تل-خسرو

 
 

تل خسرو

9650a380-2aac-44ef-9ef5-aa4617205010

تل خسرو که با نام تپه خسرو نیز شناخته می‌شود، از جاهای دیدنی یاسوج است که سابقه آن به هزاره پنجم پیش از میلاد بازمی‌گردد. مردم محلی تپه را متعلق به کیخسرو پادشاه کیانی می‌دانند. تل خسروی که امروزه «تل خسرو» ناميده مى‌شود، تپه‌اى در جنوب شهر ياسوج است که در فاصله‌اى کمتر از ۵ کيلومترى آن قرار دارد. تل خسرو، تپه‌ای با ارتفاع ۲۰ متر است که بلندترین و مهم‌ترین محوطه باستانی این دره شمرده می‌شود که تنها محوطه استقراری و سکونت دایم این دره محسوب می‌شود. این تپه که ۱۵۰ متر درازا و ۱۲۰ متر پهنا دارد، در دهه ۸۰ خورشیدی به وسیله باستان‌شناسان مورد کاوش قرار گرفت و نشان داد قدمتی چندین هزار ساله دارد. پایین‌ترین لایه‌های این تپه باستانی آن را مربوط به هزاره پنجم پیش از میلاد و بالاترین لایه‌ آن، مربوط به یک قلعه قاجاری است. بیشترین ارتفاع تپه مربوط به نیمه شمالی و شمال شرق آن است. طیف وسیعی از بقایایی فرهنگی به‌خصوص سفالینه‌های نارنجی و خاکستری، ابزار سنگی، قطعات شکسته، خشت پخته و… در سطح محوطه تا شعاع ۵۰ متری آن مشاهده شده است. تپه یا تل خسرو که اثری با سابقه محسوب می‌شود در استان کهکیلویه و بویراحمد و در روستای تل خسرو قرار و در ۵ کیلومتری یاسوج قرار گرفته است. برخی تصور می‌کنند نام تل خسرو برگرفته از نام پادشاه ساسانی ایران خسروپرویز است، اما اگر از اهالی این روستا در مورد این نام پرسش شود، آن‌ها قدمت روستا را به کیخسرو اساطیری فرزند سیاوش از پادشاهان کیانی ایران می‌رسانند. در علت نام‌گذاری تل خسرو، دو روایت در نزد مردم روستا موجود است که هر دوی آن‌ها به واگذاری پادشاهی کیخسرو به لهراسب ختم می‌شود. روایت این تل را اهالی روستای تل خسرو چنین تعریف می‌کنند: زمانی که به کیخسرو سروش الهی رسید که به دشت یاسوج بیاید، وی به سوارانش دستور داد که هرکدام توبره‌ای خاک روی هم بریزند تا تپه‌ای شکل بگیرد. سپس کی خسرو بر بالای تل می‌رود و لهراسب را به جانشینی برمی‌گزیند. این که آیا چنین داستانی واقعیت داشته یا ساختگی است مشخص نیست و تنها یک شاهد می‌توان برای آن آورد. در شاهنامه فردوسی پس از اینکه کی خسرو تاج بر سر لهراسب گذاشت به غاری در رشته‌کوه دنا (که اکنون با نام غار کیخسرو شناخته می‌شود) می‌رود و عروج می‌کند. برخی از مردم محلی نیز روایت دیگری دارند و آن روایت این است که وقتی کیخسرو در کنار چشمه پرآب، مزرعه بزرگی می‌بینید که پیرمردی ضعیف و تنها در جمع‌آوری محصول عاجز مانده است. کیخسرو دستور می‌دهد سپاهیان هر یک دسته‌ای از محصول را به کمک او جمع‌آوری کنند. پس از جمع‌آوری سریع محصول توسط سپاه، خسرو از پیرمرد پرسید: ای پیرمرد بگو در کار کردن دست جمع بهتر است یا دست کم؟ پیر می‌گوید: دست جمع. سپس می‌پرسد: موقع خوردن دست جمع بهتر است یا دست کم؟ پیر می‌گوید دست کم. خسرو از بخل وی آزرده و خشمگین می‌شود و دستور می‌دهد هر یک از لشکریان یک توبره خاک در کنار آن چشمه روی‌هم بریزند که با این کار در وسط آن دشت صاف تپه نسبتا بزرگی ایجاد می‌شود. برای آنکه در حال سخنرانی همه لشکر او را ببینند به بالای تپه می‌رود و ضمن نصیحت لشکریان خود به عدالت و انصاف و مردم‌داری و نیک نفسی و وطن‌پرستی، جانشین خود (لهراسب) را بنا به خوابی که دیده بود، به جانشینی خود انتخاب می‌کند. بر اساس روایات محلی‌، کیخسرو کاخی بر سر این تل یا تپه بنا نهاده بود که پرفسور گاوبه، آثار آن را به‌صورت عمارتی با آجرهای زرد چهارگوش و آجرهای سرخ از نوع آجرهای پل علیایی بهبهان (ارجان قدیم) مشاهده کرده و این مکان را به پیش از دوره هخامنشیان مربوط دانسته است. تل خسرو در سال ۱۳۷۶ با شماره ۱۵۵۲ در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید. شمال شرق تپه باستانی که مربوط به دوره اسلامی بود تسطیح و به زمین کشاورزی تبدیل شده است. با این حال در این بخش نیز قلوه‌سنگ‌ها و سفال‌های به دست آمده نشان‌دهنده آثار تاریخی در این مکان است. اسطوره‌های کهن ایران زمین در کهگیلویه و بویراحمد مثل رویدادهای واقعی هستند که در اذهان مردم این دیار جاودانه مانده‌اند. آثار باقی‌مانده در این استان که طبیعتی بی‌نظیر دارد، باید بیشتر از گذشته مورد توجه مسئولان و باستان‌شناسان قرار گیرد تا شاید بتواند رازهای چندین هزار ساله خود را برای نسل‌های کنونی بازگو کند. اگر سری به یاسوج زدید در ۵کیلومتری خود می‌توانید از این تپه اساطیری دیدن کنید. بدون شک علاقه‌مندان به تاریخ اساطیری و باستانی ایران، از دیدن این تپه عظیم و بازمانده‌های تمدن ایرانی در ۵۰۰۰ سال پیش لذت خواهند برد.