صفوی

 
 

عصارخانه شاهی

e5e162c8-7315-4bd5-95b6-ac2e0456af70

در ایران قدیم به آسیاب‌های خاصی که برای خرد کردن برخی مواد مثل زردچوبه و فلفل استفاده می‌شد، عصارخانه می‌گفتند. همچنین از عصارخانه‌ها برای گرفتن عصاره مواد روغنی مثل کرچک استفاده می‌شد. در واقع واژه عصارخانه به‌معنای محل عصاره‌گیری است و کارکرد این عصارخانه‌ها را می‌توان شبیه به کارخانه‌های روغن‌کشی دانست. عصارخانه از دو قطعه سنگ بزرگ تشکیل می‌شد که روی هم قرار می‌گرفتند. این دو قطعه سنگ از یک‌طرف با اهرمی به راس چهارپایی نظیری الاغ یا شتر و اسب وصل بود و با حرکت حیوان به‌صورت دورانی، سنگ رویی آسیاب به حرکت درمی‌آمد و با گردش آن، مواد میان دو سنگ نرم می‌شد. قسمت بالای سنگ متحرک جایگاهی بود که مواد خرد‌شونده را داخل آن می‌ریختند تا به زیر سنگ بروند و خرد شوند. این عصارخانه‌های ابتدایی را «چوغن‌گری» نیز می‌گفتند. عصارخانه‌ها را می‌توان نماد صنعتی ایران قدیم دانست و از آن‌ها در یزد، چهارمحال و بختیاری و اصفهان نمونه‌های معدودی باقی مانده است. با گذشت زمان و گسترش نیازهای مردم، عصارخانه‌ها هم پیشرفت کردند و تغییراتی در آن‌ها شکل گرفت. امروزه در اصفهان چندین نوع از این عصارخانه‌ها برجای مانده است. یکی از معروف‌ترین آن‌ها و از جمله جاهای دیدنی اصفهان، عصارخانه شاهی است که در سال ۱۰۲۱ هجری قمری هم‌زمان با احداث بازار بزرگ قیصریه و مدرسه ملاعبدالله به دستور شاه عباس اول ساخته شد. عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان اصفهان قرار دارد. قرارگیری عصارخانه در این مکان سبب شده است در شکوه عظمت آثار بزرگ تاریخی اصفهان مانند مسجد امام و عالی‌قاپو محو شود. از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۹ برای حرکت تیر بزرگ و چرخش سنگ آسیاب، از موتور برق استفاده شد و بعد از آن، به‌دلیل صنعتی شدن این حرفه و وجود تجهیزات مکانیزه، ادامه کار به‌صرفه نبود و عصارخانه به‌مدت ۳۰ سال تعطیل شد. در سال ۱۳۷۹، سازمان نوسازی و شهرداری اصفهان، عصارخانه را از مالک خریداری و در حدود دو سال آن را مرمت کرد. سپس آن را به‌عنوان موزه در اختیار مردم و گردشگران قرار داد. عصارخانه شاهی از سال ۱۳۹۲ به‌عنوان اولین پایگاه تخصصی مطالعات فرهنگ عامه در کشور، فعالیت می‌کند و از سال ۱۳۹۵ طرح تاریخ شفاهی مشاغل سنتی اصفهان را در دست گرفته است. در این مرکز کارگاه‌های تاریخ شفاهی نیز برگزار می‌شود. بدین شکل این عصارخانه به موزه‌ای کوچک تبدیل شد و در سال ۲۰۱۷ نشان جهانی ایکوم (کمیته ملی موزه‌های ایران) را به‌عنوان برترین موزه کوچک کشور از آن خود کرد.

معماری عصارخانه شاهی : عصارخانه شاهی دارای مساحتی حدود ۳۸۰ متر مربع است و شامل بخش‌های مختلفی نظیر پیشخوان، بارانداز، شترخان، گرم‌خانه و تیرخانه می‌شود. مساحت این عصارخانه در گذشته حدود ۱۸۰۰ متر مربع بود که در حال حاضر مکان‌هایی مانند شترخان، بارانداز و ورودی بازرگانان از بین رفته‌اند و فقط یک تیرخانه و دو انبار تو در تو در بخش شرقی تیرخانه، در دو طبقه باقی مانده‌اند. محل بارانداز عصارخانه هم‌اکنون در پاساژ طلافروشان قرار دارد. این عصارخانه در یک طبقه با ارتفاعی حدود ۱۱ متر و سه فضای گنبدی شکل با مقطع کجاوه ایجاد شده است که سقف‌ها به سبک طاق و چشمه است و نورگیرهای سقف، روشنایی عصارخانه را تامین می‌کنند. ساخت سقف گنبدی به‌منظور حفظ خنکی محل برای نگهداری روغن بوده است. دیوارها و سقف خشتی بدون کاربندی، قاب‌سازی، تزیینات و پنجره ساخته شده‌اند. عصارخانه‌ها در گذشته چندین در ورودی داشتند که هر در مختص گروهی بوده است؛ مثلا یک در برای ورود مشتری و دیگری مخصوص ورود کارگران. هم‌‌اکنون نیز می‌توان این درها را در عصارخانه شاهی مشاهده کرد.

روغن‌کشی در عصارخانه شاهی: در مرحله اول دانه های روغنی را پاک می‌کردند و دانه‌هایی را که نیاز به بو دادن داشت، بو می‌دادند. محل بو دادن در طبقه دوم عصارخانه بوده است. بعد از بو دادن دانه‌ها، پوست آن‌ها گرفته و وارد مرحله آسیاب سنگی می‌شد. در قدیم از شتر نر، اسب یا گاو استفاده می‌کردند تا سنگ بارمالی را به حرکت درآورد. حرکت حیوان سبب می‌شد دانه‌های روغنی خام زیر بار سنگ آرد شوند. سپس مواد آرد شده را به محل دیگری می‌فرستادند و با آب مخلوط می‌کردند تا خمیر شود و سپس خمیر را در سبدهای ضخیمی به نام کوپی که از جنس گیاه بود، می‌ریختند و به تیرخانه ارسال می‌کردند. این سبدها نقش تصفیه‌کننده را داشتند. تیرخانه بخش اصلی عصارخانه بود که روغن‌گیری در آن انجام می‌شد. این مکان از دو تیر قطور بزرگ از جنس چوب چنار، قرقره و اهرم چوبی، چاهی به اسم تیلویه و دیوار اسپر تشکیل می‌شد. کف تیلویه ناودان و خمره‌ای برای ذخیره روغن قرار داشت و دیوار اسپر با ضخامت پنج متر از کلاف‌های چوبی ساخته شده بود. بعد از اتمام روغن‌گیری، روغن‌ها به خمره‌های بزرگ منتقل می‌شدند و خمره‌ها در انبار و داخل دیوار نگهداری می‌شدند. دانه‌های روغنی که در عصارخانه شاهی به کار می‌رفتند، معمولا کنجد، پنبه‌دانه و آفتابگردان بودند.

موزه عصارخانه شاهی: عصارخانه شاهی اصفهان یادگاری تاریخی و اقتصادی از عصر صفوی به شمار می‌آید و سندی است بر صنعتی بودن اصفهان در عصر صفوی. امروزه موزه این عصارخانه بسیار زیبا طراحی شده است و با ورود به آن می‌توان به‌راحتی عصارخانه را در حال فعالیت تصور کرد. وجود مجسمه‌های در حال کار در عصارخانه تاثیر قابل‌توجهی روی تجربه بازدیدکنندگان می‌گذارند. همچنین مجسمه شتری در این عصارخانه دیده می‌شود که در حال انجام کار است.

عصارخانه شاهی کجاست؟ عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان، جنب ورودی بازار قیصریه، بازار قنادها، بازار عصاری (پاساژ امین) قرار دارد. برای دسترسی به میدان نقش جهان می‌توانید از خودروی شخصی یا وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید. اگر با مترو یا اتوبوس راهی این مکان می‌شوید، در ایستگاه مترو یا اتوبوس میدان امام حسین پیاده شوید. از این ایستگاه‌ها تا میدان را می‌توانید به‌صورت پیاده یا با تاکسی طی کنید. اگر خودروی شخصی را همراه می‌برید، چندین پارکینگ عمومی در خیابان‌های منتهی به میدان وجود دارد.

مقبره شیخ امین الدین جبرائیل(بقعه کلخوران)

kalkhoran

یکی از دیدنی‌هایی که در سفر به اردبیل ارزش بازدید دارد، آرامگاه شیخ کلخوران است. این بقعه با کمی فاصله از مرکز شهر اردبیل قرار گرفته و دوستداران معماری و تاریخ از آن دیدن می‌کنند. آرامگاه امین‌الدین جبرائیل معماری چشمگیر و کاشی‌کاری، گچ‌بری و نقاشی‌های دیدنی و هنرمندانه‌ای دارد. مدفن پدر شیخ صفی‌الدین، از اجداد پادشاهان صفوی است . این بنای تاریخی به قرن دهم هجری قمری تعلق دارد و در روستای کلخوران، در سه کیلومتری اردبیل قرار گرفته است. بنای مقبره به‌صورت هشت ضلعی است و در میان یک باغ قرار دارد. تزیینات و نقاشی‌های مقبره در دوران حکومت صفویان صورت گرفته است و در دوره‌های مختلف، بخش‌هایی به این بنای کهن افزوده‌اند. از دیگر تزیینات بنا می‌توان به گچبری، مقرنس‌کاری و کاشی‌کاری اشاره کرد.  این آرامگاه قبلا خارج شهر و در روستای کلخوران قرار داشت، ولی اکنون دیگر به شهر چسبیده است. کافی است از خیابان حسینیه وارد خیابان ریاحی شوید و آن‌ را ادامه دهید تا به خیابان شیخ جبرئیل برسید. در انتهای این خیابان بقعه شیخ جبرائیل را خواهید دید. از آرامگاه شیخ صفی تا بقعه‌ شیخ کلخوران کمتر از ۹ کیلومتر فاصله است. قدمت بنای مقبره شیخ جبرائیل به سال ۹۸۱ خورشیدی می‌رسد. تاریخ ساخت بنا را از کتیبه‌ای می‌شود فهمید که در میان مقرنس‌های شمال غربی گنبد قرار گرفته است. در این کتیبه نام طاهر بن سلطان محمد نقاش هم دیده می‌شود. این بنا حیاط، رواق، ایوان، حجره و غرفه دارد. آرامگاه را در حیاط بزرگی معروف به باغ شیخ پیدا می‌کنید. در باغ شیخ چند بقعه و قبر پر نقش و نگار دیگر هم دیده می‌شود. حیاط چهارگوش است، ورودی و خروجی دارد و بقعه شیخ کلخوران در وسط آن قرار گرفته است.

نمای بیرونی آرامگاه، آجری و بسیار چشم‌نواز است. سقف بنا مسطح است و در وسط گنبد آجری زیبایی دارد. یکی از جذابیت‌های این بنا، منبت‌کاری بین رواق و بقعه است که بسیار هنرمندانه انجام شده است. روی در چوبی ورودی هم منبت‌کاری‌های استادانه‌ای به‌چشم می‌خورد و شعرهایی به شکل برجسته روی آن دیده می‌شود. وارد آرامگاه که می‌شوید، صندوق چوبی در وسط می‌بینید. دور تا دور آن دیوارها کاشی‌کاری شده‌اند. کاشی‌ها به‌رنگ آبی فیروزه‌ای‌ست و آبی تیره و طلایی هم میان آنها دیده می‌شود. بالای کاشی‌کاری، نوشته‌هایی به خط کوفی دیده می‌شود که هنرمندانه و دیدنی‌ست. دیوارهای بقعه از دو جدار توخالی تشکیل شده‌اند که در نوع خود شاهکاری به‌حساب می‌آیند. حالا سرتان را بلند کنید و گنبد زیبای آرامگاه را ببینید که مقرنس‌های آن از هنرهای برجسته معماری دوره‌ی صفوی به‌شمار می‌روند. هرچند از پوشش بیرونی گنبد مراقبت نشده و در اثر رطوبت آسیب زیادی دیده، پوشش داخلی زیبایش هنوز تماشایی‌ست. با توجه به ارزش تاریخی و معماری، مقبره شیخ امین الدین جبرائیل در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۶۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.

کاروانسرای پاسنگان قم

3680922e-0d46-457c-bbde-4fe21ece5429

یکی از جاهای دیدنی قم کاروانسرای پاسنگان است که به اقامتگاه بوم‌گردی و پایگاه رصد ستارگان تبدیل شده است. در کنار گشت‌وگذار در این شهر می‌توان شبی را همچون مسافران گذشته در این محل اقامت داشت. کاروانسراها بناهایی خفته در راه‌ها و جاده‌ها هستند که روزگاری مأمن و پناهگاهی برای استراحت کاروان‌ها و کاروانیان خسته و رسیده از راه بودند. بدون شک از دیرباز و حتی از زمان هخامنشیان چنین مکان‌هایی وجود داشته است و هردوت؛ مورخ یونانی در کتاب پنجم خود از منزلگاه‌های بین شوش، سارد و بابل ساخته شده بود سخن گفته است. در دوره‌ی اشکانیان نیز با رونق گرفتن جاده‌ی ابریشم و تجارت می‌توان گفت ایستاه‌گاه‌ها و منزلگاه‌های بین مسیرها بوده است. اما قدیمی‌ترین کاروانسراهای به‌جای مانده از دوران باستان در ایران به ساسانیان تعلق دارد که دیرگچین در جاده‌ی تهران- قم و رباط انوشیروان در جاده‌ی سمنان- دامغان از مهم‌ترین آن‌ها است. دوران درخشش و طلایی این منزلگاه‌ها به روزگار پرشکوه صفویان و عهد شاه عباسی برمی‌گردد. در گوشه گوشه‌ی این سرزمین و در مسیر راه‌ها به دستور شاه عباس کبیر کاروانسراهایی برای استراحت مسافران، تجار و بازرگانان ساخته شده است. پاسنگان نمونه‌ای از  این نوع بناها است که در نزدیکی قم واقع است. اگر روزی در مسیر قم به کاشان سفر کنید در ۲۰ کیلومتری قم بنایی از گذشته نظرتان را جلب خواهد و اگر توقفی کوتاه داشته باشید و سری به آن بزنید از تماشای آن پشیمان نخواهید شد. وقتی به نزدیکی پاسنگان برسید کاروانسرایی آجری و زیبا را خواهید دید که روی پایه‌های سنگی بنا شده است و چهار برج مدور که از سنگ لاشه ساخته شده‌اند در چهار گوشه‌ی دیوارهای این بنا دیده ‌می‌شود. در اطراف ورودی این بنا ده طاق‌نمای تزیینی چشم‌نوازی می‌کند. بعد از عبور از سردر که دارای طاق آجری است، وارد حیاط مجوعه می‌شوید. حجره‌های متعدد و ایوان‌ها زینت‌بخش حیاط پاسنگان هستند که روزگاری مکان استراحت مسافران خسته بودند. اتاق نگهبانان، محل نگهداری چارپایان و دو آب‌انبار از بخش‌های دیگر هستند. این بنای مربع شکل دارای ابعاد ۵۰ در ۵۰ و مساحت ۲۵۰۰ متر مربع است و مانند سایر کاروانسراهای نواحی مرکزی ایران و به سبک آن‌ها بنا شده است. پاسنگان که یادگاری از دوران کاروانسرا سازی شاه عباس کبیر است، به روزگار قاجاریان نیز همچنان مورد استفاده بوده و در سال ۱۳۲۱ خورشیدی در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسیده است. جهانگردان و سیاحان متعددی از کاروانسرای پاسنگان دیدن کردند و به توصیف این مکان و به تصویر کشیدن آن در سفرنامه‌های خود پرداخته‌اند. از جمله‌ی این افراد پاسکال کوست؛ نقاش و معمار معروف فرانسوی است که در عهد قاجار و در زمان محمد شاه به ایران آمد. پاسکال در کتاب خود طرحی دقیق از پاسنگان به تصویر کشیده است و نشان می‌دهد این اثر تا امروز به همان شکل روزگار قاجاریه باقی مانده است. مادام ژان دیوالافوا نیز در سفرنامه‌ی خود آورده است تا سال ۱۸۸۸ میلادی تغییری در پاسنگان صورت نگرفته است و تصویری از نمای ورودی آن را کشیده است. مولر نیز بانی و سازنده‌ی این بنا را بازرگانی از اهالی قزوین به نام حاجی محمد باقر و تاریخ ساخت آن را ۱۸۰۷ میلادی می‌داند و ماکسیم سیرو؛ معمار فرانسوی معتقد است زمان ساخت پاسنگان به پیش از عهد صفوی می‌رسد. پاسنگان روزگاری محل اقامت کاروانیان و مسافران خسته از راه بود. مدتی این مکان به‌عنوان پاسگاه ژاندارمری استفاده شد و در زمان حاضر نیز کاربری تاریخی و گذشته‌ی خود را در قالبی جدید ادامه می‌دهد. در حال حاضر این کاروانسرا تنها یک بنای تاریخی نیست و بعد از مرمت و بازسازی به اقامتگاه‌ بوم‌گردی تبدیل شده است و می‌توانید در کنار سفر به قم و بازدید از این بنا در این مکان اقامت داشته باشید. از آنجایی که پاسنگان در مسیر کویر مرنجاب کاشان واقع است و امکانات رصد ستگارگان را دارد پایگاه رصد اجرام آسمانی نیز است. پایگاه پرنده‌نگری، محل برگزاری جشن‌ها، جشنواره‌ها از دیگر کاربری های جدید پاسنگان است.

موقعیت و دسترسی : برای دسترسی به این کاروانسرا به کیلومتر ۲۰ جاده‌ی قم به کاشان بروید و در ۱۰۰ متری جاده می‌توانید این بنا را ببنید. این اقامتگاه در نزدیکی زنبورک از توابع جنت آباد شهرستان قم واقع است.

حمام قجر قزوین

10

یکی از کهن‌ترین و بزرگ‌ترین گرمابه‌های قزوین که به دستورشاه عباس دوم ساخته شده و نخست “حمام شاهی” نام داشته است، حمام قجر قزوین است که  تاریخ بنای آن را “صحت عافیت” گفته‌اند که معادل ۱۰۵۷ است. چرا که در دوره‌ای تاریخی معماران بنا به دلیل ماندگاری تاریخ ساخت، آن را به صورت رمزگونه یا به شعر نوشته و با احتساب عدد ابجد آن، تاریخ ساخت در دل شعر باقی مانده است. این روش باعث می‌شود که شعر در اذهان باقی بماند و اگر زمانی کتیبه‌ی ثبت شده در آن تخریب شود، تاریخ ساخت آن محفوظ است.

ساخت از لطف شاه حمامی… به لطافت قبول هر مقبل

چون یکی از درون برون آید… “صحت عافیت” بود تاریخ

حمام قجر در خیابان عبید زاکانی کنار بازارچه و مسجد آقا کبیر قرار دارد و قدیمی‌ترین حمام موجود در قزوین به شمار می‌آید که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری به دستور شاه عباس دوم صفوی توسط امیر گونه خان از سرداران و امرای وی ساخته شده است. جاهای دیدنی قزوین به قدری زیاد است که این شهر اولین شهر از لحاظ تعداد جاذبه‌های گردشگری و تاریخی به ثبت رسیده در ایران محسوب می‌شود. حمام قجر یکی از کهن‌ترین و بزرگترین گرمابه‌های قزوین است که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری توسط امیرگونه خان از امیران شاه عباس دوم در دوره صفویه در محله عبید زاکانی فعلی بنام حمام شاهی ساخته شده که با سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه بالغ بر هزار و ۴۵ مترمربع مساحت دارد.

اطلاعات معماری : مساحت حمام قجر در حدود ۱۰۴۵ متر مربع است و از دو قسمت جداگانه زنانه و مردانه و سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه تشکیل شده است. درب اصلی حمام رو به جنوب باز می شود و با راه پله مارپیچی به سربینه منتهی می‌شود. سربینه بزرگ گرمابه که حوض زیبایی در وسط آن قرار دارد، شش شاه‌ نشین و طاق نما را در پلانی هشت ضلعی با راهرویی به گرمخانه پیوند می‌دهد. سربینه مکانی برای تعویض لباس و آماده شدن مراجعین برای استحمام بوده است. درب دیگری نیز از جانب غربی به حمام راه داشته که احتمالا مخصوص بانوان بوده است. تزئینات گرمابه شامل کاشیکاری و طاق‌های رسمی‌بندی شده است و کف آن با سنگ مرمر مفروش گردیده است. پشت بام این حمام نیز هم‌سطح خیابان است. سربینه که طرحی مستطیل شکل دارد و از دو طاق جناغی در شرق و غرب آن تشکیل شده، توسط راهرویی که دارای طاق جناغی بسیار باریک است به گرمخانه راه می یابد. گرمخانه زنانه و مردانه به شکل چلیپاست و اتاقک‌هایی برای شستشو در شرق و غرب آن تعبیه شده است. پوشش بنا، گنبدی است و در هر گنبد جام‌خانه‌ای عمل نورگیری را انجام می‌دهد. ازاره گرمخانه‌ها تا ارتفاع ۱٫۵ متر کاشیکاری شده و رسمی‌بندی و یزدی‌بندی سقف‌ها به تزیین آن افزوده است. سنگ های بزرگ و یک تکه‌ای که سکوها را فرش کرده، از ویژگی‌های این بنا محسوب می‌شود.

این اثر تاریخی در سال ۱۳۷۹ توسط میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین خریداری و با سرمایه گذاری شهرداری قزوین و مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی مرمت شد. هم اکنون این مجموعه یکی از جاذبه های گردشگری استان قزوین محسوب می‌شود و به عنوان موزه مردم‌شناسی در ۳ بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل مورد بازدید علاقه‌مندان قرار دارد. این موزه از سه بخش تالار اقوام، مشاغل و آئین‌ها تشکیل شده است که در قسمت سربینه زندگی اقوام غالب ساکن قزوین مانند تات، مراغی، کرد، لر و ترک به معرض نمایش گذاشته و در تالار میاندر، آیین‌های سیزده بدر، پنجاه بدر و مراسم سوگواری امام حسین (ع) و در قسمت آخر نیز شش شغل حجامت، مکتبخانه داری، بارفروشی، آهنگری، تعزیه خوانی، دعانویسی و حلاجی در معرض دید بازدیدکنندگان قرار گرفته است. این حمام در سال ۱۳۷۹ خورشیدی توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین خریداری و با سرمایه‌گذاری شهرداری قزوین و مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی مرمت شد و به عنوان موزه مردم‌شناسی تغییر کاربری داد. این موزه شامل ۳ بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل می‌باشد و زندگی روزمره مردم به وسیله مجسمه‌هایی در معرض دید عموم قرار گرفته است و در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۶۰۱ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

پل خواجو

Khajou_br

پل خواجو یکی از پل های تاریخی شهر اصفهان بوده که در شرق سی و سه پل، بر روی رود زاینده رود واقع شده است. این پل در انتهاى خیابان کمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى خیابان خواجو، واقع شده است. طبق گفته باستان شناسان، پل خواجو بر روی پلی که پیش از این وجود داشته و خراب و ویران شده بود، بنا شده است. این پل که در دوره صفویه یکی از زیباترین پل های جهان به شمار می رفت، به دستور شاه عباس دوم، در سال ۱۰۶۰ قمری ساخته شد. طول این پل ۱۳۳متر بوده و عرض آن نیز به ۱۲متر می رسد که همراه با تزئینات و کاشیکاری فراوان، از آثار بسیار ممتاز شهر اصفهان به حساب می آید. گردشگران و جهانگردانی که در ادوار مختلف به اصفهان آمده اند، لب به تحسین پل خواجو گشوده اند و این مکان را در زمره شاهکارهای جاودانه معماری ایرانی و اسلامی به شمار آورده اند. بنای پل خواجو در چهار طبقه و با کاشیکاری های عصر صفویه، احداث شده است. این مکان در فصل بهار و هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره بسیار جالبی را به وجود می آورد، به گونه ای که باعث شده مردم در این مکان نشسته و به تماشای زیبایی های این مکان بپردازند. در وسط پل، برای اقامت موقتی پادشاه و خانواده سلطنتی، ساختمان مخصوصی که به بیگلربیگی شهرت دارد، احداث شده است. به نوشته تاریخ نگاران و پژوهشگرانی که درباره سلسله صفوی مطالعه نموده اند، هدف شاه عباس دوم از ساختن پل خواجو، پیوند دادن دو محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شیراز بوده‌ است. پل خواجو از نوع پل سدی بوده و به عقیده برخی، نقطه اوج صنعت پل سازی در ایران به حساب می آید. عملکرد سد پل، این است که می‌تواند آب را تا ارتفاع ۶ متر بالا ببرد. این پل دارای ۱۶ دریچه تخلیه آب بوده و در بدنه آن از شیارهایی استفاده شده و همچنین کشوهایی درآن قرارگرفته که می‌توانند این دریچه ها را بالا و پایین ببرند. با بالا و پایین کردن کشوها، قادر خواهند بود اندازه آبی را که جاری میشده تنظیم نمایند و همینطور این کشوها عمل تنظیم آب جمع شده در پشت این پل سدی را انجام می دادند.

در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل، ساختمانی احداث شده که شامل چند اتاق بوده که به نقاشی مزین  شده است. این ساختمان که شاه نشین نامیده می شود، در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی بر روی دریاچه مصنوعی، به این مکان فراخوانده می شدند. در گوشه‌ های ضلع شرقی پل خواجو، دو شیر سنگی وجود دارد که ظاهرا، نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان در عصر صفویه هستند. پل خواجو دارای ۲۴ دهانه‌ بوده که از مکعب‌ های به دقت تراش‌ خورده، ساخته شده است. اطراف پل در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل، محلی عمومی برای تفرج اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است که عبور و مرور در طبقه دوم، تقریباً مشکل مى ‏شود. دلیل نامگذاری این پل، به پل خواجو، نزدیکی آن به محله خواجو می باشد. اما علاوه بر این نام، با اسامى بابا رکن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد، پل شاهى و تیمورى نیز خوانده می شود. دلیل آنکه به آن پل بابا رکن الدین گفته می شود، این است که در تخت فولاد، که نزدیک جاده قدیم شیراز واقع شده، قبر و بقعه بابا رکن الدین که از عرفاى معروف زمان خود بوده، قرار دارد و به همین دلیل، پل به نام او معروف گردیده است. پل خواجو اصفهان، در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ ، به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است.