بریتانیا
نگاهی کوتاه بر تاریخ تمدن هند
یکی از کهنترین تمدنهای جهان در هند متولد شد. سرزمینی توسعه یافته به لحاظ فرهنگی که بعدها تأثیرات خود را روی بسیاری از ساکنان مناطق مشرقزمین گذاشت. از میان صنایع دستی باستانی مربوط به دوران دیرینهسنگی که تاکنون کشف شده، چندین ابزار سنگی و سه استخوان حیوان با قدمت ۲٫۶ میلیون سال وجود دارد که در ۳۰۰ کیلومتری شمال دهلی نو یافت شدهاند. هندیها در دورهی کشاورزی موفق به توسعهی کشت و زرع، شکار و گلهداری ابتدایی شدند. دراویدیها (مردم بومی جنوب هند) اولین تمدن هندوستان را ایجاد کردند که با نام تمدن رود سند شناخته میشود. ابزار سنگی بسیاری که از دوران «پارینهسنگی زیرین» باقی ماندهاند در هندوستان کشف شده است. دو تمدن مختلف در این دوره به طور جدا از هم در هند تشکیل شد. در قسمتهای شمالی کشور، تمدن ساوان و در نواحی جنوبی آن نیز تمدن مدرس شکل گرفت. در گجرات هند بناها و ظروف سفالی مربوط به دوران میانسنگی کشف شده که قدمتشان به قرون هفدهم و شانزدهم قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
دوران ودایی (Vedic Period) : تمدن ودایی پس از تمدن رود سند آغاز شد که تا قرن پنجم پیش از میلاد نیز ادامه داشت. با این حال بسیاری از تاریخشناسان معتقدند که حکاکیهایی که متعلق به دوران تمدن رود سند هستند، حاوی تصاویری از لباس سنتی زنان هندی یعنی «ساری» است که امکان ندارد مربوط به دوران سند باشد؛ همچنین نقشونگارهایی از انسانهایی وجود دارد که به صورت چهار زانو و دست به سینه نشستهاند که نمادی از دوران ودایی است. این بدان معنا است که دوران ودایی پیش از تمامی ادوار تاریخ هندوستان است. تمدن ودایی اساس و بنیان مذهب هندوئیسم هند است. مجسمهی Rig Veda که قدیمیترین تندیس ودایی کشف شده است، حاوی عناصر زیادی از فرهنگ و زبان هندو-ایرانی است. دو حماسهی بزرگ هندی به نامهای رامایانا و مهابارتا که به زبان سانسکریت نگاشته شده، متعلق به دورهی ودایی است. مهابارتا طولانیترین شعر دستنوشتهی جهان به شمار میرود. محققان معتقدند که ۴ طبقهی اجتماعی اصلی جوامع هند، طی دورهی تمدن ودایی شکل گرفته است. دستنوشتههای اوپانشاد و ودانتا بعدها در این دوره نوشته شدند و مرحلهی جدیدی از هندوئیسم را به عنوان مذهب و فرهنگ جامعهی هند به تصویر کشیدند.
هندوستان، ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تا سال ۱۱۰۰ میلادی : در مقایسه با ادوار گذشته، نوشتههای زیادی در دوران ماگدهی وجود داشته است. برای نمونه میتوان به یادداشتهای سفیر سلوکیان اشاره کرد که در دربار پادشاه هندی، چاندراگوپتا زندگی میکرده است. طی قرن ششم تا پنجم پیش از میلاد، اتحادی برتر به نام ماگدهی موفق شد نواحی شمال هند را از آن خود کند. یادگارهایی که از این زمان بر جای مانده، نشان از حاصلخیزی زمین ماگدهی دارد. در این دوره، سرزمین ماگدهی هند که به لحاظ مواد معدنی به ویژه فلزات بسیار غنی بود، شروع به دادوستد با دیگر نقاط کشور کرد. راجاگیرا پایتخت باستانی ماگدهی بود. در سال ۳۲۷ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی موفق شد بخشهایی از شمال غربی هند را به تصرف خود در آورد. طبق منابع بودایی و جین که از آن دوران باقی مانده، اولین تلاش چاندراگوپتا برای تصاحب قدرت با شکست مواجه شد، اما پس از این که ارتش اصلی اسکندر هند را ترک کردند، چاندراگوپتا تمام تلاش خود را برای به دست آوردن تاج و تخت ماگدهی به کار بست. پس از او، شاه آشوکا بر سر قدرت آمد که امپراطوری موریا را بسیار قدرتمند کرد. پس از مذاهب بودایی و جینگرایی، توسعه و گسترش هندوئیسم در این دوره که با عنوان «عصر طلایی» هندوئیسم نیز شناخته میشود، بسیار آشکار بود. تلفیق مذهبی یکی از ویژگیهای بارز توسعهی فرهنگی جنوب هند در اوایل قرون وسطی است.
هندوستان، از سال ۱۱۰۰ تا ۱۸۵۸ میلادی : مهمترین دورهی کشورگشایی هند، مربوط به امپراطوری گورکانیان است. در قرن چهاردهم تا پانزدهم، سلسلهی تیموریان که ساکن نواحی آسیای مرکزی (ازبکستان) بودند، حضور خود در کل شبهقارهی هند را توسعه دادند تا به ثروت پادشاهان هندی دست یابند. مشهورترین امپراطور مغول به نام اکبر، نه تنها فاتح سرزمینهای جدید بود، بلکه از جمله مروجان اسلام نیز به شمار میرفت. البته با توجه به این که اکبر شاهزادههای هندو نیز داشت، تبعیت از دیگر ادیان را در هند ممنوع نکرد. طی دوران حکومت اکبر و پسرش، معماری سنتی هندی و ایرانی به بالاترین حد خود رسید.
راج بریتانیا : پس از نفوذ بریتانیا در قالب «کمپانی هند شرقی» به شبهقارهی هند و در دستگیری تمامی جوانب سیاسی و اقتصادی آن، شورشی در سال ۱۸۵۷ بالا گرفت که به دست سربازان کمپانی هند شرقی بر علیه کارفرمایان خود انجام شد. بعد از اتمام شورشها و ناآرامیها، حکومت راج بریتانیا تحت حکمرانی بریتانیاییها آغاز شد که سرتاسر هندوستان از غرب تا شرق بنگال را نیز در بر میگرفت.
استقلال، تجزیه و هند امروزی : پایان جنگ جهانی دوم، زمینهی مناسب برای استعمارزدایی در کل دنیا را فراهم کرد که با جنبشهای آزادیخواهانهی هند تحت رهبری ماهاتما گاندی همزمان بود. در آگوست سال ۱۹۴۷، هندوستان مستقل و به دو بخش هند و پاکستان تقسیم شد. قرار بود هندوستان به دو بخش تقسیم شود که یکی از آنها مختص مسلمانان و دیگری برای هندوها باشد. چیزی نگذشت که پاکستان، بنگال شرقی را در پی تحمیل سیاست زبانی از دست داد که خود به شکلگیری بنگلادش منجر شد. امروز، هند، پاکستان و بنگلادش در نقشه جدا از هم هستند که زمانی یک کشور متحد محسوب میشدند.
نسخه چینی منشور کوروش
پژوهشهای زبانشناسی یک متخصص زبانهای خاور نزدیک روی دو قطعه استخوان فسیل شده اسب که در موزه شهر ممنوعه نگهداری میشوند، منجر به شناسایی نسخه چینی منشور کورش شد. گفته میشود که قدمت این استخوانها به دوره سلطنت هخامنشیان باز میگردد و مطالعه روی نوشتههای این کتیبه همچنان ادامه دارد.
منشور روی استخوان : دو قطعه استخوان فسیل شده اسب بهتازگی در چین شناسایی شده که تاریخ ساخت آن احتمالا به حدود سال های حکمرانی کوروش بازمی گردد. از قرار معلوم این آثار باستانی حاوی رونوشتی خلاصه شده از منشور کوروش هستند که در ازاء هر ۲۰ نگاره میخی استوانه کوروش یک نگاره دارد. در ابتدا تصور می شد که این استخوانها تقلبی باشند، اما “ایروینگ فینکل”، از متخصصان خطوط خاور نزدیک باستان در موزه بریتانیا، اعتقاد دارد که آنها اصل هستند. این کشف سابقه ارتباط ایران را با چین چند قرن عقبتر میبرد. باستانشناس ایرانی کامیار عبدی درباره اهمیت این کشف میگوید: «البته هنوز باید منتظر نظر دیگر زبانشناسان و بررسیهای آزمایشگاهی در مورد اصالت این اثر باشیم، اما اگر اصل باشد این کشف مهم تحولی عظیم را در دیدگاههای ما در زمینه ارتباط بین خاورنزدیک، بویژه سلسله هخامنشی و چین درهزاره اول قبل از میلاد، بویژه در زمان سلسله ژوی شرقی، به دنبال خواهد داشت.» تا پیش از این مدرک مستقیمی مبنی بر ارتباط هخامنشیان با چین در دست نبود. با این کشف تاریخ ارتباط بین ایران و چین از دوره سلسله اشکانی در ایران و سلسله هان در چین پیشتر و به زمان سلسله هخامنشی در ایران و سلسله ژوی شرقی در چین باز میگردد . در ابتدا تصور می شد که این استخوانها تقلبی باشند، اما “ایروینگ فینکل”، از متخصصان خطوط خاور نزدیک باستان در موزه بریتانیا، اعتقاد دارد که آنها اصل هستند. این کشف سابقه ارتباط ایران را با چین چند قرن عقب تر میبرد .
داستان کشف : این دو قطعه استخوان حکاکی شده در سالهای ۱۹۳۵ و ۱۹۴۰ توسط «خو شن وی» طبیب سنتی چین خریداری شدند. خو فکر میکرد این دو قطعه حاوی اسنادی به خط کهن چینی است. در سال ۱۹۶۶ طی انقلاب فرهنگی چین او این دو استخوان را برای جلوگیری از نابودیشان در خاک دفن کرد. در سال ۱۹۸۵ خو این دو استخوان را به شهر ممنوعه برد و به موزه کتیبههای چین اهدا کرد. اما به تازهگی «وو یوهنگ» متخصص زبانهای خاورنزدیک باستان در موزه شهر ممنوعه تشخیص داد که نوشته روی فسیل باستانی بخشی از اعلامیه حقوق بشر کوروش و متعلق به ایران است. تا پیش از تایید اصالت این دو قطعه تصور میشد لوح کوروش نمونهای منحصر به فرد و تک بوده است. اما طی سال جاری میلادی پیدا شدن دو قطعه گل نبشته در مجموعه موزه بریتانیا که بخشی از اعلامیه کوروش بود این باور را مخدوش کرد و این احتمال را پیش کشید که شاید چندین نسخه از اعلامیه کوروش وجود داشته است. در ژوئن امسال با همکاری موزه چین خطوط روی این دو قطعه کپی شده و برای مطالعه به موزه بریتانیا انتقال داده شد. به گفته فینکل نوشته روی این دو قطعه با متن اصلی روی استوانه کوروش کمی تفاوت دارد، اما از لحاظ دستور زبان و آوانگاری درست است. متنی که روی استخوانها به کار رفته همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخهای متفاوت و ایرانی از لوح بابلی است که می توانسته نسخهای از کتیبهای سنگی، نوشته شده با جوهر روی چرم یا گل نشته باشد که در مکانی نامعلوم و به منظوری نامشخص در ۲۵۰۰ سال پیش از روی نسخه اصلی استوانه کوروش کپی شده است . سرکشهای سه گوش علائم روی استخوانها با استوانه کوروش متفاوت و بخش بالایی آن شبیه به حرف v است. این نحوه نگارش در بابل رایج نبوده و احتمال تولید این استخوان ها در ایران را افزایش میدهد. فینکل همچنین معتقد است متنی که کپی کننده روی استخوانها به کار برده همان متن لوح کوروش نبوده اما نسخهای متفاوت و ایرانی از لوح بابلی است که می توانسته نسخهای از کتیبهای سنگی، نوشته شده با جوهر روی چرم یا گل نشته باشد که در مکانی نامعلوم و به منظوری نامشخص در ۲۵۰۰ سال پیش از روی نسخه اصلی استوانه کوروش کپی شده است. کامیار عبدی در این زمینه افزود: «در اینکه منشور کورش متنی بسیار مهم بوده تردیدی نیست، اما اهمیت آن برای اتباع شاهنشاهی هخامنشی بوده. پس از اینکه اصالت این یافتهها تأیید شد از نخستین پرسشهایی که باید بدان پرداخت این است که متن منشور کورش چگونه به چین راه یافته و چرا این متن برای چینیها آنقدر اهمیت داشته که آن را کپی کنند.»