تبریز

 
 

بزرگترین رصدخانه جهان

ir627

در روزگاری که هنوز خبری از تلسکوپ و دوربین های نجومی نبود، خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانه ای را بنا کرد که سال ها به عنوان پیشرفته ترین رصد خانه جهان شناخته می شد. رصدخانه مراغه که در مجموعه تاریخی افلاک نما برای مطالعات فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی بنا شد و دستور ساخت آن را هلاکوخان مغول صادر کرده بود. رصد خانه مراغه، که این روزها آثار کمی از آن به جا مانده است، یادگاری از دوران طلایی علم و فرهنگ ایران در دنیا به حساب می آید که درسال۶۵۷ بنا شد و در برپایی آن شخصیت های بزرگی مثل علامه قطب الدین فخرالدین مراغی، محی الدین مغربی، علی بن محمود نجم الدین الاسـطرلابی و دیگر بزرگان آن روزگار شرکت داشته اند.بنای این رصدخانهه ۱۵سال به طول انجامیده است و در این مدت به فرمان هلاکوخان که عاشق علم و فرهنگ بود، کتاب ها و ابزارهای علمی و نجومی زیادی در آن جمع شده است. این مجموعه تا سال ۷۰۳ هجری یعنی تا زمان سلطان محمّد خدابنده مشغول به کار و آباد بوده ولی بعد از آن به دلیل تغییر پایتخت و بی توجهی حکام، رفته رفته تخریب شد. حمدالله مستوفی در یادداشت های خود آورده است که این بنا در سال ۷۲۰ ویران بوده است. با این حساب عمر رصدخانه مراغه به یک قرن هم نرسیده است.ساختمان اصلی این رصدخانه به شکل برجی استوانه‌ای ساخته شده است و در ساختمان‌های کناری آن یک کتابخانه و استراحتگاهی برای کارکنان در نظر گرفته شده است. برج مرکزی قطری به اندازه ۲۲ متر دارد و ضخامت دیوار آن به ۸۰ سانتی متر می رسد. در فضای داخلی آن هم یک راهرو و ۶ اطاق تعبیه شده بود که همه از جنس قلوه سنگ، لاشه، سنگ های تراش خورده و ملات گچ بوده اند. در ورودی برج آجری هم کاشی های بزرگ لعابدار در سه طرح و نوع مختلف به کار رفته است.رصدخانه مراغه که این روزها به عنوان یک اثر تاریخی و جاذبه گردشگری شناخته می شود، مهم ترین کارکرد را در دنیای نجوم آن روزگار داشته است. به طوری که در این رصدخانه کتاب‌خانه‌ای با بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب و ابزارهای اخترشناسی وجود داشته که در نوع خود در دنیا بی نظیر است. بد نیست بدانید که این رصدخانه فقط مخصوص رصد ستارگان نبوده و در دوره خود، شبیه یک سازمان علمی گسترده عمل می کرد که بیشتر شاخه‌های علمی در آن تدریس می شد. سال ها بعد، قوبیلای قاآن امپراطور چین و برادر هلاکو خان کارشناسانی برای آموزش و الگو برداری از رصدخانه مراغه به این شهر فرستاد تا طراحی اولیه این رصدخانه را کپی برداری کرده و بعد از مراجعت به چین رصدخانه ای با همین الگو بسازند. علاوه بر این، گفته می شود که رصدخانه های سمرقند، استانبول و هند از روی رصدخانه مراغه ساخته شده اند. برای دیدن این رصدخانه، باید به شهرستان مراغه در  ۱۴۷‬کیلومتری جنوب تبریز سری بزنید و آن را در زیر در گنبد سفید رنگی که برای محافظت از بقایای آن ساخته شده، ببینید.

آداب و رسوم ماه رمضان در آذربایجان شرقی

1312782438-در-ماه-رمضان

رمضان برای مردم آذربایجان شرقی با خانه تکانی آغاز می شود. آنها از نیمه ماه شعبان خود را برای استقبال از ماه رمضان آماده می کنند و از چند روز مانده به ماه مبارک رمضان به پیشواز این ماه می روند که در زبان محلی به آن «قاباخلاما» می گویند. قاباخلاما سنتی است که حتما باید پیش از ماه رمضان اجرا شود تا همه جا برای حضور در میهمانی بزرگ خداوند آماده و پاکیزه باشد. در خلخال مردم تا چند روز مانده به ماه رمضان خانه های خود را تعمیر و سفیدکاری کرده و فرش های خود را می شویند و در این میان، نظافت و غبارروبی مساجد با همکاری مردم و روحانی محل نیز از اعمال قطعی است که از سال های دور در دیار آذربایجان انجام می شود. در برخی از نقاط آذربایجان، به دنبال حلول ماه مبارک رمضان، مردم به خانه علما و بزرگان دینی رفته و فرا رسیدن بهار قرآن را به آنها تبریک می گویند. اما یکی از اولین مراسم مورد توجه مردم آذربایجان شرقی در این ماه این است که افراد فامیل، دوستان و آشنایان به منزل خانواده‌‌های داغداری که بستگان خود را به تازگی از دست داده‌اند رفته و به آنها عرض تسلیت می کنند. این کار نشان دهنده آن است که آذری ها ماه رمضان را عید می دانند چون سنت تسلیت به بازماندگان یک متوفی ویژه اعیاد است. روز پانزدهم رمضان جوانان در خانه ها را می کوبند و به زبان محلی می گویند: «پانزدهم ماه رمضان میهمان شماییم». در این هنگام صاحبخانه سنجد و گردو به آن‌ها می دهد و برخی هم که خسیس‌‌ترند با یک سطل آب آنها را میهمان می کنند!

مهمانی با قرار قبلی : آذری ها هم مثل تمام قومیت های دیگر ایران، در افطاری دادن دست و دلبازند. به خصوص اگر به تبریز سری بزنید، این رسم را با رنگ و لعاب هر چه بیشتر می بینید. در میان تبریزی ها میهمانی افطار با دعوت قبلی مرسوم است و آنها دعوت میهمانانشان را از اواسط ماه شعبان آغاز می کنند. در برخی از خانواده های پرجمعیت وضعیت به شکلی است که به غیر از یکی دو روز، اعضای یک خانواده تمام افطاری های ماه مبارک رمضان را در منازل دوست و فامیل مهمان هستند. با تمام اینها، رسم است که در شب دوم ماه رمضان اعضای کوچک خانواده مانند پسرها و دخترها و عروس ها و دامادها به خانه بزرگترها رفته و افطار می کنند. اما شیرین ترین افطاری به تازه دامادها و تازه عروس ها اختصاص دارد. پسران و دختران نامزد در این ایام جایگاه ویژه ای در سر سفره افطار دارند. خانواده داماد و عروس هم جای خود دارد. در کتاب وفاق اجتماعی در آذربایجان شرقی نوشته فهیمه حسین زاده در مورد مراسم روستاهای حومه شهرستان شبستر آمده است: از جمله مراسم ویژه این منطقه در ماه مبارک رمضان این است که روز پانزدهم این ماه، جوانان در خانه ها را می کوبند و با شعر به زبان محلی می گویند: «پانزدهم ماه رمضان میهمان شماییم». در این هنگام صاحبخانه سنجد و گردو به آن‌ها می دهد و برخی هم که خسیس‌‌ترند با یک سطل آب آنها را میهمان می کنند!

سفره های پربرکت : سفره های افطاری مردم آذربایجان تشریفات و تنوع غذایی زیادی دارد و به رنگینی مشهور است. مردم آذربایجان شرقی عقیده دارند که افطاری از بقیه میهمانی‌ها جدا است و بنابراین در برگزاری آن سنگ تمام می گذارند. در گذشته آبگوشت از غذاهای مرسوم افطاری بوده است اما امروز افطاری‌ها تفاوت چندانی با دیگر نقاط کشور ندارد با این حال، سوپ یا آش -به خصوص آش دوغ- همیشه یک پای ثابت غذاهای آذربایجان شرقی است. برنج و خورش های مختلف بسته به توان خانواده ها از کباب و مرغ گرفته تا قیمه و قورمه سبزی در این سفره ها به چشم می خورد و پیش‌غذا هم که از عناصر مهم سفره افطاری است شامل فرنی، شیر برنج، انواع دلمه، ‌کتلت، کوکو، سالاد، ختایی، اهری، ‌حلوا، خرما و انواع مربا می شود. وجود خرما در سفره افطاری از ملزومات آذری ها است چون آنها عقیده دارند که افطاری حضرت امیر (ع) با خرما آغاز می شد و افطار مسلمانان امروز هم باید به همین شکل باشد. آذری ها یکی دو روز مانده به آغاز ماه مبارک رمضان فطیری به نام «نزیه»درست می‌کنند. نزیه یک نوع نان محلی مغزدار است که روی آن با چنگال و ته استکان بزک شده است. این فطیر از شیرینی‌های مخصوص ماه رمضان است. در برخی نقاط آذربایجان شرقی، سفره افطاری بسیار ساده است و خرما و شیر و پنیر و ماست جای تمام خوراکی های خوش رنگ و لعاب را می گیرد. در عوض، در این مناطق سفره شام با وقفه کوتاهی از مراسم افطار پهن می شود و غذاهای مفصل در این وعده صرف می شوند. سفره های افطاری مردم آذربایجان تشریفات و تنوع غذایی زیادی دارد و به رنگینی مشهور است. مردم آذربایجان شرقی عقیده دارند که افطاری از بقیه میهمانی‌ها جدا است و بنابراین در برگزاری آن سنگ تمام می گذارند

اوباش دان : برخلاف مراسم افطار در آذربایجان شرقی که با تشریفات هر چه بیشتر انجام می شود، آداب و رسوم سحری بسیار ساده و سبک است. بیشتر مردم در زمان سحر از غذاهای سبک مانند کره و پنیر و ماست و … استفاده می کنند و البته طبق عادت همیشگی آذری ها، چای یک پای ثابت سفره سحری است. در بین بیشتر آذری ها، زمان سحری خوردن به «اوباش» یا «اوباش دان» مشهور است و وقت آن هم یک ساعت مانده به اذان صبح است. اما سحری خوردن و سحری بلند شدن هم برای خود در آذربایجان و به ویژه در روستاهای آن آدابی دارد هنوز هم که هنوز است روستائیان و عشایر آذربایجان با صدای ضربه همسایه بر دیوار خانه شان از خواب بیدار می شوند اگر سحرگاهان که در روستاهای دور افتاده آذربایجان بر روی پشت بام خانه ای قرار بگیری می بینی که چه شور و نشاطی در روستاها حاکم است. چراغ خانه ها یکی یکی روشن می شوند و همسایه‌های دیوار به دیوار زنجیر وار یکدیگر را به فریضه الهی فرا می خوانند. موذن های روستایی، وقت سحر را بر پشت بامهای منازل یا مساجد روستایی با دعایی که در محل به آن «مناجات» می‌گویند، اعلام می‌داشتند. مناجات شامل چند قطعه دعا به زبان عربی و ترکی و صلوات بر محمد و آل محمد (ص) بوده است.

شب های احیا : مراسم احیا از به یاد ماندنی ترین مراسم آذری ها است. مردم این منطقه هم مثل تمام مسلمانان، تا سحر به دعا و نیایش مشغولند اما زنان اغلب به نوبت در خانه یکی از همسایگان جمع شده و به مراسم ویژه این شب ها می پردازند. آنها در این شب ها، مواد غذایی را به صورت غیر مستقیم بین نیازمندان پخش می کنند، در محلات فقیرنشین افطار می دهند، کفش و لباس در مدارس توزیع می کنند و به دانش آموزان فقیر به همراه اولیای آنها افطاری می دهند. در برخی از مناطق آذربایجان شرقی ازجمله توابع جلفا روز ۲۷ ماه رمضان مصادف با مرگ ابن ملجم جشن می گیرند. در این روز، جوانان با چوب و کاه آدمک ابن ملجم را ساخته و پس از گرداندن در کوچه های محل روی آن نفت ریخته و می سوزانند. در برخی از روستاهای آذربایجان، جمعه آخر ماه رمضان زنانی که بچه دار نمی شدند به مسجد رفته و ۲ رکعت نماز حاجت به جا می آوردند. بعد از مسجد خارج شده و به منزل هفت زن که اسم آنها فاطمه است رفته و از هرکدام یک تکه پارچه می‌گرفتند. آنها از این پارچه‌ها پیراهنی بچه گانه به نام پیراهن فاطمه دوخته و پیش خود نگه می داشتند .

 ابراهیم حق پرست در مجموعه پژوهشی «رمضان در فرهنگ مردم» می نویسد: در برخی از روستاهای آذربایجان شرقی از جمله حومه شبستر، مراغه، تسوج و اهر مراسم «کیسه دوزی» در روزهای خاص این ماه متداول است. آخرین جمعه ماه رمضان، ۲۷ ماه رمضان یا آخرین پنجشنبه این ماه روزی است که در نقاط مختلف استان، زنان و دختران گرد هم آمده و هر خانواده برای خود کیسه ای می دوزد. سپس مقداری پول در این کیسه ها می گذارند و بر آن دعا خوانده فوت می کنند و این را تا سال دیگر در صندوقچه خود نگاه می دارند. این کیسه را ”برکت کیسه سی” یا کیسه برکت نامیده و اعتقاد دارند بدین صورت هرگز دچار فقر و بی پولی نخواهند شد. اگر از قدیمی های آذربایجان سوال کنید، احتمالا برایتان خواهند گفت که در برخی از روستاهای این استان، جمعه آخر ماه رمضان زنانی که بچه دار نمی شدند هنگام عصر به مسجد رفته و ۲ رکعت نماز حاجت به جا می آوردند. سپس از مسجد خارج شده و به منزل هفت زن که اسم آنها فاطمه است رفته و از هرکدام یک تکه پارچه می‌گرفتند. آنها از این پارچه‌ها پیراهنی بچه گانه به نام پیراهن فاطمه دوخته و نزد خود نگاه می داشتند وعقیده داشتند که تا ماه رمضان سال آینده حتما بچه دار خواهند شد. این رسم البته هنوز هم در برخی مناطق این استان پابرجاست.

در توابع شهرستان مراغه هم رسم بر این است حدود دو هفته مانده به ماه مبارک رمضان، هر خانواده بسته به توان خود حیوانی قربانی کرده و گوشت آن را پخته و در یخچال یا به صورت سنتی ( قورما ) نگاه می دارند. این خانواده ها تا پایان ماه رمضان در مراسم سحر و افطار از گوشت حیوان قربانی شده استفاده کرده و عقیده دارند برکت خانه آنها افزایش می یابد. در نقاط مختلف استان، زنان و دختران گرد هم آمده و هر خانواده برای خود کیسه ای می دوزد. سپس مقداری پول در این کیسه ها می گذارند و بر آن دعا خوانده فوت می کنند و این را تا سال دیگر در صندوقچه خود نگاه می دارند. این کیسه را ”برکت کیسه سی” یا کیسه برکت نامیده و اعتقاد دارند بدین صورت هرگز دچار فقر و بی پولی نخواهند شد.

نگاه کردن به آئینه : پیشینه رویت هلال ماه در روستاهای آذربایجان شرقی حکایت‌های جالبی دارد. پیش از اینکه رادیو و تلویزیون وارد جامعه ایران شود روستاییان برای رویت هلال ماه به پشت بام ها می رفتند و ساعت ها منتظر می‌ماندند. همزمان آنها چندین سوار به روستاها و شهرهای اطراف می فرستادند تا خبر رویت هلال ماه بیاورد. بزرگترها بعد از رویت هلال ماه رمضان، به چهره یک کودک معصوم یا یک فرد مومن و نمازخوان نگاه می‌کردند و اعتقاد داشتند که نگریستن به صورت آدمهای بی‌نماز و روزه‌خوار، خوش یمنی درپی نخواهد داشت. نگاه کردن به‌آیینه و فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد (ص) بعد از رویت هلال ماه هنوز هم به عنوان یک رسم در بین پیرمردان مناطق روستایی استان، مرسوم است. این عادت بر این اعتقاد مبتنی است که باید در ماه رمضان دل مومن همچون آیینه صاف و روشن باشد و از ناپاکی‌ها صیقل یابد. پیرمردان برای این منظور همواره آینه کوچکی در درون جیب خود داشتند و بعد از اینکه خود به رویت آیینه می‌پرداختند، با فرستادن صلوات چندین بار آئینه را به دور خود و اهل خانواده می‌چرخاندند. هر چند این رسم در طی سالیان اخیر به دلیل توسعه رسانه های گروهی، موضوعیت خود را از دست داده اما هنوز که هنوز است بسیاری از پیرزنان و پیرمردان روستانشین چنین کاری را انجام می دهند. پیش از این مردم روستاهایی که روحانی نداشتند،‌ نمایندگانی به نزد امام‌جمعه‌های شهرها می فرستادند و از آنها درخواست می‌کردند که یک روحانی را به نمایندگی از خود به روستا بفرستند. روحانی فرستاده شده را با سلام و صلوات به روستا می‌بردند و هر شب در خانه‌ای مهمان می‌شد تا ماه رمضان به پایان برسد.

فطریه : فطریه در روستاهای آذربایجان شرقی معمولا شامل آرد یا گندم می‌شود که سرپرست خانواده آن را در پشت در و در داخل منزل قرار می‌دهد که در اولین فرصت به افراد فقیر و مستمند تحویل دهد. رسم است که مادر خانواده، کاسه‌ای را پر از گندم می‌کند و از بزرگ تا کوچک بر روی آن دست می‌زنند. مردم استان معتقدند که باید فطریه را در همان روز اول به فقرا بدهند.

مسجد کهنسال تبریز

40980

مسجد جامع تبریز، شاید زیباترین بنای اسلامی ایران باشد که در قلب بازار تاریخی تبریز قرار دارد و این روزها به یکی از جاذبه های گردشگری این شهر تبدیل شده است. مسجدی با طاق های گنبدی فراوان و ستون های آجری ساده ای که جلوه خاصی به این بنا داده اند. برای دیدن قدیمی‌ترین بخش مسجد باید سری به شبستان آن بزنید. شبستان دنج و وسیعی که طاق و گنبدهای آن، با ستون‌های هشت‌گوش آجری اش چشم هر تازه واردی را خیره می کند. گچ‌بری‌های ظریف و هنرمندانه این ستون ها که گفته می شود مربوط به دوره روادیان است، جلوه خاصی به مسجد داده اند. این در حالی است که هنوز هم درباره زمان ساخت این مسجد شک و تردید وجود دارد. به عبارتی، تاریخ بنای مسجد جامع تبریز هنوز به طور دقیق معلوم نیست. اما در برخی کتاب های تاریخی عمر این مسجد را متعلق به صدر اسلام می دانند و در برخی گفته می شود که عبدالله بن عامر سازنده آن بوده است. اگر از بومیان تبریز درباره تاریخ این مسجد بپرسید می شنوید که مسجد جامع تبریز از ابتدای تأسیس مسجد جامع شهر تبریز بوده و بازار تبریز، گرداگرد آن شکل گرفته‌است. آنها معتقدند مکانی که امروز این مسجد در آن قرار دارد از سال ها پیش مکانی مقدس شمرده می شده است. یعنی از زمان حکومت روادیان، سلجوقیان و اتابکان این منطقه به قسمت مقدس شهر معروف بود و بسیاری از سلاطین و امرا و وزرا در کنار مساجدی که خود ساخته بودند به خاک سپرده می شدند.

مسجد جامع در دوره ایلخانان مغول مورد توجه و تعمیر بوده و بخش‌هایی به آن افزوده شده‌است. مثل  محراب رفیع گچ‌بری شده که یادگار آن دوره است.در دوره حکومت آق‌قویونلوها در آذربایجان هم گنبدی رفیع  که با انواع کاشیکاری‌های معرق زینت داده شده، به وسیله «سلجوق‌شاه بیگم» زن اوزون حسن در بخش شمالی آن احداث شده است که هنوز هم پایه‌ها و گوشه‌هایی از کاشی‌کاری‌های آن را می توانید ببینید. اما در زمین‌لرزه سال ۱۱۹۳ هجری که بسیاری از بناهای تبریز آسیب دید، این مسجد هم از خرابی در امان نماند اما بعد از آن به دست احمد خان دنبلی تجدید بنا شد. همین باعث شده است که مسجد جامع فعلی مجموعه‌ای از بناهای مختلف باشد که در دوره‌های گوناگون احداث یا بازسازی شده است. مسجد جامع تبریز در سال های گذشته دو مدرسه داشت: مدرسه طالبیه در شمال و مدرسه جعفریه در شرق که هم اکنون کاملا تخریب شده است. اما گوشه ‌هایی از مدرسه طالبیه به صورت سه طبقه نوسازی شده است. مسجد جامع را امروز مردم «جمعه مسجد» می خوانند، که بلندی، استحکام ارکان و شایستگی آن دیده هر صاحب نظر را به استادی مهندس و مهارت معمارش متوجه می سازد.

تبریز بهترین شهر ایران

IMG_20150815_223646

به گزارش مجله اینترنتی UN تبریز بار دیگر پیش از شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، قم، ارومیه، مشهد در صدر بهترین شهرهای ایران قرار گرفته است. معیار های در نظر گرفته شده برای ارزیابی شهرهای ایران در این رتبه بندی عبارتند از:ساختمانهای مدرن و زیبای فراوان،خطوط هواپیمایی پیشرفته، طبیعت زیبا و بكر، غذاهای لذیذ، مساجد زیبا، ابنیه های تاریخی و….. در نظر گرفته شده اند. همچنین سازمان بهداشت جهانی همچون دو سال قبل تبریز را به عنوان بهداشتی ترین شهر ایران معرفی کرده است. تبریز در جذب سرمایه های داخلی و خارجی رتبه ی اول را به خود اختصاص داده است. از دیگر موفقیت‌های کسب شده توسط تبریز در این تحقیق بین‌المللی، انتخاب و معرفی این شهر به عنوان شهر پیشگام و پیشتاز سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و موفق ‌ترین شهر ایران در تحقق سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی اعلام شده است. شهرهای تهران و اصفهان و مشهد و قم و ارومیه هم بعد از تبریز قرار دارند. لازم به ذکر است کلانشهر تبریـز در سال ۹۴ برای سومین سال متوالی عنوان پاکیزه ترین شهر ایران را نیز از آن خود کرده است.

در سال ۲۰۱۵ از عناوین دیگر تبریز میتوان اخذ عنوان پایتخت فرش جهان از یونسکو و شورای جهانی صنایع دستی اشاره نمود. به دنبال انتخاب تبریز به عنوان زیباترین و توسعه یافته ترین شهر ایران توسط سازمان ملل متحد ، این بار بزرگترین سایت معماری دنیا تصویری از شهر تبریز را به عنوان یکی از زیباترین شهرهای دنیا معرفی نموده است. وب سایت معماری و شهرسازی skyscrapercity که به دنبال معرفی زیباترین شهرهای دنیاست ، تصویری زیبا از شهر تبریز را در صفحه نخست خود قرارداده است که با امتیاز ۴٫۱۴ از مجموع ۵ امتیاز در جایگاه خوبی در میان شهرسای زیبای دنیا واقع شده است. جای بسیار خوشحالی و افتخار است که این تصویر در طول سال های اخیر برای چندمین بار در هیدر این وب سایت قرار گرفته است و این نشان دهنده محبوب واقع شدن و مورد پسند بودن تبریز در بین بازدیدکنندگان آن در کل دنیاست. طبق آمار این سایت جهانی شهر تبریز در میان ۱۰۰ شهر زیبای جهان قرار دارد و این درحالیست که به غیر از تبریز هیچ شهری از ایران در این لیست به چشم نمیخورد.

مسجد کبود تبریز

42785_goy mosque3

بنای تاريخی مذهبی مسجد كبود از آثار ارزشمند دوره قره قويونلو است كه در مركز شهر تبريز واقع شده است . خصوصيات بارز و شهرت و افر مسجد كبود با معماری ويژه تلفيقی و اعجاب انگيز آن بيشتر بخاطر كاشيكاری معرق تلفيق آجر و كاشی اجرای نقوش پركار در حد اعجاز آن می باشد كه زينت بخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده و با توجه به اين عظمت و زيبايی لقب فيروزه اسلام يافته است . زلزله سال ۱۱۹۳ هجری قمری سبب فرو ريختن گنبد ها و خرابی آن شده است كه تا حدودی آن را مرمت كرده و هم اكنون قابل بازديد است . سردر اصلی اين مسجد كه با كاشی كاری های معرق تزئين شده است كتيبه ای دارد به خط رقاع كه به سال ۸۷۰ (قمری) نصب شده است . اين كتيبه و ديگر كتيبه های سردر مسجد به خط نعمت الله البواب خوشنويس مشهور سده نهم است و سركاری و نظارت برساخت آن با عزالدين بن ملك قاپوچی بوده است.
سنگفرش كف اين بنا بسيار باشكوه و خوش منظره بوده كه هنوز هم آسيب نديده است . درب ورودی مسجد به دهليز يا كفشكن باز می شود . مسجد مركزی بزرگ در جنوب دهليز واقع شده است . اين مسجد به شكل مربع و طول هر ضلع آن شانزده و نيم متر است . گنبد فيروزه گون بزرگ و بسيار معروف مسجد كبود در بالای اين قسمت قرار داشت . اين گنبد بود كه مسجد را به فيروزه اسلام مشهور ساخته بود . متاسفانه پس از زلزله وحشتناك تبريز به سال ۱۱۹۳ تمام سقف مسجد فرو ريخته و مرمر محاب بی نظير آن از وسط شكسته و به روی خاك افتاده بود . در جوار مسجد تاريخی كبود پارك زيبايی احداث شده كه تنديس شاعر نامی و بزرگ ايرانی بنام خاقانی شروانی در كنار درب ورودی اين پارك می باشد كه علاقمندان بازديد از اين مسجد در اين پارك زيبا ساعتی را به استراحت و گردش می گذرانند.