اصفهان
حمام قاضی اصفهان
انگار در همه این سالها که جاهای دیدنی اصفهان آغوش خود را برای میلیونها میزبان وطنی و خارجی باز کرده بود تا زیباییهایش را به رخ نگاه گردشگران بکشاند، یک قطعه گمشده داشت. قطعه مهمی که این روزها با فاصله گرفتن از فرهنگ ایرانی، جای خودش را به نمونههای مشابه آن که بعید هم نیست از فرهنگ ایرانی وام گرفته باشند داده است. محلی که بتوان برای چند ساعت به دور از آلودگیهای شهر، تن به دست دلاک و کیسهکش داد تا غبار روزگاران را از تن خسته آفتاب دیده مسافران و گردشگران بشوید. حمام مغربی، حمام ترکی، حمام مراکشی، ماساژ تایلندی، ژاپنی و دهها مدل دیگر از نمونههای حمام و شستشو در دنیا که این روزها به واسطه تبلیغات خوب رونق گرفتهاند، بهانهای شد تا حافظان میراث کهن ایران زمین و علاقهمندان به فرهنگ و سنت ایرانی دست به بازسازی حمامی تاریخی با حفظ کاربری اصلی بزنند. بنابراین حمام قاضی که در دل شهر اصفهان و در میان بافت سنتی منطقه شهشهان قرار گرفته، انتخاب شد تا نمایانگر سنت گرمابه ایرانیها در زمان قدیم و تجربه ناب حمام رفتن به سبک سدههای گذشته باشد. حمامهایی که اگرچه اثرش در زندگی امروز جامعه ایرانی کمرنگ شده، ولی هنوز میشود بقایایی از آن را در محلههای قدیمی شهرها با وجود گرمابهها و حمامهای عمومی پیدا کرد. هرچند که همین مکانها نیز با فرهنگ قدیمی حمامها فاصله گرفتند و دیگری خبری از اجرای رسومات سنتی در آنها نیست.
تاریخچه حمام قاضی اصفهان : همه چیز از حکم حاکم شهر اصفهان به یک قاضی برای ساخت مجموعهای شامل حمام، مسجد و بازار در صدها سال پیش آغاز شد. قاضی بنا به دستور حاکم شروع به ساخت مجموعهای در منطقه شهشهان اصفهان کرد که بعدها نام قاضی را به خود گرفت. بازار به شکل بازارهای قدیمی سرپوشیده، چند حجره بیشتر درون خود ندارد. یک سر بازار به مسجد و سر دیگرش به حمام ختم میشود. مجموعه قاضی در دورههای مختلف دستخوش تغییرات زیادی بود. نهایتا سال گذشته توسط بخش خصوصی به منظور احیای سنت حمام ایرانی، مرمت و بازسازی شد و اردیبهشت امسال درهای خود را به روی گردشگران باز کرد.
محیط حمام قاضی : اتفاقات خوبی که با قدم گذاشتن در حمام قاضی قرار است رقم بخورد از همان ابتدای ورود به بخش خرید بلیط مشخص است. ورودی حمام آقایان محل خرید بلیط است که یک حوضچه سنگی پایه دار پر از ماهی دارد. صندلیهای چوبی کندهکاری شده، محلی برای برطرف کردن خستگی گذر از کوچه پس کوچههای محله و گوش دادن به تاریخچه حمام از زبان متصدی فروش بلیت است. در همان ابتدا از مهمانان با کاسههای آجیل پذیرایی میشود. بعد از آن آقایان به سمت در حمام مخصوص آقایان و خانمها توسط راهنما به سمت حمام زنانه که ورودی آن وسط بازار قرار دارد روانه میشوند. صدای در بزرگ چوبی با کلون و چفت و بستهای بزرگش که شنیده شد، راهروی نورپردازی شده با گچبری سفید نمایان میشود.بعد از چند پیچ و گذر از راهرو، به سربینه حمام میرسید، سالنی دایرهای شکل با کف سنگی که دو طرف آن بالای سکویی بزرگ، قفسههای چوبی لباس قرار دارد. دو طرف دیگر سالن هم محل خروج از سربینه و دیگری ورود به خزینه است. وسایل شخصی قدیمی مثل کیسه، روشور، سنگ پا، شانه و لنگ به صورت شخصی به هر فرد داده میشود. در سالن خبری از آینه کاری و تزئینات ظریف قدیمی نیست. بازسازی قشنگی برکاشیهای آبی و درهای چوبی قفسهها انجام شده که فضای سالن را زیبا کرده. نورپردازی خوب فضا و آویزان شدن شاخههای گیاه، کیف آدم را از دیدن این همه ذوق و سلیقه کوک میکند.
ورود به گرمابه : بعد از بستن لنگ و برداشتن وسایل شخصی ابتدا وارد سالنی خواهید شد که دورتادور آن سکوهایی برای نشستن وجود دارد. خدمات دلاکی و ماساژ در این قسمت ارائه میشود. راهروی کوچکی در طرف دیگر به سمت خزینه میرود. خزینه هم همچون سربینه از اجزای حمام و گرمابههای قدیمی است. حوضچه کوچک و پر آبی در فضای بسته که میتوان وارد آن شد و چند دقیقه در آن حمام کرد. سالن دیگری هم با استخری بزرگتر از خزینه وجود دارد که بعد از استحمام کامل، میتوان وارد آن شد. اگرچه دوش آب در قدیم وجود نداشت، اما برای راحتی افراد در قسمتی از حمام سه دوش قرار داده شده. دلاک و ماساژور آماده هستند تا بعد خروج از خزینه تمام آنچه دلاکهای قدیم برای شستشوی افراد انجام میدادند را انجام دهند. در پایان حولههای سنتی به هر فرد داده میشود. حالا میزبانان حمام قاضی، با شربتهای خنک از مهمانان خسته از یک حمام جانانه پذیرایی میکنند. مسوولان حمام قاضی به راحتی از نظر و انتقادات مشتریان خود نمیگذرند. یک دفتر بزرگ در سربینه وجود دارد که مهمانان گرمابه امکان ثبت نظرات خود را بعد از حمام کردن دارند. یکی از گردشگران خارجی با رسم شکل در دفتر نوشته است که ما سه نفر بودیم کثیف به حمام آمدیم و تمیز از حمام برگشتیم. ورق زدن دفتر و دیدن نظرات گردشگران خارجی خالی از لطف نیست ضمن اینکه میتوانید نظر خود را در این دفتر ثبت کنید.
کلیسای میناس مقدس اصفهان
این کلیسا درخیابان تبریزیها ازمحله تبریزیها یا محلات جلفای اصفهان قراردارد که در سال ۱۶۵۹ میلادی توسط گروهی ازارامنه ای که در سال ۱۶۵۵ میلادی از محله شمس آباد اصفهان به این محله در جلفا کوچانده شدند ساخته شد. در ابتدا این کلیسا به یادبود کلیسایی که این جماعت در محله شمس آباد داشتند مریم مقدس نام گذاری شد ولی بعدا به میناس مقدس تغییر نام یافت. در سر در دربهای ورودی کلیسا لوحه هایی نصب شده که تاریخهایی همچون ۱۶۵۹ و ۱۶۸۷ و ۱۶۸۹ بر آنها خوانده میشود. همچنین در بالای درب حیاط کلیسا نوشته ای به تاریخ ۱۶۹۱ میلادی نصب شده است. در قسمت داخلی طوقه گنبد نوشته هایی در خصوص تاریخچه کلیسا وجود داشته که در زمان مرمت کلیسا در سال ۱۹۰۹ میلادی از میان رفته ولی قبل از آن تمامی نوشته ها بر روی دو سنگ مرمری حکاکی شده و بر روی ستونهای داخل صحن کلیسا نصب شده است.
پلان کلیسا بازیلیک ستوندار و بصورت شرقی غربی بوده و گنبد آن بر روی قوسهایی قرار گرفته است که بر چهار ستون تکیه دارد. پلان کلیسا به سبک معماری ارمنی طراحی شده است ولی بنا از خارج دارای معماری ایرانی است که معمار سازنده آن با مهارت خاصی این دو سبک معماری را با هم تلفیق نموده است. در سمت غربی بنا برج ناقوسخانه ای با یک گنبد قرار دارد. مصالح بکار رفته آجر و خشت میباشد. سطح دیوارهای خارجی دارای حجاریهای زیبایی با آجر بوده ولی دیوارهای داخلی با گچ پوشانده شده است که بر روی آن نقاشیهای دیواری زیبایی تصویر شده است. این نقاشیها بخصوص در قسمت زیر گنبد و داخل محراب کلیسا بسیار زیبا است. کلیسا دارای سه ورودی یکی در قسمت غربی و دو ورودی دیگر در قسمت جنوبی بنا میباشد. ورودی غربی به تالار مستطیلی شکل باریکی باز میشود و در مقابل یکی از ورودیهای جنوبی نیز یک اطاقک چهار ستونی ساخته شده است. به فاصله کمی از کلیسای میناس مقدس نمازخانه کوچکی است که در سال ۱۷۱۳ بنا شده است. همچنین در محوطه کلیسا سنگ قبرهایی وجود دارد که قدمت آنها به قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی میرسد.
غار چاه دیو ( اجنه )
در چهل کیلومتری جادة مورچه خورت به نظنز، در اطراف آبسنجد یکی ازعجایب دیدنی طرقرود است. این چاه به چاه اجنه نیز معروف است در میان دشتی خشک و وسیع واقع شده است و از جاذبه های طبیعی دهستان طرقرود به شمار می آید.به گمان مردمان گذشته فوران هوا در داخل غار که در برخی مواقع با صداهای دهشتناک همراه است نتیجه بازدم یک دیو عظیم می باشد.این چاه به چاه دیو هم معروف است. این چاه، با قطری در حدود ۳۵ متر و عمق ۸۰ متر، در اثر عوامل فرسایشی غارهای زیرزمینی کوه مزبور، که به صورت مدّور فروکش کرده، ایجاد شده است. بازدید از این غار (چاه) که در نوع خود کم نظیر است، به علت وجود شیب زیاد و ریزش دیواره های آن، فوق العاده خطرناک می باشد و وسایل فنی و ایمنی کامل را می طلبد. این غار نیز از فوران مواد و گدازههای آتشفشانی و فروکش آن تشکیل شده به طوری که در بعضی از قسمتهای دیواره آن با وجود گذشت میلونها سال حالت صیقلی که در نتیجه خروج مواد آتشفشانی است هم چنان به چشم می خورد.
کلیسای نیکاغایوس
کلیسای نیکاغایوس مربوط به دوره صفوی است و در اصفهان، جلفا، محله قاراکل، کوچه خواجه عابد واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۰۷۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کلیسای نیکوغایوس مقدس واقع در محلهٔ قاراگل در۱۶۳۰م بنا شده است. کلیسا با پلانی مستطیل شکل در جهت شرقی ـ غربی قرار گرفته و سقف و گنبد آن بر ستون های پهن متصل به دیوارهای جانبی تکیه کرده است. این ستون ها فضای داخلی کلیسا را به سه بخش مرتبط با یکدیگر تقسیم کرده اند. گنبد اصلی کلیسا با هشت نورگیر در بالای بخش میانی قرار گرفته. ناقوس خانه نیز در بخش غربی و بر روی سقف بنا واقع شده. در بخش شرقی نیز محراب با دو اتاقک چهارگوش در دو سوی آن قرار گرفته است. مصالح به کار رفته در ساختمان عبارت اند از خشت و آجر. دیوارهای داخلی بنا با گچ پوشانده و در برخی قسمت ها با خطوط هندسی تزیین شده اند. در سمت شمال شرقی کلیسا، نمازخانهٔ استپانوس مقدس واقع شده که در۱۷۷۴م ساخته شده است. در حیاط کلیسا نیز قبر خواجه میناس قرار دارد که به دستور نادرشاه کشته شد.
کاروانسرای جلوگیر
در فراخنای دشتهای گسترده ، و در کرانه کوه های سربه فلک کشیده ، و در چراگاهها و بیابان های دهکده کهن دَماب ، و در نزدیکی تنگه ای تُند ، در ۱۳ هزار گزی (بیش از دو فرسخی) روستا بنایی با شکوه از روزگاران کهن خود نمایی می کند ، که یادآور روزگاران باشکوه ایران زمین بوده، و مردم آن سرزمین آنرا کاروانسرا یا قلعه جلوگیر می نامند . این بنای بزرگ و تنومند که روزگاری دیرین ، کاروانیان خسته و فرسوده و از راه مانده را ، که پیوسته در برابر یورش راهزنان و دزدان بوده درخود جای داده تا ایشان لختی بیاسایند و در آسایش به سربرند. این کاروانسرا که در روزگار کهن ،در سر راه ” اسپاهان، چاله سیاه، هسنیجه، دماب ، روستای در، تیکن، گلپایگان ” و در سرراه کاروان هاى بازرگانى و مسافری و در جایگاهی مهم، از دیدگاه امنیت راههای بازرگانی ، اقتصادی ، کشور بوده ، و نیز مرکز ایران زمین و اصفهان را به گلپایگان و از آنجا به باختر ایران پیوند می داده است .