جنگل
جنگل جیغ
تجربه ترس، ترشح آدرنالین و گردشگری وحشت یکی از تفریحاتی است که این روزها طرفداران بسیاری دارد. جنگل جیغ، یکی از ترسناکترین جنگلهای ایران و یکی از جاهای دیدنی مشهد است که گردشگران را هر سال بهسمت روستای سربرج میکشاند. نام این جنگل هر کسی را کنجکاو میکند و همه میخواهند سر از راز این جنگل دربیاورند. جنگل جیغ مشهد بر اساس داستانهای محلی، جنگلی نفرین شده و محل زندگی اجنه و شیاطین است؛ اما آیا این داستان واقعی است؟ برای بازدید از جنگل جیغ مشهد باید دل شیر داشته باشید؛ زیرا این جیغها کاملا واقعی هستند و این داستان تنها برای جذب گردشگر روایت نشده است. چه بسیار افرادی که در ابتدا فکر میکردند با داستانی تخیلی روبهرو هستند؛ اما با شنیدن صدای جیغها در جنگل پا به فرار گذاشتهاند. جنگل جیغ یکی از جاهای دیدنی استان خراسان رضوی در روستای سربرج، در بخش طرقبه است. این روستا در جنوب مشهد قرار دارد و فاصله آن تا مرکز این شهر تنها ۳۲ کیلومتر است. بسته به ترافیک و ساعت حرکت، حدود ۴۰ تا ۵۰ دقیقه برای رسیدن به سربرج از مشهد باید رانندگی کنید. فاصله جنگل جیغ تا تهران ۹۲۴ کیلومتر است و طی کردن این مسافت حدود ۱۱ ساعت به طول میانجامد. برای رسیدن به جنگل جیغ مشهد از تهران باید از طریق اتوبان آزادگان وارد اتوبان امام رضا شوید. سپس مسیر را برای حدود ۸۷۰ کیلومتر ادامه دهید تا پس از گذر شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود و سبزوار به نیشابور برسید. پس از عبور از نیشابور، ملک آباد و باغچه، کمی بعد از پلیس راه باغچه از اتوبان نیشابور – مشهد وارد آزادراه مشهد – باغچه شوید. انتهای این آزادراه به بزرگراه سلسله الذهب و سپس بزرگراه کلانتری میرسد. مسیر را ادامه دهید و وارد این بزرگراهها شوید. پس از چند کیلومتر رانندگی در بزرگراه کلانتری، پس از عبور باغ گیاهشناسی مشهد از طریق خروجی وارد خیابان حافظ در سمت چپ جاده شوید. خیابان حافظ را تا انتها بروید و در انتها بهسمت راست وارده جاده خلج شوید. از ابتدای این جاده نسبتا پرپیچوخم تا روستای سربرج ۲۳ کیلومتر (حدود نیم ساعت) راه است. در دوراهی اول پس از دیدن تابلوی روستا بهسمت راست بپیچید. از اینجا حدود هفت کیلومتر تا روستای سربرج راه است و جنگلهای معروف جیغ در سمت چپ جاده قرار دارند. البته بعضی از این جنگلها باغ شخصی هستند و گردشگران نمیتوانند وارد آنها شوند. برای دسترسی به جنگل جیغ نیازی به پیادهروی طولانی نیست و افراد کمتوان و میانسال نیز میتوانند به بازدید از آن در روستا بروند.
دلیل نامگذاری جنگل جیغ : جنگل جیغ را به خاطر صداهای عجیبی (شبیه به سوت یا جیغ) که در طول شب تا سپیدهدم در آن طنین میاندازد به این نام نامگذاری کردهاند. تمام افرادی که تا به امروز از جنگل جیغ مشهد دیدن کردهاند، این صدای جیغ گوشخراش و عجیب را تایید میکنند. یک نکته ترسناک دیگر درباره این جنگل این است که صدای جیغ بهمحض تاریک شدن هوا به گوش میرسد و روزهای این جنگل با دیگر جنگلهای معمولی هیچ تفاوتی ندارد. صدای جیغی که در جنگل جیغ مشهد به گوش میرسد دقیقا به صدای جیغ زنی شباهت دارد که گویی در حال سوختن در آتش است و از ته دل فریاد میزند. بدون شک، شنیدن این صدا هر کسی را خواهد ترساند. در سالهای اخیر بسیاری از افراد که این داستان را باور نداشتند یا اهل ماجراجویی بودند به بازدید از جنگل جیغ رفتهاند؛ اما بسیاری از آنها در نیمه راه پشیمان میشوند و بازمیگردند. در جنگل جیغ که با نام جنگل سربرج و جنگل مج نیز شناخته میشود، گیاهانی چون درختان میوه گیلاس، گردو، سیب و چنارهای سر بهفلک کشیده در اطراف رودخانه و حیواناتی چون گرگ، روباه و پرندگانی چون عقاب و قرقی دیده میشوند.
راز جنگل جیغ مشهد : باور به مسائل ماورایی در قرن بیستویکم شاید کمی مشکل به نظر بیاید؛ پس آیا توجیهی علمی برای صداهای جیغ در جنگل جیغ وجود دارد؟ راز جنگل جیغ مشهد چیست؟ قبل از توضیح علمی صداهای عجیب جنگل جیغ بهتر است بدانید که این جنگل در دره و در کنار رودخانه سربرج، یکی از سرچشمههای سد طرق قرار دارد. رودخانه سربرج در دوران گذشته رودی بسیار پرآب و خروشان بود؛ اما متاسفانه خشک شد و تنها در برخی فصول سال جریان داشت. این رودخانه پس از سالها دوباره در سال ۱۳۹۰ پرآب شد. در سال ۱۳۹۰، همزمان با پرآبشدن عجیب و رمزآلود این رودخانه، صداهای جیغ در این روستا و جنگل شنیده شدند. نکته جالب توجه در داستان این روستا این است که پس از به وجود آمدن صدای جیغ، آب رودخانه در تمام فصول سال جریان دارد و در هیچ فصلی بیآب نمیشود. همین مسئله باعث شد تا افسانهها و روایات بومی بسیاری درباره منشا صداهای این جنگل به وجود بیایند. برخی افراد اعتقاد دارند که جنگل جیغ، محل سکونت اجنه و شیاطین است و شب هنگام، شیاطین و روحهای نفرین شده در این روستا پرسه میزنند و این صداهای دلخراش را از خود درمیآورند. برخی نیز بر این باور هستند که زنی در این جنگل در بین شعلههای آتش سوزانده شده و به قتل رسیده است و به همین دلیل، هر شب با صدای جیغ بهدنبال قاتل خود میگردد. تحقیقات بسیاری درباره علل به وجود آمدن صدای جیغ در جنگل جیغ مشهد انجام شده است. یکی از نظریهها حمله تعداد زیادی ملخ در سال ۱۳۹۰ به این جنگل است. این ملخها بهدلیل وجود آب رودخانه به روستای سربرج حملهور شدند و در طول شب صداهایی از خود درمیآورند که باعث به وجود آمدن صدای عجیب و غریب جیغ شده است.
برخی نیز باور دارند که تغییرات آب و هوایی و صدای پیچیدن باد در بین شاخ و برگ درختان، صداهای جیغ مانند این جنگل را تولید میکند؛ البته باید بدانید که در بسیاری از شبها، حتی نسیمی ملایم نیز در جنگل نمیوزد و بازهم این صداها به گوش میرسند. با وجود این نظریهها باز هم پاسخ مشخصی برای چگونگی به وجود آمدن این صداها به دست نیامد؛ زیرا خود این پاسخها باعث به وجود آمدن سوالهای جدیدی شدند. بهطور مثال، چرا ملخها خسارتی به این منطقه وارد نمیکنند؟ یا اینکه آیا پیش از سال ۱۳۹۰، باد در این جنگل نمیوزید؟ اوایل اهالی روستا توجهی به جیغ ها نشان نمیدادند؛ اما به مرور و با ادامهدار شدن آن، دهیار روستای سربرج طرقبه تصمیم گرفت موضوع را پیگیری کند. ابراهيم عرب، دهيار این روستا درباره منبع صداهای جنگل جیغ اینطور میگوید: هنگامی که اين صدا باعث ترس برخی اهالی روستا و گردشگران شد، موضوع را به بخشداری منطقه اطلاع داديم و آنها نيز با اعزام كارشناس به اين منطقه و تحقيقات ويژه اعلام كردند اين صدا مربوط بهنوعی خاص از جيرجيرک است كه در زبان محلی به آن «كز» یا «چز» میگویند. در واقع سالهای پربارش كه آب فراوان است و رودخانه سربرج خشک یا کم آب نمیشود، اين جیرجیرکها به روستا حمله میکنند و در لابلای درختها و گياهان پنهان میشوند. ممکن است روی هر درخت نزدیک ۳۰۰۰ جیرجیرک بنشیند. تمام این جیرجیرکها در حاشیه دو كيلومتری رودخانه هستند و تعداد زياد آنها باعث شده است که آواز دسته جمعیشان مانند صدای جيغ و زوزه به نظر برسد. اين جيرجيرکها تا ۴۰ روز زنده هستند و بعد از بين میروند.
با وجود تحقیقات و معرفی جیرجیرکهای محلی (چز، زنجره یا جیرجیرک دشتی) بهعنوان منشا صدای جیغ، این سوال مطرح میشود که چرا از سال ۱۳۹۰ و زمانی که این رودخانه دوباره به جریان افتاد، دیگر حالت فصلی ندارد و همیشه پرآب است؟ یا اینکه چرا تاکنون هیچ یک از گردشگران این تعداد جیرجیرک را در نزدیکی رودخانه روستای سربرج ندیدهاند؟ تا به امروز پاسخ مشخصی به این سوالها داده نشده است و برخی باور دارند که نتیجه این تحقیقات، تنها تلاش مسئولان برای جلوگیری از رعب و وحشت بیشتر در روستا است. در سفر به روستای سربرج به خاطر داشته باشید که به فرهنگ اهالی احترام بگذارید و مراقب محیط زیست باشید. از ریختن زباله (ته سیگار، پوست میوه، پلاستیک و غیره) و همچنین آسیب رساندن به درختان و آتش روشن کردن در جنگل نیز بپرهیزید. در انتها باید بگوییم که وجود این شایعات باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای روستاییان شده است؛ مشکلاتی چون ارزان شدن زمینها و باغهای منطقه و عدم تمایل غیربومیان برای خرید ملک. یک جاذبه رعبآور مانند جنگل جیغ شاید برخی از گردشگران را به این سمت بکشاند؛ اما بیشتر افراد یا به بازدید از روستای کوهستانی و تاریخی سربرج نمیآیند یا شب را در این منطه سپری نمیکنند.
دریاچه الیمالات مازندران
به هرکدام از دریاچههای ایرانی که سر میزنید، طبیعتی در مقابلتان قرار میگیرد که همتای آن را جایی نخواهید دید؛ پهنهای آبی که بر فرش زمین گسترده شده است و باشکوه و آرامشی خاص خودنمایی میکند. یکی از این دریاچههای دیدنی، دریاچه الیمالات است؛ دریاچهای تماشایی که هیچ چیز در برابر این زیبایی به چشمتان نخواهد آمد. خنکای آب، سرسبزی جنگل، شکوه آسمان، نور ملایم خورشید و سکوتی وصفناپذیر در الیمالات در انتظار شما است. دریاچه الیمالات از جاهای دیدنی نور به شمار میآید و در مسیر آن به چمستان قرار دارد. نور در سمت شمال با دریای خزر هممرز است و میتوان دریاچهها و رودخانههای زیادی را در آن مشاهده کرد. شهر چمستان نیز مرکز بخش چمستان، یکی از بهترین نقاطی است که میتوان برای سفر برگزید. دریاچه الیمالات بهدلیل قرارگیری در میان جنگل، مناطق استوایی را برایتان تداعی میکند. بخشی از مسیر دسترسی به دریاچه از میان درختان سر به فلک کشیده میگذرد و چشماندازهایی بینظیر را ارائه میدهد. دریاچه الیمالات تنها دیدنی چمستان نیست. روستای لاویج یکی دیگر از نقاط پرگردشگر این منطقه به حساب میآید که در میان کوهها واقع شده است و هر ساله گردشگران زیادی را بهسمت خود جذب میکند. بهتر است بازدید از این نقطه را نیز در برنامه سفر خود به چمستان بگنجانید. طبیعت زیبای اطراف دریاچه با درختانی که تا نزدیکی لبه ساحل رشد کردهاند و دریاچه را در آغوش کشیدهاند، خالق چشماندازی به واقع دیدنی خلق هستند که در کمتر دریاچهای میتوان مشابه آن را پیدا کرد.
دسترسی به دریاچه الیمالات : برای دسترسی به دریاچه، در مسیر نور به چمستان پیش برانید. پس از طی هشت کیلومتر، درون فرعی دریاچه بپیچید. اگر از مسیر نور راهی این مکان نیستید و مستقیما از تهران قصد بازدید از آن را دارید، از جاده هراز عازم آمل و از کمربندی آمل، وارد چمستان شوید. از چمستان بهسمت نور حرکت کنید. پس از حدودا ۴۰ دقیقه رانندگی، نرسیده به نور، وارد فرعی دریاچه الیمالات در سمت چپ جاده شوید. گردشگاه دریاچه الیمالات در دل جنگل واقع شده است. در آنجا همه چیز برای چند ساعت تفریح و البته آرامش مهیا است. بعد از پارک اتومبیل، باید مسیری پنج دقیقهای را پیادهروی کنید و بعد از طی این مسافت، از بلندی بهسمت پایین (محل دریاچه) هدایت میشوید. پلی زیبا شما را به آنجا وصل میکند. زیر پل سدی قرار دارد که گاهی اوقات پرآب است. پس از پشت سر گذاشتن چند پله به سنگهای زیبای کنار رودخانه نزدیک میشوید. خبر خوب برای علاقهمندان به ماهیگیری اینکه ماهیانی از جمله قزل آلا و آمور در این دریاچه زندگی میکنند. البته بهدلیل اینکه اغلب مردم این ناحیه ماهیهای قرمز شب عید خود را درون آب دریاچه رها میکنند، میتوان تعداد قابل توجهی از این نوع ماهی را نیز مشاهده کرد.
مرداب هسل مازندران
مرداب هسل یا تالاب کنیچال یکی از جاذبههای شگفتانگیز چالوس است که همچون زیبایی خفته در میان جنگلی سرسبز با درختان سربه فلک کشیده و انبوه پنهان است. برای رسیدن به این مرداب رویایی و زیبا باید در دل جنگلی سحرانگیز پیادهروی کنید و هرچه بهسمت آن پیش بروید، متوجه اسیدی شدن و ترش مزه بودن هوا خواهید شد و این نوید دهنده نزدیک شدن به این مکان شگفتانگیز است. وقتی به مرداب هسل برسید، خواهید دید که درختان و گیاهان همچون مرواریدی آن را احاطه کردند و جلوه و زیبایی خاصی به آن بخشیدهاند. این مرداب در ارتفاع ۲۵۰ متری از سطح دریا قرار دارد و مساحت آن در زمانی که بیشترین آب را دارد، کمتر از یک هکتار است. در مطالعات و اندازهگیریهای سال ۱۳۸۵، مساحت مرداب حدود ۳,۸۰۰ متر بوده است. عمق آب در این بازه در عمیقترین نقطه که در سمت جنوب غربی قرار داشت، ۲/۳۰ متر و عمق آن با اتکا به داغآب موجود بر تنه درختان و سنگها در زمان ظرفیت کامل ۴/۴۰ متر بوده است. در گذشته حجم آب هسل بیشتر بود و در بعضی از نقاط عمق به بیش از ۱۵ متر نیز میرسید. آب مرداب هسل از کف و کانون آن میجوشد و هیچ رود یا جویباری به آن نمیریزد. در پایین دست تالاب چشمهای از زیر درختی کهنسال میجوشد و در واقع این چشمه زیرآب هسل محسوب میشود. در سمت شرقی مرداب شیاری وجود دارد که هنگامی که بهندرت آب سر ریز میکند، از آن شیار بهسمت دره چالوس رود سرازیر میشود. پرحجمترین آب موجود در مرداب هسل از ریزش بارانهای موسمی است که در نیمه دوم فصل پاییز آغاز میشود و تا اواسط بهار ادامه مییابد. این مرداب در بعضی از سالها کم آب میشود و آب آن تاکف فرو مینشیند.
در مرداب هسل گویی زندگی ساکن است و زمان در آرامش و سکون سپری میشود. در این مرداب هیچ موج و حرکت آبی وجود ندارد و سطح آن بهاندازه نیم سانتیمتر با جلبک پوشیده شده و هیچ جای درزی باقی نمانده است. این جلبکها در قسمتهایی که زیر سایه درختان قرار دارند به رنگ سبز دیده میشوند و هرچه به کانون مرداب نزدیکتر میشوند نارنجی و در نهایت در برابر نور خوشید به رنگ سرخ روشن در آمده و جلوهگری میکنند. مرداب هسل در گذشته زیستگاه جانوران و حیوانات متعددی بوده است؛ اما امروزه با برهم خوردن اکوسیستم مرداب، این گونهها دیگر دیده نمیشوند یا کمتر هستند. شاید دلیل این اتفاق باز شدن پای گردشگران به این منطقه با احداث جاده در دل جنگل باشد. لاکپشتها، وزغها و زالوها از جمله جاندارانی هستند که در هسل زندگی میکردند؛ ولی اکنون کمتر به چشم میخورند. در این مرداب ماهی زندگی نمیکند؛ اما زیستگاه ایدئالی برای دوزیستان است. این مکان در گذشته آبشخور حیواناتی چون یوزپلنگ و پلنگ نیز بوده است. منطقه مرداب هسل قبل از ملی شدن جنگلها و مراتع آن، از چراگاههای احشام مردمان روستاهای سینوا، طلاجو و سینوا چشمه بود. درختان ممرز، انجیلی، راش، داغداغان، آزاد، شمشاد و بعضی درختان میوه جنگلی مانند سیب ترش جنگلی، انگور جنگلی، انجیر، انار و انواعی از گیاهان دارویی مثل بابونه، فشکی واش، زِمِنج پوشش گیاهی مرداب هسل را تشکیل میدهند.
وجه تسمیه مرداب هسل : مرداب هسل به نامهای متعددی چون کنیچال، کنّو چال، گَن اُچال، مِهاز چال، مشل و هسل شناخته میشود که از این میان، اسامی مشل و هسل معروفترند. واژه هسل نیز به معنی آب راکد و آبگیر فصلی است و در گویش تبری کلارستاقی برای هر آبگیری از این کلمه استفاده میکنند. مرداب هسل یکی از جاهای دیدنی چالوس استان مازندران است. این مرداب در جنوب دو روستای طلاجو و سینوا در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی شهر چالوس، ۱۵ کیلومتری شمال غربی شهر مرزن آباد و در عمق جنگل معروف مشل موزی قرار دارد. جنگل مشل موزی به نامهای مشعل، فین یا محمد آباد نیز شناخته میشود. این جنگل از جنوب به جنگلهای سوته لار و منطقه کردشت، از شمال و شمال غرب به گاوسرای قدیمی مشعل و منطقه مشعل موزی و از مشرق به منطقه مشعل لات منتهی میشود.
برای دسترسی به مرداب هسل، ۱۰ کیلومتر مانده به شهر چالوس بعد از پلیس راه، اولین فرعی خاکی را پیش بگیرید که جادهای جنگلی است و بهسمت روستای سینوا میرود. در این مسیر، بعد از عبور از پل رودخانه (یعنی مسافتی حدود ۳۰۰ متر)، به یک دوراهی میرسید که باید مسیر سمت راست را انتخاب کنید تا به مرداب رویایی هسل برسید. بعد از رسیدن به نزدیکی مرداب هسل باید خودروی خود را پارک کنید و بقیه مسیر را با یک پیادهروی سبک در حدود ۴۵ دقیقه در دل جنگل ادامه دهید. اگر اهل پیادهروی نیستید یا برایتان سخت است، میتوانید با خودروهای آفرود، وانت و نیسان مردم محلی منطقه این راه را تا پای مرداب طی کنید. با توجه به دشوار نبودن مسیر پیادهروی، پیشنهاد میکنیم که قدمزدن در جنگل و تماشای زیباییها و لذت بردن از هوای روحانگیز آن را از دست ندهید.
مرداب هسل در پاییز : پیشنهاد میکنیم اگر عاشق شاه فصلها هستید، در پاییز به تماشای مرداب هسل بروید. در فصل پاییز این مرداب به مانند تابلوی رنگارنگ و چشمنوازی از طبیعت است. در پاییز زیبایی هسل دوچندان میشود و مهمانی از رنگهای قرمز، صورتی و نارنجی در آن برپا میشود.
مرداب هسل در زمستان : مرداب هسل در فصل زمستان نیز جلوه و زیبایی خاص خود را دارد و همچنان میتوانید آن را به رنگهای صورتی و نارنجی مشاهده کنید. در این فصل شاخههای بسیاری از درختان انجیلی و ممرز (یا کُرزِل) همچنان سبز هستند؛ انبوهی از گیاهان درختزی معروف مثل «دارواش» نیز سرسبزی سر شاخهها را حفظ میکنند.
دریاچه سقالکسار گیلان
روستای سقالکسار در فاصله بسیار کوتاهی از رشت، مکانی بینظیر با امکانات مناسب است. دریاچه سقالکسار، پاکترین دریاچه گیلان، شاید برای شما بسیار آشنا باشد؛ بله درست حدس زدید، این دریاچه لوکیشن فیلم ماهی و گربه است. در ادامه با ما همراه باشید تا شما را به سفری به میان این دریاچه نیلگون ببریم که آیینهای شفاف از زیباییهای اطراف است و انعکاس درختان انبوه در آن، آرامش و سکونی عجیب را به گردشگران هدیه میکند؛ چشماندازی که نمیتوان از آن چشم برداشت. روستای سقالکسار از توابع بخش مرکزی شهرستان رشت در استان گیلان است که در دهستان لاکان در ۱۶ کیلومتری جنوب شهر رشت (حدود نیمساعت از مرکز شهر) و در جاده جیرده قرار دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ در این روستا که با نام «سالکه سار» نیز شناخته میشود، ۶۸۹ نفر زندگی میکنند. روستای سقالکسار در ارتفاع ۵۰ متری از سطح دریا واقع شده است و آبوهوایی معتدل دارد. فاصله روستای سقالکسار تا تهران ۳۲۴ کیلومتر است و برای رسیدن به آن باید حدود چهار ساعت و نیم رانندگی کنید. در اطراف مزار آقا سید شریف در نزدیکی شهرستان شفت، دریاچههای متعدد و جاذبههای طبیعی بسیاری وجود دارند که دارای طبیعت بکر و هیجانانگیزی هستند. سد خاکی سقالکسار، بزرگترین دریاچه این منطقه و دلیل شهرت این روستا است. مردم مهربان و خونگرم روستای سقالکسار اغلب به کشاورزی، دامپروری، زراعت برنج و پرورش ماهی مشغول هستند و شما بهمحض ورود به روستا با مزارع برنج و خوشههای طلایی رنگ و عطر دلانگیز شالی روبهرو میشوید.
بهدلیل توجه مردم بومی به نظافت دریاچه سقالکسار و محیط اطراف آن در این منطقه زبالهها به چشم نمیآیند. به همین دلیل لقب پاکترین دریاچه گیلان را به سقالکسار اختصاص دادهاند. البته یک رسم جالب نیز در این دریاچه وجود دارد. در زمان ورود به سد خاکی سقالکسار، یک کیسه زباله به شما داده میشود و اگر شما زبالههای خود را در طبیعت رها نکنید و در هنگام بازگشت این کیسه زباله را بهصورت پر به نگهبانی تحویل دهید، بیش از ۵۰ درصد مبلغ ورودی به شما بازگردانده میشود. این طرح توسط شورای اسلامی این روستا از سال ۱۳۹۰ اجرایی و سبب تشویق مردم شد تا زبالههای خود را در این مکان پاک نریزند. متاسفانه شنیدهها حاکی از این است که این رسم در حال کمرنگ شدن است و طرفداران پیشین را ندارد. جالب است بدانید که از این زبالهها در تهیه ورمیکمپوست استفاده میشود. ورمیکمپوست متشکل از ورمی (کرم خاکی) و کمپوست (کود آلی) است که از فعالیت کرم خاکی حاصل میشود.
درباره وجه تسمیه سقالکسار چند نظریه وجود دارد؛ در نظریه اول گفته میشود که واژه سقالکسار از سه واژه سقا، لک و سار تشکیل شده است. سقا بهمعنای محل آبخوری و لک و سار نام دو پرنده زیبا است که دریاچه آنها را سیراب میکند. پس این واژه به «محل آبخوری لک و سار» ترجمه میشود. به نظر میرسد که این وجه تسمیه اصلی سقالکسار باشد؛ زیرا در گذشته پرندگان بسیاری به نام سار (سیتی، لکلک و غیره) برای آب خوردن به این روستا مهاجرت میکردند؛ البته در آن زمان، سد خاکی وجود نداشت و آنها از چشمه روستا آب میخوردند. طبق نظریه دوم، سقالک معرب شده «سیالخ» بهمعنای خار سه پهلو است و سار، معنی سر را میدهد. به این ترتیب معنی سقالکسار، «سرِ خار سه پهلو» است. نظریه سوم نیز میگوید که سقالک به معنی تپه است و ترکیب آن با «ار» معنای بالای تپه را میدهد.
در کنار روستای سقالکسار یک سد خاکی به همین نام وجود دارد که دریاچهای بینظیر و بیبدیل را در منطقه جنگلی و در احاطه انبوهی از درختهای سر به آسمان کشیده بلوط پدید آورده است. این دریاچه با مساحت ۱۵ هکتار، ۶۰۰ متر طول و ۵۰۰ متر عرض دارد و گردشگران را از دور و نزدیک بهسمت خود میکشاند. ارتفاع دریاچه سقالکسار از سطح دریا ۶۴ متر است و آب آن از ریزشهای جوی و چشمهساران منطقه تامین میشود. سد خاکی سقالکسار از ابتدا در این روستا وجود نداشت و بر اثر تلاش یکی از اهالی روستا به نام جعفر خوشحال احداث شد. آقای خوشحال که کشاورز بود در سال ۱۳۶۲ در این روستا بهعنوان کشاورز نمونه انتخاب شد و برای دیدار از ریاست جمهوری به تهران رفت. مسئولان در تهران از وی خواستند که تقاضای خود را مطرح کند. او نیز بهدلیل خشکسالیهای آن سالها از آنها تقاضا کرد که یک سد خاکی در روستا احداث کنند تا مشکل آبیاری زمینهای کشاورزی برنج و چای حل شود. به این ترتیب سد خاکی سقالکسار ساخته شد. تندیسی از این کشاورز جهت تشکر از زحمتهای وی در ورودی سد خاکی بنا شده است.
- آدرس: استان گیلان، رشت، فلکه انتظام، ۱۰ کیلومتری جاده جیرده، بعد از بقعه آقاسید شریف، روستای سقالکسار
آبشار کمر دوغ
در سکوت کوهستان و در میان کوهپایه های کوه سر به فلک کشیده سیلوم صدای جاری شدن آبشاری به گوش می رسد که همانند یک موسیقی دلنواز روح انسان را آرامش می بخشد. آبشاری گمنام با صد متر ارتفاع که یکی از بلندترین آبشارهای ایران به شمار می رود. آبشار کمردوغ کهگیلویه و بویر احمد بسیار دیدنی و زیباست. سفر به مقصد این آبشار به ویژه برای طبیعت گردان تجربه ای فراموش نشدنی است. برای رسیدن به این آبشار رویایی باید به شهر قلعه رئیسی بروید. از جاده کوهستانی و زیبای چرام به دهدشت بروید. پس از رسیدن به دهدشت به سمت شمال بروید در جاده دیشموک ۱۸ کیلومتر که عبور کنید به قلعه رئیسی خواهید است. پس از آن مسیر خود را در شرق ادامه دهید تا به دوراهی برسید. در آنجا تابلویی مسیر حرکت به سمت آبشار کمردوغ را به شما نشان خواهد داد. از شهر قلعه رئیسی تا آبشار ۱۵ کیلومتر فاصله هست. رسیدن به آبشار کمردوغ از دو مسیر قابل دسترس است. یکی از مسیرها به سمت بالای آبشار می رود و دیگری به دره و روبروی آبشار می رسد. راه دوم برای دیدن زیبایی آبشار مناسب تر است.
زیبایی های آبشار : قبل از رسیدن به آبشار و در طول مسیر از زیبایی جنگل های بلوط بهره مند خواهید شد. کم کم جاده مرتفع تر می شود و منظره دره در پایین دست جاده ای که در حرکت هستید بسیار زیباست. آبشار کمردوغ هفتمین آبشار بلند ایران است. طول این آبشار ۱۰۰ متر و عرض آن بیشتر از ۶۰ متر است و به عنوان یک جاذبه طبیعی در لیست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. تصاویر بینظیر این آبشار نشان دهنده شکوه و عظمت آن است. آب در عرضی وسیع از روی صخره ها پایین می ریزد. قطرات آب در نور خورشید رنگین کمانی زیبا درست می کنند. اگر باد بیاید می توان ریزش قطرات آب را روی صورت خود احساس کرد. کمردوغ از دو واژه کمر که در اصطلاح معنی به دیوار سخت و صاف گفته می شود و دوغ به جهت شباهت آب این آبشار به دوغ تشکیل شده است. برای رسیدن به این آبشار باید اندکی از بین تنگه ای زیبا پیاده روی کنید. مطمئن باشید که این پیاده روی برای شما جذاب و مفرح است. در طول مسیر سوژه ها و مناظر فوق العاده ای برای عکاسی از طبیعت و یا از خود پیدا خواهید کرد. جالب است بدانید که در اطراف این آبشار پرستوهایی نیز در حال پرواز مشاهده می کنید. این پرستوها در میان سنگ های اطراف آبشار کمردوغ لانه دارند. در بین سنگ های پایین آبشار، آب حوضچه های کوچک و بزرگی ایجاد کرده که بهترین مکان برای آب بازی و شیطنت کودکان و حتی بزرگسالان است. دقت کنید حتما قبل از شیرجه زدن از عمق آب آگاهی پیدا کنید. برخی از این حوضچه ها عمیق هستند و ممکن است برای کودکان خطرناک باشد. اگر کوهنورد و یا صخره نورد هستید مکان های مناسبی برای این کار در اطراف آبشار پیدا خواهید کرد. لطفاً در صورت تمایل تجهیزات خود را به همراه ببرید و در صورتی که با اصول صخره نوردی آشنایی ندارید برای جلوگیری از خطرات احتمالی هرگز صخره نوردی نکنید. یکی از ویژگی های منحصر به فرد این آبشار شور بودن آب آن است. بر خلاف بقیه چشمه های این استان که شیرین هستند. زیرا چشمه های نمکی کمتر در مناطق کوهستانی به چشم می خورند. در مسیر سقوط آبشار بر روی سنگ های مسیر جلبک هایی روییده اند که حضور آنها در کنار آبشار تصویری زیباتر به چشمان ما هدیه می دهد. بهترین فصل سفر به این آبشار بهار و تابستان است. زیرا در نیمه اول سال این منطقه از آب و هوایی معتدل و طبیعتی بسیار زیبا برخوردار است. در فصول سرد سال به علت بازندگی های متعدد دسترسی به این آبشار دشوار خواهد شد.