زیبا
غار تمتمان اورمیه
غار تمتمان یکی از کهن ترین سکونتگاه های انسان در شمال باختری ایران است که در ۱۵ کیلومتری شهر ارومیه قرار دارد. پژوهشهای «کارلتون استانلی کوون» انسانشناس امریکایی در سال ۱۹۴۹ میلادی نشان داد که این غار از ۴۰ هزار سال پیش مسکونی بوده است. این پژوهشگر در همین سال گمانه آزمایشی در کف غار باز کرد و از آن ۴۸ قطعه مصنوعات سنگی و ۲۷۶۶ قطعه استخوان و دندان جانوری شامل سمور، کفتار٬ روباه٬ اسبسانان٬ مرال٬ گاو وحشی٬ آهو٬ گوسفندسانان و چند نمونه دیگر را به دست آورد و برخی از آن ها را جهت مطالعه و بررسی بیشتر با خود به آمریکا برد. مطالعات وی نشان می دهد که غار در دوره میانی پارینه سنگی جدید یعنی تاریخ تقریبا حدود ۴۰هزارسال پیش مسکونی بوده است. کوون معتقد است این غار تنها در تابستان ها مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال تاریخگذاری وی مورد تردید برخی دیگر از پژوهشگران قرار گرفته است. علاوه بر این آنگونه که از سوی انسان شناسان انستیتو تحقیقاتی اسمیت سوییان وابسته به دانشگاه کلمبیا ذکر شده است: اجداد انسان جدید برای نخستین بار از حدود ۴۰هزار سال پیش در منطقه شالیندار عراق در ۹۰کیلومتری جنوب غربی ارومیه زندگی می کردند. انسانش ناسان تاکنون هزاران آلات گوناگون و از جمله هفت اسکلت متعلق به انسان نئاندرتال را که صدهزار سال پیش از این زندگی می کرده، در یکی از غارهای آن منطقه کشف کرده اند. کمیسیون ملی یونسکو در ایران بعد از بررسی نتیجه تحقیقات دانشمندان آمریکایی در گزارش خود (در آبان ۱۳۳۶) اعلام کرد٬ ابزارآلات انسان دوره «لوا لوازین» که در حدود ۳۵هزار سال پیش از میلاد در منطقه آذربایجان زندگی می کرد، از غار تمتمان واقع در ۲۰کیلومتری شمالغربی ارومیه به دست آمده است. دهانهی غار مثلثی بوده و درازای آن ۳۵ و نیم متر است. غار تمتمان دارای یک اوشکوب و دو شاخه است. لازم به ذکر است در نزدیکی غار تمتمان چشمه آبی قرار دارد که روستاییان از آن بهرهبرداری میکنند. هوای غار در تابستانها خنک و در زمستانها نسبت به بیرون گرمتر است.
گردآورنده : فرناز حامدی
شهری روی آب
برای دیدن شهری که قلبش با آب میتپد لازم نیست راه دوری تا ایتالیا و ونیز بروید. این شهر نزدیک شماست. در خوزستان؛ شوشتر! گیرشمن، باستانشناس سرشناس، معتقد است غار پیده، نخستین سکونتگاه بشری بوده است و این یعنی ۱۰ هزار سال قدمت. عیلامشناس معروف والترهینس در کتاب دنیای گمشده عیلام، احتمال داده است شوشتر امروز همان آدامدن عیلامی باشد. اما آنچه این شهر استان خوزستان را جذابتر میکند آبی است که در دل آن جریان دارد. باستانشناسان گمانه میزنند که در دوره هخامنشی اقتصاد وابسته به کشاورزی سبب شد سنگ بنای این آبشارها برجا گذاشته شود. حفر نهرهای ساخته دست بشر «گرگر» و «داریون» را هم به این دوره نسبت میدهند. پس از هخامنشیان، ساسانیان بودند که تحولی عظیم در منطقه ایجاد کردند و بینظیرترین شبکه آبیاری در اعصار کهن را در این منطقه بنا نهادند. محوطه این آبشارها مجموعهای است از سدها، تونلها، کانالهای فرعی و آسیابهای آبی. هرچند آبشارهای شوشتر را با هدف کشاورزی بنا نهادند، اما اهداف صنعتی، بازرگانی، دفاعی و معماری هم به راحتی در سایه کشاورزی به دست آمد. در منطقه شوشتر دهها آسیاب ساخته شده که بزرگترین مجموعه صنعتی تا پیش از انقلاب صنعتی به شمار میرود. بعد از مرگ نادرشاه اوضاع شوشتر مانند سایر نقاط کشور دچار هرج و مرج شد. در زمان کریمخان زند نیز به دلیل شورشهایی که در شوشتر صورت گرفته و انواع شر و درگیری،کشاورزی و کسب و کار در این شهر از رونق افتاد.
رودی که خندق بود : شوشتریها از رودخانه دور شهرشان به عنوان خندقی برای دفاع هم استفاده میکردند. استفادهای که شوشتر را برای دورهای در تاریخ غیرقابل تسخیر کرده بود. رودخانه ساخته دست بشر «گرگر» قابل کشتیرانی بود و برای تجارت و بازرگانی از آن استفاده میشد. در سایت پایگاه میراث فرهنگی منطقه شوشتر از پل و سد شادروان در منطقه، به عنوان معدود راههای عبور از رودخانه پهناور کارون نام برده شده که گمان میرود جاده شاهی نیز از همین پل عبور میکرد. برخی تاریخدانان معتقدند شوش و شوشتر را شوشیندخت (شوش) زن یزدگر پسر شاپور ساخت. اما برخی دیگر میگویند این نام در اصل «ششدر» است چون شهر شش در یا شش دروازه داشت. در زمان افشاریه به دلیل شورشی که در این شهر علیه حکومت مرکزی انجام شد، نادرشاه به شوشتر لشکر کشید و پس از فتح شهر دست به فجایع زیادی زد. به طوری بسیاری از بزرگان شهر را کشتند. بعد از مرگ نادرشاه اوضاع شوشتر مانند سایر نقاط کشور دچار هرج و مرج شد. در زمان کریمخان زند نیز به دلیل شورشهایی که در شوشتر صورت گرفته و انواع شر و درگیری،کشاورزی و کسب و کار در این شهر از رونق افتاد. پل بند «گرگر» بر فراز مجموعه آسیابها و آبشارها قرار دارد که مسیر رودخانه «گرگر» را مسدود کرده و عملکردی مانند سدهای امروزی دارد که منجر به هدایت آب به تونلهای مجموعه «آسیابها» میشود. پیشینه ساخت این پل بند را به دوره صفوی نسبت می دهند.در «مجموعه آسیابها و آبشارها» تعداد قابل توجهی آسیاب وجود دارد و نمونه کامل و بزرگی از به کارگیری نیروی آب برای چرخاندن آسیاب ها را می توان در این مجموعه مشاهده کرد. در شوشتر به آسیاب «آسیو» (Asyo) و مجموعه آسیابها «آسیووا»(Asyova) میگویند. در مجموعه آسیابهای شوشتر آسیابها از نوع تنورهای (پرهای) و شیبی (چرخی) بودند.پل بند شادروان روی شاخه شطیط ساخته شده و یکی از اساسیترین بخشهای تأسیسات آبی شوشتر است. این پل بند در فهرست آثار ملی هم ثبت شده است. پیشینه ساخت این پل بند مربوط به دوره شاپور ساسانی است و بر اساس شواهد و مدارک، در زمان شاپور ساسانی پیریزی و ساخته شده است. پل بند شادروان در ۳۰۰ متری جنوب بند میزان، در شمال غربی شوشتر، ساخته شده است و در حال حاضر بقایای آن در کنار پل آزادگان به چشم میخورد.
گذری در گران ترین شهر دنیا…
اینجا همه چیز منظم است و خبری از بی نظمی، ترافیک، بوق ماشین ها، تأخیر و دیر رسیدن نیست… اینجا زوریخ، گران ترین شهر دنیا است. زوریخ بزرگ ترین و پرجمعیتﺗﺮین شهرِ سوئیس و پایتخت فرهنگی این کشور است که در ابتدای ورود به آن، بیشترین چیزی که جلب توجه می کند، آرامش حاکم در میان مردم است؛ آرامشی که ناشی از دور بودن هیاهوهای رایج در یک کلان شهر است.حمل ونقل عمومی به ویژه خطوط تراموا مهمترین ویژگی شهر زوریخ است که بخش زیادی از آرامش حاکم در این شهر را سبب شده است. همه جای شهر تحت پوشش خطوط مختلف تراموا، مترو، اتوبوس و همچنین قایق های مخصوص حمل مسافر است و در هر ایستگاه تایم ورود هر خط اعلام می شود که علیرغم تداخل برخی از خطوط تراموا با مسیر عبور خودرو، اما کمترین تأخیری در ورود و خروج آنها از ایستگاه مشاهده نمی شود. حرکت وسایل حمل و نقل عمومی در این کشور معروف به ساعت به قدری دقیق است که می توانید ساعت تان را با ورود قطار یا تراموا به ایستگاه تنظیم کنید. خرید بلیت به صورت مکانیزه که دستگاه آن در همه ایستگاه ها نصب شده است، مشخص بودن مسیر حرکت از طریق نقشه هایی که در ایستگاه ها و داخل ترن ها قرار دارد و اعلام لحظه به لحظه ایستگاه ها و مشخص بودن ایستگاه های مشترک، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را برای هر شخصی مهیا می کند و حتی توریست ها هم با هر زبان و درک و فهمی در بدو ورود به راحتی می توانند با استفاده از این وسایل خودشان را به نقطه دلخواه شان برسانند.
حتی در داخل تراموا قبل از رسیدن به ایستگاه هایی که با دیگر خطوط مشترک هستند، ساعات ورود خط های دیگر درج می شود و نام ایستگاه های دیگر هم با تایم رسیدن مشخص شده است. سوئیسی ها در احداث خطوط تراموا آنقدر باتجربه هستند که به بسیاری از کشورهای دیگر از جمله آمریکا تجربیات شان را منتقل کرده اند.تراموا و قطارهایی هم برای استفاده افراد ویلچرنشین وجود دارد که ساعات ورود آن ها نیز روی تابلوها با علامت ویلچر مشخص است. با وجود آنکه برای ورود به مترو و تراموا محلی برای ارائه بلیت تعبیه نشده و کسی بلیت چک نمی کند، اما همه خود را موظف می دانند از دستگاه های مکانیزه بلیت خریداری کنند. بلیت هایی که قیمت روزانه ی آن حدود ۸ فرانک (معادل ۳۲ هزار تومان) و تک سفر آن حدود ۲ تا ۴ فرانک است. ارقامی که براساس مسیر حرکت در منطقه ۱۱۰ زوریخ که مراکز اصلی در آن واقع شده، متغیر است. تعدد وسایل حمل ونقل عمومی در زوریخ و خلوت بودن آنها در کنار استفاده زیادی که از دوچرخه می شود باعث شده کمتر ماشین شخصی در سطح شهر دیده شود و برخلاف اکثر کلان شهرها، از ترافیک های آزاردهنده در سطح شهر خبری نیست. در آنجا بهانه رایجی برای دیر رسیدن با عنوان «در ترافیک گیر کردم» وجود ندارد.
زوریخ ضمن آنکه دو سال پیاپی است شهری با بهترین کیفیت زندگی در جهان شناخته می شود، در اواخر شهریور هم به عنوان گرانقیمت ترین شهر جهان شناخته شد و از جمله شهرهایی است که مردم در رفاه کامل به سر می برند. به طوریکه در سطح شهر هیچ نشانی از تکدی گری نیست و یا حتی دست فروشی هم دیده نمی شود. هزینه های بالای زندگی در این شهر باعث شده مهاجران کمتری هم به این شهر مهاجرت و در آنجا زندگی کنند. نماد شهر کلیسایی با برج هایی دو قلو به نام “گراس مونستر” در کنار رود لیمات است که در روبروی آن کلیسای دیگری به نام “فرامونستر” با برج تیز سبز رنگ بلندی که نقاشی شیشه های داخل آن مشهور است قرار دارد و شب ها جلوه زیبایی را به شهر می دهند. راس هر ساعت تا دقایق زیادی صدای ناقوس کلیساها در شهر طنین انداز می شود.
خانه تاریخی زند در قم
خانه تاریخی زند را شاید خیلی ها نشناسند؛ خانه ای تاریخی بازمانده اواخر عصر قاجار در دل قم که معماری اصیل ایرانی را به نمایش در آورده است. خانه زند که امروزه به موزه مردمشناسی شهرت دارد در مرکز بافت قدیمی شهر قم(محله گذرقلعه) در کوچه باریکی واقع شده است. در دو طرف این خانه دو تابلوی متفاوت به چشم میخورد؛ بر روی یکی سال ثبت ملی خانه یعنی ۱۳۷۷ درج شده و دیگری در نقطه مقابل، سال ثبت خانه را در فهرست آثار ملی، ۱۳۷۹ هجری شمسی نشان میدهد. وارد خانه که شوید دو حیاط می بینید که مربوط به خانه دو برادر از بازماندگان قاجار با نام های حاجی خان و حاج علی هستند که قدمت شان به ۱۳۰ سال قبل یعنی اواخر دوره قاجار باز می گردد.
مجموعه موزه مردم شناسی قم شامل این دو خانه می شود که دارای ۱۴ اتاق، ۳۶ درب و پنجره چوبی از جنس گردو و ون و ۱۴ ستون سنگی است. این بنا با توجه به مواد و مصالح موجود در منطقه که شامل سنگ، خشت، چوب، آجر و گچ بنا شده که شاخصه معماری عصر قاجار بوده و نشان از مصالحی است که در دل کویر ایران بیش از هرچیز در ساخت و ساز و معماری مورد استفاده قرار می گرفته که البته چند باری در طول تاریخ مرمت شده ولی بافت اصیل آن دست نخورده باقی مانده است.
در بدو ورود به خانه وارد حیاطی می شوی که بر آجر فرش های منظم و مربعی شکل گام های گذاشته می شود و اولین چیزی که به چشم می آید حوضی هشت ضلعی با قوسی هایی در چهار ضلع فرعی و کاشی های فیروزه ای رنگ در کف و فواره ای در مرکز حوض که درست در مرکز حیاط خودنمایی می کند. شاخصه معماری عصر قاجار استفاده فراوان از آجر است که در این بنا نیز به وفور به چشم می خورد و در زیر تاقی دور ساختمان یک ردیف خشت آبی رنگ به چشم می خورد که این رنگ آبی لعاب و یا رنگ نیست بلکه رنگ این نوع خاک است که با درجه معینی حرارت در کوره های آجرپزی به رنگ آبی در می آید. در این بنا ستون هایی می بینید که هیچکدام از نظر طرح با دیگری یکی نیست و هرکدام طرحی متفاوت با سایر ستون ها دارد. پایه ستون های ساختمان هم دستی را که دسته گلی را گرفته نمایش می دهد و بیانگر خوش آمدگویی بخش شاه نشین در لحظه ورود شاه به ساختمان بوده است.
در بدو ورود به خانه وارد حیاطی می شوی که بر آجر فرش های منظم و مربعی شکل گام های گذاشته می شود و اولین چیزی که به چشم می آید حوضی هشت ضلعی با قوسی هایی در چهار ضلع فرعی و کاشی های فیروزه ای رنگ در کف و فواره ای در مرکز حوض که درست در مرکز حیاط خودنمایی می کند، که با چهار باغچه یک متری در چهار سوی حوض محصور شده و گل های سرخ آن نشان از روح لطیف و دوستدار طبیعت ساکنان این خانه است. این خانه دو سال پس از خرید خانه حاجی خان خریداری و در سال ۱۳۷۹ شمسی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. روبری ورودی خانه یک ردیف پله پنج تایی دیده می شود که به دو اتاق تو در تو منتهی شده که امروزه قسمتی از بخش اداری موزه مردم شناسی می باشد؛ در ضلع میانی حیاط ردیفی دیگر از پله وجود دارد که با طی شش پله عریض به ایوانی یک متری می رود که ۱۶ درب چوبی مستطیلی در دو جانب ایوان به چشم می خورد که به چهار اتاق راه می یابد.
اتاق های ضلع میانی با چهار ویترین که نمایشگر ابزار و سلاح های مفرغی، ظروف مسی و مفرغی و… هستند، در دو جانب این راهرو قرار دارند. اتاق انتهایی که کوچک و کمی نامتقارن است با پلانی ذوزنقه ای که بر دورتا دور دیوارهای اتاق قاب عکس های قم کهن را نمایش می دهد. در اتاق دیگر رفته زنی با لباس های عصر قاجار با دستانی پینه بسته در حال آسیاب کردن گندم با سنگ ساب و هاون دستی است، در مجاورت او مردی گیوه دوز نشسته که نگاه خسته اش از مشقت سوزن زنی برای دوخت گیوه ها حکایت می کند که سوی چشمانش را به زوال می برد، مرد دیگری با لباس محلی و قدی خمیده با گاوآهن چوبی در حال شخم زدن زمین کشاورزی خود است همه این ها حکایت از مشاغلی دارد که ساکنین قم قدیم به آنها مشغول بوده اند. ضلع دیگر بنا که به ورودی خانه متصل است با هشت درب چوبی کوچک به دو اتاق متصل بهم ختم می شود که در اتاق اول دو لنگه درب امامزاده باوره کهک قرار دارد که برای نگهداری آنها را به این موزه منتقل کردند که قدمتی ۴۰۰ ساله دارد و دیگر اثری که در این اتاق دیده می شود منبر مسجد روستای وشنوه، که متعلق به ۶۰۰ سال قبل است و در گوشه اتاق نیز ماکت بنا به چشم می آید. در اتاق میانی مردی سفالگر را نشان داده که با ظرف و اشیا ساخته شده اش شغل خود را با توجه به مصالح موجود در منطقه معرفی می کند که پشت چرخ سفالگری در حال ساخت اشیا و ظروف سفالی برای فروش است. از اتاق که بیرون میایی پس از عبور از سومین ردیف پله های خشتی به حیاط می رسی که با کمی چرخش به سمت راست و عبور از چند پله به درب چوبی مشبکی می رسی که به زیر زمین راه می یابد؛ سه تخت برای نشستن و گلیم هایی آویز شده بر دیوارها چیزهایی است که در نگاه اول در زیرزمین خانه به چشم می خورد؛ فضای میانی زیرزمین صحنه ای از قهوه خانه های قدیم را نشان می دهد که جایی برای رفع خستگی، تبادل اخبار و اطلاعات شهر و روستا میان ساکنین و عرصه ای برای نمایش پهلوانی و جوانمردی بوده که امروزه این نکته در قهوه خانه ها به فراموشی سپرده شده است.
سمت چپ دالان ورودی خانه چهار اتاق تودرتو دیده می شود که در راهروهای میانی چهارخمره سفالی که بیش از ۸۰۰ سال قدمت دارد با طرح های ساده پشت شیشه درها به نمایش گذاشته شده است. با عبور از دو پله کوچک به دالانی با طاق قوسی قدم می گذارد که در بخشی با یک رشته پله کم عرض که پیخ خورده به پشت بام راه می یابد و قسمت دیگر به اتاق های تودر تو ختم می شود.بر دیوار اولین اتاق این ضلع ساختمان قاب هایی از نسخ خطی دیده می شود پس از آن با عبور از راهرویی کوتاه که در آن زنی ایرانی با طرحی از لباس های اصیل زنان قدیم با پارچه های رنگارنگ به نمایش گذارده شده و روبروی آنهم خمره ای بزرگ سفالین دیده می شود. اتاق بعدی با قاب هایی از لباس، کف پوش و گیوه، و پارچه های قدیمی که نشانگر پوشش و جنس پارچه منطقه در دوران تاریخی است، به نمایش درآمده است و اما اتاق آخر این ردیف محفلی است قرآنی که زنان با لباس هایی پوشیده چارقدهای بلند در حال قرائت قرآن و سواد آموزی به سبک قرآنی هستند. با عبور از در چوبی مشبک و هلالی به حیاط می رسی و با گذر از شش ردیف پله به ایوان مجاور راه می یابد که دو ستون و پنج درب مستطیل چوبی دیده می شود که این درها به دو اتاق منتهی می شود. اتاقی که نمایشگر سبک و سیاق زندگی مردم ایران قدیم است؛ لحاف کرسی نقطه گرما بخش زندگی ساکنین شهر و روستا؛ محفل عشق و یادآور خوشی و مرارت های زندگی ایران قدیم؛ مکانی برای گردهمایی و بحث و هم صحبتی اهالی خانه با یکدیگر و… اتاق پشتی این بخش بازنمایی از مکتب خانه های قدیم است که مکانی آموزشی برای فرزندان بوده و معلم مکتب با کمک قرآن و دیوان حافظ و مولوی به بچه ها سواد می آموزد و در صورت نیاز برای تنبه آنها از چوب و فلک استفاده می کرده که در اینجا این وسیله تنبیه و اصلاح بچه نیز به چشم می خورد و با دیدنش درد را ناخودآگاه در کف پاهای خود حس می کنی؛ گویی تو به جای آن طفل خبط کرده ای و در حال مجازات و تنبیهی! آخرین ضلع خانه نیز با با سه در دیده می شود که با دو پله و عبور از دالانی کوتاه به اتاق مشرف بر حیاط منتهی می شود که درب این اتاق به راهرو ورودی ساختمان راه می یابد.
طولانی ترین رودخانه کردستان
اورامان معروف ترین و توریستی ترین بخش کردستان است و اگر قرار باشد یک سفر کوتاه به این منطقه داشته باشید، باید بگوییم آنچه لذت سفر شما را کامل می کند، سر زدن به رودخانه سیروان است. رودخانهای که در جنوب غربی کردستان جریان دارد و طولانیترین رودخانه این استان به حساب می آید. از زیبایی های اورامان زیاد برایتان گفته ایم؛ اما بگذارید این بار از طراوت رودخانه سیروان بگوییم که می توانید در حاشیه آن چند روزی اقامت کنید و سفر طبیعت گردی متفاوتی را تجربه کنید.سیروان محل تمرین و مسابقات قایقرانان استان است و حتی گاهی به میزبانی مسابقات ملی و بینالمللی هم انتخاب می شود. با این حساب، اگر اهل قایقرانی باشید می توانید از موج های پرخروش این رودخانه به اندازه کافی لذت ببرید.
سیروان بعد از به هم پیوستن آبهای بخشهای جنوبغربی، غرب و مرکز استان مثل قشلاق، گاوه رود و گردلان به وجود می آید و در مسیری طولانی به راه میافتد و با مسیر پیچ در پیچ خود، زمین های زیادی را سیرآب می کند. این رود سروآباد و منطقه باستانی اورامان را به دو بخش تقسیم میکند و تنها راه ارتباطی مهم بین این دو بخش پل دوآب در حدود ۲۵ کیلومتری شمال غربی پاوه است. در کناره شمالی سیروان مقبره سلطان اسحاق در نزدیکی روستای شیرخان واقع شده است. سیروان بعد از طی مسیری طولانی با رودخانه لیلی تلاقی پیدا کرده و وارد کردستان عراق میشود و از آنجا با پیوستن به رودخانه دیاله، وارد رود بزرگ دجله شده و در نهایت به خلیج همیشه آبی فارس می ریزد.شاید برایتان جالب باشد که بدانید، سیروان محل تمرین و مسابقات قایقرانان استان است و حتی گاهی به میزبانی مسابقات ملی و بینالمللی هم انتخاب می شود. با این حساب، اگر اهل قایقرانی باشید می توانید از موج های پرخروش این رودخانه به اندازه کافی لذت ببرید. اما حواستان باشد که رودخانه سیروان به همین اندازه هم برای شنا خطرناک است. به خصوص برای بچه ها و شناگرهای آماتور. خطر غرق شدن در این رودخانه بسیار زیاد است و بارها پیش آمده که جوانان کرد از اهالی بومی همین منطقه وقتی برای شنا وارد رودخانه شدهاند، غرق شده اند.اگر قصد سفر به اورامان و سیروان را دارید، بهترین مسیر فاصله بین روستاهای «اسپریز» تا «هجیج» است که به دلیل وجود جاده شنی موازی و در راستای رودخانه، دیدنیهای بسیار زیادی دارد و مطمئنا میتواند نظر و رضایت شما را جلب کند.