اسفند, ۱۴۰۱

 

کلیسای مارسرگیز اورمیه

کلیسای سیر

بقایای بر جای مانده از تاریخ ۶۰۰۰ ساله این شهر سند زنده زندگی مسالمت آمیز اقوام، ادیان و مذاهب است به طوریکه هر گوشه از شهر ارومیه گواه مستندی دارد که روزی نیاکان ما در این خطه از ایران بزرگ چه ایام باشکوهی داشته‌اند . سیر داغی ارومیه یکی از مهم‌ترین و زیبا‌ترین مکان‌های گردشگری این شهر است که در طول هفته و به خصوص در صبح روز جمعه پذیرای گردشگران زیادی است که برای تفریح و کوه نوردی به این نقطه از شهر می‌آیند. گردشگرانی که صبح قبل از طلوع آفتاب و عصر بعد از غروب آفتاب در بالای کوه سیر داغی ارومیه هستند، قدرت خداوند را در به تصویر کشیدن زیبایی خورشید در طلوع و غروب آن را مشاهده خواهند کرد. برخی محققان معتقدند نام اصلی این کوه سارداغی است که به مرور زمان به سیرداغی تغییر پیدا کرده از منظر آنان، سار‌ها طایفه‌ای هستند تاریخی و باستانی که به دو صورت سار و سر در پیشوند اسامی برخی مناطق آذربایجان هنوز هم موجود است از جمله ساریبیگلو یا سارداری و سردرود. مهم‌ترین جاذبه گردشگری که در کوه سیر داغی ارومیه به چشم خورده و در بام این شهر ۶۰۰۰ ساله خودنمایی می‌کند، کلیسای تاریخی مارسرگیز است که ۱۸ قرن است که عرش معنوی عابدان و مومنان مسیحی را به فرش بندگی متصل کرده است. خوشبختانه این کلیسا یکی از انگشت شمار‌ترین آثاری است شکل ظاهری خود بعد از ۱۸ قرن حفظ کرده و تغییری در آن با توجه به تردد زیاد مردم ارومیه و گردشگران داخلی و خارجی به این منطقه، ایجاد نشده است. مسیحیان ارومیه سال‌ها و قرن هاست روزهای یکشنبه و گاهاً در روزهای گرم و بعضا روزهای یخبندان سال برای عبادت با خدا به کلیسای مارسرگیز می‌آیند و در بالای این کوه و به دور از سرصدای داخل شهر و در فضایی کامل آرام و دلنشین دل را به خالق می‌سپارند. در سقف این کلیسا سوراخ‌هایی هست که برای اکو در نظر گرفته شده و طوری کانال کشی شده که در محراب موقعی که روحانی دعا می‌کرد، صدا برای جماعتی که اینجا در انتظار نماز و مشغول به عبادت بودند، پخش می‌شود.

تاریخچه کلیسای مارسرگیز ارومیه : ویلسون یونان در رابطه با قدمت کلیسای مارسرگیز اظهار کرد: در سردر ورودی این کلیسا نوشته‌ای وجود دارد که حدود ۳۰ سال پیش این نوشته توسط من ترمیم شد که طبق این نوشته این کلیسا حدود ۱۸ قرن است که دست نخورده باقی مانده است. ارتفاع درب ورودی این کلیسا کوتاه است که حالت تعظیم دارد یعنی این علامت احترام به دو شخصیت منتسب به این مکان عبادی است و هرمقامی که به این کلیسا می‌آید، برای ورود به کلیسا تعظیم کرده و سلام می‌کند و در حالت کلی این رسم اکثر کلیساهای تاریخی است.

قدیس های دفن شده در کلیسای مارسر گیز : یونان گفت: در کلیسای مارسرگیز دو قدیس به نام‌های مارسرگیز و مار برگوس دفن شده‌اند که کلمه مار در زبان عاشوری یعنی حضرت سرگیس و حضرت برگوس است. یونان در رابطه با سرگیس گفت: سرگیس فرمانده کل ارتش روم بود و برگوس معاون او بود که این دو در ابتدا بت پرست بودند اما بعد‌ها به دین مسیحیت ایمان می‌آورند و شروع به تبلیغ خدا می‌کنند. مسئول کلیسیای مارسرگیز گفت: با توجه به اینکه در آن زمان قسمتی از ایران در اختیار حکومت روم بود بنابرای تبلیغ مسیحیت بر ضد حکومت روم بود و پادشاه روم مارسرگیز و مار برگوس را به خاطر تبلیغ دین خدا احضار می‌کند.

نحوه کشته شدن مارسرگیز و مار برگوس :  پادشاه روم این دو شخصیت را به شرق ایران تبعید می‌کند و به فرمانده آنجا دستور می‌دهد که در صورتی که این دو نفر دوباره قصد بازگشت به محل کنونی کلیسیا را بکنند، آن‌ها را اعدام کنید. وقتی فرمانده برای بردن این دو شخصیت به این مکان می‌آید این دو نفر از رفتن خودداری می‌کنند و به فرمانده می‌گویند که اگر شما ما را اعدام نکنید، پادشاه ما را اعدام خواهد کرد. بعد از اصرار مارسرگیز و مار برگوس فرمانده این دو را به گاری می‌بندد و بعد ۲ روز شلاق زدن و کشیدن بر روی زمین و ریختن قطره قطره خون این دو شخصیت در کوه‌ها، در این مکان فعلی کشته می‌شوند. بعد از ۳ قرن از این اتفاق حکومت روم به دین مسیحیت ایمان می‌آورد و چون این مکان بعد از ۳ قرن در اختیار عاشوریان بود و عاشوریان نیز به مسیحیت ایمان آورده بودند، آرامگاه این دو شخصیت کلیسا می‌سازند.

کلیسای مارسرگیز زیارت گاه تمام مسیحیان جهان : می‌توان گفت این کلیسا یکی از مهم‌ترین زیارت گاه‌های مسیحیان است که از اعلب کشورهای دنیا مانند آمریکا، آلمان، انگلیس، سوئد، فرانسه و کانادا و سایر کشور‌ها برای بازدید و زیارت به این کلیسا می‌آیند و بعضی از مسیحیان از سایر کشور‌ها در سال حتما یک بار برای زیارت مزار این دو شخصیت به اینجا می‌آیند.

دریاچه نئور اردبیل

شاخص-دریاچه-نئور

برای بسیاری از طبیعت‌دوستان بازدید از بکرترین جاذبه‌های طبیعی مانند دریاچه نئور هیجان‌انگیز است. دریاچه نئور با قرارگیری در نزدیکی شهرهایی مانند اردبیل و خلخال، نسبت به سایر جاذبه‌های اطراف آن کمتر شناخته شده است. این دریاچه زیبا در دامنه کوه‌های تالش قرار گرفته است و برای اتراق در طبیعت، محیطی دلچسب دارد. دریاچه نئور در شمال غربی ایران و حد فاصل استان‌های گیلان و اردبیل واقع شده است. این دریاچه در میان کوه‌های بلند قرار دارد؛ به همین دلیل، منطقه‌ای سردسیر و پر بارش است. گردشگران بسیاری در طول سال در سفر به استان‌های گیلان و اردبیل از دریاچه نئور بازدید می‌کنند. در سفر به دریاچه نئور، از تماشای زیبایی‌های اطراف آن غافلگیر خواهید شد. اگر از علاقه‌مندان به طبیعت گردی در نقاط بکر و دست نخورده هستید، با ما همراه شوید تا شما را با دریاچه نئور آشنا کنیم. بازدید از این دریاچه دیدنی می‌تواند خاطره‌ای مانا برای شما بسازد. دریاچه نئور از جاهای دیدنی استان اردبیل و استان گیلان است و در نزدیکی جاده اسالم به خلخال و در خط مرزی استان‌های گیلان و اردبیل قرار دارد. این دریاچه در اصل دو بخش جدا از هم دارد که در فصل بهار و با آب شدن برف کوهستان‌ها، این دو قسمت به‌هم پیوسته و دریاچه‌ نئور شکل می‌گیرد. عمق قسمت‌های مختلف دریاچه نئور در بهار بین پنج تا ۱۳ متر تغییر می‌کند. بخش کوچک‌تر این دریاچه در حدود ۴۰ هکتار و قسمت بزرگ‌تر نزدیک به ۱۸۰ هکتار مساحت دارد. دریاچه نئور با عنوان منطقه حفاظت‌شده زیر نظر سازمان محیط زیست کشور قرار دارد و اکوسیستم محیطی و اقلیم آن حائز اهمیت است. تنوع گونه‌های گیاهی و جانوری در این دریاچه و اطراف آن، توجه کارشناسان را به خود جلب می‌کند. بیش از ۷۰ گونه گیاهی معطر و دارویی، گرداگرد دریاچه نئور را پوشانده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به شبدر، بابونه، آلاله، کنگر و خاکشیر اشاره کرد. تنوع گونه‌های جانوری در این منطقه نیز بیش از ۹۰ گونه است که از میان آن‌ها می‌توان خرس، راسو، اسب، انواع خفاش و حیوانات اهلی مانند گاو و گوسفند را نام برد. دریاچه نئور به‌دلیل قرارگیری در مناطق خوش آب و هوای جنگلی و سرسبز، در طول سال مورد توجه طبیعت‌دوستان و گردشگران بسیاری واقع می‌شود. به‌دلیل شهرت کمتر این دریاچه از جاذبه‌های طبیعی اطراف خود، دریاچه نئور بکر و دست نخورده باقی مانده است؛ گرچه روز به روز استقبال طبیعت‌گردان و گردشگران از این منطقه بیشتر می‌شود. اطراف دریاچه نئور از مهم‌ترین سکونتگاه‌های ییلاقی عشایر نیز است.

دریاچه نئور کجاست؟ دریاچه نئور در مرز بین استان‌های گیلان و اردبیل و دامنه‌های کوه تالش قرار دارد. این دریاچه از زیباترین جاذبه‌های طبیعی در شمال غربی ایران به شمار می‌رود و دسترسی به آن از هر دو استان گیلان و اردبیل میسر است. به‌دلیل وجود مسیر آسفالت و مناسب برای دسترسی به این دریاچه از سمت استان اردبیل، تردد به‌سمت این منطقه بیشتر از سمت اردبیل و خلخال صورت می گیرد. برای رسیدن به دریاچه نئور باید به مسیری پرپیچ‌وخم در دامنه‌ کوهستان تالش وارد شوید. با بالا رفتن از کوه‌های تالش به این دریاچه خواهید رسید. این منطقه موردتوجه علاقه‌مندان به کوهنوردی و طبیعت‌گردی قرار دارد. مسیر پیاده‌روی از این دریاچه تا ییلاق سوباتان نیز برای علاقه‌مندان به طبیعت‌گردی بسیار جالب‌توجه است. دشت‌های اطراف دریاچه نئور از اواخر بهار تا پایان تابستان پوشیده از گل‌های رنگارنگ و مراتع سرسبز می‌شوند. مسیر پرپیچ‌وخم کوهستانی به‌سمت این دریاچه زیباترین چشم‌اندازها از دشت‌های کوهپایه‌ای را دارد و پیمودن آن در حدود ۳۰ دقیقه طول می‌کشد. این جاده آسفالت است؛ اما مسیر دورتادور دریاچه، جاده‌ای خاکی و مناسب برای پیاده روی است.

مسیر دسترسی به دریاچه نئور : مسیر دسترسی به دریاچه نئور در میانه مسیر جاده اردبیل به خلخال قرار دارد. برای رسیدن به این دریاچه باید از سمت اردبیل به خلخال بروید و اگر از تهران یا شهرهای خارج از استان‌های آذربایجان شرقی و غربی قصد تردد به این منطقه را دارید، خود را به زنجان و مسیر جنوب به شمال جاده خلخال-اردبیل برسانید. در فاصله حدودی ۴۰ کیلومتری از اردبیل، روبه‌روی روستای «بودالالو» و سمت شرق جاده اردبیل-خلخال، جاده ای پرپیچ‌وخم به‌سمت دریاچه نئور و روستاهای اطراف آن وجود دارد. پس از پیمودن ۱۲ کیلومتر در این جاده به یک خروجی در سمت راست خواهید رسید که شما را به روستای «داش بلاغ» و جنوب دریاچه نئور می‌رساند و مسیر در امتداد جاده قبلی به بخش شمالی این دریاچه می‌رسد. روستای «عباس آباد» نیز در طول مسیر این دریاچه قرار دارد. برای تردد به‌سمت دریاچه نئور از استان گیلان می‌توانید به حوالی جنگل‌های لیسار و ییلاق سوباتان بروید و با گذشتن از مسیری پرپیچ‌وخم در غرب منطقه سوباتان به این دریاچه برسید. جاده‌های منتهی به دریاچه نئور از مسیر کوهستان عبور می‌کنند و از زیباترین مسیرهای جاده‌ای شمال غربی ایران هستند.

تفریحات دریاچه نئور :  قدم زدن در جاده خاکی اطراف دریاچه نئور و لذت بردن از گیاهان معطر کوهی در این منطقه برای بسیاری از گردشگران لذت‌بخش است. تماشای مناظر زیبای کوهپایه‌های تالش در جوار این دریاچه نیز می‌تواند خاطره‌ساز باشد. می‌توانید در اطراف دریاچه نئور عکاسی کنید و خاطرات خود را ثبت کنید. در فصل زمستان عمق ۸۰ سانتیمتری از آب این دریاچه یخ می‌بندد و به پیستی بزرگ برای اسکیت روی یخ تبدیل می‌شود. اگر به کوهنوردی علاقه دارید می‌توانید در کوه‌های اطراف دریاچه نئور به‌سمت قله‌ها بروید تا به زیباترین چشم‌اندازهای دریای خزر و جنگل‌های شمال ایران برسید. مسیرهای مختلفی برای کوهنوردی در اطراف این دریاچه وجود دارند و یکی از معروف‌ترین قله‌ها برای صعود قله «بغروداغ» است. این قله نزدیک به ۳۲۰۰ متر ارتفاع دارد و دریاچه نئور در دامنه شمالی آن واقع شده است. فضای اطراف این دریاچه برای دوچرخه‌سواری نیز بسیار مناسب است و علاقه‌مندان به دوچرخه سواری کوهستانی را جذب می‌کند. بسیاری از علاقه‌مندان به این رشته ورزشی در فصل‌های بهار و تابستان، فاصله بین این دریاچه تا ییلاق سوباتان در جنوب شرقی آن را که در حدود ۲۰ کیلومتر است، با دوچرخه طی می‌کنند. اسب‌سواری و قایق‌رانی نیز از دیگر تفریحات ورزشی در دریاچه نئور به شمار می‌روند. در اطراف این دریاچه امکان اجاره کردن اسب وجود دارد؛ اما اگر می‌خواهید قایق سواری کنید، باید قایق بادی با خود ببرید. آب این دریاچه برای شنا کردن مناسب نیست و گل و لای بعضی قسمت‌های آن شکل باتلاقی دارند؛ به همین دلیل شنا کردن در این دریاچه ممنوع است. علاقه‌مندان به پرنده‌نگری می‌توانند در فصل‌ مهاجرت پرندگان از تماشای گونه‌های مختلف آن‌ها در اطراف این منطقه لذت ببرند. دریاچه نئور و مناطق اطراف آن شکارممنوع و محافظت‌شده هستند و برای حفظ امنیت حیوانات و اکوسیستم منطقه باید موارد ایمنی را رعایت کنید. برای بسیاری از گردشگران اتراق در طبیعت و گذراندن یک روز در هوای آزاد، تفریحی لذت‌بخش به شمار می‌رود. این منطقه به‌دلیل بکر بودن و آب و هوای مناسب در تابستان محیطی مناسب برای پیک نیک یک‌روزه در طبیعت دارد؛ پس اگر از طرفداران این تفریح هستید حتما در سفر به اطراف این دریاچه برای گذراندن یک روز در حوالی دریاچه نئور برنامه‌ریزی کنید.

ماهیگیری در دریاچه نئور : دریاچه نئور به‌دلیل آب فراوان و شیرینی که دارد محیطی مناسب برای رشد ماهیان به شمار می‌رود؛ از طرف دیگر، گاماروس‌ها که از دسته سخت‌پوستان آبزی هستند، در این دریاچه زندگی می‌کنند. این سخت‌پوستان نقش مهمی در پاک سازی آب دریاچه نئور دارند. برای کنترل رشد گاماروس‌ها در این دریاچه، پرورش ماهی قزل‌آلا در دریاچه نئور به‌صورت مصنوعی انجام می‌شود. ماهی‌های کوچک قزل‌آلای رنگین‌کمانی در فصل گرما در دریاچه نئور رها می‌شوند و تا پایان تابستان به شرایط ایدئال برای صید می‌رسند؛ به همین جهت، طول تابستان و به‌خصوص شهریور ماه زمان‌هایی مناسب برای ماهیگیری در این دریاچه به شمار می‌روند. ماهیگیری در دریاچه نئور برای علاقه‌مندان به این سرگرمی بسیار جذاب است و در اواخر تابستان نیز مسابقه‌های ماهیگیری در این منطقه برگزار می‌شود. در سفر به دریاچه نئور اگر قصد دارید شانس خود را در ماهیگیری امتحان کنید، بهتر است پیش از سرد شدن هوا به این منطقه بروید. ماهی‌های قزل‌آلا در این دریاچه در مقابل سرما مقاوم نیستند و به همین دلیل پیش از شروع سرما و یخ زدن آب، آن‌ها را از سطح دریاچه نئور جمع می‌کنند. با شروع فصل گرما بار دیگر ماهی‌های پرورشی درون این دریاچه رها می‌شوند. ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمانی از خوش‌طعم‌ترین انواع ماهی قزل‌آلا است. در آب دریاچه نئور و اطراف آن آبزیان دیگری مانند زالو، پلانکتون‌ها، صدف، سمور آبی، قورباغه آبی، قورباغه راه‌راه و انواع نرم‌تنان زندگی می‌کنند.

بهترین زمان سفر به دریاچه نئور : دریاچه نئور به‌دلیل قرار گرفتن در محیطی سردسیر و کوهستانی با بارش‌های مداوم، در طول سال پر آب است و سطح آب دریاچه بالا می‌ماند. این منطقه در فصل‌های پاییز و زمستان سرد است و برای تماشای زیبایی‌های دریاچه نئور در این فصل، باید لباس گرم و مناسب بپوشید. در فصل پاییز طبیعت اطراف دریاچه نئور رنگارنگ و تماشایی است و در زمستان سطح این دریاچه یخ می‌بندد. بهترین زمان برای سفر به دریاچه نئور فصل‌های بهار و تابستان است؛ البته به‌دلیل اقلیم سرد این منطقه، فصل بهار در طبیعت این دریاچه از اواسط اردیبهشت ماه آغاز می‌شود. در این زمان دشت‌های اطراف سرسبز و پر گل می‌شوند و هوا بسیار مطبوع و مناسب است. هرچه به‌سمت تابستان پیش برویم، دمای هوا در اطراف دریاچه گرم‌تر می‌شود؛ اما در طول تابستان نیز متوسط دمای هوای این منطقه از حدود ۲۵ درجه بالای صفر بیشتر نمی‌شود. اگر تمایل به اتراق کنار دریاچه نئور دارید، می‌توانید در روزهای بلند تابستان برای رفتن به این دریاچه برنامه‌ریزی کنید. طبیعت سرسبز و چشمه‌های پر آب اطراف این دریاچه در فصل تابستان برای قدم زدن و گشت و گذار مناسب است. در بهار نیز می‌توانید از زیبایی‌های اطراف این دریاچه لذت ببرید؛ اما حتما لباس گرم به‌همراه داشته باشید؛ زیرا دمای هوا در این فصل متغیر است. پوشش گیاهی اطراف دریاچه نئور متنوع و چشم‌نواز است و بخشی از منطقه حفاظت‌شده به شمار می‌رود. با توجه به شکار ممنوع بودن این منطقه، حیوانات و پرندگان در این نواحی احساس امنیت می‌کنند و به همین دلیل در زمان مناسب و زمان کوچ پرندگان می‌توانید زیباترین مناظر حیات وحش را در دریاچه نئور ببینید.

امکانات دریاچه نئور : محیط اطراف دریاچه نئور از بکرترین و دست نخورده‌ترین مناطق طبیعی در شمال غربی ایران محسوب می‌شود. این منطقه امکانات خاصی ندارد و برای طبیعت‌گردان که عاشق طبیعت دنج هستند، انتخابی مناسب به شمار می‌رود. در اطراف دریاچه نئور تنها چند سکو برای اتراق، یک سرویس بهداشتی و بوفه‌ای کوچک با اجناس محدود وجود دارد. برای انجام ورزش‌های مختلف و اتراق در طبیعت باید لوازم و تجهیزات مورد نیاز را با خود ببرید؛ همراه داشتن غذا و آب کافی نیز ضروری است.

کمپ در دریاچه نئور : با توجه به جاذبه‌های طبیعی برجسته در اطراف دریاچه نئور می‌توانید برای لذت بیشتر از زیبایی‌های این منطقه، یک شب در اطراف این دریاچه اقامت کنید. برای اقامت شبانه در اطراف دریاچه نئور باید در این منطقه کمپ کنید. با توجه به کمبود امکانات در اطراف این دریاچه باید لوازم و وسایل مورد نیاز برای کمپ کردن در طبیعت را با خود ببرید. این منطقه کوهستانی است و حتی در فصل‌های گرم سال نیز با غروب خورشید و آغاز شب، هوا رو به سردی می‌رود. لباس گرم، کیسه خواب، بادگیر، چادر و زیرانداز مناسب از واجب‌ترین وسایل برای کمپ کردن اطرف دریاچه نئور هستند؛ غذا و آب کافی نیز به‌همراه داشته باشید. این منطقه برای کمپ کردن مناسب است و امنیت بالایی دارد؛ اما در صورت تمایل می‌توانید هتل‌ها و اقامتگاه‌های سنتی نزدیک به این دریاچه را برای اقامت شبانه انتخاب کنید.

باغ گلشن طبس

irs01_s3old_10531485975653352010

باغ گلشن جزو مهم‌ترین باغ‌های ایران است که هم‌چون نگینی سبز در شهر کویری طبس می‌درخشد. این باغ که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، یکی از جاذبه های گردشگری طبس محسوب می‌شود. باغ گلشن در اواخر دوره زندیه ساخته شد و علاوه بر پوشش گیاهی متنوع‌، پلیکان‌های زیبایی دارد که برای گردشگران جذاب هستند. در این باغ می‌توانید اطلاعات خوبی درباره سیستم آبیاری فوق‌العاده و فواره‌های طبیعی آن به دست آورید و از موزه ژئوپارک طبس (میراث زمین) واقع در عمارت سردر باغ گلشن بازدید کنید. باغ گلشن نمونه‌ای از یادگارهای به‌جامانده از دوره زندیه و از معروف‌ترین جاهای دیدنی استان خراسان جنوبی است که در تاریخ بیستم دی‌ماه سال ۱۳۵۵ به شماره‌ ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. این باغ پوشش گیاهی متنوعی دارد که در منطقه‌ای کویری کمی عجیب به نظر می‌رسد؛ به‌خصوص که از گیاهان سردسیر تا گرمسیر در آن به چشم می‌خورد. ساختمان باغ در زلزله سال ۱۳۵۷ تا میزان زیادی از بین رفت و ساختمان امروزی بازسازی‌ عمارت قدیمی است. باغ گلشن طبس به‌دلیل قرارگیری در خیابان تاریخی گلشن، به این نام مشهور شده است. پلیکان‌ها یکی از زیبایی‌های باغ گلشن هستند که در دهه‌ پنجاه شمسی به آن اضافه شدند. داستان از این قرار است که دو پلیکان مهاجر در مسیر مهاجرت خود از مناطق سرد سیبری بر فراز طبس به پرواز درآمدند و پس از فرود در باغ گلشن آنجا را برای زندگی انتخاب کردند. مردم توجه زیادی نسبت به این پلیکان‌ها نشان دادند و این پرندگان در باغ باقی ماندند. گلشن برای چندین سال مامن این پرندگان بود تا اینکه در زلزله شهریور ۵۷ یکی از آن‌ها زیر آوار ماند و از بین رفت. پلیکان دیگر تنها شد؛ اما تا سال ۱۳۹۴ در باغ گلشن ماند و همان جا جان سپرد. چندین سال بعد تعدادی پلیکان به باغ آورده شد که امروزه به‌عنوان یکی از جاذبه‌‌های باغ گلشن به شمار می‌روند.

تاریخچه باغ گلشن طبس : باغ گلشن طبس در اوایل قرن سیزدهم هجری قمری مصادف با اواخر دوره لطفعلی خان زند و در بحبوحه‌ شروع حکومت آقامحمدخان قاجار ساخته شد و امیر محمدحسن خان عرب زنگویی، حاکم تون (فردوس) و طبس دستور ساخت آن را داد. به همین دلیل کارشناسان، قدمت این باغ را اواخر زندیه و اوایل قاجاریه می‌دانند و تاریخ خاصی برای آن در نظر نمی‌گیرند.

امیر محمدحسن خان، اراضی و مستقلات بسیار زیادی در مناطق طبس، فردوس، بشرویه و گناباد داشت که بخش قابل‌ملاحظه‌ای از آن‌ها را قبل از مرگش برای مصارف خیریه وقف کرد. وقف اموال در دو نوبت صورت گرفت: نوبت اول در سال ۱۲۱۸ هجری قمری موسوم به وقف اول، نوبت دوم در سال ۱۱۹۷ هجری شمسی که به وقف ثانی معروف شد. باغ گلشن نیز یکی از این املاک وقفی در نوبت اول بود. وی برای وقف باغ گلشن و املاکش در حدود سال ۱۱۸۲ هجری شمسی چنین وقفنامه‌ای تنظیم کرد:

باغ گلشن، خیابان باغ گلشن، میدان مرکزی شهر تا دروازه دشتغران وقف بر خلایق است که رفت‌وآمد کنند و هر ۱۰ سال یک بار باید وقف‌نامه امیر حسن‌ خان نوشته شود و به تایید علمای طبس برسد.

به‌طور کلی وقف‌نامه امیر حسن خان دارای ۴۷ نیت و قصد و ۱,۹۲۶ رقبه در شهرهای طبس، بیرجند، فردوس، بشرویه، گناباد و ارسک بود که باغ تاریخی گلشن طبس یکی از آن‌ها محسوب می‌شد.

جهانگردان زیادی از باغ گلشن بازدید کردند که از آن جمله می‌توان به همسر آندره گدار، معمار معروف فرانسوی اشاره کرد. او درباره زیبایی باغ گلشن گفته بود:

در این باغ حوضی بزرگ با فواره‌های متعدد وجود دارد که آب یعنی این ماده‌ باارزش را مانند تحفه‌ای به آسمان می‌فرستد.

میرزا خانلرخان اعتصام‌الملک نیز در سفر خود به طبس در سال ۱۲۵۵ هجری شمسی، در سفرنامه‌اش این باغ را به زیبایی توصیف کرده است. سون هدین سوئدی نیز در سال ۱۲۸۴ هجری شمسی در سفرش به طبس، باغ را با عبارت‌هایی مانند «درختان خرما و مرکبات»، «سایه خنک نخل‌ها»، «نغمه زیبای آب روان جوی‌ها»، «چمن‌های میان دو جوی»، «زمزمه باد در میان درختان» و… توصیف و از کیفیت معجزه‌آسای آب جاری در باغ ابراز شگفتی کرده بود. در سال ۲۰۰۸ وب‌سایت دیلی تلگراف فهرستی از ۵۰ باغ زیبای دنیا را ارائه داد که نام باغ گلشن طبس در میان آن‌ها قرار داشت. این وب‌سایت متنی را در مورد باغ منتشر کرد: «پنه‌لوپه هابهوس» (Penelope Hobhouse)، نویسنده بریتانیایی و کارشناس باغ‌های ایرانی توصیف ویژه‌ای از باغ گلشن ارائه می‌دهد و آن را بهشتی روی زمین می‌خواند که دیدن آن ارزش هفت ساعت رانندگی را در میان کویر دارد. این باغ در طبس واقع شده؛ شهری که در میان دو کویر است. در چنین محیطی وجود آب به یک معجزه می‌ماند. در اینجا آب چشمه‌ها به درون استخرهای بزرگی می‌ریزد که در سراسر باغ وجود دارد. با دیدن درختان خرما، مرکبات و انار حس حضور در کویر به شما دست می‌دهد؛ اما در کنار آن‌ها درخت استوایی سیکاس در جوار گل‌های سرخ و ختمی تناقض جالبی را به نمایش می‌گذارند.

معماری باغ گلشن طبس : باغ گلشن طبس که مساحتی حدود هفت هکتار دارد، با ۲۶۶ متر طول و ۲۶۰ متر عرض تقریبا مربع‌شکل است. طراحی این باغ بر اساس نمونه چهارباغ یا چارباغ صورت گرفت که طرحی از باغ ایرانى محسوب می‌شود. دو خیابان اصلی متقاطع، محوطه‌ باغ را به چهار مربع بزرگ تقسیم کرده‌اند و هر یک از این مربع‌ها از طریق گذرگاه‌های کوچک به‌صورت چهار کرت درآمده است. در میان این باغ، استخر نسبتا بزرگی با سه فواره‌ طبیعی وجود دارد که بدون استفاده از نیروی خارجی، آب را به جریان می‌اندازند. نکته موردتوجه در این باغ طرز خیابان‌بندی و شکل گذرگاه‌ها نیست، بلکه به وجود همین استخر در میان آن‌ها مربوط می‌شود که تضاد زیبایی میان آب و سبزه ایجاد کرده است. جالب اینکه طراحی این باغ شکل مربعی دارد که مانندش تنها در تاج محل هند به چشم می‌خورد. در این ساختار طول و عرض باغ با هم برابر هستند و توسط خیابان‌های موازی به یکدیگر متصل می‌شوند.

عمارت سردر : تنها ساختمان باغ گلشن، ساختمان سردر است که شامل عمارتی دو طبقه با یک زیرزمین کوچک می‌شود. طبقه‌ اول عمارت، تالاری بزرگ و ایوانی برای مشاهده‌ مناظر باغ و شهر دارد که دو ستون و تزیینات آجری نقش‌دار بر زیبایی آن افزوده‌اند. نمای عمارت از اندود گچ سفید است و از دیدگاه معماری، بنایی معمولی به شمار می‌رود؛ اما یکی از بناهای شاخص طبس است که اهمیت زیادی برای شهر دارد. ساختمان سردر در زلزله‌ ویرانگر شهریور ۱۳۵۷ به‌طور کامل از میان رفت و ساختمان کنونی با توجه به نقشه‌ ساختمان سابق بازسازی شده است. عمارت سردر ساختمانی دوطرفه به حساب می‌آید که یک روی آن به‌سمت میدان انقلاب اسلامی طبس و روی دیگرش به‌سوی باغ قرار دارد.

موزه ژئوپارک طبس : موزه‌ای با عنوان موزه ژئوپارک طبس (میراث زمین) در عمارت سردر باغ گلشن وجود دارد که میراث به‌جامانده از فعالیت‌های طبیعی و بشری زمین و آثار مرتبط با زمین‌شناسی در آن ارائه شده است. این موزه با توجه به غنای زمین‌‌شناسی و معدنی شهرستان طبس در اسفندماه سال ۱۳۹۵ افتتاح شد که در آن می‌توانید با گوشه‌ای از این ذخایر آشنا شوید و مجموعه‌ای از کانی‌ها، سنگ‌ها، فسیل‌ها و مواد معدنی را از نزدیک ببینید. علاوه بر این، طیف وسیعی از موجودات فسیل‌شده در موزه قرار دارد که قدیمی‌‌ترین آن‌ها متعلق به فسیلی بنام استروماتولیت با قدمت حدود ۵۴۰ میلیون سال قبل است. با توجه به اینکه موزه دارای فضای بسته است و سیستم تهویه مناسبی دارد، در تمامی طول سال می‌توانید از آن بازدید کنید. در تعطیلات رسمی نیز با هماهنگی قبلی، امکان بازدید از آن وجود دارد.

سیستم آبیاری باغ گلشن طبس : باغ گلشن طبس یکی از معدود باغ‌های ایرانی است که آب به‌صورت دائمی در آن جریان دارد. برای آبیاری باغ از آب‌های سطحی و همین طور سفره‌های آب زیرزمینی منطقه استفاده شده است. این باغ را در منطقه‌ای احداث کرده‌اند که آب چشمه‌های سرد و گرم جریان‌یافته از کوهستان‌های اطراف طبس به‌سمت شهر، در این منطقه به یکدیگر می‌رسند، از انتهای باغ وارد شده و توسط جوی‌ها به‌سمت کرت‌ها هدایت شوند. آب پس از آبیاری کرت‌ها از زیر هشتی ساختمان سردر به‌سمت شهر بیرون می‌رود. به‌منظور استفاده از منابع آب زیرزمینی در این باغ، چاه آبی از نوع چاه‌های آرتزین در زیر استخر بزرگ حفر شده است که از این جهت پدیده‌ای جالب در آبیاری محسوب می‌شود. فواره‌ها، خروجی‌های آب این چاه هستند و استخر بزرگ در واقع محل ذخیره‌ آب چاه است.

چاه آرتزین یا چاه جهنده : چاه‌های آرتزین به‌گونه‌ای طراحی و حفر می‌شوند که سطح ارتفاع آب‌های زیرزمینی متصل به چاه، بالاتر از دهانه‌ چاه (محل خروج آب) باشد که در نتیجه، فشار آب‌های زیرزمینی برای ایجاد هم‌سطحی باعث فوران آب از دهانه‌ چاه به‌صورت طبیعی می‌شود. باغ گلشن با بهره‌گیری از این سیستم آبیاری، آب جاری دائمی دارد و از این حیث در میان باغ‌های نادر ایران قرار می‌گیرد.

گیاهان باغ گلشن طبس :  گفته می‌شود پیش از آنکه باغ گلشن ساخته شود، نخلستان زیبایی در این محل وجود داشت؛ چراکه درختان خرما در آن به‌صورت پراکنده به چشم می‌خورند و نظم قابل‌توجهی در کاشت آن‌ها مشاهده نمی‌شود. ازاین‌رو نخل‌های باغ گلشن که حدود ۲۰۰۰  اصله هستند، قدیمی‌ترین درختان آن به شمار می‌روند. از دیگر درختان میوه‌دار باغ گلشن می‌توان به درختان انار و مرکبات مانند نارنج اشاره کرد که به‌طور مساوی میان کرت‌ها و به‌صورت شطرنجی توسط معمار اولیه‌ باغ کاشته شده‌اند. در هر یک از چهار کرت باغ حدود ۵۰۰ اصله درخت انار و ۲,۵۰۰ اصله درخت مرکبات وجود دارد. از میان گونه‌های مختلف درختان تزیینی، چنارها، سروها و بیدها در کنار چمنزارهای طبیعی بر زیبایی باغ گلشن افزوده‌اند. بوته‌های گل جزو جدانشدنی از باغ‌ها هستند و در نتیجه در باغ گلشن از گل‌ رز سرخ تا اطلسی سفید و ختمی وجود دارد. آرایش قسمت پایین درخت‌های اطراف استخر به‌گونه‌ای است که شاخ و برگشان را هرس می‌کنند و زیر آن‌ها برحسب فصل، بوته‌های گل سرخ و گل اطلسی سفید می‌کارند. نکته جالب‌توجه در باغ گلشن را باید حضور گونه‌های مختلف گیاهی سازگار با آب‌وهوا و اقلیم‌های متنوع دانست؛ به‌عنوان مثال چناری که خاص مناطق سردسیر است، در کنار نخلی قرار دارد که نماد مناطق گرمسیر محسوب می‌شود.

ماسوله

خونه-ماسوله

نمایی زیبا از خانه‌های پلکانی، بالکن‌های مزین به گل‌های شمعدانی، جنگل‌های بکر و سرسبز، آبشارهای خروشان و کوه‌های بلند، از آن دسته مناظری است که قطعا شما را عاشق خود خواهد کرد. آب و هوای مطبوع، مردم خون‌گرم و مهمان‌نواز، غذاهای باکیفیت و فضای رویایی شهر ماسوله گیلان، آن‌قدر جذاب است که شما را بارها و بارها به‌سمت خود خواهد کشاند. ماسوله در ۳۰ مرداد سال ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به‌عنوان میراث فرهنگی و طبیعی و اولین شهر تاریخی زنده کشور به‌صورت یک مجموعه کامل به ثبت رسید. در حال حاضر، ماسوله زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همچنین اداره محیط زیست استان قرار دارد و خوشبختانه به‌خوبی از آن مراقبت می‌شود. شهر ماسوله در جنوب غربی استان گیلان و در فاصله ۶۰ کیلومتری شهر رشت در بخش سردار جنگل فومن واقع شده است. ماسوله با شهر فومن تنها ۳۵ کیلومتر و با شهر ماکلوان، حدود ۲۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر از سمت شمال به شهرستان ماسال، از سمت جنوب به طارم علیا در استان زنجان، از سمت شرق به جلگه شهر فومن و از سمت غرب به شهرستان خلخال در استان اردبیل می‌رسد. فاصله مرکز ماسوله تا مرز استان زنجان حدود ۲ کیلومتر و تا محدوده استان اردبیل یعنی منطقه گیلوان، حدود ۱۰ کیلومتر است. شهر کنونی ماسوله در مختصات جغرافیایی با طول ۴۸ درجه و ۵۹ دقیقه شرقی و عرض ۳۷ درجه و ۹ دقیقه شمالی در دل رشته کوه‌هایی زیبا و بی‌بدیل قرار دارد. وسعت شهر فعلی ماسوله، معادل ۱۰۰ هکتار است و از سه جهت شمال، جنوب و غرب به کوه‌ها و از طرف شرق بر دره‌های سرسبز اشراف دارد. ارتفاع ماسوله از سطح دریاهای آزاد، ۱,۰۵۰ متر است. جالب است بدانید که به‌دلیل پلکانی بودن این بافت مسکونی، بین پایین‌ترین و بالاترین نقطه آن حدود ۱۲۰ متر اختلاف ارتفاع وجود دارد. اطراف ماسوله، پوشیده از جنگل است و راه اصلی ارتباطی آن، جاده فومن است.

ماسوله گیلان از جاهای دیدنی فومن و شهری سنتی و قدیمی است که با وجود خانه‌های زردرنگ در پس‌زمینه سبز جنگل و کوه‌های خوش‌رنگ در دنیایی مه‌آلود، بیشتر شبیه به یک تابلو‌ نقاشی یا کارت پستال است. ماسوله یکی از معدود شهرهای بدون وسیله نقلیه موتوری در دنیا است که با کوچه باغ‌های باریک و پله‌پله، تردد هرگونه وسایل نقلیه را غیرممکن کرده است. اگر به‌دنبال فرار از شلوغی شهر هستید، به ماسوله پناه ببرید؛ شهری که هر روز صبح با آواز خروس‌ها و بوی مطبوع نان محلی بیدار می‌شود. در سفر به ماسوله گیلان طوری برنامه‌ریزی کنید که حداقل یک شب در این شهر اقامت داشته باشید؛ زیرا پیاده‌روی شبانه و تجربه قدم زدن در صبحگاه مه‌آلود ماسوله به‌قدری فوق‌العاده است که نباید به‌سادگی از آن غافل شوید.  ماسوله، بدون شک یکی از بهترین مناطق ایران برای خستگی در کردن و پناه بردن به طبیعت است. شما در ماسوله به‌محض بیرون آمدن از در اقامتگاه خود، حس می‌کنید که به یک قرن پیش و به دل یک روستای تاریخی سفر کرده‌اید.

تاریخچه ماسوله : ماسوله، منطقه‌ای مسکونی با قدمتی از ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ سال است. ماسوله قدیم که با نام «کهنه ماسوله» نیز شناخته می‌شود، در فاصله پنج کیلومتری غرب جاده ماسوله به خلخال و ۶ کیلومتری شمال غرب شهر فعلی ماسوله قرار گرفته است و سکونتگاه اولیه و قدیمی اهالی این شهر بوده است. نخستین کاوش‌های باستانی در این محوطه توسط هیئت پژوهشکده باستان‌شناسی سازمان میراث فرهنگی استان گیلان از شهرستان فومن در شهریور ماه ۱۳۷۴ انجام شد. یافته‌های باستان‌شناسان از معادن آهن و کوره‌های ذوب فلزات نشان داد که کهنه ماسوله در قرن پنجم تا هشتم هجری از مراکز مهم ایران در زمینه فلزکاری به شمار می‌رفته است. یکی از کشفیات گروه باستان‌شناسی، سفال‌های آبدار با رنگ‌های متنوع، متعلق به دوره سلجوقی بود که اهمیت و اعتبار تاریخی این شهر را نشان می‌دهند. پس از این کشفیات، کهنه ماسوله در شهریور سال ۱۳۸۵ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. دلیل کوچ اهالی ماسوله از کهنه ماسوله به شهر فعلی، به نظر زلزله‌ای بزرگ در سال ۸۹۰ هجری قمری بوده است. البته طبق روایتی دیگر، همه‌گیری بیماری طاعون در سال ۹۴۳ هجری قمری، دلیل اصلی کوچ مردم بوده است. بنابراین، شهر فعلی ماسوله از قرن هشتم هجری (قرن چهاردهم میلادی)، محل زندگی اهالی کهنه ماسوله و دیگر نقاط مختلف ایران بوده است. از تحولات معاصر در ماسوله فعلی می‌توان به تاسیس کتابخانه عمومی ماسوله با هزار جلد کتاب خطی در سال ۱۲۸۹، تاسیس نخستین مدرسه دولتی در سال ۱۲۹۳، رویارویی قوای جنگل با قوای روس در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی اول در بهمن ۱۲۹۴، تاسیس اداره پست در سال ۱۲۹۵، تاسیس شهرداری در سال ۱۳۱۱، تعطیلی شهرداری در سال ۱۳۱۸ (شروع مجدد در سال ۱۳۴۱) و راه‌اندازی تلفن در سال ۱۳۱۶ اشاره کرد. اهالی ماسوله نقش مهمی در تاریخ جنبش جنگل در برابر تهاجم روسیه و بریتانیا به عهده داشته‌اند. ماسوله‌ای‌ها به قوای جنگل کمک می‌کردند و عده‌ای مانند شهید باباغلامعلی در کنار آن‌ها می‌جنگیدند. پس از احداث جاده ارتباطی جدید بین گیلان و آذربایجان، جنگ جهانی دوم و هرج و مرج ناشی از آن و قحطی ۱۳۲۰، ماسوله بیشتر جمعیت خود را از دست داد و کاروان‌سراهای شاه‌راه ارتباطی شمال و آذربایجان و همچنین بازار داد و ستد، صنایع فلزی و چرم ماسوله از رونق افتادند. ماسوله زمانی نقطه اتصال زنجان، گیلان و آذربایجان بود؛ اما احداث جاده جدید، ماسوله را به انزوا کشاند. به همین دلیل، بسیاری از مردم ثروتمند ماسوله به پایتخت، سایر شهرهای بزرگ و خارج از کشور مهاجرت کردند.

نحوه پیدایش ماسوله : یکی از فرضیه‌های شکل‌گیری شهر ماسوله به قرن سوم هجری قمری برمی‌گردد؛ زمانی که «آقاسید جمال الدین اشرف» در حال فرار از طارم بود و «عون بن محمد بن علی»، یکی از همراهان مجروح او به این منطقه پناه آورد. وی قبل از مرگ از چوپانی درخواست کرد تا او را در همین محل به خاک بسپارد. گفته می‌شود پس از خاکسپاری عون بن محمد بن علی، چوپان‌ها کم کم گرد مزار او جمع شدند و در گذر زمان، خانه‌ها و بناهایی در آنجا ساختند و کهنه ماسوله به‌تدریج شکل گرفت. برخی نیز بر این باور هستند که پس از مرگ «سالوک معلم» به‌همراه دو تن از شاگردانش به نام‌های «عین علی» و «زین علی» که از مبلغین دین اسلام بودند، مردم گرد مزار آن‌ها جمع شدند و کهنه ماسوله را شکل دادند.  ماسوله در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار، تحت اختیار ارتش بود و وظیفه ساخت گلوله برای توپخانه ایران را به عهده داشت. در زمان «رابینو»، سرکنسول دولت بریتانیای کبیر در شهر رشت در اوایل قرن بیستم، ماسوله دارای ۵ محله، دو یا سه کاروان‌سرا، دو حمام و بازاری با ۴۰۰ دکان بود که در زمستان‌ها خالی می‌ماندند.

وجه تسمیه ماسوله : نام شهر ماسوله با تلفظ اصلی «موسلاه» (Mooslah) به زبان تالشی از قرن هشتم و نهم هجری به بعد به همین صورت کنونی بوده است. برخی افراد نام شهر ماسوله را برگرفته از نام کوهی در جوار ماسوله به نام «ماه‌سالار» می‌دانند. این عده می‌گویند که نام این ناحیه در ابتدا «ماسالا» بوده است و بعدها به ماسوله تبدیل شده است. طبق روایتی دیگر، کلمه «ماسوله» از دو واژه «ماس» به‌معنای «کوه و مانع» و «اوله» به‌معنای «بلند» تشکیل شده ‌است که در ترکیب با «های» تصغیر به مفهوم «مانند» آمده ‌است. به همین علت می‌توان نام ماسوله را «کوه بلند» و «کوه مانند» معنا کرد. در زبان‌های سانسکریت و پهلوی، ماسوله به‌معنای «ماه کوچک» یا «سرزمین ماه کوچک» نیز است. طبق گفته برخی افراد نام ماسوله برگرفته از «موصل»، شهری در اقلیم کردستان است. این عده اعتقاد دارند که اهالی ماسوله در ابتدا کرد بوده‌اند و آیین آن‌ها ایزدی بوده است. البته این روایت، پشتوانه تاریخی محکمی ندارد و بسیاری از پژوهشگران، آن را یک تعبیر سطحی می‌دانند. با توجه به شباهت نام ماسوله به نام «ماسال» (شهری در نزدیکی ماسوله) و روستایی به نام «ماسوله خانی» در شهرستان ماسال و همچنین «کهنه ماسوله» در زبان تالشی، می‌توان با قطعیت گفت که مردم ماسوله از کهنه ماسوله به شهر فعلی ماسوله در قرن هشتم هجری نقل مکان کرده‌اند.

معماری ماسوله : معماری ماسوله، متعلق به دوران زندیه است و مانند بسیاری از یگر نقاط کوهپایه‌ای کشورمان به‌صورت پلکانی ساخته شده است. از روستاها و شهرهای پلکانی ایران می‌توان به روستای کنگ در خراسان رضوی، اورامان در کردستان، کزج در اردبیل و وفس در استان مرکزی اشاره کرد. ماسوله به فراخور آب و هوا، شیب زمین، برای دفاع راحت‌تر در برابر غارتگران و البته برخورداری از معماران متبحر به‌صورت زنجیروار ساخته شده‌ است. مصالح استفاده شده در خانه‌های پلکانی ماسوله، چوب، سنگ و خشت است. این خانه‌ها معمولا دو طبقه هستند و خانه یک طبقه یا سه طبقه کمتر در این شهر دیده می‌شود. دالان، سیاهچال، انبار، پله‌های بلندی که ارتباط طبقه‌ همکف و طبقه دوم را میسر می‌کنند، پشن (توالت)، چغم (اتاق نسبتا بزرگ برای پذیرایی از مهمان)، نشیمن‌گاه دائمی ساکنان خانه که اتاق کوچکتری نسبت به هال است، «سومه» (مقر زمستانی خانواده) و تالار که ایوان کوچکی را شامل می‌شود، از جمله بخش‌های اصلی یک خانه در ماسوله هستند. به‌طور کلی هر خانه ماسوله از دو قسمت تشکیل می‌شود؛ قسمت زمستانی و قسمت تابستانی. قسمت زمستانی که در زبان محلی با عنوان «سومه» شناخته می‌شود، اتاق کوچکی است که در عقب خانه قرار دارد و نور چندانی به آن نمی‌تابد. تنها نقطه نورگیر این اتاق کوچک، «لون» نام دارد. در وسط قسمت زمستانی خانه‌های ماسوله، یک کوره برای آشپزی و درست کردن غذا و البته تامین گرما تعبیه شده است. شما همچنین در این بخش از خانه با طاقچه‌هایی روبه‌رو می‌شوید که روی آن‌ها ظروف چینی و مسی چیده شده‌اند. قسمت تابستان‌نشین یا «اتاق پیشخوان»، دارای پنجره‌های ارسی چوبی مزین به شیشه‌های زیبا و رنگارنگ و چند طاقچه جانبی برای ظروف و وسایل است. از این بخش خانه تنها در فصل تابستان استفاده می‌شود. در برخی از خانه‌های ماسوله، علاوه بر قسمت تابستان‌نشین، اتاقکی روی بام ساخته شده است که در زبان محلی به آن، «برج» می‌گویند. بام خانه‌های ماسوله متمایل به کوه ساخته می‌شوند و قسمت پیشین منازل بر عقب آن‌ها مسلط است. در ساخت خانه‌های ماسوله از معماری برونگرا استفاده شده است. در این سبک از معماری، خانه‌ها تا حد امکان در ارتفاع ساخته می‌شوند و از دو یا چهار جهت باز هستند. وجود بالکن‌ها و پنجره‌های بزرگ در خانه‌های ماسوله، نشانی از استفاده‌ از معماری برونگرا هستند. شهر ماسوله دارای زمستان‌های بسیار سرد و تابستان‌های معتدل است و به همین دلیل، خانه‌ها را در بخش جنوبی ساخته‌اند تا بیشترین میزان تابش آفتاب و گرمایش را در فصول سرد سال داشته باشند. خانه‌های ماسوله روی یک تکه سنگ یک‌پارچه ساخته شده‌اند که در درون آن‌ها، منابع طبیعی آب وجود دارد. معماران به همین دلیل، به این سنگ‌های یک‌پارچه آسیب نمی‌رسانند و آن‌ها را نمی‌شکنند. برای عایق حرارتی و رطوبت خانه‌ها از نوعی خاک خاکستری رنگ استفاده شده است که هر چقدر بیشتر پا بخورد، به عایق با کیفیت‌تری تبدیل خواهد شد. نام این خاک، «فوش» است و استفاده از بام خانه‌ها به‌عنوان مسیر عبور و مرور به هرچه بیشتر عایق کردن سقف خانه‌ها کمک شایانی می‌کند. جالب است بدانید که پس از ثبت ماسوله به‌عنوان میراث فرهنگی و طبیعی، سازمان میراث فرهنگی و سازمان حفاظت از محیط زیست اجازه ساخت‌وساز و توسعه شهر را ندادند و به همین علت، سفر به شهر پلکانی ماسوله، همچون سفری به قعر تاریخ می‌ماند. این شهر در حال حاضر در برابر مشکلانی مانند ریزش سنگ، سیل، رانش زمین، زمین‌لرزه، تصرف به‌منظور توسعه عمرانی و انسانی و تخریب حفاظت می‌شود و در صف انتظار جهت ثبت به‌عنوان میراث جهانی یونسکو برای حفاظت بیشتر قرار دارد.

ماسوله دارای ۴ محله اصلی به نام‌های «خانه بر» (خونَ وَر)، «مسجدبر» (مَزَ وَر)، «کِی سَر» شامل «کَفا کِی سَر» و «بِنَ کِی سر» و «اسد محله» (اَسَ مَل) و بازاری چهار طبقه است. بیش از ۳۵۰ واحد مسکونی در ماسوله وجود دارند. جالب است بدانید که تنها یک صد سال پیش، تعداد واحدهای مسکونی ماسوله، ۶۰۰ واحد بوده است. بیش از ۱۲۰ واحد تجاری در بازار ماسوله، بیش از چهار کاروان‌سرا، دو حمام خزینه دار، بیش از ۳۳ چشمه عمومی (خونی)، ۱۰ مسجد و پنج امام‌زاده نیز در ماسوله وجود دارد. در سال‌های گذشته چهار پل چوبی روی رودخانه احداث شدند که مهم‌ترین و پرکاربردترین آن‌ها، پل بنا علی و پل حاجی محمدحسن هستند.

آب و هوای ماسوله :ماسوله با هوایی مه‌آلود و آکنده از عطر دلنشین بابونه و گلپر و با آب و هوایی کوهستانی، با بهارهای سرزنده و آکنده از ابرهای باران‌زا، تابستان‌هایی معتدل و خنک، پاییزی به هفت رنگ رنگین‌کمان و زمستان‌هایی سرد و برفی شناخته می‌شود. ماسوله بیش از یک ماه سال در یخبندان شدید به سر می‌برد. بیشتر روزها هوا ابری و مه‌آلود است و همین امر، زیبایی‌های ماسوله را دو چندان می‌کند. رطوبت نسبتا بالایی به‌علت بارش برف و باران بسیار در ماسوله احساس می‌شود، اما این رطوبت به‌علت خنکی هوا، نه‌تنها آزاردهنده نیست، بلکه بسیار دلچسب است. ماسوله بیش از یک صد روز مه‌آلود دارد و متوسط دمای سالانه، حدود ۱۲ درجه سانتی‌گراد است.

قلعه شمس آباد (قلعه یوسف خان امیر مجاهد)

SPLfnxFAdxrWSWSkqjqk11JdWjX8MkYUsAUniMgU

قلعه یا دژ، یک ساختمان محکم بوده که در طول سده‌های میانی توسط نجیب‌زادگان ساخته می‌شد. نظام ارباب‌رعیتی بود که سبب به وجود آمدن قلاع می‌شد. کارکرد قلعه‌ها از اهداف نظامی، حکومتی و اجرایی است. این ساختمان‌ها علاوه بر داشتن کارکرد دفاعی، ابزاری تهاجمی بودند که ممکن بود از آنها در خاک دشمن به عنوان پایگاهی برای عملیات استفاده شود. در استان چهارمحال و بختیاری نیز به سبب وجود حاکمیت خوانین بختیاری و ایجاد روابط ارباب‌رعیتی قلاع بسیاری بنا شده است. این خوانین دارای اقامتگاه‌های تابستانی و زمستانی بودند، به همین دلیل برای خود قلاعی در گرمسیر و سردسیر می‌ساختند. ساختمان این قلاع بسیار محکم بنا می‌شد و در مواقع لزوم به جهت اهداف نظامی مورد استفاده قرار می‌گرفت. یکی از این قلاع، قلعه شمس‌آباد است.

معماری قلعه : قلعه شمس‌آباد از جاهای دیدنی شهرکرد است و در روستای شمس‌آباد در ۱۵ کیلومتری شهرکرد قرار دارد. روستای شمس‌آباد از توابع شهرستان شهرکرد است که در طاقانک دارد. این روستا دارای جاذبه‌های گردشگری دیگری نیز است که قلعه شمس‌‌آباد یکی از آن‌ها است. این قلعه در حدود ۱۲۰ سال پیش به دستور یوسف خان امیرمجاهد که از خوانین بختیاری بود، ساخته شد. این قلعه مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل عصر پهلوی است. بنای قدیمی قلعه‌ی شمس‌آباد دارای حمام، درشکه خانه و چهار برج بوده که به مرور زمان تخریب شدند و در حال حاضر دروازه‌ای اصلی، اعیانی و بقایای یکی از برج‌ها در زاویه غربی ضلع شمالی به جا مانده است. این قلعه دارای یک ساختمان مرکزی است که از دو طبقه تشکیل شده است. یک طبقه در زیر و طبقه دیگر در قسمت فوقانی قرار گرفته زیرزمین قلعه از جبهه جنوبی دارای چهار در، دو پنجره و راه‌پله سنگی برای طبقه فوقانی است. راه‌پله به عمق حدود یک متر از محوطه‌ی بیرون واقع شده و سکویی برای طبقه فوقانی ایجاد کرده است. در ضلع‌های شرقی و غربی اتاق‌ها پنجره‌هایی جهت تعبیه نور به داخل نصب شده است. در وسط زیرزمین یک اتاق بزرگ در جلو و دو اتاق به مساحت اتاق جلویی در پشت آن قرار دارد. در طرفین این ۳ اتاق دو راهرو و جلوی اتاق بزرگ هم یک راهرو دیگر قرار دارد. راهروی جلو و راهروی طرفین، سه اتاق میانی را در برگرفته‌اند. در ضلع شمالی زیرزمین یک اتاق بزرگ در امتداد شرقی-غربی وجود دارد که در طرفین آن دو اتاق قرار گرفته و هر کدام با یک در به آن راه دارند. اتاق غربی فاقد پنجره، ولی اتاق شرقی دارای یک پنجره است. راه ورود به این سه اتاق از زیر راه‌پله ایوان شمالی است. کاربری زیرزمین بیشتر برای ذخیره آذوقه و محل استراحت خدمت‌کاران بوده است. طبقه‌ی فوقانی این بنا دارای دو ایوان ستون‌دار در جهت شرق و غرب است که از طریق پلکان سنگی به حیاط مرتبط می‌شود. چند اتاق با کاربری‌های مختلف در طرفین قلعه قرار گرفته که تزیینات خاصی ندارد. از جمله زیبایی‌های این قلعه، ستون‌های به کار رفته در ایوان غربی است که مکعبی و مزین به نقوش گیاهی و انسانی است که مردانی مسلح با لباس محلی روی آن‌ها حجاری شده است. سقف این طبقه مسطح و پشت بام آن در چند دهه‌ی گذشته به صورت شیروانی در آمده است. پیرامون ساختمان مرکزی را فضای باغی پوشانده که سایه‌ساران خنکی را در فصل تابستان بر حیاط قلعه حاکم می‌کند. این قلعه فاقد کتیبه‌ای تاریخ‌دار است و بر اساس کتیبه‌ی سنگی بالای سردر، این بنا در سال ۱۳۵۳ شمسی از سوی جمشید و رستم امیر بختیار جهت ایجاد اردوگاه پیشاهنگی به آموزش و پرورش اهدا شده است و اکنون از این قلعه به عنوان یکی از اردوگاه‌های دانش‌آموزی استان استفاده می‌شود. این اثر تاریخی در تاریخ نهم فروردین ۱۳۷۸ با شماره ثبت ۲۲۹۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

بانی قلعه : یوسف خان امیرمجاهد، پسر ششم حسینقلی‌خان ایلخانی و برادر کوچک‌تر علی‌قلی خان سردار اسعد بود. یوسف خان در سال ۱۲۸۷ هجری قمری، در چهارمحال و بختیاری متولد شد. در زمان فتح تهران به دست مجاهدین و سواران بختیاری، یوسف خان امیرمجاهد در اردوی سردار اسعد حضور داشت و یکی از فرماندهان قشون بختیاری بود و در نهضت مشروطیت به سهم خود انجام فعالیت‌هایی را به عهده گرفت. هنگام بازگشت محمدعلی میرزا به ایران، امیرمجاهد به فرماندهی عده‌ای سوار بختیاری در کرج، با قشون وی درگیر شد و رشادت‌های زیادی از خود نشان داد.