زیبا

 
 

پیاده‌روی در آب های ناز!

%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%a7-1389700194

شاید پیاده‌روی و قدم زدن در دل دریا تجربه بکری باشد که کمتر کسی از ما تجربه‌اش کرده باشد؛ تجربه‌ای هیجان‌انگیز که تحققش تنها در جزایر ناز جزیره قشم فراهم می‌شود. به همین خاطر می‌خواهیم با بال خیالتان با ما همراه شوید تا بتوانید لذت حضور در آن مکان را تصور کنید و در اولین فرصت هم دلتان را به دریا بزنید و راهی جزیره شوید تا بتوانید خودتان را هم به دریا بزنید و کلی برای ما دعا کنید. صدف های رنگارنگ، عروس های دریایی و بچه خرچنگ ها که هنوز سخت پوست نشده اند و موج دریا آنها را به ساحل آورده، در ساحل ناز منتظرتان هستند! اسم ساحل بر قامت این جزیره کوچک می درخشد و برازنده آن است. شن و ماسه این ساحل از نوع خاصی است و مانند بیشتر قسمت های سواحل بندرعباس گلی و چسبنده نیست. بنابراین زمان گشت و گذار در ساحل خیلی کثیف و خاکی نمی شوید! قشم ۴ جزیره کوچک تر هنگام، لارک، هرمز و ناز را در تنگه استراتژیک هرمز در مجاورت خود دارد. اما شاید از میان همه آنها جزایر ناز که در ۲۲ کیلومترى شهر قشم قرار دارند جذاب تر و دیدنی تر باشد. اینجا تنها محلى است که می‌توانید با پاى پیاده یا با خودروى شخصى‌تان به اندازه یک کیلومتر در داخل آب‌هاى نیلگون خلیج فارس پیش‌روی کنید. وسعت جزیره ناز تقریباً سه هکتار است. این جزیره فاقد ساحل شنی است و دیواره های صخره ای به ارتفاع ۵ تا ۱۰ متر اطراف آن را فراگرفته است. روی این جزیره به طور کامل مسطح است. در زمان جزر با پسروی کامل آب دریا، برای مدت کوتاهی، باریکه ای از خشکی جزیره ناز را به ساحل قشم وصل می کند.

هر چند زمان این اتفاق کوتاه است، اما در همین مدت مى‌توانید از بلنداى آن، تنگه هرمز، جزیره لارک و همه زیبایى‌هاى عالم خلقت را از دل پهنه آبى خلیج فارس نظاره کنید و خود را غرق در شادی و خوشبختی بیابید. در این جزیره کسی سکونت ندارد. ماهیگیران محلی چند سایبان و مکان استراحت از چوب و پلاستیک به صورت موقت ساخته اند. روبه روی جزیره ناز در قشم ساحل شنی قرار دارد که مکان مناسبی برای تغذیه پرندگان دریایی و ماهیگیران بومی است. در سراسر فصول سال بازدیدکنندگان بسیاری بویژه هنگام غروب از این محل بازدید می کنند.آرامش و زیبایى جزایر ناز از یک سو و وجود صدف‌ها و مرجان‌هایى که در طرح‌ها و رنگ‌هاى مختلف و متنوع در اطراف این جزایر دیده مى‌شود، از سوى دیگر بر زیبایى منطقه و هیجان شما برای تماشای این همه هنرنمایی خالق خوش‌نگار بر بوم زمین خواهد افزود. صبر کنید! هنوز سفرتان به پایان نرسیده!… آب بزودی بالا خواهد آمد و با بالا آمدن آب دریا، صحنه‌ای هیجان‌انگیزتر شما را در برخواهد گرفت چراکه خود را در پهنه‌اى از آب دریا بدون وجود جاده‌اى براى خروج از آن گرفتار مى‌بینید و می‌توانید بدون نگرانى از این شرایط تا جذر مجدد آب به تماشاى قسمت‌هاى مختلف جزایر ناز و همه زیبایى‌هایش بنشینید. فقط اگر دریا شما را با خود به ناکجاآبادش برد یا هیجان تماشای این صحنه‌های بکر و زیبا چراغ آمپر فشارتان را سوزاند و کار دستتان داد، ما بی‌تقصیریم. از همین حالا گفته باشیم. تا یادمان نرفته بگوییم اگر اهل غواصی هم هستید وجود سایت‌هاى بکر و منحصر به فرد براى غواصى در محدوده جزایر در انتظارتان نشسته است.

سقوط آزاد زنانه

37417_640

زنان علاوه بر این که نقش پررنگی در ارائه خدمات گردشگری دارند خودشان می توانند به عنوان یکی از مصرف کنندگان مهم این صنعت در نظر گرفته شوند. زنان و خصوصا دختران جوان به دنبال هیجان بیشتر در زندگی شان هستند. برای طرفداران هیجان و ماجراجویانی که دوست دارند نهایت خطر را تجربه کنند. بانجی جامپینگ اسم آشنایی است؛ ورزشی که در آن افراد بی باک و با دل جرأت از بالای ساختمان ها، برج ها یا موانع طبیعی مرتفع به پایین می برند و قبل از برخورد به زمین بین زمین و آسمان معلق می مانند؛ البته با کمک کش خیلی محکم که به آنها بسته شده! تحمل ترس و وحشتی که در زمان پرش در بانجی کارها به وجود می آید و فشاری که به آنها وارد می شود، کار هر کسی نیست؛ حالا اگر بانجی کارها شرایط ایمنی را هم رعایت نکنند، خطرات کار چند برابر می شود؛ شاید به همین خاطر است که اسم بانجی جامپینگ در فهرست خطرناک ترین ورزش های دنیا هم ثبت شده است. شاید برایتان جالب باشد استقبال زنان ایرانی از مردان برای تجربه چنین هیجانی بیشتر بوده است و بودند مردانی که پس از دیدن ارتفاع به راحتی انصراف خود را اعلام کرده اند اما زنان حتی یک قدم هم از تصمیم خود عقب نشینی نکرده اند. چند سال پیش سکوی پرش دیگری در بوستان ولایت تهران نصب شد که پرش ماجراجویانه از ارتفاعی در حدود ۴۰ متر را برای زنان آزاد اعلام کرد که با استقبال بی نظیر زنان مواجه شد به صورتی که حتی بسیاری از مسافرانی که از دیگر نقاط ایران به تهران می آمدند به عشق پرش از این دکل به بوستان ولایت می رفتند.
امیررضا بدری، مربی بانجی در بوستان ولایت می گوید: حدود ۸۰ درصد افرادی که از بانجی می پرند، بانوانی هستند که میانگین سنی آن ها ۱۴ تا ۶۰ سال است و تاکنون پیش نیامده که خانمی به بالای سکو برود و از پریدن منصرف شود، اما آقایانی بوده اند که از پریدن منصرف شده اند. حدود ۸۰ درصد افرادی که از بانجی می پرند، بانوانی هستند که میانگین سنی آن ها ۱۴ تا ۶۰ سال است و تاکنون پیش نیامده که خانمی به بالای سکو برود و از پریدن منصرف شود، اما آقایانی بوده اند که از پریدن منصرف شده اند. اما شاید پرش از بلندترین دکل بانجی خاورمیانه با نزدیک به ۴۵ متر ارتفاع که در مجموعه گردشگری گنجنامه همدان است، تجربه ای ناب تر باشد، خصوصا این که در این مجموعه هیچ محدودیتی برای زنان اعلام نشده است. زنان نیز می توانند از دکل ها به سمت پایین پرش و حس هیجان را تجربه کنند. از نکات مهم دیگری که این دکل بانجی در همدان دارد این است که قابلیت پرش همزمان چهار نفر با هم در یک زمان را دارد. در نتیجه این بانجی جامپینگ یکی از محبوب ترین ها در کشور به حساب می آید.
در این میان منطقه گردشگری توچال در شمال تهران، اولین نقطه در کشور بود که دکل ۴۰ متری بانجی جامپینگ در آن نصب شد، اما از همان روزهای نخست، پرش و ماجراجویی زنان در آنجا ممنوع اعلام شد در حالی که در دیگر نقاط کشور این امر آزاد است. به نظر می رسد در روز های اخیر مدیران توچال نیز به فکر افتاده اند برای سقوط آزاد زنان از بام تهران چاره ای بیندیشند به صورتی که برخی مسئولان بنیاد مستضعفان که مدیریت مجموعه تفریحی و گردشگری توچال را بر عهده دارند از اجرایی شدن برخی طرح ها برای ماجراجویی و تفریح سالم زنان در ارتفاعات توچال خبر می دهند. گویا این موضوع از طریق رئیس انجمن ورزش های هوایی و بنیاد مستضعفان در حال بررسی است .در حالی که در توچال مسئولان درگیر نامه نگاری اداری هستند، سکوی پرش در منطقه گردشگری گنجنامه همدان که با ارتفاع ۴۵ متر، بلندترین بانجی جامپینگ کشور نیز به شمار می آید و در کنار آن دکل، بانجی بوستان ولایت تهران مورد استقبال زیاد زنان قرار گرفته است. نکته جالب توجه دیگر این که بر اساس آمار های موجود، تعداد زنان متقاضی برای جامپینگ بیشتر از مردان بوده است. بانجی جامپینگ، مختص حادثه جویان است که دهه ۱۹۵۰ رواج یافت و وقتی نخستین فیلم آن از شبکه بی بی سی پخش شد، طرفداران بسیاری پیدا کرد. سال ۱۹۷۹ کلوپ ورزش های خطرناک انگلیس تصمیم گرفت این ماجراجویی را به شکل مدرن تری اجرا کند، اگرچه بانیان آن دستگیر شدند، اما بعدها این فعالیت هیجان انگیز را به آمریکا بردند و توجه بسیاری را به آن جلب کردند. بانجی جامپینگ یکی ازتمام شاخه های جالب توجه در گردشگری ماجراجویانه می تواند باشد به صورتی که در دل طبیعت یا مکان های تاریخی و جذاب بسازیم؛ نقاط بلندمرتبه، دره ها، پل های تاریخی، کوه ها و برج های مخابراتی و…

آبشار چوب بست

2016313233810124610a

آبشار چوب بست دراستان البرز واقع است. در روستای سفیدداران (ایسپی داران) سه آبشار زیبا و دیدنی وجود دارد. اولین آبشار به نام آبشار وارش کورور معروف است که در زبان محلی به معنی آبشاری که دارای آب فراوان یا بارش زیاد است. این آبشار بالاتر از پیچ عروس کمر و نرسیده به چند کیلومتری این روستا، در داخل تنگه ای زیبا با درختان بید و گردو و چشمه های زلال آب معدنی قرار دارد. دومین آبشار روستای سفیدداران ساوجبلاغ، آبشارهای زنجیره ای که معروف به آبشارهای جوزه رود می باشد چندین کیلومتر بالاتر از روستای سفیدداران قرار دارد. بعد از گذشتن از رودخانه پرآب جوزه رود به اولین آبشار زنجیره ای جوزه رود که از بالای پل فلزی هم دیده می شود می رسیم. دو طرف آبشار را بوته های گل عمر احاطه کرده اند. بعد از گذشتن از اولین آبشار، پی در پی چهار آبشار دیگر که بزرگ و کوچک هستند را می توانید ببینید و اینجاست که خالق بزرگ هستی را از این همه زیبایی ستایش خواهید کرد. بعد از گذشتن از این آبشارها به محوطه بزرگ و تقریباً مسطحی می رسید که باغات و دربند جوزه رود قرار دارد که در سالهای بسیار دور در اینجا روستایی به نام جوزه رود قرار داشته که در حال حاضر متروکه است. بعد از گذر از تنگه کل خشانی دره (یعنی محل خواب بزهای کوهی) به سومین آبشار یعنی آبشار چوب بست می رسید. آبشاری با ارتفاع بسیار زیاد که جلبک های اندود شده بر روی صخره ها زیبایی خاصی به آن داده است که چشم هر بیننده ای را نوازش می کند.
ایسپی داران (سفیدداران) یا سفیدداران یا سپیدداران نام روستایی ییلاقی و کوهستانی که از توابع شهرستان ساوجبلاغ استان تهران و جزو دهستان برغان می باشد. ایسپی داران نامی باستانی، که ریشه اصلی آن زبان محلی فارسی دری پهلوی می باشد و این زبان یکی از زیر شاخه های زبان باستانی پهلوی است. ایسپی به زبان محلی به معنی سفید، دار به معنی درخت و ان جهت جمع استفاده شده که کلاً به معنی روستایی که دارای درختان سپیدار می باشد. دسترسی به روستای سفیدداران از طریق شهرستان کرج، روستای کردان، روستای اغشت و سپس روستای سفیدداران امکانپذیر است.

شمیران در قزوین

1626193_941

شاید تا به حال نشنیده باشید که قزوین هم «شمیران»ی دارد که خیلی بیشتر از شمیران تهران، معروف و مهم و دیدنی است! قلعه باشکوهی که در کنار دریاچه سپیدرود و بالای تپه ای سنگی قرار دارد که رود قزل اوزن از جنوب آن می‌گذرد.اگر رد قلعه شمیران را در کتاب های تاریخی بگیرید، به دوران قبل از اسلام می رسید و سال‌های سده چهارم هجری که پر رونق ترین دوران این قلعه بوده است و به عنوان تختگاه کنگریان مورد استفاده قرار می گرفته است. قلعه شمیران نزدیک به دو قرن در اختیار نظامیان حکومت اسماعیلیان بود و بعد از هجوم هلاکوخان، تا پایان دوره صفوی بین حکومت ها دست به دست چرخید تا امروز که از آن چیز زیادی باقی نمانده است. این قلعه هزارساله، در تمام طول حیات خود یکی از معروف ترین و معتبرترین قلعه‌های ایران بوده که به عنوان یک دژ دفاعی به حکومت های زیادی در ایران باستان خدمت کرده است. اگر گذارتان به قلعه شمیران بیفتد، می بینید که طرح کلی بنای این قلعه به شکل مستطیلی است که اطراف آن برج های بلندی قرار گرفته اند. ارتفاع این برج‌ها و دیوار دور قلعه نزدیک به ۱۵ متر است که پیشینیان ما تمام آن را با کمک سنگ‌های لاشه و ملاط گچ ساخته‌اند و در فاصله‌های ۱ متری کلافی چوبی در دل دیوار به کار برده اند که علاوه بر استحکام و همبستگی اجزا، نظمی منطقی به بنا بخشیده. همین باعث می شود که اگر از دور به قلعه شمیران نگاه کنید، سنگ ها را به صورت رج به رج ببینید. در دیوار شمالی قلعه ۲ برج وجود دارد که در قسمت بالایشان پنجره‌های بلند مستطیلی شکل با قوس نیزه‌دار به چشم می خورند. این پنجره ها بیشتر برای نگهبانی پایین قلعه استفاده می‌شدند. اما ساختمان دیواره غربی قلعه با قسمت شرقی آن کمی تفاوت دارد. در این بخش از ساختمان، به جای برج‌های مدور، دیواری صاف و گچی دیده می شود که نمای خارجی ساختمان‌های این بخش قلعه به شمار می‌رود. قسمت جنوبی قلعه هم دیوار صافی دارد که به خاطر وجود رود قزل اوزن در مسیر دسترسی به آن، یکی از امن ترین بخش های قلعه به شمار می رفته است. قلعه شمیران نزدیک به دو قرن در اختیار نظامیان حکومت اسماعیلیان بود و بعد از هجوم هلاکوخان، تا پایان دوره صفوی بین حکومت ها دست به دست چرخید تا امروز که از آن چیز زیادی باقی نمانده است.

شمیران یا سمیویروم؟ اهالی منطقه، قلعه شمیران را به نام های شیمران و سمیران معروف است، ولی در متون تاریخی از این قلعه با نام های سمیران، شمیران، سمیرم، شمع ایران، کنگریان، سمیویروم و سالاریه یاد شده است. ناصرخسرو قبادیانی در سفرنامه خود راجع به این قلعه مى نویسد: «به کنار شهر، قلعه اى بلند بنیادش بر سنگ خاره نهاده است، سه دیوار بر گرد آن کشیده و کاریزى به میان قلعه فرو برده تا کنار رودخانه، که از آنجا آب برآورند و به قلعه برند. هزار مرد از مهتر زادگان ولایت در آن قلعه هستند تا کسى بیراهى و سرکشى نتواند کرد و گفتند آن امیر را قلعه هاى بسیار در ولایت دیلم باشد و عدل و ایمنى تمام باشد چنان که در ولایت او کسى نتواند که از کسى چیزى ستاند و مردمان که در ولایت وى به مسجد آدینه روند همگى کفش ها را بیرون مسجد بگذارند و هیچ کس کفش آن کسان را نبرد.» ابودلف ینبوعى جهانگرد عرب هم که در سال ۳۳۱ هجرى قمرى از قلعه شمیران دیدن کرد، در این باره مى نویسد: «به دژى از سرزمین دیلمان موسوم به سمیران رسیدم، ابنیه و عماراتى را که در این دژ دیدم تاکنون در هیچ یک از مراکز حکومت و سلطنت ملوک ندیدم. در این قلعه دو هزار و هشتصد و پنجاه و اند خانه کوچک و بزرگ بود، صاحب دژ محمدبن مسافر بود و هر وقت اثرى ظریف و یا کار هنرى دقیقى مى دید، از سازنده آن خبر مى گرفت و نشان او را مى جست تا مى یافت، مال فراوانى براى او مى فرستاد و او را به محل خود دعوت مى کرد و متعهد مى شد در صورت آمدن چندین برابر آن مال را بدو بدهد. هنگامى که هنرمند به خدمت او را مى رفت، او را در دژ مى نشاند و نمى گذاشت باقى عمر از آنجا بیرون رود، روستازادگان را نیز در دژ مى نشاند و به آموختن هنر و صنعت وامى داشت.»

راه رسیدن : قلعه شمیران را باید در نزدیکی روستای بهرام آباد از توابع طارم ببینید. طارم در ۹۰ کیلومتری غرب استان قزوین واقع قرار دارد. وقتی به طارم رسیدید باید از روی سد سفید رود عبور کنید که طول جاده ماشین رو از سد تا بهرام آباد ۱۸ کیلومتر است و بعد از آن باید مسافتی در حدود ۳کیلومتر را به سمت جنوب با پای پیاده طی کنید تا به قلعه برسید.

ورژن خلوت چالوس!

%db%8c%d9%88%d8%b44

باید حدود ۵۰ کیلومتر از چالوس به سمت شرق بروید تا بعد از گذر از نوشهر و پارک جنگلی سی سنگان به شهری به نام رویان برسید. شهری که هنوز بعضی از اهالی آن را به نام قدیمش، علمده می شناسند. شهر رویان که همیشه به دلیل بازارهای فصلی بزرگ وپر رونقش شناخته می شود، یکی از زیباترین جاذبه های طبیعتی شمال کشور را دارد؛ آبشار آب پری که در ارتفاعات رویان قرار گرفته و مسافران زیادی را در فصل گرما به خود جذب می کند. برای دیدن آب پری باید جاده را از میانه جنگل وسیعی دنبال کنید که به همین نام معروف است. جنگلی که خوشبختانه بیشتر قسمت های آن بکر و دست نخورده به نظر می رسد. جاده آب پری هم عرض جاده چالوس است اما اطراف جاده آنقدر فضای صاف و باز برای اطراق کردن وجود دارد که هر گردشگری به راحتی می تواند گوشه دنجی برای خود پیدا کند. انتهای این جاده جنگلی-کوهستانی به کجور ختم می شود که از طریق کجور نیز دسترسی به «کندلوس»، «دوآب» و «مرزن آباد» و… فراهم است. در طول مسیر همچنین یک خروجی برای اتصال به یوش (زادگاه نیما یوشیج) و بلده وجود دارد اما پیش از اینها پارک جنگلی رویان و آبشار آب پری قرار گرفته اند. جاده آب پری هم عرض جاده چالوس است اما اطراف جاده آنقدر فضای صاف و باز برای اطراق کردن وجود دارد که هر گردشگری به راحتی می تواند گوشه دنجی برای خود پیدا کند.

در طول مسیر ابتدا به پارک جنگلی رویان می رسیم. این پارک که فاصله زیادی از شهر رویان ندارد، تقریباً از تمامی امکانات بهداشتی اولیه (از قبیل آب آشامیدنی و سرویس های بهداشتی) برخوردار است. آلاچیق هایی برای استراحت تدارک دیده شده است و وسایل بازی برای کودکان نیز وجود دارد. امنیت پارک هم توسط واحد نیروی انتظامی مستقر در پارک برقرار است و اگر بتوانید شب های سرد جنگل را تحمل کنید محل مناسبی برای اقامت چند روزه است. در ادامه جاده، از پارک که بگذرید و حدود پنج کیلومتر بالاتر بروید به آبشار آب پری می رسید. این آبشار درست در کناره جاده قرار گرفته است البته آنچه آبشار آب پری نامیده اند شباهت چندانی به آبشار ندارد. بخشی از سنگ های کوه در اثر رانش زمین در شیب تند کوه جمع شده است و آب بسیار اندکی از لابلای این سنگ ها جاری است. اما با این حال آنقدر فضای باطراوتی ایجاد کرده که گردشگران زیادی در ایام تعطیل و آخر هفته سری به آن می زنند. جاده را که ادامه دهید و از آبشار آب پری بالاتر بروید، مناظر از این هم زیباتر می شوند و هوا از این هم خنک تر و البته به همین نسبت از تعداد ماشین های جاده کمتر می شود. هر چند که شهرک سازی و تاراج زمین های کوهستان در اینجا هم کم کم به یک اپیدمی تبدیل شده است اما اگر از شهرک ها بالاتر بروید، مناظر بکر باز هم بیشتر می شوند. تا جایی که شما باشید و خنکای نسیم و سرسبزی بی پایان و سکوتی که با چهچه پرندگان و صدای دارکوب و گله های دور دست می شکند!