قزوین

 
 

سرای وزیر قزوین

2ba5cea5-58b6-4a48-894b-45080519c01a

سرای وزیر قزوین که با نام کاروانسرای وزیر قزوین نیز شناخته می‌شود، یکی از بخش‌های بازار قزوین محسوب می‌شود که روبروی در شرقی راسته‌ی قیصریه قرار گرفته است. هشتی ورودی آن، حجره‌هایی با طاق‌های کاشی‌کاری دارد و بر فراز فضای مرکزی ورودی، گنبدی آجری همراه با یک نورگیر به قطر تقریبی یک متر واقع شده است. دورتادور حیاط وسیع سرای وزیر را حجره‌هایی در دو طبقه فراگرفته‌اند و روی صفه‌ای با ارتفاع یک متر از سطح زمین قرار دارند. طرح سرا، چهار ایوانه و ضلع شرقی آن هم‌اکنون فاقد ایوان است. تمامی حجره‌ها دارای طاق جناغی و اکثر آن‌ها در طبقه‌ی دوم، دارای ارسی (نوعی در قدیمی با چهارچوب مخصوص که با حرکت عمودی باز و بسته می‌شد) هستند. در لچکی طاق حجره‌ها، می‌توان کاشی‌کاری‌هایی را در طرح‌ها و نقوش مختلف چون مجلس شکار شیر و پرنده، طرح‌های اسلیمی و کتابی، اسب، خورشید و انسان بال‌دار دید. این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۳۱۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و به‌عنوان یکی از مکان های دیدنی قزوین شناخته می‌شود.

دروازه درب کوشک قزوین

darb-e-koushk03

این روزها پیش از ورود به هر شهر تابلوی سبزی را کنار جاده می‌بینیم که به ما خوش‌آمد می‌گوید؛ ولی سال‌ها پیش مردم هنگام ورود به شهر یا خروج از آن، از بنایی دلربا می‌گذشتند که آجر به آجر آن با هنر چیده شده بود. آن قدیم‌ها دور تا دور شهر قزوین حصار و دروازه بوده است تا امن بماند. در نیمه‌ی قرن سوم هجری هفت دروازه داشته که مردم از آن دروازه‌ها رفت و آمد می‌کردند. تعداد دروازه‌ها در دوره‌ی قاجار به ۹ عدد می‌رسد که حصارها آن‌ها را به هم پیوند می‌داده است. این دروازه‌ها عبارت بودند از: پنبه ریسه، راه کوشک، شیخ آباد، رشت، مغلاوک، خندقبار، شاهزاده حسین، مصلی، تهران اما آنچه اکنون به جا مانده دو دروازه‌ است: یکی «دروازه تهران» در جنوب شهر است و دیگری «دروازه‌ی درب کوشک»، میراثی از دوره‌ی قاجار که در شمال شهر است و از جاهای دیدنی قزوین به شمار می‌آید. دروازه تهران بنایی آجری است که یک سر در اصلی با قوس تیزه دار و ارتفاع و عرض نسبتا زیاد دارد و در دو سوی آن درهایی کوتاه تر با طاق آهنگ نیم دایره ساخته اند که هشت گلدسته بر فراز آنها قرار گرفته است. نمای دروازه از دو طرف دارای تزئینات کاشی کاری بوده ورودی اصلی نیز از کاسه بندی و رسمی بندی نفیسی برخورداراست. در زمان قاجاریه دروازه‌ی درب کوشک به سمت الموت، رودبار و به طرف کوشک و شکارگاه‌های شمال قزوین باز می‌شده است. ورودی درب کوشک به‌شکل نیم‌دایره است و از نوع قوس کلیل است. نمایی از دروازه که رو به شهر است، تزیین نشده و نمایی آجری دارد. اما نمای رو به بیرونِ آن کاشی‌کاری و رسمی‌بندی شده است. این کاشی‌کاری در زمان فرمانروایی عضدالملک قاجار انجام شده است. در قزوین کنونی درب کوشک در انتهای خیابان آزادی یا نادری قدیم قرار گرفته است. دروازه تهران قدیم شهر قزوین نیز از دیگر دروازه هایی از این نوع است ولی در سال ۱۳۴۸كاشی كاری مجدد شده و مورد مرمت و باز سازی قرار گرفت و این اثر در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۵۴ با شمارهٔ ۳۹۲ به‌عنوان یكی از آثار ملی ایران ثبت به ثبت رسیده‌است.

حمام قجر قزوین

10

یکی از کهن‌ترین و بزرگ‌ترین گرمابه‌های قزوین که به دستورشاه عباس دوم ساخته شده و نخست “حمام شاهی” نام داشته است، حمام قجر قزوین است که  تاریخ بنای آن را “صحت عافیت” گفته‌اند که معادل ۱۰۵۷ است. چرا که در دوره‌ای تاریخی معماران بنا به دلیل ماندگاری تاریخ ساخت، آن را به صورت رمزگونه یا به شعر نوشته و با احتساب عدد ابجد آن، تاریخ ساخت در دل شعر باقی مانده است. این روش باعث می‌شود که شعر در اذهان باقی بماند و اگر زمانی کتیبه‌ی ثبت شده در آن تخریب شود، تاریخ ساخت آن محفوظ است.

ساخت از لطف شاه حمامی… به لطافت قبول هر مقبل

چون یکی از درون برون آید… “صحت عافیت” بود تاریخ

حمام قجر در خیابان عبید زاکانی کنار بازارچه و مسجد آقا کبیر قرار دارد و قدیمی‌ترین حمام موجود در قزوین به شمار می‌آید که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری به دستور شاه عباس دوم صفوی توسط امیر گونه خان از سرداران و امرای وی ساخته شده است. جاهای دیدنی قزوین به قدری زیاد است که این شهر اولین شهر از لحاظ تعداد جاذبه‌های گردشگری و تاریخی به ثبت رسیده در ایران محسوب می‌شود. حمام قجر یکی از کهن‌ترین و بزرگترین گرمابه‌های قزوین است که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری توسط امیرگونه خان از امیران شاه عباس دوم در دوره صفویه در محله عبید زاکانی فعلی بنام حمام شاهی ساخته شده که با سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه بالغ بر هزار و ۴۵ مترمربع مساحت دارد.

اطلاعات معماری : مساحت حمام قجر در حدود ۱۰۴۵ متر مربع است و از دو قسمت جداگانه زنانه و مردانه و سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه تشکیل شده است. درب اصلی حمام رو به جنوب باز می شود و با راه پله مارپیچی به سربینه منتهی می‌شود. سربینه بزرگ گرمابه که حوض زیبایی در وسط آن قرار دارد، شش شاه‌ نشین و طاق نما را در پلانی هشت ضلعی با راهرویی به گرمخانه پیوند می‌دهد. سربینه مکانی برای تعویض لباس و آماده شدن مراجعین برای استحمام بوده است. درب دیگری نیز از جانب غربی به حمام راه داشته که احتمالا مخصوص بانوان بوده است. تزئینات گرمابه شامل کاشیکاری و طاق‌های رسمی‌بندی شده است و کف آن با سنگ مرمر مفروش گردیده است. پشت بام این حمام نیز هم‌سطح خیابان است. سربینه که طرحی مستطیل شکل دارد و از دو طاق جناغی در شرق و غرب آن تشکیل شده، توسط راهرویی که دارای طاق جناغی بسیار باریک است به گرمخانه راه می یابد. گرمخانه زنانه و مردانه به شکل چلیپاست و اتاقک‌هایی برای شستشو در شرق و غرب آن تعبیه شده است. پوشش بنا، گنبدی است و در هر گنبد جام‌خانه‌ای عمل نورگیری را انجام می‌دهد. ازاره گرمخانه‌ها تا ارتفاع ۱٫۵ متر کاشیکاری شده و رسمی‌بندی و یزدی‌بندی سقف‌ها به تزیین آن افزوده است. سنگ های بزرگ و یک تکه‌ای که سکوها را فرش کرده، از ویژگی‌های این بنا محسوب می‌شود.

این اثر تاریخی در سال ۱۳۷۹ توسط میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین خریداری و با سرمایه گذاری شهرداری قزوین و مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی مرمت شد. هم اکنون این مجموعه یکی از جاذبه های گردشگری استان قزوین محسوب می‌شود و به عنوان موزه مردم‌شناسی در ۳ بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل مورد بازدید علاقه‌مندان قرار دارد. این موزه از سه بخش تالار اقوام، مشاغل و آئین‌ها تشکیل شده است که در قسمت سربینه زندگی اقوام غالب ساکن قزوین مانند تات، مراغی، کرد، لر و ترک به معرض نمایش گذاشته و در تالار میاندر، آیین‌های سیزده بدر، پنجاه بدر و مراسم سوگواری امام حسین (ع) و در قسمت آخر نیز شش شغل حجامت، مکتبخانه داری، بارفروشی، آهنگری، تعزیه خوانی، دعانویسی و حلاجی در معرض دید بازدیدکنندگان قرار گرفته است. این حمام در سال ۱۳۷۹ خورشیدی توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین خریداری و با سرمایه‌گذاری شهرداری قزوین و مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی مرمت شد و به عنوان موزه مردم‌شناسی تغییر کاربری داد. این موزه شامل ۳ بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل می‌باشد و زندگی روزمره مردم به وسیله مجسمه‌هایی در معرض دید عموم قرار گرفته است و در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۶۰۱ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

آرامگاه حمدالله مستوفی قزوین

30276b7a654b4eb6209f64f0

حمدالله مستوفی یا، حمدالله ابن ابی بکربن حمدالله مستوفی قزوینی، در سال ۶۸۲ هجری قمری در شهر قزوین به دنیا قدم گذاشت و در سال ۷۵۰ هجری قمری در همان شهر از دنیای فانی رخت بر بست و برای همیشه راهی دیار باقی شد. این مرد بزرگ در مدت ۶۸ سال زیستن خود در این دنیا توانست چند کتاب شایسته و قابل توجه را به تحریر درآورد و به واسطۀ همان کتاب‌های ارزنده تا جاودان نام خود را در دنیا زنده نگه دارد. کتاب‌های ارزشمندی که به قلم حمدالله مستوفی نگاشته شده‌اند عبارتند از: تاریخ گزیده، نزهةالقلوب و ظفرنامه. شاید جالب باشد بدانید که مضمون هر سه کتاب سرگذشت ایلخانان مغول است. حمدالله مستوفی که در روزگار ما به عنوان مورخی نامی و شاعری محبوب و نویسنده‌ای معروف و جغرافی‌دانی خبره شناخته می‌شود در خانوادۀ اصیل مستوفیان قزوین به دنیا آمد و اگر شجره‌نامۀ ایشان را بیشتر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که پس از ۱۴ پشت اصل و نسب ایشان به حرّ بن یزید ریاحی می‌رسد.

بنای این آرامگاهِ بناشده در قرن هشتم هجری قمری، به طور کامل از آجر ساخته شده است. برخی از بازدیدکنندگان خوش‌ذوق به همین دلیل به این بنایِ دلبرانه، لقب برج آجری کوچک را نسبت داده‌اند. این برج آجری کوچک در پایین‌ترین سطح خود طرحی مربعی دارد که در قسمت دیواره‌های بنا به هشت‌ضلعی تبدیل می‌شود و سپس در قسمت سقف به شکل گنبدی مخروطی درمی‌آید. و همان طور که ذکر شد تمام این قسمت‌ها از آجر ساخته شده‌اند. محیطی که به آرامگاه و باغِ آن اختصاص پیدا کرده است مساحتی به اندازۀ ۲۸۰ مترمربع را در بر می‌گیرد. از میان این مساحتِ قابل توجه فقط ۴۰ مترمربع از آن صرف زیربنای ساختمان مقبره شده است. اما وقتی باغ وسیع را طی کنید و به بنای مقبره برسید بر سر در آن کتیبه‌ای خواهید دید که جملۀ لااله‌الاالله الملک الحق المبین و محمد رسول الله الصادق البار الامین بر آن نگاشته شده است. برای ورود به داخل آرامگاه لازم است از زیر این سر در برجسته عبور کنید و قدم به داخل ساختمان بگذارید. در داخل بنا درخشش فیروزه‌ای کاشی‌هایی که دیوارها را پوشانده‌اند چشم‌ها را به خود خیره می‌کند و شاید چند لحظه‌ای سپری شود و طول بکشد تا نگاه معطوف شود به کتیبه‌ای سرتاسری که درست در زیر پایه‌های گنبد جای داده شده است و دور تا دور تمام دیوارها را پوشانده است. بر این کتیبۀ اعجاب‌برانگیز و تماشایی سورۀ مبارکۀ انسان با خط خوش نسخ به همراه گچبری‌هایی حیرت‌برانگیز نگاشته شده است. البته هنر ایرانی در آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین تنها به کاشی‌کاری‌های جذاب و نگاشتۀ مدهوش‌کننده محدود نمی‌شود. بلکه بر در ورودی بنا، درست در قسمت پایینی دو لنگۀ در، شاهد گل‌های ظریف و چشم‌نوازی خواهید بود که با هنر دیرینه و سرشار از ظرافت منبت‌کاری درج شده‌اند. اما متأسفانه از دو در ورودی که با ظرافت‌های لطیف منبت‌کاری تزئین شده‌اند یک لنگه به طور کامل از بین رفته است و لنگۀ دیگر نیز در موزۀ ایران باستان نگهداری می‌شود. در ورودی امروزی در همین سال‌های اخیر ساخته شده و به جای در ورودی کهنسال نصب شده است. این برج آجری کوچک با آجر زینت یافته است. درست همان طور که در سبک معماری ایلخانی قابل مشاهده است. این بنای آجری بندهایی مهری دارد. شاید جالب باشد بدانید که در سبک معماری ایلخانی تمام قسمت‌های بنا از آجر ساخته می‌شوند حتی در قسمت گنبد. اتفاقاً گنبد آرامگاه حمدالله مستوفی نیز به طور کامل از آجر ساخته شده و زینت یافته بود. چون این گنبد در عهد ایلخانان طراحی و بنا شده بود. اما پس از آن در گذر زمان به واسطۀ مرمت‌ها و بازسازی‌هایی که انجام شد گنبد بنا با هنر دیرینه و دل‌نواز کاشی‌کاری و مقرنس‌های چشم‌نواز زینت پیدا کرد و زیباتر از قبل درخشید.

در این بنای تاریخیِ تماشایی، که یکی از برجسته‌ترین آثار به یادگار باقی مانده از عهد ایلخانان مغول در خاک پهناور ایران زیبا به شمار می‌رود، بر کتیبه‌ای با خط خوش نستعلیق زندگی‌نامۀ حمدالله مستوفی و حتی در حد اشاره‌ای کوتاه نام اجداد ایشان و آثار این مرد فرهیخته ذکر شده است. بر این اساس می‌توان گفت حمدالله مستوفی در زمان حیات از ارزش و اعتبار قابل توجهی برخوردار بوده است. البته مورخین بزرگ و صاحب نام در بیشتر موارد یا شاید حتی اغراق نباشد اگر بگویم در تمام موارد از افراد درباری بوده‌اند و اتفاقاً به دلیل حضور در دربار توانایی نگارش تاریخ را پیدا می‌کرده‌اند. اما به عنوان نمونه عطاملک جوینی نگارندۀ تاریخ جهانگشا در سال‌های آخر عمر خود مورد غضب پادشاه وقت قرار می‌گیرد یا ابوالفضل بیهقی از دربار رانده می‌شود و در گوشۀ عزلت تاریخ مشهور بیهقی را می‌نویسد در صورتی که حمدالله مستوفی حتی پس از مرگ از توجه دربار بهره برده است و برای او آرامگاهی درخور با اشاره به زندگی‌نامه و تبار ایشان در نظر گرفته شده است. آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین در محله‌ای دیرینه با نام پنبه ریسه در قسمت شرقی میدانگاه در حدفاصل میان امامزاده علی و زیارتگاه آمنه خاتون واقع شده است. شاید جالب باشد بدانید که نام دیگری که اهالی شهر قزوین آرامگاه این مورخ بزرگ را با آن می‌شناسند گنبد دراز است. علت انتساب این نام برای این بنا کاملاً مشخص است. چون گنبد این مقبره با سایر گنبدها بسیار متفاوت است و کشیدگی آن سبب شده است نام گنبد دراز برای آن انتخاب شود. بدون شک بنایی که در قرن هشتم هجری قمری ساخته شده است در معرض ویرانی خواهد بود. و شکی نخواهد بود که این بنا نیز درست مثل سایر بناهای تاریخی اضمحلال و خرابی را تجربه کرده است. در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی، مردم شهر قزوین دور تا دور بنای آرامگاه را دیوار کشیدند و از آنچه در توان داشتند برای حفظ بنای آرامگاه دریغ نکردند. حاصل کار این مردم عزیز حفظ و تعمیراتی مختصر بر بنای آرامگاه بود. پس از آن، و شاید به خاطر تلاش‌ها و زحماتی که مردم شریف و اصیل شهر قزوین برای حفظ و مرمت این بنا داشتند، در سال ۱۳۱۹ این آرامگاه به صورت اساسی مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. بنایی که امروز شاهدش هستیم بنایی است که در سال ۱۳۱۹ بازسازی شد.

پ.ن اول: آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین در مورخ ۲۰ بهمن ماه ۱۳۱۸ با شمارهٔ ثبت ۳۳۲ در فهرست آثار ملی ایران زمین جای گرفته است.

پ.ن دوم: آرامگاه حمدالله مستوفی، در شهر قزوین، در خیابان طالقانی، در خیابان ملک آباد سابق، در کوچه مستوفی واقع شده است.

مسجد النبی (سلطانی) قزوین

6745356

یکی از بزرگترین و با شکوه ترین مساجد ایران است که با ۱۴۰۰۰ متر مربع مساحت از نظر گستردگی صحن و شبستان ها، شیوه معماری و استواری بنا در قزوین و ایران منحصر به فرد به شمار می رود. براساس کتیبه ها و منابع معتبر، بنیان مسجد را باید به وسیله فتحعلی شاه قاجار بدانیم هر چند بعضی صفوی بودن اساس مسجد را مطرح کرده اند . سه در ورودی شمالی، غربی و شرقی با سردرهای رفیع و شکوهمند که با کاشی های لاجوردی و خطوط ممتاز نستعلیق و ثلث آراسته اند به حیاط وسیعی باز می شوند که به شکل مربع مستطیل و از شمال به جنوب گسترده است و حوض سنگی بزرگی در میانه آن، ایوان های بلند شمالی و جنوبی را با آسمان مینایی انعکاس می دهد. چهار ایوان که با دو گوشواره در هر طرف به رواق های هشتگانه مسجد می پیوندند و تزیینات کاشی و کتیبه های نفیس را بر پیشانی خود دارند، جلوه ای خاص به مسجد بخشیده اند. هر یک از رواق های شمالی و جنوبی دارای چهار طاقنماو رواق های شرقی و غربی دارای نه طاقنما هستند که هر شبستان ۲۸ طاق کوچک دارد که وسعت هر کدام ۱۶ متر مربع است و به فاصله شش متر از همدیگر، روی ۱۸ ستون استوار شده اند. ارتفاع هر یک از ستون ها ۲۵/۲ متر است. برفراز مقصوره جنوبی، گنبد بزرگ و زیبایی به قطر دهانه ۱۵ متر قرار دارد. این گنبد به صورت دو پوسته پیوسته ساخته شده و ارتفاع تیزه داخلی آن تا کف بنا ۸۳/۲۰ و ارتفاع راس خارجی آن تا کف حدود ۲۵/۲۳ متر است.

ضخامت بدنه گنبد در پاکار نیز حدود ۷۰/۱ متر، سطح خارجی آن با کاشی پوشیده شده و دارای طرح های هندسی و خطی است. پیش از این در طرفین گنبد، مناره رفیعی قرارداشته که مادام دیولافوا به آنها اشاره کرده است. سردر شمالی مسجد بسیار مجلل و رفیع است و سرتاسرآن با کاشی های مینایی و اسلوب بدیعی تزیین گردیده و دارای کتیبه ای از کاشی لاجوردی به خط نستعلیق ممتاز به تاریخ ۱۲۰۲ هـ . ق است و به ایوانی می پیوندد که سطح زمین آن به شکل کثیر الاضلاع مخمس به مساحت ۸۲ متر بنا شده و بربالای آن ماذنه بزرگی ساخته اند. این مسجد نیز همانند مسجد جامع دارای شبستانی زیرزمینی است که اینک به عنوان کتابخانه نبویه از آن استفاده می شود.