ترین

 
 

شهر سوخته

hhi40

شهر سوخته بر اساس یافته‌های باستان شناسی از قدیمی‌ترین تمدن‌های جهان به شمار می‌رود. این شهر به دلیل ظرفیت‌های برجسته تاریخی و حجم بالای آثار مکشوفه، منطقه‌ای ارزشمند برای باستان شناسان و علاقمندان به تاریخ است. در سفر به شهر سوخته به موزه‌ای بزرگ و صحرایی وارد می‌شوید که هر گوشه آن گنجی در خود نهفته دارد. در منطقه وسیع شهر سوخته، جاذبه‌های تاریخی زیادی به چشم می‌خورند، گرچه با توجه به ارزش بالای این شهر، می‌توان گفت که شهر سوخته در میان دیگر جاذبه‌های گردشگری ایران مهجور مانده است. آب و هوای گرم و خشک و شرایط اقلیمی سیستان و بلوچستان و کمبود امکانات رفاهی در این خطه از دلایل عدم توجه کافی گردشگران به شهر سوخته هستند. شهر سوخته از جاهای دیدنی زابل به شمار می‌رود و در استان سیستان و بلوچستان در منتهی الیه شرقی کشور قرار دارد. این منطقه باستانی در گذشته شاهراه ارتباطی شبه قاره هند و آسیای مرکزی با تمدن‌های حاشیه خلیج فارس بوده است. در حقیقت شهر سوخته بخش وسیعی از تمدن کهن ایران و ریشه‌های فرهنگی شرق فلات ایران را در بر می‌گیرد و مرکز شهرنشینی در عهد باستان به شمار می‌رود. شهر سوخته یکی از بزرگ‌ترین شهرهای ایران باستان و از مهم‌ترین تمدن‌های شرق فلات ایران نیز بوده است و اطلاعات جامعی در خصوص فرهنگ، اقتصاد و اجتماع ایران باستان در دشت سیستان ارائه می‌دهد. در بررسی‌های باستان شناسی در شهر سوخته و مطالعات گسترده تاریخ شناسان در این خطه، سیر تحول چشمگیری در زمینه‌های بازرگانی داخلی، تجارت خارجی، شهر نشینی و معماری، پزشکی، هنر، کشاورزی، جانور شناسی، زمین شناسی و همه علوم وابسته به این موارد، در این منطقه به چشم می‌خورد.

از شهر سوخته با نام‌های دیگری از قبیل «شهر هنر»، به دلیل کشف آثار برجسته هنری و صنایع دستی و «شهر علم»، به سبب کشف یافته‌های برجسته علمی به خصوص در زمینه علم پزشکی نیز یاد می‌شود. اما یکی از جالب توجه‌ترین نکات درباره شهر سوخته، عدم وجود برج و باروهای جنگی در این شهر برخلاف شهرهای اطراف آن است. شهر سوخته دروازه هم نداشته است که نشان از تعامل ساکنان آن با شهرهای اطراف می‌دهد. عدم وجود سلاح‌های جنگی در میان وسایل کشف شده از این منطقه نیز، بر این مطلب صحه می‌گذارد و به همین دلیل به شهر سوخته لقب «شهر صلح» را نیز داده‌اند. اشیای ارزشمند کشف شده در شهر سوخته، از تنوع هنرهای گوناگون مانند سفال‌گری، خراطی، جواهر سازی و بافندگی در شهر سوخته خبر می‌دهند. از سال ۱۹۶۷ میلادی، یعنی در حدود ۵۳ سال پیش، باستان شناسان انگلیسی و ایتالیایی کار حفاری و کاوش در محدوده شهر سوخته را آغاز کردند. بعد از انقلاب پس از وقفه‌ای طولانی، از سال ۱۳۷۴ کاوش‌های باستان شناسی زیر نظر اساتید ایرانی و با سرپرستی دکتر سید منصور سید سجادی ادامه پیدا کرد. در حال حاضر نیز شهر سوخته منبع مطالعاتی برجسته‌ای در میان پژوهشگران محسوب می‌شود و ظرفیت‌های گسترده پژوهشی آن پایان ناپذیر است. در طول سالیان اخیر در کنار باستان شناسان ایرانی و ایتالیایی و تاریخ شناسان برجسته کشور، گروهی از دانش آموختگان پزشکی نیز در محوطه شهر سوخته حضور پیدا کرده‌اند و در طول فصل‌های مختلف کاوش‌های باستانی، در زمینه بیماری‌های سیستان قدیم تحقیق می‌کنند.

در لوحه‌های یافت شده از تمدن سومری، نام شهرهای محل اقامت این اقوام آمده است. در این فهرست شهری با نام «ارته» به چشم می‌خورد که از توصیف‌های موجود درباره این شهر، احتمال می‌رود که همان شهر سوخته باشد. برخی از باستان شناسان نام اصلی شهر سوخته را ارته می‌دانند، اما در این زمینه هنوز پاسخ قطعی وجود ندارد. تحقیق برای پی بردن به نژاد مردم شهر سوخته نیز به صورت محرمانه در جریان است و در حال حاضر نتیجه‌ای برای این سؤال هم وجود ندارد. نظریه ارتباط شهر سوخته و موجودات فضایی به دلیل ناشناخته ماندن نژاد مردم این سرزمین باستانی و کشف اجساد با اسکلت‌های بزرگ و وسایل ناشناخته در سال‌های گذشته مورد توجه بعضی از باستان شناسان بوده است، که البته هیچ شواهد علمی در این زمینه وجود ندارد. نام شهر سوخته را از حدود ۱۵۰ سال پیش به این منطقه داده‌اند و دلیل این نامگذاری کشف آثار سوختگی در بنایی مستطیل شکل، به وسعت تقریبی ۵۰۰ متر بوده است. در این بنا راهروها، پلکان و دیوارهای ضخیم خشتی با ارتفاع سه متر با آثاری از تیرهای سوخته و اسکلت انسان کشف شده‌اند. نام شهر سوخته برای اولین بار توسط «اورل اشتاین»، باستان شناس انگلیسی به زبان آمد. شهر سوخته در سال ۱۳۹۳ به عنوان اولین تپه باستانی ایران و هفدهمین اثر جهانی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.

تاریخچه شهر سوخته : قدمت شهر سوخته به بیش از ۵۰۰۰ سال می‌رسد و تمدن این منطقه هم ردیف با تمدن جیرفت و دوران برنز است. دوره‌های مختلف شهرنشینی در این شهر باستانی در فاصله زمانی ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد بررسی شده‌اند و بر اساس شواهد یافت شده، حیات شهر سوخته را به چهار دوره تقسیم کرده‌اند که شامل پایه گذاری شهر، رشد و شکوفایی، شروع زوال و دوره نابودی شهر می‌شود. مساحت شهر سوخته در گذشته در حدود ۲۸۰ هکتار بوده و به پنج بخش اصلی تقسیم می‌شده است که این بخش‌ها شامل مناطق مسکونی در شمال شرقی و شرق، نواحی گسترده مرکزی، بخش صنعتی در شمال غربی و بناهای یادبود و گورستان در جنوب غربی این منطقه می‌شوند. بخش صنعتی خارج از شهر و با فاصله از نقاط مسکونی قرار داشته است. عمر دوران شکوفایی شهر سوخته در حدود ۳۰۰ سال و بین سال‌های ۲۵۰۰ تا ۲۲۰۰ پیش از میلاد بوده است و مردم باستان در بازه‌ای در حدود ۱۴۰۰ سال در این منطقه زندگی می‌کردند. بر خلاف اقلیم امروزی منطقه شهر سوخته، در گذشته این شهر بسیار سرسبز و پر آب و شغل اکثر مردم شهر سوخته کشاورزی و صنعتگری بوده است. ساخته شدن شهر در آبرفت‌های مصب رودخانه هیرمند، زمین‌های این منطقه را به مناطقی حاصلخیز برای کشاورزی تبدیل کرده بود و وجود عناصر طبیعی مانند رود هیرمند، دریاچه هیرمند و کوه خواجو در اطراف شهر سوخته، بر محبوبیت این منطقه می‌افزود. استفاده از شتر برای حمل و نقل و استفاده از محصولات آن، اولین بار در شهر سوخته اتفاق افتاده است. از مهم‌ترین قسمت‌های کشف شده شهر سوخته می‌توان به حیاط‌های متعدد، راهروها، انبارها، اتاق‌ها، کوره و اجاق‌ها، پلکان و دیگر فضاهای معماری اشاره کرد و در میان آثار یافت شده می‌توان هزاران قطعه سفال و اشیای زینتی را برشمرد. از میان دیگر صنایع رایج در شهر سوخته نیز می‌توان به ریسندگی، خراطی، معرق سازی، سفال‌گری و ساخت ابزار فلزی اشاره کرد. شهر سوخته تنها سایت باستان شناسی کشور است که فعالیت و حفاری‌های باستان شناسی در آن بدون وقفه و تعطیلی ادامه پیدا کرده است.

چرا شهر سوخته سوخت؟ مهم‌ترین سوال برای باستان شناسان در بررسی‌های این منطقه این بود که چرا شهر سوخته سوخت؟ آیا واقعا این شهر سوخته است؟ در این زمینه کارشناسان باستان شناسی نظریه‌های مختلفی دارند. در بررسی‌های اولیه گروهی از باستان‌شناسان خارجی، به دلیل وجود لایه‌های خاکستر وسیع در این منطقه و مشاهده آثار سوختگی در بناها، لقب شهر سوخته را به این شهر دادند. بنا بر نظر بعضی کارشناسان شهر سوخته دو بار به آتش کشیده شده است. بار اول به دوران رشد و شکوفایی و بار دوم به زمان نابودی شهر مربوط می‌شود، اما اختلاف نظرهایی در این باره وجود دارد و برخی دیگر از محققان این نظریه را رد می‌کنند. برخی کارشناسان تاثیرات خشکسالی و از بین رفتن منابع آب را دلیل کم شدن تدریجی دام‌ها و محصولات کشاورزی و در نهایت استفاده مردم از بقایای شهر برای تهیه آتش و درست کردن غذا را باعث از بین رفتن آن‌ها و تخریب کامل شهر سوخته می‌دانند. در این نظریه که از طرف مهدی مرتضوی استاد باستان شناس دانشگاه سیستان و بلوچستان و عضو هیئت علمی این دانشگاه مطرح می‌شود، آتش سوزی در شهر سوخته رخ نداده است. امروزه کارشناسان معتقد هستند که به دلیل رونق صنعت و وجود مناطق صنعتی در اطراف شهر سوخته در گذشته، تلی از خاکستر ناشی از فعالیت‌های این مناطق شهر سوخته را پوشانده بوده است. تغییرات اقلیمی و از بین رفتن رونق صنعت و تجارت از اصلی‌ترین دلایل زوال شهر سوخته بوده‌اند.

shahrs10

اسرار و مشهورترین کشفیات شهر سوخته : در طول بررسی‌های انجام شده در شهر سوخته، شواهدی یافت شد که تعجب باستان شناسان را برانگیخت. این شواهد از پیشرفت علم پزشکی در گذشته در شهر سوخته خبر می‌دهند. در سال ۱۳۵۶ در کاوش‌های شهر سوخته گورستانی دسته جمعی کشف شد. در میان اسکلت‌های موجود در آن، جمجمه‌ای یافت شد که بر روی آن آثار باقی مانده از عمل جراحی به چشم می‌خورد. این اسکلت متعلق به دختری ۱۳ ساله بود و بریدگی عمیق مثلث شکل در قسمت راست آن دیده می‌شد. تاریخ شناسان معتقد هستند که این جراحی نخستین جراحی مغز در زمان باستان بوده است. گرچه چند ماه پس از این جراحی، بیمار فوت کرده است،  اما این جمجمه از مهم‌ترین کشفیات باستان شناسی جهان به شمار می‌رود. از دیگر یافته‌های مربوط به علم پزشکی در شهر سوخته می‌توان به چشمی مصنوعی در گورستان شهر سوخته اشاره کرد. جنس این چشم مصنوعی ترکیبی از قیر طبیعی و نوعی چربی جانوری است و بر روی آن طراحی‌هایی با سیم‌های ریز طلایی شبیه مویرگ‌های چشم صورت گرفته است. امروزه از چشم مصنوعی شهر سوخته در موزه‌ای در جنوب شرقی زاهدان نگهداری می‌شود. در شهر سوخته اسکلت زنی با چشم مصنوعی کشف شده است . چشم مصنوعی شهر سوخته در سال ۱۳۸۵ کشف شد و به جسد زنی تعلق داشت که در شهر سوخته دفن شده بود. سن این زن در حدود ۲۸ تا ۳۲ سال تخمین زده می‌شود و در کنار بقایای استخوان این زن، قاب چرمی چشم مصنوعی نیز پیدا شده است. قدمت قبر و چشم مصنوعی کشف شده در آن به ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد می‌رسد. در سال ۱۳۹۴ پس از پنج سال تلاش، باستان شناسان و هنرمندان مجسمه‌ساز و طراح توانستند اسکلت جمجمه این زن با چشم مصنوعی را بازسازی کنند. طراحی سر و چشم‌ها و تمام ریزه‌کاری‌هایی مانند رنگ پوست و مو و شکل بینی با طراحی سه بعدی دستی و انجام اسکن‌های متعدد زیر نظر نگار نادری پور، برای اولین بار در ایران انجام شده است. از دیگر یافته‌های باستان شناسی در شهر سوخته می‌توان به گورستانی با سنگ قبرهایی از خشت خام اشاره کرد. این گورستان در سال ۱۹۷۲ میلادی و به صورت کاملا تصادفی کشف شد. تفاوت‌هایی در ساختار قبرها از جهت شکل، اندازه و مصالح وجود دارند که اختلاف طبقاتی، تفاوت‌های دینی و آئینی و باورهای مذهبی مختلف مردمان آن زمان را نشان می‌دهند. همراه با این گورستان مجموعه‌ای عظیم از سفالینه‌ها و ظروف و اشیای مصرفی مردم شهر سوخته نیز به دست آمده است. در میان اشیای زینتی، نمونه‌های جالب توجهی از جواهرات باستانی با فلزات طلا و سنگ‌های قیمتی مانند عقیق، مرمر، لاجورد و فیروزه به چشم می‌خورند که  رونق صنعت جواهر سازی در شهر سوخته را نشان می‌دهند. بیش‌ترین جواهرات شهر سوخته گردنبندهای جواهر با سنگ‌های زینتی مختلف هستند.

در طول کاوش‌های باستانی شهر سوخته خط‌کشی ساخته شده از چوب آبنوس نیز یافته‌اند. این خط‌کش ۱۰ سانتیمتر طول دارد و تا دقت یک میلیمتر را اندازه گیری می‌کند. گرچه مقیاس اندازه‌گیری متر در دوران باستان به مفهوم امروزی وجود نداشته است، اما دقت اندازه‌گیری خط‌کش شهر سوخته با متر و معیار امروزی اینگونه بیان می‌شود. از دیگر وسایل کشف شده در گورستان تاریخی شهر سوخته، می‌توان به تخته نردی قدیمی با ۶۰ مهره اشاره کرد. تا پیش از کشف این وسیله، قدیمی‌ترین تخته نرد کشف شده در جهان، در گورستان سلطنتی «اور» در منطقه بین النهرین یافت شده بود. جنس چوب این تخته نرد از چوب آبنوس است و بر روی تخته مستطیل آن، تصویر ماری به خود پیچیده دیده می‌شود. مهره‌های این تخته نرد نیز از سنگ‌های متداول آن زمان مانند لاجورد، عقیق و فیروزه ساخته شده‌اند. در یکی از گورهای پنج هزار ساله قبرستان شهر سوخته، باستان شناسان جامی با طراحی یک بز در کنار درخت یافتند. آن‌ها با بررسی‌های بیش‌تر از سایر ظروف و اشیای کشف شده از این منطقه، نکته‌ای جالب دریافتند. تصویر بز روی جام پنج بار با تغییرات کم تکرار شده بود. دنبال کردن این نقش‌ها، حرکت بز به سمت درخت و خوردن برگ را نشان می‌دادند. با تکمیل بیش‌تر این تصاویر به کمک طراحان، باستان شناسان فیلمی ۲۰ ثانیه‌ای به دست آوردند. در این فیلم جهش بز به سمت درخت کاملا دیده می‌شود. ارتفاع این جام به حدود ۱۰ سانتیمتر می‌رسد و پایه‌ای استوانه‌ای شکل دارد. کارشناسان پس از تحقیقات گسترده نتیجه گرفتند که این جام اولین نمونه از تلاش‌های هنرمندان عهد باستان برای خلق نقاشی متحرک یا انیمیشن بوده است. شگفتی‌های شهر سوخته تنها به موارد گفته شده محدود نمی‌شوند و شکل زندگی اجتماعی در این منطقه در عهد باستان با توجه به یافته‌های تاریخی به سبکی بسیار مدرن بوده است. سیستم لوله‌کشی آب و فاضلاب در شهر سوخته با استفاده از لوله‌های سفالی، که هنوز بقایای آن‌ها وجود دارند، از مظاهر شهرنشینی مدرن در آن زمان به شمار می‌روند. صنعت کفاشی و بافندگی نیز در شهر سوخته رونق فراوان داشت است و پارچه‌های بافته شده در این منطقه در مناطق اطراف نظیر نداشتند. از دیگر اشیای باستانی مکشوفه در این منطقه می‌توان به کوزه سفالی با امضای سازنده آن، سوزن، چکش، کوره‌های سفالگری، کوره‌های ذوب فلزات، دکمه لباس، شانه سر، بذر حبوبات و میوه، برنج، زیره و بسیاری از لوازم متداول و روزمره اشاره کرد.

میراکل گاردن دبی (باغ معجزه دبی)

img-article-1561036321

میراکل گاردن دبی که با نام‌های باغ معجزه دبی و باغ میراکل دبی نیز شناخته می‌شود، از دیدنی‌های جالب و جاذبه های گردشگری دبی به‌ شمار می‌رود. در سال ۲۰۱۳ و همزمان با ۱۴ فوریه (روز عشق)، احداث باغ شروع و نهایتا در سال ۲۰۱۶، درهای آن به روی عموم باز شد. این پروژه‌ی عظیم توسط شرکت آکار که در زمینه‌ی محوطه‌سازی و کشاورزی فعالیت دارد و با سرپرستی عبدالناصر رحال که بازرگانی اردنی است، به ثمر نشست. با ۷۲ هزار متر مربع مساحت، بیش از ۵۰ میلیون گل و ۲۵۰ میلیون گیاه با طرح‌های متنوع و سه‌بعدی در میراکل گاردن جای گرفته‌اند. نکته مهم این منطقه گردشگری دبی این است که این باغ که با بالاترین رای در یکی از روزنامه های روز کشور انگلستان به عنوان جانشین مدرن باغ های عجایب باستانی ( The Hanging Gardens of Babylon ) با نام : باغ های آویزان بابیلون برگزیده شده است . این مکان تابستان‌ها تعطیل است.

غار پراو کرمانشاه

68163

دردل یکی از کوههای استان کرمانشاه، غاری مخوف و ترسناک با نام پراو وجود دارد که دردل کوه واقع شده و که به دلیل داشتن مسیر سخت و صعب العبور آن را از سایر غارهای ایران متمایز کرده است. غار پراو در۱۲ کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه و درمیان دوکوه طاق بستان و بیستون قرار دارد. این غار که به گودال خوف نیز شهرت دارد، حفره ای عمودی و سرد بوده که برای رسیدن به آن باید تا ارتفاع ۳۰۵۰متری کوه بالا رفت. قله پروا با دارا بودن ۳۳۵۷ متر ارتفاع، بلندترین قله رشته کوهای زاگرس شناخته شده و غار پروا در ارتفاع ۳۰۵۰ این قله واقع شده است. پراو ۱۴۵۴ مترطول و عمق آن ۷۵۱ متر بوده که درنقاط گوناگونش ۲۶ حلقه چاه قرار داشته و عمیق ترین آنها چاه شماره ۱۶ با ۴۲ مترعمق است. آب جاری که در میان غار پراو جریان دارد از ذوب شدن یخچالهای زیرزمینی بوجود آمده و به همین دلیل است که نام این مکان را پراو به معنی پراب نهاده اند. وجود این آب باعث سردی بیش از حد غار پروا شده و دمای درون آن به ۱ تا۳ درجه سانتیگراد می رسد. به همین دلیل اگر دلتان ماجراجویی میخواهد و البته غارنورد حرفه‌ای هستید، بهتراست فصل های بهار و تابستان را انتخاب کنید. با ورود به این غار و حرکت بسوی پایین، گویی توسط غار درحال بلعیده شدن هستید.

این غار تاریک و سرد به دلیل اینکه متاسفانه جان پنج تن از غارنوردان را گرفته است، به نام غار قاتل نیز شناخته می شود. بیش ازچهل سال قبل پراو با عنوان بزرگترین غارعمودی دنیا شناخته می شده و  به آن لقب اورست جهان را نیز داده بودند؛ اما باگذشت زمان و اکتشافات بیشتر رتبه آن به۲۲۱ تنزل یافت. اما حتی با کاهش رتبه غار پراو، همچنان این گودال عمیق و رمز آلود به دلیل اینکه دهانه آن در ارتفاع  ۳۰۰۰ متری ازسطح دریا قرار دارد، بالاترین سطح محل ورود را درجهان در میان سایر غار ها به خود اختصاص داده است. پراو برای اولین بار درحدود ۴۶ سال قبل توسط یک گروه غارنورد انگلیسی درسال ۱۳۵۰ کشف شده و  این گروه توانستند تاعمق ۷۵۰ متری این غار پیش روند. از اولین فاتحان ایرانی این گودال عمیق حشمت حیدریان، بهمن مشتکوب و منوچهر دهشت از اعضای کانون کوهنوردان کرمانشاه بودند که موفق شدند تا انتهای غار و حوضچه را پیمایش کنند. ازتجربیات غارنوردان پراو می توان گفت که پیمودن این غار از دشوارترین پیمایشها بوده زیرا از همان بدو ورود باید با روش های سخت و طاقت فرسا پابه درون آن گذاشت. ارتفاع بالا، برودت هوا و یخچالهای طبیعی موجود در این غار سبب دشواری هرچه بیشتر غار پیمایی در غار پروا میشود. ازدیگر دشواری‌های این غار نوردی می توان به پیمایش سینه خیز در این گودال عمیق اشاره کرده و  در غار پروا حفره هایی باریک و تنگ وجود داشته که برای گذشتن از آن باید از آب نزدیک صفر درجه عبورکرد. پراو در سال ۱۳۸۸ توسط سازمان محیط زیست به عنوان اثرطبیعی ملی جهت حفاظت ویژه ثبت شده و علاوه بر آن در۲۰بهمن ۱۳۸۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۹۸ در فهرست میراث طبیعی ایران قرارگرفته است .

پل ورسک مازندران

7834_14752_Thumbnail

پل ورسک از زیباترین و مشهورترین پل‌های تاریخی ایران و از شاهکارهای مهندسی کشور محسوب می‌شود که هدف از ساخت آن، تردد قطار به‌سمت شمال کشور بوده است. این پل در مدت‌زمان دو سال ساخته شد و کار ساخت آن از آبان سال ۱۳۱۳ تا اردیبهشت ۱۳۱۵ به طول انجامید و سرانجام در سال ۱۳۵۶ به ثبت ملی رسید. این پل که در مسیر راه‌آهن سراسری تهران-شمال قرار دارد، نقش مهمی در سرنوشت جنگ جهانی دوم داشته است و اگر وجود نداشت، نتیجه دیگری برای جنگ رقم می‌خورد. پل ورسک در کنار روستایی به همین نام در بالای دره ورسک و بین دو کوه عظیم عباس آباد جای گرفته است و در مسیر خط‌آهن تهران-شمال قرار دارد. این پل که از جاهای دیدنی سوادکوه به شمار می‌رود و عنوان بزرگ‌ترین پل راه‌آهن شمال کشور را از آن خود کرده است، در سال ۱۳۱۵ افتتاح شد. امروزه از این پل تنها برای عبور قطارهای مسافربری تهران-گرگان، تهران-ساری و قطارهای سوختی و باری استفاده می‌شود. پل ورسک در ارتفاع ۲,۱۴۰ متری بالاتر از سطح دریا ساخته شد؛ به‌طوری که ارتفاعش از ته دره به ۱۱۰ متر می‌رسد و به‌دلیل همین ارتفاع در کتاب رکورد‌های گینس هم ثبت شده است. پل ورسک جزو ارزشمندترین آثار فنی و مهندسی راه‌آهن در شمال کشور به حساب می‌آید که به‌همت یک شرکت دانمارکی ساخته شد. اهمیت تاریخی و مهندسی این پل به‌حدی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. در هر صورت جلوه زیبای این پل که در طبیعت کوهستانی البرز قرار گرفته است، هر گردشگری را ترغیب می‌کند تا برای مدتی کوتاه هم که شده، توقفی در طول مسیر خود داشته باشد و از این پل دیدنی بازدید کند. اگر فرصت داشتید، حتما به کنار رودخانه ورسک بروید و از هوای مطبوع این منطقه و چشم‌انداز زیبای اطراف آن نیز نهایت لذت را ببرید. آبشار ورسک هم می‌تواند در برنامه سفرتان قرار بگیرد؛ به‌خصوص که در نزدیکی پل ورسک قرار دارد. این آبشار در شرق روستای ورسک واقع شده است و بهار و تابستان بهترین زمان بازدید از آن به شمار می‌رود.

پل ورسک کجاست؟ پل ورسک در روستای ورسک در شهرستان سوادکوه استان مازندران قرار دارد. این پل در مسیر راه‌آهن شمال کشور روی دره‌ ورسک (عباس‌آباد) به زیبایی هرچه تمام‌تر می‌درخشد. فاصله پل ورسک تا بخش جنوبی شهرستان زیرآب حدود ۴۵ کیلومتر و تا شهرستان قائم ۸۵ کیلومتر است. برای رسیدن به پل ورسک، باید محور فیروزکوه را انتخاب کنید. اگر از تهران راهی می‌شوید، ابتدا به‌سمت جاجرود و گیلاوند حرکت کنید تا در ادامه به شهر فیروزکوه برسید. پس از این شهر از روستاهای گدوک و شورآب نیز گذر کنید تا با قدم گذاشتن به روستای ورسک چشم‌انداز زیبایی از پل ورسک پیشکش شما شود. نقش تاریخی پل ورسک فقط به اتصال جنوب به شمال کشور خلاصه نمی‌شود؛ بلکه سرنوشت دنیا در دوران جنگ جهانی دوم را دستخوش تغییر کرد و اگر این پل و خط‌آهن آن ساخته نشده بود، شاید دنیای امروزی تحت حکمرانی نئونازی‌ها و طرفداران هیتلر قرار داشت. با توجه به نقش تاثیرگذار پل ورسک در جنگ‌ جهانی دوم و کمک‌رسانی به اتحاد جماهیر شوروی، لقب «پل پیروزی» را به خود گرفت. فرماندهان متفقین اذعان داشتند که در صورت نبود راه‌آهن ایران، نقشه جهان تغییر می‌کرد. در جریان جنگ جهانی دوم، قوای روس و انگلیس درصدد ضربه‌زدن به آلمان هیتلری و نیروهای متحدش برآمدند و با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص ایران و وجود خط راه‌آهن و چاه‌های نفت،‌ این کشور را به‌عنوان محلی برای جابه‌جایی سریع اسلحه و مهمات بین نیروهای متفقین انتخاب کردند. به این‌ ترتیب، ایران در سال ۱۳۲۰ به اشغال ارتش متفقین درآمد و به «دالان پارسی» (Persion Corridor) معروف شد. وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلیس و از فرماندهان قوای متفقین، بر اهمیت پل ورسک در پیروزی آن‌ها تاکید کرده بود.

دلیل نام گذاری پل ورسک : عده‌ای معتقدند که ورسک از نام روستایی در اطراف پل گرفته شده؛ اما ظاهرا این باور اشتباه است؛ زیرا در زمان احداث این پل، این روستا و کوه‌های اطراف آن با نام عباس آباد شناخته می‌شدند. بر اساس روایتی دیگر، این نام از روی اسم مهندس «شژا ووسک» گرفته شده که در ساخت پل مشارکت داشته است؛ هرچند سندی برای اثبات این قضیه وجود ندارد. روایت معتبرتر از این قرار است که درختچه‌ای به نام «ورس» در همان حوالی می‌رویید و از همین رو پل مذکور و روستای نزدیک به آن در نهایت ورسک خوانده شدند. با این همه، نام پل در ۲۳ تیر سال ۱۳۲۴ با پیشنهاد وزارت راه به پل پیروزی تغییر پیدا کرد.

پل ورسک را چه کسی ساخته؟ مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۵ طرح احداث راه‌آهن سراسری ایران را تصویب کرد که قدم مهمی در پیشرفت و آبادانی کشور محسوب می‌شد. طبق این طرح یک خط راه‌آهن، جنوب و شمال ایران را به هم متصل می‌کرد؛ هرچند ساخت و ریل‌گذاری آن مستلزم دانشی بود که در آن روزگار در کشور وجود نداشت. به همین منظور حکومت پهلوی تصمیم گرفت که کار ساخت این راه‌آهن را به شرکتی خارجی بسپارد که در نهایت قرعه به نام شرکت دانمارکی «کامپساکس» (Kampsax) می‌افتد. قرارداد ساخت راه‌آهن سراسری در اردیبهشت سال ۱۳۱۲ با مدیرعامل این شرکت دانمارکی، «یورگن ساکسیلد» (Yorgen Saxild) امضا شد. او بعدها در کتاب خاطرات خود با نام «خاطرات یک مهندس دانمارکی» که در سال ۱۳۵۰ به چاپ رسید، نمایی از پل ورسک را روی جلد کتابش به کار برده بود. پیش‌تر این شرکت موفق به ساخت ۱۲۰۰ کیلومتر خط‌آهن در ترکیه شده بود؛ از همین رو توانست مسئولیت این پروژه را به دست بگیرد. بر اساس این قرارداد، شرکت دانمارکی موظف به ساخت ۹۰۰ کیلومتر خط راه‌آهن در مدت‌زمان ۶ سال بود که در ازای ساخت هر متر راه‌آهن، حدود ۱٫۵ گرم طلای خالص (پنج دلار طلا) دریافت می‌کرد. به‌طور کلی ساخت این پل دو میلیون و ۶۰۰ هزار ریال هزینه برداشت.

طرح این پل هوشمندانه و زیبا کار مهندسی اتریشی به نام «لادیسلاوس فون رابسویچ» (L. Von Robcevidc) بود. وی در مصاحبه‌‌ای در آن روزگار گفته بود:

روزی که طرح احداث پل ورسک را تهیه کردم، مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن می‌نگریستند و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یکی از فتوحات علم مهندسی به حساب می‌آوردند. حالا که این پل احداث شده است، همه، من و رفقایم را تحسین می‌کنند و آن را در شمار بهترین پل‌های قشنگ و شاهکار مهندسی می‌دانند.

«هانس اتو نا‌تر» نابغه ریاضی و پل‌سازی که انجام محاسبات پل‌های راه‌آهن سراسری ایران تحت نظارت او انجام شد، سرپرستی مهندسان محاسب و طراح پل ورسک را نیز برعهده داشت.

قبر سازنده پل ورسک : مهندس «والتر اینگر» اتریشی یکی از دیگر مهندسان ساخت پل ورسک بود که گفته می‌شود در زمان تکمیل پروژه سه خط طلا از روی پل به پایین پرت می‌شود و دار فانی را وداع می‌گوید و در روستای ورسک دفن می‌شود.

مراحل ساخت پل ورسک : بهترین مهندسان اروپایی برای نقشه‌برداری و طراحی راهی منطقه شدند و پس از تهیه عکس‌های هوایی از کوه‌های البرز اعلام کردند که مسیر خط‌آهن از روستای عباس آباد عبور خواهد کرد که بعدها به ورسک تغییر نام داد. در ابتدا قرار بود این خط‌آهن از روستای ورسک و کوهستان البرز عبور کند و به‌طرف تونل گدوک ادامه مسیر دهد؛ ولی به‌دلیل شیب تند مسیر، این طرح منتفی شد. مهندسان این مسیر را به‌شکل سه پله‌ای طراحی کردند تا مشکل شیب حرکت قطار در گردنه‌های کوه‌های البرز برطرف شود؛ مسیری که به «سه خط طلا» معروف شد و در حد فاصل بین روستاهای شورآب و ورسک، سه کیلومتر مانده به پل ورسک قابل مشاهده است. در ادامه آن‌ها برای عبور از دره عمیق ورسک باید یک پل می‌ساختند که با توجه به دهانه بزرگ دره و وسایل آن روزگار، کار دشواری به نظر می‌رسید. از آنجا که در زمان ساخت پل ورسک، از ابزارآلات مهندسی و امکانات امروزی خبری نبود، اجرای این پل با ابزارهای ساده‌ای همچون دریل دستی و دینامیت جلو رفت. در ابتدا به‌منظور ایجاد فضایی برای احداث پایه‌های داربست، از دینامیت استفاده و سپس داربستی چوبی نصب شد. برای اینکه بتوانند مصالح ساخت پل را از یک طرف کوه به طرف دیگر ببرند، کابلی به دو طرف دره وصل ‌کردند. دو پایه داربستی، پایه‌های پل را تشکیل می‌دادند که سازه اصلی پل روی همین داربست‌ها ساخته شد. هم‌زمان با ساخت داربست‌ها، عملیاتی برای احداث قالب دال قوس در حال انجام بود. در تمام این مدت، از همان کابل‌ها برای انتقال قطعات پیش‌ساخته و مصالح استفاده می‌شد. سرانجام دو پایه داربست به هم رسیدند و ساخت قالب دال قوسی کامل و نمای آجری روی آن اجرا شد. از اقدامات هوشمندانه در ساخت این پل، احداث تونلی در زیر رودخانه‌ ورسک بود تا به این ترتیب از این پل در برابر طغیان احتمالی رودخانه محافظت شود؛ به همین دلیل قطار پس از چرخشی که در طول مسیر خود دارد، تا ۱۰۰ متر بالاتر می‌رود و بعد روی پل قرار می‌گیرد. در ادامه، کار ریل‌گذاری موقت روی پل انجام شد و قبل از زمستان ۱۳۱۴ اقدامات آماده‌سازی نصب ریل‌بند در دستور کار قرار گرفت. کار ساخت پل در سال ۱۳۱۳ آغاز شد و در سال ۱۳۱۵ به پایان رسید و نتیجه آن پلی به طول ۸۶ متر با ۱۰ دهانه کوچک و یک دهانه‌ بزرگ ۶۶ متری بود. جالب اینکه قطارها پس از پل ورسک، ارتفاعشان را کم می‌کنند تا وارد تونلی در زیر کف دره شوند؛ سپس با عبور از پل روگذر جاده فیروزکوه، وارد ایستگاه ورسک می‌شوند. ساخت پل ورسک کمتر از دو سال به طول انجامید که در این مدت چندین بار توسط رضا شاه مورد بازدید قرار گرفت. او برای افتتاحیه پل در روز پنجم اردیبهشت ۱۳۱۵ شخصا راهی این منطقه شد؛ آن هم از طریق خط راه‌آهن و قطاری که به دستور خودش ساخته شده بود. او در فیروزکوه از قطار پیاده شد و خود را به محل پل ورسک رساند. این طور روایت شده است که رضاخان از دیدن این شاهکار مهندسی حیرت‌زده می‌شود و برای اطمینان از استحکام پل دستور می‌دهد که سرمهندس اتریشی با خانواده‌اش در زیر قرار بگیرند تا اولین قطار از روی پل بگذرد. مصالح این سازه زیبا شامل سیمان، ملات، آجر و شن شسته‌شده است. از نکته‌های جالب‌ در مصالح پل ورسک همین است که در ساخت آن از هیچ فولاد و سازه‌ فلزی و آرماتوری (بتن آرمه) استفاده نشده است. در واقع سازنده فقط از ملات غیرمسلح برای ساخت پل استفاده کرده بود تا هزینه‌های ساخت پل کاهش یابد. هنگام ساخت پل ورسک این تضمین داده شد که برای ۷۰ سال پابرجا خواهد بود؛ هرچند با گذشت نزدیک نود سال از آن روزگار، و اقدامات مرمتی و مقاوم سازی یا همکاری دانشگاه صنعتی شریف هنوز هم مقتدرانه بر فراز دره‌ای عمیق ایستاده است و دانش و تعهد و نبوغ سازندگان خود را به رخ می‌کشد.

طولانی‌ترین قنات در جهان

75335

طولانی‌ترین قنات در جهان، به نام «قنات زارچ» در استان یزد واقع شده است. این قنات ۱۰۰ كيلومتر طول دارد و از جاهای دیدنی یزد به شمار می‌آید. مجموعه مطالعات تاریخی درباره قنات زارچ، این احتمال را تقویت می‌کند که زمان بهره‌برداری از این قنات در حدود سال‌های ۱۳۰۰ میلادی است. پس از ورود اسلام به ايران، مسجد جامع تاریخی شهر يزد نيز در حريم قنات زارچ ساخته شد و چند ميله چاه اين قنات در محدوده اين مسجد قرار گرفت تا علاوه بر پر كردن آب انبار وسيع زير مسجد، نمازگزاران بتوانند از طريق پاياب برای وضو گرفتن از آب قنات استفاده كنند كه اين پاياب هنوز هم قابل استفاده است. در تاریخچه مسجد جامع یزد نیز ذکری از این قنات به میان آورده شده و نوشته‌اند:‌ «…در قرن چهارم هجری ابوعلا کالنجار پایابی بر مسجد جامع ساخت که قنات زارچ از میان آن می‌گذشته..»

مبدأ قنات در حوالی روستای فهرج است که پس از طی روستاهایی مانند خویدک، دهنو و اکرمیه وارد شهر یزد شده از محلات مختلف شهر از جمله میدان امیر چقماق عبور کرده و پس از گذر از مسجد جامع، از شهر یزد خارج و به طرف زارچ حرکت می‌کند. مسیر دقیق قنات بر اساس مندرجات ثبت شده در حدود و مشخصات قنات در سند مالکیت آن آمده است. این قنات سه شاخه جدا از هم به نام‌های شیرین، شور، ابراهیم خویدکی دارد. تعداد میله چاه‌هایی که در طول این سه شاخه حفر شده بیش از یک هزار حلقه تخمین زده می‌شود که در نوع خود بی‌نظیر است. شاخه شور قنات زارچ از پایاب مسجد جامع یزد می‌گذرد.  این پایاب در حدود ۶۰ پله دارد که دسترسی به آب قنات را میسر می‌کند. دلیل شوری آب این شاخه این است که مادرچاه در منطقه آب شور قرار گرفته و آب آن نسبت به دو شاخه دیگر دارای کیفیت نامطلوب‌تری است و به اصطلاح محلی لب‌شور است. شاخه‌ شيرين و ابراهيم خويدكی، شاخه‌های خشک شده قنات زارچ هستند و هم‌ اكنون تنها شاخه شور به طول ۷۲ كيلومتر آبدهی دارد كه آبدهی اين شاخه در بالا‌دست قنات ۶۰ ليتر در ثانيه بوده، اما در مظهر قنات ۲۸ ليتر در ثانيه است. از آب قنات زارچ ۸۰۰ خانوار كشاورزی استفاده می‌كنند. تعداد مالکان این قنات ۱۰ نفر و اراضی تحت کشت آن ۴۰ هکتار است.

از ویژگی‌های دیگر قنات زارچ می‌توان به مربعی بودن مقطع چاه‌های آن در مقایسه با همتایان دیگر اشاره کرد كه مقطعی بیضوی یا دایره‌وار دارند. پیشینه حفر چنین چاه‌هایی به زمان زرتشتیان بر می‌گردد. مدیریت، حفظ، نگهداری، تقسیم و توزیع آب به عهده شورای قنات زارچ است که پنج نفر عضو داشته و از سوی کلیه مالکان و شاربین قنات انتخاب می‌شوند. دو نفر از محل سرچشمه زارچ و سه نفر از محل توده زارچ انتخاب می‌شوند. شورای قنات یک نفر را به‌عنوان نماینده تام‌الاختیار به مدت یک سال معرفی می‌کند تا از کلیه مالکین و شاربین قنات خودیاری جمع کرده و همچنین رابط بین کشاورزان و ادارات مربوطه باشد. نماینده مذکور جهت حفاظت و نگهداری و حفر پیشکار قنات (محل انتهای قنات در کوره پس از مادر چاه را پیشکار گویند)، مقنی و کارگر قنات را به کار می‌گیرد تا به نحو احسن هر گونه عملیات مورد نیاز را به خوبی انجام دهد و دستمزد کارگران را پرداخت کند.

از سوی شورای قنات دو نفر به‌عنوان میراب جهت توزیع و تقسیم آب قنات، یکی در محل سرچشمه و دیگری در محل توده زارچ به مدت یک سال انتخاب می‌شوند. میراب با مراجعه به دفاتر آب برنامه و حقابه میزان مالکیت هر فرد و بر حسب نوبت، آب را به کشاورزان تحویل می‌دهد. سرچشمه زارچ دارای شش شبانه روز آب و محل توده زارچ نه شبانه روز آب دارد. همچنین دستمزد میراب که به نام “سد” معروف است از روی سهم آب کشاورزی در هر مدار ۱۵ روز یک بار به میزان یک جرعه آب (به مدت ۱۱ دقیقه) تحویل می‌شود. تا نیم قرن پیش آبدهی قنات زارچ بیش از ۱۵۰ لیتر در ثانیه بود، اما به دلیل حفر بی‌رویه چاه‌های عمیق و نیمه عمیق در حریم آبی قنات، آبدهی آن به شدت كاهش یافته است. توسعه شهر یزد طی چند قرن گذشته، ساختمان‌سازی در حریم قنات، ریزشی بودن سقف و دیواره مجرای قنات و میله چاه‌ها، نشست فاضلاب‌ها به درون قنات و قرار دادن لوله‌های فاضلاب در برخی مناطق در دالان قنات مشکلات بسیاری را برای این قنات کهن به وجود آورده و در نهایت به مرگ خاموش آن منجر شده است. حتی در حال حاضر ۳۰ کیلومتری از قنات زارچ که از زیر شهر یزد عبور می‌کند در دو نقطه در بافت قدیم قرار دارد که این مناطق فاقد فاضلاب هستند و برخی از منازل مسکونی فاضلاب خود را به داخل قنات هدایت کرده‌اند، گرچه با تمهیداتی این معضل به حداقل رسیده، اما همچنان ادامه دارد. هدایت فاضلاب‌ها به قنات حتی سبب ایجاد گاز دی‌اکسید کربن در قنات شده كه این امر لایروبی را برای مقنیان مشكل و خطرآفرین کرده است. قنات زارچ در تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۸۴ با شماره ۱۴۸۳۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. همچنین با توجه به اهمیت این سازه طویل نام آن در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.