ایلخانی

 
 

آرامگاه حمدالله مستوفی قزوین

30276b7a654b4eb6209f64f0

حمدالله مستوفی یا، حمدالله ابن ابی بکربن حمدالله مستوفی قزوینی، در سال ۶۸۲ هجری قمری در شهر قزوین به دنیا قدم گذاشت و در سال ۷۵۰ هجری قمری در همان شهر از دنیای فانی رخت بر بست و برای همیشه راهی دیار باقی شد. این مرد بزرگ در مدت ۶۸ سال زیستن خود در این دنیا توانست چند کتاب شایسته و قابل توجه را به تحریر درآورد و به واسطۀ همان کتاب‌های ارزنده تا جاودان نام خود را در دنیا زنده نگه دارد. کتاب‌های ارزشمندی که به قلم حمدالله مستوفی نگاشته شده‌اند عبارتند از: تاریخ گزیده، نزهةالقلوب و ظفرنامه. شاید جالب باشد بدانید که مضمون هر سه کتاب سرگذشت ایلخانان مغول است. حمدالله مستوفی که در روزگار ما به عنوان مورخی نامی و شاعری محبوب و نویسنده‌ای معروف و جغرافی‌دانی خبره شناخته می‌شود در خانوادۀ اصیل مستوفیان قزوین به دنیا آمد و اگر شجره‌نامۀ ایشان را بیشتر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که پس از ۱۴ پشت اصل و نسب ایشان به حرّ بن یزید ریاحی می‌رسد.

بنای این آرامگاهِ بناشده در قرن هشتم هجری قمری، به طور کامل از آجر ساخته شده است. برخی از بازدیدکنندگان خوش‌ذوق به همین دلیل به این بنایِ دلبرانه، لقب برج آجری کوچک را نسبت داده‌اند. این برج آجری کوچک در پایین‌ترین سطح خود طرحی مربعی دارد که در قسمت دیواره‌های بنا به هشت‌ضلعی تبدیل می‌شود و سپس در قسمت سقف به شکل گنبدی مخروطی درمی‌آید. و همان طور که ذکر شد تمام این قسمت‌ها از آجر ساخته شده‌اند. محیطی که به آرامگاه و باغِ آن اختصاص پیدا کرده است مساحتی به اندازۀ ۲۸۰ مترمربع را در بر می‌گیرد. از میان این مساحتِ قابل توجه فقط ۴۰ مترمربع از آن صرف زیربنای ساختمان مقبره شده است. اما وقتی باغ وسیع را طی کنید و به بنای مقبره برسید بر سر در آن کتیبه‌ای خواهید دید که جملۀ لااله‌الاالله الملک الحق المبین و محمد رسول الله الصادق البار الامین بر آن نگاشته شده است. برای ورود به داخل آرامگاه لازم است از زیر این سر در برجسته عبور کنید و قدم به داخل ساختمان بگذارید. در داخل بنا درخشش فیروزه‌ای کاشی‌هایی که دیوارها را پوشانده‌اند چشم‌ها را به خود خیره می‌کند و شاید چند لحظه‌ای سپری شود و طول بکشد تا نگاه معطوف شود به کتیبه‌ای سرتاسری که درست در زیر پایه‌های گنبد جای داده شده است و دور تا دور تمام دیوارها را پوشانده است. بر این کتیبۀ اعجاب‌برانگیز و تماشایی سورۀ مبارکۀ انسان با خط خوش نسخ به همراه گچبری‌هایی حیرت‌برانگیز نگاشته شده است. البته هنر ایرانی در آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین تنها به کاشی‌کاری‌های جذاب و نگاشتۀ مدهوش‌کننده محدود نمی‌شود. بلکه بر در ورودی بنا، درست در قسمت پایینی دو لنگۀ در، شاهد گل‌های ظریف و چشم‌نوازی خواهید بود که با هنر دیرینه و سرشار از ظرافت منبت‌کاری درج شده‌اند. اما متأسفانه از دو در ورودی که با ظرافت‌های لطیف منبت‌کاری تزئین شده‌اند یک لنگه به طور کامل از بین رفته است و لنگۀ دیگر نیز در موزۀ ایران باستان نگهداری می‌شود. در ورودی امروزی در همین سال‌های اخیر ساخته شده و به جای در ورودی کهنسال نصب شده است. این برج آجری کوچک با آجر زینت یافته است. درست همان طور که در سبک معماری ایلخانی قابل مشاهده است. این بنای آجری بندهایی مهری دارد. شاید جالب باشد بدانید که در سبک معماری ایلخانی تمام قسمت‌های بنا از آجر ساخته می‌شوند حتی در قسمت گنبد. اتفاقاً گنبد آرامگاه حمدالله مستوفی نیز به طور کامل از آجر ساخته شده و زینت یافته بود. چون این گنبد در عهد ایلخانان طراحی و بنا شده بود. اما پس از آن در گذر زمان به واسطۀ مرمت‌ها و بازسازی‌هایی که انجام شد گنبد بنا با هنر دیرینه و دل‌نواز کاشی‌کاری و مقرنس‌های چشم‌نواز زینت پیدا کرد و زیباتر از قبل درخشید.

در این بنای تاریخیِ تماشایی، که یکی از برجسته‌ترین آثار به یادگار باقی مانده از عهد ایلخانان مغول در خاک پهناور ایران زیبا به شمار می‌رود، بر کتیبه‌ای با خط خوش نستعلیق زندگی‌نامۀ حمدالله مستوفی و حتی در حد اشاره‌ای کوتاه نام اجداد ایشان و آثار این مرد فرهیخته ذکر شده است. بر این اساس می‌توان گفت حمدالله مستوفی در زمان حیات از ارزش و اعتبار قابل توجهی برخوردار بوده است. البته مورخین بزرگ و صاحب نام در بیشتر موارد یا شاید حتی اغراق نباشد اگر بگویم در تمام موارد از افراد درباری بوده‌اند و اتفاقاً به دلیل حضور در دربار توانایی نگارش تاریخ را پیدا می‌کرده‌اند. اما به عنوان نمونه عطاملک جوینی نگارندۀ تاریخ جهانگشا در سال‌های آخر عمر خود مورد غضب پادشاه وقت قرار می‌گیرد یا ابوالفضل بیهقی از دربار رانده می‌شود و در گوشۀ عزلت تاریخ مشهور بیهقی را می‌نویسد در صورتی که حمدالله مستوفی حتی پس از مرگ از توجه دربار بهره برده است و برای او آرامگاهی درخور با اشاره به زندگی‌نامه و تبار ایشان در نظر گرفته شده است. آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین در محله‌ای دیرینه با نام پنبه ریسه در قسمت شرقی میدانگاه در حدفاصل میان امامزاده علی و زیارتگاه آمنه خاتون واقع شده است. شاید جالب باشد بدانید که نام دیگری که اهالی شهر قزوین آرامگاه این مورخ بزرگ را با آن می‌شناسند گنبد دراز است. علت انتساب این نام برای این بنا کاملاً مشخص است. چون گنبد این مقبره با سایر گنبدها بسیار متفاوت است و کشیدگی آن سبب شده است نام گنبد دراز برای آن انتخاب شود. بدون شک بنایی که در قرن هشتم هجری قمری ساخته شده است در معرض ویرانی خواهد بود. و شکی نخواهد بود که این بنا نیز درست مثل سایر بناهای تاریخی اضمحلال و خرابی را تجربه کرده است. در اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی، مردم شهر قزوین دور تا دور بنای آرامگاه را دیوار کشیدند و از آنچه در توان داشتند برای حفظ بنای آرامگاه دریغ نکردند. حاصل کار این مردم عزیز حفظ و تعمیراتی مختصر بر بنای آرامگاه بود. پس از آن، و شاید به خاطر تلاش‌ها و زحماتی که مردم شریف و اصیل شهر قزوین برای حفظ و مرمت این بنا داشتند، در سال ۱۳۱۹ این آرامگاه به صورت اساسی مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. بنایی که امروز شاهدش هستیم بنایی است که در سال ۱۳۱۹ بازسازی شد.

پ.ن اول: آرامگاه حمدالله مستوفی در شهر قزوین در مورخ ۲۰ بهمن ماه ۱۳۱۸ با شمارهٔ ثبت ۳۳۲ در فهرست آثار ملی ایران زمین جای گرفته است.

پ.ن دوم: آرامگاه حمدالله مستوفی، در شهر قزوین، در خیابان طالقانی، در خیابان ملک آباد سابق، در کوچه مستوفی واقع شده است.

خشته پورد لنگرود

dsfr_53_1501546716

امروزه، از پل خشتی لنگرود که از آجر و ساروج ساخته شده است، به عنوان معروف‌ ترین بنای تاریخی و نماد شهر لنگرود یاد می‌شود. این پل تاریخی بر روی رودخانه لنگرود ساخته شده‌است. این رودخانه از یکی از آبراه‌ های سفیدرود سرازیر می‌شود و از مرکز شهر لنگرود عبور می‌کند و دو منطقه لنگرود به نام‌های «فشکالی محله» و «راه پشته» را به یکدیگر متصل می‌نماید. در گویش گیلکی لنگرودی، به آن خَشته پٌل و خَشته پورد می‌گویند. بر اساس اطلاعات کتاب تاریخ خانی تا سال ۹۱۲ هـ. ق در شهرلنگرود، فقط پلی چوبی موجود بود. از این رو ساخت این پل را می‌توان به زمان کیاییان گیلان منسوب دانست. هر چند پاره‌ای از بومیان ساخت این پل را منطقه به عهد تیموری و ایلخانیان نسبت می‌دهند که البته سند و مدرک معتبری در این باره در دست نیست؛ اما در کتاب دارالمرز ولایت گیلان نوشتهٔ رابینو ساخت آن را مربوط به دوران صفویه ذکر نموده‌است. پل از یک سطح میانی و دو بخش جانبی شیب دار تشکیل شده و طول قسمت اول آن ۱۰/۱۵ متر و دو قسمت جانبی ۱۰ الی ۱۱ متر است. عرض پل در قسمت میانی و بین دو جان پناه ۳۴۵ تا ۳۵۰ سانتیمتر و عرض قسمت جان پناه‌ها هریک ۴۵ و ارتفاع آن‌ها ۳۵ سانتیمتر است. عرض کلی پل ۴۳۰ سانتیمتر است. محل عبور عابر پیاده‌روی پل را در مرمت‌های اخیر با قلوه سنگ مفروش ساخته‌اند. پل دارای دهانه با طاق جناقی نسبتاً کند است. دو فرو رفتگی در پیشانی پل و در فاصله بین دو قوس قرار دارد. هر یک از قوس‌ها در سمت بیرونی دارای یک نوار آجرکاری به عرض ۱۲ سانتیمتر است که حالتی تزیینی و برجسته دارند. علاوه بر آن در کنارهٔ قوس‌ها آجر چینی خاصی نیز انجام شده و حاشیه‌ای به عرض ۶۰ سانتیمتر را به وجود آورده است . پایه میانی قطور پل ۴ متر عرض دارد و دو موج شکن یا سیل برگردان در دو طرف پل برای کاستن از فشار آب در ایام افزایش سطح آب تعبیه شده‌است. یک دهانه کوچک بین پایه میانی پل و یک طاق نمای جناقی بر بالای آن با عرض ۵۰ سانتیمتر وجود دارد. پل خشتی لنگرود به علت قرارگیری در مرکز شهر و همچنین جنس مواد استفاده شده در ساخت آن، همیشه مورد توجه و اهمیت بوده‌است.