جاذبه

 
 

آبشار چوتین گون

2016313234017649150a

آبشار چوتین گون Chotin Govn در استان سیستان و بلوچستان واقع است. یکی از مکانهای زیبا و جاذبه های طبیعی استان سیستان و بلوچستان آبشار چوتین گون در شهرستان سراوان است . این آبشار زیبا با ۲۰ متر ارتفاع در ۴۰ کیلومتری شهرستان سراوان درنزدیکی دهستان ناهوک واقع شده است. وجه تسمیه این نام برگرفته از گون نام محلی درخت بنه بوده که حاکی از وجود جنگلهایی از بنه در این منطقه است. جاری بودن آب در اکثر روزهای سال و طبیعت بکر و زیبای این آبشار باعث شده سالانه گردشگران زیادی از این منطقه دیدن کنند. این آبشار در دره ای معروف به دره نگاران واقع شده است. از دیگر آبشارهای این منطقه می توان به آبشار پالیزوک اشاره کرد که یکی دیگر از جاذبه های گردشگری ناهوک است و درغرب ناهوک در ۱۲کیلومتری آن قرار دارد.
نگاران دره ای است زیبا اما با محیط کویری که در گذشته سرسبز و شکارگاهی عظیم بوده است . این دره زیبا در کوه های سردشت ناحیه ناهوک شهرستان سراوان قرار دارد. ناهوک روستای زیبا و جذابی در شهرستان سراوان است که در اسناد تاریخی از آن به عنوان نصرت آباد به دلیل زندگی مردمی با شهرت نصرت و یا نصرتی که مردمانی زحمت کش و با صلابت می باشند یادشده است. نگاران مجموعه از سنگ نوشته ها وکتیبه های به زبان تصویر است که در دنیا بی نظیرند . این مجموعه به عنوان بزرگترین مجموعه نوشته های باستانی در خاورمیانه و در تمدن شرق محسوب می شود. بر اساس اعلام نظر کارشناسان باستان شناس سیر تاریخی این سنگ نوشته ها از پیش از تاریخ تا زمان ساسانیان است. جالب است بدانید این مجموعه حتی در آثار باستانی استان ثبت نگردیده است اما شهرت جهانی دارد. با توجه به مطالعات محدود صورت گرفته در پیر گوران ناهوک این سنگ نوشته های موجود در جهان منحصر به فرد اعلام شده اند.

سمنان

139304071320033233099794

شهر سمنان مرکز استان سمنان و نیز مرکز شهرستان سمنان است. این شهر در جنوب رشته کوه البرز و شمال دشت کویر در راه تهران به خراسان قرار گرفته است. آب و هوای آن خشک و معتدل می‌باشد.

موقعیت جغرافیایی : این شهر در حد فاصل دو شهر دامغان و گرمسار در طول جغرافیایی ۵۳ درجه و ۲۳ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقه واقع شده و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا ۱۱۳۰ متر است. همچنین فاصله آن تا تهران ۲۱۶ کیلومتر است و به راه آهن سراسری تهران_مشهد، متصل می‌‌باشد.شهر سمنان مرکز استان سمنان و نیز مرکز شهرستان سمنان است. این شهر در جنوب رشته کوه البرز و شمال دشت کویر در راه تهران به خراسان قرار گرفته است. آب و هوای آن خشک و معتدل می‌باشد.

مردم : جمعیت شهر سمنان بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ خورشیدی، بالغ بر ۱۲۶٬۷۸۰ نفر بوده‌است.(جمعیت شهرستان: ۱۹۱,۶۱۸ نفر) نژاد مردم سمنان آریایی است و به زبان سمنانی سخن می‌‌گویند. زبان سمنانی به علت ویژگی خاص خود مورد توجه دانشمندان و ایران شناسان بسیار قرار گرفته است. این زبان از زبانهای ایرانی شاخه شمال باختری است. ایران‌شناسان زیادی چون پرفسور کریستن سن هوتوم سیندلر، ویلهلم لیکر، جرج مورگن و استایرن تحقیقات جامعی درباره زبان سمنانی انجام داده‌اند. نکته قابل ذکر اینکه اگرچه زبان سمنانی هنوز هم توسط مردم سمنان تکلم می‌‌شود، اما نسل جدید سمنانی‌ها با وجود فهمیدن آن به این زبان باستانی سخن نمی‌گویند. در این شهر درصد سواد بسیار بالا است و یکی از شهرهای معروف ایران در زمینه کاهش بیسوادی است. صنایع تولیدی دستی این شهر عبارت‌اند: از کرباس پارچه‌های پشمی، چادر شبهای پشمی و ابریشمی و پلاس نمد و قالی بافی.

آب و هوا : آب و هوای این شهر در تابستان گرم و در زمستان نسبتاً سرد می‌‌باشد. بارندگی‌های این شهر در فصول سرد سال صورت می‌گیرد و میزان متوسط بارندگی سالانه آن ۱۴۰ میلیمتر می‌‌باشد. متوسط درجه حرارت سالانه ۷/۱۷ درجه سانتیگراد است و این در حالی است که حداکثر مطلق حرارت ۵/۴۴ درجه سانتیگراد و حداقل مطلق ۴/۶- درجه سانتیگراد گزارش شده است. همچنین متوسط تعداد روزهای یخبندان در طول سال در حدود ۴۸ روز می‌‌باشد.

وجه تسمیه : درباره وجه تسمیه نام سمنان که به این منطقه اطلاق می‌‌شود، عقیده‌ها و نظرهای گوناگونی رایج ومعمول است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌‌شود: در گذشته‌های دور در محل آتشکده بزرگ هریس در کومش (سمنان) شهری عظیم با بت خانه‌ای بزرگ با ساختمانی رفیع و با شکوه وجود داشته است. به همین علت احتمال می‌‌رود که مردم این سرزمین قبل از ظهور زرتشت، دارای مذهب «سمتی» یا «سمینه» بوده‌اند و بت خانه بزرگ آنان در محل سمنان فعلی واقع بوده است.
برخی دیگر بر این باورند که سمنان در اصل «سکنان» منسوب به طوایف سَکَه‌ها می‌‌باشد و الف و نون آن نشانه نسبت و مکان است که در واژه‌های گیلان و غیره مشاهده می‌‌شود. عده‌ای دیگر از اهالی سمنان عقیده دارند که نام قدیم سمنان (سیم لام) بوده که بنای آن به دست دو نفر از فرزندان نوح پیغمبر به نام‌های (سیم النبی) و (لام النبی) انجام گرفته که مقبره آنان در کوه‌های شمال شرقی سمنان در محلی موسوم به پیغمبران واقع است. بر این اساس کلمه (سیم لام) در اثر کثرت استعمال به مرور زمان به سمنان تبدیل شده است. برخی نیز افسانه بنای اولیه را به دو هزار سال قبل از میلاد مسیح به دستور تهمورث دیوبند نسبت داده اند. در آن زمان شهر را به سمینا نام گذاری نموده‌اند که به مررو زمان به سمنان تغییر یافته است. روایت دیگر حاکی از این است که نام قدیم سمنان در زبان محلی «سه مه نان» بوده و منظور ساکنان آن این بوده است که محصولات کشاورزی این منطقه نان و آذوقه اهالی را بیش از سه ماه تأمین نمی‌کند. بعدها به مرور زمان «سه مه نان» به سمنان تغییر یافته است. به هر حال آن چنان که از منابع و کتب تاریخی استنباط می‌‌شود سمنان یکی از مناطق کهن و قدیمی ایران است که در درازای تاریخ فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته است.

جاذبه های گردشگری سمنان : قله های نیزوا – قدمگاه – نرو ارم – سیاهکوه مرغک و فیل کوه – چشمه معدنی تلخاب ، شورآب ، نمک دره – چشمه های آب مراد – آب قولنج – آب گرم و آب سرد سمنان – چشمه شیخ چشمه سر شهمیرزاد – چشمه روزیه – چشمه هوا خورسو – چشمه جوین – چشمه امام زاده زید – چشمه امام زاده عبدالله – پارک جنگلی سوکان – پارک جنگلی کومش – پارک جنگلی محلات – غار دربند- منطقه حفاظت شده پرور – قلعه سارو- قلعه کوش مغان – قلعه لاسگرد قلعه پاچنار حمام پهنه و گرمابه حضرت – حمام ناسار – حمام قلی – حمام نخست – آب انبار سرخه – آب انبار ناسار – آب انبار کارخانه – آب انبار کهنه دژ – آب انبار توکلی – برج چهل دختران – تپه ناسار- کاروان سرای شاه عباسی – کاروان سرای لاسگرد – کاروان سرای شاه سلیمانی و شیخ علاءالدوله – دروازه ارگ – ارگ علاء – مدرسه حاج فتحعلی بیگ – مدرسه صادق خان – آتشگاه سمنان – دارالحکومه سمنان – یخدان آتشگاه

بزرگترین غار دست کن جهان

a41659131284102a

سال ها قبل، وقتی سنگ شکنان جهرمی تصمیم گرفتند از سنگ های آهکی یک کوه بی نام و نشان استفاده کنند، هیچ وقت خیال  نمی کردند سنگ تراشیدن از چنین کوهی بتواند یکی از زیباترین جاذبه های طبیعی شهرشان را رقم بزند. غار سنگ شکنانن جهرم اگرچه تاریخ روشن و دقیقی ندارد، اما به اعتقاد بیشتر باستان شناسان، یکی از غارهای طبیعی و دستکن این شهر است که در دوران صفویان تراشیده شده است. غاری که در جنوب غربی جهرم قرار گرفته و سال ها وسیله امرار معاش مردم این منطقه بوده است. سنگ های سفید آهکی و شکل پذیری که در آن زمان از غار سنگ شکنان جهرم به دست می آمد، معمولا صرف تزئین سردرها و بناهای باشکوه و مهمی می شد که یا به اشراف تعلق داشتند و یا به حکومت. مرغوبیت این سنگ ها به حدی زیاد بود که آوازه شان حتی در شهرهای مجاور هم پیچیده بود و معماران بناهای شیراز هم در ساخت و سازهایشان از این سنگ ها استفاده می کردند. مثل مسجد جامع عتیق شیراز که از این سنگ ها در نمای آن به کار رفته است. سنگ ‌شکنان جهرمی در زمان برداشت سنگ سعی می کردند طوری پیشروی کنند که غار تخریب نشود و به این ترتیب در گذر زمان ستون‌هایی به‌جا ماند که زیبایی غار را بیشتر می کرد. اگر سری به غار سنگ شکنان جهرم بزنید می بینید که دهانه این غار به حدی بزرگ است که می توان با خودرو در آن رفت و آمد کرد! غار سنگ شکنان ۲۰۰متر طول دارد و عرض آن از ۶۰ تا ۱۳۰ متر متغیر است. در حقیقت اگر مساحت این غار را بخواهید باید بگوییم که این غار سنگی،  در حدود ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و ۱۲ ورودی مختلف در آن تعبیه شده است. در غار سنگ شکنان می توانید ۱۰۰ ستون سنگی را هم ببینید که غار را شبیه به تالاری مجلل کرده اند. سنگ های غار سنگ شکنان، از نظر مرغوبیت به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول ستون هایی هستند که درز و شکاف های زیادی دارند و عملا کیفیت چندانی ندارند. به همین دلیل هم سنگ تراشان از خیر استخراج آنها گذشته اند. اما دسته دوم که سنگ های مرغوب این غار را شامل می شوند، مربوط به ستون هایی است که روی آن ها درز و شکافی دیده نمی شود و برای جلوگیری از ریزش سقف برداشت نشده‌اند.

پژوهشگران معتقدند که تعداد و قطر ستون های داخل غار در گذشته بیشتر از حال بوده است. اما سنگ شکنان نسل های بعدی به دلیل آن که در حمل سنگ‌های استخراج شده بزرگ دچار مشکل می شدند، ستون های نزدیک به دهانه غار را تراشیده اند و نتیجه ای تراش مداوم، لاغر شدن ستون ها و کم شدن توان بارپذیری آنها بوده است.مردم محلی جهرم معتقدند که روزی خواجه کاظم، فرزند خواجه اسماعیل با اسب در حال گردش کنار رودخانه قلات جهرم بود که صدای ضربات پی در پی پتکی او را به طرف خود کشاند. پیرمردی که سنگ های کوه را می تراشید با او هم صحبت و هم سفره شد و این آشنایی خواجه اسماعیل با خانواده پیرمرد، عاشقی را برایش به دنبال داشت. اما مخالف خانواده خواجه اسماعیل با ازدواج این خانزاده ودختر پیرمرد رعیت، باعث شد تا پیرمرد شرط بگذارد که خواجه اسماعیل پیش او بماند و با هم در کوه کار کنند. جهرمی ها می گویند که بعدها خواجه کاظم به استاد کاظم سنگ شکن معروف شد و ۳۰۰ سال قبل استاد کاظم وارث پیرمرد و غار سنگ شکنان جهرم شد. با این حال، محمد سپهر، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی جهرم در این باره می گوید: «داستان و روایت های مربوط به غار سنگ شکنان که در میان مردم رواج دارد تحریف شده است و عده ای از مردم با ادعای این که مالک غار هستند، می خواهند آن را تصرف کنند.» غار سنگ شکنان جهرم، با تمام جاذبه هایی که دارد، هنوز در فهرست آثار تاریخی ایران ثبت نشده است اما این روزها سازمان میراث فرهنگی فارس با همکاری دانشگاه شیراز ستون های آن را مرمت کرده و در صدد ثبت آن در فهرست میراث ملی هستند.

مسجد کهنسال تبریز

40980

مسجد جامع تبریز، شاید زیباترین بنای اسلامی ایران باشد که در قلب بازار تاریخی تبریز قرار دارد و این روزها به یکی از جاذبه های گردشگری این شهر تبدیل شده است. مسجدی با طاق های گنبدی فراوان و ستون های آجری ساده ای که جلوه خاصی به این بنا داده اند. برای دیدن قدیمی‌ترین بخش مسجد باید سری به شبستان آن بزنید. شبستان دنج و وسیعی که طاق و گنبدهای آن، با ستون‌های هشت‌گوش آجری اش چشم هر تازه واردی را خیره می کند. گچ‌بری‌های ظریف و هنرمندانه این ستون ها که گفته می شود مربوط به دوره روادیان است، جلوه خاصی به مسجد داده اند. این در حالی است که هنوز هم درباره زمان ساخت این مسجد شک و تردید وجود دارد. به عبارتی، تاریخ بنای مسجد جامع تبریز هنوز به طور دقیق معلوم نیست. اما در برخی کتاب های تاریخی عمر این مسجد را متعلق به صدر اسلام می دانند و در برخی گفته می شود که عبدالله بن عامر سازنده آن بوده است. اگر از بومیان تبریز درباره تاریخ این مسجد بپرسید می شنوید که مسجد جامع تبریز از ابتدای تأسیس مسجد جامع شهر تبریز بوده و بازار تبریز، گرداگرد آن شکل گرفته‌است. آنها معتقدند مکانی که امروز این مسجد در آن قرار دارد از سال ها پیش مکانی مقدس شمرده می شده است. یعنی از زمان حکومت روادیان، سلجوقیان و اتابکان این منطقه به قسمت مقدس شهر معروف بود و بسیاری از سلاطین و امرا و وزرا در کنار مساجدی که خود ساخته بودند به خاک سپرده می شدند.

مسجد جامع در دوره ایلخانان مغول مورد توجه و تعمیر بوده و بخش‌هایی به آن افزوده شده‌است. مثل  محراب رفیع گچ‌بری شده که یادگار آن دوره است.در دوره حکومت آق‌قویونلوها در آذربایجان هم گنبدی رفیع  که با انواع کاشیکاری‌های معرق زینت داده شده، به وسیله «سلجوق‌شاه بیگم» زن اوزون حسن در بخش شمالی آن احداث شده است که هنوز هم پایه‌ها و گوشه‌هایی از کاشی‌کاری‌های آن را می توانید ببینید. اما در زمین‌لرزه سال ۱۱۹۳ هجری که بسیاری از بناهای تبریز آسیب دید، این مسجد هم از خرابی در امان نماند اما بعد از آن به دست احمد خان دنبلی تجدید بنا شد. همین باعث شده است که مسجد جامع فعلی مجموعه‌ای از بناهای مختلف باشد که در دوره‌های گوناگون احداث یا بازسازی شده است. مسجد جامع تبریز در سال های گذشته دو مدرسه داشت: مدرسه طالبیه در شمال و مدرسه جعفریه در شرق که هم اکنون کاملا تخریب شده است. اما گوشه ‌هایی از مدرسه طالبیه به صورت سه طبقه نوسازی شده است. مسجد جامع را امروز مردم «جمعه مسجد» می خوانند، که بلندی، استحکام ارکان و شایستگی آن دیده هر صاحب نظر را به استادی مهندس و مهارت معمارش متوجه می سازد.