تور
دریاچه الیمالات مازندران
به هرکدام از دریاچههای ایرانی که سر میزنید، طبیعتی در مقابلتان قرار میگیرد که همتای آن را جایی نخواهید دید؛ پهنهای آبی که بر فرش زمین گسترده شده است و باشکوه و آرامشی خاص خودنمایی میکند. یکی از این دریاچههای دیدنی، دریاچه الیمالات است؛ دریاچهای تماشایی که هیچ چیز در برابر این زیبایی به چشمتان نخواهد آمد. خنکای آب، سرسبزی جنگل، شکوه آسمان، نور ملایم خورشید و سکوتی وصفناپذیر در الیمالات در انتظار شما است. دریاچه الیمالات از جاهای دیدنی نور به شمار میآید و در مسیر آن به چمستان قرار دارد. نور در سمت شمال با دریای خزر هممرز است و میتوان دریاچهها و رودخانههای زیادی را در آن مشاهده کرد. شهر چمستان نیز مرکز بخش چمستان، یکی از بهترین نقاطی است که میتوان برای سفر برگزید. دریاچه الیمالات بهدلیل قرارگیری در میان جنگل، مناطق استوایی را برایتان تداعی میکند. بخشی از مسیر دسترسی به دریاچه از میان درختان سر به فلک کشیده میگذرد و چشماندازهایی بینظیر را ارائه میدهد. دریاچه الیمالات تنها دیدنی چمستان نیست. روستای لاویج یکی دیگر از نقاط پرگردشگر این منطقه به حساب میآید که در میان کوهها واقع شده است و هر ساله گردشگران زیادی را بهسمت خود جذب میکند. بهتر است بازدید از این نقطه را نیز در برنامه سفر خود به چمستان بگنجانید. طبیعت زیبای اطراف دریاچه با درختانی که تا نزدیکی لبه ساحل رشد کردهاند و دریاچه را در آغوش کشیدهاند، خالق چشماندازی به واقع دیدنی خلق هستند که در کمتر دریاچهای میتوان مشابه آن را پیدا کرد.
دسترسی به دریاچه الیمالات : برای دسترسی به دریاچه، در مسیر نور به چمستان پیش برانید. پس از طی هشت کیلومتر، درون فرعی دریاچه بپیچید. اگر از مسیر نور راهی این مکان نیستید و مستقیما از تهران قصد بازدید از آن را دارید، از جاده هراز عازم آمل و از کمربندی آمل، وارد چمستان شوید. از چمستان بهسمت نور حرکت کنید. پس از حدودا ۴۰ دقیقه رانندگی، نرسیده به نور، وارد فرعی دریاچه الیمالات در سمت چپ جاده شوید. گردشگاه دریاچه الیمالات در دل جنگل واقع شده است. در آنجا همه چیز برای چند ساعت تفریح و البته آرامش مهیا است. بعد از پارک اتومبیل، باید مسیری پنج دقیقهای را پیادهروی کنید و بعد از طی این مسافت، از بلندی بهسمت پایین (محل دریاچه) هدایت میشوید. پلی زیبا شما را به آنجا وصل میکند. زیر پل سدی قرار دارد که گاهی اوقات پرآب است. پس از پشت سر گذاشتن چند پله به سنگهای زیبای کنار رودخانه نزدیک میشوید. خبر خوب برای علاقهمندان به ماهیگیری اینکه ماهیانی از جمله قزل آلا و آمور در این دریاچه زندگی میکنند. البته بهدلیل اینکه اغلب مردم این ناحیه ماهیهای قرمز شب عید خود را درون آب دریاچه رها میکنند، میتوان تعداد قابل توجهی از این نوع ماهی را نیز مشاهده کرد.
تنگه هلت لرستان
یکی از مقاصد طبیعتگردی و جاذبه های گردشگری استان لرستان در شهرستان پل دختر، تنگ هِلت (helt) است که به اشتباه تنگه هَلَت (halat) خوانده میشود. این تنگه شگفتآور یکی از مقاصد عالی برای گردش و صخرهنوردی به شمار میرود و بهترین مکانبرای داشتن یک روز مهیج و هیجانانگیز است. تنگه هلت حدود چهار کیلومتر طول دارد و در میان صخرههای بلند جای گرفته است. تنگه هلت یا تنگه هلد یکی از تنگههای افسانهای استان لرستان است که در در میان سنگهای سترگ و صخرههای بلند جای گرفته است. از داخل این تنگه رودخانهای جریان دارد که با عبور خود بر عظمت و بزرگی هلت افزوده و سیمایی جادویی به آن بخشیده است. تنگه هلت در طی زمان و در اثر فرسایشهای آبی به وجود آمده است. وجود چشمهها و آبهای جاری، موجب تغییر شکل لایههای رسوبی و آهکی شده و به مرور زمان و در اثر عبور آب، این دره شگفت انگیز به وجود آمده است. باید گفت که تا سالهای اخیر ورودی تنگه هلت در زیر آب قرار داشت و دسترسی به آن ممکن نبود. در اثر سیلابها مسیر این تنگه باز و این مکان شگفتانگیز هویدا شد. طول تنگه هلت حدود چهار کیلومتر است و چنانچه با سرعت متوسط حرکت کنید تقریبا ۱٫۵ تا دو ساعت زمان میبرد تا این دره را بپمایید و همین مدت نیز طول میکشد تا این مسیر را برگردید. عمق آب تنگه هلت گاهی تا ۱٫۵ متر نیز میرسد.
وجه تسمیه تنگه هلت : تنگه هلت به نامهای تنگ هلت، تنگه هلد و تنگ هلد نیز شناخته میشود. واژه هلت نام یکی از طایفههای لر به اسم نجفوندها است که در منطقه هلد لرستان زندگی میکنند. مردمان محلی این خطه این تنگه اعجابآور را هلد نامیدهاند. این تنگه افسانهای و زیبا در محور آزادراه پل زال–خرم آباد بین تونل خرگوشان یک و دو واقع شده است.
مسجد ایاصوفیه استانبول
مسجد ایاصوفیه یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری استانبول و حتی ترکیه به شمار میرود که بازدید از آن را در سفر به استانبول نباید از قلم انداخت. این بنای باشکوه در حقیقت یکی از شاهکارهای معماری بیزانس است. بسیاری از کسانی که برای سفر توریستی به ترکیه و بهویژه استانبول برنامهریزی میکنند، نمای مسجد ایاصوفیه استانبول را بهعنوان تصویری معروف از این شهر در ذهن دارند و بسیاری ایاصوفیه را نماد ترکیه میدانند. مسجد ایاصوفیه که در منطقه سلطان احمد استانبول قرار دارد، با قبهها و منارههای بلندش، یکی از مهمترین دیدنی های استانبول است و در تمام روزهای سال گردشگران و توریستها را به خود جذب میکند.
مسجد ایاصوفیه کجاست؟ مسجد ایاصوفیه در بخش اروپایی استانبول، در میدان ایاصوفیه قرار دارد و در محلهای پر رفتوآمد و توریستی، در جوار هتلها، مراکز خرید و دیدنیهای توریستی شهر واقع شده است (مشاهده روی نقشه). مسجد سلطان احمد از معروفترین همسایههای ایاصوفیه است. همچنین کاخ توپکاپی، نخستین کاخ پادشاهان عثمانی در ترکیه، فاصله اندکی با ایاصوفیه دارد. برای دسترسی به مسجد ایاصوفیه میتوانید از راههای زیر اقدام کنید:
- نزدیکترین ایستگاه تراموا به ایاصوفیه، ایستگاه سلطان احمد است که با استفاده از خط T1 (باگجیلار-کاباتاش) میتوانید به آن بروید.
- از تکسیم با استفاده از قطار کابلی بهسمت کاباتاش و از آنجا با تراموا به ایستگاه سلطان احمد بروید.
- اگر در سلطان احمد اقامت دارید، میتوانید با پیادهروی بهراحتی به ایاصوفیه دسترسی داشته باشید.
تاریخچه مسجد ایاصوفیه : دیوکلسین، قلمرو وسیع امپراتوری روم را به دو بخش شرقی و غربی بین خود و فرماندهان همطرازش تقسیم و عملا اضمحلال امپراتوری قدرتمند روم را نادانسته پیریزی کرد. پس از آن کنستانتین، شهر باستانی بیزانس را دوباره ساخت و کنستانتسنوپل (قسطنطنیه) نام گرفت. این شهر بهطور شگفتانگیزی در سرنوشت شهر روم، مرکز امپراتوری، موثر واقع و با تضعیف قدرت امپراتوری روم، کشور روم به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد. بدین طریق امپراتوری روم شرقی (بیزانس) شکل گرفت. فرمانروایی بیزانس به دست امپراطور آرکادیوس افتاد که شهر بیزانس (استانبول امروزی) را با همان نام قدیمیاش پایتخت خود قرار داد. بیزانس، شهر بندری مهمی بود. این شهر بهدلیل قرارگیری در منطقهای که کوتاهترین مسیر غرب به مشرق زمین بود، اهمیت تجاری خاصی داشت و از تمدن چشمگیری برخوردار بود. ساکنان آن دارای سنتهای پابرجایی بودهاند؛ بهطوری که سلطه دیگران را به دشواری پذیرا میشدند. مثلا یکی از حکمرانان هوادار اسپارت که در سال ۴۰۵ قبل از میلاد بر این شهر تحمیل شد، پس از ۱۶ سال مقاومت از شهر بیرون رانده شد. بیزانس شهری بود با ویژگیهای اقتصادی سیاسی و فرهنگی خاص که ابزارهای لازم را فراهم میآورد تا با فرهنگ و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی سرزمینهای مجاور آشنا شود. از این راه بیزانس آثار هنری را به جهان عرضه کرد که علاوه بر برخورداری از اهمیت جهانی، از سنتها و فرهنگهای بومی و منطقهای مایه میگرفتند. این شهر بهعنوان مرکز حکومتی به بزرگی امپراتوری روم، به تمدنهای روم و یونان در غرب، بابل، ایلام، اورارتو، هیتی و ایران از شرق دسترسی داشت و به همین دلیل بسیاری از پژوهشگران معتقدند که هنر و معماری بیزانس بیتاثیر از هنر و معماری مشرق زمین نیست. هنر بیزانس، هنری است که تجلیگاه جهان مسیحیت است. در هنر این دوران همچون سایر نحلههای هنری، تاثیرات شیوههای بیان اعصار گذشته استمرار دارد. ایاصوفیه مهمترین بنای بازمانده از زمان ژوستی نین در استانبول به شمار میرود و نام آن، از عنوان اصلی یونانی، «هاگیا صوفیا»، به معنی کلیسای حکمت مقدس گرفته شده است. در معماری بنای مسجد ایاصوفیه طاقها و ستونها بهطرز زیبایی با هم هماهنگ هستند. چهار ستون بزرگ و باشکوه، چهار طاق مسجد ایاصوفیه استانبول را بالا نگاه داشتهاند و گنبد بزرگ ایاصوفیه روی این ستونها قرار داده شدهاند. ۴۰ پنجره کنار یکدیگر در ساقه گنبد مسجد قرار دارند که نور خورشید از آن ها به درون بنای ایاصوفیه مىتابد. عمق گنبد ۱۸ متر، و ارتفاع آن از سطح زمین ۵۶ متر است و قطر آن ۳۳ متر بههمراه دو نیم گنبد است. مسجد در طولانیترین قسمت طولی برابر با ۸۲ متر و عرضی برابر با ۷۳ متر دارد.
از کلیسای ایاصوفیه تا موزه ایاصوفیه : ایاصوفیه که با نامهای حاجیا سوفیا یا هاگیا صوفیا (ترکی: Ayasofya/یونانی:Ἁγία Σοφία) نیز شناخته میشود، از کلیساهای مسیحیت شرق محسوب میشد. این کلیسا در دوره امپراتوری بیزانس در سال ۵۳۲ میلادی، بنا به دستور امپراطور کنستانتین اول ساخته شد و در قرن ۶ میلادی توسط جاستنیانوس مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت. برای بازسازی بنا دو معمار به نامهای ایسیدوروس (از میلتوس یا سوکلی فعلی) و آنتییوس (از تراللس یا آیدنلی فعلی) ماموریت یافتند. بنا با کار ۱۰ هزار کارگر در طول پنج سال و تحت نظر ۱۰۰ استاد تکمیل شد و به تاریخ ۲۷ آرالیک ۵۳۷ افتتاح شد. این کلیسا در ابتدا کلیسای بزرگ نام گرفت. پس از فتح استانبول، محمد دوم دستور داد کلیسای ایاصوفیه را به مسجد تبدیل کنند. سلیمان اول دستور داد نقاشیها و نگارگریهای داخل ایاصوفیه را بپوشانند تا نماز جمعه در آنجا خوانده شود. سلیم دوم به معمار سنان دستور داد ایاصوفیه را مرمت کند. در زمان مراد سوم، مناره و منبر و محراب به ساختمان ایاصوفیه افزوده شد. در زمان مراد چهارم، آیاتی از قرآن به خط مصطفی چلبی روی دیوارها و سقف ایاصوفیه نگاشته شد؛ علاوه بر این لوحههایی دورتادور سقف ایاصوفیه نصب شد که روی آنها نامهای الله، محمد، ابوبکر، عمر، عثمان، علی، حسن و حسین نوشته شده بود. این لوحهها در زمان سلطنت عبدالمجید با الواح مدوری که به خط ابراهیم افندی نوشته شده بود، جایگزین شد. پس از اعلام حکومت جمهوری در ترکیه و به قدرت رسیدن آتاتورک، ایاصوفیه به موزه تبدیل شد و تا امروز به همین شکل باقیمانده است.
معماری مسجد ایاصوفیه : هنر معماری در روم شرقی (بیزانس) تا قرن ششم میلادی تحتتاثیر مسیحیت آغازین بود. این هنر در قرن ششم میلادی با آغاز حکومت ژوستی نیانوس، به وجود آمد. او در هنرپروری همتای کنستانتین بود و آثار مورد حمایت و تشویق وی، همه شکوه و عظمتی شاهانه داشتند تا جایی که دوران فرمانروایی او را به حق «نخستین عصر طلایی» هنر امپراتوری روم شرقی نامگذاری کردهاند.
برخی از ویژگیهای برجسته سبکی معماری بیزانس (۳۰۰-۱۰۰۰ میلادی) شامل موارد زیر میشود:
- نقشه صلیبی یونانی با دیوارهای آجری طرحدار بهشکل پیچدار، مشبک یا هفت و هشت
- گنبد بزرگ روی نیمگنبدهای معلق
- نمای خارجی ساده
- ستونهای ردیفی
- سرستونهای حجاری شده سبدی شکل
- راهروهای پوشیده از مرمر رنگی و موزاییکهای پردانه در طبقه فوقانی
آرامگاه سید غلام رسول
آرامگاه سید محمد، مشهور به سید غلام رسول، از زیارتگاههای مسلمانان هند و مردم منطقه بوده است و قدمت این آرامگاه به سال ۴۵۶ هجری قمری باز میگردد. این مقبره در بدو ورود به شهر چابهار نمایان است و بهواسطه معماریاش، برای غالب گردشگران جذابیت دارد. بنای آرامگاه سید غلام رسول از معماری هندی تاثیر پذیرفته است و شاخصههای معماری هند را بهطور واضح میتوان در آن رویت کرد. به احتمال بسیار مسلمانان هند بهدلیل توجه به صاحب مقبره، این تغییرات را در دورههای بعد از ساخت روی آن صورت دادهاند. این آرامگاه با شماره ثبت ۱۵۵۹ در تاریخ ۱۳۵۶/۱۰/۵ به ثبت رسید و در دهههای اخیر توسط میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان مرمت شده است.
آرامگاه سید غلام رسول از مقاصد مذهبی و جاذبه های گردشگری استان سیستان و بلوچستان است و در حاشیه ضلع شرقی و در پنج کیلومتری شمال غربی خلیج چابهار قرار دارد. پلان معماری بنای آرامگاه سید غلام رسول بهشکل بناهای دوره سلجوقی است. برخی بر این اعتقاد هستند که بنا مربوط به دوره تیموری است و شاخصههای معماری این دوره نیز در بنا دیده میشود. احتمال میرود بنا در دورههای بعد تکمیل شده باشد و شاخصههایی از معماری تیموری هند در آن به کار رفته باشد. طرح و نقشهای روی بنا نیز از اصالت خاصی برخوردار هستند و مشابه در بناهای دیگر مربوط به عصر صفویه نیز دیده میشود. بنابراین میتوان گفت بنا به احتمال بسیار، آرامگاه در عصر سلجوقی ساخته و تزیینات آن در دورههای بعدی تکمیل شده است.
آرامگاه سید غلام رسول با دیوارهای سفید به سبک معماری هندی ساخته شده است. بنا در ضلع غربی حیاط، روی صفههای به ارتفاع یک متر قرار دارد. ورودی اصلی بنا در میانه ضلع غربی این پیشخوان است و سطح دیوارهایش را با تعبیه طاقچهها و طاقنماهایی با تزیینات گچی بهشکل دایره، پشت سر هم ساختهاند. بر پیشانی ورودی بنا نقاشی تزیینی رنگارنگی با طرحهای نقوش ستارههای مشبک دیده میشود. در قسمت شرقی آرامگاه، یک پیشخوان با سقف تیرهای چوبی و حصیری و چند ستون چوبی جای گرفته است که با پنج پله به حیاط وصل میشود و قدمت چندانی ندارند. در چهار گوشه زیارتگاه، چهار مناره کوتاه وجود دارد و نیمدایرههایی از گچ، به رنگ سفید، بین این منازل را پر میکند. گنبد از داخل دارای نواری از تزیینات هندسی و گیاهی با رنگهای زرد، قرمز، آبی، سفید است. بالای چهارطاقی بنا، چهار نورگیر وجود دارد که قسمتی از نور داخل آرامگاه را تامین میکنند. در ضلع غربی طاقنمایی با تزیینات مقرنس دیده میشود که در داخل آن کلمات «لااله الا الله» «یا محمد» «یا علی» و… را روی نقش گلها طرحاندازی کردهاند. در نمای ضلع شمالی، روبهروی محراب نیز طاق نماهایی با تزیینات مقرنس دیده میشود که محل نذر و روشن کردن شمع است. مقبره در میانه بنا واقع و روی آن صندوقچه و بر فراز صندوقچه حجله چوبی با تزیینات هندسی و زینتهای بلوچی گذاشته شده است.
در مورد صاحب آرامگاه در کتاب فرهنگ مردم بلوچ که توسط عبدالله ناصری به نگارش درآمده، دو دیدگاه ذکر شده است:
در مورد صاحب مزار دو عقیده وجود دارد. یکی آنکه معتقد هستند این مزار از آن عارف وارسته و مرد حقی است به نام سید عبدالرسول و این زیارتگاه مردم شیعه چابهار است و افراد غیرشیعه هم از شیعههای این سرزمین پیروی میکنند. بعضی دیگر بر این باوراند این مزار یک لوطی است (مطربهای دوره گرد را لوطی مینامند). در مورد صاحب مقبره روایاتی مختلف وجود دارد. گفته شده که وی خود هندی تبار بوده و زنی از اهالی چابهار را اختیار کرد، اما در شب عروسیاش دچار کسالت شد و فوت کرد.
معتقدان به سید غلام رسول هر ساله در سالروز مرگش (روز آخر ذیالقعده)، بهمدت ده روز با سازودهل به آوازخوانی، رقص و پایکوبی میپرداختند. دو نظریه درباره این مراسم وجود دارد:
- از آنجا که لوطی فوت شده عمرش را به شاد کردن مردم میپرداخت، وصیت کرده بود بعد از مرگش در کنار قبر وی مراسم شادی برگزار شود و تاثیر وجود خود را در شادمانی مردم بعد از مرگش حفظ کند.
- از آنجا که این شخص عروسی ناکام و نافرجامی داشت، دوستدارانش هر ساله در سالروز مرگش برایش جشن تدارک میدیدند تا یاد او را زنده کنند.
هرکدام از این نظریهها صحت داشته باشد، در هر صورت امروزه چنین مراسمی برگزار نمیشود و تقریبا میتوان گفت از بین رفته است. پیروان صاحب این مزار اکثرا شیعه مذهب هستند و در ماه محرم مراسم سوگواری در این مقبره برگزار میکنند.
موزه شاهرود
«موزه شاهرود» که در خیابان فردوسی شهرستان شاهرود در استان سمنان قرار دارد، در سالهای ۱۳۰۷ – ۱۳۰۶ به عنوان بلدیه یا شهرداری ساخته شده است. این بنا در سال ۱۳۶۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و به عنوان نخستین موزه استان سمنان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. علاوه بر ۸۳۰ قلم شی تاریخی، بیش از ۱۲۰ نسخه خطی و کتاب قدیمی ارزشمند نیز در این موزه نگهداری میشود؛ و قدیمیترین اثر موزه ای آن، ابزار سنگی و استخوانی است که بیش از هشت هزار سال قدمت دارد و از تپه سنگ چخماق بسطام به دست آمده است. این بنا با زیربنای ۴۶۸ مترمربع و در دو طبقه، به سبک معماری اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی طراحی شده است و از جاهای دیدنی شاهرود به شمار میرود. نمای بیرونی این بنا با آجر شکل گرفته و محوطه اطراف ساختمان را سنگ و آجرفرش پوشانده است. سقفهای طبقه اول موزه شاهرود دارای طاقهای هلالی و ترکی هستند که از خشت و مصالح آجری تشکیل شدهاند. اشیا و آثار تاریخی و کهنی که از سطح استان سمنان تهیه و گردآوری شدهاند، به صورت گسترده در این موزه نگهداری میشوند. این آثار دورههای تاریخی مختلفی از جمله قبل از میلاد مسیح، آثار دوره قبل از اسلام و آثار دوره اسلامی را در برمیگیرند و به دو بخش «باستانشناسی» و «مردمشناسی» تقسیم شدهاند.
بخش باستانشناسی : اشیا این بخش از حفاریهای تپههای باستانی مانند تپه سنگ چخماق شاهرود کشف شدهاند و در طبقه اول موزه، شش اتاق و یک راهرو را به خود اختصاص میدهند. اشیا این بخش شامل سکههایی از دوره صفویه، اشکانی و سلوکی، مهرههای تاریخی سنگی، ظروف سفالی (خاکستری و منقوش) و شیشهای، ابزارهای سنگی و استخوانی یا مفرغی، قبر بازسازی شده، درب منبتکاری شده، ستونهای چوبی، محراب گچبری شده، آجر نقشدار، پیهسوز از جنس فلز و مفرغ و غیره هستند. علاوه بر این، از جمله اشیا جالب توجه موزه که متعلق به هزار اول پیش از میلاد یا ۳ هزار سال پیش هستند، میتوان به اشیا تزئینی و آرایشی زنان آن دوره شامل دستبند، حلقه، گیره سر و سنجاق مو اشاره کرد که از مفرغ، استخوان یا سفال ساخته شده بودند. قبر بازسازی شده موجود در این موزه به هزاره اول قبل از میلاد تعلق دارد و از محوطه تپهبلوار شاهرود کشف شده است. اسکلت به دست آمده از این قبر به پهلو، در حالت جنینی و به سمت شرق یافته شده و در کنار آن وسایل تدفین قرار داشته است. در گذشته عقیده بر این بود که قرار دادن صورت مردگان به سمت شرق (محل طلوع خورشید) پیامآور زندگی و حرکت است و مردگان در دنیای دیگر به وسایلی که در کنار آنها قرار داده شده است، نیاز خواهند داشت. علاوه بر آن، از دیگر اشیا منحصر به فرد این موزه میتوان به درب منبت کاری شده متعلق به زمان مظفرالدینشاه قاجار اشاره کرد. این درب به عنوان درب آرامگاه امامزاده محمد سرامین قطری ساخته شده بود و به نقوش برجسته شامل نام سازندگان آن، آیتالکرسی، اسامی چهارده معصوم، نقوش اسلیمی، اشعار محتشم کاشانی و نوشتهها و آیات قرآنی مزین است. بخشی از نقوش اسلیمی یا گل بوتهای این اثر، خارج از در منبتکاری شدهاند و به وسیله میخ و سنگ یشم به بدنه اصلی نصب شدهاند. این نقوش به همراه گلهای نیلوفر، نمایشگر چرخه زندگی و چهار فصل سال هستند.
بخش مردمشناسی : این بخش آینه تمامنمای زندگی مردم است در طبقه دوم دارای دو اتاق، یک راهرو و یک سالن شامل اسناد و قبالهها، ابزار و وسایل تعزیهخوانی، وسایل تدفین، کارگاه پارچهبافی و انواع چرخهای ریسندگی سنتی، ابزار تدخین، وسایل روشنایی سنتی، قرآن خطی در ابعاد مختلف، پرده درویشی و ابزارکار دامداری، کشاورزی، پوشاک، پخت نان و دستبافتهها، تنپوشها و سرپوشهای شهرستان شاهرود است. همچنین در این بخش لباسهای زنانه شامل کت زنان (کلیجه) شلیته، کلاه سوزندوزی شده، چارقد ریال، جوراب پشمی و پیراهن سوزندوزی شده نیز به نمایش گذاشته شده است. در این بخش، پرده درویشی بیش از همه خودنمایی میکند که در سال ۱۳۴۰ یا ۱۳۴۲ توسط حسین درویش (نقاش پردههای درویشی) در کاشمر سبزوار ساخته شده است. این پرده شامل ۳۲ روایت و حدیث مذهبی و ۴۰۰ صورت انسان و حیوان است و در سال ۱۳۶۹ توسط کارشناسان میراث فرهنگی در اصفهان مورد بازسازی قرار گرفته است.