استان شناسی

استان شناسی

 

مسجد سردار اورمیه

DSC09450

مسجد سردار ارومیه در كنار خيابان امام (پهلوي سابق) و در امتداد راسته غلام خان ، نبش کوچه امیرنظمی واقع شده است كه قسمت مهمي از بافت قديمي شهر را شامل مي شود. اين مسجد به فاصله ۵۰۰-۴۰۰ متري از مسجد جامع قرار گرفته و از نقطه نظر تمركز جمعيت مانند مسجد مذكور در قسمت بازرگاني و مهم شهر واقع شده و از نظر فرم و ارزش هنري داراي تناسبات معقول معماري و فضاي روحاني خاص بناهاي مذهبي و تاريخي مي باشد.

موقعییت فعلی : همانطور که گفته شد مسجد سردار ارومیه در كنار خيابان امام و در امتداد راسته غلام خان ، نبش کوچه امیرنظمی واقع شده است كه قسمت مهمي از بافت قديمي شهر را شامل مي شود. قدمت آن مسجد به دوره قاجاريه مي رسد که در تاریخ ۱۱/۰۴/۱۳۷۵ و به شماره ۱۷۳۸  درفهرست آثارملی کشور به ثبت رسيده است و مالكيت این بنا با اوقاف می باشد.

تاریخچه بنا : اين مسجد يكي از بناهاي خوب دوره قاجاريه در اين استان به حساب مي آيد. باني آن عبدالصمد خان پدر آقاخان و جد عظيم سردار مي باشد كه شخص اخير در سال ۱۳۳۰ ه.ق آنجا را مرمت نموده و در سال ۱۳۳۱ ه.ق ساعتی بزرگ از کشور فرانسه خریداری و در بالاي ورودي مسجد نصب كرد که این ساعت در دهه های اخیر تخریب شده بود که درسال ۱۳۸۴ توسط سازمان میراث فرهنگی آذربایجان غربی بازسازی و ساعت جدیدی درمحل آن نصب و ساعت تاریخی فوق الذکر به موزه ارومیه انتقال یافت.

مشخصات بنا : پلان مسجد طوري است كه از دو قسمت مجزا تشكيل شده است به طوري كه از پلان آن مشاهده مي گردد دو واحد مربع مستطيل  كه به وسيله يك ورودي به هم راه مي يابند پلان كلي مسجد را شامل مي شود. مسجد سردار ارومیه با الگوی مساجد شبستانی با پوشش گنبدی، بدون صحن و با حجمی بسته با حداقل بازشوها طراحی گشته است. این مسجد شامل دو شبستان زنانه و مردانه می باشد. ورودی اصلی بنا که در گوشه شمال شرقی بنا تعبیه شده است شامل سردر، فضای ورودی و کفش کن بوده و ورود به شبستان بزرگ (مردانه) از این طریق میسر می گردد. شبستان بزرگ پلانی مستطیل شکل به ابعاد ۱۸×۲۲ متردارد که شامل چهار فرش انداز در طول مي باشد و در گوشه جنوب شرقي شبستان از حالت مستطيل خارج شده يعني كنج پيدا كرده است. دوازده ستون سنگی هشت ضلعي با سر ستونهاي سنگي كه به شيوه مقرنس با مهارت، تراش آنها انجام گرفته زيبايي خاصي به مسجد بخشيده است که در سه ردیف چهارتایی در آن تعبیه شده و۲۰ گنبد آجری به فرم چهاربخشی برروی ستونها استوار گشته اند. در ضلع غربی شبستان بزرگ، شبستان کوچک (زنانه) به ابعاد ۱۲×۵/۹ متر با دو ستون سنگی هشت ضلعی و سه فرش انداز و يك محراب آجري ساده در ضلع جنوبي كه فاقد هر گونه تزئين و آرايش بوده تعبیه شده که از نظر فرم همانند شبستان بزرگ ولي ساده تر مي باشد. این شبستان با يك ورودي به داخل شبستان اصلي راه دارد و شش گنبد آجری به فرم چهاربخشی برروی آنها اجرا شده است.

پوشش سقف شبستان  به شيوه منظمي انجام گرفته است پايه طاقها بر روي ستونهاي سنگي كه داراي سر ستونهاي مربع متناسبي هستند  و جرزهائي كه در قسمت ديوارهاي شبستان ايجاد كرده اند قرار گرفته است. نور شبستان بزرگ از دو ضلع شمالي و جنوبي ساختمان تامين مي گردد كه پنجره هاي اصلي در ضلع شمالي و پنج طاقنماي بزرگ كه داراي عمق مناسبي مي باشند تعبيه شده اند و هر طاقنما بوسيله يك تيغه باريك به دو قسمت تقسيم شده است. در هر قسمت يك پنجره نصب كرده اند، محراب مسجد داخل يكي از طاقنماي ضلع جنوبي شبستان قرار گرفته است. اين محراب با كاشيهاي هفت رنگ با زمينه زرد با نقوش گل و بوته و با رنگهاي آبي، صورتي، سفيد، سفيد، قهوه اي آرايش شده و سوره مباركه آیت الكرسي در داخل يكي از حاشيه هاي دور محراب نوشته شده است. در بالاي قوس محراب در يك كادر مربع مستطيل، اسامي الله، محمد، علي، فاطمه، حسن و حسين نوشته شده است. يك حاشيه باريك گچبري نيز در دور محراب وجود دارد. ورودي بنا داراي ارتفاع نسبتاً زيادي مي باشدکه درطرفين آن دو پنجره مستطيل شكل تعبيه نموده اند. در بالاي طاقهاي سردر ورودي ساعت بزرگي نصب كرده اند اين ساعت كه در سال۱۳۳۱ ه.ق بوسيله سردار عظيم السلطنه در بالاي ورودي مسجد قرار داده شده است. بهمين مناسبت بعضي ها اين مسجد را مسجد ساعت مي دانند.

مصالح بکار رفته در بنا : نمای داخلی شبستان غير از ۱۲ ستون شبستان از سنگهاي خاكستري تيره كه سر ستونهاي آنها با ملات قلع آب شده بدانها متصل كردند تمام مصالح بكار رفته در بنا از ديوارهاي طرفين گرفته تا قسمت هاي طاق و پوشش سقف همه از آجر به ابعاد ۵*۲۲*۲۰ سانتي متر مي باشد که در دهه های گذشته با اندود گچ پوشش یافته بود و در سالهای اخیر این اندود الحاقی حذف وپس ازآجرسابی وبند کشی،  نمای داخلی مسجد به فرم اولیه احیا گردیده است. نماهای خارجی ضلع شرقی وشمال شرقی مسجد نیزدردهه های گذشته سنگ تراورتن پوشش یافته بود که درسالهای اخیر سنگهای الحاقی حذف و کلیه نماهای خارجی به فرم اولیه بازسازی یا مرمت گردیدند. مصالح عمده  بکار رفته در بنا در قسمت پی وازاره سنگ ودر بقیه قسمتها آجر می باشد.

تزئینات نما وداخل : قسمت پايين ديواره هاي شبستان بزرگ مانند ازاره اكثر مساجد قديمي تا ارتفاع حدود ۱ متر با كاشيهاي سبز رنگ به ابعاد ۲۰*۲۰ سانتيمتر پوشانيده شده است. در بالاي ازاره مذكور دور تا دور مسجد يك حاشيه باريك (به عرض يك كاشي) با كاشي هاي هفت رنگ شامل نقوش گل و بوته (به رنگهاي زرد و صورتي، آبي و سبز و سفيد) پوشش كرده اند بقيه ديواره در چهار طرف فاقد هرگونه اندود و تزئين مي باشد. طاقهاي سقف شبستان را با رنگ سبز رنگ آميزي كرده اند و فرم چيدن آجرهاي طاقها نيز با مهارت انجام گرفته است. البته در دهه هاي اخير تمام فضاهاي داخلي سقف را مجدداً سفيد كاري نموده بودند كه در سالهاي اخير مجدداً به فرم اصلی بازگردانده شده است. تزئينات چشم گير و جالب اين مسجد مربوط مي شود. به فرم تراش ستون هاي سنگي شبستان بزرگ و سر ستون هاي مربع آنها كه به شيوه قطار بندي نزديك به مقرنس تراش داده شده اند. سردر ورودي نسبتاً مرتفع مسجد نيز با قوس كليل و ستونهاي نيم برجسته تزئين و با كاشيكاري هفت رنگ شكوه و جذابيت خاصي به بنا بخشيده اند. ولي متاسفانه در دهه هاي اخير ضمن تعمير مسجد نماي ضلع جنوبي بنا را كه به طرف خيابان مي باشد تماماً و طرفين ورودي را تا ارتفاع حدود ۵-۴ متري با سنگها تراورتن پوشانيده بودند كه در سالهاي اخير به فرم اصلی بازگردانده شده است.

میاندوآب آذربایجان غربی

13921223095419642336674

نام شهر و تاریخ بنا : میاندوآب از سه کلمه (میان.دو.آب) تشکیل شده است. وچه تسمیه این شهر به خاطر قرار گرفتن در میان دو رودخانه زرینه رود و سیمیئه رود است. شهر میاندوآب در زمان نادرشاه قصبه بزرگی بوده است. در جریان لشگر کشی نادر قلی سپهسالار وقت ارتش ایران  به آذربایجان در سال ۱۱۴۲ هجری قمری از قلعه میاندوآب نام برده میشود. در تاریخ افشار مکررا” از میاندوآب سخن به میان آمده است. در شرفنامه امیر شرف بدلیسی که بنام تاریخ کردستان معروف است، در صفحه ۱۸۲ از این ناحیه به نام ” دوآب” نام برده میشود. میرزا مهدیخان استرآبادی مورخ و منشی نادرشاه در کتاب معروف خود (دره نادری) درباره آمدن نادر به میاندوآب بحث مفصلی دارد، در اسناد دوره قاجاریه این منطقه مرحمت آباد نامیده میشود. چنانچه فتحلیشاه دومین پادشاه این سلسله که از سال ۱۲۱۲ تا ۱۲۵۰ هجری قمری در ایران حکومت میکرد میاندوآب را به موجب فرمانی مفصل به احمد خان مقدم مراغه ای، بیگلربیگی آذربایجان واگذارمیکند و از آن زمان قسمتی از حومه شهر میآندوآب مرحمت آباد نامیده میشود. (برگرفته از کتاب میاندوآب نوشته جمشید محبوبی)

موقیعت شهر میاندوآب : این شهرستان در حد فاصل بین شهرهای بوکان، ملکان، مهاباد و شاهیندژ واقع شده است و در واقع پل ارتباطی برای استانهای آذربایجان‌غربی، آذربایجان‌شرقی و کردستان محسوب می‌گردد. مساحت شهرستان میاندوآب ۲۶۹۴ کیلومتر مربع است و در طول جغرافیایی ۴۶ درجه و ۶ دقیقه‌ی شرقی از نصف‌النهار گرینویچ و در عرض ۳۶ درجه و ۵۸ دقیقه‌ی شمالی از خط استوا در وسط جلگه‌های منتهی به دریاچه‌ی ارومیه با ارتفاع ۱۳۱۴ متر از سطح دریا قرار دارد. آب و هوای منطقه متغیر بوده، دارای تابستانهای نسبتاً گرم و زمستانهای مختصر سرد میباشد.میزان بارش متوسط در منطقه ۲۸۹ میلی‌لیتر ثبت شده است. میاندوآب چنانکه از اسمش پیداست به علت قرار گرفتن در میان دو رودخانه‌ی زرینه‌رود و سیمینه‌رود به این نام، نامگذاری شده است. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۴۵۱۵۸ نفر بوده است که از این تعداد ۱۲۳۹۹۳ نفر آنان مرد و ۱۲۱۱۶۰ نفر آنان زن بوده اند. شهر میاندواب بعد از بوکان و مهاباد سومین شهر بزرگ در جنوب استان تلقی می شود. میاندوآب شهر کشاورزی و تا اندازه‌ای صنعتی است. این شهرستان از نظر کشاورزی و دامپروری پس از ارومیه در استان رتبه‌ی دوم را دارد و از نظر صنعت نیز پس از شهرهای ارومیه و خوی در جایگاه سوم استان قرار گرفته است.

دین و مذهب مردم این شهرستان اسلام شیعه‌اثنی‌عشری بوده و در روستاهای مشرف به استان کردستان درصدی از برادران سنی مذهب نیز زندگی می‌کنند. زبان و لهجه‌ی مردم میاندوآب ترکی آذربایجانی است و از خصوصیات بارز مردم این شهرستان صداقت و ایثارگری، میهمان‌نوازی و متعصب بودن به آداب و رسوم می‌باشد. خوشبختانه میاندوآب به واسطه‌ی قرار گرفتن در بین استانهای آذربایجان‌غربی ، آذربایجان‌شرقی و کردستان در سالهای اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفته است و از نظر صنعتی، کشاورزی، ارتباطات و توسعه‌ی فرهنگی جزء محورهای اصلی سرمایه‌گذاری در جنوب استان به شمار آمده است. کشف چندین اثر باستانی در اطراف میاندوآب، نشانگر اسکان بسیار قدیمی منطقه در دورانهای ثبت نشده تاریخ هست. در اوایل سلطنت آقامحمد خان قاجار به دنبال کوچ اجباری جمعیتی از منطقه کرمان به اهالی شهر اضافه شدند و در مدت دو نسل در جمعیت ترک میاندوآب استحاله گشتند. اسامی برخی محله‌ها و شهرت‌ها مانند رابریلر، سیرجانیلر و کرمانی نشانگر این حرکت جمعیتی بوده. دو دلیل اصلی این حرکت جمعیتی مهاجرت اجباری یا تبعید در اثر شورش ذکر شده. سرکوبی یاغی‌های منطقه کرمان و اسکان جمعیت بیشتر در این منطقه به منظور مقابله با حملات کردها به بناب و مراغه بوده است. این شهر در واقع مرز منطقه ترک نشین و کردنشین است. تهاجمات متعدد بعضی از قبایل محلی کرد در این منطقه تا اواخر مشروطیت ادامه داشت. در این برهه گزارشهای بسیاری از حملات به کردان توسط لشکر شجاع‌السلطنه نیز ثبت شده است. در سالهای متلاطم جنگ جهانی اول میاندوآب نیز مانند بسیاری مردم منطقه طعم تلخ قحطی‌ها و بی ثباتی ایران را کشید. دولت ایران در هرج و مرج خان خانی‌های محلی و آشفتگی سیاسی بود. در این دوره دول انگلیس و آمریکا به وساطت مبلغان مسیحی خواستار برقراری یک جمهوری مسیحی به رهبری ارامنه و آسوری ها با مرکزیت ارومیه بودند. در اواخر جنگ دوم جهانی ارتش شوروی کنترل این منطقه را به دنبال تبعید رضاشاه به دست گرفت. در این سالها حزب دمکرات (دمکرات فرقه سی) به رهبری جعفر پیشه‌وری هواداران بسیاری را در میاندوآب و اطراف به خود جلب کرد. به روایتی برگزاری کلاسهای ترکی و اداره منظم شهر در این دوره کوتاه باعث خوش بینی اهالی به این حزب شد و به روایتی دیگر مردم منطقه از این حزب ناراضی بوده و پیش از رسیدن نیروهای دولتی خود به مبارزه با حزب دموکرات پرداخته و بساط آنها را برچیدند.

برج سه گنبد اورمیه

IMG_20150809_202933

سه‌گنبد نام برجی است در جنوب شرقی شهر ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی ،این بنا آرامگاه بوده و در سال ۵۸۰ قمری در جنوب شرقى ارومیه ساخته شده است. مقبره یا برج آجری سه گنبد متعلق به قرن ششم هجری بوده و در مدخل بنا سه کتیبه به خط کوفی باقی مانده است.برخى از مورخین عقیده دارند که این بنا به جاى آتشکده‌اى از دورهٔ‌ ساسانى احداث شده است، ولى هیچ‌گونه سند معتبرى مبنى بر صحت ادعاى خود ندارند. از سوى دیگر در مدخل بنا سه کتیبه به خط کوفى است که آن را از سنگ تراشیده‌اند و در پایان کتیبه، محرم سال ۵۸۰ هجرى خوانده مى‌شود. از این رو شاید بتوان مقبره یا برج آجرى سه گنبد را متعلق به قرن ششم هجرى دانست. طبق این کتیبه این بنا به دستور یکی از امرای سلجوقی به نام شیث قاطه المظفری ساخته شده است. از نظر معماری این بنا با مقابر قرن ششم هجری قمری بخصوص مقابر مراغه و سایر مقبره های دوره های سلجوقی مشابهت فراوانی دارد.بنای تاریخی سه گنبد عبارت است از سکوی بلندی که به شکل استوانه و مدور ساخته شده است. قطر بنا ۵ متر و ارتفاع آن ۱۳ متر می باشد. ساختمان فعلی دو طبقه است و در چهار سمت آن دریچه‌هایی وجود دارد.طبقه اول به نام سردابه خوانده می شود که دارای پوششی قوس‌دار است و بدین وسیله از طبقه دوم مجزا می‌شود.

درب کوچک طبقهٔ اول ۱ متر و ۷۰ سانت ارتفاع دارد. طبقهٔ دوم که اتاق مقبره خوانده مى‌شود داراى درى به ارتفاع دو و نیم متر است. به عبارت دیگر، ‌بناى استوانه‌اى شکل مدور داراى دخمه‌ایست که قسمت فوقانى آن را به وسیلهٔ آجر تبدیل به بنایى شامل اطاق مقبره کرده‌اند و مدخل آن در یک قالب معمارى پر نقش و نگار محاط شده و در بدنهٔ استوانه‌اى برج تعبیه شده است؛ درگاه ورودى آن در میان طاق‌هاى سطحى واقع شده و از لحاظ معمارى زینت‌ خاصى به آن بخشیده است. سقف اصلی گنبد و دیوارهای آن تماما سالم و بر جا می باشد. طبقه دوم بنا مانند سایر مقادیر دوره سلجوقی روی سردابه احداث شده است. تزئینات سر در ورودی مقبره در نوع خود کم نظیر می‌باشد و به صورت قطعات سنگ و گچ با نقوش هندسی و کتیبه به خط کوفی تزئین شده است. مصالح قسمت‌های تحتانی بنا تا ارتفاع حدود ۳/۶ متر از سنگ‌های تراش خاکستری رنگ ساخته شده و از این قسمت به بالا تمام مصالح بنا از آجرهای چهار گوش می‌باشد.

غار تمتمان اورمیه

tamtaman1-660x330

غار تمتمان یکی از کهن ترین سکونتگاه های انسان در شمال باختری ایران است که در ۱۵ کیلومتری شهر ارومیه قرار دارد. پژوهش‌های «کارلتون استانلی کوون» انسان‌شناس امریکایی در سال ۱۹۴۹ میلادی نشان داد که این غار از ۴۰ هزار سال پیش مسکونی بوده است. این پژوهشگر در همین سال گمانه آزمایشی در کف غار باز کرد و از آن ۴۸ قطعه مصنوعات سنگی و ۲۷۶۶ قطعه استخوان و دندان جانوری شامل سمور، کفتار٬ روباه٬ اسبسانان٬ مرال٬ گاو وحشی٬ آهو٬ گوسفندسانان و چند نمونه دیگر را به دست آورد و برخی از آن ها را جهت مطالعه و بررسی بیشتر با خود به آمریکا برد. مطالعات وی نشان می دهد که غار در دوره میانی پارینه سنگی جدید یعنی تاریخ تقریبا حدود ۴۰هزارسال پیش مسکونی بوده است. کوون معتقد است این غار تنها در تابستان ها مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال تاریخگذاری وی مورد تردید برخی دیگر از پژوهشگران قرار گرفته است. علاوه بر این آنگونه که از سوی انسان شناسان انستیتو تحقیقاتی ­ اسمیت سوییان­ وابسته به دانشگاه کلمبیا ذکر شده است: اجداد انسان جدید برای نخستین بار از حدود ۴۰هزار سال پیش در منطقه شالیندار عراق در ۹۰کیلومتری جنوب غربی ارومیه زندگی می کردند. انسانش ناسان تاکنون هزاران آلات گوناگون و از جمله هفت اسکلت متعلق به انسان نئاندرتال را که صدهزار سال پیش از این زندگی می کرده، در یکی از غارهای آن منطقه کشف کرده اند. کمیسیون ملی یونسکو در ایران بعد از بررسی نتیجه تحقیقات دانشمندان آمریکایی در گزارش خود (در آبان ۱۳۳۶) اعلام کرد٬ ابزارآلات انسان دوره «لوا لوازین» که در حدود ۳۵هزار سال پیش از میلاد در منطقه آذربایجان زندگی می کرد، از غار تمتمان واقع در ۲۰کیلومتری شمالغربی ارومیه به دست آمده است. دهانه‌ی غار مثلثی بوده و درازای آن ۳۵ و نیم متر است. غار تمتمان دارای یک اوشکوب و دو شاخه است. لازم به ذکر است در نزدیکی غار تمتمان چشمه آبی قرار دارد که روستاییان از آن بهره‌برداری می‌کنند. هوای غار در تابستان‌ها خنک و در زمستان‌ها نسبت به بیرون گرم‌تر است.

گردآورنده : فرناز حامدی

بندرشرفخانه خشک ترین بندر دنیا

54028980

بندر شرفخانه یکی از بنادر مهم دریاچه ارومیه‌است. این بندر در شهرستان شبستر استان آذربایجان شرقی واقع است . این بندر در مسیر قطار تبریز-دیزج خلیل-شرفخانه-سلماس قرار دارد.این بندر دارای آب و هوای معتدل و باغات سرسبز میوه‌ است. از آثار تاریخی این بندر می‌توان به اسکله تال اشاره کرد. این اسکله با قدمت یکصد سال اکنون در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.بندرشرفخانه دارای امکاناتی چون کمپ ساحلی، کشتیرانی و قایقرانی تفریحی، هتل پنج ستاره و دیگر امکانات معمول گردشگری است. این شهر در سال ۱۳۱۲ شمسی دارای شهرداری بوده و در حال حاضر جمعیت آن حدود ۲۵ هزار نفر است. بزرگترین بندر ساحلی دریاچه ارومیه‌است که در بخش مرکزی شهرستان شبستر واقع شده و رشته‌ای از راه آهن تبریز– جلفا که از صوفیان منشعب می‌شود به شرفخانه منتهی می‌شود. در این بندر تاسیسات نسبتاً مهم بندری و انبارهای کالا وجود دارد.

همچنین برای استفاده مسافرین، قایق‌های مسافربری وجود دارد. این بندر در شمال شرقی دریاچه، در فاصله ۴۹ کیلومتری صوفیان و ۳۰ کیلومتری جنوب شبستر و ۸۸ کیلومتری غربی تبریز واقع شده‌است. از نظر اقتصادی، قرار گرفتن بندر شرفخانه در ساحل شمالی دریاچه ارومیه حائز اهمیت است. در فصل تابستان تعداد کثیری از مردم به منظور استفاده از آب و لجن دریاچه برای آب درمانی و لجن درمانی به این بندر وارد می‌شوند.متاسفانه در چند سال اخیر به دلیل خشکسالی و خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه، این بندر تجاری به خشک ترین بندر تبدیل شده و شهر بندری شرفخانه نیز به دلیل طوفان های نمکی و بایر شدن مزارع روز به روز در حال تبدیل شدن به یک شهر متروکه می باشد.