌گذاری این ناشناسی و ناشناختگی است که تو را به سوی خود می‌کشند.گویی چون بی خبری یا خواب رویی در عالم رویا به سوی ناشناخته‌های عالمی دیگر ،روانی. دیدار‎ ‎با خود، خودی در محیطی دیگر، در لباس، نقش و یا حتی به هیاتی متفاوت‏‎.‎ متفاوت‎ ‎با‎ ‎ آنچه می‌پنداشتی یا می‌پنداری. دیداری که می‌تواند تجربه‌ای جذاب،‎ حیرت‌‎آور‎ ‎ و حتی تکان دهنده باشد‏‎.

‎استادی گفت: “‎بنویس” ‎به‎ ‎هرکجا‎ ‎که سفر کردی و با هر آنچه که دیدار کرده‌ای‎. “‎بنویس” این کار می‌تواند، “خود‎ ‎مردم‎ ‎نگاری” (Auto-Ethnography) هم باشد. یعنی آن نوع از مردم‌نگاری که تو،‎ خود‎ ‎سوژه‎ ‎ تحقیق مردم نگارانه خود می‌شوی. ‎‎امید‎ است، نوشتن و ثبت سفرها یا به نوعی دیدارها، کمکی به شناساندن‏‎ و‎ ‎معرفی مناطق دیدنی و بکر شود و در نهایت به مکاشفه و شناخت خود‏‎ ‎بیانجامد‎. سفر‎ ‎به‎ ناشناخته‌ها شاید پر از لذت، هیجان و پر جاذبه باشد‏‎. ولی‎ ‎می‌تواند در نوع خودش بسیار ترسناک و حزن آلود هم باشد. بزرگی می‌گفت؛‏‎ یکی‎ ‎از‎ ‎دلایل این ترس و حزن می‌تواند‏‎ ‎ناشی‎ از “آگاهی” و “اشراق” به “نا آگاهی” و‎” ‎ناتوانی” ‎ آدمی از خود باشد‎. این‎ ‎حس‌ها و دریافت‌ها بسی فراتر از حس ترسی است که هنگام مواجه با سگ‌های چابک‎گله یا نگهبانان چادرهای عشایر ارتفاعات بینالود‎ واقع‎ ‎در‎ ‎نیشابور به آدمی دست می‌دهد‏‎. سفری‎ ‎که‎ ‎ در آن با خودی تازه دیدار خواهی کرد. خودی که به تعداد بار‌هایی که‏‎  ‎بسوی‎ ‎ ناشناخته‌ها راهی می‌شوی و یا سفر می‌کنی،‎ ‎تازه‎ خواهد شد‏‎.‎و‎ ‎این‎ بار این تازگی و دیدار را در منطقه کوهستانی “بینالود” ‎جایی‎ ‎که عشایر بومی در دل آسمان، روی ابرها چادر‏‎ ‎یا‎ ابه های خود را‏‎‌‎‎گسترده‎ ‎اند،‎‎  ‎تجربه‎ ‎خواهی‎ کرد‎. از‎ ‎نیشابور‎ ‎ به سمت روستای عیش آباد حدود ۷ کیلومتر را در جاده‏‎ خاکی‎ ‎زیبا‎‎ که گاهی پیچش حرکت رودخانه آن را پوشانده است، طی می‌کنی‎ ‎ از‎ ‎آن‎ به بعد مسیر پر پیچ و خم رودخانه‌ای است، یعنی برای رسیدن به‏‎ ‎پناهگاه‎ ‎دو‎ شهید که در ارتفاع ۲۴۰۰ متری قرار دارد، باید‎ ‎بارها‎ ‎پاهایت را در دل رودخانه فرو کنی‎. در‎ ‎همین‎ مسیر است که می‌توانی عشایر منطقه را در حال کار و فعالیت روزانه بی‌قید و رها ببینی‎. آنها‎ ‎پیاده در کنار گله‌ی گوسفندان و بره‌های زیبای زنگوله‎ ‎دار بازیگوش گام بر می‌داشتند.‎ ‎ بانگ بلند واق واق‎ ‎گاه و بی‌گاه سگ‌های گله پیچیده در صدای زنگوله ها همراه با وزش باد‏‎ ‎بهاری،‎ ‎تو‎ ‎گویی‎ ‎همگی می‌خواهند، هم آهنگی موسیقی طبیعت را به اجرا گذارند‏‎. عده‌ای را ‎‎با‎ باری سنگین بر دوش می‌بینی و‏‎ ‎کمی‎ ‎پیش‌تر سواری با استر پر بار‏.  تمامی‎ ‎و‎ ‎ به تنهایی در فراز و نشیب‌های تند کو هستان نقشی از خود‏‎ و‎ ‎شاید‎ از خود تو بر جای می‌گذارند‏‎.”لبخندی‌بی‌ریا”،”سلام و خسته نباشید”با لهجه خاص محلی،‌‎ارتباط برقرارشد. کوتاه‎ و به نوعی بسنده. ارتباط در هر نوع دیگر معنایی نداشت،‎ ‎یا‎ ‎نمی‎توانست در آن کوتاه معنا پیدا کند. ولی‎ ‎در نوع ارتباط بی نظیری محسوب می شود. ارتباطی که‌نماینگر عرف و معنای‌زندگی آنها‏‎ ‎بود‎. ‎هرگز‎ ‎نمی‌توانی چهره آفتاب سوخته و پر چین و چروک زنان کهن سالی را که‏‎ از‎ ‎بار‎ ‎سنگین هیزم ها و سبزهای کوهستانی مورد نیازشان خمیده راه می‌پیمودند‎ ‎از‎ ‎یاد‎ ‎ببری. کوله و بارشان سنگین، ولی گام‌ها‌یشان استوار و مطمئن ‎بودند‎.

اینجا بین تو و طبیعت نشینان ارتباطی دیگرصورت می‌گیرد؛ بی هیچ دعوتی، لبخند‏‎ زنان‎ ‎به‎جمع‌حاضر پیوستند. آنچه بر دوش می کشیدند را به چالاکی‎ ‎بر‎ زمین گذاشتند. بسادگی دستی‎ ‎به‎ ‎سر‎ ‎و روسری خود کشیده و لباسهای خاک آلودشان را مرتب کردند، نشستند‏‎. با‎ ‎لهجه‎ محلی شروع به صحبت کردند. سوالی و پاسخی‎ … بعد‎ ‎هم‎ ‎ بی هیچ درخواستی یکی از آن دو بانو، آوازی خوش سر داد‏‎. عشایر‎ ‎ارتفاعات‎ ‎بینالود، نیشابور، شهری با تاریخ کهن‏‎ که از نیاکانمان به جا‎ ‎مانده است. بار‎سنگین هیزمی که به دوش می کشیدند پر بود از طبیعت‎. ‎طبیعتی که به‏‎ ‎ او‎ ‎رسم زندگی این‎ ‎چنینی آموخته بود. طبیعتی که چهره و صدای او‏‎  را‎ ‎ نقشی بهین زده‏‎ ‎بود‎. با تماشای زندگی او‌ فاصله‎ ها، تفاوت‏‎ ‎ها محسوس می‌شود. ‎شاید خواب می بینی‎.خواب او را که‎ ‎به‌رویایت ‏مهمان‎شده است. نه، شاید این تو ی‌ که‌به خواب او دعوت شده‏‎ ‎ای‎. ارتباطی‎ دیگر… ‎از نوع بده‎ ‎ بستان… دسترنج اش را که به سفیدی شیر و ماست است. نعمتی که سرشار‎ از‏‎ ‎طبیعت است را تنها با‏‎ اسکناس سبز رنگی که ره آورد شهر ماشینی ست، به معامله می‌بری‎.

‎گونه‎‎های‎گیاهی این منطقه هم بسیار متنوع است. تو می توانی،‎ ‎زیره‎ ‎سیاه، ‏ کنگر، پیاز کوهی، نسترن وحشی، پونه کبود، ریواس و‏‎… . را‎ ‎ در را ه ببینی و شاید گاهی هم بچینی. شربت‎ ‎ریواس‎ ‎این منطقه به عنوان‏‎ ‎محصول‎ ‎کشاورزی‎ ‎ و سوغات نیشابور در دل تپه های بینالود برگ، پهن کرده‏‎ ‎است‎. ما هم خود را مهمان کردیم.‎زمان‎ ‎راهی‎ ‎ شدن بود. به سمت ارتفاعات اوج می گیری و آنان برای تو دعای خیرو سلامتی‎  می‌کنند‏‎.هر‎ ‎چقدر‎ ‎ که ارتفاع می‌گیری، گام های پشت سرت کوچک وکوچکتر می‌شوند‏. ‎و‎ ‎کم‎ ‎کم از‏‎ منظر‎ ‎نگاهت محو می‌شوند. بسان‎ ‎چادرها‎، گله ها ‎و آتش های روشن آنان. چادر هایی ‎که در آن کوهستان به تو احساسی از امنیت و اطمینان ارزانی می‌دارند‏. چادر‎ ‎هایی از جنس زندگی ‎که درون خود چیز هایی متفاوت با آنچه تو می‌پنداری جای داده اند‏‎. حتی مفاهیمی چون؛ ‎رنج‎ ‎و‎ ‎ درد، عشق و نفرت، ثروت و فقر، آزادی و اسارت، مرگ و زندگی‎ ‎و‎ ‎نیازهای‎ ‎زندگی روزمره آنها معنایی متفاوت با آنچه تو می پنداری،‎ ‎دارند‎. در نیاز های بهداشتی شان؛ حب‎ ‎دندان‎ درد، سر درد ، سرماخوردگی و تب بر … اولین چیزی است که در این دیدار،‎ ‎از‎ ‎تو‎ ‎ سراغش را می‌گیرند. و تو شرمنده از اندک توشه ای که همراه داری،‎ می‎ ‎توانی‎ با آن همه صفا معاوضه کنی‎. آهسته و با نفس های سنگین راه می روی. قله ” زرگران” را که سمت چپ مسیر‎ ‎از‎ ‎پناهگاه‎ ‎دو شهید به سمت قله بینالود قرار دارد، می بینی و در جوار آن چشم‏‎ به‎ ‎اندازه‎ ‎ ارتفاعات هزار مسجد خیره می‌نگری. همه چیز به نهایت زیباست‎.حیات وحش اینجا هم به نوعی خاص است. البته، آنچه را که ما دیدم، با آنچه که در دل طبیعت زیبای نیشابور خود را از ما پنهان کرده بودند، ناچیز بود. تو‎ از کنار این موجودات خدا می‌گذری و ‎همچنان‎ ‎ به سوی آسمان گام بر می‌داری. بخشی از مسیری که‏‎ ‎طی‎ ‎می‌کنی، سنگی است‏‎. ‎نفس‎ ‎ها‎ ‎کم کم به شماره می‌افتد‏‎.

‎قله‎ ‎بینالود‎ ‎نزدیک است. برف های اطراف تو نشان از ارتفاع بالای ۳۰۰۰ متر را می‎دهند‎. ‎هوای‎ ‎لطیف‎ ‎بهاری گونه های آفتاب سوخته تو را نوازش می‌دهند‏‎. رسیدی… روی‎قله بینالود می‌ایستی. میله لرزان و نا استوار مکان نما به تو می‎ ‎گوید‎: عکس می گیری.‎آبی‎ ‎و‎ ‎اندک خرمایی که به همراه داری، می‌خوری.تمام. سفر‎ ‎نیشابور‌ کوتاه‎ ‎بود و‌ خاطراتش بسیار. می‌دانی؟ نیشابور در گذر زمان چه‌ها کشیده و چگونه‏‎ چون‎ ‎سیمرغ‎ ‎بارها و بارها از خاکستر خود به پا خواسته است‏‎. وقتی‎ ‎کتاب‌ابو‎ ‎عبدالله الحاکم نویسنده تاریخ نیشابور را ورق می‌زنی، می‌خوانی‌که او تولد نیشابور و بشر را همزمان می ‎داند‎. و‎ ‎می‎نویسد: “نیشابور را انوش بن شیث بن آدم بنا نهاده است‏‎”. نام‎ ‎نیشابور‎ ‎ در کهن ترین دفتر ایرانی یعنی اوستا به گونه رئونت آمده است‏‎. یعنی‎ ‎دارنده‎ ‎جلال و شکوه که امروز بخش ریوند نیشابور از تغییر آن نام باقی مانده‏‎ ‎است‎و ‎احتمالا‎ ‎نیشابور در زمان هخامنشیان و اشکانیان چنین نامی داشته که در جنگ‏‎ ‎ ایرانیان‎ ‎و‎ ‎ تورانیان به کلی تخریب شده است.‏‎ ‎‎آتشکده‎ ‎آذر‎ برزین مهر در بلخ و ادهر برزین مهر یکی از چهار آتشکده معروف ساسانیان‎ ‎در‎ ‎نیشابور‎ ‎ بوده است.‏‎ می خوانی که نیشابور در دامنه حاصلخیز سلسله جبال بینالود‎ ‎قرار‎ ‎گرفته‎ ‎است و همواره از آن شاهرگهای حیات آفرین برای خاکی مستعد کشت و کار در‏‎ ‎جریان‎ ‎بوده‎ ‎است‎.‎

‎عمرولیث‎ ‎صفار هم‌ هنگام فتح  نیشابور جمله ای گفت که در سینه تاریخ به جای‎ ‎ماند:‎

“‎شهری‎ ‎ را گرفته ام که گل آن خوردنی،‎ ‎‎بوته‎  های‌ ‎آن ریواس و سنگهای آن فیروزه‎ ‎است‎.” و‎ تو لبخند می زنی چرا که ‎همه آنها را‎ ‎با‎ وجودت‌‏‎ ‎دیده‎ ‎و لمس کرده ای‎.

‎برای‎ ‎نام‎ ‎ نیشابور معانی زیادی ارائه داده‌اند. از جمله نیوه شاهپور یعنی کار خوب شاهپور‏‎  و‎ ‎منظور‎ ‎ دومین پادشاه سلسله ساسانی است که ساختن این شهر را به وی نسبت میدهند.‎) ‎البته‎ ‎ بعد از تخریب ) در بن دهشن، نام نیشابور را قبل از شاهپور اول “ابر‎ ‎شهر‎” ‎نوشته‎اند. این نام را هم در سر دروازه ورودی شهر ‎‎دیدی‎. در‎ ‎صفحه‎های دیگر می‌خوانی که نیشابور در زمان مامون خلیفه عباسی شاهد بزرگترین‎ ‎استقبال‎ ‎تاریخ بشریت از موکب مبارک امام‏‎ ‎هشتم‎ ‎بود‎ ‎ که‎ ‎شرح‎ ‎حدیث‎ ‎ سلسله الذهب می‌باشد. و بعد از آن عبدالله بن طاهر نیشابور را پایتخت خود‏‎ ‎کرد ‎و تحولی‎ ‎ بزرگ در این شهر بوجود آورد‏‎. نیشابور‎ ‎را کعبه آمال دانش پژوهان سراسر جهان می‌دانند. و می‌گویند‎ ‎در تاریخ اسلام‏‎ ‎ تنها نام سی و سه مدرسه ذکر شده است که بیست وهفت مدرسه آن در نیشابور‎ ‎و ‎شش ‏مدرسه‎ ‎دیگر نیز در سایر نقاط جهان اسلامی قرار داشت‏‎. در‎ ‎فصلی‎از کتاب می‌خوانی‌،‌ نیشابور به دست طغرل سلجوقی به صلح تصرف شد‏‎.‎او‎ ‎در این شهر تاج گذاری کرد. و نیشابور محل حکومت سلجوقیان تا زمان الب‏‎ ‎ارسلان‎ ‎گردید‎.‎ الب ارسلان دختر قاآن خان ترکستان را برای پسرش ملک شاه سلجوقی به زنی‎ گرفت‎ ‎و‎ ‎کاخ شادیاخ را بساخت که امروزه به صورت تپه ای در کنار آرامگاه عطار وجود‏‎ ‎دارد‎.گفته می شود که شادیاخ نام یکی از بخش‌های باستانی نیشابور و بقایای شهر کهن نیشابور است‌و محل زندگی عطار نیشابوری‎‌ و‎ ‎تو‎ ‎این‎ ‎منطقه را از نزدیک دیدی‎.‎نیشابور در‏‎ ‎ دوره‎ ‎های گوناگون‏‎ ‎ زادگاه، مهد و پرورش بزرگانی فعال در زمینه شعر‏‎ ‎و‎ ‎ عرفان و فلسفه‏‎ ‎و هنر از‎ ‎ جمله‎ ‎خیام‎‎،‎ ‎عطار‎‎،‎ ‎کمال‎ ‎الملک، ‏ یغما شاعر خشتمال نیشابوری‎. در‎ ‎آخرین‎ ‎بخش انتخابی از کتاب تاریخ به نوشته های مورخان خارجی می‌رسی و چنین می‌خوانی‎؛ ‎لارنس‎ ‎لکهارت‎تاریخ شناس ایران‌معروف می‌نویسد: شاید در دنیا شهری را نتوان یافت که به‏‎‌ اندازه‎ ‎نیشابور‎ ‎ویران گشته و و از نو ساخته شده باشد و علت آن‏‎  ‎نیز این است که‏‎ ‎نیشابور‎ ‎چهار‎ راه تاریخ و بار انداز اقوام مختلف و کلید فتح ایران آن زمان‏‎ ‎بود‎.آخرین جایی که دیدیم “دهکده چوبین” نیشابور بود. این دهکده را نمی توان به زبان توصیف کرد بلکه باید برایت به تصویر کشید. این دهکده چوبی کم نظیر و بی‌ همتا در ایران به‌وسیله مهندس مجتهدی ساخته شده و یکی از دیدنی ‌ها و تفرجگاه‌ های نیشابور است.

سفر ‎به‎ ‎نیشابور و صفحه های بی‌شمار تاریخ آن را اینگونه می‌توانی نقطه‏‎ ‎گذاری کنی‎‎؛‎ نیشابوری‎ ‎که‎ ‎به قول لارنس لکهارت و ادوارد براون بیش از همه شهر های دنیا مصیبت دیده‎ ‎ است‎ ‎امروزه‎ ‎وجود دارد با جمعیت بالغ بر چهارصد هزار نفر و مردمی بسیار فرهنگ دوست و‏‎ ‎ ادب‎ ‎پرور‎ ‎ و میهمان نواز‏‎.

دهکده توریستی چوبی نیشابور

16330109194215139197237831331621676097149123

دهکده چوبین روستایی است در ۶ کیلومتری شهر نیشابور واقع در استان خراسان رضوی . این دهکده چوبی کم نظیر و بی همتا توسط مهندسی ایرانی ساخته شده و یکی از دیدنی ها و گردشگاه های شهرستان نیشابور می باشد . دیدنی های این دهکده شامل مسجد چوبی ، موزه ، کتابخانه ، رستوران ، فروشگاه ، نانوایی ، آلاچیق ، سوئیت ها ، فضای سبز و اکوسیستم زیبای آن به همراه کشاورزی و دامپروری است . مسجد این دهکده اولین مسجد چوبی مقاوم در برابر زلزله در جهان می باشد . این بنا ۲۰۰ متر مربع وسعت دارد و در ساخت آن ۴۰ تن چوب استفاده شده است . مسجد چوبی این دهکده نه تنها در ایران بلکه در جهان بی نظیر است . این مسجد می تواند تا ۸ ریشتر زمین لرزه را تحمل کند و بنای آن به گونه ای است که تا صدها سال دیگر نیز آسیب نخواهد دید . مناره های این مسجد به گونه ای اتصال دارند که در داخل مسجد هیچ ستونی وجود ندارد . قابل ذکر است محلی که در آن مسجد چوبی ساخته شده بسیار موریانه خیز است . در ساختمان و تزیینات داخلی چوب های مختلفی از درختان مثمر و غیر مثمر مانند انواع کاج ها؛ اشن ، سپیدار ، گیلاس ، گلابی ، زبان گنجشک ، گردو و توت استفاده شده است . نورپردازی این مجموعه هارمونی ویژه ای از رنگ های شاد دارد که در شب ها جلوی خاصی ایجاد میکند.