مردم شناسی
مردم شناسی
آداب و رسوم ماه رمضان در کرمان
۱۰ روز مانده به آغاز ماه مبارک رمضان، مردم استان کرمان خود را کم کم برای انجام این ماه آماده میکنند. آنها هم مثل خیلی از مردم کشور، پیش از فرا رسیدن ماه رمضان با گرفتن روزه به استقبال این ماه میروند و ماه شعبان را پیش درآمدی می دانند برای پیوستن به برکات ماه رمضان.
کلیدزنی : در کرمان اگرچه خیلی از رسم های قدیمی از یاد رفته اند، اما مراسم کلیدزنی هنوز هم در شب های ماه رمضان برگزار می شود. در این مراسم زنی داخل یک سینی آینه، سرمهدان و یک جلد کلامالله مجید قرار می دهد و به منازل اهل محل میرود. آن هم در حالی که صورت خود را با چادر پوشانده و با کلید به سینی میزند. صاحب خانه بعد از باز کردن در، آینه داخل سینی را برمیدارد و چهره خود را نگاه می کند، سپس مقداری شیرینی، قند یا پول داخل سینی قرار میدهد. کلیدزن این عمل را با نیت از پیش تعیین شده انجام میدهد و صاحب خانه به او میگوید هر مراد و نیتی داشته باشی خداوند آن رابرآورده سازد. در پایان هم خوراکیها یا پول جمعآوری شده به مستمندان داده می شود. مردم کرمان بر این باورند که در ماه رمضان نباید اسراف کرد. بنابراین، اگر غذایی از افطار مانده باشد در سحر آن را مصرف میکنند. آبگوشت، عدس پلو و یا برنج و خورشت معمولا پای ثابت سفره های افطار و سحری کرمانی هاست .
الله رمضونی : کرمانی ها در این ماه از شب سوم تا پایان ماه مراسمی با عنوان «الله رمضونی» برگزار می کنند که در آن گروهی از جوانان به منازل محله رفته و سرودهای را میخوانند. بعد از خواندن هر بیت، همراهان جمله صلی علی محمد صلوات بر محمد را تکرار میکنند و پس از اتمام این سروده صاحبخانه مبلغی پول به سرپرست گروه میدهد.
سحری و افطاری : مردم کرمان بر این باورند که در ماه رمضان نباید اسراف کرد. بنابراین، اگر غذایی از افطار مانده باشد در سحر آن را مصرف میکنند. آبگوشت، عدس پلو و یا برنج و خورشت معمولا پای ثابت سفره های افطار و سحری کرمانی هاست. البته به همراه آش های محلی و نان های تازه ای که زنان روستایی می پزند. کرمانیها پس از صرف غذا در هنگام سحر، دعا و قرآن میخوانند و بر این باورند که در این ماه غذاها باید ساده و مختصر باشد تا راه و شیوه پیامبر(ص) را در پیش گرفته باشند. آنها قبل از غذا با خرما یا نمک افطار میکنند چرا که معتقدند امام علی(ع) اینگونه افطار میکردند. آبگوشت از اصلی ترین غذاها برای افطار است و اگر کسی نذری داشته باشد مقداری آبگوشت درست کرده به مسجد میبرد آن را میان نمازگزاران توزیع می کند. شیرینی افطاری هم در کرمان زولبیا و بامیه است اما اگر کسی بخواهد غذایی نذر کند، این نذر او بی شک شلهزرد و آبگوشت خواهد بود.
رمضان در میان اقوام کرمانی : مردم شهر بردسیر با نان و سرکه افطار میکنند. بلوچهای بم معتقدند در ماه رمضان گوش دادن به موسیقی حرام است. زرندیها هم بر این باورند که همه نخلها متعلق به حضرت علی(ع) است، بنابر این وظیفه مسلمانان است که با خرما افطار کنند.
شب های قدر : مردم استان کرمان در شبهای نوزدهم، بیستم و بیست و یکم ماه رمضان پس از نماز مغرب و عشا در مساجد و تکیهها سینه و زنجیر میزنند. آنان در شبهای قدر شب زندهداری میکنند و تا سحر قرآن و دعا میخوانند و معتقدند دعا و مناجات در این شبها باعث برآورده شدن حاجات میشود. همچنین بر این باورند که هر مسلمانی در این شبها یک رکعت نماز بخواند به اندازه ۱۰۰ رکعت ثواب دارد.
ورنی مغان
ورنی یک از بافته های داری منحصر به فرد ایران است که در بین عشایر ائل سوون استان اردبیل رایج می باشد. این بافته که معمولا از جنس ابریشم یا پشم و یا تلفیقی از آن دو می باشد بر روی دار عمودی بافته می شود و دارای طرح و نقش بدیع و زیبا از نقوش حیوانی و گیاهی با اشکال هندسی و انتزاعی که بصورت ذهنی و بدون نقشه توسط زنان و دختران و برخی از روستاهای دشت مغان بافته و به بازار عرضه می شود نقوش حیوانی مانند گرگ ، خرس، خروس، اسب، شتر، کلاغ، روباه، سک و… با استفاده از ۳ الی ۸ ترنج مزین کننده متن و زمینه ورنی هستند. معروفترین طرح ورنی طرح قاب یا خشتی است که نقشه خروس متداول ترین آن در منطقه است. ورنی علاوه بر دشت مغان در مناطق شهری و روستایی و عشایری شهرستان مشکین شهر، گرمی، بیله سوار نیز تولید و عرضه می شود.
ایل کرندی
دالاهو و صخره و سنگ، دالاهو و عقاب و پرواز،دالاهو و نوای خوش موسیقی. اینجا سرزمین صخره و سنگ است و زادگاه غرور،زادگاه ایل،زادگاه عشیره و غیرت و تعصب.دالاهو،دامان مهرش را به لایه های دلنواز مادران ایل سپرده و صدای پای سواران شکوهمند،مردان مردی از جنس گلوله و تفنگ،از جنس سنگ و سلاح،از جنس غرور و قبیله. ایل،یعنی همدلی،همراهی،ایل یعنی شکوه بال هایی که سینه آسمان را فرش می کنند.از هیبت گلوله مرد ایلیاتی. ایل،یعنی دوست داشتن آب،خاک،سنگ،طبیعت و آسمان و زمین.و کرند…جایگاه تاریخ و بستر پیشینه ی ایرانی و ایل کرندی، همان طایفه ی گوران است که صفت نسبی محسوب می شود.کرند زادگاه و جایگاه مادهاست و در متون قدیمی با نام کارینا یا کرینا آمده است. راوینسن نوشته است که ظهور ایل گوران کرندی به تناوب باید از اواسط سلطنت فتحعلی شاه تا جلوس ناصرالدین شاه باشد.مردمان ایل گوران(کرندی)شجاع،دلاور و تیز آتش بوده اند و با گلوله هایی آتشین ورشو،در طول سالها از حریم ایل دفاع جانانه کرده اند.
جل بافی؛ هنری در خدمت عشایر ایران
عشایر جهت پوشاندن چهارپایان خصوصاً اسب و الاغ از این بافته استفاده می کنند. بافت جل شبیه به گلیم و بسیار ساده است . جهت بافت این محصول ساده و بدون نقش در گذشته از پشم استفاده می شد، ولی در حال حاضر بیشتر نخ پنبه ای به مصرف می رسد. بندرت دیده شده است که روی جل ها سوزندوزی هندسی انجام شود. این نوع جل از یک طرف دارای نقش و یک رویه است. جل از صنایع دستی جامعه عشایری است. جل بافته ای است از خامه سیاه و سفید که آن را در ابعاد مختلف می بافند و بر روی چهارپایان می اندازند تا هم بتوانند بر روی آنان بار قرار دهند و هم در مواقع بارندگی از خیس شدن چارپایان جلوگیری شود. جل را زنان عشایر با کوبیدن میخ های چوبی بر روی زمین و گذراندن تارهای پشمی از روی چوب ها و عبور دادن عرضی تارهای پشمی دیگر از لابلای تارهای طولی می بافند. این صنعت جنبه خود مصرفی دارد و جهت رفع احتیاجات خانوار به بافت آن اقدام می گردد.
جل ابزاری برای گرم نگه داشتن حیوانات : جل اسب یکی از دست بافته های زیبا و عشایری ایران است. جُـــل اسب هم نقشِ گرم نگاه داشتن و عرق گیر اسب را دارد و هم جنبه تزیینی و تشریفاتی که در مورد شتر، مورد تزیینی دارد. بدنه اصلی جُـــل، یک مستطیل است که دو دستک به آن وصل شده که این دستک ها، پشت اسب را می پوشاند. تفاوت جُــــل اسب با جُـــل شتر درآن است که جُل شتر بزرگتر از جُــل اسب می باشد و توسط دو قطعه پارچه به یکدیگر دوخته شده تا کوهان شتر از آن بیرون بماند. به طور کلی در بیشتر مناطق ایران جُل اسب و شتر با اشکال و تزیینـات گوناگون تولید می شود و به صورت گلیم، قالی، جاجیم، و سوزنی تهیه می گردد. عشایر آذربایجان، دشت مُغان، کُردهای خراسان، ترکمن ها، عشایر فارس، ورامین و ایل افشار هر کدام به گونه ای جُل را بافته و تزیین می کنند. بطور مثال در ترکمن صحرا، جُل از جنس پارچه و تکه دوزی ماهوتی و پنبــــه ای، با سوزندوزی های زیبایی تهیه می گردد. در ایلات کرمان، به صورت گلیم، نقوش سوزنی، شیریکی پیچ با تار و پود پشم و عشایر آذربایجان با تکنیک بافت جاجیم برای تولید جُل، استفاده می کنند.
مراسم آئینی باران خواهی در زنجان
آئین بومی و سنتی باران خواهی از جمله رسومی است که ریشه در فرهنگ و اعتقادات دینی مردم دارد و در جای جای ایران زمین در اشکال مختلف برگزار می شود. این رسم نیک معمولا در هنگامی که بارش رحمت الهی کمتر صورت می گیرد و یا زمانی که مزارع، مراتع، باغ ها، کوه ها، دشت ها و چشمه ها که نیاز شدیدی به نزولات آسمانی و باران دارند، با مشارکت زنان و دختران و کودکان کم سن و سال انجام می شود و استعانت از ایزد خالق و دعا، طلب صادقانه و خالصانه و خیرخواهانه از یگانه آفریدگار هستی بخش مبنی بر نزول باران همراه با پخش انواع نذری ها و اطعام اهالی و رهگذران اجرا می شود.رایج ترین و قدیمی ترین نوع باران خواهی برگزاری دعا و نماز باران است که اغلب با قربانی و نذری همراه می شود. این مراسم با تفاوتی در شهر های مختلف انجام می شود. یکی دیگر از آیین های باران خواهی عروس باران یا عروسک باران است. مراسم عروسک باران یا همان چمچه عروس یکی از فراگیرترین و رایج ترین مراسم آیینی نمایشی باران در نقاط مختلف ایران و حتی دیگر کشورها می باشد. این مراسم نیز به خاطر طلب باران در خشکسالی ها در ناحیه های مختلف اجرا می شده و می شود. دختران در حیاط یک خانه جمع می شوند و چمچه (ملاقه ای بزرگ) را می آورند یک تکه چوب به شکل صلیب به آن می بندند و گودی ملاقه را با پارچه پر می کنند و پارچه ای را با رنگ روشن روی آن می بندند وچند تکه لباس به تن چمچه می پوشانند و صورت آن را با ذغال نقاشی می کنند و آن را به دست می گیرند و درروستا می گردند و در حالی که ملاقه ای دیگر در دست یکی دیگر از بچه هاست، صاحبخانه از بالای بام بر سر عروس چمچه آب می ریزد و مقداری آرد یانخود و لوبیا یا سبزیجات خشک شده در ملاقه آنها می ریزد بعد از گردش در تمامی روستا مواد جمع آوری شده را می آورند و آش می پزند و بین اهالی و خود تقسیم می کنند در پایان مقداری از آتش را از یک ناودان که به سوی قبله است به پایین می ریزند و دعایی می خوانند و از خدا می خواهند که باران خوبی فرو فرستد.