طبیعت

 
 

جنگل جیغ

0fdf3c25-3d5d-4e28-a2b4-eb48c0dfcb78

تجربه ترس، ترشح آدرنالین و گردشگری وحشت یکی از تفریحاتی است که این روزها طرفداران بسیاری دارد. جنگل جیغ، یکی از ترسناک‌ترین جنگل‌های ایران و یکی از جاهای دیدنی مشهد است که گردشگران را هر سال به‌سمت روستای سربرج می‌کشاند. نام این جنگل هر کسی را کنجکاو می‌کند و همه می‌خواهند سر از راز این جنگل دربیاورند. جنگل جیغ مشهد بر اساس داستان‌های محلی، جنگلی نفرین شده و محل زندگی اجنه و شیاطین است؛ اما آیا این داستان واقعی است؟ برای بازدید از جنگل جیغ مشهد باید دل شیر داشته باشید؛ زیرا این جیغ‌ها کاملا واقعی هستند و این داستان تنها برای جذب گردشگر روایت نشده است. چه بسیار افرادی که در ابتدا فکر می‌کردند با داستانی تخیلی روبه‌رو هستند؛ اما با شنیدن صدای جیغ‌ها در جنگل پا به فرار گذاشته‌اند. جنگل جیغ یکی از جاهای دیدنی استان خراسان رضوی در روستای سربرج، در بخش طرقبه است. این روستا در جنوب مشهد قرار دارد و فاصله آن تا مرکز این شهر تنها ۳۲ کیلومتر است. بسته به ترافیک و ساعت حرکت، حدود ۴۰ تا ۵۰ دقیقه برای رسیدن به سربرج از مشهد باید رانندگی کنید. فاصله جنگل جیغ تا تهران ۹۲۴ کیلومتر است و طی کردن این مسافت حدود ۱۱ ساعت به طول می‌انجامد. برای رسیدن به جنگل جیغ مشهد از تهران باید از طریق اتوبان آزادگان وارد اتوبان امام رضا شوید. سپس مسیر را برای حدود ۸۷۰ کیلومتر ادامه دهید تا پس از گذر شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود و سبزوار به نیشابور برسید. پس از عبور از نیشابور، ملک آباد و باغچه، کمی بعد از پلیس راه باغچه از اتوبان نیشابور – مشهد وارد آزادراه مشهد – باغچه شوید. انتهای این آزادراه به بزرگراه سلسله الذهب و سپس بزرگراه کلانتری می‌رسد. مسیر را ادامه دهید و وارد این بزرگراه‌ها شوید. پس از چند کیلومتر رانندگی در بزرگراه کلانتری، پس از عبور باغ گیاه‌شناسی مشهد از طریق خروجی وارد خیابان حافظ در سمت چپ جاده شوید. خیابان حافظ را تا انتها بروید و در انتها به‌سمت راست وارده جاده خلج شوید. از ابتدای این جاده نسبتا پرپیچ‌وخم تا روستای سربرج ۲۳ کیلومتر (حدود نیم ساعت) راه است. در دوراهی اول پس از دیدن تابلوی روستا به‌سمت راست بپیچید. از اینجا حدود هفت کیلومتر تا روستای سربرج راه است و جنگل‌های معروف جیغ در سمت چپ جاده قرار دارند. البته بعضی از این جنگل‌ها باغ شخصی هستند و گردشگران نمی‌توانند وارد آن‌ها شوند. برای دسترسی به جنگل جیغ نیازی به پیاده‌روی طولانی نیست و افراد کم‌توان و میان‌سال نیز می‌توانند به بازدید از آن در روستا بروند.

دلیل نام‌گذاری جنگل جیغ : جنگل جیغ را به خاطر صداهای عجیبی (شبیه به سوت یا جیغ) که در طول شب تا سپیده‌دم در آن طنین می‌اندازد به این نام نام‌گذاری کرده‌اند. تمام افرادی که تا به امروز از جنگل جیغ مشهد دیدن کرده‌اند، این صدای جیغ گوش‌خراش و عجیب را تایید می‌کنند. یک نکته ترسناک دیگر درباره این جنگل این است که صدای جیغ به‌محض تاریک شدن هوا به گوش می‌رسد و روزهای این جنگل با دیگر جنگل‌های معمولی هیچ تفاوتی ندارد. صدای جیغی که در جنگل جیغ مشهد به گوش می‌رسد دقیقا به صدای جیغ زنی شباهت دارد که گویی در حال سوختن در آتش است و از ته دل فریاد می‌زند. بدون شک، شنیدن این صدا هر کسی را خواهد ترساند. در سال‌های اخیر بسیاری از افراد که این داستان را باور نداشتند یا اهل ماجراجویی بودند به بازدید از جنگل جیغ رفته‌اند؛ اما بسیاری از آن‌ها در نیمه راه پشیمان می‌شوند و بازمی‌گردند. در جنگل جیغ که با نام جنگل سربرج و جنگل مج نیز شناخته می‌شود، گیاهانی چون درختان میوه گیلاس، گردو، سیب و چنارهای سر به‌فلک کشیده در اطراف رودخانه و حیواناتی چون گرگ، روباه و پرندگانی چون عقاب و قرقی دیده می‌شوند.

راز جنگل جیغ مشهد : باور به مسائل ماورایی در قرن بیست‌ویکم شاید کمی مشکل به نظر بیاید؛ پس آیا توجیهی علمی برای صداهای جیغ در جنگل جیغ وجود دارد؟ راز جنگل جیغ مشهد چیست؟ قبل از توضیح علمی صداهای عجیب جنگل جیغ بهتر است بدانید که این جنگل در دره و در کنار رودخانه سربرج، یکی از سرچشمه‌های سد طرق قرار دارد. رودخانه سربرج در دوران گذشته رودی بسیار پرآب و خروشان بود؛ اما متاسفانه خشک شد و تنها در برخی فصول سال جریان داشت. این رودخانه پس از سال‌ها دوباره در سال ۱۳۹۰ پرآب شد. در سال ۱۳۹۰، هم‌زمان با پرآب‌شدن عجیب و رمزآلود این رودخانه، صداهای جیغ در این روستا و جنگل شنیده شدند. نکته جالب توجه در داستان این روستا این است که پس از به وجود آمدن صدای جیغ، آب رودخانه در تمام فصول سال جریان دارد و در هیچ فصلی بی‌آب نمی‌شود. همین مسئله باعث شد تا افسانه‌ها و روایات بومی بسیاری درباره منشا صداهای این جنگل به وجود بیایند. برخی افراد اعتقاد دارند که جنگل جیغ، محل سکونت اجنه و شیاطین است و شب هنگام، شیاطین و روح‌های نفرین شده در این روستا پرسه می‌زنند و این صداهای دلخراش را از خود درمی‌آورند. برخی نیز بر این باور هستند که زنی در این جنگل در بین شعله‌های آتش سوزانده شده و به قتل رسیده است و به همین دلیل، هر شب با صدای جیغ به‌دنبال قاتل خود می‌گردد. تحقیقات بسیاری درباره علل به وجود آمدن صدای جیغ در جنگل جیغ مشهد انجام شده است. یکی از نظریه‌ها حمله تعداد زیادی ملخ در سال ۱۳۹۰ به این جنگل است. این ملخ‌ها به‌دلیل وجود آب رودخانه به روستای سربرج حمله‌ور شدند و در طول شب صداهایی از خود درمی‌آورند که باعث به وجود‌ آمدن صدای عجیب و غریب جیغ شده است.

برخی نیز باور دارند که تغییرات آب و هوایی و صدای پیچیدن باد در بین شاخ و برگ درختان، صداهای جیغ مانند این جنگل را تولید می‌کند؛ البته باید بدانید که در بسیاری از شب‌ها، حتی نسیمی ملایم نیز در جنگل نمی‌وزد و بازهم این صداها به گوش می‌رسند. با وجود این نظریه‌ها باز هم پاسخ مشخصی برای چگونگی به وجود آمدن این صداها به دست نیامد؛ زیرا خود این پاسخ‌ها باعث به وجود آمدن سوال‌های جدیدی شدند. به‌طور مثال، چرا ملخ‌ها خسارتی به این منطقه وارد نمی‌کنند؟ یا اینکه آیا پیش از سال ۱۳۹۰، باد در این جنگل نمی‌وزید؟ اوایل اهالی روستا توجهی به جیغ ها نشان نمی‌دادند؛ اما به مرور و با ادامه‌دار شدن آن، دهیار روستای سربرج طرقبه تصمیم گرفت موضوع را پیگیری کند. ابراهيم عرب، دهيار این روستا درباره منبع صداهای جنگل جیغ این‌طور می‌گوید: هنگامی که اين صدا باعث ترس برخی اهالی روستا و گردشگران شد، موضوع را به بخشداری منطقه اطلاع داديم و آن‌ها نيز با اعزام كارشناس به اين منطقه و تحقيقات ويژه اعلام كردند اين صدا مربوط به‌نوعی خاص از جيرجيرک است كه در زبان محلی به آن «كز» یا «چز» می‌گویند. در واقع سال‌های پربارش كه آب فراوان است و رودخانه سربرج خشک یا کم آب نمی‌شود، اين جیرجیرک‌ها به روستا حمله می‌کنند و در لابلای درخت‌ها و گياهان پنهان می‌شوند. ممکن است روی هر درخت نزدیک ۳۰۰۰ جیرجیرک بنشیند. تمام این جیرجیرک‌ها در حاشیه‌ دو كيلومتری رودخانه هستند و تعداد زياد آن‌ها باعث شده است که آواز دسته‌ جمعی‌شان مانند صدای جيغ و زوزه به نظر برسد. اين جيرجيرک‌ها تا ۴۰ روز زنده هستند و بعد از بين می‌روند.

با وجود تحقیقات و معرفی جیرجیرک‌های محلی (چز، زنجره یا جیرجیرک دشتی) به‌عنوان منشا صدای جیغ، این سوال مطرح می‌شود که چرا از سال ۱۳۹۰ و زمانی که این رودخانه دوباره به جریان افتاد، دیگر حالت فصلی ندارد و همیشه پرآب است؟ یا اینکه چرا تاکنون هیچ یک از گردشگران این تعداد جیرجیرک را در نزدیکی رودخانه روستای سربرج ندیده‌اند؟ تا به امروز پاسخ مشخصی به این سوال‌ها داده نشده است و برخی باور دارند که نتیجه این تحقیقات، تنها تلاش مسئولان برای جلوگیری از رعب و وحشت بیشتر در روستا است. در سفر به روستای سربرج به خاطر داشته باشید که به فرهنگ اهالی احترام بگذارید و مراقب محیط زیست باشید. از ریختن زباله (ته سیگار، پوست میوه، پلاستیک و غیره) و همچنین آسیب رساندن به درختان و آتش روشن کردن در جنگل نیز بپرهیزید. در انتها باید بگوییم که وجود این شایعات باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای روستاییان شده است؛ مشکلاتی چون ارزان شدن زمین‌ها و باغ‌های منطقه و عدم تمایل غیربومیان برای خرید ملک. یک جاذبه رعب‌آور مانند جنگل جیغ شاید برخی از گردشگران را به این سمت بکشاند؛ اما بیشتر افراد یا به بازدید از روستای کوهستانی و تاریخی سربرج نمی‌آیند یا شب را در این منطه سپری نمی‌کنند.

تنگه چاهکوه

3425

جزیره زیبای قشم با ۱۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت، بزرگ‌ترین جزیره خلیج فارس محسوب می‌شود و در تنگه هرمز قرار دارد. جهت‌گیری این جزیره از شمال شرق به جنوب غرب است. قشم جاذبه‌های بی‌نظیر و حیرت‌آوری را در دل خود گنجانده است و هفت جاذبه اصلی در آن وجود دارد که به عجایب هفت‌گانه قشم مشهور هستند. عجایب هفت‌گانه قشم در محدوده ژئوپارک قشم واقع شده‌اند. ژئوپارک به منطقه‌ای اطلاق می‌شود که چند پدیده زمین‌شناسی، طبیعی، فرهنگی و زیستی شاخص و منحصربه‌فرد در آن وجود داشته باشد. ژئوپارک قشم، اولین و تنها ژئوپارک در خاورمیانه است که سال ۲۰۰۶ در شبکه جهانی ژئو‌پارک‌ها به ثبت یونسکو رسید. کشور ایران بعد از مالزی، چین، کره، ویتنام و ژاپن به‌عنوان ششمین کشور آسیایی شناخته می‌شود که دارای ژئوپارک است. تنگه چاهکوه از عجایب هفتگاه قشم است و یکی از سایت‌های اصلی ژئوپارک قشم محسوب می‌شود. این تنگه در بخش غربی سواحل شمالی جزیره قشم و در قسمت مرکزی ژئوپارک قرار دارد. تنگه چاهکوه جاذبه‌ای طبیعی و خارق‌العاده در منطقه‌ای به نام شهاب است که در ۷۰ کیلومتری قشم و نزدیک به روستای چاهوی شرقی واقع شده است. تنگه چاهکوه با فرودگاه بین‌المللی قشم ۴۲ کیلومتر فاصله دارد. فاصله این تنگه با اسکله مسافربری شهید ذاکری ۹۳ کیلومتر و تا بندر لافت ( جابه‌جایی همراه با خودرو) حدودا ۵۵ کیلومتر است.

برای رفتن به تنگه چاهکوه قشم ابتدا باید خود را از مسیرهای زمینی به بندرعباس برسانید. با خودروی شخصی، اتوبوس یا قطار می‌توان به بندرعباس سفر کرد. فاصله تهران تا بندرعباس بسته به مسیری که انتخاب می‌کنید بین ۱۲۷۶ تا ۱۵۱۰ کیلومتر است و حدود ۱۵ ساعت زمان می‌برد. اگر با خودروی شخصی به بندرعباس سفر کرده‌اید و می‌خواهید با لندی‌گراف، خودرو را به جزیره ببرید؛ باید به بندر پل در ۸۲ کیلومتری مرکز بندرعباس بروید. پیمودن این مسیر حدودا یک ساعت زمان می‌برد. از این اسکله با شناور به بندر لافت منتقل می‌شوید. عبور از بندر لافت به تنگه چاهکوه حدود ۴۷ دقیقه زمان می‌برد. اگر قصد بردن خودرو شخصی به جزیره را ندارید و از طریق مسیر ریلی خود را به بندر عباس رسانده‌اید، بهترین مسیر، رفتن به اسکله شهید حقانی در هشت کیلومتری  ایستگاه راه آهن است. بعد از حرکت از این اسکله، شناورها بعد حدود یک ساعت و ۱۸ دقیقه در بندر شهید ذاکری پهلو می‌گیرند. در این بندر با اجاره خودرو یا تاکسی، پس از حدود یک ساعت و ۱۹ دقیقه به تنگه چاهکوه می‌رسید. شاید آسان‌ترین و راحت‌ترین راه برای سفر به جزیره قشم مسیر هوایی باشد. فاصله هوایی تهران تا قشم حدود ۱,۰۷۰ کیلومتر است و حدود دو ساعت زمان می‌برد. از فرودگاه بین‌المللی قشم با گرفتن تاکسی یا اجاره خوردو، پس از حدود ۳۹ دقیقه به تنگه چاهکوه می‌رسید. برای رفتن به جاذبه طبیعی تنگه چاهکوه قشم ابتدا باید از میدان درگهان قشم وارد جاده غربی شوید. در این مسیر بعد از دو کیلومتر، دو راهی دیرستان نمایان می‌شود که باید به مسیر مستقیم ادامه دهید. بعد از حدود ۱۱ کیلومتر و گذر از یک میدان، وارد اولین جاده سمت راست شوید. در این مسیر بعد از ۳۹ کیلومتر به روستای چاهوی شرقی خواهید رسید و در مسیر سمت چپ بعد از حدود دو کیلومتر تنگه چاهکوه خودنمایی می‌کند. راه دسترسی به تنگه چاهکوه کاملا آسفالته و فقط دو کیلومتر پایانی خاکی است.

دره چاهکوه چنان زیبا و منحصربه‌فرد است که با قدم گذاشتن در آن احساس می‌کنید وارد سیاره‌ای دیگر شده‌اید. تنگه چاهکوه هنر طبیعت است. فضای دره متفاوت و عجیب به نظر می‌رسد و دست‌خط طبیعت در این نقطه از زمین جور دیگری است. در تنگه، صخره‌هایی با عمق ۱۰۰ متر با ظاهر عجیب قد علم می‌کنند و نا‌خواسته شما را مجذوب عظمت خود خواهند کرد. اشکال شگفت‌انگیز و بی‌زاویه سنگ‌ها در تنگه چاهکوه، همگان را مبهوت و قدرت طبیعت می‌کنند. سنگ‌ها در دره چنان صاف و صیقلی هستند که گویی با ابر و اسفنج طرف هستیم. بازدیدکنندگان در دره به این فکر فرو می‌روند که چگونه زمان با اهرم آب و باد بر ماهیت سخت سنگ غلبه کرده است. فرآیندهای طبیعی دست‌به‌دست هم داده‌اند و طی میلیون‌ها سال، با صبر و حوصله این اثر هنری منحصربه‌فرد را ساخته و پرداخته‌اند. این تنگه دارای صخره‌هایی است که در طول زمان به‌طور شگفت‌انگیزی فرسایش یافته‌ و ظاهری به خود گرفته‌اند که فقط در چند نقطه محدود جهان می‌توان شبیه آن را مشاهده کرد. صخره‌های آهکی این منطقه با وزش بادهای تند و جاری شدن آب، طی میلیون‌ها سال، ظاهر کنونی خود را به دست آورده‌اند. در ورودی تنگه چاهکوه تندیسی طبیعی وجود دارد که به «سه سر نگهبان» شهرت یافته است. بعد از تندیس چهار چاه وجود دارد که محلی برای ذخیره آب شیرین ساکنان اطراف تنگه است. تنگه چاهکوه، از صدها سال پیش به‌عنوان مهم‌ترین منبع تامین آب شیرین برای جزیره و ساکنان اطراف خود بوده است. این منطقه از نظر بومیان منطقه مقدس است و به‌عنوان دره مقدس شناخته می‌شود. دلیل این باور به گذشته‌های دور بازمی‌گردد؛ زمانی که بومیان منطقه از آبی که در چاه‌ها و چاله‌های آن جمع می‌شد؛ برای شفای بیماران خود استفاده می‌کردند.

نام تنگه چاهکوه از ترکیب دو بخش «چاه» و «کوه» تشکیل شده است که به کابرد تنگه به‌خصوص در گذشته بازمی‌گردد. چاه‌ها و حفره‌های طبیعی شکل گرفته در دل دیواره و کف تنگه یکی از دلایل این نام گذاری بوده‌اند. دلیل دیگر و شاید اصلی این نام‌گذاری وجود چهار حلقه چاه در نقطه شروع تنگه است که توسط ساکنان روستاهای نزدیک تنگه چاهکوه حفر شده‌اند و امکان ذخیره آب شیرین و نزولات جوی را در طول سال فراهم می‌کنند. این چاه‌ها به‌عنوان منبعی برای ذخیره آب شیرین برای تابستان قلداد می‌شوند و آب‌های جاری و باران در آن‌ها باقی می‌مانند. در مسیر تنگه چاهکوه کانال باریک جوی مانندی وجود دارد که آب را به داخل چاه‌ها هدایت می‌کند. این کانال‌ها و چاه‌ها از قدمت ۴۰۰ ساله برخوردارند. غالب اوقات یک نگهبان بر سر  چاه‌های تنگه چاهکوه حضور دارد و با خوش‌رویی برای کسانی که آب طلب کنند، از چاه آب می‌کشد.

دلیل اصلی شکل‌گیری تنگه چاهکوه و دره‌های مشابه آن، شکستگی ایجاد شده در یک طاقدیس بزرگ است. طاقدیس‌ها چین‌خوردگی‌های طاق مانند زمین هستند که در ایجاد جاذبه‌های دیگر قشم، همچون گنبد نمکی و غار نمکدان نیز تاثیر داشته‌اند. نیروهای طبیعی زمین سبب شده‌اند تا یک گسل، کوه سنگی یک‌پارچه را به‌صورت ضربدری برش دهد و چهار تنگه ایجاد کند. تنگه چاهکوه و آنچه در آن به چشم می‌خورد نتیجه سال‌های طولانی فرسایش به‌وسیله باد، آب باران، بارش‌های سیل‌آسا و شدید و نور آفتاب است. تنگه چاهکوه به رشته کوه‌های زاگرس مرتبط می‌شود. این تنگه در واقع شامل دره اصلی و دره عمود بر آن می‌شود و شکلی مانند چهارراه را تشکیل می‌دهد. چاهکوه از چهار طرف دارای چهار تنگه است که دیواره‌های آن‌ها به هم رسیده‌اند و از همه از آن‌ها می‌توان وارد تنگه شد. وقتی از یک طرف وارد تنگه شویم پس از پیمایش مسیر نسبتا کوتاهی به دو شکاف در دو سوی خود برخورد می‌کنیم که هرکدام ما را به مسیر جدیدی با ویژگی‌های جدید هدایت می‌کنند.

مسیر تنگه چاهکوه از سمت شمال به جنوب کم‌عرض‌ می‌شود و شیب آن افزایش پیدا می‌کند. تغییر عرض تنگه و شیب آن نشان از سیلابی بودن دره دارد. در انتهای دره، مسیر به‌شکل حرف انگلیسی (V) درمی‌آید. در  این بخش از تنگه فاصله دو دیواره به نیم‌متر می‌رسد؛ در حالی که هنوز دیواره‌ها بسیار بلند هستند. این شرایط سبب می‌شود فضای تنگه بسیار تاریک به نظر برسد؛ اما آسمان به وضوح از لایه‌های دیواره‌ها خودنمایی می‌کند. دیواره‌های رسوبی تنگه چاهکوه از ماسه سنگ‌های آهکی سست و لایه‌های میانی مارن قرمز، سیلت و آهک تشکیل شده‌اند‌. وجود این مواد در ساختار تنگه، مسیر را برای فرسایش و انحلال مستعد ساخته‌ است. شیارها و خطوط فرسایشی موازی در دیواره‌ها عمق زیادی دارند و فرم قاشقی یا قیفی به خود گرفته‌اند. در کف تنگه چاهکوه حفره‌های کم‌عمق طبیعی به چشم می‌خورند که آب باران برای مدتی در آن‌ها ذخیره می‌شود. آهک یا بی‌کربنات کلسیم موجود در دیواره تنگه نسبت به اسید موجود در آب بارن واکنش نشان می‌دهد و در آن حل می‌شود. این فرآیند شکاف‌ها و حفره‌های کوچک ایجاد می‌کند. آب نمی‌تواند به این سنگ‌ها نفوذ کند؛ به همین دلیل این فرسایش لایه به لایه رخ می‌دهد و آب پس از چرخیدن در حفره‌ها دوباره بیرون می‌ریزد یا تبخیر می‌شود. تکرار این فرآیند در طول زمان سبب می‌شود حفره‌ها روز به روز بزرگ‌تر شوند و طی میلیون‌ها سال شیارهای عمیق و طویل و انواع حفره‌های عدسی، قاشقی و کروی شکل در دیواره و کف دره شکل بگیرد.

پوشش گیاهی منطقه چاهکوه درخت و درختچه است که با آب و هوای بیابانی و استوایی منطقه سازگار هستند. با اینکه تنگه چاهکوه مسیر آب است؛ اما به‌جز مقدار کمی علف و خار بیاببانی محدود، درون تنگه پوشش گیاهی خاصی وجود ندارد. چاه‌های طبیعی موجود در منطقه سبب شده‌اند که ۱۶ گونه جانور و پرنده در آن زندگی کنند. زیستگاه نوعی غزال، از گونه های ارزشمند حیوانی، در این منطقه است. تنگه چاهکوه قشم یک اثر طبیعی منحصربه‌فرد است که طی میلیون‌ها سال شکل هنری امروزی خود را به دست آورده است؛ پس لازم است گردشگران نسبت به حفظ و آسیب نرساندن به آن حساس باشند. مسافران باید از یادگاری نوشتن بر دیواره تنگه، کندن و جابه‌جا کردن سنگ‌ها خودداری کنند. در طول تنگه چاهکوه سطل زباله‌ای وجود ندارد و بازدیدکنندگان باید زباله‌های خود را در کیسه‌ای جمع کنند تا سبب زشتی محیط تنگه نشوند. افراد می‌توانند با جمع‌آوری زباله‌هایی که در تنگه رها شده است به حفظ و بقای این تنگه زیبا کمک بسیاری کنند. توجه و احترام به سنت‌ها و آداب منطقه، افراد بومی و احترام به آن‌ها از نکات مهم سفر است. در تنگه چاهکوه تلفن‌های همراه آنتن ندارند و بهتر است قبل از سفر به تنگه، دوستان خود را مطلع کنید. در گذر از قسمت‌های پرشیب تنگه باید بسیار احتیاط کنید و مراقب افراد کوچک‌تر و مسن باشید. جزیره قشم در منطقه گرمسیری واقع شده است و ساکنان آن در فصل تابستان رطوبت هوای بالا و شرایط شرجی را تجربه می‌کند. از این‌رو اواخر بهار و تابستان زمان مناسبی برای سفر به قشم نیست. فصل‌های خنک‌تر و نیمه دوم سال بهترین زمان برای سفر به این جزیره هستند. اوایل بهار نیز برای سفر به قشم و تنگه چاهکوه پیشنهاد می‌شود. زمان بازدید از تنگه چاهکوه از ساعت ۸ تا ۱۷ است. به‌دلیل دیواره‌های بلند تنگه نباید دیدن از آن را به ساعات پایانی روز موکول کرد؛ زیرا فضای تنگه زود تاریک می‌شود. مدت زمان تقریبی بازدید از تنگه حدود سه ساعت است و برای ورود به تنگه هزینه‌ای دریافت نمی‌شود.

دریاچه سقالکسار گیلان

5019386_485

روستای سقالکسار در فاصله بسیار کوتاهی از رشت، مکانی بی‌نظیر با امکانات مناسب است. دریاچه سقالکسار، پاک‌ترین دریاچه گیلان، شاید برای شما بسیار آشنا باشد؛ بله درست حدس زدید، این دریاچه لوکیشن فیلم ماهی و گربه است. در ادامه با ما همراه باشید تا شما را به سفری به میان این دریاچه نیلگون ببریم که آیینه‌ای شفاف از زیبایی‌های اطراف است و انعکاس درختان انبوه در آن، آرامش و سکونی عجیب را به گردشگران هدیه می‌کند؛ چشم‌اندازی که نمی‌توان از آن چشم برداشت. روستای سقالکسار از توابع بخش مرکزی شهرستان رشت در استان گیلان است که در دهستان لاکان در ۱۶ کیلومتری جنوب شهر رشت (حدود نیم‌ساعت از مرکز شهر) و در جاده جیرده قرار دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ در این روستا که با نام «سالکه سار» نیز شناخته می‌شود، ۶۸۹ نفر زندگی می‌کنند. روستای سقالکسار در ارتفاع ۵۰ متری از سطح دریا واقع شده است و آب‌وهوایی معتدل دارد. فاصله روستای سقالکسار تا تهران ۳۲۴ کیلومتر است و برای رسیدن به آن باید حدود چهار ساعت و نیم رانندگی کنید. در اطراف مزار آقا سید شریف در نزدیکی شهرستان شفت، دریاچه‌های متعدد و جاذبه‌های طبیعی بسیاری وجود دارند که دارای طبیعت بکر و هیجان‌انگیزی هستند. سد خاکی سقالکسار، بزرگ‌ترین دریاچه این منطقه و دلیل شهرت این روستا است. مردم مهربان و خون‌گرم روستای سقالکسار اغلب به کشاورزی، دامپروری، زراعت برنج و پرورش ماهی مشغول هستند و شما به‌محض ورود به روستا با مزارع برنج و خوشه‌های طلایی رنگ و عطر دل‌انگیز شالی روبه‌رو می‌شوید.

به‌دلیل توجه مردم بومی به نظافت دریاچه سقالکسار و محیط اطراف آن در این منطقه زباله‌ها به چشم نمی‌آیند. به همین دلیل لقب پاک‌ترین دریاچه گیلان را به سقالکسار اختصاص داده‌اند. البته یک رسم جالب نیز در این دریاچه وجود دارد. در زمان ورود به سد خاکی سقالکسار، یک کیسه زباله به شما داده می‌شود و اگر شما زباله‌های خود را در طبیعت رها نکنید و در هنگام بازگشت این کیسه زباله را به‌صورت پر به نگهبانی تحویل دهید، بیش از ۵۰ درصد مبلغ ورودی به شما بازگردانده می‌شود. این طرح توسط شورای اسلامی این روستا از سال ۱۳۹۰ اجرایی و سبب تشویق مردم شد تا زباله‌های خود را در این مکان پاک نریزند. متاسفانه شنیده‌ها حاکی از این است که این رسم در حال کم‌رنگ شدن است و طرفداران پیشین را ندارد. جالب است بدانید که از این زباله‌ها در تهیه ورمی‌کمپوست استفاده می‌شود. ورمی‌کمپوست متشکل از ورمی (کرم خاکی) و کمپوست (کود آلی) است که از فعالیت کرم خاکی حاصل می‌شود.

درباره وجه تسمیه سقالکسار چند نظریه وجود دارد؛ در نظریه اول گفته می‌شود که واژه سقالکسار از سه واژه سقا، لک و سار تشکیل شده است. سقا به‌معنای محل آبخوری و لک و سار نام دو پرنده زیبا است که دریاچه آن‌ها را سیراب می‌کند. پس این واژه به «محل آبخوری لک و سار» ترجمه می‌شود. به نظر می‌رسد که این وجه تسمیه اصلی سقالکسار باشد؛ زیرا در گذشته پرندگان بسیاری به نام سار (سیتی، لک‌لک و غیره) برای آب خوردن به این روستا مهاجرت می‌کردند؛ البته در آن زمان، سد خاکی وجود نداشت و آن‌ها از چشمه روستا آب می‌خوردند. طبق نظریه دوم، سقالک معرب شده «سیالخ» به‌معنای خار سه پهلو است و سار، معنی سر را می‌دهد. به این ترتیب معنی سقالکسار، «سرِ خار سه پهلو» است. نظریه سوم نیز می‌گوید که سقالک به معنی تپه است و ترکیب آن با «ار» معنای بالای تپه را می‌دهد.

در کنار روستای سقالکسار یک سد خاکی به همین نام وجود دارد که دریاچه‌ای بی‌نظیر و بی‌بدیل را در منطقه جنگلی و در احاطه انبوهی از درخت‌های سر به آسمان کشیده بلوط پدید آورده است. این دریاچه با مساحت ۱۵ هکتار، ۶۰۰ متر طول و ۵۰۰ متر عرض دارد و گردشگران را از دور و نزدیک به‌سمت خود می‌کشاند. ارتفاع دریاچه سقالکسار از سطح دریا ۶۴ متر است و آب آن از ریزش‌های جوی و چشمه‌ساران منطقه تامین می‌شود. سد خاکی سقالکسار از ابتدا در این روستا وجود نداشت و بر اثر تلاش یکی از اهالی روستا به نام جعفر خوشحال احداث شد. آقای خوشحال که کشاورز بود در سال ۱۳۶۲ در این روستا به‌عنوان کشاورز نمونه انتخاب شد و برای دیدار از ریاست جمهوری به تهران رفت. مسئولان در تهران از وی خواستند که تقاضای خود را مطرح کند. او نیز به‌دلیل خشک‌سالی‌های آن سال‌ها از آن‌ها تقاضا کرد که یک سد خاکی در روستا احداث کنند تا مشکل آبیاری زمین‌های کشاورزی برنج و چای حل شود. به این ترتیب سد خاکی سقالکسار ساخته شد. تندیسی از این کشاورز جهت تشکر از زحمت‌های وی در ورودی سد خاکی بنا شده است.

  • آدرس: استان گیلان، رشت، فلکه انتظام، ۱۰ کیلومتری جاده جیرده، بعد از بقعه آقاسید شریف، روستای سقالکسار

آبشار کمر دوغ

آبشار کمر دوغ

در سکوت کوهستان و در میان کوهپایه های کوه سر به فلک کشیده سیلوم صدای جاری شدن آبشاری به گوش می رسد که همانند یک موسیقی دلنواز روح انسان را آرامش می بخشد. آبشاری گمنام با صد متر ارتفاع که یکی از بلندترین آبشارهای ایران به شمار می رود. آبشار کمردوغ کهگیلویه و بویر احمد بسیار دیدنی و زیباست. سفر به مقصد این آبشار به ویژه برای طبیعت گردان تجربه ای فراموش نشدنی است. برای رسیدن به این آبشار رویایی باید به شهر قلعه رئیسی بروید. از جاده کوهستانی و زیبای چرام به دهدشت بروید. پس از رسیدن به دهدشت به سمت شمال بروید در جاده دیشموک ۱۸ کیلومتر که عبور کنید به قلعه رئیسی خواهید است. پس از آن مسیر خود را در شرق ادامه دهید تا به دوراهی برسید. در آنجا تابلویی مسیر حرکت به سمت آبشار کمردوغ را به شما نشان خواهد داد. از شهر قلعه رئیسی تا آبشار ۱۵ کیلومتر فاصله هست. رسیدن به آبشار کمردوغ از دو مسیر قابل دسترس است. یکی از مسیرها به سمت بالای آبشار می رود و دیگری به دره و روبروی آبشار می رسد. راه دوم برای دیدن زیبایی آبشار مناسب تر است.

زیبایی های آبشار : قبل از رسیدن به آبشار و در طول مسیر از زیبایی جنگل های بلوط بهره مند خواهید شد. کم کم جاده مرتفع تر می شود و منظره دره در پایین دست جاده ای که در حرکت هستید بسیار زیباست. آبشار کمردوغ هفتمین آبشار بلند ایران است. طول این آبشار ۱۰۰ متر و عرض آن بیشتر از ۶۰ متر است و به عنوان یک جاذبه طبیعی در لیست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. تصاویر بینظیر این آبشار نشان دهنده شکوه و عظمت آن است. آب در عرضی وسیع از روی صخره ها پایین می ریزد. قطرات آب در نور خورشید رنگین کمانی زیبا درست می کنند. اگر باد بیاید می توان ریزش قطرات آب را روی صورت خود احساس کرد. کمردوغ از دو واژه کمر که در اصطلاح معنی به دیوار سخت و صاف گفته می شود و دوغ به جهت شباهت آب این آبشار به دوغ تشکیل شده است. برای رسیدن به این آبشار باید اندکی از بین تنگه ای زیبا پیاده روی کنید. مطمئن باشید که این پیاده روی برای شما جذاب و مفرح است. در طول مسیر سوژه ها و مناظر فوق العاده ای برای عکاسی از طبیعت و یا از خود پیدا خواهید کرد. جالب است بدانید که در اطراف این آبشار پرستوهایی نیز در حال پرواز مشاهده می کنید. این پرستوها در میان سنگ های اطراف آبشار کمردوغ لانه دارند. در بین سنگ های پایین آبشار، آب حوضچه های کوچک و بزرگی ایجاد کرده که بهترین مکان برای آب بازی و شیطنت کودکان و حتی بزرگسالان است. دقت کنید حتما قبل از شیرجه زدن از عمق آب آگاهی پیدا کنید. برخی از این حوضچه ها عمیق هستند و ممکن است برای کودکان خطرناک باشد. اگر کوهنورد و یا صخره نورد هستید مکان های مناسبی برای این کار در اطراف آبشار پیدا خواهید کرد. لطفاً در صورت تمایل تجهیزات خود را به همراه ببرید و در صورتی که با اصول صخره نوردی آشنایی ندارید برای جلوگیری از خطرات احتمالی هرگز صخره نوردی نکنید. یکی از ویژگی های منحصر به فرد این آبشار شور بودن آب آن است. بر خلاف بقیه چشمه های این استان که شیرین هستند. زیرا چشمه های نمکی کمتر در مناطق کوهستانی به چشم می خورند.  در مسیر سقوط آبشار بر روی سنگ های مسیر جلبک هایی روییده اند که حضور آنها در کنار آبشار تصویری زیباتر به چشمان ما هدیه می دهد. بهترین فصل سفر به این آبشار بهار و تابستان است. زیرا در نیمه اول سال این منطقه از آب و هوایی معتدل و طبیعتی بسیار زیبا برخوردار است. در فصول سرد سال به علت بازندگی های متعدد دسترسی به این آبشار دشوار خواهد شد.

جنگل گیسوم گیلان

igil.gisom_

تالش یکی از شهر های دیدنی و منحصربفرد گیلان است که جاذبه های بسیار زیبا و چشم نوازی را در خود جای داده است. در ایران و کمتر جایی از دنیا می توانید منطقه‌ای را پیدا کنید که هم جنگل باشد و هم دریا، کافی است برای دیدن این پدیده نادر  از رشت به سمت آستارا حرکت و از منطقه پره سر عبور کنید جنگلی بسیار زیبایی خواهید دید بنام پارک جنگلی گیسوم ، جایی که جنگل و دریا بهم می‌رسند و تونلی سبز را در خنکای ارتفاعات تالش به وجود آورده است. در جنوب گیسوم، رضوانشهر به فاصله ۱۴ کیلومتر و شمال آن، شهر هشتپر (تالش) با فاصله حدود ۲۰ کیلومتر قرار دارد. جنگل گيسوم با مساحتی حدود ۸۰ هکتار، با درختان جنگلی انبوه  و گونه‌های گیاهی متنوع و خاص، منظره‌ی زیبایی را به ارمغان آورده است. اين پارک امکاناتی را برای گردشگران فراهم نموده است. امکاناتی نظیر: وسايل بازی کودکان، ورزشگاه، اردوگاه، پلاژ، هتل، مناطق پيک‌نيک روزانه، کمپينگ طبيعی، مسيرهای پياده‌روی، موزه طبيعی گل و گياه که همه این امکانات اقامت و سفر را به این پارک جنگلی راحت‌تر خواهد نمود. شاید برای شما جالب باشد که بدانید نام این پارک جنگلی از روستایی به همین نام گرفته شده است. گیسوم، روستایی از توابع بخش اسالم شهرستان تالش در استان گیلان است که در ۱۸ کیلومتری جاده تالش به انزلی قرار دارد.  شما در همان ابتدای ورود به جنگل گیسوم می‌توانید خوشگذرانی و لذت بردن را شروع کنید و در مسیر جاده رویایی، جاده‌ای که شما را به دالانی از درختان در هم تنیده می‌کشاند و شما را با چهره‌ی دیگری از طبیعت آشنا می‌کند، حرکت کنید. بسیاری از عاشقان جاده و رانندگی راهی گیسوم می‌شوند تا برای لحظاتی از بودن در تونل درختان لذت ببرند و روحی تازه کنند.