اصفهان
عصارخانه شاهی
در ایران قدیم به آسیابهای خاصی که برای خرد کردن برخی مواد مثل زردچوبه و فلفل استفاده میشد، عصارخانه میگفتند. همچنین از عصارخانهها برای گرفتن عصاره مواد روغنی مثل کرچک استفاده میشد. در واقع واژه عصارخانه بهمعنای محل عصارهگیری است و کارکرد این عصارخانهها را میتوان شبیه به کارخانههای روغنکشی دانست. عصارخانه از دو قطعه سنگ بزرگ تشکیل میشد که روی هم قرار میگرفتند. این دو قطعه سنگ از یکطرف با اهرمی به راس چهارپایی نظیری الاغ یا شتر و اسب وصل بود و با حرکت حیوان بهصورت دورانی، سنگ رویی آسیاب به حرکت درمیآمد و با گردش آن، مواد میان دو سنگ نرم میشد. قسمت بالای سنگ متحرک جایگاهی بود که مواد خردشونده را داخل آن میریختند تا به زیر سنگ بروند و خرد شوند. این عصارخانههای ابتدایی را «چوغنگری» نیز میگفتند. عصارخانهها را میتوان نماد صنعتی ایران قدیم دانست و از آنها در یزد، چهارمحال و بختیاری و اصفهان نمونههای معدودی باقی مانده است. با گذشت زمان و گسترش نیازهای مردم، عصارخانهها هم پیشرفت کردند و تغییراتی در آنها شکل گرفت. امروزه در اصفهان چندین نوع از این عصارخانهها برجای مانده است. یکی از معروفترین آنها و از جمله جاهای دیدنی اصفهان، عصارخانه شاهی است که در سال ۱۰۲۱ هجری قمری همزمان با احداث بازار بزرگ قیصریه و مدرسه ملاعبدالله به دستور شاه عباس اول ساخته شد. عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان اصفهان قرار دارد. قرارگیری عصارخانه در این مکان سبب شده است در شکوه عظمت آثار بزرگ تاریخی اصفهان مانند مسجد امام و عالیقاپو محو شود. از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۹ برای حرکت تیر بزرگ و چرخش سنگ آسیاب، از موتور برق استفاده شد و بعد از آن، بهدلیل صنعتی شدن این حرفه و وجود تجهیزات مکانیزه، ادامه کار بهصرفه نبود و عصارخانه بهمدت ۳۰ سال تعطیل شد. در سال ۱۳۷۹، سازمان نوسازی و شهرداری اصفهان، عصارخانه را از مالک خریداری و در حدود دو سال آن را مرمت کرد. سپس آن را بهعنوان موزه در اختیار مردم و گردشگران قرار داد. عصارخانه شاهی از سال ۱۳۹۲ بهعنوان اولین پایگاه تخصصی مطالعات فرهنگ عامه در کشور، فعالیت میکند و از سال ۱۳۹۵ طرح تاریخ شفاهی مشاغل سنتی اصفهان را در دست گرفته است. در این مرکز کارگاههای تاریخ شفاهی نیز برگزار میشود. بدین شکل این عصارخانه به موزهای کوچک تبدیل شد و در سال ۲۰۱۷ نشان جهانی ایکوم (کمیته ملی موزههای ایران) را بهعنوان برترین موزه کوچک کشور از آن خود کرد.
معماری عصارخانه شاهی : عصارخانه شاهی دارای مساحتی حدود ۳۸۰ متر مربع است و شامل بخشهای مختلفی نظیر پیشخوان، بارانداز، شترخان، گرمخانه و تیرخانه میشود. مساحت این عصارخانه در گذشته حدود ۱۸۰۰ متر مربع بود که در حال حاضر مکانهایی مانند شترخان، بارانداز و ورودی بازرگانان از بین رفتهاند و فقط یک تیرخانه و دو انبار تو در تو در بخش شرقی تیرخانه، در دو طبقه باقی ماندهاند. محل بارانداز عصارخانه هماکنون در پاساژ طلافروشان قرار دارد. این عصارخانه در یک طبقه با ارتفاعی حدود ۱۱ متر و سه فضای گنبدی شکل با مقطع کجاوه ایجاد شده است که سقفها به سبک طاق و چشمه است و نورگیرهای سقف، روشنایی عصارخانه را تامین میکنند. ساخت سقف گنبدی بهمنظور حفظ خنکی محل برای نگهداری روغن بوده است. دیوارها و سقف خشتی بدون کاربندی، قابسازی، تزیینات و پنجره ساخته شدهاند. عصارخانهها در گذشته چندین در ورودی داشتند که هر در مختص گروهی بوده است؛ مثلا یک در برای ورود مشتری و دیگری مخصوص ورود کارگران. هماکنون نیز میتوان این درها را در عصارخانه شاهی مشاهده کرد.
روغنکشی در عصارخانه شاهی: در مرحله اول دانه های روغنی را پاک میکردند و دانههایی را که نیاز به بو دادن داشت، بو میدادند. محل بو دادن در طبقه دوم عصارخانه بوده است. بعد از بو دادن دانهها، پوست آنها گرفته و وارد مرحله آسیاب سنگی میشد. در قدیم از شتر نر، اسب یا گاو استفاده میکردند تا سنگ بارمالی را به حرکت درآورد. حرکت حیوان سبب میشد دانههای روغنی خام زیر بار سنگ آرد شوند. سپس مواد آرد شده را به محل دیگری میفرستادند و با آب مخلوط میکردند تا خمیر شود و سپس خمیر را در سبدهای ضخیمی به نام کوپی که از جنس گیاه بود، میریختند و به تیرخانه ارسال میکردند. این سبدها نقش تصفیهکننده را داشتند. تیرخانه بخش اصلی عصارخانه بود که روغنگیری در آن انجام میشد. این مکان از دو تیر قطور بزرگ از جنس چوب چنار، قرقره و اهرم چوبی، چاهی به اسم تیلویه و دیوار اسپر تشکیل میشد. کف تیلویه ناودان و خمرهای برای ذخیره روغن قرار داشت و دیوار اسپر با ضخامت پنج متر از کلافهای چوبی ساخته شده بود. بعد از اتمام روغنگیری، روغنها به خمرههای بزرگ منتقل میشدند و خمرهها در انبار و داخل دیوار نگهداری میشدند. دانههای روغنی که در عصارخانه شاهی به کار میرفتند، معمولا کنجد، پنبهدانه و آفتابگردان بودند.
موزه عصارخانه شاهی: عصارخانه شاهی اصفهان یادگاری تاریخی و اقتصادی از عصر صفوی به شمار میآید و سندی است بر صنعتی بودن اصفهان در عصر صفوی. امروزه موزه این عصارخانه بسیار زیبا طراحی شده است و با ورود به آن میتوان بهراحتی عصارخانه را در حال فعالیت تصور کرد. وجود مجسمههای در حال کار در عصارخانه تاثیر قابلتوجهی روی تجربه بازدیدکنندگان میگذارند. همچنین مجسمه شتری در این عصارخانه دیده میشود که در حال انجام کار است.
عصارخانه شاهی کجاست؟ عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان، جنب ورودی بازار قیصریه، بازار قنادها، بازار عصاری (پاساژ امین) قرار دارد. برای دسترسی به میدان نقش جهان میتوانید از خودروی شخصی یا وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید. اگر با مترو یا اتوبوس راهی این مکان میشوید، در ایستگاه مترو یا اتوبوس میدان امام حسین پیاده شوید. از این ایستگاهها تا میدان را میتوانید بهصورت پیاده یا با تاکسی طی کنید. اگر خودروی شخصی را همراه میبرید، چندین پارکینگ عمومی در خیابانهای منتهی به میدان وجود دارد.
منارجنبان اصفهان
بعضی از منارهها در ایران با وجود استحکام بالا، در جای خود تکان میخورند و به همین دلیل به آنها منارجنبان میگویند. یکی از این منارههای جذاب و دیدنی، منارجنبان اصفهان است. این بنا در سالهای دور، در دهکدهای به نام کارلادان ساخته شد. اکنون، این عمارت پیرامون منطقهای به نام نصرآباد قرار دارد. این اثر تاریخی، بخشی از شهر اصفهان به حساب میآید که استادان و کاشیکاران ماهر و چیرهدست آن زمان، با کاشیهایی ستارهای شکل لاجوردی و کثیرالاضلاع فیروزهای، آن را مزین کردهاند. بر اساس مدارک موجود، منارجنبان اصفهان در دوران فرمانروایی فردی بنام محمد خدابنده اولجایتو، در شهر اصفهان ساخته شد و میزبان مدفن عمو عبداللهبنمحمود صقلابی، یکی از عارفان خداپرست است. از همین رو منارجنبان را با نام آرامگاه شیخ امیرعبدالله نیز میشناسند. روی سنگ قبر وی عدد ۷۱۶ حک شده است، عددی که نشاندهنده سال ساخت آرامگاه او است. عمارت تک ایوانی منارجنبان را در دوره ایلخانی ساختهاند. طبق مدارک موجود، این بنا به روش مغول ساخته شده؛ اما ساختمان منارهها حاکی از آن است که آنها را در سالهای آخر حکومت صفویان، به ایوان متصل کردهاند.
مجموعه منارجنبان دارای چند بخش است:
- منارهها: منارهها مهمترین بخش مجموعه هستند. هر مناره دارای ۹ متر عرض و ۱۷ متر ارتفاع است. در تزیین آنها از کاشیهای کثیرالاضلاع فیروزهای رنگ و کاشیهای لاجوردی ستاره چهار پر استفاده کردهاند. ویژگی منحصربهفرد این منارهها، حرکت یکی از آنها در پی تکان دادن مناره اولی است.
- ایوان: ایوان مجموعه میزبان قبر شیخ امیرعبدالله است و ۱۰ متر از سطح زمین ارتفاع دارد. در ساخت ایوان از آجر استفاده کردهاند و برای تزیین آن، کاشیها و نقاشیهایی درون گنبد کار شدهاند. در نزدیکی ایوان چند سنگ قبر سفید دیده میشود که بهنظر میرسد بازماندههایی هستند از قبرستان قدیمی که بنا روی آن ساخته شده است. با پلکانی مارپیچ میتوان از ایوان به پشت بام و منارههای مجموعه دسترسی داشت که البته استفاده از آن برای بازدیدکنندگان ممنوع است.
- چلهخانه: دو اتاقک در مجموعه قرار دارند که از آنها با عنوان چلهخانه یاد میشود. چلهخانهها محل چلهنشینی عرفا بوده است. عارفان و زاهدان با اقامت ۴۰ روزه در این فضای ساده، ضمن کشیدن ریاضت با خدای خود خلوت میکردند.
با تکان یکی از منارهها، مناره دوم و دیگر بخشهای بنا نیز میلرزد و این همان ویژگی منحصربهفردی است که این مجموعه تاریخی را به یکی از جاذبههای اصفهان تبدیل کرده است. ظاهرا در کشورهایی مانند عربستان و عراق نیز آثار تاریخی پیدا شدهاند که در جای خود، به حرکت درمیآیند. اما بر اساس نظرات مهندسان علم فیزیک، دلیلی که میتوان برای حرکت منارهها بیان کرد، نظریه دوپلر (کریستیان دوپلر، ریاضیدان و فیزیکدان اتریشی است) یا تشدید است. این منارهها، بهطور کل به یکدیگر شبیه هستند و وزن چندان سنگینی ندارند. زمانی که یکی از منارهها تکان داده میشود، روی مناره دیگر خودبهخود تاثیر میگذارد و باعث حرکت آن میشود. برخی معتقدند منارجنبان اصفهان با دیگر منارههای جنبان تفاوت دارد؛ چراکه علاوه بر تکان خوردن منارهها، بخشهای دیگر این عمارت کهن نیز به لرزه درمیآید.
حمام شیخ بهایی اصفهان
حمام شیخ بهایی یکی از حمامهای تاریخی و منحصربهفرد ایران است. این بنا از یادگارهای عصر صفوی به شمار میرود و بهعنوان یکی از جاهای دیدنی اصفهان شناخته میشود. همچنین بهدلیل راز گرم شدن، به حمام اسرارآمیز شهرت داشته است. حمامهای ایرانی از آثار تاریخی با معماری قابلتوجه در تمام دورهها بودهاند. معماری حمامها در دورههای مختلف، متفاوت بوده است و هریک شاخصههای معماری همان عصر را در خود نهفته دارد. با پیشرفت جامعه بهسمت مدرنیته، حمامها حالت شخصی پیدا کردند و دیگر حمامی در سطح روستا یا شهر ساخته نشد. امروزه حمامها کارکرد اصلی خود را از دست دادهاند و کارکردهای فرهنگی و اجتماعی مثل موزه، زورخانه و… پیدا کردهاند. حمامهای بازمانده از دورههای پیش بهعنوان آثار تاریخی و ملی و جاذبههایی برای گردشگری شناخته میشوند تا از طریق آنها بتوان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را بازشناسی کرد. حمام شیخ بهایی نیز بهدلیل داشتن شاخصههای خاص خود و تفاوت در آتشدان و مخزن از آثار معماری جالب توجه اصفهان محسوب میشود.
تاریخچه حمام شیخ بهایی : حمام شیخ بهایی مانند بسیاری دیگر از آثار ارزشمند اصفهان در دوره صفویه، با دستور شاه عباس اول و در دوره حاکمیت وی ساخته شد. معمار این حمام شگفتانگیز شیخ بهایی است. وی از دانشمندان بزرگ عصر صفویه به شمار میرود و در علوم فلسفه، منطق و ریاضیات تبحر داشت و تالیفاتی در حدود ۸۸ کتاب و رساله از وی برجای مانده است. بسیاری از آثار تاریخی عصر صفوی علاوه بر این حمام، از آثار شیخ هستند. همچنین طراحی شالوده شهر نجفآباد را این معمار دانشمند عصر صفوی صورت داده است. سیستم گرمایشی حمام شیخ بهایی با تمامی حمامهای بازمانده در تاریخ ایران متفاوت است. این شاخصه منحصربهفرد حمام، سبب شده است داستانها و افسانههای مختلفی در مورد آن شکل بگیرد. این حمام تنها با یک شعله کار میکرد و تمام آب مورد نیاز، فقط با استفاده از آن تک شعله گرم میشد. این شعله امروزه خاموش شده است و برخی علت آن را تخریب قسمتی از حمام توسط برخی از محققان میدانند. حمام شیخ بهایی در مالکیت افراد مختلفی، در حدود ۳۰ نفر بوده است و هماکنون مالکیت تمام آن در اختیار میراث فرهنگی اصفهان قرار دارد. این اثر در تاریخ ۲۹ تیرماه سال ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۰۶۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
راز حمام شیخ بهایی : تاکنون تحقیقات بسیاری برای کشف معمای گرم شدن حمام شیخ بهایی انجام شده است. در طی این تحقیقات، سیستم سفالی لولهکشی زیر بنا کشف شد که حدفاصل آبریزگاه مسجد جامع و حمام واقع شده بود. این کشف منجر به تشخیص جدیدی شد. محققان به این نتیجه رسیدند که با روش مکش طبیعی، گازهایی مانند متان و اکسیدهای گوگردی به مشعل خزینه حمام هدایت میشد و بهعنوان منبع گرما در مشعل میسوخت. البته نظریه دیگری نیز ارائه شده است مبنی بر اینکه این گازها را مستقیما از مواد زاید دفع شده در خود حمام جمعآوری میکردند و مورد استفاده قرار میدادند. تولید گاز از طریق فاضلاب که با نام بیوگاز شهرت دارد، امروزه در کشورهای پیشرفته، در تهیه سوخت استفاده میشود. همچنین با توجه به موقعیت حمام شیخ بهایی در کنار عصارخانه جماله اصفهان، برخی به این نتیجه رسیدند که احتمالا سوخت حمام از طریق روغن عصارخانه تامین میشد. اما نظریات ارائه شده در مورد تامین سوخت حمام قانع کننده نبودند. در دهههای اخیر تحقیقاتی روی این حمام صورت گرفت. در راستای این تحقیقات، یک مخترع از اهالی مشهد، تلاش بر شبیهسازی حمام کرد تا از این طریق بتواند راز آن را مشخص کند. پس از تحقیقات، این مخترع اعلام کرد منبع آب این گرمابه از طلا است و با توجه به اینکه طلا، رساناترین فلز انتقال گرما محسوب میشود، با حرارت کم انرژی زیادی تولید و آب منبع گرم میشد. این مخترع با شبیهسازی حمام، توانست دو نشان طلا از سوئیس و مسکو در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ دریافت کند. بهدلیل ارزشمندی طلا، این تئوری بهطور قطعی تایید نشد تا از سرقت احتمالی منبع جلوگیری شود.
معماری حمام شیخ بهایی : معماری حمام شیخ بهایی و ویژگیها و کارکرد آن شبیه به دیگر حمامهای تاریخی است و تنها در نوع آتشخانه و تامین منبع سوخت و نحوه گرم شدن آب تفاوت دارد. از ویژگیهای معماری حمام شیخ بهایی، داشتن دو سربینه بزرگ است. یکی از این سربینهها متعلق به زنان و دیگری متعلق به مردان بوده است. حمام شیخ بهایی، استخر و تعدادی خزینه و آبانبار نیز دارد.
پل خواجو
پل خواجو یکی از پل های تاریخی شهر اصفهان بوده که در شرق سی و سه پل، بر روی رود زاینده رود واقع شده است. این پل در انتهاى خیابان کمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى خیابان خواجو، واقع شده است. طبق گفته باستان شناسان، پل خواجو بر روی پلی که پیش از این وجود داشته و خراب و ویران شده بود، بنا شده است. این پل که در دوره صفویه یکی از زیباترین پل های جهان به شمار می رفت، به دستور شاه عباس دوم، در سال ۱۰۶۰ قمری ساخته شد. طول این پل ۱۳۳متر بوده و عرض آن نیز به ۱۲متر می رسد که همراه با تزئینات و کاشیکاری فراوان، از آثار بسیار ممتاز شهر اصفهان به حساب می آید. گردشگران و جهانگردانی که در ادوار مختلف به اصفهان آمده اند، لب به تحسین پل خواجو گشوده اند و این مکان را در زمره شاهکارهای جاودانه معماری ایرانی و اسلامی به شمار آورده اند. بنای پل خواجو در چهار طبقه و با کاشیکاری های عصر صفویه، احداث شده است. این مکان در فصل بهار و هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره بسیار جالبی را به وجود می آورد، به گونه ای که باعث شده مردم در این مکان نشسته و به تماشای زیبایی های این مکان بپردازند. در وسط پل، برای اقامت موقتی پادشاه و خانواده سلطنتی، ساختمان مخصوصی که به بیگلربیگی شهرت دارد، احداث شده است. به نوشته تاریخ نگاران و پژوهشگرانی که درباره سلسله صفوی مطالعه نموده اند، هدف شاه عباس دوم از ساختن پل خواجو، پیوند دادن دو محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شیراز بوده است. پل خواجو از نوع پل سدی بوده و به عقیده برخی، نقطه اوج صنعت پل سازی در ایران به حساب می آید. عملکرد سد پل، این است که میتواند آب را تا ارتفاع ۶ متر بالا ببرد. این پل دارای ۱۶ دریچه تخلیه آب بوده و در بدنه آن از شیارهایی استفاده شده و همچنین کشوهایی درآن قرارگرفته که میتوانند این دریچه ها را بالا و پایین ببرند. با بالا و پایین کردن کشوها، قادر خواهند بود اندازه آبی را که جاری میشده تنظیم نمایند و همینطور این کشوها عمل تنظیم آب جمع شده در پشت این پل سدی را انجام می دادند.
در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل، ساختمانی احداث شده که شامل چند اتاق بوده که به نقاشی مزین شده است. این ساختمان که شاه نشین نامیده می شود، در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی بر روی دریاچه مصنوعی، به این مکان فراخوانده می شدند. در گوشه های ضلع شرقی پل خواجو، دو شیر سنگی وجود دارد که ظاهرا، نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان در عصر صفویه هستند. پل خواجو دارای ۲۴ دهانه بوده که از مکعب های به دقت تراش خورده، ساخته شده است. اطراف پل در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل، محلی عمومی برای تفرج اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است که عبور و مرور در طبقه دوم، تقریباً مشکل مى شود. دلیل نامگذاری این پل، به پل خواجو، نزدیکی آن به محله خواجو می باشد. اما علاوه بر این نام، با اسامى بابا رکن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد، پل شاهى و تیمورى نیز خوانده می شود. دلیل آنکه به آن پل بابا رکن الدین گفته می شود، این است که در تخت فولاد، که نزدیک جاده قدیم شیراز واقع شده، قبر و بقعه بابا رکن الدین که از عرفاى معروف زمان خود بوده، قرار دارد و به همین دلیل، پل به نام او معروف گردیده است. پل خواجو اصفهان، در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ ، به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
حمام قاضی اصفهان
انگار در همه این سالها که جاهای دیدنی اصفهان آغوش خود را برای میلیونها میزبان وطنی و خارجی باز کرده بود تا زیباییهایش را به رخ نگاه گردشگران بکشاند، یک قطعه گمشده داشت. قطعه مهمی که این روزها با فاصله گرفتن از فرهنگ ایرانی، جای خودش را به نمونههای مشابه آن که بعید هم نیست از فرهنگ ایرانی وام گرفته باشند داده است. محلی که بتوان برای چند ساعت به دور از آلودگیهای شهر، تن به دست دلاک و کیسهکش داد تا غبار روزگاران را از تن خسته آفتاب دیده مسافران و گردشگران بشوید. حمام مغربی، حمام ترکی، حمام مراکشی، ماساژ تایلندی، ژاپنی و دهها مدل دیگر از نمونههای حمام و شستشو در دنیا که این روزها به واسطه تبلیغات خوب رونق گرفتهاند، بهانهای شد تا حافظان میراث کهن ایران زمین و علاقهمندان به فرهنگ و سنت ایرانی دست به بازسازی حمامی تاریخی با حفظ کاربری اصلی بزنند. بنابراین حمام قاضی که در دل شهر اصفهان و در میان بافت سنتی منطقه شهشهان قرار گرفته، انتخاب شد تا نمایانگر سنت گرمابه ایرانیها در زمان قدیم و تجربه ناب حمام رفتن به سبک سدههای گذشته باشد. حمامهایی که اگرچه اثرش در زندگی امروز جامعه ایرانی کمرنگ شده، ولی هنوز میشود بقایایی از آن را در محلههای قدیمی شهرها با وجود گرمابهها و حمامهای عمومی پیدا کرد. هرچند که همین مکانها نیز با فرهنگ قدیمی حمامها فاصله گرفتند و دیگری خبری از اجرای رسومات سنتی در آنها نیست.
تاریخچه حمام قاضی اصفهان : همه چیز از حکم حاکم شهر اصفهان به یک قاضی برای ساخت مجموعهای شامل حمام، مسجد و بازار در صدها سال پیش آغاز شد. قاضی بنا به دستور حاکم شروع به ساخت مجموعهای در منطقه شهشهان اصفهان کرد که بعدها نام قاضی را به خود گرفت. بازار به شکل بازارهای قدیمی سرپوشیده، چند حجره بیشتر درون خود ندارد. یک سر بازار به مسجد و سر دیگرش به حمام ختم میشود. مجموعه قاضی در دورههای مختلف دستخوش تغییرات زیادی بود. نهایتا سال گذشته توسط بخش خصوصی به منظور احیای سنت حمام ایرانی، مرمت و بازسازی شد و اردیبهشت امسال درهای خود را به روی گردشگران باز کرد.
محیط حمام قاضی : اتفاقات خوبی که با قدم گذاشتن در حمام قاضی قرار است رقم بخورد از همان ابتدای ورود به بخش خرید بلیط مشخص است. ورودی حمام آقایان محل خرید بلیط است که یک حوضچه سنگی پایه دار پر از ماهی دارد. صندلیهای چوبی کندهکاری شده، محلی برای برطرف کردن خستگی گذر از کوچه پس کوچههای محله و گوش دادن به تاریخچه حمام از زبان متصدی فروش بلیت است. در همان ابتدا از مهمانان با کاسههای آجیل پذیرایی میشود. بعد از آن آقایان به سمت در حمام مخصوص آقایان و خانمها توسط راهنما به سمت حمام زنانه که ورودی آن وسط بازار قرار دارد روانه میشوند. صدای در بزرگ چوبی با کلون و چفت و بستهای بزرگش که شنیده شد، راهروی نورپردازی شده با گچبری سفید نمایان میشود.بعد از چند پیچ و گذر از راهرو، به سربینه حمام میرسید، سالنی دایرهای شکل با کف سنگی که دو طرف آن بالای سکویی بزرگ، قفسههای چوبی لباس قرار دارد. دو طرف دیگر سالن هم محل خروج از سربینه و دیگری ورود به خزینه است. وسایل شخصی قدیمی مثل کیسه، روشور، سنگ پا، شانه و لنگ به صورت شخصی به هر فرد داده میشود. در سالن خبری از آینه کاری و تزئینات ظریف قدیمی نیست. بازسازی قشنگی برکاشیهای آبی و درهای چوبی قفسهها انجام شده که فضای سالن را زیبا کرده. نورپردازی خوب فضا و آویزان شدن شاخههای گیاه، کیف آدم را از دیدن این همه ذوق و سلیقه کوک میکند.
ورود به گرمابه : بعد از بستن لنگ و برداشتن وسایل شخصی ابتدا وارد سالنی خواهید شد که دورتادور آن سکوهایی برای نشستن وجود دارد. خدمات دلاکی و ماساژ در این قسمت ارائه میشود. راهروی کوچکی در طرف دیگر به سمت خزینه میرود. خزینه هم همچون سربینه از اجزای حمام و گرمابههای قدیمی است. حوضچه کوچک و پر آبی در فضای بسته که میتوان وارد آن شد و چند دقیقه در آن حمام کرد. سالن دیگری هم با استخری بزرگتر از خزینه وجود دارد که بعد از استحمام کامل، میتوان وارد آن شد. اگرچه دوش آب در قدیم وجود نداشت، اما برای راحتی افراد در قسمتی از حمام سه دوش قرار داده شده. دلاک و ماساژور آماده هستند تا بعد خروج از خزینه تمام آنچه دلاکهای قدیم برای شستشوی افراد انجام میدادند را انجام دهند. در پایان حولههای سنتی به هر فرد داده میشود. حالا میزبانان حمام قاضی، با شربتهای خنک از مهمانان خسته از یک حمام جانانه پذیرایی میکنند. مسوولان حمام قاضی به راحتی از نظر و انتقادات مشتریان خود نمیگذرند. یک دفتر بزرگ در سربینه وجود دارد که مهمانان گرمابه امکان ثبت نظرات خود را بعد از حمام کردن دارند. یکی از گردشگران خارجی با رسم شکل در دفتر نوشته است که ما سه نفر بودیم کثیف به حمام آمدیم و تمیز از حمام برگشتیم. ورق زدن دفتر و دیدن نظرات گردشگران خارجی خالی از لطف نیست ضمن اینکه میتوانید نظر خود را در این دفتر ثبت کنید.