ترکمن
قبرستان خالد نبی
زیارتگاه خالد نبی و گورستان آن محلی برای زیارت و سیاحت است. فضای اطراف این زیارتگاه و مناظر پیرامون آن، سراسر آرامش و مملو از زیباییهای غیرقابلوصف است. مکان آرامگاه بر فراز قله کوه گوگجه داغ قرار گرفته و چشمانداز زیبای آن بر بلندی کوه، همان چیزی است که سبب شده توجه طبیعتگردان به این منطقه جلب شود. خالد نبی در واقع یک مجموعه متشکل از گورستان خالد نبی، آرامگاه چوپان آتای و زیارتگاه خالد نبی است. مجموعه گورستان و زیارتگاه خالد نبی جزو جاهای دیدنی کلاله محسوب میشود و از چند مکان زیارتی و همچنین یک قبرستان تاریخی تشکیل شده است. این مجموعه که در ارتفاعات و مناطق کوهستانی استان گلستان موسوم به کوه «تانگری داغ» در ارتفاع ۷۰۰ متری قرار دارد، محل تدفین خالد نبی و همچنین میزبان تندیسهای سنگی متعدد و کوچک و بزرگی است. بهدلیل واقع شدن این محوطه ۱۲ هکتاری در ارتفاعات دورافتاده، مسیر دسترسی به گورستان و زیارتگاه خالد نبی تنها از گنبد، مراوه تپه و کلاله امکانپذیر است. بنابراین، برای بازدید از مجموعه خالد نبی ابتدا باید به گرگان رفته و سپس وارد جاده گرگان–بجنورد شد. پس از عبور از آزادشهر و مینو دشت به گالیکش میرسید. پس از طی مسافتی کوتاه کیلومتر وارد دوراهی سمت چپ شده و از جاده گرگان – بجنورد خارج شوید و مسیر را ادامه دهید تا به کلاله، آخرین شهر مسیر برسید. از کلاله باید مسیر مراوه تپه را در پیش بگیرید؛ اما در میانه راه، همان جا که در ابتدای یک جاده فرعی تابلوی راهنمایی ادامه مسیر را تا مقصد نشان میدهد، وارد جاده فرعی شوید. حالا دیگر حال و هوای ترکمن صحرایی کاملا مشهود است. از اینجا مسیر خاکی یا همان جاده خالد نبی آغاز میشود.
خالد نبی کیست؟ خالد نبی آخرین مبلغ دین مسیح است که در گفتگوی محاورهای ترکمنان، ایشان را «حالت نبی» میگویند. حضرت خالد نبی، طبق برخی اسناد، آخرین پیامبر قبل از نبی اکرم (ص) بوده و ۸۴ سال پیش از میلاد رسول اکرم (ص) به دنیا آمده است. البته در برخی منابع فاصله زمانی بین ظهور خالد نبی و ولادت پیامبر اسلام (ص) را در حدود ۴۰ سال دانستهاند. به نقل از کتاب ناسخ التواریخ، خالد بن سنان ۶۱۲۳ سال بعد از به دنیا آمدن آدم و در سال ۵۳۰ میلادی بر تخت نبوت نشسته است. او در سرزمین عدن واقع در یمن میزیست و از قبیله «بنی عبس بغیض» بود. خالد نبی در زمره پیامبران تبلیغی بدون کتاب و آخرین مبلغ دین مسیح بوده و رسالتش ایجاب میکرد که بهعنوان مبلغ دینی به همه جا سفر کند و مردم را به پذیرش دین مسیح دعوت کند. در آن زمان در ایران، خسرو انوشیروان دادگر پادشاهی میکرد و آیین زرتشت مذهب رسمی اکثر ایرانیان بود. گفته شده دختر خالد نبی در دوران پیری به خدمت پیامبر اسلام (ص) میرسد و در حضور پیامبر ایمان میآورد.
راز قبرستان خالد نبی : کمی دورتر از زیارتگاه خالد نبی، روی یکی دیگر از تپههای این منطقه، تندیسهای سنگی متعددی در کنار یکدیگر و بهطور پراکنده، مانند یک گورستان، از زمین قد برافراشتهاند. بر اساس مستندات و شواهد، قدمت این گورستان تاریخی به هزاران سال پیش مربوط میشود. همچنین به نظر میرسد که تعداد این سنگها در ابتدا حدود ۶۰۰ عدد بوده است. با مطالعاتی که در این منطقه صورت گرفته، نظریههای متفاوتی برای شکل خاص این سنگها مطرح است. برخی بر این باورند که تندیسهای بزرگ نشانگر مردانی هستند که کلاه بر سر و شال بر کمر دارند و همچنین تندیسهای کوچک بهشکل زنان هستند. عدهای نیز برخی از این سنگها را به صلیب تشبیه کردهاند. در نظریه دیگری این تندیسهای بزرگ و کوچک به اندامهای مردان و زنان نسبت داده شدهاند. با تمامی این اوصاف، تقریبا در یک موضوع همه این نظریهها به اتفاقنظر رسیدهاند و آن بیانگر این است که این تندیسهای سنگی، حکم سنگمزار قبرها را برای ساکنان این منطقه داشته است. به هر حال شکل و شمایل این سنگها و در پی آن نظریههای ارائه شده، بر اساس اعتقادات و آیینهای مخصوص این منطقه در برههای از تاریخ است که چنین حاصلی را در پی داشته است. تنها موضوعی که اکنون مهم است، جایگاه ویژه این منطقه در بین جاذبههای گردشگری شمال ایران است که متاسفانه با بیمهری و کملطفی در سالیان اخیر مورد گزند، آسیب و تخریب قرار گرفته است.
خالد نبی جادهای بسیار خوشمنظره و رویایی به طول ۶ کیلومتر دارد که بهدلیل وجود شیب تند و راه خاکی در ۴۰ کیلومتر انتهایی، رانندگی در آن در تمام شرایط آبوهوایی مقدور نیست. از آنجایی که خالد نبی از شخصیتهای محبوب و مورد احترام ترکمنها است، در کنار این زیارتگاه تعدادی اتاق و زائرسرا برای اقامت و استراحت زائران و همچنین یک مسجد ساخته شده است که پذیرای علاقهمندان است.
خانهات را با خود ببر
اگر زندگیتان را از راه دامداری میگذراندید و در منطقهای زندگی میکردید که بهخاطر شرایط آب و هوایی، همیشه علف کافی برای دامتان پیدا نمیشد، چه میکردید؟ در هر فصل به جایی کوچ میکردید که علف کافی داشته باشد؟ هر جا که میرفتید یک خانه جدید میساختید یا خانهتان را طوری میساختید که بتوانید آن را با خودتان همه جا ببرید؟ در گذشته، ترکمن هایی که در شمال شرق ایران زندگی میکنند، دقیقاً همین کار را میکردند. آنها خانههایشان را طوری میساختند که بشود بهراحتی آن را جمع کرد، بهاین طرف و آن طرف برد و باز آن را برپا کرد. برای همین خانههای آنها شکل آلاچیق دارد، اسم این آلاچیق متحرک «آغاجاُوی» است که بهزبان ترکی ترکمنی یعنی خانه چوبی . این آلاچیقها از مواد طبیعی ساخته میشوند: چوب درختان، پشم گوسفندان و نینیزارها و بافتههایی که همه از مواد طبیعی بهوجود آمدهاند. این روزها اما زندگی ترکمنها خیلی تغییر کرده. آنها دیگر مجبور نیستند کوچ کنند و در نتیجه مجبور نیستند خانههایی متحرک داشته باشند، با وجود این هنوز هم بعضی از آنها آلاچیق میسازند و در آلاچیق زندگی میکنند.
نمد که از بههم فشردن پشم حیوانها درست میشود، برای پوشاندن سقف و دیوارهای آلاچیق خیلی مناسب است. ترکمنها برای پوشاندن آلاچیقهایشان از نمد سیاه یا سفید استفاده میکنند. «آقاوی»، آلاچیقهایی با نمد سفید، بیشتر برای تازه عروس و دامادها استفاده میشود یا برای پذیرایی از مهمانها، و مردم معمولی در «قارا اوی» زندگی میکنند، یعنی آلاچیقهایی با نمد سیاه. روی نمد دور تا دور آلاچیق را با حصیری که از نی درست کردهاند میپوشانند. فرش یا جاجیمی که بهصورت نواری باریک و بلند دورتا دور آلاچیق بسته شده برای استحکام اتصال های آلاچیق به کار میرود، اما واقعاً آن را زیبا میکند. قسمت دایرهای بالای آغاجاوی، پنجره یا هواکش آن است. برای ساختن سقف آلاچیق از تعداد زیادی چوب کمانی استفاده میکنند که نوک آنها تراش خورده و انتهایشان پهن است. قوس این چوبها باعث میشود قسمت بالای آلاچیق گنبدیشکل شود. چوبهای دیوارههای آلاچیق بهصورت ضربدری بههم وصل میشوند و در قسمت بالای دیوارها به چوبهای سقف متصل میشوند. ترکمنها برای اتصال چوبها، از بندهایی محکم استفاده میکنند که از پوست شتر درست میشود.
آداب و رسوم ماه رمضان در میان ترکمن های ایران
ترکمنها به ماه رمضان، «اورازا» می گویند. کلمه ای که احتمالا شکل تغییر یافته ای از لفظ «روزه» یا «رمضان» بوده است. رمضان در میان ترکمن های ایران، آنقدر متنوع و رنگین است که با فرا رسیدنش، فصل تازه ای را در زندگی مردم این منطقه باز می کند. فصلی پر رونق، پر برکت و به یاد ماندنی…
استقبال از رمضان : ترکمن ها حداقل یک هفته قبل از حلول ماه مبارک رمضان، مقدمات ورود به این ماه را فراهم میکنند؛ زنان بیشتر از همیشه خانه را نظافت می کنند و مردان هر روز با دستانی پر تر از گذشته به خانه بر می گردند. در بسیاری از مناطق ترکمن نشین، رسم است که زنان و دختران ترکمن آخرین جمعه قبل از ماه رمضان، به شـکل دستـه جمعی به مسجـد محل می روند و مسجد را نـظافت میکنند. بعضی از خانوادهها هم سجادههایی از جنس قالیچه و نمد را که به آن «نمازلیق» میگویند، به مسجد محل خود اهدا میکنند تا با طولانی تر شدن صف های نماز جماعت در ماه مبارک رمضان، مسجد با کمبود تجهیزات نماز مواجه نشود. اگر در روزهای پایانی ماه شعبان گذرتان به بندرترکمن بیفتد، خواهید دید که نگاه بیشتر مردم رو به غرب آسمان است تا زودتر هلال ماه را ببینند. آنها عقیده دارند هرکس زودتر از بقیه هلال ماه را ببیند چشمانش روشن می شود و ثواب بیشتری میبرد. به همین دلیل هم پیر و جوان به پشت بام ها می روند و هر زمان که هلال ماه را دیدند، آیاتی از قرآن را قرائت میکنند و با خوشحالی و صدای بلند فرا رسیدن ماه رحمت را به همه تبریک می گویند. رسم بر این است که هر فرد ترکمن، چه آنها که در همان شب ماه را میبینند و چه آنها که در شب های دیگر آن را رؤیت میکنند، به محض دیدن ماه، دست خود را به سمت آن دراز میکنند و به پیشانی میکشند و این کار را سه بار تکرار میکنند. بعد میگویند: «گلجک ئیلا خدای یتیرسین!» (یعنی: خداوند دیدن این ماه را در سال آینده هم قسمت ما کند!)
آغیز آچار (افطار) : در بین ترکمنها رسم بر این است که هر روز هر کدام از خانههای یک محله، غذایی درست میکنند و آن را به مسجد محله خود میفرستند تا نمازگزاران با آن افطار کنند. در قدیم که هنوز وسایل ارتباط جمعی زیاد نبود، هر روز قبل از اذان افطار، کودکان هر محله در ورودی مسجد محل شان جمع میشدند و منتظر اعلام فرارسیدن وقت افطار میشدند. بعد، به محض اینکه موذن مسجد اذان را می گفت، به سمت خانه می دویدند و با صدای بلند فرارسیدن زمان افطار را به اطلاع دیگران میرساندند.
مراسم «یارمضان» : یکی دیگر از مراسم ماه رمضان در میان ترکمنها، مراسم شعرخوانی «یارمضان» است. این مراسم در بین ترکمنهای ایران، در شب چهاردهم ماه رمضان و در ترکمنستان یک روز پیش از حلول این ماه مبارک برگزار میشود. «یارمضان» را از این لحاظ که خاستگاه مردمی دارد و سینه به سینه از نسلهای گذشته به نسل امروزین ترکمنها رسیده، باید در ردیف ادبیات شفاهی که با ماه رمضان ارتباط مستقیم دارد، قرار دهیم. ساکنان مناطق ترکمننشین هر سال در این شب به انتظار رسیدن این گروهها مینشینند تا بعد از شنیدن اشعاری در وصف رسول اکرم (ص)، برکات ماه مبارک رمضان و دعا برای اهل خانه، هدایایی به آنان تقدیم کنند. ترکمنها معتقدند که این مراسم برکت را به خانه های آنها می آورد. «یارمضان» در حقیقت واگویههای عامیانهای است که به مناسبت ماه مبارک رمضان به زبان ترکمنی خوانده میشوند. به این ترتیب که جوانان، نوجوانان و کودکان ترکمن دستههایی را تشکیل میدهند و به در خانههای ترکمن رفته و مقابل آن تجمع میکنند و ابیاتی که غالبا در باره فضیلت ماه مبارک رمضان و دعا و نیایش در بارهی اهل آن خانه است، می خوانند. مراسم «یارمضان» را به معنی «یاری رمضان» (نیمه ماه رمضان) میدانند و بر این باورند که دستهها به در خانهها میروند و با خواندن فضیلتهای این ماه و اعلام این که نیمی از ماه مبارک سپری شده، مردم را تشویق به ادامه امساک و روزه داری مینمایند. پس از پایان یافتن مراسم، صاحب خانه انعامی به نماینده آن دسته میدهد. از پول نقد گرفته تا آرد، شیرینی و شکر. در پایان این مراسم که معمولا تا نیمه شب طول میکشد، افراد گروه نذورات جمع آوری شده را بین خود یا مستمندان تقسیم میکنند.
«اورازا بایرامی» (عید فطر) : آخرین مراسم ماه مبارک رمضان در میان ترکمنها مراسم عید فطر است که به عنوان یکی از اعیاد بزرگ جشن گرفته میشود. صبح اول وقت، مردها، جوانان و نوجوانان ترکمن با پوشیدن بهترین لباس، سواره و پیاده به سمت عیدگاه میروند تا ضمن گوش سپردن به مواعظ علما، نماز عید فطرشان را برجا آورند. بعد از پایان یافتن نماز، همگی به سمت ردیفهای جلو هجوم میآورند تا ضمن دست دادن به امام جماعت و دیگر روحانیها، عید را به آنها تبریک بگویند. در این مواقع، صفی طولانی ایجاد میشود و همگی صبر میکنند تا نوبت به آنها برسد. ترکمنها عقیده دارند که دست دادن به روحانیها در عیدگاه، باعث قبولی بیشتر طاعات میشود.