استان شناسی
استان شناسی
کلیسای مارسرگیز اورمیه
بقایای بر جای مانده از تاریخ ۶۰۰۰ ساله این شهر سند زنده زندگی مسالمت آمیز اقوام، ادیان و مذاهب است به طوریکه هر گوشه از شهر ارومیه گواه مستندی دارد که روزی نیاکان ما در این خطه از ایران بزرگ چه ایام باشکوهی داشتهاند . سیر داغی ارومیه یکی از مهمترین و زیباترین مکانهای گردشگری این شهر است که در طول هفته و به خصوص در صبح روز جمعه پذیرای گردشگران زیادی است که برای تفریح و کوه نوردی به این نقطه از شهر میآیند. گردشگرانی که صبح قبل از طلوع آفتاب و عصر بعد از غروب آفتاب در بالای کوه سیر داغی ارومیه هستند، قدرت خداوند را در به تصویر کشیدن زیبایی خورشید در طلوع و غروب آن را مشاهده خواهند کرد. برخی محققان معتقدند نام اصلی این کوه سارداغی است که به مرور زمان به سیرداغی تغییر پیدا کرده از منظر آنان، سارها طایفهای هستند تاریخی و باستانی که به دو صورت سار و سر در پیشوند اسامی برخی مناطق آذربایجان هنوز هم موجود است از جمله ساریبیگلو یا سارداری و سردرود. مهمترین جاذبه گردشگری که در کوه سیر داغی ارومیه به چشم خورده و در بام این شهر ۶۰۰۰ ساله خودنمایی میکند، کلیسای تاریخی مارسرگیز است که ۱۸ قرن است که عرش معنوی عابدان و مومنان مسیحی را به فرش بندگی متصل کرده است. خوشبختانه این کلیسا یکی از انگشت شمارترین آثاری است شکل ظاهری خود بعد از ۱۸ قرن حفظ کرده و تغییری در آن با توجه به تردد زیاد مردم ارومیه و گردشگران داخلی و خارجی به این منطقه، ایجاد نشده است. مسیحیان ارومیه سالها و قرن هاست روزهای یکشنبه و گاهاً در روزهای گرم و بعضا روزهای یخبندان سال برای عبادت با خدا به کلیسای مارسرگیز میآیند و در بالای این کوه و به دور از سرصدای داخل شهر و در فضایی کامل آرام و دلنشین دل را به خالق میسپارند. در سقف این کلیسا سوراخهایی هست که برای اکو در نظر گرفته شده و طوری کانال کشی شده که در محراب موقعی که روحانی دعا میکرد، صدا برای جماعتی که اینجا در انتظار نماز و مشغول به عبادت بودند، پخش میشود.
تاریخچه کلیسای مارسرگیز ارومیه : ویلسون یونان در رابطه با قدمت کلیسای مارسرگیز اظهار کرد: در سردر ورودی این کلیسا نوشتهای وجود دارد که حدود ۳۰ سال پیش این نوشته توسط من ترمیم شد که طبق این نوشته این کلیسا حدود ۱۸ قرن است که دست نخورده باقی مانده است. ارتفاع درب ورودی این کلیسا کوتاه است که حالت تعظیم دارد یعنی این علامت احترام به دو شخصیت منتسب به این مکان عبادی است و هرمقامی که به این کلیسا میآید، برای ورود به کلیسا تعظیم کرده و سلام میکند و در حالت کلی این رسم اکثر کلیساهای تاریخی است.
قدیس های دفن شده در کلیسای مارسر گیز : یونان گفت: در کلیسای مارسرگیز دو قدیس به نامهای مارسرگیز و مار برگوس دفن شدهاند که کلمه مار در زبان عاشوری یعنی حضرت سرگیس و حضرت برگوس است. یونان در رابطه با سرگیس گفت: سرگیس فرمانده کل ارتش روم بود و برگوس معاون او بود که این دو در ابتدا بت پرست بودند اما بعدها به دین مسیحیت ایمان میآورند و شروع به تبلیغ خدا میکنند. مسئول کلیسیای مارسرگیز گفت: با توجه به اینکه در آن زمان قسمتی از ایران در اختیار حکومت روم بود بنابرای تبلیغ مسیحیت بر ضد حکومت روم بود و پادشاه روم مارسرگیز و مار برگوس را به خاطر تبلیغ دین خدا احضار میکند.
نحوه کشته شدن مارسرگیز و مار برگوس : پادشاه روم این دو شخصیت را به شرق ایران تبعید میکند و به فرمانده آنجا دستور میدهد که در صورتی که این دو نفر دوباره قصد بازگشت به محل کنونی کلیسیا را بکنند، آنها را اعدام کنید. وقتی فرمانده برای بردن این دو شخصیت به این مکان میآید این دو نفر از رفتن خودداری میکنند و به فرمانده میگویند که اگر شما ما را اعدام نکنید، پادشاه ما را اعدام خواهد کرد. بعد از اصرار مارسرگیز و مار برگوس فرمانده این دو را به گاری میبندد و بعد ۲ روز شلاق زدن و کشیدن بر روی زمین و ریختن قطره قطره خون این دو شخصیت در کوهها، در این مکان فعلی کشته میشوند. بعد از ۳ قرن از این اتفاق حکومت روم به دین مسیحیت ایمان میآورد و چون این مکان بعد از ۳ قرن در اختیار عاشوریان بود و عاشوریان نیز به مسیحیت ایمان آورده بودند، آرامگاه این دو شخصیت کلیسا میسازند.
کلیسای مارسرگیز زیارت گاه تمام مسیحیان جهان : میتوان گفت این کلیسا یکی از مهمترین زیارت گاههای مسیحیان است که از اعلب کشورهای دنیا مانند آمریکا، آلمان، انگلیس، سوئد، فرانسه و کانادا و سایر کشورها برای بازدید و زیارت به این کلیسا میآیند و بعضی از مسیحیان از سایر کشورها در سال حتما یک بار برای زیارت مزار این دو شخصیت به اینجا میآیند.
تالاب کانی برازان آذربایجان غربی
یکی از زیباترین تالاب های استان آذربایجان غربی تالاب کانی بارازان است. کانی برازان واژه ای کردی و به معنای گرازها است. این تالاب که در کنوانسیون بین المللی تالاب ها یعنی رامسر نیز به ثبت جهانی رسیده است در سی کیلومتری شهر زیبای مهاباد واقع شده و یکی از هفت تالاب شهرستان مهاباد است. تالاب که در ضلع جنوبی دریاچه اورمیه واقع شده است از تالاب های اقماری این دریاچه به حساب می آید. این تالاب با وسعتی در حدود نهصد و هفت هکتار در ارتفاع ۱۲۷۵ متری از سطح دریاها قرار گرفته است. تالاب بین المللی کانی برازان مهاباد به عنوان نخستین سایت پرنده نگری کشور معرفی شده است و به دلیل کثرت و تنوع پرندگان موجود در آن به بهشت پرنده نگری ایران شهره است.
این تالاب همه ساله به خصوص در فصول پاییز و زمستان مامنی امن برای پرندگان مهاجر است. تالاب کانی برازان به دلیل اهمیت ان هم کنون به عنوان پناهگاه حیات وحش کانی برازان با وسعت ۹۲۷ هکتار تحت نظارت سازمان محیط زیست قرار دارد. تالاب که در شمال روستای قره داغ قرار دارد مشرف به ارتفاعات قره داغ نیز می باشد و تا تالاب گروس امتداد پیدا کرده است. در ابتدا تنها چشمه های قره داغ منبع تامین آب این تالاب زیبا بوده اند که با توجه به استفاده کشاورزان از این چشمه ها تالاب گاهی در تابستان و پاییز رو به خشکی می رفت اما با ایجاد در این تالاب زیبا چهل و پنج گونه گیاهی مختلف شناسایی شده است که بیشتر حجم آن را نی، جگن، بوریا و گز تشکیل داده است. در این تالاب مهم بیش از هفتاد و پنج گونه پرنده آبزی و غیر آبزی به چشم می خورد که برای استراحت، تغذیه و همچنین زاد و ولد به تالاب کانی برازان مهاجرت می کنند. فلامینگو، اردک سرسفید، اردک بلوطی، حواصیل، چنگر، آنقوت، اردک مرمری، پرستوی دریایی، باکلان، پلیکان سفید، عروس غاز و کشم بزرگ تنها بخشی از پرندگان این تالاب بزرگ و زیبا را تشکیل می دهند که در این بین برخی گونه ها در معرض خطر انقراض قرار داشته و از گونه های نادر به حساب می آیند. نیزارهای انبوه اطراف این تالاب مکان مناسبی برای لانه سازی و تخم گذاری این پرندگان است. عمق تالاب کانی برازان در حدود شصت سانتی متر است که این عمق به احشام روستاهای مجاور تالاب نیز اجازه استفاده از آب و گیاهان تالاب را می دهد.
خاكهاي منطقه ازرسوبات آبرفتي كه درپائين دست حوضه آبريز رودخانهها انباشته شده تشكيل گرديدهاند. چنين خاكهائي اساساً بافت ريز دارند و عموماً از رس و سيلت با قابليت زهكشی بسيار كند تشكيل شدهاند. نزديك كوهپايههاي جنوبي، قطعات كوچك سنگ و دانههاي سنگريزه با رسوبات ريز بسترتالاب درهم آميخته اند. اقليم منطقه نيمهخشك با زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل است. ميانگين حداكثر درجه حرارت ماهانه ۶/۳۲ درجه سانتيگراد درمرداد ماه وميانگين حداقل آن ۴- درجه سانتيگراد دردی ماه است. ميانگين بارش ساليانه ۴۱۰ ميليمتراست و بيشترين بارش درفاصله زمانی ابتداي پائيز تا اواسط بهار رخ ميدهد. بارش درماه هاي تابستان كمتر از ۵% كل بارش ساليانه را تشكيل ميدهد. در طول ماههای سرد زمستان بارش عموماً به شكل برف رخ مي دهد. ميانگين تبخير اندازهگيري شده از تشت تبخيركلاس A ، ۱۸۶۱ميليمتراست كه حدود ۴ برابرميزان بارش است. اراضی تالاب جزو منابع طبيعی و متعلق به دولت است. تالاب نیز جزو مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست بوده و تحت عنوان پناهگاه حیات وحش کانی برازان محافظت می شود ، بنابراین از اراضي تالابي بهره برداري صورت نميپذيرد. هر از گاهی دربخشهای كم عمقتر تالاب (تالاب شمالی وحواشی تالاب جنوبی)،گه گاه گاوميشها و گوسفندان روستاهاي مجاور چرا مي کنند. نی های تالاب نيز گه گاه برای کارهای ساختمانی برداشت مي شود. تپههاي واقع درحاشيه جنوبي تالاب عموماً اراضی دیم بوده و جهت كشت گندم ديم مورد استفاده قرارميگيرند. اهالی روستاهای مجاور بطور سنتی و معمولاً ازمنابع آبهای اطراف نیز استفاده مي نمايند.
حمام تاریخی روستای پورناک
روستای پورناک در کیلومتر ۱۶ پلدشت به مرگنلر در اطراف رودخانه دایمی زنگمار واقع شده است وحمام پورناک پلدشت به واسطه ارزش معماری در اوایل دهه ۸۰ مورد شناسایی میراث فرهنگی قرار گرفته و پس از آواربرداری و مرمت بخشهای باقیمانده با شماره ۶۲۲۴ به تاریخ ۸۱.۰۷۰۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.با پیگیریهای انجام شده از سال ۱۳۹۵ مرمت مجدد اثر شروع و در این مرحله آواربرداری و خواناسازی بخش غربی حمام یعنی هشتی ورودی و سربینه انجام شد و مرمت سربینه اصلی و تاق و گنبدهای هشتی در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید. سنگهای آتشفشانی آذرین متخلخل عمده مصالح ساختمانی اثر میباشد که باملات آهک کار شده و گنبدهای سهگانه مخروطی که با نورگیرهایی روشنایی حمام را تامین میکرده تون حمام در ضلع جنوب شرقی بنا و آب انبار نیز در ضلع شمالی بنا قرار گرفته است.روستای پورناک براساس دادههای تاریخی موجود در دورههای قبل به عنوان مرکزیت ارتباطی منطقه دارای ارزش تجاری و بازرگانی و فرهنگی بوده که حمام و مسجدجامع روستا گواه این امر است.
ایل پورناک، پورناکیان به زبان ترکی و محلی پوُرنه یا پورنک اِیلی یکی از قبایل تشکیل دهنده قزلباشها در دوره صفوی بودند که از شاه اسماعیل صفوی در رسیدن به قدرت حمایت کردند.حمام پورناک به جهت اهمیت تاریخی و فرهنگی، علاقهمندی اهالی به استفاده از آن در ایام نوروز و تابستان مورد توجه خاص میراث فرهنگی قرار گرفته است و جهت احیا و بهرهبرداری آن پیشنهاد میشود موزه محلی مردمشناسی در این حمام راه اندازیشود و دهیاری و شورای اسلامی میتوانند به عنوان بهرهبرداران مجموعه ورود کنند. حمام پورناک مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان پلدشت، بخش مركزی، روستای پورناک واقع شده و اين اثر در تاريخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۲۲۴ بهعنوان يكي از آثار ملی ايران به ثبت رسيده است.
دروازه سنگی خوی
خوی یکی از کهنترین مراکز تمدن در شمال غرب ایران و کانون بسیاری از حوادث تاریخی بوده است. خوی به دلیل واقع شدن در مسیر جاده ابریشم و جاده تجارتی شرق و غرب، مورد بازدید بسیاری از جهانگردان و ایرانشناسان واقع شده است. پیشینه این شهر، به سههزار سال پیش برمیگردد. آثار تاریخی زیادی در منطقه خوی قرار دارد که از آن آثار میتوان به دروازه سنگی خوی اشاره کرد. در گذشتههایی نه چندان دور قدم گذاشتن به هر شهر، مستلزم عبور از حصار آن شهر بود که همچون دیواری دفاعی دور تا دور آن را دربر میگرفت. حفظ امنیت هر شهر و دیاری وابسته به استحکام این دیوار بود و کوچکترین اشتباه در ساخت و حفاظت از آن میتوانست اتفاقات ناگواری را رقم بزند. موقعیت ویژه برخی سرزمینها، نیاز آنها را به این دیوار دفاعی تشدید میکرد تا جایی که دیوارهایی همانند دیوار چین طراحی و ساخته شدند تا سد راه دشمنان شوند. این دیوارها دروازههایی برای عبور و مرور داشتند تا رفت و آمد کاروانها، مردم عادی و بازرگانان به راحتی کنترل شود. امروزه تنها اثرات باقیمانده از دیوارهای باشکوه این شهرها، دروازههایی هستند که پابرجا مانده و وقایع تاریخی زیادی را پشت سر گذاشتهاند. در دوران قاجاریه، شهر خوی به دلیل نزدیکی به مرز روسها، از اهمیت استراتژی بالایی برخوردار بود. هنوز بقایای دیوارهای دفاعی شهر که به درخواست فتحعلی شاه، به دست ژنرال گاردن در قرن سیزدهم در اطراف این شهر ساخته شده است، امروزه به چشم میخورد. دروازه سنگی (قالا قاپیسی) خوی در جنوب بازار خوی به طرف شهر سلماس قرار دارد. این اثر در دوره ایلخانیان یا دوره قاجاریه بنا شده و از حصار تاریخی شهر خوی باقی مانده است. در جلوی دروازه سنگی خندقی به عمق ۱۰ متر و عرض ۳۰ متر وجود داشته است که یک پل معلق بر روی آن تعبیه شده بود.
دروازه سنگی از جاهای دیدنی خوی به شمار میرود و تنها دروازه باقیمانده از حصار شهر خوی و تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران است که ارزش تاریخی زیادی دارد. دروازه سنگی خوی از نمونههای باقیمانده دوازده حصار تدافعی در جنوب شرقی شهر خوی است که جهت حفاظت شهر از تهاجم دشمن و کنترل عبور و مرور ساخته شده است. در گذشته مردم از طریق دروازه سنگی به شهرهای سلماس و ارومیه میرفتند، اما امروزه به علت گسترش شهر این بنای تاریخی در بافت جدید شهر قرار گرفته و قسمت شمالی آن متصل به بازار قدیمی خوی قرار دارد. ضلع شمالی دروازه آجری و به سبک جناقی است. ضلعجنوبی آن یک در میان سنگهای خاکستری و سیاه دارد و به شکل قوس نیمدایره است که زیر این قوس دو شیر ساده سنگ تراشی شده است. تا ۶۰ سال گذشته در اطراف شهر خوی، دیواری خشتی با ۴ دروازه وجود داشت. به جز این دروازه سنگی، دروازه های دیگری نیز وجود داشته است که امروزه مردم با نامهای دروازه شهانق یا شوونه قاپوسی، دروازه محله یا قالاقاپوسی یا محله قاپوسی، دروازه چورس یا دروازه ماکو و دروازه شوراب یا دروازه تبریز از آنها یاد میکنند. اما از آن همه دروازه، تنها همین دروازه سنگی توانسته ناملایمات روزگار را تاب بیاورد و در این شهر باقی بماند. دروازه سنگی در روزگاران گذشته وقایع بسیاری را به چشم دیده و در برابر آنها سکوت کرده است. مهاجمان ارمنی و عثمانی بارها خواستند تا این حصار را از بین ببرند و وارد شهر شوند و هنوز هم آثار گلولههای آنان بر تن این دروازه دیده میشود. این بنا از حیث جنس ساختمان با دو نوع مصالح مقاوم ساخته شده است. بهطور کلی در ساخت دروازه سنگی از دو نوع مصالح آجر و سنگ استفاده شده است. ضلع شمالی آن که در امتداد بازار قدیمی خوی قرار دارد با آجر ساخته شده، ولی سمت جنوبی بنا از سنگهای تراش خاکستری و سیاه است که بهصورت ترکیبات موزون و هماهنگ نماسازی شده است. این بنا در حال حاضر مورد استفاده قرار نمیگیرد. نام این اثر ارزشمند، بهعنوان تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران، با شماره ۸۰۸ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. دروازههای ایران در گذشته دو نوع را شامل میشدند، دروازههای سنگی و دروازههای آجری. دروازه سنگی تنها نمونه باقیمانده از نوع خود است. نویسنده و مورخ فرانسوی به نام کنت دو گوبینو، معماری دروازه سنگی را به بناهای قاهره تشبیه میکند و در نوشتههای خود از آن اینگونه سخن میگوید:
خوی شهر دلپذیری است، دروازه زیبایش به شیوه بناهای قاهره، از مرمر سیاه و سفید ساخته شده است و من نظیر آن را در هیچ جای دیگر ایران ندیدهام، این دروازه به بازار باز میشود.
بعضی از مورخان این اثر را به دوره ایلخانیان نسبت میدهند و امکان دارد در زمان عمران و آبادانی خوی توسط ایلخانیان، این دروازه نیز ساخته شده باشد. ولی منابع دیگری دروازه را مربوط به دوره قاجار میدانند، انتساب دوم با توجه به سبک معماری مقایسه با آثار باقی مانده قاجاریه در تبریز و خود شهر خوی معقول بهنظر میرسد. و از طرفی نیز با توجه به سر در باقی مانده این بنا مربوط به دوره ایلخانی دانسته میشود. آن گونه که از سبک معماری این اثر بر میآید میتوان از ساخت دروازه در دوره قاجار سخن گفت چرا که آثار باقی مانده از قاجار در تبریز و خوی شباهتهای بسیاری به این اثر دارند. از نظر کارشناسان دلیل دیگری که ساخت این بنا را در دوران قاجار تایید میکند این است که ساخت آخرین حصار یا بدنه شهر به دستور عباس میرزا نایبالسلطنه (فرزند فتحعلی شاه قاجار) صورت گرفته است و شواهد، حکایت از پابرجا بودن آن تا سال ۱۳۲۰ خورشیدی دارند. از سوی دیگر، سر در باقی مانده این بنا نشانههای معماری دوره ایلخانی را دارد و برخی کارشناسان معتقد هستند که معماران در زمان عمران و آبادانی خوی به دستور همسر آباقاخان، دومین پادشاه سلسله ایلخانی، این دروازه را ساختهاند. شواهد نشان میدهند که در سال ۱۱۳۵ هجری شمسی این بنا توسط احمدخان دنبلی (رییس ایل دنبلی در زمان کریم خان زند) مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و تقویت شده است.
قلعه کاظم داشی اورمیه
اثر باستانی قالا داشی یا قلعهی کاظم داشی در روستای گورچین قلعه در ۷۰ کیلومتری ارومیه واقع شده است که در زمانهای مختلف از جمله جنگ جهانی اول، پناهگاه اهالی هفت روستای اطراف بوده است و نام آن به یاد «کاظم خان»، فرمانده افراد محافظ روستا که خود اهل قوشچی بوده، نامگذاری شده است. نام کاظم داشی در اصل، قالا داشی میباشد و در قدیم به قیرخلار (۴۰ نفر) نیز معروف بوده است. بخش قلعه بر فراز کوه مخروطی شکل ناقصی استوار است که در ۲ کیلومتری سمت جنوب غربی و نزدیک ساحل دریاچهی ارومیه، مشرف به جلگهای خرم و سبز، واقع شده است. کاظم داشی، صخرهای طبیعی است که به علت موقعیت خاص جغرافیایی، مسیر صعبالعبور، پرتگاههای مخوف و برتری ژئوپلیتیک در طول تاریخ، خصوصا در زمان جنگ و ناآرامی، همواره مورد استفادهی مردمان منطقه قرار گرفته است. از اینرو بر اساس کاوشهای باستانشناسی، قدمت آثار تاریخی به دست آمده در این صخره به هزارهی اول پیش از میلاد باز میگردد. به روایت کهن سالان منطقه، گویا در سالهای دور، چهل نفر از اهالی از دست حاکمان ظالم گریخته و در صخره پناه میگیرند. از آن پس و تا پیش از حضور کاظم خان، این صخره با عنوان قیرخلار قالاسی (قلعهی چهل نفر) و قالا داشی (قلعهی سنگی) شناخته میشد. از اوایل قرن بیستم، کاظم خان با پناه بردن به صخره، به مقاومت و مبارزه با اشغالگران روس و دفاع از مردم منطقه میپردازد. مبارزات کاظم خان تا سالها پس از خروج روسها در ناآرامیهای داخلی و غائله جیلوها ادامه داشته است. این صخرهی طبیعی به شکل یک کلاه نظامی است. از شگفتیهای طبیعت این است که صخرهی دیگری با شباهت حیرتانگیز و در اندازهای کوچکتر، در جوار کاظم داشی وجود دارد، به طوریکه از آن به عنوان قل دیگر کاظم داشی یاد میشود. سنگ نگاره خان تختی، متعلق به دوران ساسانیان از جمله آثار مهم تاریخی منطقه است که در فاصلهی کمی از کاظم داشی قرار دارد.