تبریز
باغ فتح آباد تبریز
درباره چگونگی ساخت این باغ و بانیان آن، اطلاعات کمی وجود دارد. تنها سندی که در آن به این باغ اشاره شده، کتاب «باغهای ایران و کوشکهای آن» تالیف دونالد ویلبر است. ویلبر در این کتاب باغ فتحآباد را اینچنین وصف کرده است: «در نزدیکی شاه گل باغی به نام فتحآباد واقع شده است. مرکز باغ از درختان میوه پوشیده شده است. ولی محور طویل آب، تمام باغ را بهطرز متداول در ایران، به هم متصل میسازد و به آن یک نوع هماهنگی میدهد. فقط بنای جدیدی که بهجای کوشک قدیم ساخته شده، هماهنگی آن را بر هم میزند. هر گاه از قسمت مرتفع، یعنی سمت جنوبی باغ وارد شویم، میبینیم که این خیابان پست و بلند است و شکل حوضهائی که در مسیر آن قرار گرفتهاند نیز مختلف است. در یک قسمت حاشیههای سبزی در کنار نهرها به چشم میخورد که آنها نیز به نوبه خود با حاشیهای از گل شمعدانی زینت یافتهاند. سرانجام به برجستهترین نقطه باغ، یعنی استخر عمیقش میرسیم که اطراف آن را سنگ کار کردهاند. این استخر، بسیار عمیق است و اطراف آن را درختان کهن و تنومندی احاطه کرده است. قسمت شمال این استخر، قدری بلندتر از سطح زمین است. این همان چیزی است که در استخر شاه گل نیز دیده میشود. هیچیک از قسمتهای این باغ به تنهائی زیبایی فوقالعاده و چشمگیری ندارد، در حالی که بهطور کلی جذاب و آرام است.»
طبق گفتههای ریشسفیدان منطقه، ساخت این باغ به ساعدالملک، یکی از معتمدان و بزرگان شهر تبریز نسبت داده شده است. خاندان عدل، این باغ را در حدود ۱۵۰ سال قبل خریداری میکنند. از مواردی که طبق سند همراه با باغ معامله شده است، قنات، استخر، بخشی از اراضی روستای فتحآباد و ساختمان موجود فعلی باغ را میتوان نام برد. این باغ در زمان وراث عدل، بهخصوص غلامرضا عدل توسعه پیدا میکند و وسعت آن به وسعت فعلی میرسد. مجموعه باغ و عمارت فتحآباد نیز در زمان این خاندان بازسازی میشود و ظاهراً این بازسازی را یکی از معماران محلی به نام حاج عباس علی ترفیعی، انجام داده است. از میان مواردی که در جریان این بازسازیها انجام شده است، رطوبتزدائی عمارت باغ و الحاق یک طبقه به آن، جلوگیری از نشتی استخر و آبنما و ساخت یکسری حوضچه در امداد محور اصلی باغ (شمالی ـ جنوبی) بین عمارت و آبگیر انتهای باغ را میتوان نام برد.
تغییر کاربری باغ فتح آباد : آموزشوپرورش استان آذربایجان شرقی، این باغ را در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی از خاندان عدل خریداری کرد و در راستای اهداف آموزشوپرورش با تغییر کاربری به شکل «اردوگاه فرهنگی الغدیر» درآورد. برای تبدیل باغ به اردوگاه، بخشی از زمینهای اطراف باغ جهت توسعه و ساخت ابنیه متناسب با اردوگاه در دستور کار آموزشوپرورش قرار گرفت. باغ و عمارت فتحآباد در آذرماه سال ۱۳۷۸ هجری شمسی به شمارە ۲۵۱۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و همسو با اهداف توسعه باغ، میراث فرهنگی تبریز، توسعه و تغییر کاربری باغ فتحآباد را جزو برنامههای مطالعاتی خود قرار داد تا توسعه باغ باعث از بین رفتن هویت واقعی آن نشود. در همین راستا آموزشوپرورش زیر نظر میراث فرهنگی تبریز در صدد احیاء باغ به شیوه پیشین (کاشت درختان از بین رفته، احیای دسترسیهای تاریخی و جدید، بناهای تاریخی موجود و دیوارکشی اطراف باغ) برآمد؛ به طوری که تاکنون یکی از محورهای اصلی مسیر آب زیر نظر میراث فرهنگی تبریز مرمت شده و بخش عظیمی از صفهسازی محورهای آب، حوضچهها و آبگیرها در برنامه زمانبندی مرمت باغ قرار گرفته است.
ساختار باغ فتح آباد : این باغ جزو نمونه باغهایی است که در زمینی تقریبا مسطح با شیب کم بنا شده است. محور اصلی باغ در امتداد شمالی ـ جنوبی متناسب با مسیر حرکت آب قنات و در حد فاصل محور اصلی پیادەرو طراحی شده است. برای کنترل شیب معبر پیادهرو، هشت سکو با ۱۸ پله با اختلاف سطح کل مسیر ۳۰۵ سانتیمتر در نظر گرفته شده است. در وسط محور اصلی باغ درست در امتداد جوی آب در وسط هر یک از سطوح (پلههای طراحی شده) حوضچههایی بهشکل مستطیل و دایره ساخته شده است (چهار حوضچه بهشکل دایره و یک حوضچه بهشکل مستطیل در ابعاد متفاوت) که در میان هر یک فوارهای موجود است. باغ مذکور در گذشته دارای درختان بیشتری نسبت به وضع کنونی بوده است و با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر و ریشسفیدان منطقه، محل باغ، معدن درختان پیوندی نارون (قره آغاج) محسوب میشد. از این درختان به تعداد هشت اصله در اطراف حوضچه دایرهای، چهار اصله در اطراف آبنمای مربع شکل و دوازده اصله در اطراف آبگیر اصلی روبهروی عمارت باغ وجود داشت. عمارت اصلی باغ در امتداد محور اصلی قرار دارد و بنا به نقل قول ویلبر، ساختمان جدید در محل کوشک قدیمی ساخته شده است. این عمارت بهشکل کوشکی ساده و کوچک بهصورت ساختمانی برونگرا به وسعت ۲۰۰ متر مربع در دو طبقه ساخته شده است. ساختمان طوری طراحی شده که امکانات کمابیش کافی برای زندگی دائم یک خانوار در دو طبقه وجود داشته است. با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر، در گذشته بناهایی چون سرویسهای بهداشتی و اصطبل در مجموعه وجود داشتهاند که بهعلت عدم مراقبت و نگهداری از بین رفتهاند.
خانه استاد شهریار
خانه استاد شهریار سومین منزلگاه استاد شهریار، شاعر معاصر ایران بوده که در سال ۱۳۴۷توسط ایشان خریداری شده و در بیست سال پایانی عمر استاد میزبان و محل تراوشات ذهنی ایشان بوده است. در سال ۱۳۶۷، پس از درگذشت استاد منزل مسکونی وی از سوی شهرداری تبریز خریداری و با توافق خانواده استاد و همکاری آنها در اهدای وسایل وی به موزه ادبی استاد شهریار تبدیل شد. این موزه از آن دوران تا به امروز زیر نظر این نهاد اداره میشود. پس از افتتاح موزه در سال ۱۳۷۰، در فراخوانی از مردم دعوت شد تا اسنادی را که از این شاعر گرانقدر در اختیار دارند، در اختیار موزه قرار دهند و در نتیجه این اقدام، مردم کلیه اسناد و مدارک مربوط را به موزه سپردند و حتی بسیاری از شاعران آذربایجان وسایلی با ارزش مانند کمانچهای از کشور آذربایجان، بشقاب قدیمی شاعر زنجانی و … را به موزه اهدا کردند. قدمت این خانه به سالهای دهه ۱۳۳۰ باز میگردد و دارای زیربنایی در حدود ۲۵۰ مترمربع و مساحتی بالغ بر ۲۴۱ و شامل دو طبقه (فوقانی و زیرزمین) با مصالح جدید است. خانه استاد شهریار در سال ۱۳۸۶ توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شماره ۲۲۷۲۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
خانه موزه استاد شهریار در یکی از محلههای قدیمی شهر تبریز به نام محله مقصودیه و در خیابان ارتش جنوبی واقع است. برای دسترسی به این مجموعه میتوانید از از سمت خیابان طالقانی یا ارتش جنوبی به خیابان ارگ جدید وارد شوید و پس از کمی پیادهروی به محله مقصودیه برسید. خانه استاد شهریار با پلاک ۲۱، در کوچه مقصودیه قرار دارد. نزدیکترین ایستگاه مترو به این مکان نیز ایستگاه میدان ساعت است. درمجموع، بیش از ۵۰۰ قطعه از آثار لوازم شخصی استاد شهریار مانند کتابها، کیف، عصا، آثار چاپ شده، دفترها و اوراق دستنویس آثار وی، نسخه قرآنی که توسط ایشان با خط نسخ نوشته شده، لوازم تحریر، وسایل شخصی و لوازم زندگی، آلبومهای عکس و انواع یادبودها و هدایای داخلی و خارجی این شاعر اندیشمند و فرزانه در معرض نمایش عموم قرار داده شده است. در قسمت زیرزمین موزه نیز عکسهای استاد از دوران زندگی مختلف وی، واحد سمعی-بصری و قسمتی برای استراحت میهمانان و بازدیدکنندگان موزه قرار دارد. همچنین سه تار معروف استاد نیز برای نمایش عموم قرار داده شده است.
ارگ تبریز
ارگ تبریز که با نام ارگ علیشاه نیز شناخته میشود، قدمتی ۷۰۰ ساله دارد. این سازه تاریخی یکی از بلندترین و قدیمیترین دیوارهای تاریخی کشور است و از مهمترین جاهای دیدنی تبریز به شمار میرود. بنا به نقل قولها و یادداشتهای جهانگردان تاریخی، ارگ علیشاه تنها بنای مرتفع شهر تبریز بوده که حتی از دوردست دیده میشده است. این مجموعه بینظیر، ابتدا بهصورت مسجدی عظیم بنا شده بود که در اثر گذر زمان، همچنین زمینلرزههای متعدد این شهر (در حدود ۴۰ زمینلرزه) و نیز جنگها تا حدود زیادی تخریب شده است. در حال حاضر، تنها بخش باقیمانده از این بنا دیوار مرتفعی است که به نام ارگ تبریز یا ارگ علیشاه خوانده میشود. به عبارت دیگر، این دیوار تنها قسمت بهجایمانده از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد است و شاهدی بر شکوه و آبادانی این بنای بینظیر به شمار میرود. البته پیشتر در محوطه این ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی مانند «مدرسهی نجات» که یکی از نخستین مدارس ایران بهشمار میرفت و همچنین سالن تئاتر قرار داشت؛ اکنون از این بناهای تاریخی فقط چند تصویر به جای مانده است. این یادگار ارزشمند تاریخی در سال ۱۳۱۰ توسط وزرات فرهنگ و هنر با شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تاریخچه ارگ تبریز : کار احداث بنای اولیه ارگ باشکوه تبریز در فاصله سالهای ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری به همت تاجالدین علیشاه گیلانی – وزیر ایلخانان مغول- با هدف ساخت آرامگاه بزرگی در صحن مسجد آغاز شد. بنا به نوشته مورخان قسمت جنوبی این مسجد دارای طاق بزرگی بوده است و در تاریخ ذکر شده که علیشاه از معماران آن زمان اندازه طاق کسری را پرسیده و دستور داده که ۴ گز (هر گز معادل ۱۰۴ سانتیمتر ) از آن بزرگتر ساخته شود؛ البته پس از ساخت، بهدلیل نشست شالوده و تعجیل در اتمام ساخت آن، طاق مذكور شكسته و فروریخته است. از طرفی، فوت علیشاه نیز از دیگر عوامل توقف ادامه ساخت بنا در آن زمان ذکر شده است. با نگاهی گذرا بر سرگذشت این بنای ۷۰۰ ساله میتوان دریافت که ارگ تبریز یادگاری ارزشمند از آسیبهای طبیعی و حوادث تاریخی دوران گذشته است و با وجود این آسیبها همواره سنگری مستحكم و مسلط بر شهر تبریز بوده است. همچنین، این مجموعه به اقتضای ویژگیهای هر دوره، کاربریهای متفاوتی نیز داشته است. برای مثال، در دوران سلطنت قاجاریه، این مسجد و محوطه آن به انبار غلات و انبار مهمات نظامی تبدیل شده و ازاینرو، حصاری دور آن کشیده شد؛ و به همین دلیل نام آن به ارگ تغییر یافت. در واقع، با آغاز جنگهای ایران و روسیه در سالهای ۱۸۰۴-۱۸۲۴ و جنگ ایران و انگلیس در ۱۸۵۷، مجموعه ارگ علیشاه به ارگی نظامی تبدیل شد و به فرمان عباس میرزا، ولیعهد قاجار، دو نهاد نظامی مهم از جمله سربازخانه «ستاد فرماندهی جنگ ارتش ایران» و کارخانه ریختهگری و توپریزی در محوطه ارگ تبریز ساخته شد. بهعلاوه، در دوره قاجار عمارت کلاه فرنگی نیز در همین محوطه احداث شد. در زمان مشروطیت و قیام مردم تبریز، این بنای تاریخی باز همسنگری برای مبارزان مشروطهخواه بود و باعث تقویت موضع نیروهای ستارخان و باقرخان در برابر شلیک توپخانه محمدعلی شاه قاجار شد. جای گلولههای توپ که یادگار مبارزه آزادیخواهان با استبداد است، هنوز روی دیوارهای ارگ قابلمشاهده است. در دوران پس از مشروطه نیز مردم تبریز به مقابله با تهاجم ارتش روس برخاستند و مانند گذشته ارگ تبریز پایگاهی مستحکم برای مدافعان بود. آنها توپی را در بالای ارگ برای دفاع از مواضع خود قرار داده بودند. در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی با سقوط تبریز و اشغال آن، نیروهای روس دیوار ارگ را به توپ بستند. البته در دوره مشروطه و پس از آن در محوطه ارگ، بناهای دیگری مانند مدرسهی نجات – یکی از نخستین مدارس مدرن ایرانی- و سالن تئاتر ساخته شد که نمونه آن فقط در سنپترزبورگ وجود داشت.
معماری ارگ تبریز : بنای ارگ تبریز یکی از شاهکارهای هنر معماری ایران به شمار میرود که عظمت آن در هنر معماری ایران و بهعنوان نمونهای از بنای اسلامی، کمنظیر است. ساخت این بنا در سال ۷۱۶ هجری قمری به دستور تاجالدین علیشاه گیلانی آغاز و در سال ۷۲۴ به اتمام رسید. سبک معماری این بنا با توجه به نظرات استاد پیرنیا (به شیوه آذری بوده) و معمار آن استاد فلکی تبریزی یاد شده است. شیوه آذری، سبکی در معماری ایرانی پس از اسلام است که به آذربایجان منسوب است.این شیوه، سبک مغول یا ایرانی – مغول نیز نامیده میشود که در دورهی حکومت ایلخانان بر ایران (۶۵۴-۷۳۶ق /۱۲۵۶ -۱۳۳۶م) رواج یافت. در ساخت این بنا، ساروج و مصالح ساختمانی بادوام استفاده شده است. این بنا نیز مانند سایر آثار تاریخی از زلزله ویرانگر قرن دهم شهر تبریز در امان نمانده و بخش اعظم مجموعه ارگ در این پدیده طبیعی فروریخته است. با این حال بخشی از دیوارهای بلند این مجموعه بر جای ماند تا یادگار پایداری در برابر این پدیده طبیعی مهیب باشد، گرچه شکستگی بزرگی در بدنه ارگ از این زلزله پدیدار شد. بقایای موجود بنا بهصورت سه دیوار بلند است که به شكل ایوان دیده میشود. قسمت مسقف مسجد بوده و در حقیقت تشکیلدهندهی ایوان طاقپوش و طاق استوانهای عظیمی است. این بخش، شبستان و عنصر اصلی مسجد علیشاه بهشمار میرفته است. عرض این بنای به جا مانده ۳۰ متر و ارتفاع آن ۲۶ متر است. عرض هر یک از این دیوارها نیز ۱۰ متر و داخل آنها مرکب از دو دیوار عریض است که توسط طاقهایی به هم اتصال یافتهاند. البته در حفاریهای انجام گرفته این نکته مشخص شده است که ۷ متر از دیوارها زیر خاک قرار دارد. بهدلیل تخریبها و آسیبهای متعدد، تصویر مشخصی در مورد شکل اولیه و کامل مجموعه وجود ندارد؛ ولی این بنای عظیم در بیشتر سفرنامهها و نیز توسط مورخان معتبری مانند ابنبطوطه، بدرالدین محمودالعینی، مرتضی میزرا پسر عم نادر میرزا مولف تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز، حمد الله مستوفی و …. توصیف شده است. از اطلاعات و توصیفهای ذکر شده در این کتابها و اسناد میتوان دریافت که این بنا در زمان تاجالدین علیشاه، مسجد جامع شهر محسوب میشده و مزین به كاشی و ازاره سنگی و ستونهای مرمری و كتیبهها و گچبریهای زیبایی بوده که بعدها رو به ویرانی نهاده و متروک شده است. ارگ تبریز و محوطه باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و نقشهی حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی آن، در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی اداره کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تایید اعضا قرار گرفته است.
ارگ تبریز کجاست؟ ارگ تبریز در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی و در نزدیکی محدوده میدان ساعت قرار دارد. برای دسترسی به ارگ تبریز میتوانید از وسایل نقلیه عمومی یا خودروی شخصی استفاده کنید. ایستگاه میدان ساعت خط اتوبوس تندروی شریعتی-آبرسان در فاصله کمی از این مکان قرار دارد و با پیادهروی میتوانید خود را به مقصد برسانید. نزدیکترین ایستگاه مترو به ارگ تبریز نیز ایستگاه شهید محققی است. اگر قصد استفاده از خودروی شخصی را دارید، شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را مدنظر داشته باشید. شاید بتوانید در کوچههای اطراف مکانی برای پارک خودرو پیدا کنید.
ربع رشیدی تبریز
رَبع رشیدی یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند شهر تبریز واقع در خیابان عباسی به سبک معماری آذری است. حدود ۷۰۰ سال پیش در تبریز، دانشگاهی بهنام رشیدالدین فضلالله همدانی ایجاد شد. رشیدالدین وزیر غازان خان از حکمرانان وقت آن دیار بود. در آن زمان این دانشگاه شامل چهار دانشکده بود که در چهارطرف آن قرار داشت و اربع یا چهار عربی را به خود اختصاص داد و این مکان بنام ربع رشیدی شهرت یافت. این مجموعه که در دامنهٔ کوه سرخاب در محلی باصفا و بلند جای گرفتهاست، در اوایل قرن هشتم یا اواخر قرن هفتم هجری بنا شد. برابر با نوشتهٔ تاریخنگاران و جهانگردان بزرگ دارای پهناوری بسیار و ساختمانهای گوناگون همچون مسجد و مدرسه و بیمارستان (دارالشفا) و کتابخانه و گنبدی برای آرامگاه خواجه رشیدالدین بودهاست. این بنا مانند بیشتر شهرهای کهن دارای حصار و بارویی بزرگ بودهاست. از مضمون نامهای که خود خواجه رشیدالدین فضلالله به دو پسرش دربارهٔ ساختمان این بنا نوشته چنین برداشت میشود که در آن زمان ربع رشیدی در جایگاه دانشگاهی بوده که از هر دانشی در آنجا شعبهای راهاندازی شده بود و شش هزار تن دانشجو در آن تحصیل میکردهاند و خواجه اوقافی برای تکمیل کتابخانه و مدرسه و نشر کتب و تأمین هزینهٔ زندگی و تحصیل طلاب علوم مختلف اختصاص داده بود و دانشمندان بزرگ از هر گوشه گرد آورده و بکار تألیف و تدریس گماشته و مقرری آبرومندی برای آنان تعیین کرده بودهاست و از آن میان پنجاه پزشک و چندین جراح از هند و مصر و چین و شام در آنجا مشغول به کار بودهاند.
پیشینه ربع رشیدی : ربع رشیدی شهری کوچک بود شامل کتابخانه، مدرسه، مسجد، دارالایتام، حمام، مهمانسرا، بیمارستان، مدارس عالی، و کارگاههای صنعتی. فضلالله همدانی برای تأمین هزینههای این مرکز املاک فراوانی را در نقاط مختلف اعم از ایران قدیم، بخشهایی از عراق، افغانستان، گرجستان، ولایت روم، آذربایجان و سوریه وقف این مرکز کرد. خواجه فضلالله همدانی که پیش از حملهٔ مغول در قلعههای اسماعلیه زندگی میکرد و پس از آن مدتی به وزارت غازان خان رسیده و منشأ خدمات فراوانی در غرب ایران و آذربایجان شد در سال ۷۱۸ هـ. ق، با دسیسههای سیاسی کشته شد و رَبع رشیدی هم پس از مرگ وی غارت و ویران شد. هماکنون آثار ناچیزی از آن در تبریز باقیماندهاست. شاردن جهانگرد نامی فرانسوی که در سال ۱۰۸۴ ه.ق به ایران سفر کرده بود آوردهاست: صد سال پیش شاه عباس کبیر دستور به تعمیر آن داد ولی شاهان دیگر صفوی توجهی بدان نکردند و دوباره ویران شد.
کلیسای میناس مقدس اصفهان
این کلیسا درخیابان تبریزیها ازمحله تبریزیها یا محلات جلفای اصفهان قراردارد که در سال ۱۶۵۹ میلادی توسط گروهی ازارامنه ای که در سال ۱۶۵۵ میلادی از محله شمس آباد اصفهان به این محله در جلفا کوچانده شدند ساخته شد. در ابتدا این کلیسا به یادبود کلیسایی که این جماعت در محله شمس آباد داشتند مریم مقدس نام گذاری شد ولی بعدا به میناس مقدس تغییر نام یافت. در سر در دربهای ورودی کلیسا لوحه هایی نصب شده که تاریخهایی همچون ۱۶۵۹ و ۱۶۸۷ و ۱۶۸۹ بر آنها خوانده میشود. همچنین در بالای درب حیاط کلیسا نوشته ای به تاریخ ۱۶۹۱ میلادی نصب شده است. در قسمت داخلی طوقه گنبد نوشته هایی در خصوص تاریخچه کلیسا وجود داشته که در زمان مرمت کلیسا در سال ۱۹۰۹ میلادی از میان رفته ولی قبل از آن تمامی نوشته ها بر روی دو سنگ مرمری حکاکی شده و بر روی ستونهای داخل صحن کلیسا نصب شده است.
پلان کلیسا بازیلیک ستوندار و بصورت شرقی غربی بوده و گنبد آن بر روی قوسهایی قرار گرفته است که بر چهار ستون تکیه دارد. پلان کلیسا به سبک معماری ارمنی طراحی شده است ولی بنا از خارج دارای معماری ایرانی است که معمار سازنده آن با مهارت خاصی این دو سبک معماری را با هم تلفیق نموده است. در سمت غربی بنا برج ناقوسخانه ای با یک گنبد قرار دارد. مصالح بکار رفته آجر و خشت میباشد. سطح دیوارهای خارجی دارای حجاریهای زیبایی با آجر بوده ولی دیوارهای داخلی با گچ پوشانده شده است که بر روی آن نقاشیهای دیواری زیبایی تصویر شده است. این نقاشیها بخصوص در قسمت زیر گنبد و داخل محراب کلیسا بسیار زیبا است. کلیسا دارای سه ورودی یکی در قسمت غربی و دو ورودی دیگر در قسمت جنوبی بنا میباشد. ورودی غربی به تالار مستطیلی شکل باریکی باز میشود و در مقابل یکی از ورودیهای جنوبی نیز یک اطاقک چهار ستونی ساخته شده است. به فاصله کمی از کلیسای میناس مقدس نمازخانه کوچکی است که در سال ۱۷۱۳ بنا شده است. همچنین در محوطه کلیسا سنگ قبرهایی وجود دارد که قدمت آنها به قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی میرسد.