زیبا

 
 

آشنایی با مسجد النبى (ص) – مدینه

madeneh

مسجد پیغمبر (ص) که در قسمت شرقى مدینه بنا شده پس از مسجد الحرام، مشهورترین مسجد در تاریخ اسلام است.هنگامى که رسول خدا (ص) به مدینه رسید در خانه ابوایوب انصارى منزل گزید؛ جایى که شتر وى آنجا خوابید. زمین مسجد النبى از آنِ دو یتیم بود و در آنجا خرما خشک مى‏کردند. رسول خدا (ص) آن را به مبلغ ده دینار از ولىّ دو طفل خریدند و مسجد را در آن ساختند.مساحت زمین در آن روز حدود ۲۰۷۱ متر مربع بوده است. صحن مسجد را با ریگ سیاه فرش کردند و دیوارها را با خشت و گل بالا بردند. در ساختن بناى این مسجد شخص پیامبر (ص) شرکت داشتند. سقف قسمتى از مسجد را با شاخ و برگ درخت خرما پوشانیدند و از تنه درخت خرما براى ستون‏هاى آن استفاده کردند.سه در از جانب شرق، غرب و جنوب براى آن قرار دادند. قبله نخستین مسلمانان مسجد الاقصى بود که بعداً به سمت خانه کعبه تغییر یافت. مساحت مسجد النبى در سال‏هاى اخیر به حدود یک صد هزار متر رسیده است.
صُفّه‏
در داخل مسجد النبى صفه یا ایوانچه مانندى آماده ساخته بودند که مهاجران بى‏سر پناه در آن جا به سر مى‏ بردند. اینان همان دسته از مسلمانان‏اند که به «اصحاب صُفه» معروف گشتند. پیش از آن که قبله از بیت المقدس به طرف کعبه تغییر کند محراب رسول خدا (ص) در ناحیه شمال مسجد بود. پس از تغییر قبله به دستور پیامبر، آن قسمت را مسقف کردند و آن مکانى براى استراحت و سکونت مسلمانان مهاجر و بى پناه گردید که در توسعه مسجد در سال هفتم هجرى داخل مسجد قرار گرفت.
آنچه امروزه به صفه معروف است، روزگارى «دکة الاغوات» و جایگاه خواجه‏‌هاى حرم بوده که وظیفه‏ حراست و خدمتگزارى حرم را به عهده داشته‏اند. خانه‌‏هاى زنان پیغمبر(ص) که به صورت حجره ‏هایى بود، در سه طرف شمال، جنوب و شرق مسجد قرار داده شد و چون آن حضرت به جوار پروردگار شتافت، ایشان را در حجره عایشه که در کنار مسجد بود به خاک سپردند.
روضه نبوى در ناحیه جنوب شرقى (رو به سوى قبله) مسجد، یعنى مسافت میان قبر پیغمبر (ص) و منبر آن حضرت است که طول آن ۲۲ متر و عرض آن ۱۵ متر مى‏باشد.
در محدوده روضه، مرقد مطهر، منبر و محراب واقع است. پیامبر (ص) فرمود: «میان منبر و خانه من باغى است از باغ‏هاى بهشت.»منبر در سمت غربى محراب مسجد، منبرى است از سنگ مرمر در کمال زیبایى که سلطان مراد سوم آن را در محرم‏ سال ۹۹۸ هجرى به مسجد هدیه کرد و آن را به جاى منبر قایتباى قرار دادند که در جایگاه منبر پیامبر (ص) گذاشته شده است. محراب جایگاه نماز پیامبر (ص) مى‏باشد. در زمان آن حضرت ‏چیزى ‏به‏نام‏ محراب‏ وجودنداشت، درجریان توسعه مسجد در زمان ولید بن عبدالملک اموى، در محل نماز پیامبر (ص) محرابى ساخته شد.این محراب در طول زمان دگرگونى‏ ها را تحمل کرده و بناى فعلى آن از دوره سلطان اشرف قایتباى از سلاطین مملوکى مصر، باقى مانده است.ستون‏هاى مسجد نبوى‏ در مسجد نبوى ستون‏هایى است که هر یک نامى خاص دارد.

هشت ستون از زمان پیامبر (ص) هنوز در مسجد باقى است که با رنگ سفید مشخص شده‏اند که عبارتند از:
ستون مُخَلَّقه : این ستون بر جایى نهاده شده که تنه درخت خرمایى که پیامبر (ص) به هنگام ایراد خطبه بر آن تکیه مى‏کرد، در آنجا بوده است و پس از آن که براى آن حضرت منبرى ساختند از آن ستون ناله‏اى برخاست و به‏ همین دلیل به آن ستون «حنّانه» مى‏گفتند.
ستون توبه: آن را ستون ابولبابه نیز مى‏ نامند پس از شکست بنوقریظه ابولبابه به خاطر گناهى که مرتکب شد، مورد بى توجهى پیامبر (ص) و یاران آن حضرت قرار گرفت و سرانجام خود را به ستون مسجد بست تا آن که آیه‏اى در پذیرفته شدن توبه او به رسول خدا (ص) نازل گردید.
ستون مَحرَس: در کنار این ستون، على (ع) مى‏ایستاد و از رسول خدا(ص) محافظت مى‏کرد. این ستون را به نام استوانه على (ع) نیز مى‏شناسند. زیرا جایگاه نماز آن حضرت بوده است.
ستون وُفُود: در کنار این ستون رسول اللَّه (ص) با سران قبایل و هیأت‏هاى نمایندگى و سیاسى دیدار کرده و آنان را به حضور مى‏پذیرفتند.
ستون سریر: رسول خدا (ص) در کنار این ستون تختى از شاخه‏هاى خرما مى‏گذاشت و شب بر روى آن استراحت مى‏کرد.
مقام‏ جبرئیل امین: جبرئیل در این مکان خدمت رسول اللَّه(ص)  مشرف مى‏شده است.
زمانى که مسجد النبى ساخته شد، سه در براى ورود و خروج مردم ساختند، برخى از اصحاب نیز در حاشیه مسجد خانه ساخته و درى به درون مسجد باز کردند.در سال سوم هجرت، قبل از غزوه احد، به دستور پیامبر (ص) همه درهاى خانه‏ها به جز در خانه على (ع) به مسجد بسته شد.
تعداد درهاى مسجد در امتداد زمان تغییراتى یافته است مشهورترین آنها عبارتند از:
-باب الرحمه -باب جبرئیل -باب السلام-باب النساء
مسجد النبى هم اکنون ۷ در دارد. مناره‏هاى مسجد در توسعه زمان ولید بن عبدالملک بر چهار گوشه مسجد النبى چهار مناره ساخته شد، پس از آن مناره دیگرى نیز ساخته شد که مناره اصلى مسجد عبارت بود از: مناره‏هاى سلیمانیه، مجیدیه که در دو سوى ضلع شمالى قرار داشت و مناره‏هاى قایتباى و باب السلام که در دو سوى ضلع جنوب شرقى و ضلع غربى مسجد واقع بود.در افزوده‏هاى جدید مسجد، ۶ مناره دیگر ساخته شده و بدین ترتیب مجموع آنها به ۱۰ عدد مى‏رسد.

بهشت روی پله ها!

a034152518264102a

روستای پلکانی کنگ در ۱۹ کیلومتری غرب طرقبه و ۲۹ کیلومتری مشهد قرار دارد و آخرین روستا در محور دره رودخانه کنگ می‌باشد که از طریق یک جاده آسفالته به روستای نغندر و سپس شهر طرقبه و از آنجا به شهر مشهد مرتبط می‌شود و ماسوله‌ای دیگر را از دوران قبل از اسلام به نمایش می‌گذارد. قدمت “کنگ” که به ماسوله خراسان شهرت دارد به پیش از اسلام باز می گردد؛ این روستای تاریخی با معماری پلکانی و چهره‌ای شکست خورده و تکیده در آینه صاف و بی آلایش سرزمین آفتاب رخ می‌نماید. این روستا نه خیلی دور و نه خیلی نزدیک است و می‌توان در کنار رودهای جاری آن چشم‌ها را شست و جور دیگری به زندگی نگریست. روستای تاریخی کنگ در پهنه سبزگون باغ‌های گیلاس و کوه های سربه فلک کشیده خودنمایی می کند و هنوز هم ردپای تاریخ در دل این روستای کهنسال چشم‌ها را خیره و درون متلاطم آدمی را آرام و آسوده می سازد. قدمت این روستا به پیش از اسلام باز می گردد و به قول ساکنان این منطقه “آفتاب عمر “کنگ” بر لب بام است” …. اما با اینکه پیری و فرسودگی بر پیکره این روستا زخمه فراموشی زده بازهم می توان به کوچه پس کوچه‌ها و معماری با اصالتش، عاشقانه دلسپرد. چهره این روستایی قدیمی با معماری پلکانی و مردمانی که هر روز و هر لحظه چشم به راه مهمانان ناخوانده بهار هستند، نمادی از صلح و دوستی و رسم مهمان نوازی مردمان این سرزمین است. بافت تاریخی و فرهنگی روستای کنگ و معماری پلکانی آن موجب شده تا از دوران پیش از اسلام تاکنون این روستا که در ۱۹ کیلومتری غرب طرقبه و ۲۹ کیلومتری مشهد قرار دارد در نقش یکی از پرجاذبه ترین مناطق ییلاقی خراسان مورد توجه گردشگران و مسافران باشد.

این روستا به دلیل استقرار سکونت گاه های آن بر روی کوهپایه با عنوان روستایی پلکانی و ماسوله ای خراسان شناخته شده و این موضوع نقش بسزایی در جذب توریسم خارجی داشته است. این روستا در دامنه کوه بینالود قرار گرفته و به سبب موقعیت جغرافیایی و پلکانی بودن منظره کنگ و به لحاظ زیبایی شناسی و ساختار معماری در نوع خود بی نظیر و قابل بررسی است. کنگ با دره های سرسبز و آب وهوایی مطلوب و قرار گرفتن سکونت گاه ها بر روی کوهپایه، شباهت بسیاری به شهر ماسوله دارد و از سویی قدمت این روستا و وجود گورستان قدیمی، مسجد، تکیه و رباط شاه عباسی، جلوه این روستا را در نظر بیننده بیشتر نشان می دهد. این رباط در انتهای دره کنگ و بر دامنه ای مشرف به رودخانه کنگ واقع شده است. رباط شاه عباسی در زیرزمین کنده شده و سقف آن هم تراز با شیب دامنه کوه است و بنا به گفته مردم روستا، روزگاری راه قدیم نیشابور به مشهد از کنار این رباط عبور می کرده است.

بافت تاریخی و فرهنگی روستای کنگ و معماری پلکانی آن موجب شده تا از دوران پیش از اسلام تاکنون این روستا که در ۱۹ کیلومتری غرب طرقبه و ۲۹ کیلومتری مشهد قرار دارد در نقش یکی از پرجاذبه ترین مناطق ییلاقی خراسان مورد توجه گردشگران و مسافران باشد . روستای کنگ در کنار تمامی جاذبه های فراوان، دارای درختان میوه و داروهای گیاهی است. مهمترین درخت میوه در این روستا درخت گیلاس و آلبالوست و همچنین در ارتفاعات این منطقه گیاهان دارویی نظیر پرسیاووشان، خاکشیر، گل گاوزبان، گیاهان بالشتکی گل سفید و صورتی که به زبان محلی به آن ها “خارکوله” و نوعی گیاه شبیه به گل گلایل که در زبان محلی به آن ها “سرشک” می گویند یافت می شود. شغل و پیشه مردم این روستای تاریخی، باغداری، دامداری، کشاورزی و فرش بافی است و بسیاری از اهالی این روستا نقش گسترده ای در تولیدات دامی و میوه ای منطقه دارند. این روستا از دو جاده به روستاهای زشک و جاغرق مرتبط شده است؛ این پوشش سبز کوهستانی؛ مکان بکری برای گردشگران است و از سویی مسافران بسیاری در سفر به این منطقه دل به کوه ها و طبیعت آن می سپارند. “کنگ” به سبب داشتن پوشش سبز و متنوع گیاهی در دامنه های کوهستانی و ۲رودخانه دارای مناظر بدیعی است و به عنوان استراحتگاه ییلاقی منحصر به فرد یکی از مقاصد گردشگران است. در دل این منطقه تاریخی رودخانه پرآب کنگ در کنار درختان میوه چشم انداز بدیعی را ایجاد کرده و ارتفاعات، باغ سرسبز و حاشیه رودخانه یکی از مهمترین ظرفیت های این منطقه محسوب می شود و این منطقه به درختان میوه اش معروف است. سوغاتی های این روستای هزار ساله شامل زرشک، زعفران، نبات و انواع میوه های سردرختی است و مهمترین غذاهای سنتی و محلی این منطقه؛ آش شله قلم کار، شله ماش، بلغور و آش مخصوص با سبزی کوهی و پخت نوعی نان مخصوص با سیب زمینی است.

قلعه هزارساله شوشتر

a086434513174102a

قلعه سلاسل شوشتر دژی است بسیار بزرگ که دارای حیاط های مفصل و متعدد و سربازخانه‌ها و طویله‌ها و حمام‌ها و شبستان‌ها و برج‌ها و باغچه‌ها و قورخانه و نقاره خانه و حرم خانه و آشپزخانه و قاپی‌های متعدد و حوض‌های بزرگ و حصار و خندق بوده‌است. قلعه سلاسل در استان خوزستان و در شمال‌غربی شهرستان شوشتر در کنار رودخانه شطیط قرار دارد. قدمت این قلعه بر طبق برخی روایات مربوط به دوره ساسانی می‌شود. ولی بر طبق گفته راولینسون این قلعه همان قلعه باستانی مربوط به دوران ساسانی نیست. قلعه سلاسل بارها و بارها بازسازی شده و ویرانی‌هایی که در حال حاضر به چشم می‌خورد مربوط به قلعه دوران قاجار است. هرچند که امروز تمام عمارت های این قلعه تخریب شده‌اند و جز اتاق های زیر زمینی، شوادانها و تونلهای داریون چیزی از آن نمانده‌است. متون تاریخی از وجود آن در زمان هخامنشیان حکایت می‌کنند و قلعه تا حدود ۵۰ سال پیش آباد بوده‌است. این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته‌است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان می‌بوده. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخش‌های باقیمانده چشمگیر و بسیار دیدنی هستند.

مادام ژان دیولافوآ باستان شناس معروف اعزامی دولت فرانسه در سال ۱۸۸۱م در باره قلعه می‌گوید: «قلعه سلاسل اقامتگاه رسمی والی خوزستان است، و در روی کوهی که مانند فلات کوچکی است قرار دارد. در پای این کوه هم یکی از شعب کارون که شطیط نام دارد عبور می‌کند، و ساختمانها و استحکاماتی که از عهد ساسانیان باقی مانده‌اند آن را از طرف شهر قابل دفاع می‌سازند.» این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته‌است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان بوده است. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخش‌های باقیمانده، دیدنی هستند . قلعه سلاسل که برخی نام سلاسل را مربوط به شخصی به نام ابی سلاسل می‌دانند که در قرن ۴ زندگی می‌کرده و قلعه را تعمیر و مرمت کرده است. این قلعه جزء قلعه‌های چند وجهی است و به شکل بیضی بنا شده و در زمان‌های مختلف بازسازی و تعمیر شده است. این قلعه دارای ۲ در بزرگ است و در سمت شمال و شمال شرقی آن خندقی وجود دارد که در جنوب به نهر داریون منتهی می‌شود. برج‌های این قلعه به صورت مدور بوده و در دوران اخیر دارای تأسیساتی از قبیل نانوایی، اصطبل، حمام، سربازخانه، اسلحه‌خانه، آشپزخانه و حیاط‌های متعدد بوده است. محدوده قدیمی این قلعه باستانی از جانب شمال و غرب محدوده فعلی است ولی از جانب جنوب و شرق خندقی آنرا احاطه می کرده که هنوز مقداری از آثار آن باقی مانده است. این دژ قدیمی با حصار باستانی شهر شوشتر که آثار آن در غرب و جنوب غربی خندق باشد و رئدخانه های شطیط و گرگر که از عوامل مهم پایداری شهر و حفظ موقعیت نظامی آن بشمار می رود همچون نقطه عطف و قلب این شهرباستانی محسوب می گردد. دو مجرای آبرسانی فعلی و شمالی قلعه سلاسل و هم سطح رود مافاریان قرار دارد بر روی مجرای شرق سازمان آب تأسیساتی ایجاد کرده است. ولی مجرای دیگر بصورت اولیه باقی است. آب این دو مجرای آبرسانی در زیر قلعه سلاسل یکی شده و بوسیله مجرای مشترکی به نهرداریان میریزد. جهت رسیدن به نهر داریان دو ردیف پلکان ساخته اند. پلکان اول با ۸ پله به عرض ۹۰/۱ متر، در نتیجه اختلاف  ارتفاع سطح قلعه سلاسل ایجاد شده است. این پلکان در سنگ کنده شده است. پس از این پلکان سطح نسبتاً وسیعی دیده می شود که آنرا می توان پاگرد پلکان اول بحساب آورد. در سمت راست پلکان اول و بفاصله تقریبی دو متر پلکان دوم دیده می شود که نسبت به پلکان اول تیزتر و ارتفاع هر پله بلند تر است. این پله ها را در دوره های بعد تعمیر کرده اند. پلکان نامبرده به محوطه سربازی منتهی می گردد. که نهر داریان از آنجا شروع می گردد. آبخور اولیه نهر داریان در این محل قرار دارد و می توان چگونگی و نتیجه اقدامات بعدی را که منجر به مسدود شدن این قسمت گردیده است دریافت. در این محوطه بر کنار نهرداریان حوض سنگی کوچکی دیده می شود که در مواقع طغیان رود داریان، آب در آن جمع می گردد و در غیر اینصورت آنرا با دست پر می کنند. روبروی این حوض تونلی است که به شوادانی (شبستان) با دیوارهای صاف دست ساز منتهی می گردد و انتهای آن بصورت نمادی مسدود دیده می شود.

a366434513174102a

در دوران قاجار توسط والی خوزستان عمارتی حکومتی در سمت شمال این قلعه در ۳ طبقه ساخته شده است. در زیر این قلعه ظاهراً ۵ شوادان بزرگ بوده که با شوادان‌های سطح شهر در ارتباط بوده است. شوادان بزرگ قلعه که در دوران نظام السلطنه مافی در سال ۱۳۰۷ بازسازی و مرمت شده به چشم می‌خورد. کف و دیوارهای آن توسط کاشی‌های آبی رنگ تزئین شده و در بالای سی‌سرای نزدیک شوادان یک بادگیر قرارداشته که روی تونلی از زیر قلعه رد می‌شده قرار داشته است. در قسمت بالای این شوادان ۳ سی‌سرا بزرگ قرار دارد که کار تهویه هوا را انجام می‌داده و ظاهرا بزرگان نظامی در این شوادان در تابستان استراحت می‌کرده اند. در قسمت شمالی‌تر این قسمت یک عمارت ۳ طبقه بزرگ قرار داشته که قسمت‌های زیرین بزرگتر از دیگر طبقه‌ها بوده و بالاترین طبقه ظاهرا تماشاخانه بوده و حوض بزرگی در میان آن قرار داشته است. این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته‌است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان بوده است. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخش‌های باقیمانده، دیدنی هستند. قلعه سلاسل بارها مرمت شده است. یک بار به دست فتحعلی خان پسر واخشتوخان در قرن ۱۱ هجری و دفعه دیگر در سال ۱۲۳۷ به دست محمد علی میرزای دولتشاهی. همچنین بار دیگر به امر نظام السلطنه حسینقلی خان مافی در سال ۱۳۰۷ مرمت کامل شده است. در دهه ۴۰ باقیمانده قلعه را ویران کرده‌اند و از مصالح آن در قسمت غربی قلعه ساختمان ادارات دارائی قند و شکر و غله و دخانیات احداث شد. قلعه سلاسل در سال ۱۳۵۴ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۱۱۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

آشنایی با شهر مقدس کربلا

IMG_20150531_222946

شهر مقدس کربلا در صد کیلومتری جنوب غربی بغداد واقع شده است.در زمان حیات امام علی (ع) این شهر را به اسامی نینوا و شط الفرات نیز می‌شناختند. جمعیت شهر کربلا براساس آمار سال ۲۰۰۳ در حدود ۵۷۲.۳۰۰ نفر است و این شهر مرکز استان کربلا است. شهر کربلا پس از شهر‌های مکه، مدینه منوره، بیت‌المقدس و نجف، مقدس ترین شهر شیعیان جهان محسوب می‌شود. در واقع در نزدیکی همین شهر بود که واقعه مصیبت بار عاشورا رخ داد.

● ریشه نام کربلا
نظریات زیادی درباره ریشه‌زبانی نام کربلا وجود دارد. برخی بر این باورند که نام کربلا در زبان آشوری کهن ریشه دارد و از دو بخش کرب به معنای نزدیک و الله به معنای خداوند گرفته شده است. برخی دیگر مانند یاقوت حموی جغرافی دان مسلمان بر این باورند که نام کربلا از واژه عربی کربلاط به معنای زمین نرم اخذ شده است. برخی دیگر نیز معتقدند این واژه در اصل برگرفته از زمان فارسی و دو کلمه کار و بالا است.

● درباره کربلا
کربلا از ثروتمندترین شهر‌های عراق است و منابع اصلی درآمد آن از زائرین اماکن متبرکه و کشاورزی است و بویژه محصول خرما است. این شهر از دوبخش قدیم یا بخش مذهبی و کربلای جدید تشکیل شده است. مدارس اسلامی و ساختمان‌های دولتی زیادی نیز در کربلا متمرکز شده‌اند. مرقد مطهر امام حسین (ع) که در برخی از منابع نیز آن را مسجد‌الحسین(ع) نامگذاری کرده‌اند، در مرکز بخش مذهبی شهر کربلا قرار دارد.در روز عاشورای حسینی بسیاری از مسلمانان و شیعیان جهت زیارت این مکان مقدس به شهر کربلا می‌آیند. بسیاری از زائران مسن نیز به کربلا می‌آیند تا آخرین سال‌ها و روز‌های زندگی خود را در این شهر مقدس سپری کنند. به دلیل وجود مرقد مطهر امام حسین در شهر کربلا ، ۱۰۰ مسجد و ۲۳ مدرسه دینی در این شهر ساخته شده‌اند.

● تاریخ کربلا
مهمترین واقعه تاریخ شهر مقدس کربلا، شهادت جانگداز امام حسین(ع) و ۷۲ نفر از یاران ایشان در عاشورای سال ۶۱ هجری(۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی) است.
حسین بن علی(ع) یکی از محورهای وحدت شیعه و از چهره‏های برجسته و شاخصی بود که مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه گران اموی از نفوذ شخصیت او بیم داشتند. با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری، یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین(ع) به نفع او بیعت بگیرد. اما سید الشهدا که فساد یزید و بی‏لیاقتی او را می‏دانست، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از بلیه سلطه یزید که به زوال و محو دین می‏انجامید، راه مبارزه را پیش گرفت. از مدینه به مکه هجرت کرد و در پی نامه‌نگاری‌های کوفیان و شیعیان عراق به آن حضرت و دعوت برای آمدن به کوفه، آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه‏هایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت و با دریافت پاسخ کوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل، در روز هشتم ذیحجه سال ۶۰ هجری از مکه به سوی عراق، حرکت کرد. پیمان‌شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سیدالشهدا که همراه خانواده، فرزندان و یاران به سوی کوفه می‏رفت، پیش از رسیدن به کوفه در سرزمین«کربلا» در محاصره سپاه کوفه قرار گرفت.تسلیم نیروهای یزیدی نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین، مظلومانه و تشنه‌کام، همراه اصحابش به شهادت رسید. از آن پس، کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگی شد و کشته شدن وی، سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدان‌های خفته گردید. شهر کربلا از کم آبی در مقیضه بود که در اوئل قرن هجدهم با ساختن بندی در ابتدای نهر حسینیه این مشکل تا حدود زیادی مرتفع شد. در ۱۸۰۱ میلادی و پس از حمله واهابی‌ها به کربلا شهر به شدت آسیب دید و و هابی‌ها کربلا را غارت کردند.پس از حمله وهابی‌ها و رفع قائله آنان بزرگان کربلا حکومت خودمختاری را در این شهر اعلام کردند، اما دوره حاکمیت بزرگان کربلا بر این شهر زیاد طول نکشید و با حمله عثمانی‌ها در سال ۱۸۴۳ خاتمه یافت. حاکمیت عثمانی‌ها بر کربلا سبب مهاجرت بسیاری از علما از این شهر به نجف مقدس شد.از این زمان به بعد نجف مرکزیت دینی یافت. تا سال‌های اولیه قرن بیستم میلادی ایرانیان ۷۵ درصد سکنه کربلا را تشکیل می‌دادند، اما در دوره سلطه بریتانیایی‌ها بر کربلا جمعیت ایرانیان ساکن کربلا به تدریج کاهش یافت. در زمان حاکمیت صدام حسین در عراق سخت گیری‌ها بر مردم شهر کربلا شدت یافت و در این زمان غیر شیعیان مجاز به سفر به کربلا نبودند. در سال ۱۹۹۱ و در جریان قیام شیعیان علیه حکومت صدام حسین آسیب‌های فراوانی به شهر کربلا وارد شد. سرکوب قیام شیعیان عراق نقاب را از چهره بی رحم صدام برکشید و چهره واقعی او را برملا و بی رحمی و سنگدلی صدام نزد جهانیان را آشکار ساخت. در سال ۲۰۰۴، قریب یکسال پس از اشغال عراق توسط نظامیان آمریکایی و پس از سقوط حکومت صدام ، بیش از یک میلیون زائر جهت زیارت حرمین مطهر به شهر کربلا رفتند.اما انفجار بمب صدها زائر را به شهادت رساند.این واقعه جانگداز در واقع به واسطه اشغال عراق توسط نیرو‌های آمریکایی و نبود شرایط امنیتی مناسب در شهر کربلا رخ داده بود.

شهر آبی رنگ در مراکش

?????????????

اگر قصد سفر دارید، یکی از مقاصدی که باید در فهرست شما باشد، شهر شفشاون است. شفشاون یا شاون شهری است در مراکش، این شهر تاریخی و زیبا بر کرانه ساحل مدیترانه و در جنوب تنگه جبل الطارق واقع شده که سالانه پذیرای جهانگردان بسیاری از سراسر دنیا است. این شهر شهرت خود را مدیون رنگ آمیزی آبی خانه ها و ساختمان هایش می باشد. این شهر ۶۰۰ ساله دیدنی های زیادی را در خود جای داده که عمیق ترین غار آفریقا جزو یکی از جاذبه های گردشگری آن است. در شاون بیش از یکصد هتل پذیرای گردشگران وجود دارد. شفشاون مکانی زیبا، آرام و ساده برای کشف کردن است. یهودیان اروپایی که در طول دهه ۱۹۳۰ در این روستا زندگی کردند، آن را به رنگ آبی در آورده اند. اگر دلیل این کار را از آنها بپرسید، با دو جواب مواجه می شوید. برخی در پاسخ می گویند که رنگ آبی شیوه ای برای دور کردن پشه ها است و برخی دیگر آن را نمادی از بهشت می دانند. جوابی که می شنوید بستگی به فردی دارد که مقابل شما ایستاده است. اما در هر صورت این روستا اکنون به «مروارید آبی» شهرت یافته است. سنت در این مکان فراموش نمی شود، به همین دلیل هر ساله رنگ تمام خانه ها بازسازی می شود.

عدم دسترسی آسان، شفشاون را به یکی از مکان های رمزآلود مراکش مبدل کرده است. گردشگران می توانند با اتوبوس یا ماشین به این مکان سفر کنند. سفر آنها حدود ۶ ساعت از کازابلانکا به طول می انجامد. پس از گذر از جاده های باریک در میان کوهها، این شهر چون سرابی در مقابل چشمان تان نمایان می شود.دیوارهای آبی، آسمان آبی، پلکان آبی و گلدان های آبی… زمانی که شما قدم در این شهر می گذارید، با سایه روشن های مختلفی از رنگ آبی احاطه می شوید.در خیابان های شفشاون، فروشنده ها و هنرمندان اجناس مختلفی از جمله فرش و پتوهای دست بافت، قوری و سفال های رنگارنگ می فروشند. بهترین قسمت اش این است که شما در این مکان اجناس با کیفیت تری را نسبت به شهرهای بزرگ تر مانند مراکش پیدا می کنید.هنگامی که در کوچه های این شهر قدم می زنید، حناهای رنگی را که در گوشه ای چیده شده اند، مشاهده می کنید. این رنگ ها برای تزیین دست و پا در مراسمی مانند عروسی یا غیره کاربرد دارد.گلدان های رنگارنگ آویزان از دیوارهای آبی، منظره ای زیبا خلق کرده اند که از ساعت ها نگاه کردن به آن سیر نمی شوید. این شهر کوچک و کم جمعیت مکان های دنج فوق العاده ای دارد که دوست دارید ساعت ها در آنجا زمان بگذرانید و آرام گیرید. شما در این شهر می توانید با ۲ درهم یک لیوان آب پرتقال تازه بنوشید.این شهر تاریخ و مدرنیته را با هم ترکیب کرده است. خیلی از توریست ها به کشور مراکش سفر می کنند تا از شهرهای مشهوری مانند شهر مراکش یا کازابلانکا بازدید کنند در صورتی که از شفشاون و زیبایی هایش هیچ نمی دانند. این شهر که به طور کامل با آبی رنگ شده مانند یک بهشت می ماند.