دژ
قلعه شمس آباد (قلعه یوسف خان امیر مجاهد)
قلعه یا دژ، یک ساختمان محکم بوده که در طول سدههای میانی توسط نجیبزادگان ساخته میشد. نظام اربابرعیتی بود که سبب به وجود آمدن قلاع میشد. کارکرد قلعهها از اهداف نظامی، حکومتی و اجرایی است. این ساختمانها علاوه بر داشتن کارکرد دفاعی، ابزاری تهاجمی بودند که ممکن بود از آنها در خاک دشمن به عنوان پایگاهی برای عملیات استفاده شود. در استان چهارمحال و بختیاری نیز به سبب وجود حاکمیت خوانین بختیاری و ایجاد روابط اربابرعیتی قلاع بسیاری بنا شده است. این خوانین دارای اقامتگاههای تابستانی و زمستانی بودند، به همین دلیل برای خود قلاعی در گرمسیر و سردسیر میساختند. ساختمان این قلاع بسیار محکم بنا میشد و در مواقع لزوم به جهت اهداف نظامی مورد استفاده قرار میگرفت. یکی از این قلاع، قلعه شمسآباد است.
معماری قلعه : قلعه شمسآباد از جاهای دیدنی شهرکرد است و در روستای شمسآباد در ۱۵ کیلومتری شهرکرد قرار دارد. روستای شمسآباد از توابع شهرستان شهرکرد است که در طاقانک دارد. این روستا دارای جاذبههای گردشگری دیگری نیز است که قلعه شمسآباد یکی از آنها است. این قلعه در حدود ۱۲۰ سال پیش به دستور یوسف خان امیرمجاهد که از خوانین بختیاری بود، ساخته شد. این قلعه مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل عصر پهلوی است. بنای قدیمی قلعهی شمسآباد دارای حمام، درشکه خانه و چهار برج بوده که به مرور زمان تخریب شدند و در حال حاضر دروازهای اصلی، اعیانی و بقایای یکی از برجها در زاویه غربی ضلع شمالی به جا مانده است. این قلعه دارای یک ساختمان مرکزی است که از دو طبقه تشکیل شده است. یک طبقه در زیر و طبقه دیگر در قسمت فوقانی قرار گرفته زیرزمین قلعه از جبهه جنوبی دارای چهار در، دو پنجره و راهپله سنگی برای طبقه فوقانی است. راهپله به عمق حدود یک متر از محوطهی بیرون واقع شده و سکویی برای طبقه فوقانی ایجاد کرده است. در ضلعهای شرقی و غربی اتاقها پنجرههایی جهت تعبیه نور به داخل نصب شده است. در وسط زیرزمین یک اتاق بزرگ در جلو و دو اتاق به مساحت اتاق جلویی در پشت آن قرار دارد. در طرفین این ۳ اتاق دو راهرو و جلوی اتاق بزرگ هم یک راهرو دیگر قرار دارد. راهروی جلو و راهروی طرفین، سه اتاق میانی را در برگرفتهاند. در ضلع شمالی زیرزمین یک اتاق بزرگ در امتداد شرقی-غربی وجود دارد که در طرفین آن دو اتاق قرار گرفته و هر کدام با یک در به آن راه دارند. اتاق غربی فاقد پنجره، ولی اتاق شرقی دارای یک پنجره است. راه ورود به این سه اتاق از زیر راهپله ایوان شمالی است. کاربری زیرزمین بیشتر برای ذخیره آذوقه و محل استراحت خدمتکاران بوده است. طبقهی فوقانی این بنا دارای دو ایوان ستوندار در جهت شرق و غرب است که از طریق پلکان سنگی به حیاط مرتبط میشود. چند اتاق با کاربریهای مختلف در طرفین قلعه قرار گرفته که تزیینات خاصی ندارد. از جمله زیباییهای این قلعه، ستونهای به کار رفته در ایوان غربی است که مکعبی و مزین به نقوش گیاهی و انسانی است که مردانی مسلح با لباس محلی روی آنها حجاری شده است. سقف این طبقه مسطح و پشت بام آن در چند دههی گذشته به صورت شیروانی در آمده است. پیرامون ساختمان مرکزی را فضای باغی پوشانده که سایهساران خنکی را در فصل تابستان بر حیاط قلعه حاکم میکند. این قلعه فاقد کتیبهای تاریخدار است و بر اساس کتیبهی سنگی بالای سردر، این بنا در سال ۱۳۵۳ شمسی از سوی جمشید و رستم امیر بختیار جهت ایجاد اردوگاه پیشاهنگی به آموزش و پرورش اهدا شده است و اکنون از این قلعه به عنوان یکی از اردوگاههای دانشآموزی استان استفاده میشود. این اثر تاریخی در تاریخ نهم فروردین ۱۳۷۸ با شماره ثبت ۲۲۹۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بانی قلعه : یوسف خان امیرمجاهد، پسر ششم حسینقلیخان ایلخانی و برادر کوچکتر علیقلی خان سردار اسعد بود. یوسف خان در سال ۱۲۸۷ هجری قمری، در چهارمحال و بختیاری متولد شد. در زمان فتح تهران به دست مجاهدین و سواران بختیاری، یوسف خان امیرمجاهد در اردوی سردار اسعد حضور داشت و یکی از فرماندهان قشون بختیاری بود و در نهضت مشروطیت به سهم خود انجام فعالیتهایی را به عهده گرفت. هنگام بازگشت محمدعلی میرزا به ایران، امیرمجاهد به فرماندهی عدهای سوار بختیاری در کرج، با قشون وی درگیر شد و رشادتهای زیادی از خود نشان داد.
قلعه بابک کجاست؟
دژ بابک خرمدین بر فراز قله کوهستانی در حدود ۲۳۰۰ تا ۲۷۰۰ از سطح دریا ارتفاع دارد. قلعه بابک که به نامهای قلعه بابک، دژ بابک، بذ و قلعه جمهور هم معروف است دژ و مقر سردار تاریخی ایران، بابک خرمدین بوده است که در هنگام قیام بر علیه دستگاه خلافت عباسی در قرن سوم هجری ساخته شده است. مسافت راه کلیبر به قلعه حدود ۳ کیلومتر است و به هنگام عبور باید گردنهها و گذرگاههای خطرناکی را پشت سر گذاشت. قبل از رسیدن به دروازه قلعه و ورود به بنای مستحکم دژ باید از معبری عبور کرد که به صورت دالانی است و از سنگهای منظم طبیعی شکل گرفته و تنها گنجایش عبور۱ نفر را دارد و دو نفر به سختی میتوانند از آن بگذرند. فاصله این معبر تا باروی قلعه در حدود ۲۰۰ متر است و مقابل آن قرار دارد. از همین نقطه است که صعوبت راه و ابهت خاص این قلعه رفیع و موقعیت خیره کننده آن بیننده را به اعجاب وا می دارد. امتداد بصری معبر در نهایت به دروازه قلعه ختم میشود و دقیقاً در راستای آن قرار دارد که باعث میشود ورود هر تازه وارد و سپاهی و غیره از طریق دو برج دیده بانی در سمت دروازه ورودی قابل رؤیت باشد. برای نفوذ به داخل تنها راه ورود دروازه اصلی است و از کوهستان امکان وارد شدن به قلعه وجود ندارد. با گذر از دروازه ورودی و پشت سر گذاشتن بارو، جهت رسیدن به دژ اصلی باید از گذرگاهی باریک که حدود ۱۰۰ متر صعود از ارتفاع را نیز به همراه دارد گذشت تا به مدخل ورودی قلعه رسید، مسیری صعب العبور که از یک سمت مشرف به درهای است با جنگلهای تنک و ژرفایی در حدود ۴۰۰ متر که به صورت تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد. در تکیه گاههای طبیعی این دیوارهها و ۴ جهت بنا ۴ جایگاه برای دیدهبانها به صورت نیمه استوانه ساخته شده است. اینها مقر کوه بانیهها و سربازانی است که هر جنبندهای را تا کیلومترها دورتر، از فراز درهها و کوهپایهها زیر نظر میگرفتند. پس از صعود، برای ورود به دژ اصلی از مدخل دیگری با پلکانهایی نامنظم باید عبور کرد. طرفین مدخل دژ، به وسیله دو ستون کاذب مشخص شده است.بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه است، پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که اطراف آن را ۷ اتاق فرا گرفته است، اتاقهایی که به تالار مرکزی را دارند.
در قسمت شرقی دژ تأسیسات دیگری مرکب از اتاقها و آب انبارها ساخته شده است؛ سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهوارهای استوار شدهاند.محوطه داخلی آنها نیز به وسیله نوعی ساروج غیر قابل نفوذ گردیده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام مضایق و محاصرهها از آب آنها استفاده میشده است. در سمت شمال غربی دژ پلکانهایی سرتاسری وجود داشته که اکنون ویران شده و قسمتهایی از آن بیرون خاک است و تنها راه صعود به بخشهای مرتفع تر بناست. از آثار معماری و برخی از سنگهای زبره تراش و روش چفت و بست سنگها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ و خاک میتوان دریافت که ساختمان این دژ و قلعه در روزگار اشکانیان و بخصوص ساسانیان ساخته شده است. این دژ در قرون دوم و سوم و تا چند قرن پس از آن مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته و تغییراتی در آن به وجود آمده و الحاقاتی در بنا ایجاد شده است. اشیا و ابزاری که از قلعه بابک به دست آمده، سفالینههای منقوش و لعاب خورده است که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش میداد. همچنین تعدادی سکه مسی کشف شده که برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان غیرقابل خواندن است و در بین این سکهها برخی مربوط به اتابکان آذربایجان و هزارسیبان (قرون ششم و هفتم هجری) هستند. به لحاظ سوق الجیشی موقعیت استقرار بنا بر فراز قله به گونهای ست که ۲۰ نفر سپاهی قادر بودند هجوم یک سپاه صد هزار نفری را مانع شوند و تلفاتی هم نداشته باشند. چون تیر و کمان و اسلحه معمول زمان به سربازان و مستحفظانی که بر بلندی موضع میگرفتند به جهت بعد مسافت بی تاثیر بودند. قلعه بابک در سال ۱۳۴۵ با شماره ۶۲۳ در لیست آثار ملی، تاریخی و فرهنگی ایران ثبت شد و مرمت آن از سال ۱۳۷۶ توسط اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی آغاز شد.