مرز

 
 

تالاب هامون پوزک

20165301379583580a

هامون پوزک دراستان سیستان و بلوچستان و کشور افغانستان واقع است. هامون پوزک تالابی فصلی در مرز استان سیستان و بلوچستان و افغانستان است. مساحت کل این هامون حدود ۱۶۰۰ کیلومتر مربع می باشد که از این مساحت ۳۵۰ کیلومتر مربع داخل کشور ایران و بقیه متعلق به کشور افغانستان است. این تالاب بخشی از تالاب بزرگ هامون است که از ۳ تالاب تشکیل شده است. این تالابها به هم متصل هستند و در مواقع تر سالی تشمیل تالاب بزرگ هامون را می دهند. دو هامون دیگر با نام های هامون صابری و هامون کوه خواجه یا سنگول در خاک ایران قرار دارند. هامون پوزک در واقع نقطه شروع هامون در کشور افغانستان است که پس از آبگیری کامل هامون صابری وسایر نقاط هامونرا پوشش می دهد . بخش وسیعی از هامون پوزک در کشور افغانستان استوبه جهت امتدادخشکی بصورت یک دماغه در نقطه ای از آن به هامون پوزک معروف گردیده است.هامون پوزک عمیق تر از سایر نقاط هامون ومرز آبی ایران وافغانستان نیز در همین هامون است. ارتفاع هامون پوزک از سطح دریا ۴۷۵ متر است. منابع تامین آب این تالاب رودخانه های خاشرود و هلمند است که از سلسله جبال بابا ، پغمان و سیاه بند که در قسمت مرکزی و شمال شرق اقغانستان قرار دارند سرچشمه می گیرند. پوشش گیاهی حاشیه تالاب گیاه نی و بعضی از گیاهان آب زی و بعضا در اطراف آن گیاهان کوتاه قد مناطق بیابانی از جمله گز قابل مشاهده است. حداکثر عمق تالاب در بیشترین حالت ۴ متر است . این تالاب در فصل تابستان معمولا خشک می شود و در فصل زمستان و بهار با ذوب شدن برفهای ارتفاعات افغانستان مجددا پر آب می گردد. پس از ساخت سد کجکی در بالا دست رودخانه هلمند درسال ۱۳۴۰ و تغیر مسیر آب آن و عدم تخصیص حق آبه این تالاب از سوی اقغانستان این هامون در اکثر ماه های سال خشک شد. ماهیگیری، قطع گیاهان نی، تردد قایق های موتوری در تالاب و شکار پرندگان مهاجر از جمله تهدیدات زیست محیطی این تالاب است.

در هامون پوزک مناطقی همچون :خاجگیر ، سل یو، بریده ، پوزک سرلوف ، شند ، در کشور افغانستانو منطقه محمودی ، تپه کنیز ، خرگوشی ، چونگ سرخ ، و…. در کشور ایران است .روستاهای همجوار با این منطقه از هامون : نورمحمدخان ، پیران ، کانال ، گلشاه ، قرقری ، دهمرده قرقری ،تخت عدالت (اربابی ) ، ملا دادی ، سراوانی ، گله بچه ، ملاعلی و گمشاد است.ساکنین این روستاها در هنگام پر آبی هامون از طریق صیدو صیادی ، ماهیگیری ، دامداری وحصیر بافیامرار معاش میکردند. طوایف اربابی ، صیادی ، بزی ، وسراوانیحداکثر جمعیت این منطقه را تشکیل میدهند . هامون پوزک هم در هنگام آبادانی با پوشش نیزارها و توتیهامحل مناسبی برای شکار وتفریحگاه مناسبی برای دوستداران طبیعت بشمار میرفت . هامون،علاوه بر اثرات مثبت طبیعی، اقتصادی و اجتماعی، در دین زرتشت نیز تقدس خاصی دارد.

ایل کرندی

802

دالاهو و صخره و سنگ، دالاهو و عقاب و پرواز،دالاهو و نوای خوش موسیقی. اینجا سرزمین صخره و سنگ است و زادگاه غرور،زادگاه ایل،زادگاه عشیره و غیرت و تعصب.دالاهو،دامان مهرش را به لایه های دلنواز مادران ایل سپرده و صدای پای سواران شکوهمند،مردان مردی از جنس گلوله و تفنگ،از جنس سنگ و سلاح،از جنس غرور و قبیله. ایل،یعنی همدلی،همراهی،ایل یعنی شکوه بال هایی که سینه آسمان را فرش می کنند.از هیبت گلوله مرد ایلیاتی. ایل،یعنی دوست داشتن آب،خاک،سنگ،طبیعت و آسمان و زمین.و کرند…جایگاه تاریخ و بستر پیشینه ی ایرانی و ایل کرندی، همان طایفه ی گوران است که صفت نسبی محسوب می شود.کرند زادگاه و جایگاه مادهاست و در متون قدیمی با نام کارینا یا کرینا آمده است. راوینسن نوشته است که ظهور ایل گوران کرندی به تناوب باید از اواسط سلطنت فتحعلی شاه تا جلوس ناصرالدین شاه باشد.مردمان ایل گوران(کرندی)شجاع،دلاور و تیز آتش بوده اند و با گلوله هایی آتشین ورشو،در طول سالها از حریم ایل دفاع جانانه کرده اند.

پل ۱۵۰۰ ساله ایران

a177282317174102a

جاده‌ها و راه‌ها را می‌توان شریان حیاتی هر سرزمین نامید. در هر دوره از تاریخ راه‌های ارتباطی میان شهر‌ها و مناطق مختلف هر کشور، نمایانگر میزان تمدن و پیشرفت آن سرزمین بوده است. در این میان نقش پل‌ها و گذرگاه‌هایی که انسان‌ها روی رودخانه‌ها و دره‌ها و گذرگاه‌های سیلاب بنا می‌کند، بسیار پراهمیت بوده و قدمت و نوع آنها نشان‌دهنده سطح علمی و هنری معماران و سازندگان آنهاست. یکی از این پل‌ها که حدود ۱۵۰۰ سال پیش در ایران ساخته شده و هنوز بقایای آن پابرجا باقی مانده است، پل چم نمشت است که در خط مرزی استان‌های ایلام و لرستان قرار گرفته است. این پل در چهار کیلومتری شمال دره‌شهر مقابل روستای چم‌کلان قرار دارد. نکته جالب توجه این است که پایه‌های این پل امروزه در فاصله حدود ۵۰۰ متری از بستر فعلی رود قرار گرفته و در میان مزارع روستاییان است؛ یعنی این ‌که رود خروشان و پر آب سیمره که روزگاری دور یعنی در زمان احداث پل در دوره ساسانیان از زیر آن عبور می‌کرده. پرود سیمره در حد وسط ایلام و لرستان قرار دارد و نقش مرزی طبیعی میان دو استان را بازی می‌کند؛ به گونه‌ای که در شمال این رودخانه، استان لرستان و در جنوب آن استان ایلام واقع شده و پل در بخش شمالی ساحل رود است و شاید یکی از دلایل کم‌توجهی به وضعیت این پل همین مساله موقعیت آن است که مسوولان هر استان آن را در حوزه دیگری می‌دانند! به تدریج با تغییر مسیر خود از پایه‌های این پل جدا شده و امروزه به هیچ عنوان تماسی میان پل و آب وجود ندارد و از بد حادثه قرار گرفتن این پل بین زمین‌های کشاورزی موجب شده است به‌صورت ناخواسته هر سال همراه با کشت و زرع در زمین‌های اطراف، بخش‌هایی از پل دچار آسیب‌دیدگی شود. رود سیمره در حد وسط ایلام و لرستان قرار دارد و نقش مرزی طبیعی میان دو استان را بازی می‌کند؛ به گونه‌ای که در شمال این رودخانه، استان لرستان و در جنوب آن استان ایلام واقع شده و پل در بخش شمالی ساحل رود است و شاید یکی از دلایل کم‌توجهی به وضعیت این پل همین مساله موقعیت آن است که مسوولان هر استان آن را در حوزه دیگری می‌دانند!

به هر حال پس از پیاده شدن از خودرو برای رسیدن به پل با مانعی بزرگ به نام رود سیمره رو‌به‌رو شدم که متاسفانه در آن حوالی هم پلی که بتواند ما را به آن سمت برساند وجود نداشت که احتمالا دلیل آن هم نبود روستا یا شهری در آن حوالی است. روستاییان برای عبور از این رود راه‌حلی ابتکاری و عجیب و البته بسیار خطرناک ابداع کرده‌اند؛ یعنی آنها عرض رود را با استفاده از تیوپ باد شده تراکتور که روی آن با تخته پوشیده شده است، طی می‌کنند و من هم به ناگزیر و با لطف یکی از همین کشاورزان مهربان، توانستم با این وسیله عجیب و غریب و در حالی که دوربینم را از ترس افتادن در آب محکم در دست نگاه داشته بودم، گذر کنم! در حال حاضر ۱۷ پایه ستون پل به صورت مخروبه باقی مانده و هیچ شواهدی مبنی بر شکل و فرم قوس‌ها و چشمه‌ها دیده نمی‌شود. کشاورزان محلی که برایشان خیلی عجیب بود کسی تنها برای دیدن این پایه‌های سنگی به این منطقه سفر کند، در تمام‌ مراحل عکاسی و تهیه گزارش کنجکاوانه کارهای مرا زیر نظر داشته و در پایان هم مرا به یک استکان چای داغ با طعم دود و طبیعت مهمان کردند. در حال حاضر بقایای پایه‌های بیرونی پل و موج شکن‌های آن بوضوح دیده می‌شود. کیفیت معماری پل و نوع مصالح به کار رفته و روش ساخت آن با آثار تاریخی دره‌شهر مطابقت دارد. این پل با خطی مستقیم به دهلیز ورودی آثار دوران ساسانی دره‌شهر مربوط می‌شود.

ابودلف جهانگیرعرب درباره این پل می‌نویسد: «میان سیمره و طرحان پل بزرگ زیبا و عجیبی وجود دارد که دو برابر پل خانقین است». یاقوت حموی مولف معحم البلدان (۶۲۳ ه.ق.) نیز درباره این پل نوشته است: «سیمره هم نخل و هم زیتون و هم بادام و هم برف دارد و در راه بین سیمره و دهکده مجاور آن طرحان پل عجیب و شگفت‌آوری است که از عجایب پل‌های عالم محسوب می‌شود.این پل ۱۸ چشمه داشته و اندازه دهانه هر طاق فاصله بین دو پایه ۱۵ متر و طول تمام پل بیش از ۲۷۰ متر بوده است.»

بافت تاريخي و قدیمی ماکو

ماکو1

چنانکه تمام شواهد تاریخی نشان می دهد ماکو همواره برای ایران زمین شهری مــرزی بـوده و دروازه ورود بـه فـلات ایـران محـسوب مـی گـردد . اوضـاع جغرافیـایی منطقه امکان استقرار قلعه ای نظامی در گلوگاهی را فراهم آورده که براحتی قابل دفاع می باشد ، امروزه نیـز علیـرغم توسعه روابط تجـاری وامنیت منطقه هنوز هم ارزش نظامـی منطقه در دفاع از فلات مرکزی ایران قابل انکار نیست . بنـابـراین بــرای شنـاخـت هسته اولیـه شهـر بـاید در جـستجـوی قلعـه اولیـه بود ، قلعـه ای که شـاید وجود آن را بتـوان به زمان مادها و حتی قبل از آن منسوب کــرد . حمدالله مستوفی در نزهه القلوب چنین اشاره می کند “ماکو قلعه ای است بر شکاف سنگی دیهی در پای آن قلعه چنانکه آن کوه تا نیمروز سایه بان آن دیه شده و مرجانیتا که بزرگ کشیشان است آنجا سکونت دارد .”

بنظر می رسد در دوره قاجار با اهمیت پیدا کردن شهر بعنوان دروازه ورود کالا و فرهنگ و تمدن غربی ، ماکـو گسترش پیـدا کرده و ارزش تجـاری و نقش منطقـه ای در بـرابر نقش نظامی از اهمیـت بیشتری بـرخوردار گـردید و شهـر قدیم ماکـو که امـروزه مورد مطالعه قرار می گیرد ، شهر بیـادگار مانده از همین دوره می باشد .
در بـافت تاريخي شهر مـاكو اكثـر فضاهاي شهري شناخته شده به چشم مي خورد ، بـا اين تفاوت كه بعـلت كوچكـي شهـر و شبـاهت آن بـه بـافتهاي روستـايي ايـن فضـاهـا در ابعـادي محدود مشاهده مي شود . مثلـاً بـازار شهـر در حـد بـازارچه و ميـدان شهـر در حـد يك ميـدان نـامنظم محله اي و حمام كوچكي در كنار مسجد جامع نه چندان بزرگ آن به چشم مي خورد . با اين وجود روابط اين فضاهـا كاملاً از اصول شهرسازي شهرهـاي اسلامي تبعيت كرده و فضاهايي مانوس و بسيار زيبا را پـديـد آورده است .

– بازار و بازارچه ها :
بافت تاريخي شهر داراي بازارچه اي به طول ۱۶۴ متر با تعداد ۷۳ مغازه مي باشد . اين بازارچه با نقشـي منطقه اي تنهـا بـازار منطقه نسبتاً وسيعي از گوشه شمالغربي ايران است كه خود با بازار خوي در ارتباط بوده است .حـال و هـواي روستايي آن موجب گشته تا بـا بازاري مسقف برخورد نكنيم .اين بازارچه از هيچيـك از فضاهـاي رسمي بـازارهاي ايراني بغير از راسته بازار برخوردار نيست . با اينحال تركيب آن با مسجد جامع ، ميدان و حمام تركيبي زيبا را بوجود آورده است .

– ميادين و ميدانچه ها :
تنها ميدان بافت تاريخي شهر در انتهاي شمالي بازار واقع گرديده كه ورود چهار معبر اصلي شهر به آن زندگي مي بـخشد . بـا اين وجـود ميـدان داراي طـراحي ويژه اي نبوده و از بدنه هاي باارزش نيـز بـرخوردار نيست بـا اين همه ارتبـاط ورودي ها و ابعاد و تناسبات آن بسيار صحيح و منطبق بر الگوهاي شهرسازي شهرهاي ايراني مي باشد .

- مساجد و فضاهاي مذهبي :
بافت تاريخي شهر ماكو عليرغم جمعيت كم و وسعت محدود داراي سه مسجد و يك امامزاده است . از آنجا كه شهر تا مدتهـا ارمني نشين بوده است ، مساجدي با قدمت بسيار در آن ديده نمي شود .با ايـن وجـود تعـداد فضـاهـاي مذهبـي موجـود نيـز بخصوص در بـخش قديمي آن قـابل توجه است . معمـاري ايـن سـه مسجد اگر چه پر تزئين نمي باشد ولي از معماري ساده و مستحكمي برخوردار است ، زيارتگاه كوچكي نيز با معماري بسيار ساده در اين بخش از شهر وجود دارد .

– تاریخچه و موقعیت بافت قدیمی ماکو :
در اواخر دوره قاجاریه شهر از گسترش بیشتری برخوردار گردید و ابنیه زیادی تحت تاثیر معماری اروپـایی در خارج از محدوده هـای بـاروی شهر ساخته شده و باروی شهر به تدریج نقش خود را از دست داده و ثقل شهر از بـالای آن به پـایین منتقل گردیده است . مخصوصـاً کـه در جنگ جهـانی اول از طرف روسیـه راه آهنی از شاه تختی بر روی پل دشت بـه با یزید در خـاک ترکیه کشیده شد که ایستگاه آن در مـاکو “داش دام” خوانـده می شد . این راه آهن و وجـود جاده ای که تنها راه ورود کـالا از اروپا بـه قسمتهای شمـالغرب ایـران بـود ، موجب گشت که شهر بـه سمت پـائیـن کـوه تمـایل پیـدا کــرده و بــرج و بــاروی شهــر ارزش خـود را از دسـت بـدهـد . تـعــداد زیـادی خانه های بسیار زیبا از این دوره در جنوب شهر قدیم به چشـم می خورد . در دوره رضا شـاهی بـا احداث خیابان مشهور این دوره که معمولاً نام خیابان پهلوی را نیز بر خـود می گرفت و احـداث میـدان ویژه آن دوره و اهمیت یـافتن مرز بازرگان ، شهـر در مسیر دیـگری در امتداد جـاده رشدی خطی پیـدا کرده است .

آبشار سولوک ارومیه

آبشار سولوک

روستای سولک که در دره های عمیق و تپه های سرسبز نوار مرزی ایران و ترکیه قرار گرفته بواسطه کوههایی که تا اواسط تابستان معمولا پوشیده از برف هستند و نیز چشمه سارهای طبیعی که از دل کوهها سرچشمه می گیرند از سرچشمه های اصلی رود روضه چای هستند که بعد از طی مسافتی نسبتا طولانی به دریاچه ارومیه می ریزد. روستای سولک یکی از مناطق دیدنی شهرستان ارومیه است که البته سابقه کشف و تبدیل شدن به منطقه گردشگری شاید به ۱۰ سال هم نرسد. معروفیت این روستا بواسطه وجود آبشاری نسبتا بلند در انتهای آن است که در فصول پربارش از کیلومترها دورتر هم می شود تماشایش کرد.
روستای سولک که در میان اهالی به سلوک و سولوک هم شناخته می شود طبیعت دیدنی و مردمانی با زندگی ساده و صمیمی و بی تکلف دارد. همه جای چراگاههای این روستا می توان اسبهایی که بدون زین و حفاظ برای خود در گوشه ای آزادانه در حال چرا هستند را دید. در سالهای اخیر که برای تماشای آبشار معروف این روستا جایگاه و پارکینگ و دیگر امکانات نسبی ایجاد شده تکانی هم به اقتصاد مردم این روستا داده شده هرچند همچنان گوشه چشم جوانها و مردان به آن سوی مرز است.