آرامگاه

 
 

آرامگاه باباطاهر عریان

باباطاهر

آرامگاه باباطاهر عریان را می‌توان از نمونه‌های‌ ممتاز و بدیع معماری عصر حاضر دانست که با تلفیقی از معماری قرن هفتم و هشتم هجری، به مامنی برای علاقه‌مندان به ادبیات و این شاعر نامی، تبدیل شده است و از جاهای دیدنی همدان به شمار می‌رود. باباطاهر از شعرای مشهور و از بزرگان طریقت، در اوایل قرن پنجم هجری یعنی در دوران باروری دانش و معرفت ایران، در همدان به دنیا آمد. اما تاریخ دقیق تولد او مسجل نشده است. برخی از محققان با استناد به حروف ابجد استخراج شده از یکی از دوبیتی‌های باباطاهر، سال تولد او را ۳۲۶ ه.ق دانسته‌اند. آن دوبیتی، بدین شرح است:

مو آن بحرم که در ظرف آمدستم    چو نقطه بر سر حرف آمدستم

بهر الفی الف قدی بر آیو    الف قدم که در الف آمدستم

بابا لقبی بوده است که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بریدن او از تعلقات دنیو‌ی بوده است. در میان مردم لر لقب بابا به پیران و مرشدان اهل حق نسبت داده می‌شود. ترانه‌های شورانگیز باباطاهر با لهجه دلپذیر لری سروده شده و ترجمان روح و قلب حساس و پرسوز این عارف گرانمایه است و اهل ذوق و حال را با جذبه خاص تحت تاثیر و سحر خود قرار می‌دهد. به دوبیتی‌های باباطاهر فهلویات گفته می‌شود. البته اطلاق عنوان فهلویات بر این نوع دو بیتی‌ها احتمالاً نشان می‌دهد که آنها در زبان پهلوی و مربوط به گویش ایران میانه است. فهلویات نامی است که بر دوبیتی‌های سروده شده به گویش‌های کهن نواحی (فهله) اطلاق می‌شود. مفرد آن فهلوه معرب صورت فارس پهلوی است. بنا بر روایات ابن مقفع نواح فهله پنج ناحیه اصفهان، ری، همدان، آذربایجان و ماه‌نهاوند سرزمن ماد را در بر می‌گرفته‌است. ابن خرداذبه پهله یا فهله را شامل ری، اصفهان، همدان، نهاوند، مهرجان کذک، ماسبذان و قزوین دانسته‌است. کاربرد فهله برای سرزمین ماد به اواخر دوران اشکانیان می‌رسد. نمونه‌هایی از فهلویات که در متون فارسی آمده، بیشتر به نواحی یاد شده منسوب است. با این همه از نظر زبان‌شناختی، سرزمین فهله را می‌توان تا گیلان گسترش داد. بدین ترتیب فهلویات شامل اشعاری است که به گویش‌های غرب، مرکز و شمال ایران سروده شده‌است.

ویژگی‌های بنا : آرامگاه باباطاهر بر فراز تپه‌ای در شمال غربی همدان قرار دارد. این آرامگاه در یک میدان مستطیل‌شکل زیبا و سرسبز قرار گرفته و دارای گنبدی فیروزه‌ای‌ رنگ به شکل منشور و قاعده‌ای هشت‌ضلعی است. سقف آرامگاه نیز به زیبایی تمام کاشیکاری شده است. برج آرامگاه روی یک قاعده‌ی هشت‌ضلعی قرار گرفته که ارتفاع آن از سطح تپه ۲۰.۳۵ متر و از سطح خیابان ۲۵.۳۰ متر است. ستون‌های هشت‌گانه‌ی برج، سنگ مزار، کف آرامگاه و پله‌های آن از سنگ گرانیت ساخته شده است. بنای اصلی که ابعاد آن ۱۰ در ۱۰ متر است با مجموعه با مجموعه‌ای از منشورها پوشیده شده که دارای مدخل‌ها و منافذ نوری هستند. سنگ نمای بنا نیز از همان سنگ است و داخل آن کتیبه‌هایی از کاشی وجود دارد. در داخل فضای آرامگاه، ۲۴ دوبیتی از این شاعر نامی روی سنگ‌هایی مرمرین حکاکی و نصب شده است. دو لوح برنجی نیز در داخل آرامگاه وجود دارد که یکی از آنها شامل اسامی هیئت موسس انجمن آثار ملی در زمان تاسیس آرامگاه و دیگری نام افرادی است که در کنار باباطاهر دفن شده‌اند. مساحت زیربنای این آرامگاه و باغ اطراف آن به ۸۹۵۶ مترمربع می‌رسد. برخی از بزرگان و ادیبانی که در کنار مزار باباطاهر به خاک سپرده شده‌اند: محمدابن عبدالعزیز از ادیبان قرن ۳ هجری، ابوالفتح اسعد از فقیهان قرن ۶، میرزا علی نقی کوثر از دانشمندان قرن ۱۳ و مفتون همدانی از شاعران قرن ۱۴.

تاريخچه‌ی آرامگاه باباطاهر : بنای آرامگاه باباطاهر، در سال‌های متمادی چندین بار تخریب و بازسازی شده است. در قرن ششم هجری، یک برج هشت ضلعی آجری روی این بنا ساخته شده بود که به مرور زمان ویران شد. در دوره پهلوی اول شهرداری همدان اقدام به ساخت بنای جدیدی برای این شاعر معروف کشورمان کرد اما نیمه‌کاره ماند. در جریان همین بازسازی، یک لوح کاشی متعلق به قرن هفتم هجری پیدا شد. روی این لوح کاشی فیروزه‌ای، آیات قرآن به خط کوفی و به صورت برجسته، نوشته شده است. این لوح، اکنون در موزه‌ی ایران باستان نگهداری می‌شود. در سال ۱۳۲۹ این بنای نیمه‌کاره مرمت شد و در سال ۱۳۴۵ طرح بنای جدید توسط مهندس هوشنگ سیحون و مهندس فروغی ارائه شد. سال ۱۳۴۶ ساخت این آرامگاه آغاز شد و ۳ سال بعد به پایان رسید. این بنا در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۶، در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید. فضای سبز وسیعی نیز در اطراف این بنا احداث شده است. این آرامگاه جدید را می‌توان تلفیقی از معماری عصر جدید و معماری قرن‌های هفتم و هشتم هجری به حساب آورد.

آرامگاه بزرگمهر قاینی

jpg-1_B3CyNHM_slider_big

ابوذر جمهر یکی از بزرگان منطقه قاینات بود که گاهی او را با بزرگمهر حکیم، وزیر دانای انوشیروان، یکی می‌دانند. برای پی بردن به این ماجرا با ما همراه باشید.

قائن یا قاین یکی از شهرهای استان خراستان جنوبی است که به علت زعفرانش شهرت زیادی دارد. شهر قائن که در گذشته دارای برج و بارو، کهندژ، خندق و ارگ بوده همراه با شهر تون (فردوس امروزی) از شهرهای مهم ایالت قهستان محسوب می‌شده است. با وجود ویژگی‌های آب و هوای کویری این خطه جاذبه‌های فراوانی در گوشه و کنار این دیار به چشم می‌خورد که هر بیننده‌ای را به تعجب وامی‌دارد. تا کنون در این شهر ۱۷۰ اثر باستانی و تاریخی از جمله تپه‌ها و محوطه‌های باستانی، قلعه‌ها، مساجد، مقابر و آرامگاه‌ها، خانه‌های تاریخی، درختان کهنسال، غارها، پناهگاه‌های سنگی و دژهای زیرزمینی شناسایی شده است. در حاشیه‌ی جنوب این شهر و بر دامنه‌ی رشته‌کوه قهستان، مقبره‌ای قرار دارد که متعلق به یکی از عرفای نامدار و شاعران قرن چهارم و پنجم هجری قمری به نام بوذرجمهر قاینی است. بنای مقبره بوذرجمهر که در قرن ۶ و ۷ هجری قمری، به صورت چلیپایی و با معماری زیبایی ساخته شده است، امروزه از جاهای دیدنی استان خراسان جنوبی به شمار می‌‌رود. این بقعه چهار ایوانی است و گنبدی برفراز ایوان‌ها قرار دارد. طاق ایوان‌ها به صورت کلیل اجرا شده اما جرز اصلی طاق‌ها به صورت نیمه بیضی باز کار شده و بعد با استفاده از پوشش کاذب به شکل کلیل درآمده است. برای تزئین داخلی بنا از گچ استفاده شده و نوع کاربندی پیشانی ایوان‌ها به شکل طاق‌نماهای جناقی است. تزئینات گچ‌کاری زیر گنبد نیز یکی از زیباترین بخش‌های این بنا محسوب می‌شود که لچکی‌های ۴ به ۸ آن مقرنس‌ها و گچ‌بری‌های خفیف و هنرمندانه‌ای دارد. در این مکان اتاق‌های بسیار جالبی دیده می شود که یکی از آن ها گنبد زیبایی دارد که با سنگ کار شده است. مصالح اصلی به کار گرفته در ساخت این مقبره سنگ، گچ و آجر است و در پشت بقعه، صفحه‌ای ایجاد شده که بناهای جنبی مقبره روی آن ساخته شده‌اند. همچنین در کنار این مقبره درخت کهنسال بنه‌ای دیده می‌شود که حداقل ۷۰۰ سال از عمر آن می‌گذرد. منطقه گردشگری بوذرجمهر حدود ۵۰۹ هکتار وسعت دارد که از سمت شرق و جنوب شرق به ارتفاعات کوه ابوذر و قلعه کوه از جنوب تا انتهای پارک جنگلی قهستان در ضلع شرق جاده قاین- بیرجند کشیده شده است. این بنا به‌عنوان یکی از جاهای دیدنی قاين، با شماره ۲۷۵۹ در فهرست آثار می کشور به ثبت رسیده و تحت حفاظت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.

بوذرجمهر که بود؟ قسیم بن ابراهیم بن منصور معروف بزرگمهر قائنی (معرب: بوذرجمهر یا ابوذرجمهر) سیاستمدار ادیب و عارف و شاعر اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری است که در دربار سلطان مسعود غزنوی خدمت می کرده است. وی به زبان فارسی و عربی سخن می‌گفته و از وی اشعار و قصیده‌هایی به جای مانده که قصیده بهاریه او از شهرت خاصی بر خوردار است. بوذرجمهر بعد از مرگ سلطان محمود تا زمان فروپاشی حکومت غزنویان در دربار سلطان مسعود غزنوی به سر برد و در اواخر حکومت غزنویان از غزنه که پایتخت بود به قاین آمد و پس از مدتی در گذشت. رضاقلی خان هدایت، مورخ دوران آل ناصری، درباره بوذرجمهر نوشته است: «وی از امرای سلطان محمود غزنوی (۳۸۷-۴۲۱) بوده، به تازی و فارسی اشعار دلکش مشتمل بر مضامین خویش می‌داشته» نوادگان بزرگمهر ، خانواده «نوری ابوذری» هستند که اکثرا ساکن همین شهر هستند. پسوند خانوادگی «ابوذری» متعلق به این خانواده و برگرفته از نام بوذرجمهر است.

 

باغ گنبد سبز قم

مقابر-گنبد-سبز-(06)

مقابر گنبد سبز برج های آرامگاهی با قدمتی مربوط به دوره هشتم هجری هستند که در گوشه ی باغی کوچک و قدیمی به نام باغ گنبد سبز یا دروازه کاشان واقع شده اند . اين سه گنبد که از حيث هنر گچبري از نمونه هاي منحصر به فرد به شمار مي روند . با توجه به دو کتیبه تاریخی موجود ، این گنبدها مدفن امرای خاندان علی صفی فرمانروایان مستقل قم در قرن هشتم هجری قمری است ولی کتیبه سوم از بین رفته است و اطلاعی از تاریخ و نام صاحب گنبد در دست نیست . مقابر باغ گنبد سبز در پانزدهم دی ماه سال ۱۳۱۰ با شماره ۱۲۹ در فهرست آثار ملی ثبت شده است و سه جنوبی ، میانی و شمالی این اثر به عنوان یکی از آثار تاریخی استان قم به یادگار مانده است . گنبد جنوبی مدفن خواجه اصیل الدین ، فرزند علی صفی نیای بزرگ خاندان صفی و عموی بانی گنبد است . او نخستین شخص از این خاندان است که بر حکومت قم و مضافات آن دست یافت . در گنبد میانی سه نفر مدفون هستند . نخستین فرد که نام او در آغاز کتیبه آمده خواجه علی صفی است که شخصیتی سیاسی اجتماعی در قرن هشتم و دومین امیر خاندان صفی بود . دومین مدفون در این گنبد ، امیر جلال الدین است که در متون تاریخی سخنی از او به میان نیامده است . سومین فرد مدفون هم به عنوان برادر خواجه علی صفی نام برده شده است . کتیبه گنبد شمالی همانطور که ذکر شد از بین رفته است اما بر اساس شواهد و قرائن این گنبد هم مربوط به‌‌ همان دوره خاندان صفی است. گنبد‌های مقبره از دو پوسته گسسته رک تشکیل شده و پوسته خارجی به منشور شانزده ترکی و پوسته داخلی بصورت عرقچین است که بر روی بدنه استوانه‌ای شکل دوازده وجهی بنا قرار دارد . گنبدهای مخروطی بنا و خلاقیتی که در ساخت آن ها استفاد شده است بر منحصر به فرد بودن این اثر به خصوص در استان قم افزوده است.
عدم توجه به این بنا درطول زمان و فرسایش حاصل از تفاوت دما و گذر زمان سبب شد که پوسته خارجی گنبد جنوبی در طی زمان تخریب شده و فرو بریزد و به همین علت هم گنبد جنوبی متفاوت از دو گنبد دیگر به نظر می رسد . بر اساس تلاش‌هایی که در راستای ترمیم این بنا صورت گرفت پوسته داخلی آن در دوران معاصر تعمیر و بازسازی گردید . بدنه استوانه‌ای شکل بنا از بیرون به صورت دوازده وجهی است که ازداخل بنا به هشت ضلعی منظم تغییر شکل داده است و می‌توان نشانه‌های معماری اسلیمی را به وضوح در آن دید . به کار گرفته شدن اسامی الله، محمد و علی تصدیقی متقن بر اسلیمی بودن این بنا است . از دیگر ویژگی‌های این بنا به کارگیری رنگ‌های متعدد و متنوع در گچ بری‌های داخلی آن است، شمسه‌های به کار رفته در نمای بنا بر زیبایی‌ها آن افزوده است، همه این‌ها در ترکیب با کتیبه‌هایی با خطوط ثلث و کوفی هر چشمی را به خود خیره خواهد کرد. گچبری‌های داخلی بنا به صورت برجسته با رنگ سفید بر روی زمینه لاجوردی رنگ آرامشی را به فضای درونی بقعه بخشیده است که آن را مرهون سبک و سیاق معماری اسلیمی است . نقوش اسلیمی میان دو حاشیه نقش و نگار شده و با ترکیب خیره کننده آیات قرآن در میان نقش‌هایی از گل زیبایی‌های بصری بسیاری را خلق کرده است. بدنه داخل بناها از سقف تا نزديک سطح زمين با آرايش هاي ظريف گچبري و نقش و نگار ها و ترنج ها زينت داده شده و در هر يک سه کتيبه سراسري گچبري شده است.

آرامگاه حمدالله مستوفی قزوین

30276b7a654b4eb6209f64f0

حمدالله مستوفی یا، حمدالله ابن ابی بکربن حمدالله مستوفی قزوینی، در سال ۶۸۲ هجری قمری در شهر قزوین به دنیا قدم گذاشت و در سال ۷۵۰ هجری قمری در همان شهر از دنیای فانی رخت بر بست و برای همیشه راهی دیار باقی شد. این مرد بزرگ در مدت ۶۸ سال زیستن خود در این دنیا توانست چند کتاب شایسته و قابل توجه را به تحریر درآورد و به واسطۀ همان کتاب‌های ارزنده تا جاودان نام خود را در دنیا زنده نگه دارد. کتاب‌های ارزشمندی که به قلم حمدالله مستوفی نگاشته شده‌اند عبارتند از: تاریخ گزیده، نزهةالقلوب و ظفرنامه. شاید جالب باشد بدانید که مضمون هر سه کتاب سرگذشت ایلخانان مغول است. حمدالله مستوفی که در روزگار ما به عنوان مورخی نامی و شاعری محبوب و نویسنده‌ای معروف و جغرافی‌دانی خبره شناخته می‌شود در خانوادۀ اصیل مستوفیان قزوین به دنیا آمد و اگر شجره‌نامۀ ایشان را بیشتر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که پس از ۱۴ پشت اصل و نسب ایشان به حرّ بن یزید ریاحی می‌رسد.

بنای این آرامگاهِ بناشده در قرن هشتم هجری قمری، به طور کامل از آجر ساخته شده است. برخی از بازدیدکنندگان خوش‌ذوق به همین دلیل به این بنایِ دلبرانه، لقب برج آجری کوچک را نسبت داده‌اند. این برج آجری کوچک در پایین‌ترین سطح خود طرحی مربعی دارد که در قسمت دیواره‌های بنا به هشت‌ضلعی تبدیل می‌شود و سپس در قسمت سقف به شکل گنبدی مخروطی درمی‌آید. و همان طور که ذکر شد تمام این قسمت‌ها از آجر ساخته شده‌اند. محیطی که به آرامگاه و باغِ آن اختصاص پیدا کرده است مساحتی به اندازۀ ۲۸۰ مترمربع را در بر می‌گیرد. از میان این مساحتِ قابل توجه فقط ۴۰ مترمربع از آن صرف زیربنای ساختمان مقبره شده است. اما وقتی باغ وسیع را طی کنید و به بنای مقبره برسید بر سر در آن کتیبه‌ای خواهید دید که جملۀ لااله‌الاالله الملک الحق المبین و محمد رسول الله الصادق البار الامین بر آن نگاشته شده است. برای ورود به داخل آرامگاه لازم است از زیر این سر در برجسته عبور کنید و قدم به داخل ساختمان بگذارید. در داخل بنا درخشش فیروزه‌ای کاشی‌هایی که دیوارها را پوشانده‌اند چشم‌ها را به خود خیره می‌کند و شاید چند لحظه‌ای سپری شود و طول بکشد تا نگاه معطوف شود به کتیبه‌ای سرتاسری که درست در زیر پایه‌های گنبد جای داده شده است و دور تا دور تمام دیوارها را پوشانده است. بر این کتیبۀ اعجاب‌برانگیز و تماشایی سورۀ مبارکۀ انسان با خط خوش نسخ به همراه گچبری‌هایی حیرت‌برانگیز نگاشته شده است. البته هنر ایرانی در آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین تنها به کاشی‌کاری‌های جذاب و نگاشتۀ مدهوش‌کننده محدود نمی‌شود. بلکه بر در ورودی بنا، درست در قسمت پایینی دو لنگۀ در، شاهد گل‌های ظریف و چشم‌نوازی خواهید بود که با هنر دیرینه و سرشار از ظرافت منبت‌کاری درج شده‌اند. اما متأسفانه از دو در ورودی که با ظرافت‌های لطیف منبت‌کاری تزئین شده‌اند یک لنگه به طور کامل از بین رفته است و لنگۀ دیگر نیز در موزۀ ایران باستان نگهداری می‌شود. در ورودی امروزی در همین سال‌های اخیر ساخته شده و به جای در ورودی کهنسال نصب شده است. این برج آجری کوچک با آجر زینت یافته است. درست همان طور که در سبک معماری ایلخانی قابل مشاهده است. این بنای آجری بندهایی مهری دارد. شاید جالب باشد بدانید که در سبک معماری ایلخانی تمام قسمت‌های بنا از آجر ساخته می‌شوند حتی در قسمت گنبد. اتفاقاً گنبد آرامگاه حمدالله مستوفی نیز به طور کامل از آجر ساخته شده و زینت یافته بود. چون این گنبد در عهد ایلخانان طراحی و بنا شده بود. اما پس از آن در گذر زمان به واسطۀ مرمت‌ها و بازسازی‌هایی که انجام شد گنبد بنا با هنر دیرینه و دل‌نواز کاشی‌کاری و مقرنس‌های چشم‌نواز زینت پیدا کرد و زیباتر از قبل درخشید.

در این بنای تاریخیِ تماشایی، که یکی از برجسته‌ترین آثار به یادگار باقی مانده از عهد ایلخانان مغول در خاک پهناور ایران زیبا به شمار می‌رود، بر کتیبه‌ای با خط خوش نستعلیق زندگی‌نامۀ حمدالله مستوفی و حتی در حد اشاره‌ای کوتاه نام اجداد ایشان و آثار این مرد فرهیخته ذکر شده است. بر این اساس می‌توان گفت حمدالله مستوفی در زمان حیات از ارزش و اعتبار قابل توجهی برخوردار بوده است. البته مورخین بزرگ و صاحب نام در بیشتر موارد یا شاید حتی اغراق نباشد اگر بگویم در تمام موارد از افراد درباری بوده‌اند و اتفاقاً به دلیل حضور در دربار توانایی نگارش تاریخ را پیدا می‌کرده‌اند. اما به عنوان نمونه عطاملک جوینی نگارندۀ تاریخ جهانگشا در سال‌های آخر عمر خود مورد غضب پادشاه وقت قرار می‌گیرد یا ابوالفضل بیهقی از دربار رانده می‌شود و در گوشۀ عزلت تاریخ مشهور بیهقی را می‌نویسد در صورتی که حمدالله مستوفی حتی پس از مرگ از توجه دربار بهره برده است و برای او آرامگاهی درخور با اشاره به زندگی‌نامه و تبار ایشان در نظر گرفته شده است. آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین در محله‌ای دیرینه با نام پنبه ریسه در قسمت شرقی میدانگاه در حدفاصل میان امامزاده علی و زیارتگاه آمنه خاتون واقع شده است. شاید جالب باشد بدانید که نام دیگری که اهالی شهر قزوین آرامگاه این مورخ بزرگ را با آن می‌شناسند گنبد دراز است. علت انتساب این نام برای این بنا کاملاً مشخص است. چون گنبد این مقبره با سایر گنبدها بسیار متفاوت است و کشیدگی آن سبب شده است نام گنبد دراز برای آن انتخاب شود. بدون شک بنایی که در قرن هشتم هجری قمری ساخته شده است در معرض ویرانی خواهد بود. و شکی نخواهد بود که این بنا نیز درست مثل سایر بناهای تاریخی اضمحلال و خرابی را تجربه کرده است. در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی، مردم شهر قزوین دور تا دور بنای آرامگاه را دیوار کشیدند و از آنچه در توان داشتند برای حفظ بنای آرامگاه دریغ نکردند. حاصل کار این مردم عزیز حفظ و تعمیراتی مختصر بر بنای آرامگاه بود. پس از آن، و شاید به خاطر تلاش‌ها و زحماتی که مردم شریف و اصیل شهر قزوین برای حفظ و مرمت این بنا داشتند، در سال ۱۳۱۹ این آرامگاه به صورت اساسی مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. بنایی که امروز شاهدش هستیم بنایی است که در سال ۱۳۱۹ بازسازی شد.

پ.ن اول: آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین در مورخ ۲۰ بهمن ماه ۱۳۱۸ با شمارهٔ ثبت ۳۳۲ در فهرست آثار ملی ایران زمین جای گرفته است.

پ.ن دوم: آرامگاه حمدالله مستوفی، در شهر قزوین، در خیابان طالقانی، در خیابان ملک آباد سابق، در کوچه مستوفی واقع شده است.

آرامگاه اویس قرنی

آرامگاه-اویس-قرنی-69977-همگردی

مسلمانی آغاز شده توسط رسولی از رسولانِ خدایِ بی همتا، هَمِگان دعوت اند براین خوانِ پرنعمت. برخی نزدیک و وبرخی دور. دور ماندگانِ از یار، تنها گفته ها را می شنوند و دستورات را عمل می کنند. گاه به نیکی و از عمقِ جان و گاه به حکمِ وظیفه ی مســلمانی. آنانکه صادق اند در این راه ، انـدک اند و چــون شمـارِ آنـان کم اســت، به چشــم می آینــد و شنــاختـه می شـونــد، آیـا ابوعمر اویس بن عامربن جزء بن مالک را می شناسی؟ او اهل قَرَن، دهکده ای کوچک از سرزمین یمن بود. تاریخ دقیقی از زمانِ تولد او در دست نیست اما از زمان حیات و مرگش نَقلها شده ، شنیدنی. وی پارسایی نامدار در صدر اسلام بود و القاب مختلفی از جمله سیدالتابعین ، خیر التابعین و نَفَسِ رحمان داشت. سید التابعین از آنان بود که سادگی و خلوت را برای نزدیک شدن به خالق خود برگزیده بود، هَمدَمَش قرآنِ حکیم، زبانش در گرو و رفتار و کردارش به دستور و فرمان بود. ایمان و عَمل و علم و حلم را به خوبی آموخته بود و در زندگی به کار می بست. انسانی وارسته، که بی ادعا سجده می کرد خدای بی همتا را. قدر و منزلت اویس و آگاهی کشفی و ذوقی او بر اسرار الهی بود که پیامبر در شان ایشان فرموده اند : همانا از سوی قَرَن رایحه ای رحمان می شنوم. زیارتگاهی در سی و چهارکیلومتری جاده کرمانشاه – روانسر ، منّسب به ویسِ قَرَنی وجود دارد که دلدادگان به یارانِ واقعیِ پیامبر را به سوی خود می کشد ، مکانی بسیار زیبا و سرسبز که می تواند تفرجگاه مناسبی برای بازدیدکنندگان باشد، همه چیز حاضر است، عشق و راز و نماز. کوه و دشت. می توانی دل خوش داری برای ساعتی…