گیلان

 
 

ماسوله

خونه-ماسوله

نمایی زیبا از خانه‌های پلکانی، بالکن‌های مزین به گل‌های شمعدانی، جنگل‌های بکر و سرسبز، آبشارهای خروشان و کوه‌های بلند، از آن دسته مناظری است که قطعا شما را عاشق خود خواهد کرد. آب و هوای مطبوع، مردم خون‌گرم و مهمان‌نواز، غذاهای باکیفیت و فضای رویایی شهر ماسوله گیلان، آن‌قدر جذاب است که شما را بارها و بارها به‌سمت خود خواهد کشاند. ماسوله در ۳۰ مرداد سال ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به‌عنوان میراث فرهنگی و طبیعی و اولین شهر تاریخی زنده کشور به‌صورت یک مجموعه کامل به ثبت رسید. در حال حاضر، ماسوله زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همچنین اداره محیط زیست استان قرار دارد و خوشبختانه به‌خوبی از آن مراقبت می‌شود. شهر ماسوله در جنوب غربی استان گیلان و در فاصله ۶۰ کیلومتری شهر رشت در بخش سردار جنگل فومن واقع شده است. ماسوله با شهر فومن تنها ۳۵ کیلومتر و با شهر ماکلوان، حدود ۲۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر از سمت شمال به شهرستان ماسال، از سمت جنوب به طارم علیا در استان زنجان، از سمت شرق به جلگه شهر فومن و از سمت غرب به شهرستان خلخال در استان اردبیل می‌رسد. فاصله مرکز ماسوله تا مرز استان زنجان حدود ۲ کیلومتر و تا محدوده استان اردبیل یعنی منطقه گیلوان، حدود ۱۰ کیلومتر است. شهر کنونی ماسوله در مختصات جغرافیایی با طول ۴۸ درجه و ۵۹ دقیقه شرقی و عرض ۳۷ درجه و ۹ دقیقه شمالی در دل رشته کوه‌هایی زیبا و بی‌بدیل قرار دارد. وسعت شهر فعلی ماسوله، معادل ۱۰۰ هکتار است و از سه جهت شمال، جنوب و غرب به کوه‌ها و از طرف شرق بر دره‌های سرسبز اشراف دارد. ارتفاع ماسوله از سطح دریاهای آزاد، ۱,۰۵۰ متر است. جالب است بدانید که به‌دلیل پلکانی بودن این بافت مسکونی، بین پایین‌ترین و بالاترین نقطه آن حدود ۱۲۰ متر اختلاف ارتفاع وجود دارد. اطراف ماسوله، پوشیده از جنگل است و راه اصلی ارتباطی آن، جاده فومن است.

ماسوله گیلان از جاهای دیدنی فومن و شهری سنتی و قدیمی است که با وجود خانه‌های زردرنگ در پس‌زمینه سبز جنگل و کوه‌های خوش‌رنگ در دنیایی مه‌آلود، بیشتر شبیه به یک تابلو‌ نقاشی یا کارت پستال است. ماسوله یکی از معدود شهرهای بدون وسیله نقلیه موتوری در دنیا است که با کوچه باغ‌های باریک و پله‌پله، تردد هرگونه وسایل نقلیه را غیرممکن کرده است. اگر به‌دنبال فرار از شلوغی شهر هستید، به ماسوله پناه ببرید؛ شهری که هر روز صبح با آواز خروس‌ها و بوی مطبوع نان محلی بیدار می‌شود. در سفر به ماسوله گیلان طوری برنامه‌ریزی کنید که حداقل یک شب در این شهر اقامت داشته باشید؛ زیرا پیاده‌روی شبانه و تجربه قدم زدن در صبحگاه مه‌آلود ماسوله به‌قدری فوق‌العاده است که نباید به‌سادگی از آن غافل شوید.  ماسوله، بدون شک یکی از بهترین مناطق ایران برای خستگی در کردن و پناه بردن به طبیعت است. شما در ماسوله به‌محض بیرون آمدن از در اقامتگاه خود، حس می‌کنید که به یک قرن پیش و به دل یک روستای تاریخی سفر کرده‌اید.

تاریخچه ماسوله : ماسوله، منطقه‌ای مسکونی با قدمتی از ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ سال است. ماسوله قدیم که با نام «کهنه ماسوله» نیز شناخته می‌شود، در فاصله پنج کیلومتری غرب جاده ماسوله به خلخال و ۶ کیلومتری شمال غرب شهر فعلی ماسوله قرار گرفته است و سکونتگاه اولیه و قدیمی اهالی این شهر بوده است. نخستین کاوش‌های باستانی در این محوطه توسط هیئت پژوهشکده باستان‌شناسی سازمان میراث فرهنگی استان گیلان از شهرستان فومن در شهریور ماه ۱۳۷۴ انجام شد. یافته‌های باستان‌شناسان از معادن آهن و کوره‌های ذوب فلزات نشان داد که کهنه ماسوله در قرن پنجم تا هشتم هجری از مراکز مهم ایران در زمینه فلزکاری به شمار می‌رفته است. یکی از کشفیات گروه باستان‌شناسی، سفال‌های آبدار با رنگ‌های متنوع، متعلق به دوره سلجوقی بود که اهمیت و اعتبار تاریخی این شهر را نشان می‌دهند. پس از این کشفیات، کهنه ماسوله در شهریور سال ۱۳۸۵ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. دلیل کوچ اهالی ماسوله از کهنه ماسوله به شهر فعلی، به نظر زلزله‌ای بزرگ در سال ۸۹۰ هجری قمری بوده است. البته طبق روایتی دیگر، همه‌گیری بیماری طاعون در سال ۹۴۳ هجری قمری، دلیل اصلی کوچ مردم بوده است. بنابراین، شهر فعلی ماسوله از قرن هشتم هجری (قرن چهاردهم میلادی)، محل زندگی اهالی کهنه ماسوله و دیگر نقاط مختلف ایران بوده است. از تحولات معاصر در ماسوله فعلی می‌توان به تاسیس کتابخانه عمومی ماسوله با هزار جلد کتاب خطی در سال ۱۲۸۹، تاسیس نخستین مدرسه دولتی در سال ۱۲۹۳، رویارویی قوای جنگل با قوای روس در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی اول در بهمن ۱۲۹۴، تاسیس اداره پست در سال ۱۲۹۵، تاسیس شهرداری در سال ۱۳۱۱، تعطیلی شهرداری در سال ۱۳۱۸ (شروع مجدد در سال ۱۳۴۱) و راه‌اندازی تلفن در سال ۱۳۱۶ اشاره کرد. اهالی ماسوله نقش مهمی در تاریخ جنبش جنگل در برابر تهاجم روسیه و بریتانیا به عهده داشته‌اند. ماسوله‌ای‌ها به قوای جنگل کمک می‌کردند و عده‌ای مانند شهید باباغلامعلی در کنار آن‌ها می‌جنگیدند. پس از احداث جاده ارتباطی جدید بین گیلان و آذربایجان، جنگ جهانی دوم و هرج و مرج ناشی از آن و قحطی ۱۳۲۰، ماسوله بیشتر جمعیت خود را از دست داد و کاروان‌سراهای شاه‌راه ارتباطی شمال و آذربایجان و همچنین بازار داد و ستد، صنایع فلزی و چرم ماسوله از رونق افتادند. ماسوله زمانی نقطه اتصال زنجان، گیلان و آذربایجان بود؛ اما احداث جاده جدید، ماسوله را به انزوا کشاند. به همین دلیل، بسیاری از مردم ثروتمند ماسوله به پایتخت، سایر شهرهای بزرگ و خارج از کشور مهاجرت کردند.

نحوه پیدایش ماسوله : یکی از فرضیه‌های شکل‌گیری شهر ماسوله به قرن سوم هجری قمری برمی‌گردد؛ زمانی که «آقاسید جمال الدین اشرف» در حال فرار از طارم بود و «عون بن محمد بن علی»، یکی از همراهان مجروح او به این منطقه پناه آورد. وی قبل از مرگ از چوپانی درخواست کرد تا او را در همین محل به خاک بسپارد. گفته می‌شود پس از خاکسپاری عون بن محمد بن علی، چوپان‌ها کم کم گرد مزار او جمع شدند و در گذر زمان، خانه‌ها و بناهایی در آنجا ساختند و کهنه ماسوله به‌تدریج شکل گرفت. برخی نیز بر این باور هستند که پس از مرگ «سالوک معلم» به‌همراه دو تن از شاگردانش به نام‌های «عین علی» و «زین علی» که از مبلغین دین اسلام بودند، مردم گرد مزار آن‌ها جمع شدند و کهنه ماسوله را شکل دادند.  ماسوله در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار، تحت اختیار ارتش بود و وظیفه ساخت گلوله برای توپخانه ایران را به عهده داشت. در زمان «رابینو»، سرکنسول دولت بریتانیای کبیر در شهر رشت در اوایل قرن بیستم، ماسوله دارای ۵ محله، دو یا سه کاروان‌سرا، دو حمام و بازاری با ۴۰۰ دکان بود که در زمستان‌ها خالی می‌ماندند.

وجه تسمیه ماسوله : نام شهر ماسوله با تلفظ اصلی «موسلاه» (Mooslah) به زبان تالشی از قرن هشتم و نهم هجری به بعد به همین صورت کنونی بوده است. برخی افراد نام شهر ماسوله را برگرفته از نام کوهی در جوار ماسوله به نام «ماه‌سالار» می‌دانند. این عده می‌گویند که نام این ناحیه در ابتدا «ماسالا» بوده است و بعدها به ماسوله تبدیل شده است. طبق روایتی دیگر، کلمه «ماسوله» از دو واژه «ماس» به‌معنای «کوه و مانع» و «اوله» به‌معنای «بلند» تشکیل شده ‌است که در ترکیب با «های» تصغیر به مفهوم «مانند» آمده ‌است. به همین علت می‌توان نام ماسوله را «کوه بلند» و «کوه مانند» معنا کرد. در زبان‌های سانسکریت و پهلوی، ماسوله به‌معنای «ماه کوچک» یا «سرزمین ماه کوچک» نیز است. طبق گفته برخی افراد نام ماسوله برگرفته از «موصل»، شهری در اقلیم کردستان است. این عده اعتقاد دارند که اهالی ماسوله در ابتدا کرد بوده‌اند و آیین آن‌ها ایزدی بوده است. البته این روایت، پشتوانه تاریخی محکمی ندارد و بسیاری از پژوهشگران، آن را یک تعبیر سطحی می‌دانند. با توجه به شباهت نام ماسوله به نام «ماسال» (شهری در نزدیکی ماسوله) و روستایی به نام «ماسوله خانی» در شهرستان ماسال و همچنین «کهنه ماسوله» در زبان تالشی، می‌توان با قطعیت گفت که مردم ماسوله از کهنه ماسوله به شهر فعلی ماسوله در قرن هشتم هجری نقل مکان کرده‌اند.

معماری ماسوله : معماری ماسوله، متعلق به دوران زندیه است و مانند بسیاری از یگر نقاط کوهپایه‌ای کشورمان به‌صورت پلکانی ساخته شده است. از روستاها و شهرهای پلکانی ایران می‌توان به روستای کنگ در خراسان رضوی، اورامان در کردستان، کزج در اردبیل و وفس در استان مرکزی اشاره کرد. ماسوله به فراخور آب و هوا، شیب زمین، برای دفاع راحت‌تر در برابر غارتگران و البته برخورداری از معماران متبحر به‌صورت زنجیروار ساخته شده‌ است. مصالح استفاده شده در خانه‌های پلکانی ماسوله، چوب، سنگ و خشت است. این خانه‌ها معمولا دو طبقه هستند و خانه یک طبقه یا سه طبقه کمتر در این شهر دیده می‌شود. دالان، سیاهچال، انبار، پله‌های بلندی که ارتباط طبقه‌ همکف و طبقه دوم را میسر می‌کنند، پشن (توالت)، چغم (اتاق نسبتا بزرگ برای پذیرایی از مهمان)، نشیمن‌گاه دائمی ساکنان خانه که اتاق کوچکتری نسبت به هال است، «سومه» (مقر زمستانی خانواده) و تالار که ایوان کوچکی را شامل می‌شود، از جمله بخش‌های اصلی یک خانه در ماسوله هستند. به‌طور کلی هر خانه ماسوله از دو قسمت تشکیل می‌شود؛ قسمت زمستانی و قسمت تابستانی. قسمت زمستانی که در زبان محلی با عنوان «سومه» شناخته می‌شود، اتاق کوچکی است که در عقب خانه قرار دارد و نور چندانی به آن نمی‌تابد. تنها نقطه نورگیر این اتاق کوچک، «لون» نام دارد. در وسط قسمت زمستانی خانه‌های ماسوله، یک کوره برای آشپزی و درست کردن غذا و البته تامین گرما تعبیه شده است. شما همچنین در این بخش از خانه با طاقچه‌هایی روبه‌رو می‌شوید که روی آن‌ها ظروف چینی و مسی چیده شده‌اند. قسمت تابستان‌نشین یا «اتاق پیشخوان»، دارای پنجره‌های ارسی چوبی مزین به شیشه‌های زیبا و رنگارنگ و چند طاقچه جانبی برای ظروف و وسایل است. از این بخش خانه تنها در فصل تابستان استفاده می‌شود. در برخی از خانه‌های ماسوله، علاوه بر قسمت تابستان‌نشین، اتاقکی روی بام ساخته شده است که در زبان محلی به آن، «برج» می‌گویند. بام خانه‌های ماسوله متمایل به کوه ساخته می‌شوند و قسمت پیشین منازل بر عقب آن‌ها مسلط است. در ساخت خانه‌های ماسوله از معماری برونگرا استفاده شده است. در این سبک از معماری، خانه‌ها تا حد امکان در ارتفاع ساخته می‌شوند و از دو یا چهار جهت باز هستند. وجود بالکن‌ها و پنجره‌های بزرگ در خانه‌های ماسوله، نشانی از استفاده‌ از معماری برونگرا هستند. شهر ماسوله دارای زمستان‌های بسیار سرد و تابستان‌های معتدل است و به همین دلیل، خانه‌ها را در بخش جنوبی ساخته‌اند تا بیشترین میزان تابش آفتاب و گرمایش را در فصول سرد سال داشته باشند. خانه‌های ماسوله روی یک تکه سنگ یک‌پارچه ساخته شده‌اند که در درون آن‌ها، منابع طبیعی آب وجود دارد. معماران به همین دلیل، به این سنگ‌های یک‌پارچه آسیب نمی‌رسانند و آن‌ها را نمی‌شکنند. برای عایق حرارتی و رطوبت خانه‌ها از نوعی خاک خاکستری رنگ استفاده شده است که هر چقدر بیشتر پا بخورد، به عایق با کیفیت‌تری تبدیل خواهد شد. نام این خاک، «فوش» است و استفاده از بام خانه‌ها به‌عنوان مسیر عبور و مرور به هرچه بیشتر عایق کردن سقف خانه‌ها کمک شایانی می‌کند. جالب است بدانید که پس از ثبت ماسوله به‌عنوان میراث فرهنگی و طبیعی، سازمان میراث فرهنگی و سازمان حفاظت از محیط زیست اجازه ساخت‌وساز و توسعه شهر را ندادند و به همین علت، سفر به شهر پلکانی ماسوله، همچون سفری به قعر تاریخ می‌ماند. این شهر در حال حاضر در برابر مشکلانی مانند ریزش سنگ، سیل، رانش زمین، زمین‌لرزه، تصرف به‌منظور توسعه عمرانی و انسانی و تخریب حفاظت می‌شود و در صف انتظار جهت ثبت به‌عنوان میراث جهانی یونسکو برای حفاظت بیشتر قرار دارد.

ماسوله دارای ۴ محله اصلی به نام‌های «خانه بر» (خونَ وَر)، «مسجدبر» (مَزَ وَر)، «کِی سَر» شامل «کَفا کِی سَر» و «بِنَ کِی سر» و «اسد محله» (اَسَ مَل) و بازاری چهار طبقه است. بیش از ۳۵۰ واحد مسکونی در ماسوله وجود دارند. جالب است بدانید که تنها یک صد سال پیش، تعداد واحدهای مسکونی ماسوله، ۶۰۰ واحد بوده است. بیش از ۱۲۰ واحد تجاری در بازار ماسوله، بیش از چهار کاروان‌سرا، دو حمام خزینه دار، بیش از ۳۳ چشمه عمومی (خونی)، ۱۰ مسجد و پنج امام‌زاده نیز در ماسوله وجود دارد. در سال‌های گذشته چهار پل چوبی روی رودخانه احداث شدند که مهم‌ترین و پرکاربردترین آن‌ها، پل بنا علی و پل حاجی محمدحسن هستند.

آب و هوای ماسوله :ماسوله با هوایی مه‌آلود و آکنده از عطر دلنشین بابونه و گلپر و با آب و هوایی کوهستانی، با بهارهای سرزنده و آکنده از ابرهای باران‌زا، تابستان‌هایی معتدل و خنک، پاییزی به هفت رنگ رنگین‌کمان و زمستان‌هایی سرد و برفی شناخته می‌شود. ماسوله بیش از یک ماه سال در یخبندان شدید به سر می‌برد. بیشتر روزها هوا ابری و مه‌آلود است و همین امر، زیبایی‌های ماسوله را دو چندان می‌کند. رطوبت نسبتا بالایی به‌علت بارش برف و باران بسیار در ماسوله احساس می‌شود، اما این رطوبت به‌علت خنکی هوا، نه‌تنها آزاردهنده نیست، بلکه بسیار دلچسب است. ماسوله بیش از یک صد روز مه‌آلود دارد و متوسط دمای سالانه، حدود ۱۲ درجه سانتی‌گراد است.

کلبه وحشت انزلی

011431fc-4c06-48d9-b7b8-8805bc8dbe8b-840x560

به داستان‌های ترسناک باور دارید؟ بسیاری از افراد عاشق ماجراجویی و کاوش در مکان‌های ترسناک و رعب‌آور هستند. شاید تاکنون نام کلبه وحشت انزلی به گوشتان نخورده باشد؛ اما باید بدانید که این مکان مخوف در دل جنگلی در نزدیکی صومعه‌سرا و بندر انزلی به باور بسیاری، محلی نفرین شده و ترسناک است.  استان گیلان، یکی از قدیمی‌ترین مناطق ایران با طبیعتی بکر و دوست‌داشتنی است که بسیاری از مناطق آن تاکنون مورد کاوش و تحقیق قرار نگرفته است. جاذبه‌های طبیعی و تاریخی گیلان، هر سال هزاران گردشگر را به‌سمت خود می‌کشانند. سفر به این منطقه شمالی با وجود انواع دیدنی‌ها یکی از بهترین تجربیاتی است که می‌توان کسب کرد. پس با کجارو  همراه باشید تا داستان‌های ترسناک کلبه وحشت انزلی، از مرز واقعیت تا خیال را با هم بررسی کنیم. تجربه وحشت و دلهره در جنگل، کوهستان، کلبه و خانه‌های تسخیرشده، یکی از محبوب‌ترین جاذبه‌هایی است که بسیاری از ماجراجویان را ترغیب به سفر می‌کند. در این میان، برخی از افراد در حال انکار هستند؛ در حالی که برخی دیگر برای یافتن واقعیت به‌سمت این مکان‌ها می‌روند تا راز آن‌ها را کشف کنند. شما از کدام دسته از افراد هستید؟ آیا دوست دارید به کلبه وحشتی بروید که گفته می‌شود چند نفر در آن جان خود را از دست داده‌اند و چند نفر هم تا آخر عمر دیوانه شده‌اند؟ کلبه وحشت انزلی از جاهای دیدنی بندر انزلی است و در دل جنگل هفت دغنان قرار دارد. روستا یا منطقه تاریخی هفت دغنان، در ۲۵ کیلومتری غرب صومعه‌سرا، در بخش مرکزی دهستان ضیابر و روستای بهمبر و در نزدیکی بندر انزلی در استان گیلان واقع شده است. جنگل هفت دغنان نیز در نزدیکی روستای هفت دغنان قرار دارد که علاوه بر زیبایی، بسیار رعب‌آور و ترسناک است و هر کسی جرات ندارد در آن پای بگذارد. محلی‌های این منطقه، صداهای زیادی را از این جنگل شنیده‌اند و طبق گفته آن‌ها، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. البته اگر برای تجربه‌ ترس و دلهره به این جنگل سفر کرده‌اید، راه خود را به‌سمت بخش شرقی روستا کج کنید، جایی که هوا به‌یک‌باره سنگین‌تر می‌شود و حضور کلبه‌ای دو طبقه، متروکه و پرماجرا فضا را حتی سنگین‌تر هم می‌کند؛ مکانی که افسانه‌های محلی بسیاری در مورد آن وجود دارد. طبق تجربه بسیاری از افراد، این جنگل باشکوه در طول شب، تبدیل به یکی از ترسناک‌ترین و دلهره‌آورترین نقاط کره زمین می‌شود و صداهای عجیبی در آن به گوش می‌رسد؛ اما واقعا چه اتفاقات ترسناکی در کلبه وحشت انزلی اتفاق افتاده است؟

تاریخچه کلبه وحشت انزلی : یکی از مشهورترین داستان‌های ترسناک اتفاق افتاده در کلبه وحشت انزلی به حدود ۴۴ سال پیش، یعنی سال ۱۳۶۵ برمی‌گردد، زمانی که چهار پسر جوان تصمیم می‌گیرند یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. اهالی آن منطقه سعی کردند تا آن‌ها را از این تصمیم منصرف کنند؛ اما پسرهای جوان به آن‌ها می‌گویند که این شایعات دروغی بیش نیست و برای اثبات این حرفشان حاضر هستند که شب را تا صبح در کلبه وحشت انزلی بمانند و صبح برای اهالی روستا تعریف کنند که هیچ اتفاق مرموز یا عجیب و غریبی برای آن‌ها نیفتاده است. برخی از اهالی روستا منتظر بودند تا صبح شود و بلاخره راز کلبه وحشت انزلی مشخص شود؛ اما شب هنگام، دو نفر از این چهار پسر به دلایلی نامعلوم از کلبه‌ وحشت انزلی فرار می‌کنند، در حالی که دو نفر دیگر در کلبه باقی می‌مانند. متاسفانه سرنوشت دو نفری که آن شب در کلبه می‌مانند، بسیار غم‌انگیز است. گفته می‌شود که یکی از آن‌ها در کلبه از ترس، جان خود را از دست می‌دهد و سکته قلبی می‌کند و نفر دوم نیز به جنون دچار می‌شود و هرگز به حالت عادی برنمی‌گردد. طبق گفته محلی‌ها پس از این ماجرا برای ماه‌ها درب خانه وحشت انزلی پلمپ شد و دیگر هیچ فردی جرات رفتن به آنجا و بازدید از این کلبه شوم را، حتی در روز، نداشت. مردم آن منطقه سعی می‌کردند که از اطراف خانه هم رد نشوند و پس از مدتی، در جنگل نیز تردد نمی‌کردند. دیری نپایید که داستان هولناک و مرموز دیگری در این منطقه اتفاق افتاد. درست ۴ سال بعد از حادثه سال ۱۳۶۵، سه دختر مسافر که به روستای هفت دغنان آمده بودند، تصمیم می‌گیرند که یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. آن‌ها شایعاتی راجع به مرگ و داستان پسرهای دانشجو و همچنین نحس بودن این کلبه از گذشته شنیده بودند و قصد داشتند تا به این حرف و حدیث‌ها پایان دهند. آن‌ها به‌طور پنهانی و بدون اطلاع به هیچ کسی از درب پشتی کلبه وارد آن شدند و تصمیم گرفتند تا شب را در آنجا بمانند. آن‌ها می‌خواستند با این کار به همه ثابت کنند که در این کلبه، هیچ اتفاق مرموز و ترسناکی اتفاق نخواهد افتاد. از آنجا که هیچ‌کس در روستا از تصمیم این سه دختر مطلع نبود، کسی هم در صبح آن شب شوم در انتظار آن‌ها نبود. دو روز پس از رفتن آن سه دختر به کلبه وحشت انزلی، محلی‌های آن منطقه یکی از آن‌ها را در فاصله حدود ۳۰۰ متری کلبه پیدا کردند. دختر بیچاره در تنه یک درخت مخفی شده بود. او آن‌قدر ترسیده بود و شوکه شده بود که حتی نمی‌توانست حرف بزند. وی مدام به‌سمت خانه اشاره می کرد و از ترس می‌لرزید. محلی‌ها تصمیم می‌گیرند که پلمپ درب کلبه را بشکنند و وارد آن شوند تا از سرنوشت دو دختر دیگر اطلاعی به دست آورند که متاسفانه با اجساد آن‌ها مواجه می‌شوند. پزشکی قانونی علت مرگ هر دوی آن‌ها را سکته قلبی و مرگ آنی تشخیص داد. طبق گفته‌های شاهدان ماجرا، چشم هر دو دختر به نقطه‌ مشخصی خیره شده و باز مانده بود. دختری که موفق شده بود فرار کند نیز پس از چهار روز، خودکشی می‌کند و جان خود را از دست می‌دهد. پلیس محلی پس از این اتفاق، کلبه را تخلیه می‌کند و تحت تدابیر امنیتی قرار می‌دهد. گفته می‌شود از آن زمان به بعد هیچ کس اجازه ندارد که به کلبه وحشت نزدیک شود یا از آن دیدن کند. داستان‌ها و روایت‌های موجود از کلبه وحشت انزلی بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسند؛ اما برخی از محلی‌ها باور دارند که این حرف‌ها واقعی است. البته باید بدانید که هیچ سند یا شواهد موثقی برای اثبات داستان‌های ترسناک کلبه وحشت انزلی وجود ندارد.

راز کلبه وحشت انزلی از افسانه تا واقعیت : یکی از دلایل شهرت کلبه وحشت انزلی داستانی بوده که از گذشته در بین مردم دهان به دهان چرخیده است. داستانی که طبق آن، هر کس بتواند تنها یک شب را در این کلبه سپری کند و زنده بماند، ثروتمند و پولدار خواهد شد. کلبه وحشت، مکانی وهم‌آلود است و شاید به همین علت، افراد بسیاری تصور می‌کردند که اگر بتوانند در آنجا بمانند، موجودات فرا انسانی به آن‌ها ثروت می‌دهند. روایات ترسناکی که درباره کلبه وحشت انزلی گفته می‌شود، در مکانی در اطراف روستای هفت دغنان و در نزدیکی انزلی اتفاق افتاده است. برای رسیدن به این روستا باید به صومعه‌سرا در استان گیلان بروید و از آنجا ۲۵ کیلومتر به‌سمت غرب برانید؛ اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید در حال حاضر هیچ کلبه‌ای در جنگل هفت دغنان وجود ندارد و اهالی این روستا منکر این داستان‌های ترسناک می‌شوند و طبق گفته آن‌ها در روستای هفت دغنان از اول هم هیچ کلبه‌ای وجود نداشته است. در حال حاضر، یک کلبه متروکه در روستای رینه در نزدیکی پونل و در فاصله ۳۵ کیلومتری غرب صومعه‌سرا وجود دارد که به باور بسیاری از افراد، این کلبه همان کلبه وحشت انزلی است. کلبه متروکه روستای رینه در گذشته محل زندگی بانویی به نام عزت‌الملوک ساسانی، رییس قبیله تالش بوده است. عزت الملوک فردی ثروتمند، ماهر و توانا بوده است و در گذشته او را با عنوان «ملکه جنگل» می‌شناختند. سال‌ها از زندگی عزت الملوک ساسانی در کلبه وحشت انزلی می‌گذرد و متاسفانه از این ملک تاریخی چیزی به‌جز یک بنای مخروبه باقی نمانده است. این کلبه با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال، کماکان مکانی پر رمز و راز است که واقعیت اتفاقات رخ داده در آن مشخص نشده است. خانه تاریخی عزت الملوک ساسانی در دامان طبیعت و محیطی کاملا ییلاقی، مکانی بسیار باشکوه و زیبا است.

فیلم ترسناک کلبه وحشت انزلی : داستان‌ها و شایعات درباره کلبه وحشت انزلی موجب شد تا تیم «انزلی پرس» به‌دنبال پاسخ سوال‌های بی‌شمار در مورد این منطقه مرموز برود و ضمن بازدید از کلبه وحشت انزلی با اهالی هر دو روستای هفت دغنان و رینه مصاحبه کند. در ادامه شما را به تماشای ویدئوی مربوط به این تحقیق دعوت می‌کنیم. عزت الملوک ساسانی در بین گیلانی‌ها از احترام و محبوبیت بالایی برخوردار بوده است. گفته می‌شود این بانو در سوارکاری و تیراندازی، تبحر بسیاری داشته است. او که از رهبران ایل تالش بوده است، از سال ۱۳۱۵ تا چند دهه بعد در عمارتی در روستای رینه در نزدیکی پونل اقامت داشته است؛ عمارتی با معماری منحصربه‌فرد که هم‌اکنون در آستانه ویرانی کامل است. عمارت عزت الملوک ساسانی، یکی از آثار ملی ثبت شده کشور است.

دریاچه سقالکسار گیلان

5019386_485

روستای سقالکسار در فاصله بسیار کوتاهی از رشت، مکانی بی‌نظیر با امکانات مناسب است. دریاچه سقالکسار، پاک‌ترین دریاچه گیلان، شاید برای شما بسیار آشنا باشد؛ بله درست حدس زدید، این دریاچه لوکیشن فیلم ماهی و گربه است. در ادامه با ما همراه باشید تا شما را به سفری به میان این دریاچه نیلگون ببریم که آیینه‌ای شفاف از زیبایی‌های اطراف است و انعکاس درختان انبوه در آن، آرامش و سکونی عجیب را به گردشگران هدیه می‌کند؛ چشم‌اندازی که نمی‌توان از آن چشم برداشت. روستای سقالکسار از توابع بخش مرکزی شهرستان رشت در استان گیلان است که در دهستان لاکان در ۱۶ کیلومتری جنوب شهر رشت (حدود نیم‌ساعت از مرکز شهر) و در جاده جیرده قرار دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ در این روستا که با نام «سالکه سار» نیز شناخته می‌شود، ۶۸۹ نفر زندگی می‌کنند. روستای سقالکسار در ارتفاع ۵۰ متری از سطح دریا واقع شده است و آب‌وهوایی معتدل دارد. فاصله روستای سقالکسار تا تهران ۳۲۴ کیلومتر است و برای رسیدن به آن باید حدود چهار ساعت و نیم رانندگی کنید. در اطراف مزار آقا سید شریف در نزدیکی شهرستان شفت، دریاچه‌های متعدد و جاذبه‌های طبیعی بسیاری وجود دارند که دارای طبیعت بکر و هیجان‌انگیزی هستند. سد خاکی سقالکسار، بزرگ‌ترین دریاچه این منطقه و دلیل شهرت این روستا است. مردم مهربان و خون‌گرم روستای سقالکسار اغلب به کشاورزی، دامپروری، زراعت برنج و پرورش ماهی مشغول هستند و شما به‌محض ورود به روستا با مزارع برنج و خوشه‌های طلایی رنگ و عطر دل‌انگیز شالی روبه‌رو می‌شوید.

به‌دلیل توجه مردم بومی به نظافت دریاچه سقالکسار و محیط اطراف آن در این منطقه زباله‌ها به چشم نمی‌آیند. به همین دلیل لقب پاک‌ترین دریاچه گیلان را به سقالکسار اختصاص داده‌اند. البته یک رسم جالب نیز در این دریاچه وجود دارد. در زمان ورود به سد خاکی سقالکسار، یک کیسه زباله به شما داده می‌شود و اگر شما زباله‌های خود را در طبیعت رها نکنید و در هنگام بازگشت این کیسه زباله را به‌صورت پر به نگهبانی تحویل دهید، بیش از ۵۰ درصد مبلغ ورودی به شما بازگردانده می‌شود. این طرح توسط شورای اسلامی این روستا از سال ۱۳۹۰ اجرایی و سبب تشویق مردم شد تا زباله‌های خود را در این مکان پاک نریزند. متاسفانه شنیده‌ها حاکی از این است که این رسم در حال کم‌رنگ شدن است و طرفداران پیشین را ندارد. جالب است بدانید که از این زباله‌ها در تهیه ورمی‌کمپوست استفاده می‌شود. ورمی‌کمپوست متشکل از ورمی (کرم خاکی) و کمپوست (کود آلی) است که از فعالیت کرم خاکی حاصل می‌شود.

درباره وجه تسمیه سقالکسار چند نظریه وجود دارد؛ در نظریه اول گفته می‌شود که واژه سقالکسار از سه واژه سقا، لک و سار تشکیل شده است. سقا به‌معنای محل آبخوری و لک و سار نام دو پرنده زیبا است که دریاچه آن‌ها را سیراب می‌کند. پس این واژه به «محل آبخوری لک و سار» ترجمه می‌شود. به نظر می‌رسد که این وجه تسمیه اصلی سقالکسار باشد؛ زیرا در گذشته پرندگان بسیاری به نام سار (سیتی، لک‌لک و غیره) برای آب خوردن به این روستا مهاجرت می‌کردند؛ البته در آن زمان، سد خاکی وجود نداشت و آن‌ها از چشمه روستا آب می‌خوردند. طبق نظریه دوم، سقالک معرب شده «سیالخ» به‌معنای خار سه پهلو است و سار، معنی سر را می‌دهد. به این ترتیب معنی سقالکسار، «سرِ خار سه پهلو» است. نظریه سوم نیز می‌گوید که سقالک به معنی تپه است و ترکیب آن با «ار» معنای بالای تپه را می‌دهد.

در کنار روستای سقالکسار یک سد خاکی به همین نام وجود دارد که دریاچه‌ای بی‌نظیر و بی‌بدیل را در منطقه جنگلی و در احاطه انبوهی از درخت‌های سر به آسمان کشیده بلوط پدید آورده است. این دریاچه با مساحت ۱۵ هکتار، ۶۰۰ متر طول و ۵۰۰ متر عرض دارد و گردشگران را از دور و نزدیک به‌سمت خود می‌کشاند. ارتفاع دریاچه سقالکسار از سطح دریا ۶۴ متر است و آب آن از ریزش‌های جوی و چشمه‌ساران منطقه تامین می‌شود. سد خاکی سقالکسار از ابتدا در این روستا وجود نداشت و بر اثر تلاش یکی از اهالی روستا به نام جعفر خوشحال احداث شد. آقای خوشحال که کشاورز بود در سال ۱۳۶۲ در این روستا به‌عنوان کشاورز نمونه انتخاب شد و برای دیدار از ریاست جمهوری به تهران رفت. مسئولان در تهران از وی خواستند که تقاضای خود را مطرح کند. او نیز به‌دلیل خشک‌سالی‌های آن سال‌ها از آن‌ها تقاضا کرد که یک سد خاکی در روستا احداث کنند تا مشکل آبیاری زمین‌های کشاورزی برنج و چای حل شود. به این ترتیب سد خاکی سقالکسار ساخته شد. تندیسی از این کشاورز جهت تشکر از زحمت‌های وی در ورودی سد خاکی بنا شده است.

  • آدرس: استان گیلان، رشت، فلکه انتظام، ۱۰ کیلومتری جاده جیرده، بعد از بقعه آقاسید شریف، روستای سقالکسار

پل خشتی گوراب تولم

97b6cc79-f4e3-4cf8-949a-b758d97128b5-840x560

پل تاریخی گوراب تولم شهرستان صومعه سرا یادگار بجا مانده از دوران قاجاریه در آستانه تخریب است. این پل در منتهی الیه شمال غربی روستای گوراب تولم صومعه سرا بر روی یکی از شاخه های فرعی رودخانه گازروبار و در جهت شرق به غرب قرار دارد. جهت پل شرقی – غربی به طول ۱۷ متر و عرض سه متر و دارای یک دهانه با قوس جناغی است، جان پناه جنوبی تقریبا سالم مانده و ارتفاع آن ۸۰ سانتیمتر و عرض آن ۵۰ سانتیمتر است در حالیکه جان پناه شمالی پل تا ۸۰ درصد تخریب شده که ارتفاع باقی مانده جان پناه در ضلع شمالی در بعضی نقاط به ۳۰ سانتیمتر می رسد. کف گذرگاه پل در گذشته سنگ فرش بوده و قسمتهای زیادی از آن بر اثر تردد وسایل نقلیه از بین رفته است، آثاری از قسمتی از قوسی کوچکتر در ضلع شرقی پل مشهود است و به تبع وجود دهانه هایی دیگر را در ساختار پل اشاره می کند که با کمی کاوش و خاکبرداری از اطراف پل این امر نیز ممکن می شود. آجر های بکار رفته در ساختمان پل به ابعاد ۵×۲۳×۲۳ سانتیمتر بوده و ملات بین آنها از نوع ساروج است، اندازه دهانه اصلی پل ۲.۸ متر و فاصله سطح آب تا روی ضخامت قوس دهانه اصلی به ۸۵.۴ متر می رسد. پیش بینی می شود پل خشتی گوراب با توجه به وضع موجود بقایای آن تا ۱۵متر در ضلع شرقی و ۹ متر در ضلع غربی امتداد داشته باشند، این پل در حال حاضر راه ارتباطی روستاهای گوراب و خراط محله بوده و فاصله آن تا شهر تولم نیز پنج کیلومتر است. با توجه به ویژگی های معماری پل منحصر بفرد گوراب تولم می طلبد میراث فرهنگی گیلان در حفظ و مرمت این ابنیه تاریخی همت گمارد. پل خشتی گوراب تولم شهرستان صومعه سرا به شماره ۱۳۶۴ در ۱۵ آبان ماه سال ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

جنگل گیسوم گیلان

igil.gisom_

تالش یکی از شهر های دیدنی و منحصربفرد گیلان است که جاذبه های بسیار زیبا و چشم نوازی را در خود جای داده است. در ایران و کمتر جایی از دنیا می توانید منطقه‌ای را پیدا کنید که هم جنگل باشد و هم دریا، کافی است برای دیدن این پدیده نادر  از رشت به سمت آستارا حرکت و از منطقه پره سر عبور کنید جنگلی بسیار زیبایی خواهید دید بنام پارک جنگلی گیسوم ، جایی که جنگل و دریا بهم می‌رسند و تونلی سبز را در خنکای ارتفاعات تالش به وجود آورده است. در جنوب گیسوم، رضوانشهر به فاصله ۱۴ کیلومتر و شمال آن، شهر هشتپر (تالش) با فاصله حدود ۲۰ کیلومتر قرار دارد. جنگل گيسوم با مساحتی حدود ۸۰ هکتار، با درختان جنگلی انبوه  و گونه‌های گیاهی متنوع و خاص، منظره‌ی زیبایی را به ارمغان آورده است. اين پارک امکاناتی را برای گردشگران فراهم نموده است. امکاناتی نظیر: وسايل بازی کودکان، ورزشگاه، اردوگاه، پلاژ، هتل، مناطق پيک‌نيک روزانه، کمپينگ طبيعی، مسيرهای پياده‌روی، موزه طبيعی گل و گياه که همه این امکانات اقامت و سفر را به این پارک جنگلی راحت‌تر خواهد نمود. شاید برای شما جالب باشد که بدانید نام این پارک جنگلی از روستایی به همین نام گرفته شده است. گیسوم، روستایی از توابع بخش اسالم شهرستان تالش در استان گیلان است که در ۱۸ کیلومتری جاده تالش به انزلی قرار دارد.  شما در همان ابتدای ورود به جنگل گیسوم می‌توانید خوشگذرانی و لذت بردن را شروع کنید و در مسیر جاده رویایی، جاده‌ای که شما را به دالانی از درختان در هم تنیده می‌کشاند و شما را با چهره‌ی دیگری از طبیعت آشنا می‌کند، حرکت کنید. بسیاری از عاشقان جاده و رانندگی راهی گیسوم می‌شوند تا برای لحظاتی از بودن در تونل درختان لذت ببرند و روحی تازه کنند.