تاریخی
ریشهر بوشهر
ریشهر (بوشهر) ، واقع در بخش مرکزی شهرستان بندر بوشهر یکی از آثارهای تاریخی و از نقاط دیدنی استان بوشهر در جنوب ایران است. «ریشهر» در جنوب شهر بوشهر واقع شدهاست. قدمت آثار کشف شده آن به هزاره سوم تا هزاره اول پیش از میلاد میرسد. آثار مکشوف در سالهای ۱۸۷۲ تا ۱۸۷۷ میلادی و نتایج اکتشافات باستان شناسان فرانسوی به سرپرستی پزار در سال ۱۹۱۴ میلادی که شامل کتیبههای میخی عهد «شو تروک ناخنوته» و آثار بناها و اشیا مفرغی و سفالهای نقش داراست، نشان میدهد که ریشهر ازهزاره دوم پیش از میلاد یکی از شهرهای مهم امپراتوری عیلام بودهاست. از آجر نوشتههای عیلامی معلوم میشود که این شهر در آن عصر به نام «لیان» خوانده میشدهاست. ظاهراً لیان به سبب موقعیت خاص جغرافیایی یکی از حلقههای ارتباطی تمدنهای شرق و غرب دنیای قدیم بودهاست چرا که مرزهای جنوبی فلات ایران به سبب هم جواری با دریا و سایر شرایط جغرافیایی به ساکنان فلات هند اجازه میداد که از آبهای ساحلی، برای ارتباط تجاری با تمدنهای ایران و دشت بین النهرین استفاده کنند. نام ریشهر خلاصه شده «ریوارد اردشیر» است. اردشیر بابکان شهرهای متعددی در زمان حکومت خود برپا نمود که در واقع ریوارد اردشیر یکی از آنها میباشد که میتوان گفت تجدید بنای همان شهر لیان بودهاست. این شهر در دوران ساسانیان یکی از مهم ترین مراکز علمی و ادبی محسوب میشد و در آن جا جماعتی از دانشمندان و نویسندگان جای داشتند. ریشهر بعد از اسلام تا سدههایی چند رونق داشت. گفته میشود که این شهر در قرن شانزدهم در حدود دو هزار خانه مسکونی داشته و دو منطقه باستانی «تل پی تل» و «شاه نشین» نیز در همان حوالی ریشهر شناسایی شدهاند. بوشهر و ریشهر و چند قریه دیگر در شبه جزیرهای واقع که از سمت شمال محدود است به خور سلطانی و از مغرب به دریا و از جنوب به خلیج کوچک هلیله. نوشتهاند که در زمان نادر شاه جمعیت ریشهر به بوشهر منتقل شد و در نتیجه ریشهر متروک بماند. منطقه ریشهر در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
مسجد بزرگ شریف الملک
مسجد بزرگ شریف الملک مربوط به دوره قاجار است و در همدان، ضلع جنوبی میدان آرامگاه بوعلی، خیابان بین النهرین واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۱۹۸۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. مصالح بکار رفته در بنای این مسجد شامل سنگ و آجر با ملات خاک رس می باشد و از شکلهای هندسی و اجر چینی ساده برخوردار است مسجد بزرگ شریف الملک دارای ۲ شبستان می باشد که شبستان نخست مسجد دارای ۴ ستون به ارتفاع حدود ۳ متر که ۴ قوس طاقها را به هم پیوسته است کف این مسجد را فرشهای دستباف پوشانیده و بنا به روایتی بانی این مسجد شخصی به نام شریف الملک بوده که این یکی از مساجد ساخت اوست شبستان مسجد در زمستانها قابل استفاده بوده و با بستن پنجره ها درون مسجد گرمتر شده است در سال ۱۳۳۸ تکمیل و مورد مرمت قرار گرفته است تمام حجم بنای شبستان شریف الملک ساده است و اجزای آن و رابطه شان دقیقا” تبیینشده است تکرا زیبا و با شکوه خوش آهنگ ساختمانی خصوصا” پنجره های آن آرامش حضور را دو چندان می کند و عبادت مشترک را که هسته اصلی اسلام است بیشتر نور می بخشد.
پل محمد حسنخانی
این اثر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ با شمارهٔ ثبت ۱۴۱۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پل محمد حسن خان در سه کیلومترى جنوب شهر بابل، بر سر راه قدیم آمل به بابل و بر روى رودخانه بابل احداث شده است. براساس متون تاریخى نزدیک این شهر، پل چوبى وجود داشت که مسعود غزنوى با لشکریانش به سختى از آن عبور کردند. بعدها به دستور نصیرالدوله شاه غازی پادشاه طبرستان پلى از خشت و آهک به جاى این پل بنا شد. در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری، محمد حسن خان قاجار، نیاى آقامحمدخان با صرف دوازده هزار تومان پل آجرى عظیمى بنا کرد که اکنون نیز به نام او پابرجاست. این پل داراى هشت چشمه است و بدنه آن با طاق نماهاى بلند کشیده و یک ردیف طاق نماهاى کوچک آجرى تزیین شده است. این پل تاریخی در اواخر دورهٔ زندیه و اوایل قاجاری بدست والی بارفروش (بابل) “محمد حسنخان”، ( که برخی او را منصوب به ایل قاجار نیز می دانند) به گونه امروزی ساخته شده است، یکی از موارد شاخص این بنا که به گونه معماری صفوی می باشد استفاده از سفیدهٔ تخم مرغ (به گفته برخی زرده تخم مرغ و ساروج) در ساخت آن می باشد، این اثر تاریخی۶ متر پهنا و ۱۴۰ متر درازا و دارای ۸ تاق چشمه است که پهنای ۶ چشمهٔ بزرگتر آن هرکدام ۷۵۵ سانتی متر و بلندای این پل تا رودخانه (بابلرورد) ۱۱متر می باشد.
مقبره کمبوجیه یکی از بناهای زیبای مجموعه پاسارگاد شیراز
مقبره کمبوجیه دوم، فاتح مصر، یکی از بناهای بسیار زیبای مجموعه پاسارگاد است که ساخت آن مربوط به آغاز دوره هخامنشیان می باشد. بنایی چهار گوش و برج مانند که اکنون تنها یک دیواره از آن باقیمانده است و در مسیر کاخهای اختصاصی و بارعام با تُل تخت واقع شده است. ارتفاع برج نزدیک به ۱۴ متر و قاعده آن ۲۳/۷ * ۲۷/۷ متر است که بر سکویی سه پلهای قرار گرفته است. ورودی بنا به سوی شمال غربی تعبیه شده و نزدیک به ۵۰/۷ متر از سطح زمین ارتفاع دارد که با یک پلکان ۲۹ پله¬ای به اتاق بالای برج دسترسی داشته اند. این بنا از نگاه معماری و هنری یکی از شاهکارهای مهندسان و هنرمندان هخامنشی به شمار می آید. بلوکهای سنگی به گونه ای روی هم قرار گرفته اند که در برخی از رجها به سختی می توان دو بلوک را از هم تشخیص داد. سنگهای به کار رفته در ساخت بنا از گونه سنگهای سفید مرمر نما است که از معدن کوه سیوند آورده شده اند. مقداری هم سنگ سیاه آهکی در پنجرههای کور استفاده شدهاست. نمای دیواره دارای تعداد زیادی تو رفتگی مستطیل شکل است که احتمالاً جهت زیباسازی یا در ارتباط با کارکرد بنا بودهاست. ۱۰ عدد گودی پنجره مانند که (پنجره کور) نامیده میشده، در دیوارهای آن در آوردهاند و این پنجرهها را با سنگهای سیاه قاب گرفتهاند. هم اکنون تنها دیوار به جای مانده از مقبره کمبوجیه توسط داربست هایی که گروه ایزمئو در سال ۱۳۴۹ و ۵۰ ساخته اند، ایستا باقی مانده است و مشکل خاصی که آن را فرو ریزد وجود ندارد.به اعتقاد محققین شکل و کاربری این بنا در زمان کوروش به اندازهای مهم بوده که داریوش نمونه مشابه آن را در نقش رستم میسازد که امروز به آن کعبه زرتشت گفته میشود.
شواهد موجود در کعبه زرتشت و ساختار آن نشان می دهد این بنا از روی مقبره کمبوجیه بازسازی شده است اما الگو برداران بسیار ضعیف عمل کرده اند و نتوانسته اند بنایی چون مقبره کمبوجیه را در نقش رستم بسازند. مقبره کمبوجیه از نظر قدمت، قدیمیتر و از نظر استحکام و فن ساخت نمایانگر اجرایی قویتر از بنای کعبه زرتشت است. مقبره کمبوجیه که امروز آن را به عنوان آتشکدهای از دوره کوروش کبیر معرفی میکنند، اثری منحصر به فرد محسوب میشود که با نام بنای زندان در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این بنا در دوره اسلامی به نام زندان سلیمان .معروف بودهاست . مقبره کمبوجیه دوم و کعبه زرتشت دو بنای استثنایی هستند که هیچ نظیری در معماری اورارتویی یا مادی ندارند- یعنی یک اتاق بلند و تنها در بخش زیرین بنایی سنگی و یک پلکان شکوهمند بلند که،چنان که اشمیت می گوید، آشکارا «برای بالا و پایین رفتن موقرانه و رسمی شخصیتی که به نحوی جنبه تقدس داشته» طراحی شده است. در زمینه ساختمان سازی معاصر هخامنشیان، مقبره کمبوجیه دوم با معماری مقبره ی کوروش بزرگ پیوند دارد.از جمله جنبه های دیگری که می توان به این فهرست افزود، یک قرنیز محدب باریک در زیر سقف اتاق است که به جنبه مشابهی در داخل مقبره کوروش بزرگ مشابهت و قرابت دارد، و مدخل ورودی دارای همان چارچوب و تاج مدخل مقبره کوروش بزرگ است و هرم سه پله ای در پایه بنا را می توان هم با دو مجموعه سه پله ای مقبره کوروش بزرگ – و هم با پله های سه گانه ای که در بالا و معکوس هرم ها در آتشکده های هخامنشی وجود دارد. ولی با این وجود این بنا هم با مقبره کوروش بزرگ و هم با آرامگاه صخره ای نقش رستم و تخت جمشید فرق دارد، درست همان طور که با طرح معابدی نظیر«آیدنه» در نزدیکی شوش و « بنای فرتدره» در نزدیکی تخت جمشید متفاوت است.
قلعه بابک کجاست؟
دژ بابک خرمدین بر فراز قله کوهستانی در حدود ۲۳۰۰ تا ۲۷۰۰ از سطح دریا ارتفاع دارد. قلعه بابک که به نامهای قلعه بابک، دژ بابک، بذ و قلعه جمهور هم معروف است دژ و مقر سردار تاریخی ایران، بابک خرمدین بوده است که در هنگام قیام بر علیه دستگاه خلافت عباسی در قرن سوم هجری ساخته شده است. مسافت راه کلیبر به قلعه حدود ۳ کیلومتر است و به هنگام عبور باید گردنهها و گذرگاههای خطرناکی را پشت سر گذاشت. قبل از رسیدن به دروازه قلعه و ورود به بنای مستحکم دژ باید از معبری عبور کرد که به صورت دالانی است و از سنگهای منظم طبیعی شکل گرفته و تنها گنجایش عبور۱ نفر را دارد و دو نفر به سختی میتوانند از آن بگذرند. فاصله این معبر تا باروی قلعه در حدود ۲۰۰ متر است و مقابل آن قرار دارد. از همین نقطه است که صعوبت راه و ابهت خاص این قلعه رفیع و موقعیت خیره کننده آن بیننده را به اعجاب وا می دارد. امتداد بصری معبر در نهایت به دروازه قلعه ختم میشود و دقیقاً در راستای آن قرار دارد که باعث میشود ورود هر تازه وارد و سپاهی و غیره از طریق دو برج دیده بانی در سمت دروازه ورودی قابل رؤیت باشد. برای نفوذ به داخل تنها راه ورود دروازه اصلی است و از کوهستان امکان وارد شدن به قلعه وجود ندارد. با گذر از دروازه ورودی و پشت سر گذاشتن بارو، جهت رسیدن به دژ اصلی باید از گذرگاهی باریک که حدود ۱۰۰ متر صعود از ارتفاع را نیز به همراه دارد گذشت تا به مدخل ورودی قلعه رسید، مسیری صعب العبور که از یک سمت مشرف به درهای است با جنگلهای تنک و ژرفایی در حدود ۴۰۰ متر که به صورت تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد. در تکیه گاههای طبیعی این دیوارهها و ۴ جهت بنا ۴ جایگاه برای دیدهبانها به صورت نیمه استوانه ساخته شده است. اینها مقر کوه بانیهها و سربازانی است که هر جنبندهای را تا کیلومترها دورتر، از فراز درهها و کوهپایهها زیر نظر میگرفتند. پس از صعود، برای ورود به دژ اصلی از مدخل دیگری با پلکانهایی نامنظم باید عبور کرد. طرفین مدخل دژ، به وسیله دو ستون کاذب مشخص شده است.بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه است، پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که اطراف آن را ۷ اتاق فرا گرفته است، اتاقهایی که به تالار مرکزی را دارند.
در قسمت شرقی دژ تأسیسات دیگری مرکب از اتاقها و آب انبارها ساخته شده است؛ سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهوارهای استوار شدهاند.محوطه داخلی آنها نیز به وسیله نوعی ساروج غیر قابل نفوذ گردیده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام مضایق و محاصرهها از آب آنها استفاده میشده است. در سمت شمال غربی دژ پلکانهایی سرتاسری وجود داشته که اکنون ویران شده و قسمتهایی از آن بیرون خاک است و تنها راه صعود به بخشهای مرتفع تر بناست. از آثار معماری و برخی از سنگهای زبره تراش و روش چفت و بست سنگها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ و خاک میتوان دریافت که ساختمان این دژ و قلعه در روزگار اشکانیان و بخصوص ساسانیان ساخته شده است. این دژ در قرون دوم و سوم و تا چند قرن پس از آن مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته و تغییراتی در آن به وجود آمده و الحاقاتی در بنا ایجاد شده است. اشیا و ابزاری که از قلعه بابک به دست آمده، سفالینههای منقوش و لعاب خورده است که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش میداد. همچنین تعدادی سکه مسی کشف شده که برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان غیرقابل خواندن است و در بین این سکهها برخی مربوط به اتابکان آذربایجان و هزارسیبان (قرون ششم و هفتم هجری) هستند. به لحاظ سوق الجیشی موقعیت استقرار بنا بر فراز قله به گونهای ست که ۲۰ نفر سپاهی قادر بودند هجوم یک سپاه صد هزار نفری را مانع شوند و تلفاتی هم نداشته باشند. چون تیر و کمان و اسلحه معمول زمان به سربازان و مستحفظانی که بر بلندی موضع میگرفتند به جهت بعد مسافت بی تاثیر بودند. قلعه بابک در سال ۱۳۴۵ با شماره ۶۲۳ در لیست آثار ملی، تاریخی و فرهنگی ایران ثبت شد و مرمت آن از سال ۱۳۷۶ توسط اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی آغاز شد.