معماری

 
 

کلیسای مارسرگیز اورمیه

کلیسای سیر

بقایای بر جای مانده از تاریخ ۶۰۰۰ ساله این شهر سند زنده زندگی مسالمت آمیز اقوام، ادیان و مذاهب است به طوریکه هر گوشه از شهر ارومیه گواه مستندی دارد که روزی نیاکان ما در این خطه از ایران بزرگ چه ایام باشکوهی داشته‌اند . سیر داغی ارومیه یکی از مهم‌ترین و زیبا‌ترین مکان‌های گردشگری این شهر است که در طول هفته و به خصوص در صبح روز جمعه پذیرای گردشگران زیادی است که برای تفریح و کوه نوردی به این نقطه از شهر می‌آیند. گردشگرانی که صبح قبل از طلوع آفتاب و عصر بعد از غروب آفتاب در بالای کوه سیر داغی ارومیه هستند، قدرت خداوند را در به تصویر کشیدن زیبایی خورشید در طلوع و غروب آن را مشاهده خواهند کرد. برخی محققان معتقدند نام اصلی این کوه سارداغی است که به مرور زمان به سیرداغی تغییر پیدا کرده از منظر آنان، سار‌ها طایفه‌ای هستند تاریخی و باستانی که به دو صورت سار و سر در پیشوند اسامی برخی مناطق آذربایجان هنوز هم موجود است از جمله ساریبیگلو یا سارداری و سردرود. مهم‌ترین جاذبه گردشگری که در کوه سیر داغی ارومیه به چشم خورده و در بام این شهر ۶۰۰۰ ساله خودنمایی می‌کند، کلیسای تاریخی مارسرگیز است که ۱۸ قرن است که عرش معنوی عابدان و مومنان مسیحی را به فرش بندگی متصل کرده است. خوشبختانه این کلیسا یکی از انگشت شمار‌ترین آثاری است شکل ظاهری خود بعد از ۱۸ قرن حفظ کرده و تغییری در آن با توجه به تردد زیاد مردم ارومیه و گردشگران داخلی و خارجی به این منطقه، ایجاد نشده است. مسیحیان ارومیه سال‌ها و قرن هاست روزهای یکشنبه و گاهاً در روزهای گرم و بعضا روزهای یخبندان سال برای عبادت با خدا به کلیسای مارسرگیز می‌آیند و در بالای این کوه و به دور از سرصدای داخل شهر و در فضایی کامل آرام و دلنشین دل را به خالق می‌سپارند. در سقف این کلیسا سوراخ‌هایی هست که برای اکو در نظر گرفته شده و طوری کانال کشی شده که در محراب موقعی که روحانی دعا می‌کرد، صدا برای جماعتی که اینجا در انتظار نماز و مشغول به عبادت بودند، پخش می‌شود.

تاریخچه کلیسای مارسرگیز ارومیه : ویلسون یونان در رابطه با قدمت کلیسای مارسرگیز اظهار کرد: در سردر ورودی این کلیسا نوشته‌ای وجود دارد که حدود ۳۰ سال پیش این نوشته توسط من ترمیم شد که طبق این نوشته این کلیسا حدود ۱۸ قرن است که دست نخورده باقی مانده است. ارتفاع درب ورودی این کلیسا کوتاه است که حالت تعظیم دارد یعنی این علامت احترام به دو شخصیت منتسب به این مکان عبادی است و هرمقامی که به این کلیسا می‌آید، برای ورود به کلیسا تعظیم کرده و سلام می‌کند و در حالت کلی این رسم اکثر کلیساهای تاریخی است.

قدیس های دفن شده در کلیسای مارسر گیز : یونان گفت: در کلیسای مارسرگیز دو قدیس به نام‌های مارسرگیز و مار برگوس دفن شده‌اند که کلمه مار در زبان عاشوری یعنی حضرت سرگیس و حضرت برگوس است. یونان در رابطه با سرگیس گفت: سرگیس فرمانده کل ارتش روم بود و برگوس معاون او بود که این دو در ابتدا بت پرست بودند اما بعد‌ها به دین مسیحیت ایمان می‌آورند و شروع به تبلیغ خدا می‌کنند. مسئول کلیسیای مارسرگیز گفت: با توجه به اینکه در آن زمان قسمتی از ایران در اختیار حکومت روم بود بنابرای تبلیغ مسیحیت بر ضد حکومت روم بود و پادشاه روم مارسرگیز و مار برگوس را به خاطر تبلیغ دین خدا احضار می‌کند.

نحوه کشته شدن مارسرگیز و مار برگوس :  پادشاه روم این دو شخصیت را به شرق ایران تبعید می‌کند و به فرمانده آنجا دستور می‌دهد که در صورتی که این دو نفر دوباره قصد بازگشت به محل کنونی کلیسیا را بکنند، آن‌ها را اعدام کنید. وقتی فرمانده برای بردن این دو شخصیت به این مکان می‌آید این دو نفر از رفتن خودداری می‌کنند و به فرمانده می‌گویند که اگر شما ما را اعدام نکنید، پادشاه ما را اعدام خواهد کرد. بعد از اصرار مارسرگیز و مار برگوس فرمانده این دو را به گاری می‌بندد و بعد ۲ روز شلاق زدن و کشیدن بر روی زمین و ریختن قطره قطره خون این دو شخصیت در کوه‌ها، در این مکان فعلی کشته می‌شوند. بعد از ۳ قرن از این اتفاق حکومت روم به دین مسیحیت ایمان می‌آورد و چون این مکان بعد از ۳ قرن در اختیار عاشوریان بود و عاشوریان نیز به مسیحیت ایمان آورده بودند، آرامگاه این دو شخصیت کلیسا می‌سازند.

کلیسای مارسرگیز زیارت گاه تمام مسیحیان جهان : می‌توان گفت این کلیسا یکی از مهم‌ترین زیارت گاه‌های مسیحیان است که از اعلب کشورهای دنیا مانند آمریکا، آلمان، انگلیس، سوئد، فرانسه و کانادا و سایر کشور‌ها برای بازدید و زیارت به این کلیسا می‌آیند و بعضی از مسیحیان از سایر کشور‌ها در سال حتما یک بار برای زیارت مزار این دو شخصیت به اینجا می‌آیند.

قلعه شمس آباد (قلعه یوسف خان امیر مجاهد)

SPLfnxFAdxrWSWSkqjqk11JdWjX8MkYUsAUniMgU

قلعه یا دژ، یک ساختمان محکم بوده که در طول سده‌های میانی توسط نجیب‌زادگان ساخته می‌شد. نظام ارباب‌رعیتی بود که سبب به وجود آمدن قلاع می‌شد. کارکرد قلعه‌ها از اهداف نظامی، حکومتی و اجرایی است. این ساختمان‌ها علاوه بر داشتن کارکرد دفاعی، ابزاری تهاجمی بودند که ممکن بود از آنها در خاک دشمن به عنوان پایگاهی برای عملیات استفاده شود. در استان چهارمحال و بختیاری نیز به سبب وجود حاکمیت خوانین بختیاری و ایجاد روابط ارباب‌رعیتی قلاع بسیاری بنا شده است. این خوانین دارای اقامتگاه‌های تابستانی و زمستانی بودند، به همین دلیل برای خود قلاعی در گرمسیر و سردسیر می‌ساختند. ساختمان این قلاع بسیار محکم بنا می‌شد و در مواقع لزوم به جهت اهداف نظامی مورد استفاده قرار می‌گرفت. یکی از این قلاع، قلعه شمس‌آباد است.

معماری قلعه : قلعه شمس‌آباد از جاهای دیدنی شهرکرد است و در روستای شمس‌آباد در ۱۵ کیلومتری شهرکرد قرار دارد. روستای شمس‌آباد از توابع شهرستان شهرکرد است که در طاقانک دارد. این روستا دارای جاذبه‌های گردشگری دیگری نیز است که قلعه شمس‌‌آباد یکی از آن‌ها است. این قلعه در حدود ۱۲۰ سال پیش به دستور یوسف خان امیرمجاهد که از خوانین بختیاری بود، ساخته شد. این قلعه مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل عصر پهلوی است. بنای قدیمی قلعه‌ی شمس‌آباد دارای حمام، درشکه خانه و چهار برج بوده که به مرور زمان تخریب شدند و در حال حاضر دروازه‌ای اصلی، اعیانی و بقایای یکی از برج‌ها در زاویه غربی ضلع شمالی به جا مانده است. این قلعه دارای یک ساختمان مرکزی است که از دو طبقه تشکیل شده است. یک طبقه در زیر و طبقه دیگر در قسمت فوقانی قرار گرفته زیرزمین قلعه از جبهه جنوبی دارای چهار در، دو پنجره و راه‌پله سنگی برای طبقه فوقانی است. راه‌پله به عمق حدود یک متر از محوطه‌ی بیرون واقع شده و سکویی برای طبقه فوقانی ایجاد کرده است. در ضلع‌های شرقی و غربی اتاق‌ها پنجره‌هایی جهت تعبیه نور به داخل نصب شده است. در وسط زیرزمین یک اتاق بزرگ در جلو و دو اتاق به مساحت اتاق جلویی در پشت آن قرار دارد. در طرفین این ۳ اتاق دو راهرو و جلوی اتاق بزرگ هم یک راهرو دیگر قرار دارد. راهروی جلو و راهروی طرفین، سه اتاق میانی را در برگرفته‌اند. در ضلع شمالی زیرزمین یک اتاق بزرگ در امتداد شرقی-غربی وجود دارد که در طرفین آن دو اتاق قرار گرفته و هر کدام با یک در به آن راه دارند. اتاق غربی فاقد پنجره، ولی اتاق شرقی دارای یک پنجره است. راه ورود به این سه اتاق از زیر راه‌پله ایوان شمالی است. کاربری زیرزمین بیشتر برای ذخیره آذوقه و محل استراحت خدمت‌کاران بوده است. طبقه‌ی فوقانی این بنا دارای دو ایوان ستون‌دار در جهت شرق و غرب است که از طریق پلکان سنگی به حیاط مرتبط می‌شود. چند اتاق با کاربری‌های مختلف در طرفین قلعه قرار گرفته که تزیینات خاصی ندارد. از جمله زیبایی‌های این قلعه، ستون‌های به کار رفته در ایوان غربی است که مکعبی و مزین به نقوش گیاهی و انسانی است که مردانی مسلح با لباس محلی روی آن‌ها حجاری شده است. سقف این طبقه مسطح و پشت بام آن در چند دهه‌ی گذشته به صورت شیروانی در آمده است. پیرامون ساختمان مرکزی را فضای باغی پوشانده که سایه‌ساران خنکی را در فصل تابستان بر حیاط قلعه حاکم می‌کند. این قلعه فاقد کتیبه‌ای تاریخ‌دار است و بر اساس کتیبه‌ی سنگی بالای سردر، این بنا در سال ۱۳۵۳ شمسی از سوی جمشید و رستم امیر بختیار جهت ایجاد اردوگاه پیشاهنگی به آموزش و پرورش اهدا شده است و اکنون از این قلعه به عنوان یکی از اردوگاه‌های دانش‌آموزی استان استفاده می‌شود. این اثر تاریخی در تاریخ نهم فروردین ۱۳۷۸ با شماره ثبت ۲۲۹۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

بانی قلعه : یوسف خان امیرمجاهد، پسر ششم حسینقلی‌خان ایلخانی و برادر کوچک‌تر علی‌قلی خان سردار اسعد بود. یوسف خان در سال ۱۲۸۷ هجری قمری، در چهارمحال و بختیاری متولد شد. در زمان فتح تهران به دست مجاهدین و سواران بختیاری، یوسف خان امیرمجاهد در اردوی سردار اسعد حضور داشت و یکی از فرماندهان قشون بختیاری بود و در نهضت مشروطیت به سهم خود انجام فعالیت‌هایی را به عهده گرفت. هنگام بازگشت محمدعلی میرزا به ایران، امیرمجاهد به فرماندهی عده‌ای سوار بختیاری در کرج، با قشون وی درگیر شد و رشادت‌های زیادی از خود نشان داد.

حافظیه (آرامگاه حافظ)

حافظیه

خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی معروف به لسان‌الغیب، ترجمان الاسرار و لسان‌العرفا، شاعر بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان محسوب می‌شود که غزل‌های او شهره عام و خاص است. وی به‌دلیل اشعار عرفانی نزد ایرانیان جایگاه خاصی دارد و بسیاری از مردم اغلب به‌وقت دلتنگی یا در بسیاری از مناسبت‌های باستانی مثل شب یلدا، به حافظ رجوع می‌کنند. حافظیه از مشهورترین جاهای دیدنی استان فارس در شیراز است. این مکان که به خاطر قرار گرفتن آرامگاه حافظ در آن، به این نام معروف شده است، در واقع یک مجموعه قبرستان در بخش جنوبی دروازه معروف شیراز، دروازه قرآن است. حافظ که شخصیتی جهانی دارد، هر سال گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را برای بازدید به‌سمت این مجموعه می‌کشاند و حتی کنسرت‌های بزرگی در محیط حافظیه برگزار شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به کنسرت محمدرضا شجریان در سال‌های ۱۳۴۲ و ۱۳۷۰ و کنسرت استاد ناظری اشاره کرد. امروزه با تغییرات بسیاری که از سال ۱۳۸۶ آغاز شد، این مجموعه گسترش یافته است. حافظیه فقط به آرامگاه حافظ محدود نمی‌شود و بخش‌های مختلفی دارد که از معماری و فضای سبزی بسیار زیبایی بهره می‌برند. آرامگاه خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی در سال ۱۳۵۴ توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره ۱۰۰۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

طراح و معمار حافظیه کیست؟ یکی از شرق‌شناسان بزرگی که همواره به تاریخ و تمدن و هنر ایران عشق می ورزید، «آندره گدار» فرانسوی بود. او که فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای زیبای پاریس بود، به سال ۱۳۰۷ هجری شمسی به دعوت دولت وقت ایران و به‌منظور ساماندهی اداره‌کل باستان‌شناسی، نگهداری و مرمت بناهای تاریخی، به ایران آمد. وی در طی ۳۲ سال اقامت در ایران و مدیریت اداره کل عتیقات و ریاست دانشکده هنرهای زیبای تهران، از بیشتر آثار تاریخی ایران بازدید کرد و ضمن تهیه فهرستی از آن‌ها، اقداماتی در جهت حفظ، نگهداری و مرمت آن‌ها انجام داد. آندره گدار در جنگ جهانی دوم به هنگام اشغال فرانسه توسط نازی‌ها به نمایندگی کمیته ملی فرانسه در ایران برگزیده شد و نشریه‌ فرانسه آزاد را در تهران منتشر کرد. او از سال ۱۹۳۶ به بعد، به‌منظور شناساندن آثار تاریخی ایران به جهانیان، با همکاری همسرش «یدا گدار» و عده‌ای از محققان و دانشمندان ایرانی به انتشار سالانه جزواتی به زبان فرانسه به نام «آثار ایران» دست زد و در هشت جزوه بادقت و وسواس فراوان با ذکر جزئیات هنر ایران و ارائه طرح و نقشه بناها، به معرفی یکایک این آثار همت گماشت.  سه تپه‌ تاریخی «سلیمان تپه»، «زیرز» و «مازیر» از نخستین آثار ملی ایران بودند که توسط این معمار فرانسوی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدند. ساخت و تکمیل بنای حافظیه به ‌شکل امروزی یکی از کارهای بسیار زیبا و ماندگار وی است که با الهام از معماری اصیل ایرانی و با تکیه بر ذوق و هنر استادکاران هنرمند و با نظارت وی به اتمام رسید.

تاریخچه حافظیه : پس از آنكه روح بلند حافظ (در ۷۹۲ یا ۷۹۱ ه.ق) به ملکوت اعلا پیوست، در خاک باغ مصلی كه مأوا و محل گشت و تفرج او بود، در زیر سایه سرو روانی به خاک سپرده شد. ۶۵ سال پس از وفات او (یعنی در سال ۸۵۶ ه.ق.) در زمان حكمرانی میرزا ابوالقاسم گوركانی، استاد و وزیر حكمران گورکانی به نام شمس‌الدین محمد یغمایی بر فراز قبر حافظ عمارت گنبدی بنا كرد و جلوی آن را حوض بزرگی ساخت كه از آب ركن آباد پر می‌شد. این بنا در اوایل قرن یازدهم هجری در زمان سلطنت شاه عباس مرمت شد. در زمان نادر شاه افشار نیز تعمیراتی بر آرامگاه انجام گرفت؛ اما بنیادی‌ترین كار بر مزار حافظ در زمان كریمخان زند بود. او در سال ۱۱۸۹ ه.ق دستور ساخت سازه ای اساسی روی آرامگاه حافظ را داد. ساختمان او به شیوه بناهای زمان زندیه دارای تالاری با چهار ستون سنگی یک‌پارچه و از طرف شمال و جنوب گشاده به فضای باز بود و در طرف چپ و راست آن دو اتاق قرار داشت؛ به‌گونه‌ای كه مقبره حافظ در شمال تالار قرار می‌گرفت و در جنوب آن باغی بزرگ نمایان بود. این چهارستون با ارتفاع پنج متر هنوز نیز وسط تالار مقابل پله‌ها با نقوش رنگ باخته، اما زیبا خودنمایی می‌كنند. همچنین كریمخان دستور داد تا سنگی از جنس مرمر برای قبر خواجه شیراز بتراشند و پس از آماده شدن سنگ، دو غزل از غزل‌های حافظ را به خط نستعلیق كه توسط حاج آقاسی بیگ افشار آذربایجانی نوشته شده بود، روی آن حجاری كنند. این سنگ با ابعاد ۴۰x۸۰x۲۶۶ سانتی‌متر هنوز نیز روی قبر قرار دارد. بالای كتیبه سنگی و در میان ترنجی این جمله نوشته شده است: «انت الباقی و كل شی هالک».

در سال ۱۳۱۹ ه.ق. شاهزاده ملک منصور، ملقب به شعاع‌السلطنه و‌ والی فارس، معجری آهنین بر قبر حافظ ساخت و كتیبه‌ای را نیز بالای آن قرار داد. در سال ۱۳۱۰ خورشیدی فردی به نام دبیر اعظم بهاری که استاندار فارس بود، سر در حیاط جنوبی و نارنجستان آن را سروسامان داد، همچنین خیابانی در جلو آرامگاه احداث کرد و نام آن را «خرابات» گذاشت که بعدها به گلستان تغییر نام پیداکرد. در سال ۱۳۱۱ خورشیدی فرج‌الله بهرامی نیز تعمیراتی اساسی در باغ، آرامگاه و دیوارهای اطراف آن انجام می‌دهد. در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به کوشش مرحوم علی اصغر حکمت شیرازی (وزیر فرهنگ وقت) و علی ریاضی (رئیس فرهنگ وقت) طرح نقشه‌ی آرامگاه حافظ، به‌شکل کنونی آن با طراحی و نظارت مهندس «آندره گدار» شرق‌شناس و ایران‌شناس بزرگ فرانسوی تهیه شد و در سال ۱۳۱۶ به اتمام رسید. طبق این نقشه چهار ستون وسط که در زمان زندیه احداث شده بود، با اضافه کردن ستون‌های دیگری به دو طرف امتداد یافت و حافظیه به دو محوطه، شامل باغ در جنوب تالار و آرامگاه در شمال آن تبدیل شد. در این ساختمان، عمارت قدیمی کریم خان زند به‌صورت تالاری درآمد که ۵۶ متر طول دارد و به‌وسیله ۲۰ ستون سنگی بلند نگاه داشته می‌شود. چهار ستون یک‌پارچه کریمخانی در میان این ستون‌ها قرار دارد و ۱۶ ستون دیگر دو تکه است که در سال ۱۳۱۵ شمسی ساخته و نصب شده است.

بخش‌های مختلف حافظیه : حافظیه مجموعه‌ای دو هکتاری است که از دو بخش اصلی صحن جنوبی و شمالی تشکیل شده است. این دو بخش اصلی توسط تالاری ۵۶ متری که از ۲۰ ستون سنگی به ارتفاع پنج متر تشکیل شده است از هم جدا شده‌اند. آرامگاه حافظ شیرازی در صحن شمالی قرار دارد. به‌جز این دو صحن، مجموعه حافظیه امروز شامل دو بخش شرقی و غربی نیز می‌شود که در واقع بخش شرقی، آرامگاه خاندان معدل و بخش غربی، آرامگاه خاندان قوام است. در سمت راست حیاط شمالی، دیواری با ۱۴ طاق‌نما وجود دارد که در سال ۱۳۸۶ به کوشش میراث فرهنگی با تخریب خانه‌ها و مقبره‌های اطراف این محدوده، به‌صورت محوطه شرقی به آرامگاه افزوده شد. در بخش غربی حافظیه قبرهای بیشتری وجود دارد که اکثر آن‌ها مربوط به شعرا و عرفای دوره‌های مختلف است. دو بخش شرقی و غربی حافظیه در سال‌های اخیر جهت بازدید عموم گشوده شده‌اند و پیش از این دسترسی به آن‌ها محدود بود. مجموعه حافظیه در دوران مختلف همواره دستخوش تغییرات جزئی و بنیادین بسیاری بوده است. بر اساس نوشته‌های تاریخی برای اولین بار ۶۵ سال پس از مرگ این شاعر بزرگ، مقبره‌ای گنبدی شکل روی قبر او ایجاد شد که در دوران صفویان و افشاریان این مقبره مورد مرمت قرار گرفت؛ اما در دوران زندیه، کریم‌ خان زند روی قبر حافظ مقبره‌ای جدید می‌سازد و سنگ قبری مرمرین روی مزارش قرار می‌دهد که این سنگ مرمرین تا به امروز وجود دارد. این تغییرات و ترمیم‌ها تا اواسط دوره‌ی پهلوی نیز ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۱۴ رئیس وقت اداره فرهنگ فارس، سرهنگ علی ریاضی، طرح ساخت مقبره جدید حافظ را عملی می‌کند و با طراحی آندره گدار فرانسوی که به سبک معماری دوره زندیه بود، مقبره امروزی حافظ را اجرایی می‌کند. بخش شمالی حافظیه که آرامگاه حافظ در آن وجود دارد، از نظر نمادشناسی نمادی از دنیای ملکوت است و وجود هشت درب ورود و خروج در این بخش و همچنین هشت ستونی که گنبد مسی مقبره حافظ روی آن قرار گرفته را نمادی از هشت درب بهشت می‌دانند. در ایده‌ طراحی این باغ، آرامگاه بخش جنوبی حافظیه نمادی از دنیای مادی است؛ هرچه به‌سمت آرامگاه می‌روید، از بندهای نفسانی و هوا و هوس آزاد می‌شوید و با بالا رفتن از ایوان گویی به معراج الهی می‌رسید. علاوه بر این، نمای بیرونی گنبد نمادی از آسمان به حساب می‌آید که مشابه کلاه درویشان، ترک است.

سنگ مزار و بارگاه حافظ شیرازی : صحن شمالی حافظیه با ابعادی در حدود ۶۰x۵۰ متر، در گذشته قبرستان عمومی بوده است. در وسط صحن، قبر خواجه قرار دارد که با پنج پله، قریب یک متر از کف صحن مرتفع‌تر است. بالای قبر گنبدی به ارتفاع ۱۰ متر قرار دارد که به‌وسیله هشت ستون سنگی یک‌پارچه پنج متری و به‌شکل ستون‌های کریمخان نگهداری می‌شود. سطح خارجی گنبد به‌وسیله ورق‌های مس، ترک ترکی، مانند کلاه قلندران و درویشان پوشیده شده و سقف گنبد با کاشی‌های رنگین معرق تزیین شده است.

دورتادور زیر سقف ابیاتی با خط ثلث روی کاشی نوشته شده است. روی این کتیبه‌ها غزلی زیبا از حافظ با این مطلع نقش بسته است:

حجاب چهره‌ جان می‌شود غبار تنم

خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم

میل خویین زنجان

a76dece8-daa6-4d5f-b67c-8eb236bf5772

در متون تاریخی ایران، میل یا برج به ساختمان یا مکانی بلند گفته می‌شود که معمولا به‌منظور دیده‌بانی، نگهبانی و… کاربرد داشته است. برج خویین یکی از آثار تاریخی روستایی به همین نام در شهرستان ایجرود استان زنجان به شمار می‌آید. میل خویین در ۶۰ کیلومتری جاده زنجان به بیجار قرار گرفته است. این میل که شباهت زیادی به سایر برج‌های دیده‌بانی در تاریخ ایران دارد، بر فراز ارتفاعات ضلع غربی روستای خویین دیده می‌شود. نام این برج، از نام روستا گرفته شده است و اهالی روستا آن را «گنبذ» یا گنبد نیز می‌گویند. روستای خویین در سال‌های اخیر به‌دلیل برخورداری از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی به‌عنوان روستای نمونه گردشگری شناخته شده است. وجود گورستان متروکه در اطراف بنا با وسعتی بیشتر از چهار هکتار، ویژگی مهم این اثر تاریخی است. همچنین نزدیکی و چگونگی ارتباط بنا با آثار تاریخی روستا و موقعیت مکانی منحصربه‌فرد آن، از دیگر خصوصیات این میل باقدمت است که سبب جلب‌توجه کارشناسان و انجام تحقیقات بیشتری درباره آن می‌شود. برخی کارشناسان بر این عقیده‌اند که برج میل خویین، احتمالا در گذشته مزین به تزیینات و کتیبه بوده است؛ اما به‌دلیل تعمیرات غیرکارشناسانه، شواهد و مدارک مزبور از بین رفته‌اند و در زیر لایه‌های سیمان و گچ مخفی شده‌اند. برج میل خویین در شانزدهم آبان ماه ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۲۸۷۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شده است. قدمت بنای برج میل به‌طور دقیق مشخص نیست و مدرکی دال بر اینکه بنا به کدام دوره تاریخی می‌رسد، وجود ندارد؛ اما توجه به معماری بنا و سبک و سیاق آن، موقعیت جغرافیایی و مقایسه آن با بناهای مشابه، به‌خصوص بنای مقبره قیدار نبی در خدابنده، زمان ساخت بنا را بین قرون پنج تا هفت هجری تخمین می‌زند. بر این اساس می‌توان گفت به احتمال بسیار برج میل خویین به عصر سلجوقیان تعلق دارد. گفته می‌شود که چهار نمونه‌ از میل خویین در چهار جهت روستا وجود داشته که امروز فقط یکی از آن‌ها باقی مانده است.

معماری میل خویین : برج میل خویین با ارتفاعی بیشتر از ۱۰ متر و با بهره‌گیری از ارتفاعات طبیعی موجود، به‌طور مسلط می‌توانست منطقه پیرامون را تا شعاع ده‌ها کیلومتر از نظر حفاظت تحت پوشش قرار دهد. همچنین این بنا می‌توانست به‌عنوان یک میل راهنما برای مسافران و کاروان‌های خسته که از بیم گم شدن راه در هراس و نگرانی بودند، امیدبخش و خوش‌آیند باشد. این بنا دارای دو سقف است که سقف داخلی آن با سنگ ساخته شده و در نوع خود بی‌نظیر است. برج میل خویین از دو بخش بدنه و گنبد تشکیل شده که قسمت تحتانی (بدنه) آن، مدور و با استفاده از مصالح لاشه‌سنگ، ملاط گچ و آهک و قسمت بالایی گنبد با آجر و ملاط ساخته شده است. گنبد بنای میل خویین از نوع زنگوله‌ای و دو جداره است. گنبد این بنا از لحاظ شکل و معماری با گنبد مقبره قیدار نبی در شهرستان خدابنده مقایسه می‌شود. تنها راه ورود به داخل بنا در حال حاضر در قسمت شرقی، به‌طرف دره و روستای خویین قرار دارد که در ابتدای ورود به آن سه پله تعبیه شده است. در ارتفاع پنج متری بنا و در اضلاع شرقی و غربی، دو پنجره جهت دیده‌بانی و نظارت بر منطقه در نظر گرفته شده است که در سال‌های اخیر بسته شده‌اند.

مسیر دسترسی به میل خویین : برای دسترسی به روستای خویین و بازدید از میل تاریخی روستا، وارد جاده زنجان به بیجار واقع در جنوب غربی شهر زنجان شوید. با طی این جاده به‌مسافت ۶۰ کیلومتر، تابلوی روستای خویین در حاشیه سمت راست جاده به چشم می‌خورد. با ادامه مسیر در این جاده روستایی و گذر از روستای قزلجه، به روستای خویین خواهید رسید. میل خویین دقیقا در ارتفاعات غربی این روستا قرار گرفته است و از ورودی روستا دیده می‌شود.

حسینیه جاجرمی‌

Abri_jajarmi

حسینیه، از مکان‌های مذهبی و مقدس شیعیان است که بیشتر در آن، مراسمِ عزاداری امام حسین (ع) و شهدای کربلا برپا می‌شود. اکثر حسینیه‌ها دارای معماری ساده‌‌ای هستند و فضایی سرپوشیده برای اجتماع مردم به شمار می‌روند. حسینیه‌ها معمولاً بناهایی به صورت منفرد هستند، ولی گاهی در یک مجموعه مانند باغ، مسجد، ایوان، حمام و بازارچه و… نیز احداث می‌شوند. اغلب، کمک‌های مردمی تامین‌کننده هزینه حسینیه‌ها است. در شهرهای زیارتی پراهمیتی مانند کربلا و نجف، حسینیه‌ها به منظور پذیرایی از مسافران نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. حسینیه جاجرمی از جاهای دیدنی بجنورد و بناهای تاریخی اواخر دوره قاجار است. با توجه به کتیبه موجود در سال ۱۳۲۵ هجری قمری بانی ساخت بنا استاد غلامرضا بنا یزدی بوده است. این بنا در مرکز شهر بجنورد و در محدوده بافت تاریخی شهر، خیابان طالقانی شرقی و در کوچه جاجرمی‌ها ساخته شده است. در گذشته مردم بجنورد و به ویژه جاجرمی‌ها از این بنا برای عزاداری شب‌های محرم استفاده می‌کردند. این بنا از جهت تاریخی و مذهبی جایگاه بالایی دارد و به همین علت به مرمت و بازسازی نیاز دارد. در ابتدا مالک این حسینیه در آن زندگی می‌کرده و بعدها وقف حسینیه شده است.

مشخصات بنا : این ساختمان ۶۰۰ متر مربع مساحت داشته و دارای پلان مربعی شکل است. بنا در ضلع شرقی و غربی در ۲ طبقه ساخته شده است.‍ طاق هایی که در ساختمان مورد استفاده قرار گرفته، به‌طور کلی از سه نوع هلالی ساده، کلیل و قوس تیزه‌دار است. طبقه همکف قدیمی‌تر از طبقه بالا بوده و به نظر می‌رسد که کاربری مسکونی داشته است. طبقه بالایی که از نظر سازه‌ای نیز منطبق بر طبقه همکف نیست، محل برگزاری مراسم مذهبی بوده است. پوشش‌های به کار رفته در این بنا از دو نوع تخت و طاقی است. پوشش موسوم به قمی پوش، پوششی است که بیشتر در طبقه همکف مورد استفاده قرار گرفته است که در برابر نیروهای عمودی مقاومت خوبی دارد. چیدمان آجر هم ترکیبی از رومی و صدفی است. طاق آهنگ یا گهواره‌ای از دیگر پوشش‌های این طبقه است که در امتداد دو نوع منحنی قوس داده ایجاد شده است. ایوان طبقه اول با عرض ۲۷٫۲ تا ۳۰٫۲۰ به‌وسیله این ستون‌ها نگه داشته شده است. چهار ستون کامل و دو نیم ستون که از جنس چوب بوده و با گچ پوشش داده شده، در این طبقه ساخته شده است. این بنا نمونه‌ای از معماری سنتی از نوع حیاط مرکزی است که نوعی معماری درونگرا محسوب می‌شود که همه در و پنجره‌ها و نورگیرها به سمت حیاط باز می‌شوند. در بجنورد این نوع معماری چندان رایج نبوده و بیشتر در مناطق خشک و کویری بااهمیت است. در طبقه اول سه اتاق وجود دارد که در همه این اتاق‌ها از طاق‌نما استفاده شده است. این اتاق‌ها توسط درهایی به هم راه پیدا می‌کند. در و پنجره های باقی مانده در بنا قدمتی برابر با خود بنا دارد و از جنس چوب است. در اتاق وسطی طبقه اول لوح سنگی‌ای قرار دارد که وقف‌نامه روی آن نوشته شده است. یک هشتی در حسینیه وجود دارد که ورودی حسینیه را به حیاط مرکزی وصل می‌کند، این ورودی به وسیله دو رشته پلکان در گوشه‌های شمال شرقی جنوب غربی به اتاقک‌های طبقه بالا راه پیدا می‌کند. ۱۰ عدد پله با عرض ۳۰ سانتی‌‌متر و ارتفاع ۲۰ سانتی‌متر و طول ۱۳۰ سانتی‌متر در این ساختمان وجود دارد، در ضلع شرقی و غربی بنا پله‌ها به طور قرینه قرار گرفته است. سقف هشتی بنا در قسمت ورودی و تمام اتاق‌های طبقه پایین پوشیده از قوس کلیل بوده (قوس خوابیده) و سقف طبقه بالا به صورت تیرپوش است. آجرکاری، گچبری، مقرنس‌کاری و کتیبه‌ قسمت‌های مختلف بنا را آراسته کرده است. ورودی‌هایی که به سمت طبقه اول راه پیدا می‌کنند، دارای مقرنس‌کاری زیبایی است که این مقرنس‌کاری‌ها با گذشت زمان هنوز جذابیت خود را حفظ کرده است. در گذشته ۴ فرش دستباف در اضلاع ۵٫۲ در ۱۷ متر در اتاق‌ها وجود داشت. افریزی تزیینی (برآمدگی لبه انتهایی دیوار که معمولا به صورت آجرکاری تزئینی است) با یک کتیبه در قسمت بالایی دیوار ایوان شرقی قرار دارد. در این کتیبه گزیده‌ای از ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی در مرثیه شهدای کربلا (باز این چه شورش است) به خط نستعلیق گچ‌بری شده است. این گچ‌بری‌ها جدید و فاقد قدمت بوده و اداره اوقاف آن‌ها را نصب کرده است. این بنای تاریخی، به‌عنوان یکی از دیدنی های استان خراسان شمالی، در ۱۷ مرداد ماه سال ۱۳۸۳ با شماره سند ۱۱۰۵۱ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.