مازندران

 
 

کلیسای سرخ آباد

2016523223713337751a

کلیسای سرخ آباد مربوط به دوره پهلوی اول است و در شهرستان سوادکوه، روستای سرخ آباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۲۷۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کلیسای سوادکوه که با پلان مستطیل شکل در جانب شرقی جاده سوادکوه، در کیلومتری جنوب قائم شهر، در محل سرخ آباد قرار دارد. این کلیسا در اوایل دوران پهلوی برای انجام مراسم مذهبی کارکنان راه آهن ساخته شد و در حال حاضر در شرف ویرانه کامل قرار دارد. کلیسای سرخ آباد که از آجر و گچ ساخته شده و پایین بنا نیز کاهگل شده است دارای پوشش حلب گالوانیزه در سقف است. کف این بنا سیمانی و دیوارهایش نیز به وسیله سیمان سفید پوشیده شده است. بر سر در این کلیسا نوشته ای به زبان ایتالیایی حک شده است. کلیسای آلمانی ها کوچکترین کلیسای ایران است.

پل بالو

1727

پل بالو مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان سوادکوه، بخش مرکزی، روستای ورسک واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۵۳۲ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. براساس اسناد تاریخی،جاده ابریشم در منطقه رادکان کردکوی به دو مسیر زمستانه و تابستانه تقسیم می شد که جاده تابستانه پس از عبور از جنگل های عباس آباد بهشهر تا سوادکوه ادامه می یافت و سپس با عبور از “پل بالو” تا مناطق مرکزی و غرب کشور امتداد داشت. مسیر زمستانه جاده ابریشم نیز از کردکوی از مسیر جنوب شهرستان دامغان و شهرهای سمنان و گرمسار می گذشت و به شاهراه بزرگ اقتصادی تجاری جاده ابریشم متصل می شد. از پل معروف تاریخی بالو در شیرگاه که روزگاری شاهد گذر کاروان ها و قافله های بزرگ شترهای حامل ابریشم ایران به چین و جنوب شرق آسیا بود امروز پایه هایی بیش باقی نمانده که همچنان بیانگر دوران شکوه آن است.

پل محمد حسنخانی

2016492372835890a

این اثر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ با شمارهٔ ثبت ۱۴۱۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پل محمد حسن خان در سه کیلومترى جنوب شهر بابل، بر سر راه قدیم آمل به بابل و بر روى رودخانه بابل احداث شده است. براساس متون تاریخى نزدیک این شهر، پل چوبى وجود داشت که مسعود غزنوى با لشکریانش به سختى از آن عبور کردند. بعدها به دستور نصیرالدوله شاه غازی پادشاه طبرستان پلى از خشت و آهک به جاى این پل بنا شد. در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری، محمد حسن خان قاجار، نیاى آقامحمدخان با صرف دوازده هزار تومان پل آجرى عظیمى بنا کرد که اکنون نیز به نام او پابرجاست. این پل داراى هشت چشمه است و بدنه آن با طاق نماهاى بلند کشیده و یک ردیف طاق نماهاى کوچک آجرى تزیین شده است. این پل تاریخی در اواخر دورهٔ زندیه و اوایل قاجاری بدست والی بارفروش (بابل) “محمد حسنخان”، ( که برخی او را منصوب به ایل قاجار نیز می دانند) به گونه امروزی ساخته شده است، یکی از موارد شاخص این بنا که به گونه معماری صفوی می باشد استفاده از سفیدهٔ تخم مرغ (به گفته برخی زرده تخم مرغ و ساروج) در ساخت آن می باشد، این اثر تاریخی۶ متر پهنا و ۱۴۰ متر درازا و دارای ۸ تاق چشمه است که پهنای ۶ چشمهٔ بزرگتر آن هرکدام ۷۵۵ سانتی متر و بلندای این پل تا رودخانه (بابلرورد) ۱۱متر می باشد.

منطقه شکار ممنوع لفور

2016127212628418613a

لفور یکی از دهستان های ششگانه شهرستان سواد کوه در استان مازندران در شمال ایران است.این دهستان از سمت جنوب به ارتفاعات رشته کوه البرز، از سمت غرب به منطقه قرآن تالار(شهرستان بابل) و از سمت شرق به جنگل های منتهی به بخش زیراب و جوارم و از سمت شمال به جنگل های منتهی به بخش شیرگاه محدود است. دهستان لفور از۲۹ آبادی و روستا تشکیل شده است که مهم ترین روستاهای آن عبارت اند از [نفتچال](شامل روستای نفت چال و آبادی های پلیکا، سیاهکلا، قاضی کلا، پاپک، تاشیه، سوته، تپه سر, خربمرد)، بورخانی، دهکلان، لفورک، گشنیان، شاهکلا، مرزیدره، پاشاکلا، میرارکلا، اسبوکلا، چاشتخوران وامام کلا، چاکسرا، حجیکلا، درزیکلا، رئیس کلا، رنگو، سنگ سی، شارقلت، عالم کلا، غوزک رودبار، کالیکلا، کفاک، گالش کلا، لودشت و مرزی دره می باشد.براساس آخرین سرشماری عمومی کشور در سال ۱۳۸۵ جمعیت این منطقه ۴۸۲۶ نفر و مساحت آن با احتساب مناطق جنگلی ان حدود هشت هزار هکتار می باشد.

 لفور از مجموعه دره ها و ارتفاعات تشکیل شده است که بلندترین نقطه آن بنام روستای بورخانی، ۱۶۵۱ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. حوزه ارتفاعات و دره های لفور شامل ارتفاعات منطقه امام کلا ودره مرزیدره، دره میرارکلا، دره آذز(خربمرد) ارتفاعات اسبوکلا و دره موزین را تشکیل می دهند که ارتفاع آنها از غرب به شرق و متمایل به سمت رشته کوه البرز افزایش می یابد که این دره ها و ارتفاعات به به دره ها و ارتفاعات وسو منطقه لفور را در غرب شهرستان سوادکوه پدید آورده اند که دارای جنگلهای انبوه و بسیار زیبائی می باشد. دره های مذکور رودخانه های کوچک آذررود، گتو، و بولک را ایجاد می کنند که پس از هم پیوستن به یکدیگر در پایین دست روستای مرزیدره رودخانه بابل (در زبان محلی لفور حرف ب دوم با کسره خوانده می شود- از قبل از تغییر اسم شهر بابل از بارفروش در سال ۱۳۱۰) را تشکیل می دهند.بابل رود‏‎ طول تقریبی ۷۸ کیلومتر دارد که به این ترتیب از لفور سر چشمه می گیرد. و پس از طی این مسیر در بابلسر به دریای خزر می ریزد. به این ترتیب لفور سرچشمه بابل رود است. کمترین عرض این رودخانه ۱۰ متر و بیشترین عرض آن ۸۰ متر است. دبی سالانه این رودخانه در استگاه بابل ۳/۵۶۱ میلیون متر مکعب است که کمترین میزان آبدهی آن در ماههای تیر و مرداد است. سد البرز با ارتفاع ۷۲ متر در دهستان لفور بر روی رودخانه بابل احداث شده است. این سد خاکی در منطقه ای واقع شده است که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است.

شمدبافی

en5970

شَمَد یکی از صنایع دستی بافتنی ایران است و بیشتر نقش چهارخانه دارد. شمدبافی در استان های استان مازندران و یزد رواج دارد. یکی از صنایع دستی استان یزد به شمار می رود. نوعی پارچه نازک است که در بافت آن نخ پنبه یا ابریشم مصنوعی ویسکوز به کار رفته و در فصل تابستان به عنوان روانداز از آن استفاده می کنند . و از این رو طرف داران و مشتریان زیادی دارد. ابریشم مصنوعی به عنوان پود و از نخ پنبه ای نمره ۲۰ دولا به عنوان تار استفاده می شود. که هم اکنون اکثراً توسط دستگاههای تک فاز بافته می شود. شمدها معمولا در اندازه های ۱۵۰*۲۲۰ سانتی متر است و دارای ۲۷ چله می باشد. مردم یزد از شمد،در شبهای گرم تابستان به عنوان رو انداز استفاده میکردند چرا که هم خنک میبوده و هم برای جلوگیری از گزش حشرات بسیار کارساز است.
کاربرد شمد : از شمد به عنوان رو انداز استفاده می گردد . جنس آن از نخ پنبه و ابریشم بوده و بسیار نازک و لطیف است . شمد ها معمولا با اندازه های تقریبا دو متری و با عرض یک متر و پنجاه سانت تولید می گردند . در ایران شمد بافی در شمال کشور و با استفاده از دستگاه های ابتدایی و سنتی رواج دارد . رنگ های استفاده شده در شمد بافی بسیار شاد هستند و طرح های آن نیز به صورت چهار خانه ، چهار خانه می باشد . با توجه به لطافتی که پارچه دارد شست و شوی آن بسیار ساده بود و خیلی سبک است . در فصول گرم سال می توان از شمد به عنوان رو اندازی خنک استفاده کرد . برخی نیز از آن به جای ملافه استفاده می کنند . کاربرد نخ پنبه برای پود و نخ ابریشم برای تار در صنعت شمد بافی می باشد . در شمد بافی از نقوش خاصی استفاده نمی گردد و معمولا دارای طرح های ساده است . جالب است بدانید کاربرد این نوع پارچه بیشتر در شهرهای گرم و کویری کشور مرسوم است . در میان عشایر نیز شمد بافی بسیار رواج داشته و آن ها از آن به عنوان وسیله ای جهت پوشاندن کمر زنان و یا رواندازهای سبک برای خود استفاده می نمایند . متاسفانه امروزه با واردن کردن پارچه ای نامرغوب همانند شمد ، کاربرد این هنر دیرینه ی ایرانی کم رنگ شده است . اما با یک مقایسه ی ساده می توان از کیفیت این پارچه ی دست بافت با نوع خارجی آن مطمئن شد . ماندگاری رنگ ها در بافت شمد بسیار زیاد است و هیچ گاه با شستشو رنگ های آن با هم ترکیب نمی شوند . نکته ی دیگری که درباره ی مقایسه ی این محصول با نوع خارجی و بی کیفیت آن وجود دارد ، این است که این محصول با شستشو تغییر اندازه نمی دهد .